وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی موضوع دعا در شعر شاعران مشهور عصر عباسی اوّل- ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

این معنا در نزد علی بن جهم (وفات ۲۴۹ هـ )و شعر او نیز چنین بیان شده است.

 

۱-اِلیَّ اللهُ فِیما نَابِنا نَرْفَعَ ‌الشَّکْوی   فَفِی یَدهِ کَشْفِ الْضَرَوُرهِ و الَبلْوی
(علی بن جهم؛ ۱۹۵۹: ۹۶)

ترجمه
۱- در آنچه که به ما رسیده است نزد خداوند آه و ناله و شکایت‌ می‌کنیم زیرا فقط او‌ می‌تواند این ناراحتی و غم و‌اندوه را از ما بزداید.
صیغه‌های دعا نزد تمامی شاعران این عصر شبیه به هم است به جهت اینکه تحت تأثیر قرآن کریم و احادیث نبوی قرار گرفته‌اند.
بنابراین‌ می‌توانیم همین معنا را نیز نزد دیگر شاعران هم بیابیم. و شاید احیاناً ببینیم که شاعر زمانی که از رسیدن به محبوب و لقای خود نا امید‌ می‌شود، شروع‌ می‌کند به آه و ناله و شکایت کردن، آه و ناله کردن نوعی دعاست؛ زیرا این حالت تضرع به جانب خداوند است و لذا با این سمت و سو و با این هدف‌ می‌تواند نوعی التماس تلقی شود. (ابو نعیم اصفهانی؛ بی تا: ۵۹۰)
پایان نامه - مقاله
شکوا بیشتر اوقات یک اصرار درونی است که انسان از طریق آن از سنگینی دردها و ناراحتی‌هایش‌ می‌کاهد و درد و رنجهایش را از بین‌ می‌برد. (تمیمی؛ بی تا: ۳۹)
ازجمله تصاویر شکایت وآه و ناله در زمینه‌ی دوری و ممانعت، آن چیزی است که بشار بن برد‌(وفات ۱۶۸ هـ ) می‌گوید:

 

۱-أشْکُو اِلیَ اللِه شَوُقاً لا یَفْرُطَنی
۲-یا رَبِّ لا صَبَرْ لِی مِنْ قُربٍ جاریهٍ
  وَ شُرعاً فِی سَوادِ الْقَلبِ تَخْتلَجِ
تَنْایَ دَلالاً و فِیها إنْ دَنتْ غَنْجٌ
(بشار بن برد؛ ۱۳۷۱: ۲/۷۳)

ترجمه
۱- شکایتم را از روی شوق نزد خدا‌ می‌برم که مرا به افراط وا نمی‌دارد و طرحی میان قلب سیاه و خجالت زده‌ام قرار داده است.
۲- پروردگارا برای نزدیک شدن (همراه بودن) با کنیزی که با ناز و کرشمه مرا‌ می‌خواند و اگر نزدیک شود دارای ادا و اطوار است صبری برایم باقی نمانده است.
همانا عنصر درونی در بیتی که شاعر برای این شکایت به کار‌ می‌گیرد، نمایان است؛ شاعر پر است از واکنش‌ها و احساسات که با نگرانی و ناراحتی از کانال عدم جوابگویی معشوقه و ناز و کرشمه او در هم آمیخته است.
دعا همراه با شکایت بردن به سوی خداوند انسان را از بار عاطفی مملو از غم و ناراحتی خالی‌ می‌کند و یک تصویر واقعی از رنجهایش نمایان‌ می‌سازد. نداء (یا رب) واضح و مشخص‌ می‌کند که بیان شاعر در برگیرنده‌ی دعا و توسل به سوی خداست تا به او صبر عطا کند و آرزوهایش را با رسیدن به معشوقه و لقای او محقق سازد.
همچنین شاعر اسحاق موصلی(وفات ۲۳۵ هـ ) در فراق محبوبه خود و دوری از او ناله سر‌ می‌دهد و‌ می‌گوید:

 

۱-أشْکُو الیَ اللهِ یا سَعدی جَوی کَبْدی
۲- اَهیمُ وجداً بِسُعْدی وَ هِیَ تَصِرْمِنی
  حَرِّیَ عَلَیْکَ مَتَی ما تَذکریِ تَخْفِ
هَذا لِعُمرِکِ شکلُ غَیر مُؤتِلفِ
(اسحاق موصلی؛ ۱۹۷۰: ۱۵۱)

ترجمه
۱- ای سعدی، شکایت نور و حرارت درونم را نزد خداوند میبرم که بخاطر فراق و دوری از تو سوزان است، هر زمان که تو از این درون سوخته‌ام یاد کنی درد و رنج آن کاهش‌ می‌یابد.
۲- شور و اشتیاق نسبت به سعدی در سوز و گداز مرا نابود می‌کند قسم به جان تو که این یک شکل نامحرم است.
به دلیل عدم همراهی معشوقه‌ی شاعر با وی، شکایت این حالتش را نزد خداوند‌ می‌برد، و او در رکاب خلیفه (واثق) است تلاش‌ می‌کند که آن چه را دوست ندارد و برخلاف میل باطنیش است بیان کند. (همان؛ ۱۵۱) این شکایت برای به تصویر کشیدن عمق و میزان عشق شاعر و سوز و گداز او نسبت به معشوقه‌اش‌ است.شاعر در فراق معشوقه‌اش(سعدی) سوخته است، اما او در مقابل از شاعر دوری‌ می‌کند و ارتباطش را با او قطع کرده است، زمانی که شاعر در درون خود از معشوقه‌اش‌ یاد‌ می‌کند و در رنج دوری که آزارش‌ می‌دهد، ارزش معشوقه‌اش‌ در برانگیختن زندگانی و آرزو و آرامش خود اعتراف‌ می‌کند. و این حالت درونی شاعر است که او را وادار به چنین شکایتی‌ می‌کند که نوعی دعا را در بر دارد.

۴-۱-۸-۰۳ استعاذه(پناه بردن به خدا)‌


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود مطالب درباره بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر کیفیت خدمات آموزشی درموسسات آموزش عالی مشهد مقدس- ...راهنمای نگارش پایان نامه درباره : طراحی الگوی توسعه شبکه های دانش در صنعت نفت جمهوری اسلامی ایران- فایل ... »
 
مداحی های محرم