گفتار نخست: گونهشناسی قرآنی امور معجزهگونه و خارق عادت با دو رویکرد
گفتار دوم: بازیابی مفهومی و بررسیهایی دربارهی مفهوم کرامت و ولایت در قرآن کریم
گفتار سوم: زمینههای تحقق ولایت تکوینی ( تصرف) در قرآن کریم
گفتار نخست:
گونهشناسی قرآنی امور معجزهگونه
و خارق عادت قرآنی با دو رویکرد
پیش از این در بخش نخستین گذشت که در هیچ آیهای از قرآن، سخنی که به بررسی و ارزشیابی معرفتی امور خارق عادت و اعجازگونه پرداخته باشد یافت نمیشود و تنها، جنبه اقناعی برای مردمان و به ویژه منکران دین و پیامبران و اینگونه مسائل را بررسیده است، چرا که این بخش در زمان بیشتر پیامبران هماره مورد چالش بوده است. اما برخی، اینگونه کارها را بهگونه ای اصل دانستهاند و چنان، ملاک عرفانش قرار دادهاند که گویی هر که کرامت از وی سرزند عارف است و هر که دهان دوخت و چیزی از اسرار نگشود خداشناس نیست. نگارنده در نگارش نامهی پایانی خویش چندین بار به دقت و حساسیت، خطبهخط قرآن کریم را از دید گذرانده اما در هیچکدام از موارد یادشده اشارهای به ارزشدار بودن و معرفتزایی آنها نشده است و جز مبارزهخواهی، آن هم در برابر بهانهجوییهای پیدرپی منکران پیامبریِ پیامآوران الهی، از چیزی سخن نکرده است. حتی میتوان اینگونه گفت که: همگی اعجازگونههای اولیای خدا، در پاسخ به درخواست دیگران بوده است.
این را هم گفتیم که کرامت و معجزه، خلاف عادت است نه خرق علت. و سالک راه خدا، در پی بندگی محض خدا و ریاضتهای شرعی به انجام امور خارق عادت بار مییابد و مهم، ولایت باطنیِ اوست. بر این اساس اگر در میانهی راه دچار سرپیچی از پلههای دستورات شریعت شود، از بام ولایت به خاک رذالت خواهد افتاد. پس آنان که در عین سرپیچی از حق، خرق عادت میکنند ولیّ خدا نیستند و کار آنها بهرهی نفس از دشواریهایی است که بر خود وارد کردهاند و کرامت به شمار نمیآید چرا که کرامت از آن ولیّ خداست و کوچکترین گناه، آدمی را از ولایت الهی به رذالت نفسانی میاندازد.
اینک نمونههایی از خوارق عادات با دو رویکرد گونهشناسی قرآنی امور معجزهگونه و گونهشناسی شخصیتهای دارندهی اعجازگونه را میآوریم چرا که قرآن کریم هر چه از امور خارق عادت مثال آورده از راه ولایت و مسیر عبودیت بوده است نه ریاضتهای مرتاضانهای که بیشتر آنها با سنجههای دین همخوانی ندارد. و این، یعنی اینکه قرآن نمونههایی پرشمار از امور خارق عادت را از مجرای اولیای خود بر ما نشان میدهد و آنان کسانی بودند که همگی از راه «عبودیت» و «معرفت» به جایگاه بلند ولایت تکوینی شکوه یافتند و تصرف در عالم هستی را بر خود هموار ساختند و همان کردند که خالقشان می کند. باری، این کارها شدنی است و اگر پس از این هم کسی سالک این راه شود، آنچه مسیحا - به عنوان مثال- کرد را می تواند انجام دهد.
در این گفتار بنابر استقرایی که نگارنده در متن مقدس قرآن کریم داشته و تمام تلاش خود را نموده است که این گذار در قرآن، تام باشد و نه ناقص، بر این مدعاییم که میتوان نمونههای پرشماری از خوارق عادات اعم از معجزه و کرامت و جز این دو نشان داد. با در کنار هم نشستن آنها، مبانیای را دست دهیم که اندیشهی قرآنی پایه های کرامات اولیا را بیان کند. این نکته نیز گفتنی است که هیچ استلزامی وجود ندارد که همه مصادیق یاد شده از کرامات اولیا باشد. همین که خرق عادتی را که در قرآن کریم بازگو شده است را می رساند برای مدعای ما بس است. از این رو برخی از این امور، مواردی است که از مجرای جز انسان رخ داده است.
از رهگذر گذار در قرآن کریم، دو نوع گونهشناسی قرآنی دست داد. یکی گونهشناسی خرق عادت و دیگری صنفشناسی دارندگان خوارق عادات. اولی یعنی اینکه در کتاب خدا از اموری شگفتآور یاد شده که هر کدام تحت یک عنوان و نوع خرق عادت قرار میگیرد. و دومی به این معناست که چه افرادی خوارق یاد شده را انجام داده یا چه موجوداتی مجرای انجام گرفتن آن امور قرار گرفتهاند. گرچه این گفتار خود، یک نگاشتهای جداگانه میطلبد و نگارندهی سطور تلاش خود را در سه سال در این زمینه به انجام رسانده است اما این حجم و موضوع رساله بیش از بیان فهرستوار گونه ها و اصناف گفته شده را ندارد. از این رو به دو فهرست به ذکر منبع قرآنی هر مورد بسنده می شود و به نظر میرسد این نمایه خود مهر تأییدی باشد بر مدعای ما یعنی مبانی قرآنی کرامات اولیا به این معنا که در قرآن کریم هم اموری یاد شده است که از کرامات اولیا یا همگون با این امور است. در پایان یاد کرد مصادیق قرآنی خوارق نیز رهآوردهایی دست دادهایم که موجب روشنگری بیشتری در گفتارهای پسین باشد.
رویکرد نخست: گونههای خوارق قرآنی
ابتدا فهرستی از گونه های یاد شده ارائه می شود و سپس با نمونههای قرآنی هر نوع پی میکیریم تا دلیلی باشد بر اینکه در قرآن کریم نیز اینگونه کارها بازگو و بر امکان انجام آنها صحه نهاده شده است. گفتنی است که در ذیل برخی از این نمونههای قرآنی، شاهدی نیز از ادبیات عرفانی مورد پذیرش اهالی عرفان آورده شده است و از دید نگارنده، می تواند پیوندی میان قرآن و عرفان اسلامی و ادبیات عرفانی زبان فارسی باشد. البته حجم این پیوند بسیار بیش از این می تواند باشد که ما بهخاطر دور نشدن از محل بحث از آن خودداری کردیم و به اندک ابیاتی بسنده نمودیم..
فهرست گونهشناسی قرآنی خوارق عادات:
-
- رهایی دادن اولیای الهی از بند مکرهای دشمنان خدا
-
- آگهی از غیب و اشراف بر ضمایر
-
- زنده کردن مردگان
-
- دیدار و گفتوشنود فراحسی
-
- فرزند دار شدن معجزه آسا
-
- پیش بینیها
-
- درمان بیماران بهگونه فراعادی
-
- خلق و ایجاد
-
- دستهای پنهان در هنگام نیاز اولیای خدا
-
- بیدار شدن پس از صدها سال خفتن
-
- زنده شدن انسانی، سالیان دراز پس از مرگ
-
- گرفتن سفره و غذای آسمانی از نهان
-
- سخن گفتن کودک
-
- تولد فرزند از بانویی، بیواسطه مرد
-
- تبدیل چیزی به چیز دیگر
-
- در خواست عذاب از ولیّ خدا و فروفرستادن آن
-
- خوابهای راستین
-
- جوشیدن شگفتانگیز آب از زمین
-
- انجام کاری زمانبر، در اندک زمان
-
- آگاهی از غیب
-
- برآورده شدن دعا
-
- زندگی در شکم ماهی
-
- نجات اولیای خدا از عذاب های همهگیر
-
- تسخیر موجودات
-
- نرم شدن آهن در دستان ولیّ خدا
-
- شگفتیهایی از برخی حیوان
-
- اعجابآوری کوه و درخت
-
- شکافت دریا
-
- درخشش دست
-
- از میان رفتن کارایی یک افزار
-
- عروج به آسمانها و عوالم غیب
و اینک گونه ها و نمونههای قرآنی آن:
۱٫ رهایی دادن اولیای الهی از بند مکرهای دشمنان خدا
خداوند متعال بنا بر سنت دیرینهی خویش هماره دوستانش را از دسیسههای دشمنان یاری رسانده و میرساند اما این کمک الهی گاه در ظاهر، محال مینماید که در این گونه حالات، خداوند متعال، اولیایش را از راههای خارق عادت و به شیوه های شگفتآوری مدد رسانده است که به رخدادن صحنههای به ظاهر ناشدنی انجامیده است.
۱-۱٫ داستانهای اعجابآور کشتی نوح(علیه السلام)
نخست امر شگفتی که در روند ساخت کشتی حضرت نوح(علیه السلام) رخ داد آنگاه بود که کشتی آماده شد ناگاه از تنور آتش، آب فوران کرد: «وَ فارَ التَّنُّور و [آب از] تنور فوران کرد»[۱۹۹] و سیاق سخن، گواه بر این است که ای پیامآور بزرگ من، این کار شگفتانگیز، نشانه عذاب الهی بر رویگردانان از دین خداست. که از تو و سالیان دراز هدایتگریات طرْفی نبستند، به کژ راهه رفته و راه شماری را نیز بستند.
فرم در حال بارگذاری ...