وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقایسه ویژگی های آنتروپومتریکی، بیومکانیکی، فیزیولوژیکی، روانی و ناهنجاری های ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

رابی بیان می­ کند: قابلیت مقابله با نیاز­های جسمانی پیش آمده برای شخص هم به مفهوم عمومی کلمه یعنی زندگی روزمره و هم به مفهوم ویژه یعنی نیاز­های فعالیت بدنی و ورزش.
پایان نامه - مقاله - پروژه
فوائد فعالیت بدنی و آمادگی جسمانی در تندرستی دانش آموزان:
توجه به انجام فعالیت بدنی مناسب، بسیار مهم است. چرا که حرکت و فعالیت یک غریزه طبیعی در انسان بوده و نداشتن تحرک کافی و عدم انجام فعالیت­های مناسب بدنی، دستگاه­ای مختلف بدن را دچار اشکال خواهد کرد. این اشکال با احساس ضعف و تبدیل آن به بیماری­های مختلف را دچار اشکال خواهد کرد. این اشکال با احساس ضعف و تبدیل آن به بیماری­های مختلف نمایان می­ شود.
هم چنین، ضعف در عضلات مختلف بدن انواع درد­ها را باعث می­ شود که رایج­ترین آن ­ها، انواع کمر درد­ها و پادرد­ها در زنان است. امروزه در دنیا، استفاده از روش صحیح در جهت بالا بردن قدرت بدنی در پیشگیری از ضعف­های بدنی و بهبود بسیاری از بیماری­ها به عنوان یک وسیله مناسب توصیه می­ شود.
انجام فعالیت­های بدنی به کودکان کمک می­ کند تا تندرستی قسمت­ های مختلف بدن از جمله استخوان ­ها، عضلات و مفاصل راحفظ کند. علاوه بر این کودکان فعال از منافع دیگر سلامت بخش فعالیت بدنی، نظیر کنترل وزن، کاهش فشارخون، افزایش سلامت روانی، پیگیری انجام فعالیت در دوران بزرگسالی، افزایش غلظت سلول­های استخوانی، کاهش اضطراب و بهبود خلق و خو نیز برخوردار خواهد شد.
یافته­های پژوهشی نشان می­دهد جوانانی که برنامه فعالیت بدنی منظم، مثل تمرین ورزشی رسمی یا فعالیت­های تفریحی دارند، عموماً توده بدون چربی بیشتر و چربی کمتر درمقایسه با افرادی دارند که به طور منظم ورزش نمی­کنند.
کودکان و نوجوانان با شرکت در فعالیت­های بدنی منظم و هدفمند، از شانس پیشرفت مهارت و شکل گیری مناسب شخصیت نیز بهره مند می­شوند. از طرف دیگر احتمال انجام رفتار­های ناشایستی چون مصرف دارو و بزهکاری نیز کاهش می­یابد.
در مطالعه­ ای که در سال ۲۰۰۰ در نیوجرسی آمریکا بر روی ۹۲ کودک ۱۰ تا ۱۶ ساله صورت گرفت. عوامل موثر بر فعالیت فیزیکی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که تا قبل از ۱۳ سالگی، فعالیت فیزیکی دختر­ها و پسر­ها یکسان است ولی بعد از ۱۳ سالگی پسر­ها به طور بارزی بیش از دختر­ها فعال هستند.
در یک مطالعه در سال ۲۰۰۰ در کانادا که روی بچه­های ۵ تا ۱۷ ساله انجام گرفت، مشخص شد که بیش از نیمی از آن­ها به اندازه کافی که مناسب رشد آن­ها باشد فعال نیستند و به طور کافی فعال بودن را به معنای مصرف انرژی به میزان ۸ کیلوکالری به ازای هر کیلو وزن بدن تعریف می­ کند.
۲.۳.۲. قدرت
قدرت عبارتست از قابلیت به کارگیری نیروی یک عضله یا گروهی از عضلات، برای یک بار و با حداکثر کوشش و مقاومت (کوربین، ۱۳۸۴). محققان تربیت بدنی، قدرت را مهمترین عامل در مهارت­ های وراثتی می­دانند. زیرا قدرت، توانایی انقباض عضلانی است که سبب می­ شود حرکتی متوقف یا بوجود آید. بهترین روش اندازه گیری این عامل، استفاده از آزمون­هایی است که در آن حداکثر کوشش فرد برای ک مرتبه مورد ارزشیابی قرار گیرد. واحد اندازه گیری قدرت، کیلوگرم یا پوند است (فولادیان، ۱۳۸۳).
۳.۳.۲. انعطاف پذیری
انعطاف پذیری عبارتست از قابلیت فرد در به حرکت در آوردن تمام یا بخشی از بدن در بیشترین دامنه حرکتی، بدون آنکه به مفاصل و عضلات آسیبی برسد (زحمتکش، ۱۳۸۵). معمولاً انعطاف پذیر را در دامنه حرکتی یک مفصل خاص می­توان نشان داد. به طور کلی توانایی کشش بافت­های نرم، رباط­ها و به وی‍‍‍زه عضلات و نیز ساختار آناتومیکی فصل می ­تواند مبین میزان انعطاف پذیری باشد (کوربین، ۱۳۸۴). اندازه گیری این عامل شامل حرکات خم شونده (حرکاتی که در حین انجام آن­ها زاویه بدن و مفاصل کاهش می­یابد)، و حرکات کششی و باز شونده (حرکاتی که در حین انجام آن ا زاوه بدن و مفاصل افزایش می­یابد)، می­باشد. درجه (قابلیت) انعطاف پذیری در مفاصل افراد مختلف متغیر است و می­توان از این قابلیت­ها به عنوان یک ویژگی یا توانایی مفصلینام برد. میزان انعطاف پذیری افراد و مفاصل مختلف را می­توان با بهره گرفتن از ابزار و آزمون­های استاندارد شده تعیین کرد. به عنوان مثال یکی از ابزار­های استاندارد شده، زاویه سنج است که می ­تواند میزان حرکات (خم شدن و باز شدن بدن) را بر حسب درجه محاسبه کند (سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران).
۴.۳.۲. توان
در بسیاری از ورزش­ها افزایش میزان جابجایی یک جسم (یا قسمتی از بدن) بستگی به توان ورزشکاری دارد که به آن نیرو وارد می­ کند (سیاه کوهیان و افزونده، ۱۳۸۸). بدین ترتیب لازمه موفقیت در این مهارت ­ها، افزایش مقدار کاری است که ورزشکار بر رو جسم (یا قسمتی از بدن) انجام می­دهد. در برخی از رشته­ های ورزشی، برتری ورزشکاران نه فقط بستگی به توانایی انجام مقدار زیادی کار بر روی جسم (یا قسمتی از بدن) دارد، بلکه مربوط به توانایی انجام کار در مدت زمان کوتاه نیز می­ شود. توان واژه­ای مکانیکی است که این توانایی فردی را توصیف می­ کند. توان واژه­ای است که معانی متعددی دارد. در علم مکانیک، توان به معنای سرعت انجام کار است و یا اینکه چقدر کار در یک زمان مشخص انجام می­ شود. توان را به صورت ریاضی این گونه تعریف می­کنیم (رجبی، ۱۳۸۷).
P= u÷t
توان را می­توان سرعت انجام کار انجام شده در نظر گرفت. در سیستم SI واحد توان، وات است که به اختصار با حرف W نشان داده می­ شود.
۵.۳.۲. سرعت
سرعت متوسط برابر است با میزان جابجایی جسم، تقسیم بر زمان لازم برای جابجایی آن جسم است (رابرگز و همکاران، ۱۳۸۵). از آنجایی که جابجایی یک بردار است، که توسط یک عدد (مقدار) و یک جهت تعریف می­ شود. سرعت متوسط نیز یک بردار است که توسط­ی عدد (مقدار) و یک جهت توصیف می­ شود. این مطلب به صورت ریاضی می­توان چنین بیان کرد:
V=d÷dt
سرعت حرکت عبارتست از قابلیت فرد در جلو راندن یا حرکت دادن تمام یا بخشی از بدن در فضا در کوتاه­ترین زمان ممکن. مانند سرعت یک کشتی گیر ذر جلو راندن دست برای اجرای یک فن، حرکت دست پرتاب کننده وزنه، حرکات پای شناگر و اسکیت باز و حرکات دست یک قهرمان کاراته (کوربین، ۱۳۸۴).
۶.۳.۲. چابکی
چابکی عبارتست از قابلیتی که انسان را قادر می­سازد تا با سرعت، حالت بدن و جهت حرکت را همواره با حفظ تعادل در فضا تغییر دهد (هادوی، ۱۳۸۶). عوامل بسیاری مانند سرعت حرکت، زمان واکنش، تعادل، هماهنگی عصبی- عضلانی، دید و همچنین آگاهی­ های لازم در چابکی موثرند (سیاه کوهیان و افزونده، ۱۳۸۸). جهش ­ها، شروع­های سریع، پرش ­ها، توقف­های ناگهانی و تغییرات سریع در مسیر­های حرکت، همگی به عنوان پایه و اساس چابکی به شمار می­روند (سلامی، ۱۳۸۳).
۷.۳.۲. استقامت عضلانی
استقامت عضلانی عبارت است از آمادگی عضلات برای تکرار یک حرکت معین یا مشابه یا وارد آوردن یک فشار و یا نگه داری یک انقباض در مدت زمان طولانی (سیاه کوهیان و افزونده، ۱۳۸۸). این ویژگی معمولاً در اثر تکرار بلند کردن وزنه­ای معین و یا درصدی از قدرت بیشینه فرد مورد ارزیابی قرار می­گیرد. بعضی از ورزش­ها شامل تکرار­هایی با فشار زیاد هستند در نتیجه، نیازمند استقامت­های کوتاه مدت هستند. به عنوان مثال کشتی گیر باید بر وزن حریف خود غلبه نماید و در مسابقه­ای که چند دقیقه بیشتر به طول نمی­انجامد، نیازمند استقامت کوتاه مدت است. ورزش­هایی همچون دوچرخه سواری، شامل تکرار زیاد با فشار کم هستند، در نتیجه نیازمند استقامت دراز مدت هستند (سیاه کوهیان و افزونده، ۱۳۸۸). متخصصان علوم ورزشی به طور کلی دو نوع استقامت را شناسایی کرده ­اند، استقامت موضعی و استقامت عمومی. استقامت موضعی مربوط به توانایی تحمل یا تکرار یک انقباض در یک عضله یا گروهی از عضلات است. استقامت عمومی تحمل فعالیت در بسیاری از عضله­های بزرگ بدن است و به استقامت قلبی- عروقی یا استقامت قلبی- تنفسی نسبت داده می­ شود. استقامت عضلانی به توانایی قلب و گردش خون، متابولیسم پایه، توانایی شش­ها، هماهنگی عصبی- عضلانی و انگیزه افراد بستگی زیادی دارد. تفاوت استقامت عضلانی با قدرت، طولانی بودن زمان انقباض عضلانی است (کوربین، ۱۳۸۴).
آزمون­های استقامت عضلانی در سه گروه جای می­گیرند، این سه گروه عبارتند از: آزمون­های استقامت عضلانی پویا، آزمون­های استقامت عضلانی تکراری ایستا و آزمون­های استقامت عضلانی زمانی ایستا.
۸.۳.۲. تعادل
توانایی حفظ توازن بدن در هنگام اجرای حرکات ایستا و پویا را تعادل گویند. به عبارت دیگر به توانایی حفظ پایداری و ثبات بدن در برابر نیرو­های خارجی مانند جاذبه و نیرو­های وارده از سوی اشیا و اشخاص، تعادل می­گویند (سیاه کوهیان و افزونده، ۱۳۸۸). شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه قابلیت تعادل، به صورت ساکن و پویا بستگی به عملکرد ساختار مجاری نیم دایره گوش، مخچه، تاندون­ها و مفاصل، حس بینایی و لامسه و همچنین توانایی ایجاد هماهنگی این عوامل با یکدیگر دارد (سوری، ۱۳۸۵). مغز انسان اطلاعات پیچیده، علائم و نشانه­ های دریافت شده را تفسیر می­ کند و علائم دیگری را که موجب تولید پاسخ­های حرکتی متنوعی می­شوند، باز می­فرستد تا شرایط یک توازن ویژه فراهم شود. تعادل بر دو نوع است، تعادل ایستا که توانایی حفظ و نگهداری بدن در یک وضعیت ایستا و ساکن است و تعادل پویا که توانایی حفظ بدن در هنگام حرکت است (سیاه کوهیان و افزونده، ۱۳۸۸).
در آزمون­های تعادل ایستا، فرد باید قادر باشد بدن خود را در یک حالت ساکن نگاه دارد، مانند حرکت بالانس سه پایه و حرکت تعادلی فرشته. در آزمون­های تعادل پویا، فرد می­بایست تعادل خود را حین انجام حرکات حفظ نماید. مانند راه رفتن روی چوب موازنه یا فرود آمدن پس از آبشار زدن در والیبال.
تعادل، یک توانایی جسمی برای انجام فعالیت­های روزانه مانند ایستادن، راه رفتن و انجام صحیح غالب حرکات در ورزش­ها است که با توانایی فرد در کنترل محل قرارگیری مرکز ثقل بدن ارتباط بسیار دارد (کوربین، ۱۳۸۴).
۴.۲. ویژگی­های روانی
زندگی انسان در عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگری دستخوش تغییرات و دگرگونی­های روزگار می­ شود و او را تبدیل به انسانی مضطرب، افسرده و بحران زده می­ کند. دراین میان با تأملی کوتاه در شرایط کنونی جامعه ودرنظر گرفتن گسترش و توسعه روزافزون ارتباطات انسانی در سطوح بین‌المللی و جهانی، این نکته احساس می­ شود که عوامل برهم‏زننده‏ی تعادل، آرامش و سلامت روان و علل پدیدآورنده‏ بحران‏­های روانی، افزایش و پیچیدگی خاصی یافته و متقابلاً احساس نیاز فردی و اجتماعی به سلامت و آرامش روانی افزایش روزافزونی پیدا کرده است. بهداشت و سلامت روانی یکی از نیاز­های اجتماعی است، چرا که عملکرد مطلوب جامعه مستلزم برخورداری از افرادی است که از حیث سلامت و بهداشت روانی در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشند. بر همین اساس، یکی از اهداف و برنامه‏­های نظام‏­های اجتماعی، تلاش برای بالا بردن رفاه و بهزیستی افراد جامعه است (اورسون، ۱۳۸۸).
تحقیقات بسیاری نشان داده است که ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای حفظ سلامت جسمانی است رابطه نزدیکی با سلامت روانی و به ویژه پیشگیری از بروز ناهنجاری­های روانی دارد. ورزش از اضطراب و افسردگی می­کاهد، اعتماد به نفس را افزایش می­دهد و خود پنداره را تقویت می­ کند. دکتر نیکل برکتولد معتقد است که تمرینات ورزشی برای سلامت جسم و روان، به یک اندازه، ضرورت دارند. کشف هیجان انگیزی که صورت گرفته این است که تمرینات ورزشی علاوه بر افزایش جریان خون در مغز، میزان تولید مولکول BDNF را نیز افزایش می­ دهند. BDNF نوعی فاکتور رشد است که نرون­های مغز را در مقابل آسیب و صدمه مقاوم می­ کند و به بقای آن­ها کمک می­ کند. این مولکول همچنین می ­تواند از تباهی سلول­ها در اثر بیماری­های آلزایمر و پارکینسون جلوگیری کند. دکتر برکتولد مدعی است که بر طبق نتایج آزمایش­هایی که اخیراً در رابطه با تأثیر ورزش بر حافظه انجام شده، افزایش میزان تولید BDNF می ­تواند بر یادگیری و حافظه تأثیر مثبت داشته باشد. بنابراین در نتیجه تمرینات ورزشی، میزان جریان خود در مغز، تعداد سلول­های مغز در ناحیه هیپوکامپ و ترشح مولکول­های حفاظتی مانند BDNF افزایش می­یابد. مجموعه این فرایند­ها می ­تواند موجب بهبود حافظه و به تعویق انداختن بیماری آلزایمر شوند (سایت اینترنی ایرن فاوب).
مک کان و هونجر در سال ۱۹۸۴ تأثیر ورزش بر روی گروهی از دانشجویان مبتلا به افسردگی متوسط تا خفیف را مورد مطالعه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که ورزش در فضای باز می ­تواند افسردگی را به طور قابل ملاحظه­ای کاهش دهد. در این تحقیق دانشجویان به طور تصادفی به سه گروه ورزش در فضای باز (aerobic exercise)، آرمیدگی و گروه کنترل تقسیم شدند. پس از انجام یک دوره انجام تمرینات مشاهده گردید که ورزش بیشترین تأثیر را در کاهش افسردگی داشته است. البته دانشجویانی که تمرینات آرمیدگی را انجام دادند در قیاس با گروه کنترل میزان افسردگی­شان تا اندازه­ای کاهش یافته بود. در تحقیقی که در دانشگاه اورگان در سال ۱۹۹۵ انجام شد ۳۵۴ دانشجوی کالج در رابطه با تأثیر ورزش بر افسردگی مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا میزان انجام تمرینات ورزشی در این دانشجویان از حیث شدت و مدت تمرینات در طول سه ماهه قبل از تحقیق مورد بررسی قرار گرفت و دانشجویان بر اساس میزان تمرینات بدنی به سه دسته ورزشکار (میزان فعالیت سه جلسه در هفته)، فعال (میزان فعالیت یک یا دو جلسه در هفته) و غیرفعال (فعالیت کمتر از یک­بار در هفته) تقسیم شدند. سپس هر گروه پرسشنامه واحدی را در زمینه افسردگی پاسخ گفتند که شامل ۳۰ سؤال بله و خیر بود. آن گروه از دانشجویان که به عنوان گروه ورزشکار شناخته شده بودند کمترین میزان افسردگی را گزارش کردند. در تحقیق دیگری ۴ نوجوان ۱۲ تا ۱۸ ساله با تشخیص افسردگی عمده به مدت ۶۵ روز سه بار در هفته و هر بار به مدت یک ساعت تمرینات ورزشی راه رفتن سریع و دویدن را انجام دادند. این نوجوانان قبل از شروع برنامه تمرینی، به پرسشنامه افسردگی بک به عنوان پیش آزمون پاسخ گفته بودند. سپس در روز­های بیست و نهم، پنجاهم و شصت و پنجم مجدداً به پرسشنامه مذکور پاسخ گفتند. نتایج نشان دهنده کاهش افسردگی بود (عباسی، ۱۳۸۷).
۱.۴.۲. سلامت عمومی
به رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی فرد، که بین این سه جنبه تأثیر متقابل و پویا وجود دارد، سلامت عمومی اطلاق می­ شود (حدادی کوهسار و همکاران، ۱۳۸۶). سلامت روان به عنوان یکی از ملاک­های تعیین کننده سلامت عمومی افراد به شمار می­رود. تا کنون تعاریف متعددی از «سلامت روان» ارائه شده که همگی بر اهمیت تمامیت و یکپارچگی شخصیت تأکید ورزیده­اند. گلدشتاین، سلامت روانی را تعادل بین اعضا و محیط در رسیدن به خود شکوفایی می­داند. چاهن، نیز سلامت روانی را وضعیتی از بلوغ روان شناختی تعبیر می­ کند که عبارت است از حداکثر اثربخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخورد­های مثبت نسبت به خود و دیگران می­ شود. در سال­های اخیر، انجمن کانادایی بهداشت روانی، «سلامت روانی» را در سه بخش تعریف کرده است: بخش اول به تعریف بازخورد­های مربوط به «خود» که شامل: تسلط بر هیجان­های خود، آگاهی از ضعف­های خود و رضایت از خوشی­های خود می ­پردازد. بخش دوم بازخورد­های مربوط به دیگران که شامل: علاقه به دوستی­های طولانی و صمیمی، احساس تعلق به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی را مورد بررسی قرار می­دهد و در بخش سوم بازخورد­های مربوط به زندگی که شامل: پذیرش مسئولیت ­ها، ذوق توسعه امکانات و علایق خود، توانایی اخذ تصمیم­های شخصی و ذوق خوب کار کردن را بازگو می­ کند. ونتیز، سلامت روان را وابسته به هفت ملاک می­داند که عبارتند از: رفتار اجتماعی مناسب، ر­هایی از نگرانی و گناه، توحیدیافتگی و سازماندهی شخصیت، فقدان بیماری روانی، کفایت فردی و خودمهارگری، خویشتن پذیری و خودشکوفایی، گشاده نگری و انعطاف پذیری (قاسمی، ۱۳۹۰).
پرسشنامه ۲۸ سؤالی سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) وضعیت کسالت و ناراحتی­های فرد را با تأکید بر مسائل روانشناختی، جسمانی و اجتماعی بررسی می­ کند. این پرسشنامه مشتمل بر چهار مقیاس فرعی است که علائم جسمانی، اضطراب و اختلال در خواب، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی شدید را مورد ارزیابی قرار می­ دهند (تقوی، ۱۳۸۴). این پرسشنامه معتبرترین ابزار غربالگری و تعیین مشکلات روانشناختی و شناسایی موارد مثبت در جمعیت عمومی است (حسن زاده، ۱۳۸۷).
۲.۴.۲. هوش هیجانی
در واقع مفهوم هوش هیجانی آخرین پیشرفت در زمینه فهم رابطه بین هیجان و تفکر بوده
(گل من، ۱۹۹۵) و محققان بر این باورند که کاربرد مفهوم “هوش” یک استعاره مناسب برای
ساز­های است که از آن با واژه هوش هیجانی یاد می­ شود. ابداع این مفهوم توسط سالووی و مایر در دهه ۱۹۹۰ صورت گرفت (سالووی و مایر، ۱۹۹۰). این پژوهشگران در تعریف خود چهار مؤلفه پایه را ذکر کرده‌اند که عبارتند از: ۱) ادراک و ابراز هیجان؛ ۲) تسهیل هیجانی تفکر؛ ۳) فهم و تحلیل هیجان‌­ها و به کارگیری آگاهی هیجانی؛ ۴) تنظیم واکنشی هیجان جهت ارتقای رشد هیجانی و عقلانی. بنابراین می‌توان کفایت‌­های اساسی درگیر در هوش هیجانی را شامل ادراک هیجانی در خود و دیگران، فهم این هیجان‌­ها و اداره هیجان ذکر نمود. بسیاری از پژوهشگران بر این فرض­اند که بین هوش هیجانی و عملکرد مؤثر در تطابق با اقتضائات روزمره زندگی پیوند وجود دارد (هشیری، ۱۳۸۲). هوش هیجانی عامل مؤثر و تعیین ‌کننده در برآیند­های زندگی واقعی مانند موفقیت در مدرسه و تحصیل، موفقیت در شغل و روابط بین شخصی و به طور کلی در کنش وری سلامت است (کیاروشی و همکاران، ۲۰۰۲).
مؤلفه­ های اصلی هوش هیجانی عبارتند از توانایی فهم هیجانات دیگران و توانایی تنظیم و مهار خود و دیگران به شیوه سازگارانه. انتظار می­رود افرادی که هوش هیجانی بالاتری دارند،
سازگاری­های اجتماعی و مهارت­ های اجتماعی بالاتری را نشان دهند. مهارت­ های اجتماعی شامل تسهیل کننده­ های زندگی اجتماعی هستند که به افراد کمک می­ کنند که به گونه ­ای سودمند و متقابل با دیگران تعامل داشته باشند (مالوف و شاتی، ۱۹۹۸). علاوه بر این مهارت­ های اجتماعی حالت دو سویه دارند و افرادی که مهارت­ های خوبی نشان می­ دهند، به نوبه خود با آن­ها به خوبی رفتار می­ شود و دیگران آن­ها را دوست دارند (اندرسون، ۱۹۶۸). همچنین هوش هیجانی از سوی برخی محققان شامل متغیر­های شخصیتی است که با شاخص­ های بین موقعیتی رفتار نظیر همدلی، جرأت و خوش بینی ارتباط دارد (گل من، ۱۹۹۵). از آغاز مطالعه هوش، به جنبه­ های غیر شناختی آن یعنی حافظه و حل مسئله پرداخته شده است. در حالی که ابعاد غیر شناختی یعنی توانایی عاطفی و کرداری نه تنها پذیرفتنی هستند بلکه ضروری هم می­باشند (چرنیس، ۲۰۰۰). از این رو باید به هوش هیجانی توجه بیشتری شود.
۳.۴.۲. تیپ شخصیتی
همه افراد در یک محیط اجتماعی فعالیت می­ کنند. هلندر (۱۹۷۱) شخصیت را به صورت ساختاری سه بخشی شامل هسته، لایه درونی و لایه بیرونی ترسیم کرده است. لایه بیرونی از محیط اجتماعی پیرامون تأثیر می­پذیرد و به محیط اجتماعی نزدیک­تر است. هسته از محیط اجتماعی دور است و غالباً بدون تغییر می­ماند. تعریف هلندر (۱۹۷۱) از شخصیت چنین است: مجموعه ویژگی­های فرد که او را از دیگران متمایز می­ کند. این تعریف به جنبه­ای از شخصیت باز می­گردد که روان شناسان بر آن توافق دارند، یعنی یگانه بودن شخصیت هر فرد، اما این که ویژگی­ها در طی زمان چقدر دوام دارند، ارتباط­شان با رفتار چیست و چه زمانی و چگونه محیط بر آن­ها تأثیر می­ گذارد، موضوع اختلاف در میان روان شناسان است (وودز، ۱۳۸۶).
به مجموعه شیوه ­های واکنش یا ساخت شخصیت تیپ گفته می­ شود. هدف از تشخیص تیپ­های شخصیتی یا طبقه بندی انواع شخصیت­ها، مطالعه ویژگی­های جسمانی، روانی و رفتاری آن­ها است (حسن زاده، ۱۳۸۷). پل کاستا و رابرت مک کری، ۵ عامل نیرومند را در ارتباط با شخصیت طراحی کردند که عبارتند از: روان آزرده گرایی- (پایداری عاطفه)، برون گرایی- (درون گرایی)، پذیرا بودن- (پرده پوشی)، توافقی بودن- (ستیزه جوی) و مسئولیت پذیری- (بی مسئولیتی). این عوامل در برگیرنده موارد زیر­اند: روان آزرده گرایی، تمایل به تجربه پریشانی روانشناختی به شکل اضطراب، خشم، افسردگی، خجالت، تنفر و دامنه­ای از هیجانات منفی را در برمی­گیرد. برون گرایی شامل اجتماعی بودن و صفاتی مانند سر زندگی، شادابی، جرأت ورزی، نیاز به فعالیت، هیجان و تحریک است. پذیرا بودن صفات مرتبط با حس زیبایی شناختی، کنجکاوی هوشمندانه، نیاز به تنوع،
نگرش­های غیر متعصبانه و علائق گسترده را مشخص می­ کند. توافقی بودن نیز صداقت، نوع دوستی و همدردی را در بردارد و در تضاد با خصومت بدبینانه و خود محورانه است. و سرانجام مسئولیت پذیری شامل کوششی منظم برای اهداف و پیروی جدی از اصول است (روشن چلسی، و همکاران، ۱۳۸۵). پرسشنامه تیپ شخصیتی NEO-FFI این ۵ بعد را مورد بررسی قرار می­دهد.
۵.۲. وضعیت بدنی
نحوه قرارگیری قسمت­ های مختلف بدن نسبت به یکدیگر را در یک مقطع زمانی وضعیت بدنی گویند (لطافت کار، و همکاران، ۱۳۸۹).
۱.۵.۲. انواع وضعیت بدنی:
طبق تعاریف موجود بطور کلی سه نوع وضعیت بدنی وجود دارد که عبارتند از:
- وضعیت بدنی ایده آل (در عمل وجود ندارد)
- وضعیت بدنی مناسب (مطلوب-خوب)


فرم در حال بارگذاری ...

« پژوهش های پیشین با موضوع خلق ارزش در زنجیره تأمین با استفاده از مدل۹۳ Fast- فایل ۳راهنمای نگارش پایان نامه درباره : مطالعه ی کیفی ابعاد سیطره ی جنسیت بر زندگی تبدیل ... »
 
مداحی های محرم