ترس از نارضایتی :
افراد کمال گرا ، در صورتی که دیگران شاهد نقایص یا معایب کارشان باشند ، غالبا به دلیل ترس از عدم پذیرش از سوی آنان ، دچار وحشت می گردند. تلاش برای کامل بودن در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای انتقاد ، طرد شدن یا نارضایتی می باشد.
همه یا هیچ پنداری :
افراد کمال گرا، بندرت بر این باورند که در صورت به پایان رسانیدن یک کار بطور متوسط ، هنوز با ارزش هستند. افراد کمال گرا در دیدن دورنمای موقعیت ها دچار مشکل هستند. برای مثال ، دانش آموزی که همیشه نمره (الف) داشته ، در صورت گرفتن نمره (ب) بر این باور است که من یک بازنده کامل هستم.
اگر ما فردی کمال گرا باشیم ،احتمالا در کودکی یاد گرفته ایم دیگران با توجه به میزان کارآییمان در انجام کارها به ما بها می دهند در نتیجه آموخته ایم در صورتی ارزشمندیم که مورد قبول دیگران واقع شویم
تاکید بسیار بر روی بایدها :
زندگی کمال گرا غالبا بر اساس لیست پایان ناپذیری از بایدها بنا شده است که با قوانین خشکی برای هدایت زندگی آنها به خدمت گرفته می شود . افراد کمال گرا با داشتن چنین تاکیدهایی بر روی باید ها بندرت بر روی خواسته ها و آرزوهای خود حساب می کنند.
اعتقاد داشتن به این امر که دیگران به آسانی به موفقیت می رسند:
افراد کمال گرا مشاهدات خود را به گونه ای جمع آوری می کنند که بگویند افراد دیگر با کمترین تلاش ، خطاهای کم ، استرس های عاطفی کمتر و بالاترین اعتماد به نفس به موفقیت دست می یابند . در عین حال افراد کمال گرا کوششهای خود را پایان نا پذیر و ناکافی تلقی می کنند.
فصل دوم
مبانی نظری:
با توجه به اکثر بحث های جامعه شناختی که بر مطالعه گروها و روابط آنها استوار است از دیر باز مشارکت یکی از اساسی ترین صورتها ی روابط اجتماعی بوده است و بعنوان محورهای موضوعی در جامعه شناسی تلقی می شود.
مشارکت اجتماعی فرایندی است که از طریق آن اجتماع،جماعت یا گروها به هم می پیوندند تا عملکرد مورد انتظار یا مورد نیاز را به اجرا درآورند.
مشارکت اجتماعی فرایند است که از طریق آن شخصیت انسانها شکل می گیرد و برای زندگی گروهی آماده می شوند.
مشارکت طریقه زندگی است،نوعی روش زیستی است که جوانب اجتماعی و فرهنگی و روان شناختی دارد.[۵]
نظریات برخی اندیشمندان خارجی درموردمشارکت
آلن بیرو:
در فرهنگ علوم اجتماعی در بحث از مشارکت،آنرا چنین توضیح داده است:(مشارکت به معنای سهمی در چیزی داشتن است و از آن سود بردن و یا در گروهی شرکت جستن و بنابراین باآن همکاری داشتن است.
وی افزوده است که از دیدگاه جامعه شناسی بعنوان عمل و تعهد تمیز قایل شد ودر معنای دوم داشتن شرکتی فعالانه در گروه را می رساند و به فعالیت اجتماعی انجام شده نظر دارد.[۶]
دانیل لرنر:
در طی مطالعات خود در شش کشور خاور میانه از قبیل مصر،لبنان،اردن،ترکیه، سوریه و ایران ارتباط متغیرهای اجتماعی مانند سکونت(شهر و روستا).میزان تحصیلات،پایگاه اجتماعی،اقتصادی وسن،مذهب واستفاده از رسانه(رادیو،تلویزیون،مطبوعات و سینما)را با مشارکت سنجیده است.
او با بهره گرفتن از داده های حاصل،تئوری خودرا مبنی بر مراحل تکامل نو سازی ورشد اجتماعی،فرهنگی و سیاسی مطرح کرده است.
طی مطالعات خود در مورد ۷۳ کشور مدلی ساخته ودر آن چهار مرحله به شرح ذیل تا مشارکت آورده است.[۷]
شهر نشینی-سواد-مشارکت رسانه ای-مشارکت اجتماعی سیا سی.
سی مورمارتین لیپست
معتقد است که در کشورهای مختلف از جمله،آلمان،سودان،آمریکا،نروژ، وبرخی کشورهای دیگر،مردان بیشتر از زنان،تحصیلکردگان بیشتر از کم سوادان؛شهر نشینان بیشتر از روستائیان،افراد ۵۵- ۳۵ ساله بیشتر از جوانان ، متأهلین بیشتر از مجردین ،افراد بیشتر از افراد غیر عضو در فرایند دارای
منزلت بالاتر بیشتر از افراد دارای منزلت پایینتروافراد عضو سازمانهای غیر دولتی مدنی اجتماعی مشارکت دارند.[۸]
مارکس وبر:
در تبین مشارکت بر اساس شیوه های ذهنی،معتقد است که مشارکت عملی است که در رابطه با اعمال دیگران انجام می گیرد و برای عامل کنش،معنی و مفهوم ذهنی خاصی قایل است او معتقد است که در تفهیم عمل اجتماعی می بایست انگیزه ها و عوامل اجتماعی را جستجو نمود.
تعداد بیشتر مردم احتمال قابل پیش بینی بودن رفتارشان را بر اساس یک معنا جهت می دهند .
این معنا ممکن است در چهار چوب مقرراتی جستجو شود، یا در عاداتی نهفته باشد و یا شامل ارزشها و باورهای اجتماعی شود، و به نحوی که هر یک از آنها دلایل مساعدی برای جهت دادن به رفتار خاص خود بیابند.
بر اساس این دیدگاه،کنش افراد بر اساس اصل پاداش و مجازات قابل کنترل و تغیر پذیر
می باشد،یعنی هر فرد به جنبه هایی که پاداش دارد،پاسخ می دهد و از جنبه هایی که مجازات دارد،اجتناب می ورزد.[۹]
نظریات برخی دانشمندان ایرانی در مورد مشارکت
یزدان پناه
نشان داده است که بین جنسیت و مشارکت اجتماعی رابطه معنا داری وجود ندارد،اما بین مشارکت والدین و مشارکت فرزندان رابطه معنا وجود دارد.[۱۰]
علوی تبار:
به تأثیر متغیرهای آگاهی،اجتماعی و دسترسی به اطلاعات،جنسیت،تحصیلات،عضویت در تشکل ها بر مشارکت اجتماعی پرداخته است .
دو متغیر آگاهی اجتماعی،دسترسی به اطلاعات و سطح تحصیلات با مشارکت اجتماعی رابطه
معنا داری داشته است.[۱۱]
مشارکت از دیدگاه اسلام و قرآن
دین مقدس اسلام به دلیل ضرورت و اهمیت مشارکت و همبستگی مردم آنرا مورد توجه قرار داده و در متون اسلامی می توان تو صیه های فراوانی در این باره یافت.
امام علی(ع)می فرمایند:ای مردم مصر،نگوئید ما سرپرستی چون مالک و امامی چون علی داریم اگر در صحنه حاضر نباشید،شکست می خورید،ما در حال نبرد و جنگ با باطل هستیم،جامعه ای که در
خواب باشد،دشمن بیدارش او را رها نمی کند.
برخی موانع مشارکت از نظر قرآن کریم و روایات اسلامی عبارت است از:۱-طغیان گری و گناه۲-جهل و نادانی۳-دین گریزی.
ابن خلدون در باره نقش دین در مشارکت و همبستگی می گوید:دین در بین نیروها وحدت
می آفریند،رقابتها را از بین می برد و به افراد روحیه ایثار می بخشد این روحیه به افزایش مشارکت و ایجاد دولتهای وسیع می انجامد.
فرم در حال بارگذاری ...