سرمایه اجتماعی (چک بلامحل)
سوری (۱۳۸۴)، یوسفی و عزیزنژاد (۱۳۸۸)
مآخذ: یافتههای تحقیق
فصل سوم
مبانی نظری و ساختار الگو
۳-۱- مقدمه
سرمایه گذاری (دولتی و خصوصی) نقش بسیار مهمی در روند توسعه اقتصادی هر کشوری ایفاء می کنند. اهمیت این موضوع موجب شده است تا اقتصاددانان و سیاستگذاران همواره به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری باشند. از طرفی، «کشورهای در حال توسعه به دلیل عوامل متعددی مانند سرکوب مالی، کمبود ارز، کمبود زیرساختهای مناسب، نبود شرایط ساختاری، نبود امنیت اقتصادی و بیثباتی اقتصادی با موانع بیشتری نسبت به کشورهای توسعه یافته روبهرو هستند» (راما[۵۴]، ۱۹۹۵). به همین دلیل در بررسی رفتار
سرمایه گذاری بایستی متناسب با ساختار اقتصادی هر کشوری، تأثیر این متغیرها بر عامل سرمایه گذاری هم مورد بررسی قرار بگیرد.
در بین این عوامل، به دلیل شرایط حاکم بر کشورهای در حال توسعه و چگونگی فعالیت دولتها و وجود ریسک فعالیتهای اقتصادی، بدون شک فضای امن اقتصادی یک عامل کلیدی برای سرمایه گذاری خصوصی به حساب می آید (استرلی و لوین[۵۵]،۱۹۹۷). بهگونه ای که برقراری امنیت و حفاظت از حقوق مالکیت در جامعه، ریسک فعالیتهای اقتصادی را کاهش داده و موجب ایجاد انگیزه برای افراد جهت انجام فعالیتهای اقتصادی می شود. به عبارتی تضمین حقوق مالکیت در جامعه و حفاظت از حقوق مالکان از طریق کاهش هزینههای مبادله[۵۶] و نااطمینانی، سبب افزایش انگیزه سرمایه گذاران شده در نتیجه، افزایش سرمایه گذاری و رونق فعالیتهای اقتصادی را به دنبال خواهد داشت (سامتی و همکاران، ۱۳۸۹).
بنابراین با توجه به تأثیرگذاری حفاظت از حقوق مالکیت به عنوان یکی از مهمترین عوامل نهادی بر سرمایه گذاری بخش خصوصی در کشورهای در حال توسعه، در این پایان نامه عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری بخش خصوصی با تأکید بر نقش حقوق مالکیت مورد بررسی قرار
میگیرد.
این فصل در دو بخش “مبانی نظری” و “روش تحقیق” تنظیم شده است. در بخش اول، به تعریف متغیرها، بررسی عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری خصوصی و نحوه اثرگذاری آنها بر یکدیگر و تعیین الگوی موردنظر میپردازیم. سپس در بخش دوم آزمونهای اقتصادسنجی لازم برای برآورد الگوی داده های سری زمانی با در نظر گرفتن شکست ساختاری را معرفی میکنیم.
۳-۲- مبانی نظری
در این بخش به تعریف حقوق مالکیت و سرمایه گذاری خصوصی پرداخته و سپس با معرفی شاخص های موجود برای اندازه گیری این متغیرها، به تشریح عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری خصوصی میپردازیم. در آخر با توجه به مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته، الگویی ارائه میکنیم که بتواند رفتار سرمایه گذاری خصوصی را به بهترین نحو توضیح دهد.
۳-۲-۱- تعریف حقوق مالکیت[۵۷] و حفاظت ازآن
تعاریف متفاوتی برای حقوق مالکیت توسط اقتصاددانان و حقوقدانان ارائه شده است، به گونه ای که هر کدام به جنبهی خاصی ازآن توجه کرده اند. نورث حقوق مالکیت را حقوق افراد برای بهرهمندی از منافع کار تحت تملک خود یا بهرهمندی از منافع کالاها و خدماتی که آن ها را تصرفکرده اند، تعریف می کند. فدرک و همکاران[۵۸] حقوق مالکیت را در برگیرندهی حق تصرف[۵۹]، حق استفاده، حق مدیریت، حق سرمایه گذاری، لزوم انتقال، مسئولیت اجرا و حق محافظت میدانند. همچنین دمستز (۱۹۶۷) در تعریف حقوق مالکیت بیان می کند که؛ حقوق مالکیت موجب به وجود آمدن انتظارات متقابل بین افراد می شود به طوریکه، این انتظارات در قالب شکلهای مختلفی مانند آداب، رسوم، سنت و قوانین یک جامعه بیان میشوند. به تعبیر دمستز، حقوق مالکیت بیان می کند که افراد حق نفع رساندن یا ضرر زدن به خود یا دیگران را دارند (صمدی و همکاران، ۱۳۸۹)[۶۰]. در واقع میتوان اینگونه بیان کرد که منظور اقتصاددانان از حقوق مالکیت، حقوق مالکیت خصوصی است که ویژگی آن داشتن توانایی قانونی به منظور منع دیگران در استفاده از یک کالا یا دارایی است.
از طرفی در اسلام هم به تعریف حقوق مالکیت و تبیین دامنه اختیارهای مالکان پرداخته شده و مالکیت را بر طیف وسیعی از دارایی ها پذیرفته است به طوریکه، «بر اساس قاعدهی تسلیط انجام هرگونه تصرف برای مالک مجاز است مگر آنکه به سبب دلایل شرعی خلاف آن ثابت شود» (شریفزاده و نادران، ۱۳۸۹).
۳-۲-۲- معیارهای اندازهگیری میزان حفاظت از حقوق مالکیت
شاخص های مختلفی جهت محاسبهی میزان حفاظت از حقوق مالکیت در مطالعات گوناگون مورد استفاده قرار گرفته است، که میتوان این شاخص ها را به شاخص های کیفی و شاخص های کمی تقسیمبندی کرد[۶۱].
۳-۲-۲-۱- شاخص های کیفی
شاخص های کیفی بازتابی از معیارهای ذهنی پژوهشگران و کارشناسان میباشد. مهمترین این شاخص ها در ادامه توضیح داده میشوند.
- شاخص راهنمای بینالمللی ریسک کشوری[۶۲]
این شاخص شامل ۲۲ متغیر در سه زیر گروه سیاسی، مالی و اقتصادی برای پیش بینی ریسک مالی، سیاسی و اقتصادی در سال ۱۹۸۰ معرفی شد. برای هر زیرگروه، یک شاخص جداگانه ایجاد شده است. شاخص ریسک سیاسی بر پایه ۱۰۰ امتیاز و ریسک مالی و اقتصادی هر یک بر مبنای ۵۰ امتیاز طراحی شده اند. امتیاز این سه شاخص بر عدد دو تقسیم، تا وزن آن ها در شاخص ریسک مرکب به دست آید. امتیاز شاخص مرکب از صفر تا صد است که در گروههایی از ریسک بسیار پایین (۸۰ تا ۱۰۰ امتیاز)، تا ریسک بسیار بالا (۰ تا ۹/۴۹ امتیاز) قرار میگیرد.
از بین این سه گروه، ریسک سیاسی از ۱۲ متغیر وزنی تشکیل شده است که مؤلفه های این ریسک عبارتند از: ثبات حکومت[۶۳]، شرایط اجتماعی- اقتصادی[۶۴]، خصوصیات سرمایه گذاری[۶۵]، درگیری داخلی[۶۶] ، درگیری خارجی[۶۷] ، فساد[۶۸] ، دخالت نظامیان در سیاست[۶۹] ، تنشهای مذهبی[۷۰]، نظم و قانون[۷۱]، تنشهای نژادی[۷۲]، پاسخگویی حکومت در برابر مردم (پاسخگویی دموکراتیک)[۷۳] و کیفیت دیوانسالاری[۷۴]. در این بین، مؤلفه های حاکمیت نظم و قانون، فساد، کیفیت دیوانسالاری و خصوصیات سرمایه گذاری (شامل دو مؤلفه فرعی ریسک سلب مالکیت دارایی ها توسط دولت و رد قراردادها توسط دولت است) در مجموع اجزای شاخص حفاظت از حقوق مالکیت را تشکیل می دهند. بنابراین در مجموع هرچه امتیاز به دست آمده بیشتر باشد نشان دهنده ریسک کمتر، حفاظت از حقوق مالکیت بیشتر و تحرک بیشتر سرمایه خواهد بود (مطالعات محیط کسب و کار، ۱۳۹۰).
- شاخص های آزادی اقتصادی[۷۵]
آزادی اقتصادی به مفهوم عدم فشار و اجبار دولتی بر تولید، توزیع و یا مصرف کالاها و خدمات میباشد به شرط آنکه این دارایی ها از طریق دزدی، زور، تقلب، سرقت و از بین بردن حق مالکیت به دست نیامده باشند. در یک اقتصاد آزاد، افراد برای انجام کار، تولید، مصرف و سرمایه گذاری در زمینه های مختلف در سایهی قوانین و مقررات دولتی از اختیارات و آزادی لازم برخوردار هستند (جانسون و همکاران[۷۶]، ۱۹۹۹). در واقع آزادی اقتصادی با تأکید بر مالکیت فردی و خصوصی، محدودهای را که اقتصاد بر مبنای بازار عمل می کند، مشخص
مینماید. بدین ترتیب افراد مالک دارایی های خود در مصرف، مبادله و یا نگهداری هستند و هیچ مانعی مانند دولت نباید آنها را محدود کند؛ البته به شرط آنکه این دارایی ها از طریق دزدی، زور، تقلب و یا سرقت به دست نیامده باشند (رزمی و همکاران، ۱۳۸۸). در جوامع آزاد، آزادی رقابت، اختیارات و انتخابهای شخصی و تأمین حقوق مالکیت از عوامل آزادی اقتصادی هستند که باعث افزایش اختیارات و آزادی انسانها در انجام امور متعدد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میشوند. در این صورت، افراد با محفوظ دانستن حقوق دیگران و احترام گذاشتن به حقوق آنها در چارچوب قانون، و با درنظرگرفتن حقوق خویش به فعالیتهای مختلف اقتصادی میپردازند. از طرفی، چون افراد به دنبال منافع شخصی خود هستند و نظام بازار بهگونه ای است که، افراد را آزاد می گذارد تا در جهت رسیدن به منافع خود بهترین مسیر را انتخاب کنند که طبق اصل حقوق مالکیت از حقوق افراد دفاع می شود، از اینرو افراد در این نظام انگیزه کافی جهت رسیدن به اهداف شخصی خود خواهند داشت و برای رسیدن به آن تلاش می کنند.
همچنین با افزایش آزادی اقتصادی، اندازه دولت کاهش مییابد و بسیاری از قوانین دست و پاگیر برای ورود بنگاهها به اقتصاد رسمی حذف می شود. در اینصورت، با حذف قوانین دست و پاگیر، از حجم بخش غیررسمی کاسته شده و کاهش فساد و امنیت بیشتر حقوق مالکیت را به دنبال خواهد داشت (تانزی[۷۷]، ۱۹۹۸).
از طرفی، آزادی اقتصادی با اجزای اصلی آزادی رقابت، انتخابهای شخصی، مبادلات داوطلبانه و تأمین حقوق مالکیت (که یکی از مؤلفه های اصلی آزادی اقتصادی است) می تواند باعث گسترش آزادی انسانها در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شود. به طوریکه، بیچ و درسیکو[۷۸] (۲۰۰۳) در این رابطه معتقدند که آزادی اقتصادی از اجزاء ۱) حقوق مرتبط با دارایی های قانونی افراد، ۲) آزادی شرکت در مبادلات داوطلبانه در خارج و داخل مرزهای کشور، ۳) عدم کنترل در حیطهی مبادلات افراد؛ و ۴) امنیت دارایی های افراد از مصادره دولتی تشکیل شده است. بنابراین از آنجا که حقوق مالکیت یکی از اجزای تشکیلدهنده شاخص آزادی اقتصادی است، میتوان بیان کرد که بر هزینه مبادله هم اثرگذار است. به این معنا که، وقتی دولت در جامعه دارای آزادی اقتصادی، از طریق ایجاد زیرساختهای لازم برای بازارهای اقتصادی و سیاستهای مداخلهگرایانه، به حفاظت از حقوق مالکیت کمک می کند، به دنبال آن هزینه مبادله هم کاهش خواهد یافت؛ زیرا در صورت برخورداری دولت از قوه قهریه، دولتمردان به هزینه افراد جامعه، آن قوه را در جهت کسب منافع خود به کار میبرند و دیگر هزینه مبادله کاهش نخواهد یافت (سامتی و همکاران، ۱۳۸۹).
در نتیجه حقوق مالکیت و تضمین آن به عنوان یکی از مؤلفه های شاخص آزادی اقتصادی از طریق کاهش محدودیتهای بیرونی، می تواند هزینه های مبادلاتی را کاهش دهد. به عبارتی، علاوه بر اینکه آزادی اقتصادی از طریق هزینه های مبادلاتی بر حقوق مالکیت تأثیر می گذارد، خود مؤلفهی حقوق مالکیت به عنوان یکی از اجزای این شاخص، بر مقدار شاخص آزادی اقتصادی هم اثر خواهد گذاشت.
با وجود این شرایط، مهمترین شاخص های آزادی اقتصادی که وضعیت حقوق مالکیت را مورد ارزیابی قرار میدهند عبارتند از:
الف) شاخص آزادی اقتصادی بنیاد هریتیج[۷۹]
شاخص آزادی اقتصادی که توسط مؤسسهی هریتیج وال استریت ژورنال[۸۰] منتشر می شود به ارزیابی عملکرد نهادها در سه حوزه اقتصادی، سیاسی و حقوقی می پردازد و معیاری در جهت اندازه گیری کیفیت نهادها میباشد. شاخص آزادی اقتصادی از میانگین سادهی ده شاخص:
۱ (آزادی محیط کسب و کار، ۲ (آزادی مالیاتی، ۳ (اندازه دولت، ۴( آزادی تجاری،
۵ (آزادی پولی، ۶ (آزادی سرمایه گذاری، ۷( آزادی تأمین مالی، ۸( حقوق مالکیت، ۹ (رهایی از فساد و ۱۰) آزادی نیروی کار، به وجود آمده که هر کدام از اجزای دیگری تشکیل شده است. امتیاز هر کدام از این شاخص ها بین یک تا پنج است به طوریکه، امتیاز یک بیانگر بهترین و امتیاز پنج بیانگر بدترین وضعیت شاخص میباشد.
ب) شاخص آزادی اقتصادی جیوارتنی[۸۱]
این شاخص در زمینه های حمایت از حقوق مالکیت، رژیمهای پولی، آزادی مبادلات و غیره به بررسی و مطالعه وضعیت آزادی اقتصادی کشورها می پردازد. دامنه تغییرات هر یک از این متغیرها بین صفر تا ده بوده که مقدار کمتر نشاندهنده آزادی اقتصادی کمتر و مقدار بیشتر نشاندهنده آزادی اقتصادی بیشتر میباشد. این شاخص مجموعه ای از کمیتهای اقتصادی زیر میباشد:
۱) اندازه دولت (شامل مخارج مصرفی و مخارج انتقالی دولت، سرمایه گذاری دولتی و بالاترین نرخهای مالیاتی)،
۲) حقوق مالکیت (دربرگیرندهی استقلال قضایی، بیطرفی دادگاهها، حفاظت از حقوق مالکیت فکری، یکپارچگی نظام قضایی و دخالت نظامیان در امور سیاسی و حقوقی)،
۳) ثبات پولی (شامل رشد نقدینگی، نوسانات نرخ تورم، میزان نرخ تورم و آزادی اتباع خارجی در مالکیت حسابهای بانکی ارزی و ملی)،
۴) تجارت خارجی (در برگیرندهی موانع قانونی تجارت، عوارض بر بازرگانی خارجی، اندازه واقعی بخش تجارت، اختلاف بین نرخ رسمی و بازار سیاه ارز و کنترل بر بازار بین المللی سرمایه)، و
۵) دیوانسالاری (شامل مقررات اعتباری، مقررات بازار کار و مقررات مشاغل).
ج) شاخص آزادی اقتصادی موسسهی فریزر[۸۲]
فرم در حال بارگذاری ...