-
- به موجب قانون بودن
-
- ضروری بودن
-
- آخرین وسیله بودن
-
- اکثر نبودن از اصل
-
- مبهم نبودن
-
- محدود کننده بودن و نه حذف کننده بودن
- در چارچوب نظام حقوقی بودن[۱۷۲]
با توجه به این معیارها، انواع محدودیتهای آزادی اطلاعات و مشروعیت آن ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ما در این گفتار، پنج مورد از محدودیتهای وارد بر آزادی اطلاعات را بیان خواهیم کرد. البته به نظر نگارنده، تبیین دقیق محدودیتهای وارده بر آزادی اطلاعات نیازمندبحث گسترده ایی است و هر یک میتواند عنوان رساله ایی مستقل قرار بگیرد.
۲-۶-۱- اطلاعات ناقص، ناکافی و غیرمهم
گاه اطلاعات مورد درخواست شهروندان تنها مربوط به حوزه کاری نهاد عمومی بوده و لزومی به آگاهی شهروندان از اطلاعات مربوطه نیست و یا اطلاعات محفوظه مشمول اصل آزادی اطلاعات نیست. به طور مثال بند ۲ اصل ۴۴ قانون اساسی استونی مقرر میدارد:«در صورت درخواست شهروندان استونی و بر طبق آئین مقرر به موجب قانون، تمامی نهادهای رسمی کشور و ایالتهای محلی و مشاوران رسمی آنان مکلّف به در دسترس قرار دادن اطلاعات مربوط به فعالیتهای خود هستند. مگر اطلاعاتی که به موجب قانون مستثنی شده و یا اطلاعاتی که صرفاً برای استفاده در داخل نهادهای دولتی ایجاد شده است.» [۱۷۳]
در قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، چنین موردی به عنوان استثنای آزادی اطلاعات احصاء نشده است.
۲-۶-۲-امنیت ملی
داشتن اسرار محرمانه، منحصر به اشخاص و افراد حقیقی نیست، بلکه نهادهای مختلف، شخصیتهای حقوقی و اعتباری و بالاتر از همه حاکمیت سیاسی که اداره شئون مختلف زندگی یک ملت را در دست دارد، به حکم عقل نمیتوانند همه فعالیتها و اقدامات خود را علنی و با اطلاع همگان صورت دهند، بنابرین افشای اسرار در یک حوزه و عرضه مهمتر نیز امکانپذیر است و آن افشای اسرار حکومتی و دولتی است که قطعاً شعاع تاثیر آن بسیار وسیعتر از افشای اسرار شخصی و خصوصی است. به همین لحاظ امروزه و با پیشرفت فوقالعاده روابط اجتماعی و نیز نهادهای حکومتی، مسئله افشای اسرار از حد یک جرم اخلاقی گذر کرده و به یک اقدام مجرمانه عمومی و ملی تبدیل شده است.
به موضوع افشای اسرار دولتی در موارد ۵۰۱ و ۵۰۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال۱۳۷۰ش اشاره شده است، ماده ۵۰۱ مقرر میدارد.
هرکس نقشهها یا اسرار یا اسناد دولتی و تصمیمات راجع به سیاست داخلی یا خارجی کشور را عالما یا عامدا در اختیار افرادی که صلاحیت دسترسی به آن ها را ندارند قرار دهد یا از مفاد آن مطلع کند. به نحوی که متضمن نوعی جاسوسی باشد، نظر به کیفیات و مراتب جرم به یک تا ده سال حبس محکوم میشود.
همان طور که مشهود است، در این ماده، عنصر معنوی جرم، قصد جاسوسی دانسته شده است. بنابرین بدون قصد جاسوسی افشای اسرار دولتی مشمول این ماده نخواهد بود و از این جهت به نظر میرسد که قانون مجازات انتشار و افشای اسرار و اسناد دولتی محرمانه و سری مصوب ۱۹/۱۱/۱۳۵۳ به همراه آئیننامه طرز نگهداری اسناد سری و محرمانه دولتی و طبقهبندی و نحوه مشخص نمودن نوع اسناد و اطلاعات مصوب ۱۱/۴/۱۳۱۴ بیشتری نسب به ماده ۵۰۱ قانون مجازات اسلامی دارد. [۱۷۴]
به موجب این دو مصوبه، اسرار دولتی به چهار طبقه اسناد به کلی سری (اسراری که افشای آن ها بر اساس حکومت و مبانی دولت ضرر جبران ناپذیری میرساند)سری، (اسراری که افشای آن ها منافع عمومی و امنیت ملی را دچار مخاطره میکند)خیلی محرمانه (اسراری که افشای آنها نظام امور سازمانها را مختل میسازد)و محرمانه (اسراری که افشای آن ها موجب اختلال امور داخلی سازمانی میشود)تقسیم میگردد. [۱۷۵]
در تحلیل ماده ۵۰۱ باید گفت: منظور از سیاست داخلی یا خارجی در ماده مذبور که جانشین ماده ۷ قانون تعزیرات مصوب سال ۶۲ شده، همه امور مربوط به حکومت است. چنان که سیاست را در فرهنگهای علوم سیاسی به معنای هر گونه راهبرد و روش و مشی برای اداره یا بهکرد هر امری از امور و در معنی عام، عبارت از هر امری میدانند که مربوط به دولت و فعالیت آن است. [۱۷۶]
و همچنین روشن است که قانونگذار، اسناد و تصمیماتی را در مد نظر قرار داده که واجد عنوان محرمانه و سری باشند و الا صرف دولتی بودن جرم، موجب تحقق جرم افشای اسرار نخواهد بود. [۱۷۷]
چنان که در ماده ۲۹ قانون مطبوعات مصوب ۲۳/۱۲/۱۳۶۴ میخواندیم که:
دادگستری یا تحقیقات مراجع اطلاعاتی و قضایی که طبق قانون، انتشار آن مجاز نیست، ممنوع است و انتشاراین قبیل مطالب در حکم افشای اسرار دولتی تلقی گردیده است. در هر صورت امنیت ملی به عنوان یکی از محدودیتهای وارد بر آزادی اطلاعات باید دارای یک تعریف جامع و کامل باشد تا مقامات دولتی، از این استثناء سوء استفاده نکنند.
با آن که حکومتها همواره با استناد به امنیت ملی، تصمیمات و تدابیری را اتخاذ کرده و اقداماتی را صورت میدهند معنا و مفهوم این اصطلاح چندان مشخص نیست. امنیت ملی یک اصطلاح کلی و مبهم است که برداشتها و تعابیر مختلفی از آن قابل ارائه است. گفته میشود که در خصوص چنین مفاهیمی، ارائه تعاریف ایجابی دشوار است، در نتیجه علاوه بر آن که باید تلاش شود تا حد ممکن مصادیق روشن امنیت ملی احصاء شود باید با بهره گرفتن از تعاریف سلبی، آن دسته از اطلاعات، اعمال و اقداماتی را که ارتباط واقعی با امنیت ملی ندارند ولی ممکن است مرتبط با امنیت ملی نشان داده شوند، صریحاً از قلمرو این مفهوم خارج کرد.
از نظر ایجابی میتوان امنیت ملی را به وجود اطمینان خاطر برای دولت و شهروندان مبنی بر این که، تمامیت سرزمینی یا حکومت آن ها در معرض تهدید داخلی و خارجی قرار ندارد تعبیر کرد.
بنابرین امنیت ملی امری است که تنها در صورت وجود تهدید علیه امنیت ارکان و عناصر یک دولت – کشور میتوان به آن متوسل شد و وجود تهدید نسبت به برخی اشخاص حکومتی یا برخی گروهها یا بخشهایی از یک نظام حکومتی، علیالاصول، تهدید علیه امنیت ملی محسوب نمیشود.
اما از نظر سلبی باید اطلاعات، اعمال و اقداماتی را که ممکن است برخلاف منافع عمومی یا ملی باشند از امنیت ملی متمایز کرد. چه بسا ممکن است عملی برخلاف منافع یا مصالح عمومی یا ملی باشد اما برخلاف امنیت ملی نباشد. بنابرین، جرایم علیه منافع عمومی، لزوماًً جرایم علیه امنیت ملی نیستند. [۱۷۸]
در پذیرش امنیت ملی به عنوان یک محدودیت خاص، همواره این خطر نهفته است که حکومتها بنابر فهم و سلیقه خود از آن چه هدف مشروع امنیت ملی میانگارند، آزادیهای ملت را سلب کنند. این در حالی است که حتی اگرافشای اطلاعات احتمالاً به یک مصلحت مشروع آسیب برساند، باز هم باید بتوان آن اطلاعات را افشا کرد؛ مگر آن که آسیبی که به دلیل افشای اطلاعات متوجه جامعه میشود، بیش از منفعت عموم در دسترسی به اطلاعات باشد. [۱۷۹]
فرم در حال بارگذاری ...