وبلاگ

توضیح وبلاگ من

طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره : ارائه مدلی با استفاده از منطق فازی برای ارزیابی آمادگی سازمان جهت پیاده ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

هدف عمده این تحقیق، ارائه مدلی با در نظر گرفتن منطق فازی، به منظور معرفی عواملی است که از طریق آن می‌توان میزان آمادگی یک سازمان را برای پیاده‌سازی معماری سرویس گرا ارزیابی نمود. برای طراحی این مدل ارزیابی، از منطق فازی ممدانی استفاده شده است؛هم­چنین کسب اطمینان از قابلیت‌های سازمانی برای رسیدن به نتایج دلخواه می‌باشد تا بتوان نسبت به انجام پروژه یا عدم انجام آن، تصمیم‌گیری کرد. بر این اساس در پروژه حاضر، پس از مرور و بررسی مبانی نظری مرتبط، مؤلفه‌ها و شاخص‌های تعیین میزان آمادگی سازمان اعم از کیفی و کمی برای پیاده‌سازی معماری سرویس‌گرا، استخراج و سپس مورد ارزیابی و تحلیل قرار خواهد گرفت، در ادامه مباحث پایه منطق فازی مطرح می‌شود و سپس منطق فازی ممدانی تشریح می‌شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
برای پی بردن به عوامل مهم و ضروری موفقیت با یک رویکرد معماری، این تحقیق در بخش اول، تلاش می‌کند به سؤال زیر پاسخ دهد: چه عواملی برای ارزیابی آمادگی سازمان و موفقیت سرویس‌گرایی در سازمان ضروری است. موفقیت منظور تحقق اهداف سازمانی می‌باشد و همچنین مراحل مهم و مؤلفه‌های مهم که در پذیرش رویکرد معماری سرویس گرا از دیدگاه کسب و کار باید به درستی مدیریت شود. هدف این پروژه این نیست که توصیفات جزئی در مورد خود سرویس­گرایی و نحوه عملکرد سرویس­گرایی در سازمان ارائه دهد.همچنان که در شکل دیده می‌شود، روال مدل‌سازی از چند مرحله اصلی تشکیل شده است.
محاسبه میزان آمادگی یک سازمان نمونه
نظر سنجی خبرگان برای تعیین میزان اهمیت و محاسبه وزن شاخص‌ها
تعیین شاخص‌های موثر در ارزیابی آمادگی سازمان
فازی‌سازی ورودی ها و خروجی در منطق فازی
فازی‌زدایی و محاسبه میزان آمادگی
تبیین قواعد فازی و استنتاج فازی
تست مدل ارزیابی
شکل(۵)-مراحل انجام پایان نامه
۳-۲-آشنایی با عوامل بحرانی معماری سرویس‌گرا
۳-۲-۱- مفهوم معماری سرویس‌گرا
معماری سرویس‌گرا آخرین انقلابی است که در زمینه معماری فناوری اطلاعات اتفاق افتاده است. [۳۴]معماری سرویس‌گرا راهی برای توسعه سیستم‌های اطلاعاتی سازمان یا کسب و کار است و دارای فواید زیادی است اما سازمان را با چالش‌های زیادی مواجه می‌کند.بنا به تعریفی دیگر معماری سرویس­گرا ، دربرگیرنده تکنولوژی محاسبات سرویس­گرایی است. در واقع تکنولوژی محاسبات سرویس­گرا، زیربنای شکل‌گیری و ایجاد معماری سرویس­گرایی است. محاسبات سرویس­گرا شامل مفاهیم، پروتکل‌ها، تکنولوژی‌های متعددی است که به مدل‌سازی و مهندسی سرویس، ترکیب سرویس‌ها، طراحی توسعه تکنیک‌ها و متدولوژی‌های طراحی سرویس، مطابق فرایندهای کسب و کار می‌پردازد. سرویس‌ها مکانیزمی برای یکپارچگی کار فراهم می‌کنند. اساس اجرای این یکپارچگی همین معماری سرویس­گرا است که زیرساختی منعطف و مطمئن برای استفاده سرویس‌ها ایجاد می‌کند. سرویس‌ها عناصر محاسباتی غیر وابسته به پلتفرم مستقلی هستند که قابل توصیف بوده و می‌توانند منتشر می‌شوند، جستجو گردند و عملیات متعددی را در پاسخ به درخواست‌های ساده تا اجرای فرایندهای کسب و کار پیشرفته انجام دهند. [۳۵]هم چنین معماری سرویس گرا روشی برای ساخت نرم‌افزار است. وب سرویس یک تکنولوژی هست که موجب می‌شود قطعات جداگانه نرم‌افزار صرف نظر از پلت فرم[۶۲] و زبان برنامه‌نویسی استفاده شده، با تکنولوژی‌هایی مثل XML,SOAP,UDDI با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. وب سرویس معادل سرویس­گرایی نیست بلکه نوعی پیاده‌سازی از سرویس­گرایی می‌باشد. [۳۶]
در یک سازمان برای تراز کردن خروجی‌های فناوری اطلاعات با طرح‌ها و اولویت‌های کسب و کار، باید کل سازمان از دیدگاه سرویس‌گرایی در نظر گرفته شود. برای به دست آوردن ارزش واقعی کسب و کار، سرویس‌گرایی نباید فقط از دیدگاه توسعه نرم‌افزاری دیده شود و تغییرات معماری برنامه‌های کاربردی، باید با تغییرات تفکر مدیریت، پشتیبانی و حمایت شود. [۳۶]موفقیت پیاده‌سازی پارادایم های مختلف در سازمان، همواره یک نگرانی بوده است. مخصوصاً که پارادایم های یکپارچه‌سازی جدید مانند سرویس­گرایی، دارای پتانسیل و امکانات زیادی هستند. [۳۷]
ادبیات نشان می‌دهد که دلیل اصلی این که چرا سازمان‌ها قادر به کسب مزایای حاصل از پذیرش معماری سرویس گرا نیستند، فقدان یک چارچوب است و اینکه دیدگاه‌های چندگانه انسانی، عوامل سازمانی، مدیریت و فرایند را در نظر می‌گیرند[۳۸] طبق تعریف Conway، آمادگی سرویس‌گرا یعنی وقتی که سازمان کاملاً بداند سرویس‌گرا چه چیزی هست، مشکلات، هزینه‌ها مزایا و محدودیت‌های سرویس‌گرا را بداند. [۳۹]
۳-۲-۲-عوامل بحرانی موفقیت سرویس‌گرایی
در ادبیات ذکر شده برای آمادگی سرویس‌گرایی در سازمان، به عوامل بحرانی موفقیت، بلوغ سرویس‌گرا و موارد حاکمیتی اشاره شده است.عوامل بحرانی موفقیت مجموعه کوچکی از اهداف یا پیش‌نیاز هستند که چنانچه به درستی تشخیص داده شوند، به طور چشم‌گیری شانس موفقیت پروژه را افزایش می‌دهند. این عوامل به ما کمک می‌کنند که روی چه قسمت‌هایی باید تمرکز کنیم. سیستم‌های سرویس‌گرا، زیرمجموعه‌ای از سیستم‌های اطلاعاتی هستند و عوامل بحرانی موفقیت به طور گسترده‌ای در پروژه‌های مشابه مورد استفاده قرار گرفته‌اند و برای تعیین عوامل موفقیت‌های پروژه‌های بزرگ‌تر IT قابل استفاده‌اند. [۳۹] پذیرش معماری سرویس گرا به عنوان یک پار ادایم توسعه سازمانی نیاز به تغییرات چشم‌گیری در سازمان دارد که گاهی اعمال این تغییرات مشکل است. [۳۹]
برای حصول اطمینان رسیدن به اهداف سازمانی، در حوزه‌های تعریف شده هر یک از این عوامل بحرانی، داشتن کارائی خوب و بالا برای موفقیت‌آمیز بودن پیاده‌سازی سرویس‌گرا لازم است. بدین جهت عوامل بحرانی موفقیت هم چون متغیرهای نهفته‌ای هستند که با تجزیه و تحلیل متغیرهای خاص سازمانی به دست می‌آیند. [۲۲] البته هنوز نتایج تجربی کافی در مورد عوامل بحرانی موفقیت سرویس‌گرا در دسترس نیست. [۳۹] تا به حال در مطالعات پیشین، چارچوب ارزیابی آمادگی جامع و مناسب برای سنجش سرویس­گرایی سازمان، تدوین نشده است و از جمله مشکلات تحقیقاتی مهم است که نیاز به بررسی‌های عمیق دارد. [۲۲]
۳-۲-۳-چارچوب حاکمیت سرویس‌گرایی در سازمان
حاکمیت معماری سرویس‌گرا بنا به یکی از تعریفات ذکر شده در ادبیات، به معنای کسب اطمینان نسبت به تعریف مفاهیم و اصول و قواعد سرویس‌گرایی و مدیریت معماری توزیع‌شده و ایجاد سرویس‌ها مطابق با اهداف کسب و کاری می‌باشد. [۴۲] حاکمیت IT، به معنای تعیین حقوق تصمیم‌گیری و چارچوب پاسخ‌گویی برای تشویق رفتار مطلوب در استفاده فناوری اطلاعات است؛ یعنی مدیران باید از تصمیمات و فرایندها و خط مشی‌ها برای ترغیب و تشویق رفتارهایی که موجب موفقیت می‌شوند، استفاده کنند [۴۳]
چارچوب حاکمیت سرویس‌گرایی در سازمان، گسترشی از چارچوب‌های حاکمیت IT می‌باشند. ساختارهای حاکمیت، فرایندهای حاکمیت و مکانیزم‌های رفتار را تعریف می‌کنند. (هنوز مفاهیمی از این قبیل به بلوغ کافی در ادبیات سرویس‌گرایی نرسیده‌اند). محققان به این نتیجه رسیدند که نتایج موثر عملکرد[۶۳] پروژه‌های فناوری اطلاعات، با رسیدن به درک مشترکی از کسب و کار و IT، مشارکت فعال انجمن‌های IT، تعادل در تصمیم‌گیری مابین نمایندگان کسب و کار و استراتژی‌ها و سیاست‌های کامل و مستند شده در ارتباط است. در حوزه سرویس‌گرا، برای کامل کردن چرخه حیات سرویس‌گرا، به سطح بالایی از حاکمیت IT و تصمیم‌گیری نیاز داریم. به عقیده Mark چارچوب‌های تصمیم‌گیری حاکمیتی فناوری اطلاعات، باید شامل سیاست‌های اجرایی در فرایندهای چرخه حیات سرویس‌گرایی باشد. چارچوب‌های تصمیم‌گیری حاکمیتی. [۳۹]
سرویس‌گرا شامل سیاست‌های اجرایی فرایندهای چرخه حیات، سیاست‌ها و اصول سرویس‌گرا، فرایندهای حاکمیت، نقش‌های حاکمیتی، مدل‌های بودجه بندی و دلایل نیاز به حاکمیت می‌باشد. اجرای حاکمیت سرویس‌گرا مبتنی بر مدل بلوغ سرویس‌گرا می‌باشد. [۳۹] طبق تعریف open group حاکمیت سرویس‌گرا توسعه حاکمیت IT و حاکمیت معماری سازمانی برای کسب مزایای کامل از پیاده‌سازی سرویس‌گرا می‌باشد. امروزه حاکمیت معماری سرویس‌گرا مفهوم وسیع‌تری دارد و شامل معماری سرویس‌گرا و حاکمیت سرویس‌ها می‌باشد [۴۴]
طبق تعریف [۴۵]، حاکمیت معماری سرویس‌گرا توسعه IT است که به طور خاص بر چرخه حیات سرویس‌ها، برنامه‌های ترکیبی و متاداده در معماری مبتنی بر سرویس یک سازمان تمرکز دارد. [۴۵]پیاده‌سازی معماری سرویس­گرا، منجر به پیاده‌سازی یک مدل حاکمیتی مبتنی بر معماری سرویس­گرا می‌شود. در حقیقت بدون یک مدل حاکمیت سرویس­گرای قابل اطمینان و به صرف پیاده‌سازی معماری سرویس­گرا ، مزایای مورد انتظار این معماری حاصل نخواهد شد. [۴۵]
بدون حاکمیت موثر، یک پروژه سرویس­گرا، صرف نظر از بزرگ یا کوچکی شکست خواهد خورد. اضافه کردن قابلیت‌های حاکمیت به معماری سرویس‌گرا، نیازمند آمادگی سازمان برای پذیرش این معماری و حرکت به سمت سرویس‌گرایی می‌باشد. سازمان سرویس­گرا به فرهنگ‌سازی، مدیریت کسب و کار، تعیین ساختارها و فرایندهای تصمیم‌گیری و مدیریت سرویس‌ها می‌پردازد. حاکمیت معماری سرویس­گرا در بعد وسیع‌تر و با تمرکز بر چرخه حیات سرویس، به سیاست‌گذاری و تعیین رفتارهای مطلوب سازمان جهت حرکت به سرویس‌گرایی می‌پردازد. سازمان در این مسیر نیازمند چارچوبی است تا در رویکردی سازگار امتداد فرایندها، سیاست‌ها، ساختار تشکیلاتی و زیرساخت تکنولوژی را تعریف و پیروی کند. [۴۵]
طبق یکی از تعاریف در ادبیات، مدل حاکمیت سرویس­گرا ، تمامی فرایندهای حاکمیتی نقش‌های سازمانی، مسئولیت‌ها، استانداردها و سیاست‌هایی که همگی باید در مدل مفهومی سرویس­گرا با هم در ارتباط باشند را، تعریف می‌کند. [۴۵][۴۶]به عقیده Bieberstein یک پروژه موفقیت آمیز سرویس­گرا فقط با پشتیبانی مدیران ارشد، شناسایی بودجه و توانمند سازی حاکمیت سرویس­گرا اتفاق می‌افتد. [۴۶]ذی‌نفعان اصلی حاکمیت معمولاً در بالاترین سطح سازمان، مدیران اجرایی و کمیته‌های راهبردی هستند. بسیاری از سازمان‌های موفق در زمینه حاکمیت، پرسنل و مشتریان، تأمین کنندگان و شرکاء را نیز جزء عناصر اصلی حاکمیت به حساب می‌آورند. [۳۲]
در مجموع حاکمیت به صورت زیر قابل تعریف است: تشخیص زنجیره‌ای از مسئولیت‌ها، اختیارات و ارتباطات با افراد تصمیم گیر و توانمند و تشخیص مکانیزم‌های اندازه‌گیری، سیاست‌ها و روال‌ها به منظور توانمند ساختن افراد در انجام مسئولیت‌ها و وظایف محوله. [۴۵] با توجه به توسعه و تغییرات مداوم در محیط کسب و کار و پیچیدگی نظام‌ها و مجموعه قوانین حاکم بر تجارت، وجود مدلی برای حاکمیت سازمان‌ها ضروری است. مدل حاکمیت سازمان مجموعه‌ای از فرایندها، سنت‌ها، قوانین و ضوابطی است که بر شیوه راهبری، مدیریت و کنترل سازمان تأثیر می‌گذارد. [۴۵]
استراتژی معماری سرویس­گرا و استراتژی IT باید به طور گسترده‌ای با استراتژی سازمان هم‌تراز شود. استراتژی معماری سرویس­گرا در حقیقت یک سند فنی است و در حالی که استراتژی IT باید تعیین کننده استراتژی سطوح بالای سازمان باشد. معماری سرویس گرا باید استراتژی‌های فنی را مشخص کند. وجود حاکمیت سطح بالا در سازمان شامل ساختارهای حاکمیت، فرایند حاکمیت و مکانیزمی برای هدایت پروژه، از جمله عوامل بحرانی می‌باشد. [۳۹]
سرویس‌ها بخش‌هایی از فرایندهای کسب و کار هستند. از آنجا که فعالیت‌های پایین‌ترین سطح یک فرایند تفکیک شده، سرویس‌ها می‌باشند، ارتباط مدیریت فرایند کسب و کار با معماری SOA سرویس­گرا مشخص و واضح است. یکی از مباحث مهم، چگونگی تعریف این سرویس‌ها است که بخشی یا همه فرایندهای کسب و کار را ارائه می‌کنند، چه طور سیستم به قسمت‌های کوچک‌تر تقسیم شود تا راحت‌تر پیاده‌سازی شود و چه طور طراحی شوند که در سناریوهای مختلف قابل استفاده باشند. دو رویکرد در این باره وجود دارد:در رویکرد بالا به پایین[۶۴]، یک مسئله، سیستم یا فرایند به قسمت‌های کوچک‌تر شکسته می‌شود تا اینکه به سطح سرویس‌ها پایه برسیم. در رویکرد پایین به بالا[۶۵] فرایندهای کسب و کار با ترکیب کردن سرویس‌ها به قسمت‌های بزرگ‌تر ساخته می‌شوند. در عمل هیچ رویکردی به تنهایی مفید نیست. می‌توان فرایندها را از بالا به پایین طراحی کرد تا در فهم نیازهای کسب و کار به ما کمک کند اما در طراحی فرایندهای کسب و کار پایین به بالا، پرداختن به جزئیات فنی محدودیت‌هایی وجود دارد و ممکن است منجر به ساخت فرایندهای غیر قابل انعطاف گردد. [۳۳]هنوز بحث‌های زیادی در مورد رویکرد پایین به بالا یا بالا به پایین بودن معماری سرویس گرا وجود دارد که سرویس‌گرا یک رویکرد پایین به بالا است و با یک یا دو سیستم شروع می‌شود و بعد در کل سازمان انتشار می‌یابد یا اینکه رویکردی بالا به پایین با دیدگاه حاکمیتی است و بعداً تبدیل به الگوی غالب سازمانی می‌شود. برای این که سازمان به مزایای سرویس‌گرا دست یابد، رویکرد سرویس‌گرا باید در سرتاسر زمان به کار گرفته شود. [۳۹] Bloomberg در این زمینه گفته است: «رویکرد معماری سرویس­گرا ، ترکیبی از دو روش بالا به پایین (از طریق شکستن فرایندها) و پایین به بالا (نمایش توابع موجود به عنوان سرویس و ترکیب آن‌ها به فرایند) می‌باشد با داشتن رویکرد بالا به پایین، احتمالاً سرویس‌هایی پیشنهاد خواهد شد که از جهت فنی و تکنیکی برای پیاده‌سازی بسیار سخت و پیچیده هستند. داشتن صرفاً یک دیدگاه پایین به بالا می‌تواند منجر به سرویس‌هایی شود که یا به ان‌ها نیاز نداریم و یا سرویس‌ها، نیازمندی‌های کسب و کار را پوشش ندهند. پس در واقع معماری سرویس گرا ترکیبی از هردوی آن‌ها می‌باشد». [۴۷]
۳-۲-۴-بررسی مطالعات قبلی انجام‌ شده در تعیین شاخص‌های آمادگی سازمان برای پذیرش رویکرد سرویس‌گرا
۱-در سرویس‌گرایی علاوه بر تکنولوژی، نیاز به تغییر فرهنگ سازمانی احساس می‌شود. در خیلی از موارد، فناوری اطلاعات بدون تمرکز بر کسب و کار و نیازمندی‌های آن، بیشتر روی جنبه‌های سطح پایین تکنولوژی تمرکز دارد. از طرفی کسب و کار نیز تمایل زیاد به تغییرات سریع دارد؛ بنابراین پیاده‌سازی سرویس‌گرایی در یک زمان از دو بعد تکنولوژی و فرهنگ اهمیت دارد، اگرچه معمولاً سرویس‌گرایی به عنوان یک معماری فنی مطرح می‌شود و به شناخت مؤلفه‌های تکنولوژی اهمیت داده می‌شود، اما آنچه مستقیماً در موفقیت یک سازمان اثر می‌گذارد، افراد و فرهنگ آن سازمان است. [۱۹]
سرویس‌گرایی بیشتر یک فرهنگ است. فرهنگ سرویس‌گرایی بدین معنا است که هدف اصلی، ارائه خدمات به دیگران است و کمک به دیگران در راستای اهداف. در این تفکر هر فرد یا بخش سازمان به عنوان یک موجودیتی است که نیازمند سرویس دهی به بهترین روش ممکن است. برای مثال وقتی که یک سرویس به مشتری کمک می‌کند تا آخرین اطلاعات را در مورد یک کالا دریافت کند، در واقع سازمان در ارائه سرویس به مشتری به صوزت سرویس‌گرا عمل نموده است، یا وقتی که یک نرم‌افزار شخصی سازی شده[۶۶] منطبق با نیازهای مشتری با صرف بودجه مشخص و به موقع تهیه می‌شود، یک عمل مبتنی بر سرویس انجام‌شده است.
برای سرویس‌گرا شدن سازمان، نیازمند یک مدل تعریف شده از نقش‌ها و مسئولیت‌ها هستیم و اینکه مدیران در رده‌های مختلف سازمان مسئولیت خود را، ارائه خدمت در چارچوب وظائف تعیین شده، تلقی کنند. [۱۹] یک سازمان سرویس­گرا همچنین نیازمند سرویس‌دهی به پرسنل داخلی سازمان، شرکای تجاری، سرمایه گذاران و … است. وقتی که یک شریک تجاری اطلاعاتی در مورد وضعیت فرایند مربوط به سفارش کالا لازم دارد و این اطلاعات در اختیار وی قرار می‌گرد، نوعی عمل سرویس‌گرایی انجام‌شده است. [۱۹]
در سازمان سرویس­گرا دو هرم در مورد سرویس دهی وجود دارد. اولین هرم سازمان شامل ۳ مؤلفه کلیدی فنی سازمان است که سیستم‌های مدیریت فرایند کسب و کار و زیرساخت فناوری اطلاعات سرویس­گرا تسهیل‌کنندگانی هستند که به سازمان در رسیدن به اهداف تعیین شده کمک می‌کنند. هرم دوم مربوط به مجریان و ارائه دهندگان سرویس است که باید برای مشارکت بهتر در رساندن سازمان به اهداف تعریف شده خود ترغیب شوند. شکل(۶) دو هرم مؤلفه‌های فنی و رهبری خدمتگزار در سازمان سرویس­گرا را نشان می‌دهد. [۱۹]

شکل (۶)- هرم مؤلفه‌های فنی و رهبری خدمتگزار در سازمان سرویس­گرا -[۱۹]
در این هرم معکوس هر یک از مجریان و مدیران به عنوان یک خدمتگزار برای ارائه سرویس به گروه ذی‌نفعان تلقی می‌شوند. این گروه شامل مشتریان، شرکای تجاری پرسنل سازمان، سرمایه‌گذاران و کمیته‌هاست. سازمان سرویس­گرا با بهره گرفتن از مؤلفه‌های سه‌گانه و رهبری و مدیریت خدمتگزار می‌تواند در برابر گروه‌های مختلف ذی‌نفعان موفق عمل کند. [۱۹] مشتریان در یک سازمان سرویس‌گرا اهمیت بیشتری نسبت به سایر ذی‌نفعان دارند. اگرچه پرسنل سازمان، شرکای تجاری، تأمین کنندگان، سرمایه گذاران هم موجودیت‌هایی هستند که نیاز به سرویس دهی دارند. در تفکر سرویس‌گرایی درک افراد از یکدیگر به عنوان خدمت گذار است. شکل (۷) سرویس دهی به گروه‌های ذی‌نفعان در سازمان سرویس­گرا را نشان می‌دهد[۱۹].
شکل (۷) ارائه خدمات به گروه‌های مختلف ذی‌نفعان در سازمان سرویس­گرا [۱۹]
برای سرویس‌گرایی سازمان سه لایه اساسی مورد نیاز است. مدیریت کارایی سازمان، مدیریت فرایند کسب و کار و معماری فناوری اطلاعات سرویس­گرا از طریق تکنولوژی‌هایی نظیر گذرگاه سرویس [۱۹]شکل (۸) سه لایه بنیادی سازمان سرویس­گرا را نشان می‌دهد.
شکل (۸)- لایه‌های بنیادی سازمان سرویس­گرا -[۱۹]
در بالاترین سطح سازمان مدیریت کارایی سرویس[۶۷] قرار دارد. این لایه مسئول مدیریت عملکرد سازمان، قراردادهای سرویس و تعاملات مابین شرکای تجاری و سازمان است. در این لایه واحدهای مختلفی درگیرند و بخش‌های مختلف سازمان مشارکت دارند. مدیریت فرایند کسب و کار لایه میانی معماری سازمان سرویس­گرا است که کسب و کار و فناوری اطلاعات را در کنار هم قرار می‌دهد. فرایند کسب و کار تنها یک فلوچارت فرایندی نیست. بلکه فلوچارت گردش فرایند، راهنمایی برای انجام کار است ولی در یکپارچه‌سازی سیاست‌های کسب و کاری سازمان برای تعامل با سرویس‌های موجود، کم کردن تعداد فرایندهای دستی و مدیریت سازمان ضعیف است. [۱۹]
سیستم مدیریت فرایند کسب و کار تعاملات بین اشخاص، سیستم‌ها و شرکای تجاری را مدل سازی و اجرا می‌کند. لایه زیرساخت یک لایه معماری (مبتنی بر سرویس است) که پشتیبانی کننده از فرایندهای کسب و کاری است و با بهره گرفتن از گذرگاه سرویس (اساسی‌ترین مؤلفه معماری سرویس‌گرا) اتصال بین سرویس‌های کسب و کاری را برقرار کرده و کیفیت سرویس را در تبادلات سرویس‌ها فراهم می‌کند. با این سه لایه ارتباط مابین برنامه‌ها، شرکای تجاری و سازمان‌ها فراهم شده و با فراخوانی‌های سرویس به هم متصل می‌شوند [۱۹].در سرویس‌گرایی هدف توسعه سریع و کاهش تعداد لایه از کسب و کار تا زیرساخت IT است. مرکز این مدل BPM است که برترین متدولوژی توسعه سازمان سرویس­گرا است [۱۹].
-۲ در یک مطالعه اکتشافی دیگر عوامل بحرانی موفقیت (CSF) در پیاده‌سازی معماری سرویس گرا مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق CSF برای پیاده‌سازی معماری سرویس گرا در شش بعد کلی و ۲۰ شاخص تقسیم شدند:
۱- آگاهی[۶۸]،۲- استراتژی، ۳- مدیریت سازمانی ۴-زیرساخت‌های فن آوری، ۵- مدیریت پروژه و ۶-حاکمیت؛ و در کل ۲۰ شاخص استخراج شده است: ۱-درک عمیق و درست معماری سرویس گرا، ۲-اشتراک‌گذاری تجربیات موفقیت آمیز سرویس­گرایی و بالا بردن درک سرویس­گرا یی۳- وجود حمایت قوی برای منابع انسانی سازمانی، ۴- تعیین هدف واضح، ۵- تکامل طرح‌های برنامه ریزی تدریجی با در نظر گرفتن ظرفیت‌های فعلی سازمان، ۶- وجود یک مدل سازمانی برای مدیریت سرویس­گرایی، ۷- پرورش یک فرهنگ مشارکت میان کسب و کار و IT 8- توسعه برنامه‌های آموزشی[۶۹]، ۹-وجود تعاریف استاندارد از تکنولوژی معماری سرویس­گرا ۱۰- تعریف حوزه[۷۰] تکنولوژی ۱۱- استاندارد سازی فرایند کسب و کار، ۱۲-وجود سیستم مدیریت معماری سازمانی، ۱۳-تعریف متدولوژی‌های توسعه مبتنی بر سرویس­گرایی ۱۴-تیم پروژه سازمانی سرویس‌گرا ۱۵- تقویت طراحی فرایندهای کسب و کار سرویس‌گرا، ۱۶-تقویت ارتباطات درون یک پروژه،۱۷- مدیریت سیاست‌های سرویس­گرایی ،۱۸- ایجاد فرایندهای مدیریتی توسعه سرویس‌ها، ۱۹- ارزیابی عملکرد فرایندهای سرویس و ۲۰- وجود هدف مشخص مبتنی بر ارزش کسب و کار است. یکی از عوامل مهم در پیاده‌سازی موفقیت آمیز معماری سرویس گرا، وجود هدف مشخص مبتنی بر ارزش کسب و کار است که در مصاحبه‌ها و ادبیات مورد تاکید زیادی قرار گرفته است. [۴۰]
از دیگر عامل‌هایی که برای پیاده‌سازی موفق لازم و ضروری به نظر می‌رسد، تناسب تحصیلات و دانش سازمانی با سطح سرویس است. این عامل که در واقع به نوعی تعریف کننده سطح منابع انسانی و کاربران است، نشان می‌دهد که هرچه سطح نرم‌افزار و کاربران آن به همدیگر، نزدیک‌تر باشد و یا به گونه‌ای این هماهنگی ایجاد شود، در نهایت به پیاده‌سازی موفقیت آمیز سرویس‌گرایی کمک می‌کند، زیرا منابع انسانی سازمان به عنوان کاربران اصلی سیستم نقش تعیین کننده کننده‌ای در سرعت اجرا و پذیرش دارند. [۴۱]
-۳در مدلی دیگر، عوامل و شاخص‌هایی که منجر به مدیریت مفید و موثر سرویس‌گرا می‌شود، در سه دسته کسب و کار، فنی و رویه‌ای[۷۱] تقسیم بندی شده است. نتایج تحقیقات نشان داده است که عوامل کسب و کار اهمیت بیشتری نسبت به عوامل فنی و رویه‌ای دارد. در ادامه به معرفی آنان پرداخته می شود:
شاخص‌های کسب و کار مرتبط با سرویس‌گرا:
۱- مزایای چابکی، کارایی[۷۲] و انعطاف‌پذیری ۲- مزایای مالی ۳- مشارکت مشتری ۴- تفاوت‌های رقابتی[۷۳] و بازاریابی[۷۴] ۵- تقاضای مشتری ۶- فرهنگ نوآوری، ۷- مدیریت تغییر سازمانی ۸- حمایت اجرایی ۹-رهبری اجرایی کسب و کار، ۱۰- رهبری اجرایی فناوری‌ها[۷۵] ۱۱- برنامه ریزی استراتژیک ۱۲- معماری سازمانی، تمرکز بر بهبود فرایندها، ۱۳- سرویس‌گرایی ۱۴- استفاده مجدد دارایی‌ها[۷۶].
شاخص‌های رویه‌ای مرتبط با سرویس‌گرا:
عبارتند از: ۱- کنترل برنامه، (۲) مرکز شایستگی سرویس­گرایی ، (۳) مسئولیت‌ها و نقش‌ها، (۴) آموزش و تعلیم و یاد دادن، ۵- تبادل دانش ۶-مدیریت تغییر ۷- مدیریت اطلاعات ۸- مراجع مشترک[۷۷]۹-نام‌گذاری قراردادها ۱۰- تهیه فناوری و تکنولوژی مدنظر ۱۱- به دست آوردن دانش فنی شرکت ۱۲- مدیریت ریسک ۱۳-مدیریت استانداردها ۱۴-معماری زیرساخت‌ها، ۱۵-محیط استقرار فرایندها و سرویس‌ها ۱۶-تکنیک‌های استقرار فرایندها و سرویس‌ها ۱۷- مدیریت سرویس‌ها ۱۸-پشتیبانی سرویس‌ها ۱۹- بهبود مستمر فرایندها ۲۰-تکنیک‌های هزینه‌ای ۲۱- مدیریت استراتژی.


فرم در حال بارگذاری ...

« راهنمای نگارش پایان نامه درباره : مطالعه رابطه بین خط مشی های تقسیم سود سهام با ...شناسایی جرایم اینترنتی حوزه بانکداری و روشهای پیشگیری از آن- فایل ۶ »
 
مداحی های محرم