« و علی الثلاله الذین خلفوا حتی اذا ضاقت علیهم الارض بما رحبت و ضاقت علیهم انفسهم و ظنوا ان لا ملجاَ من الله الا الیه ثم تاب علیهم لیتوبوا ان الله هو التوّاب الرحیم؛ و آن سه نفر که در مدینه بازماندند و از شرکت در جنگ تبوک خودداری کردند و مسلمانان با آنان قطع رابطه کردند، تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آن ها تنگ آمد و حتی جایی در وجود خویش برای خود نمی یافتند و دانستند که پناهگاهی از خدا جز به سوی او نیست. در آن هنگام، خدا به آنان توفیق توبه داد تا توبه کنند و خداوند توبه پذیر و مهربان است.»[۶۷] از آیه فوق و شأن نزول آن به دست آمد که مردم و جامعه و رهبران جامعه باید تلاش کنند هم راه توبه را برای مجرمان باز گذارند و هم زمینه آن را فراهم کنند؛ چرا که توبه در تحول و سازندگی انسان نقش مؤثری دارد.
۱ـ۲ـ مستندات، شرایط توبه و مباحث پیرامون آن
این فصل دارای چندین مبحث است. در مبحث اول احکام و مستندات توبه، در مبحث دوم ارکان و شرایط توبه و در باقی مباحث مطالبی مانند، زمان انجام توبه، پذیرش توبه، زمان پذیرش توبه، احراز توبه ونقش مرور زمان در توبه مرد بررسی قرار میگیرد.
۱ـ۲ـ۱ـ احکام و مستندات توبه
در این گفتار قرآن، روایات، اجماع و عقل، به عنوان مستندات توبه بیان میشوند.
۱ـ۲ـ۱ـ۱ـ قرآن
در قرآن آیاتی هست که به عنوان یکی از مستندات توبه می توان به آن ها استناد کرد، از جمله:
۱ـ سوره نساء، آیات ۱۶و۱۷: « اللذان یأتیانها منکم فاذوهما فإن تابا و اصلحا فاعوضوا عنها ان الله کان تواباً رحیماً، انما التوبه علی الله الذین یعلمون اَسوءَ بجهاله ثم یتوبون من قریب فاولئک. یتوب الله علیهم و کان الله علیماً حکیماً؛ و آن دو تن از شما که زشت کاری کنند بیازاریدشان، پس اگر توبه کردند و به شایستگی آمدند، از آن ها دست بردارید و در گذرید که خدا توبه پذیر و مهربان است. جز این نیست که توبه از آن کسانی است که به نادانی مرتکب کاری زشت میشوند و زود توبه میکنند. خدا توبه اینان را می پذیرد و خدا دانا و حکیم است.»
۲ـ سوره مائده، آیات ۳۳ و۳۴: « انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض ….ذلک لهم خزیٌ فی الدنیا و لهم فی الاخره عذابٌ عظیم . الا الذین تابوا من قبل ان تقدرو و علیهم فاعلموا اَنَّ الله غفور الرحیم؛ جز این نیست که سزای کسانی که با خدا و فرستاده او می جنگند و در زمین به تباهی می کوشند این است خواری و رسوایی آنان، در این جهان و آن جهان عذابی بزرگ دارند. مگر کسانی که پیش از آنکه بر آنان دست یابند، توبه کردهاند و بدانید که خدا آمرزگار و مهربان است.»
۳ـ سوره نور، آیات ۴ و۵: «و الذین یرمون المحصنات ثم لم یأتوا باربعه شهداء فاجلدوهم و ثمانین جلده و لاتقتلوا لم شهاده ابداً و اولئک هم الفاسقون الا الذین تابوا من بعد ذلک و اصلحوا فاِن الله غفور الرحیم؛ و کسانی که زنان پاکدامن را به زنا نسبت دهند، آنگاه چهار گواه نیاورند پس هشتاد تازیانه بزنیدشان و هرگز گواهی آن ها را نپذیرید و آنانند بدکاران نافرمان. مگر آنان که پس از آن توبه کنند و به کار شایسته بپردازند که خدا آمرزگار و مهربان است.»
۴ـ سوره مائده، آیه ۳۹: « هن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله یتوب علیه ان الله غفور رحیم؛ پس کسی که بعد از ظلمش توبه کند و عمل صالح انجام دهد، پس خداوند توبه وی را می پذیرد، به درستی که خداوند بخشنده و مهربان است.»
همان طور که ملاحظه می شود آیه اول در مورد جرم لواط، آیه دوم در مورد جرم محاربه، آیه سوم در مورد جرم قذف و آیه چهارم در مورد جرم سرقت به نقش توبه در سقوط مجازات اشاره کردهاست. فقها نیز در کتب فقهی خود به ذکر این آیات پرداخته و آن را به عنوان یکی از مهمترین دلائل فقهی توبه در سقوط مجازات پذیرفته اند.[۶۸]
۱ـ۲ـ۱ـ۲ـ روایات
در کلام معصومان علیهم السلام نیز از توبه و اثر آن در سقوط مجازات، بسیار صحبت به میان آمده که به برخی از آنان اشاره می شود:
۱ـ روایت عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام، که ایشان فرمودند: سارق زمانی که توبه کرد و مال مسروقه را به صاحبش رد کرد، پس دستش بریده نمی شود.[۶۹]
۲ـ روایت ابی بصیر از امام صادق علیه السلام، در مورد مردی که بر او اقامه بینه زنا شده بود و فرار کرده بود، قبل از اینکه او را تازیانه بزنند، امام علیه السلام فرمودند: اگر توبه کرد چیزی بر او نیست.[۷۰]
۳ـ روایت ابن جمیل از امام باقر یا امام صادق علیه السلام، در مورد مردی که سرقت کرده، شراب نوشیده و یا زنا کردهاست. از حضرت سؤال شد که اگر کسی بر او آگاهی نیابد و او دستگیر هم نشود تا اینکه توبه کند و اصلاح شود. پس امام فرمودند: زمانی که اصلاح شد، حد بر او جاری نمی شود.[۷۱]
همان طور که ملاحظه می شود روایات به مسئله توبه اشاره کرده و آن را مورد توجه قرار دادهاند.
۱ـ۲ـ۱ـ۳ـ اِجماع
اکثر فقها بر مسئله توبه ادعای اجماع کرده و آن را مورد پذیرش قرار دادهاند. آیت الله موسوی بجنوردی در این باره می نویسد:« شیخ انصاری از شارح اصول کافی حکایت کرده که او بر وجوب توبه ادعای اجماع کرده و این طور عنوان کرده که ما در اصل وجوب توبه مخالفتی نیافتیم.»
بنابرین در اصل وجوب توبه مخالفتی در میان فقها دیده نمی شود. لکن اختلاف در وجوب توبه تنها سر این است که آیا وجوب آن ارشادی است یا مولوی؟ به این معنی که در صورت ارشادی بودن وجوب توبه ارشاد به حکم عقل است و در صورت مولوی بودن، ناظر بر ثواب و عقاب است.[۷۲]
۱ـ۲ـ۱ـ۴ـ عقل
صاحب کتاب قواعد فقهیه چهار دلیل را در زمره دلیل عقلی بر توبه دانسته اند که به ذکر آنان می پردازیم:
الف) لزوم دفع ضرر محتمل به حکم عقل: شکی نیست که ترک توبه احتمال ضرر عظیم دارد که آن همانا عذاب شدید خداوند است. پس دفع ضرر محتمل به حکم عقل واجب است در صورتی که مراد از عذاب، عذاب اخروی باشد.[۷۳]
ب) شکر منعم: توبه از جمله موارد شکر کردن نعمتهای پروردگار است و عقل مستقلاً حکم به لزوم شکرگذاری نعمتهای پروردگار میکند، بنابرین توبه عقلاً واجب است.[۷۴]
فرم در حال بارگذاری ...