وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مفهوم شناسی« مثانی» و ارتباط آن با واژگان مثنی در قرآن- ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

-در دنیا مجازات اجتماعی آن ها به خاطر رسوایی شان و کشف اسرار درونشان است که به دنبال آن تمام حیثیت اجتماعی خود را از دست می دهند و در بعضی از روایات آمده وقتی کار این گروه به مراحل خطرناک می-
رسید، پیامبر (ص) آن ها را با نام و نشان معرفی می کرد و حتی از مسجد بیرون می ساخت. چنانچه ابن عباس، سدی و کلبی در این زمینه روایت کرده اند : رسول خدا (ص) در روز جمعه ای در خطبه ای نام چند تن از آن ها را برشمرد.(طبرسی، ۱۳۶۰ : ۱۱/۱۹۹-۱۹۸) و عذاب دوم هنگامی است که فرشتگان مرگ، جان آنان را می گیرند و عذاب قبر، آن ها را فرا می گیرد.(نجفی خمینی، ۱۳۹۸ : ۷/۱۴؛مکارم شیرازی، ۱۳۷۴ : ۸/۱۱۳؛امین، ۱۳۶۱ : ۶/۹۵؛قرائتی، ۱۳۸۳ : ۵/ ۱۳۶-۱۳۵)
-در دنیا به عذاب روحی یعنی اضطراب و نگرانی از این مسئله که مبادا در بین مردم رسوا شوند و رازشان در اجتماع فاش گردد و در آخرت نیز عذاب می شوند. (شاذلی،۱۴۱۲ : ۳/۱۷۰۶)
-در دنیا به اخذ زکات یا به عقیده ی ابن عباس اقامه ی حدود اسلامی بر آن ها و در آخرت به عذاب قبر مجازات می شوند. (طبرسی، ۱۳۶۰ : ۱۱/۱۹۹-۱۹۸)
۳-۲-۱-۳-۳ تحلیل نهایی
بنابر توضیحات فوق دو مرحله از عذاب دنیوی (عذاب روحی و جسمی) و عذاب اخروی(سختی جان دادن، عذاب قبر، عذاب جهنم) به یکدیگر معطوف و مرتبط می شوند اما عذاب و مجازات منافقین به این دو مرحله ختم نمی شود بلکه در سیاق آیه مذکور حرف «ثُمَّ» نه تنها بیانگر ترتب است بلکه خبر می دهد که وادی دیگری از عذاب در انتظار آن ها است. « سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلى‏ عَذابٍ عَظِیمٍ» (توبه/۱۰۱) به نظر می رسد هر چند این مراحل عذاب پی در پی پیش می روند عذاب و مجازات منافقین به مرور سنگین و پیچیده می گردد.
چنانچه در آیه ی «فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِیفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَیْتَنا صالِحاً لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ» (اعراف/۱۸۹) که در باره باردار شدن زنان بحث می کند، عبارت «فَمَرَّت» که از مشتقات
« مَرَّتَیْنِ» می باشد بیانگر این مطلب است که جنین در ابتدا سبک وزن است و به تدریج و با مرور زمان سنگین می شود. (راغب، ۱۴۱۲ :۷۶۴-۷۶۳) در زمینه ی عذاب منافقین از آخرین وادی عذاب منافقین به « عَذابٍ عَظِیمٍ» تعبیر شده است و علاوه بر ذکر صفت «عظیم» از نظر ساختار زبانی عبارت به صورت نکره بیان شده است تا اوج عظمت و بزرگی این عذاب را نشان دهند. به راستی در وادی نهایی، عذاب منافقین چه چیز می تواند باشد؟ در قیامت چه عذابی برای انسان به ویژه منافقین کوردل بسیار طاقت فرسا و رنجش افزا می باشد؟ درآیه ی مذکور این نوع عذاب مبهم بیان شده است اما می توان احتمالاتی را در این باره مطرح کرد. با توجه به آیات « إِنَّ الَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ »(یونس/۷) و« أَلا إِنَّهُمْ فِی مِرْیَهٍ مِنْ لِقاءِ رَبِّهِمْ أَلا إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مُحِیطٌ» (فصلت/۵۴) بدون شک منافقین نیز از زمره ی کسانی هستند که نه تنها در
مقاله - پروژه
دنیا به لقاء پروردگار متعال امید نداشتند بلکه مردد بوده اند. بنابراین در قیامت بالاترین محرومیت ، عذاب و تیره بختی نصیب شان می گردد و لقاء انوار الهی و ملاقات خداوند رحمان را از دست می دهند.(مصطفوی، ۱۳۸۰ : ۱۰/۳۳۴) و« عَذابٍ عَظِیمٍ» بُعد ایشان از درگاه عزت و محجوریت ایشان از نور لقاء و رویت حق تعالی است و
هیچ عذابی از نکبت حرمان و مشقت هجران بزرگتر نخواهد بود.(کاشفی سبزواری، ۱۳۶۹ : ۱/ ۴۳۰)

 

محمل جانان ببوس آنگه به زاری عرضه دار   کز فراقت سوختم ای مهربان ،فریاد رس[۲۱]

چنانچه در بخشی از دعای روح بخش کمیل چنین بیان شده است : « فَهَبنی یا الهی، وَ سَیّدی وَ مولای وَ رَبّی، صَبَرتُ علی عَذابِک، فَکَیفَ اَصبِرُ علی فِراقِک» (قمی، ۱۳۸۴ : ۱۳۱ ) و این چنین منافقین انعکاس قبح اعمال خود را مرحله به مرحله و پی درپی طی می کنند و در هر مرحله به دشواری و پیچیدگی عذاب شان افزوده می گردد.
۳-۲-۱-۴بررسی واژه ی«یومَین»
قُلْ أَ إِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِکَ رَبُّ الْعالَمِینَ (فصلت/۹) وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ مِنْ فَوْقِها وَ بارَکَ فِیها وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَهِ أَیَّامٍ سَواءً لِلسَّائِلِینَ (فصلت/۱۰) ثُمَّ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ (فصلت/۱۱) فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحى‏ فِی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِمَصابِیحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ (فصلت/۱۲)
بگو: «آیا این شمایید که واقعاً به آن کسى که زمین را در دو هنگام آفرید، کفر مى‏ورزید و براى او همتایانى قرار مى‏دهید؟ این است پروردگار جهانیان.» و در (زمین‏)، از فراز آن (لنگرآسا)کوه‏ها نهاد و در آن خیر فراوان پدید آورد، و مواد خوراکى آن را در چهار روز اندازه‏گیرى کرد (که‏) براى خواهندگان، درست (و متناسب با نیازهایشان‏) است. سپس آهنگِ (آفرینشِ‏)آسمان کرد، و آن بخارى بود. پس به آن و به زمین فرمود: «خواه یا ناخواه بیایید.» آن دو گفتند: «فرمان‏پذیر آمدیم.» پس آنها را (به صورت‏) هفت آسمان، در دو هنگام مقرّر داشت و در هر آسمانى کار (مربوط به‏)آن را وحى فرمود، و آسمانِ (این‏)دنیا را به چراغ ها آذین کردیم و (آن را نیک‏) نگاه داشتیم این است اندازه‏گیرىِ آن نیرومند دانا. (فولادوند،۱۴۱۵: ۱ /۴۷۷)
۳-۲-۱-۴-۱مفهوم لغوی واژه ی«یومَین»
واژه پژوهان در معنای «یوم» نوشته اند : یوم به معنای روز، معمولاً به فاصله ی زمانی از طلوع خورشید تا غروب اطلاق می شود و به عبارتی دیگر به مدتی از زمان و وقت، «یوم» گویند و جمع آن «ایام» است.(ابن منظور، ۱۴۱۴ : ۱۲ / ۶۵؛راغب، ۱۴۱۲ : ۸۹۴؛فراهیدی، ۱۴۱۰ : ۸/۴۳۳)
۳-۲-۱-۴-۲ تبیین واژه ی «یومَین» در آیات۱۲و۹ سوره ی فصلت
آیات مورد بحث در مورد هنگامه ای است که خداوند آسمان و زمین را آفرید و در تبیین این آفرینش از تعبیر«یومین» استفاده کرده تا درک این رخداد را برای بشر میسر سازد و به او بفهمانند که آفرینش نتیجه ی قدرت و اختیار او است.زیرا که تقدیر زمان از جانب مخلوق است چون او نیاز به زمان دارد تا در آن امر خدا را متحقق سازد اما از جانب خداوند متعال تصور زمان کوتاه و بلند نمی رود بدان جهت که او از اوصاف آفریدگان برتر است.(مدرسی،۱۳۷۷: ۱۴ / ۲۷۱)
بنابراین مراد از «یومین» نمی تواند دو روز از روزهای معمولی و معهود ذهن انسان باشد چون روز از نظر ما ساکنان زمین عبارت است از مقدار حرکت کره زمین به دور خودش، که یک دور آن را یک روز (و یا به عبارتى: یک شبانه روز) مى‏نامند، و احتمال اینکه مراد از دو روز در آیه چنین روزى باشد احتمالى است‏ که نادرستی آن بر همه واضح و مبرهن است.(طباطبایی، ۱۳۷۴ : ۱۷/۵۴۹)
۳-۲-۱-۴-۳بررسی آرای مفسرین در باره ی پیرامون آیات ۱۲-۹ سوره فصلت
مفسرین در تبیین «یومَین» نظرات مختلفی را بیان نموده اند که برای نمونه برخی از آن نظرات ذکرمی شود :
-دو مرحله ممکن است مرحله ی اول آن بوده که گازهایی را آفریده و کرات بالا نیز به همین منوال باشد و مرحله ی دیگر تراکم و فشردگی گازها که به صورت اجسامی سخت و محکم درآمده است.(حسینی همدانی، ۱۴۰۴ : ۱۴/۳۹۸)
-دو مرحله و دوره است قبل از آفرینش زمین و آسمان و پیدایش شب و روز و ماه و سال، بنابراین منظور دو دوران بوده است.(قرائتی، ۱۳۸۳ : ۱۰ /۳۱۶؛مکارم شیرازی، ۱۳۷۴ : ۶/۲۰۶-۲۰۰؛ نجفی خمینی، ۱۳۹۸ : ۷/۳۱۷)
-دو پاره از زمان است که در آن تکون زمین و آسمان صورت گرفته است.(طباطبایی، ۱۳۷۴ : ۱۷ /۵۴۵-۵۵۰)
- احوال گوناگون است زیرا نزدیک ترین معانى براى روز در این جا برهه‏اى از وقت و هنگامى از زمان است و آنچه باعث تفاوت وقتى از وقت دیگر و هنگامى از هنگامى دیگر تصوّر شود، همان تفاوت احوال است.(مدرسی، ۱۳۷۷ : ۱۲ / ۱۶۹-۱۶۸)
- دو عالم مثال و طبع است که از آن دو عالم به اعتبار مدت بقای آن به دو روز تعبیر شده است.(گنابادی، ۱۳۷۲ : ۱۲ / ۴۸۰)
-دو روز، پنج شنبه و جمعه است.(طبرسی، ۱۳۶۰ : ۲۲ /۲۴‏)
- درمورد آفرینش زمین به دو روز یکشنبه و دوشنبه قائل شده اند. (حسینی شاه عبدالعظیمی، ۱۳۶۳ : ۱۱/۳۵۱؛کاشفی سبزواری، ۱۳۶۹ : ۱/۱۰۶۹)
۳-۲-۱-۴-۴ اشتراک سیاقی آیات سوره ی فصلت با آیات سوره ی انبیاء
جستجو و بررسی در آیات قرآن کریم نشان دهنده ی اشتراک سیاقی آیات سوره ی فصلت با آیات سوره ی انبیاء است :« أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ کانَتا رَتْقاً فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْ‏ءٍ حَیٍّ أَ فَلا یُؤْمِنُونَ (انبیاء/۳۰) وَ جَعَلْنا فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِیها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ (انبیاء/۳۱) وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آیاتِها مُعْرِضُونَ (انبیاء/۳۲)» در هر دو گروه از آیات، مطلب با استفهام شروع می شود ، چرا کافران بادیدن دلایل وحدانیت خداوند در خلقت آسمان و زمین متذکر نمی گردد؟ و سپس به مسئله ی آماده سازی زمین اشاره می شود و در نهایت با پرداختن به مسئله ی آسمان به انتها می رسد. امام باقر(ع) در مذاکره با عالمی از اهل شام پیرامون آیه ی ۳۰ سوره ی انبیاء فرمودند : « به درستى که فرمایش خداوند عزّ و جلّ «کانَتا رَتْقاً» این است که آسمان رتق بود، یعنى باران را نازل نمى‏کرد ، و زمین رتق بود، یعنی دانه را نمى‏رویانید. پس زمانى که خداوند مخلوقات را خلق نمود، آسمان را به باران و زمین را به رویانیدن دانه شکافت» .(حسینی شاه عبدالعظیمی ، ۱۳۶۳ : ۸/ ۳۸۴ )‏
۳-۲-۱-۴-۵ وجه خلقی آفرینش زمین
تمام آن چه در هستی وجود یافته اند دارای دو وجه هستند : وجه خلقی و وجه امری بدون شک زمین نیز از این قاعده مستثنی نیست .در آیه ی « قُلْ أَ إِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً ذلِکَ رَبُّ الْعالَمِین‏ » (فصلت/۹) به منظور بیان آفرینش زمین از «خَلق» استفاده شده است. از سویی «خَلق» در لغت به معنای ایجاد شیء بر کیفیت مخصوص و به گونه ای که سزاوار اراده ی الهی و اقتضای حکمت اوست
معنا شده است.( مصطفوی، ۱۳۶۰ : ۳/۱۱۵) و از دیگر سو با توجه به اینکه خداوند تعالی فرموده است : « ِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ »(اعراف/۵۴) و با این بیان میان خلق و امر فرق می نهد. «خَلق» و « أمر» به حسب اعتبار مختلف اند و به همین جهت صحیح است که هر کدام را متعلق به یک قسم از ایجاد دانست .
همه ی کائنات و آثار آن ها که به تدریج متکون می شوند در وجودشان که از حضرت حق تعالی افاضه می شود دارای دو وجه هستند : وجه امری، غیر تدریجی و وجه خلقی، تدریجی . بنابراین خلق به وجهی غیر از امر است. خلق دلالت دارد بر تدریج بر خلاف امر که حقیقتی غیر تدریجی است. گرچه خلق گاهی در مورد امر نیز به کار می رود ولی ظاهر لفظ خلق متبین تدریج است.(طباطبایی، ۱۳۶۹ : ۱۲-۱۱)
بنابر توضیحات فوق شاید بتوان اذعان نمود : «یومَین» دلالت بر وجه خلقی آفرینش زمین دارد و به منظور تقرب ذهن بشر به این مسئله از واژه ی«یومَین» استفاده نموده است.در حقیقت خداوند به تدریج زمین را گستراند و مستعد پرورش و رویانیدن ساخت. چنانچه خلق نیز ایجاد چیزی است که در خلقت آن تقدیر و تألیف به کار رفته باشد حال چه به نحو ضم چیزی به چیز دیگر، چنانچه فرموده است:«وَجَعَلَ فِیها رَواسِیَ مِنْ فَوْقِها »(فصلت/۱۰) و در نعمت آماده سازی زمین برای زندگی وجود کوه ها اولین وجودی بودند که به زمین ضمیمه شدند. اگر دقت کنید در مورد خلقت کوه ها از واژه «جَعل» استفاده شده است و «جَعل» علاوه بر اینکه به معنای آغاز کردن در مرتبه ی تالی وجود و حالتی بعد از خلقت و به وجود آمدن است بلکه درباره ی ربط دو موجود به کار می رود.(قرشی، ۱۳۷۱ : ۲/۳۸)و چه به نحو دیگر ی از قبیل اینکه ضم جزئی به جزء دیگر نباشد مانند: تقدیرات ذات موجود .(طباطبایی، ۱۳۷۴ : ۸/۱۸۹)
چنانچه باز در همان آیه فرموده است: « وَ قَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَهِ أَیَّام‏»(فصلت/۱۰) و به تقدیر ارزاق کائنات در روی زمین اشاره کرده است و روزی خلق را در زمین تقدیر نموده و روزی هر کسی را به قدر خواهش و طلب استعداد وی تسویه نموده و اندازه گیری کرده است.( امین، ۱۳۶۱ : ۱۱/۳۱۵) در مجموع شاید بتوان احتمال داد که آیات ۱۰و۹ سوره ی فصلت به « وجه خلقی» آفرینش و آماده سازی زمین اشاره دارند.


فرم در حال بارگذاری ...

« پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره ارایه یک روش تلفیقی برای ارزیابی حاکمیت بلوغ معماری سرویس ...دانلود فایل ها با موضوع : چارچوبی جدید برای تشخیصِ مرجعِ‏مشترک واسمِ اشاره در متون پارسی- فایل ۱۲ »
 
مداحی های محرم