تکثیر، بازتولید و «برجستهسازی» برخی مطالب در صفحات اینترنتی و یا در اظهار نظرهای کاربران، گاه به حدی گسترده و شدید میشود که با ایجاد «مارپیچ سکوت» در فضای مجازی، کاربران را مجبور به متابعت از فضای شکلگرفته، می کند؛ فضایی که پس از مدتی در فضای واقعی جامعه و حتی دیگر رسانهها نیز خود را نشان میدهد و با گسترش فرایند مارپیچگونۀ خود، مخالفان را هر چه بیشتر به سکوت وادار میکند و بدین ترتیب با غلبه بر حوزۀ عمومی شکل گرفته در فضای مجازی و نیز با توجه میزان «وابستگی» افراد به این فضا، اقدام به «تزریق» و «کاشت»، اصول خود در ذهن آنها نموده و «چارچوب»ها و ساختارهای شناختیشان را شکل میدهد.
تأثیرگذاری فضای ایجاد شده، (در صورت تداوم زیاد و یا همراه شدن با مشوّقهای خاص)، میتواند به حدی باشد که با فعال نمودن «ساز و کار یادگیری در تغییر نگرش» (محرک ـ پاسخ) بر شیوۀ توجه، ادراک، پذیرش و در نهایت نگرش کاربران از واقعیت تأثیر بگذارد؛ به گونهای که با تکرار موضوعی خاص، به صورت ناخودآگاه، مفاهیم و یا عکسالعملهای مشخصی را به ذهن آنها متبادر کند.
در عین حال، وجود تنوع بسیار زیاد در محتوا و امکان گزینشگری از سوی کاربران این رسانه، (در بیشتر موارد) به آنها اجازه میدهد که منفعلانه عمل نکرده و بر مبنای آنچه در نظریۀ استفاده و خشنودی بیان شد، به منظور یافتن محتوای متناسب با نیازها و شرایط خود، به جستجوی فعال در میان مطالب موجود در اینترنت بپردازند.
طبق اعتقاد «الگوی شناختیِ تغییر نگرش»، در برابر محتواهای ارائه شده در اینترنت که مخالف با عقاید و نگرشهای قبلی کاربران هستند و یا نگرشهای جدیدی را به آنها ارائه میکنند که تا پیش از آن شناختی در مورد آنها نداشتهاند، برای کاهش تنش به وجود آمده در اثر ناهماهنگی شناختی، یا استفاده از اینترنت را محدود میکنند و یا اقدام به تعدیل یا تغییر نگرشهای خود میکنند. اما نکتۀ مهم در این میان ـ که با میزان استفادۀ آنها از اینترنت ربط پیدا میکند ـ، این است که در صورتی که در موقعیت اجتماعی قرار گیرند که مجبور به استفادۀ زیاد از اینترنت باشند، بر اساس پیشبینی نظریۀ ناهماهنگی شناختی، نگرشهای خود را تغییر خواهند داد. حالت دیگر این است که به جای مطالعۀ مطالب مخالف با نگرشهای خود، به مطالعۀ مطالب مشابه آنها، اما مطابق با نگرشهای خود میپردازند و یا این که بر اساس «نظریۀ استفاده و خشنودی»، خودسانسوری را در پیش میگیرند و فقط به استفاده از مطالبی ادامه میدهند که مطابق با نگرشهای قبلیشان است، بدین ترتیب با تکیه بر قدرت گزینشگری خود، نه تنها تغییر نگرشی روی نمیدهد، بلکه منجر به تقویت و استحکام عقاید و باورهای قبلی کاربران نیز خواهد شد؛ امری که در «نظریۀ استحکام» نیز بر آن تأکید شده است.
همچنین بر اساس آنچه در نظریۀ قضاوت اجتماعی مطرح گردید، احتمالاً بیشتر تغییر نگرشهایی که از طریق مصرف اینترنت حاصل میشوند، مربوط به گسترۀ عدم التزام افراد میباشد، چرا که احتمال این که کاربران اینترنت در فضای مجازی با نگرشهای جدیدی آشنا شوند که هیچ پیشداوری خاصی در مورد آنها نداشتهاند بسیار بیشتر از دیگر رسانههاست و در اثر همین مواجهۀ جدید و نداشتن پیشفرض قبلی نسبت به نگرشهای مطرح شده در فضای مجازی، احتمال این که زودتر آنها را بپذیرد و بر اساس آن، نگرشهای قبلی خود را تغییر دهد و یا تعدیل کند، بسیار بیشتر است. ضمن این که در اینترنت، مخاطب خودش منبع پیام را انتخاب میکند، این امر نشان میدهد که مخاطب، پیامش را از منابعی دریافت میکند که اعتماد بیشتری به آنها دارد، بنابراین، بر اساس نظریۀ قضاوت اجتماعی، میتوان گفت به دلیل اعتماد منبع ترغیبکننده نزد مخاطب، قابلیت تغییر نگرش این پیامها بیشتر از پیامهای رسانههای دیگری است که مخاطب، نقشی در انتخاب منبع پیام ندارد.
نمودار (۱ـ۲): شمایی کلی از چارچوب نظری به کار گرفته شده در پژوهش حاضر
۵ـ۲ـ سؤالات پژوهش
با توجه به چارچوب نظری پژوهش و همان طور که از عنوان این پژوهش نیز مشخص است، اصلیترین سؤالی که در آن دنبال میشود این است: «آیا مصرف رسانۀ اینترنت بر نگرش فرهنگی روحانیون تأثیری داشته است یا خیر؟»
سؤالات دیگری نیز مطرح هستند که در این تحقیق به آنها پاسخ داده خواهد شد، از جمله:
ـ الگوی مصرف اینترنت (در دو بُعد «میزان» و «محتوای» مصرف)، در بین روحانیون حاضر در جامعۀ آماری چگونه است؟
ـ آیا بین «میزان استفاده از اینترنت» در بین روحانیون با نگرش فرهنگی آنها رابطه وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین «نوع محتوای» مصرفی در اینترنت از سوی روحانیون با نگرش فرهنگی ایشان رابطه وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین نگرش فرهنگی روحانیون با متغیرهای کنترلی چون «سن»، «وضعیت تأهل»، «سطح تحصیلات حوزوی»، «داشتن یا نداشتن تحصیلات دانشگاهی» و «محل تولد» (شامل شهر، بخش یا روستا) رابطه وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین میزان استفاده روحانیون از اینترنت با متغیرهای کنترلی چون «سن»، «وضعیت تأهل»، «سطح تحصیلات حوزوی»، «داشتن یا نداشتن تحصیلات دانشگاهی» و «محل تولد» (شامل شهر، بخش یا روستا) رابطه وجود دارد یا خیر؟
ـ آیا بین نوع محتوای مصرفی روحانیون در اینترنت با متغیرهای کنترلی چون «سن»، «وضعیت تأهل»، «سطح تحصیلات حوزوی»، «داشتن یا نداشتن تحصیلات دانشگاهی» و «محل تولد» (شامل شهر، بخش یا روستا) رابطه وجود دارد یا خیر؟
۶ـ۲ـ فرضیههای پژوهش
همان طور که در چارچوب نظری (بر اساس نظریههای ارتباطاتی و روانشناختی) توضیح داده شد، به طور کلی انتظار میرود که «بین استفاده از اینترنت و نگرش فرهنگی روحانیون رابطۀ معناداری وجود داشته باشد». بدین معنا که هر چه استفادۀ روحانیون از اینترنت بیشتر شود، نگرش فرهنگی آنها نیز از حالت سنتی، بهروزتر و یا اصطلاحاً مدرنتر خواهد شد. علاوه بر این فرضیه ـ که فرضیۀ اصلی پژوهش است ـ، فرضیات فرعی دیگری را نیز میتوان مطرح کرد که عبارتاند از:
-
- بین «میزان استفاده از اینترنت» از سوی روحانیون با نگرش فرهنگی آنها رابطه وجود دارد. به این معنا که هر چه میزان استفاده از اینترنت بیشتر باشد، نگرش فرهنگی روحانیون متفاوتتر (به روزتر) خواهد بود.
-
- بین «نوع محتوای» مصرفی در اینترنت از سوی روحانیون با نگرش فرهنگی ایشان رابطه وجود دارد. بدین ترتیب که هر چه قدر محتوایی که روحانیون مورد استفاده قرار میدهند، خارج از چارچوبهای مورد انتظار برای آنها باشد، نگرش فرهنگی آنها نیز متفاوتتر از کسانی خواهد بود که محتواهای متناسب با هویت خودشان را مصرف میکنند.
-
- بین نگرش فرهنگی روحانیون با متغیرهای کنترل از قبیل «سن»، «وضعیت تأهل»، «سطح تحصیلات حوزوی»، «داشتن یا نداشتن تحصیلات دانشگاهی» و «محل تولد» (شامل شهر، بخش یا روستا) رابطه وجود دارد. بدین صورت که نگرش فرهنگی روحانیون متأهل، با سن بیشتر و با سطح تحصیلات حوزوی بیشتر و دارای تحصیلات دانشگاهی که محل تولد آنها به مرکز استان نزدیکتر است، نسبت به روحانیون مجرد، جوانتر و با سطح تحصیلات حوزوی کمتر و یا فاقد تحصیلات دانشگاهی که محل تولد آنها از مرکز استان دورتر است، نگرش فرهنگی بازتری خواهند داشت.
-
- بین میزان استفاده روحانیون از اینترنت با متغیرهای کنترل از قبیل «سن»، «وضعیت تأهل»، «سطح تحصیلات حوزوی»، «داشتن یا نداشتن تحصیلات دانشگاهی» و «محل تولد» (شامل شهر، بخش یا روستا) رابطه وجود دارد. بدین صورت که میزان استفاده روحانیون متأهل، با سن بیشتر و با سطح تحصیلات حوزوی بیشتر و دارای تحصیلات دانشگاهی که محل تولد آنها به مرکز استان نزدیکتر است، نسبت به روحانیون مجرد، جوانتر و با سطح تحصیلات حوزوی کمتر و یا فاقد تحصیلات دانشگاهی که محل تولد آنها از مرکز استان دورتر است، کمتر خواهد بود.
-
- بین نوع محتوای مصرفی روحانیون در اینترنت با متغیرهای کنترل از قبیل «سن»، «وضعیت تأهل»، «سطح تحصیلات حوزوی»، «داشتن یا نداشتن تحصیلات دانشگاهی» و «محل تولد» (شامل شهر، بخش یا روستا) رابطه وجود دارد. بدین صورت که نوع محتوای مصرفی روحانیون متأهل، با سن بیشتر و با سطح تحصیلات حوزوی بیشتر که تحصیلات دانشگاهی ندارند و محل تولد آنها به مرکز استان دورتر است، نسبت به روحانیون مجرد، جوانتر و با سطح تحصیلات حوزوی کمتر و یا دارای تحصیلات دانشگاهی که محل تولد آنها از مرکز استان نزدیکتر است، در چارچوب مورد انتظار مصرف روحانیون خواهد بود.
۷ـ۲ جمعبندی
همان طور که مشاهده میشود، تحقیقات انجام گرفته در حوزۀ تأثیرسنجی اینترنت، بیشتر معطوف به مسئلۀ «هویت» (فرهنگی و اجتماعی) کاربران بوده است و به ندرت میتوان پژوهشهایی را یافت که به تأثیر رسانهها بر نگرش افراد اختصاص داشته باشد. از آن جا که هویت اشخاص، پس از شکلگیری به سختی قابل تغییر است، چنین به نظر میرسد که رویکرد پژوهشگران این حوزه، بیشتر به تأثیرات بلند مدت رسانهها معطوف شده است؛ به گونهای که با شناسایی تأثیرات رسانهها بر هویت افراد، قصد اصلاح و پیشگیری از تأثیرات مخرب آنها بر نسلهای آینده را دارند، در حالی که نتایج مطالعات نگرش ـ به واسطۀ این که نگرشها در هر لحظه امکان شکلگیری و تغییر را دارند ـ تنها معطوف به نسلهای آینده نبوده و امکان برنامهریزیهای کوتاهمدت را هم در اختیار صاحبنظران و مسئولین امر قرار میدهد، ضمن این که این اگر فرض مطرح شده در خصوص مطالعات مربوط به هویت را بپذیریم، این نقد را هم میتوان وارد کرد که با نتایج به دست آمده در خصوص تأثیرات رسانهها در زمان حال، الزاماً نمیتوان برای نسلهای آینده برنامهریزی دقیقی داشت؛ چرا که با توجه به تحولات سریعی که در عرصۀ تکنولوژیک رخ میدهد، احتمال این که درصد قابل توجهی از نسلهای بعد از رسانههای امروزی استفاده کنند، بسیار بعید به نظر میرسد. بنا بر این، لزوم توجه به مطالعۀ تأثیرات رسانهها در کوتاهمدت امری ضروری و منطقیتر به نظر میرسد.
نکتۀ دیگر این که، مطالعات انجام شده (بجز دو مورد) بیشتر بر روی عامۀ اجتماع انجام شده است. هر چند که نمیتوان ارزش چنین مطالعاتی را نادیده گرفت، اما به نظر میرسد که اگر در کنار پرداختن به مخاطبان عام، تأثیرات رسانهها بر نخبگان و گروههای مرجع نیز مورد پژوهش قرار گیرد، نتایج ساختاری بهتر و کاربردیتری را در خصوص پیشگیری و اصلاح روندهای نادرست رایج در جامعه، میتوان اتخاذ نمود. به عنوان مثال اگر تأثیرات مخرب رسانهها بر روحانیون ـ که به عنوان یکی از مهمترین و بانفوذترین گروههای مرجع در سطح عمومی جامعۀ ایران به شمار میآیند ـ شناسایی و اصلاح شود، میتواند از تأثیرات مخربی که در صورت عدم اصلاح این روند میتوان سطح وسیعی از عموم اجتماع را در بر گیرد، جلوگیری نماید.
فصل سوم
روششناسی پژوهش
مقدمه
«تأثیرسنجی اینترنت بر نگرش فرهنگی» پژوهشی در حوزۀ ارتباطات و با تمرکز بر رسانۀ واسط به حساب میآید. وسایل ارتباطی، بیتردید به طُرق مختلف اثراتی بر جامعه میگذارند که با توجه به تنوع و کثرت کمی و کیفی رسانههای دیجیتال در عصر حاضر، این تأثیرگذاری را میتوان بیش از پیش در زندگی انسانهایی که از آنها استفاده میکنند، رصد و جستجو کرد.
به منظور سنجش این تأثیرات، از روشهای تحقیقی مختلفی میتوان استفاده نمود. صاحبنظران حوزۀ پژوهش، توصیه میکنند در مطالعاتی که واحد تحلیل آنها را فرد تشکیل میدهد، از تحقیق پیمایشی استفاده شود و این روش را وسیلۀ بسیار خوبی برای سنجش نگرشها و جهتگیریها در جمعیتها میدانند، به طوری که بسیاری از مؤسسات نظرسنجی معتبر مانند گالوپ[۲۵۷]، هَریس[۲۵۸]، روپر[۲۵۹] و نکلوویچ[۲۶۰] برای سنجش نگرش افراد از روش پیمایش استفاده میکنند. (ارل ببی، ۱۳۸۶: ۵۳۰) بر همین اساس، مبنای روشیِ این پژوهش نیز بر پیمایش و با بهره گرفتن از تکنیک پرسشنامه تعریف شده است.
همچنین پس از تعریف جامعۀ آماری (روحانیون شاغل به تحصیل در شهر قم)، با روش طبقهبندی شدۀ غیر احتمالی، اقدام به نمونهگیری از روحانیون شاغل به تحصیل در مدارس حوزوی شهر قم گردید که پرسشنامههای تحقیق در میان آنها توزیع شد و اطلاعات مورد نیاز از نمونۀ ۴۰۰ نفری پژوهش جمع آوری گردید.
در مرحلۀ نهایی، اطلاعات جمع آوری شده بر اساس روشهای تجزیه و تحلیل آماری مبتنی بر نرمافزار SPSS مورد آزمون قرار گرفتند که نتایج آن در فصل چهارم به صورت مفصّل تشریح گردیده است.
در این فصل مباحثی چون نوع و روش تحقیق، جامعۀ آماری، روشنمونهگیری و تعیین حجم نمونه، تکنیک جمع آوری اطلاعات و تعریف مفاهیم و عملیاتیسازی متغیرهای مستقل و وابسته و نیز اعتبار و پایایی پرسشنامه مورد بررسی قرار میگیرد.
۱ـ۳ـ نوع تحقیق
پژوهش حاضر، از نظر زمانی، در زمرۀ مطالعات «مقطعی» به شمار میآید که در یک دورۀ زمانی ششماهۀ دوم سال ۱۳۹۱ (دورۀ انجام تحقیق) به مطالعه بر روی نمونۀ آماری میپردازد. همچنین از آن جا که پیش از این، هیچ پژوهش مشابهی در این زمینه انجام نگرفته است، این پژوهش را میتوان در زمرۀ پژوهشهای «نوجویی» نیز به حساب آورد که با اهداف سهگانۀ اکتشاف، توصیف و تبیین در خصوص موضوع تحقیق اقدام به نمونهگیری و جمع آوری اطلاعات در بین جامعۀ آماری کرده است.
با توجه به استفاده از تکنیک پرسشنامه و روش پیمایش در این پژوهش، آن را میتوان به عنوان یک تحقیق «کمّی» نیز به حساب آورد که با توجه به موضوع جدیدی که دارد و مفاهیم جدیدی که وارد حوزۀ علوم ارتباطات میکند، به عنوان یک تحقیق «بنیادی» به شمار میآید، ضمن این که با توجه به استفاده نتایج تحقیق در سیاستگذاریهای کلان فرهنگی و بویژه در خصوص حوزههای علمیه، این پژوهش را میتوان به عنوان یک تحقیق «کاربردی» نیز در نظر گرفت.
۲ـ۳ـ روش تحقیق
طرحریزی، عملیاتی کردن و جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش، بر مبنای «روش پیمایش» مبتنی بر «تکنیک پرسشنامه» صورت گرفته است. کارشناسان پژوهش در علوم انسانی، تحقیق پیمایشی را یکی از فنون بسیار قدیمی و رایج تحقیق به شمار میآورند و معتقدند که این روش، مناسبترین روش برای انجام مطالعاتی است که در آنها فرد به عنوان «واحد تحلیل» در نظر گرفته میشود و بهترین روش موجود برای آن دسته از پژوهندگان اجتماعی به شمار میآید که علاقهمند به جمع آوری دادههای اصلی برای توصیف جمعیتهای بسیار بزرگی هستند که نمیتوانند به طور مستقیم به همۀ آنها دسترسی داشته باشند، و لذا با انجام نمونهگیری اقدام به این کار میکنند. همچنین پیمایشها وسیلۀ بسیار خوبی برای سنجش نگرشها و جهتگیریها در جمعیتهای بزرگ تشخیص داده شدهاند (ببی، ۱۳۸۶: ۵۳۰).
۳ـ۳ـ جامعۀ آماری
سابقه و جایگاه تأثیرگذار روحانیت در جامعۀ دینی ایران، بر کسی پوشیده نیست. وجود صدها مدرسۀ دینی (حوزههای علمیه) در سراسر کشور، ایران را به مهمترین مرجع آموزش و تبلیغ و ترویج مبانی مذهبی اسلام شیعی در جهان تبدیل کرده است.
بر اساس آماری که از ادارۀ نظرسنجی شورای عالی حوزههای علمیه در قم به دست آمد، آمار تقریبی طلاب حاضر در ایران در سال ۱۳۸۸(آخرین سرشماری)، حدود ۱۷۱۴۲۷بوده است که این تعداد شامل روحانیون در قید حیات و کسانی که پروندۀ آنها مسدود نیست (شامل کسانی که انصراف دادهاند، اخراج شدهاند، از ایران خارج شدهاند، فارغ التحصیل شدهاند و یا مرحومینی که تکفل ندارند)، بوده است. از این تعداد، ۱۴۹۲۰۷ نفر ایرانی و ۱۳۸۸۰نفر غیر ایرانی بودهاند. همچنین ۹۵/۱۸ درصد این جمعیت را طلاب شیعه و ۴/۸۲ درصد را طلاب اهل تسنن تشکیل میدهند. از نظر سنی، بیش از ۵۵ درصد طلاب را افراد زیر ۳۰ سال و بیش از ۳۵ درصد آنها را افراد بین ۳۰ تا ۵۰ سال تشکیل دادهاند که این آمار نشاندهندۀ جوانی ترکیب سنی حوزه است. از نظر ترکیب جنسیتی، ۱۲۴۸۸۶ نفر را طلاب مرد و ۴۶۴۶۴ نفر را طلاب زن تشکیل میدهند که از این میان، ۱۱۲۹۳۸ نفر متأهل و ۵۸۴۸۹ نفر از طلاب مجرد میباشند. از نظر سطح تحصیلات حوزوی نیز ۴۱/۸ درصد در «سطح یک»، ۱۶/۵ درصد در «سطح دو» و ۱۳/۸ درصد در «سطوح سه و چهار» (آمار تفکیکی موجود نبود) شاغل به تحصیل بودهاند.[۲۶۱]
با توجه به این که در حال حاضر، شهر قم، به عنوان بزرگترین و مشهورترین مرکز آموزشی و پژوهشی و تبلیغی علوم اسلامی ـ شیعی در ایران (و در جهان) به حساب میآید و به دلیل تمرکز روحانیت شیعی ایران در این شهر، جامعۀ آماری این پژوهش، از میان روحانیون مستقر در قم انتخاب شده است.
آن طور که نتایج سرشماری سال ۱۳۸۸ مرکز نظرسنجی شورای عالی حوزه نشان میدهد، بیش از یک ـ سوم کل جمعیت طلاب حاضر در ایران (۳۶/۵ درصد)، در قم به سر میبرند و مابقی در سه شهر بزرگ مشهد (۱۳ درصد)، اصفهان (۷/۵ درصد) و تهران (۷ درصد) ساکن هستند.[۲۶۲]
از میان جمعیت ۶۲۵۶۹ نفری طلاب ساکن در قم، ۸۴/۲ درصد مرد و ۱۵/۸ درصد زن بودهاند. از میان مردان، ۷۸ درصد متأهل و ۲۲ درصد مجرد و از میان زنان ۶۱/۵ درصد متأهل و ۳۸/۵ درصد مجرد بودهاند. آمارها نشان میدهند که بیشتر ازدواجها در بین روحانیون ساکن قم، مربوط به سنین ۲۵ تا ۳۰ سال و در عین حال بیشترین درصد مجردها در سنین زیر ۳۰ سال بوده است. همچنین از نظر سنی، بیش از ۵۰ درصد جمعیت طلاب قم را افراد زیر ۳۰ سال تشکیل میدهند که این امر نشاندهندۀ جوانی جامعۀ آماری در شهر قم است. از نظر سطح تحصیلات حوزوی نیز ۴۳/۶ درصد در «سطح یک»، ۲۴/۷ درصد در «سطح دو» و ۲۰/۷ درصد در «سطوح سه و چهار» (آمار تفکیکی موجود نبود) شاغل به تحصیل بودهاند.[۲۶۳] مقایسۀ این آمار با میانگین سطح تحصیلات حوزوی طلاب در سطح کشور، نشان میدهد که سطح تحصیلات طلاب شاغل به تحصیل در قم در سطوح بالاتر (سطوح دو، سه و چهار) درصد بیشتری را به خود اختصاص دادهاند که این امر نشانۀ تجمع روحانیون با سواد حوزویِ بالاتر در قم نسبت به سایر نقاط کشور است.
لازم به توضیح است با توجه به این که حضور در مدارس حوزوی و توزیع پرسشنامه در میان طلاب نیاز به مجوّز رسمی دارد، و نیز به دلیل حساسیت حوزۀ پژوهش، اخذ این مجوز، با دشواریهای بسیاری همراه بود که در نهایت با رایزنیهایی که از سوی دانشگاه با شورای عالی حوزه انجام گرفت، مجوز مذکور از سوی این شورا ـ که به عنوان اصلیترین متولی امور حوزویان به شمار میآیدـ، اخذ گردید[۲۶۴] و انجام ادامه کار با ارائۀ این مجوز صورت پذیرفت.
فرم در حال بارگذاری ...