مشارکتکننده شماره ۱۱:
«دوران مدرسه تقریبا بهم سخت گذشت. چون که دخترها میدیدم با اون حس دخترونه ولی من همش مجبور بودم که احساسات خودم رو قایم بکنم. همش تو این گیر و دار بودم که چرا اونا اینجورین و من چرا اینجوریم. ولی هر چقدر که فکر میکردم کمتر به نتیجه میرسید».
مشارکتکننده شماره ۱۰:
«واقعا نمیدونستم که چطوری باید برخورد کنم. سریع رفتم زیر پتو و گفتم خوابم میاد. واقعا نمیدونستم باید چطوری دخترانه باشم، چون همیشه خیلی راحت بود تو مدرسه و خانواده. الان که میخواستم جلو خودمرو بگیرم نمیتونستم. همش با خودم میگفتم که خدایا چه غلطی کردم که دانشگاه قبول شدم. چند بار تصمیم گرفتم که انصراف بدم ولی میگفتم خب انصراف بدم چیکار کنم. فکر میکردم خب اگه انصراف بدم زندگیم همین مدلی میمونه و هیچ پیشرفتی نمیکنم. از طرفی هم تو محیط خوابگاه از لحاظ روحی اذیت میشدم».
-
- بررسی و تحلیل تم و مقایسه دو گروه مبتنی بر سیطرهی جنسیت (۶۱۵ و ۶۲۵)
گروهی از تبدیلخواهان جنسی در توصیف تجربه های خود در دوران مدرسه، اَشکالی از سرکوب تمایلات و احساس جنسی خود را مطرح می کنند. اما محتوای این سرکوب و دلیل آنان یکسره تفاوت دارد: تلاش تبدیلخواهان MtF برای عدم افشای رازشان است و به همین دلیل اقدام به سرکوب مذکور مینمایند. اما مکانیسم خود کنترل کننده دختران پسرسرشت منجر به درونی کردن هنجارهای رایج برای دختران میگردد. مورد اخیر را میتوان در امتداد مفهوم «گناهآلودگی لذت» مورد بررسی قرار داد. فراموش نکنیم که دوران مدرسه اگرچه دربردارندهی احساسات متناقضی مربوط به تعارضات ذهن و بدن است. اما جنسیت ظاهری در زمان پیش از مواجه با مفهوم «ترنسکشوال» آنچنان «تهنشستهای» نیرومندی دارد که سیطرهی خود را بر درونیات اینان تداوم میبخشد. به بیان دیگر با وجود تجربه سرشت متفاوت با جنسیت ظاهری در این دوران، تبدیلخواهان جنسی همچنان منطبق بر الگوهای جنسیت ظاهری خود، در صدد معنابخشی به جهان پیرامون هستند و در این راستا مکانیسم درونی کردن برای گروهی (FtM) و مکانیسم پنهانکاری برای گروه دیگر (MtF) میان تجربیات «متمایز» اینان انفکاک ایجاد می کند.
کد ۶۲۶: ادراک «اجبار به حجاب» پس از سن «تکلیف» به مثابهی تجربهای دردناک
مشارکتکننده شماره ۱۰:
«مدرسه خوب بود تا جشن تکلیف. شهر ما هم یه شهر مذهبی و کوچیک بود، مخصوصا که بابای من هم جانباز بود و خیلی رو حجاب و اینجور چیزها حساس بود. بعد جشن تکلیف معلم ما اومد گفت از فردا هرکی که اون یکیرو تو خیابون دید که حجاب نداشت بیاد به من گزارش بده. منم که همیشه تو خیابون مثل سوباسا فوتبال بازی میکردم. یه دختره بود که تو مدرسهمون منرو میدید میرفت هی آمارمرو میداد. بعد معلم منرو میکشید کنار همیشه نصیحتم میکرد که تو باید حجاب داشته باشی دیگه بزرگ شدی. خدا میبردت جهنم. از مدرسه هم زده شده بودم. انقدر خدایی که تو ذهن خودشون هست به آدم تحمیل می کنند. واقعا میترسوننت. اگه اینچیزا نباشه بچهها زودتر خودشونو بروز بدن ولی میترسن. مثلا میگن نکنه من همجنسبازم».
-
- بررسی و تحلیل تم و مقایسه دو گروه مبتنی بر سیطرهی جنسیت (۶۲۶)
تجربه تبدیلخواهان FtM دربردارندهی «تکلیف» اجباری به حجاب است. این مسئله جدای از مسئله مناقشهبرانگیز اصل حجاب اجباری در اینان با توجه به رویآوردِ مبتنی بر سرشت پسرانه معنایی دردناکتر دارد! پسرسرشتی که تا دیروز بیهیچ محدودیتی با سایر پسران مراوده دارد، فوتبال بازی می کند، لباسهای پسرانه میپوشد و …، به یکباره خود را در حجابی تحکمآمیز میبیند. گویی حجاب علاوه بر محدودیتهای اجتماعی و رفتاری، همچون «پردهای» میان جنسیت تجربه شده و جنسیت ظاهری، تفکیک می کند.
استفاده از استعارهی پرده در اینجا به واژگان قرآنی بکار رفته برای حجاب اشاره دارد؛ جهت تقریب به ذهن به خاطر بیاوریم که در بسیاری از مدراس دخترانه، پردهای پشت در مدرسه وجود دارد که میان دنیای زنان و مردان، پوشیدگی ایجاد می کند. حال آنکه دختربچهی پسرشت، نمیخواهد و نمیتواند قرارگیری در سایهی چنین تفکیکی را بپذیرد. در یکی از قسمت های فیلم «روزی که زن شدم» (مرضیه مشکینی، ۱۳۷۹) زندگی دختربچهی جنوبی روایت می شود که تا دیروز بی هیچ محدودیتی با پسرکی بازی می کند اما به یکباره و پس از سن تکلیف دست او را میگیرند و به او می فهمانند که دیگر حق ندارد آزادانه و با همبازی چندین سالهی خود مراورده داشته باشد؛ حجابی بر سر او میکشند و زین پس تنها از پشت پنجره است که می تواند پسرک را در ساحل خلیج فارس ببیند. حال در نظر بگیرید کودک قصهی ما نه تنها چنین وضعیت دردناکی را نظیر دخترک قصه … تجربه می کند بلکه او اساسا پسری است در جسم دخترانه! تحمل این مسئله برای او به مراتب دردناکتر و انطباق به شرایطِ اجتماعی مبتنی بر تفکیک جنسیت، عمیقا دشوارتر است.
کد ۶۱۷: افت تحصیلی به دلیل رفتارهای متمایز ناشی از عدم رضایت از جنسیت
مشارکتکننده شماره ۲:
«در دوران ابتدایی بچهها خیلی مسخرم میکردند و چون سردرنمیآوردند که قضیه چیست و چرا من اینگونه هستم بیشتر آزار و اذیتها در همان حد مسخره کردن بود. مثلن اسمهای دخترانه روی من میگذاشتند. یا اینکه کلا به من نزدیک نمیشدند و این باعث شده بود من از نظر وضعیت تحصیلی هم افت بسیار شدیدی کنم».
کد ۶۲۷: افت تحصیلی به دلیل رفتارهای متمایز ناشی از عدم رضایت از جنسیت
مشارکتکننده شماره ۷:
«(تو مدرسه)خیلی اذیتم میکردن. چون من با بقیه فرق داشتم. مثل پسری که قیافهی دخترونه داره و به مدرسهی پسرونه میره من برعکس اون. درسهام خیلی افت کرده بود».
مشارکتکننده شماره ۱۰:
«تو دوران ابتدایی بودم که دیگه همش آمار منرو میدادن و هی تو مدرسه بهم گیر میدادند. منم که گوش نمیدادم ولی دیگه از درسم زده شده بودم».
-
- بررسی و تحلیل تم و مقایسه دو گروه مبتنی بر سیطرهی جنسیت (۶۱۷ و ۶۲۷)
مجموعه وقایع و رخدادهایی که طی دوران تحصیل تبدیلخواهان جنسی بخصوص در دبیرستان پیش می آید موجب میگردد که هر دو گروه از تبدیلخواهان با افت تحصیلی مواجه گردند.
کد ۱-۶۱۸: تنبیه و سرزنش توسط معلمین در مدرسه ناشی از آرایش و رفتارهای دخترانه
مشارکتکننده شماره ۴:
«معلمها که همش سرزنشم میکردند و میگفتند این چه رفتاریه از یه پسر؟ مگه تو دختری که آرایش میکنی؟ تنبیهم میکردند. بارها و باها به خاطر ابرو برداشتن و آرایش کردن از مدرسه اخراج شدم».
مشارکتکننده شماره ۵:
«تو مدرسه آرایش نمیکردم. فقط یکی دوبار بهخاطر تمیز کردن ابرو بهم تذکر داددن و مادرم رو خواستند ولی فقط من نبودم که ابروهامو تمیز میکردم بچههای دیگه هم بودن».
کد ۲-۶۱۸: آزار و اذیت و مورد تمسخر قرار گرفتن توسط هممدرسهایها به دلیل آرایش و رفتارهای دخترانه
مشارکتکننده شماره ۴:
«با آبرنگ صورتمرو رنگ میکردم. فکر میکردم لوازم آرایش زنان همون آبرنگهای ماژیکیه که ما باهاشون نقاشی میکشیم. به سرو صورتم میمالیدم میرفتم مدرسه. به خاطر این کارام همیشه هم خیلی تنبیه شدم و هم خیلی مورد تمسخر قرار گرفتم و همینکه باعث شده بود کارام بچهها طرفم نیان و اگر هم به سراغم میان برای اذیت و آزار و مسخره کردن بیان».
مشارکتکننده شماره ۱:
«به مدرسه رفتم تو مدرسه خیلی اذیتم میکردند و من با داداشم در یک مدرسه بودم و نمی خواستم که برادرم بفهمه که منو مسخره می کردند… مثلا می گفتند تو خیلی شبیه دخترایی حتی اسمم را به اسم دخترها تغییر داده بودند و بهم میگفتند تو گلناری».
مشارکتکننده شماره ۵:
«چون من خیلی تپل بودم و تو همون بچگیم سینه داشتم، رفتارام هم که دخترونه بود. بهم میگفتند تو که دختری. عروسکترو نیاواردی با خودت. برو با عروسکات بازی کن».
کد ۶۲۸: «پذیرش» و برخورد مناسب کادر علمی دانشگاه نسبت به تغییر جنسیت
مشارکتکننده شماره ۹:
«من پیش بچهها یهجورایی چو انداخته بودم که از ترم بعد دیگه داداشم میاد من یه برادر دوقلو دارم که کاملا شبیه خودمه. یعنی یهجورایی کاملا آمادشون کردم که از یه ترمی به بعد بهجای من باید یه پسرو تو این کلاس ببینید. کمکم آمادشون کردم. بعدشم دیگه بهشون گفتم که میخوام عمل کنم. چون اینو گفته بودم دیگه واسشون جا انداختم که دارم اینکارو میکنم. اصلا انگار نه انگار که دارم اینکارو میکنم. همه آمادگی پذیرش این قضیه رو داشتند. حالا یا بهخاطر رفتارهام یا بهخاطر هر چیزی. سعیم کرده بودم که با کسی صمیمی نشم. همه اینا باعث شد که وقتی اولین روز با پوشش پسرونه رفتم همه بچهها عوض اینکه نگام کنند یا بخوان تعجب کنند، فقط یکی از بچهها گفتش که اینجوری خیلی بهتری».
مشارکتکننده شماره ۹:
«من که دوتا عملمرو انجام دادم و هورموندرمانی میکردم دیگه دیدم با این ظاهر نمیشه مقنعه پوشید و رفت. رفتم پیش معاون دانشگاه و مدارکم رو نشون دادم و گفتم من مشکلم اینه. معاون دانشگاه هیچ مشکلی نداشت گفت مدارکت باید اینجا بمونه. ولی هنوز نامهی تغییر نام من نیومده بود من مدارکم به همون اسم دخترونهس. چون متاسفانه دادگاه هیچ کمکی هم تو این زمینه به ما نمیکنه. منی که الان عملهامرو انجام دادم هیچ مشکلی ندارم میتونم تغییر نام و مدارک بدم باید منتظر این باشم که ۱۵ مرداد نوبت دادگاه من بشه که آیا قاضی موافقت بکنه. تازه ۳ماه بعدش مدارک منرو میدن. این چیزا خیلی بده. لطمهی شدیدی میزنه ولی من دانشگاهرو خیلی راحت دارم میرم و میام».
-
- بررسی و تحلیل تم و مقایسه دو گروه مبتنی بر سیطرهی جنسیت (۶۱۸ و ۶۲۸)
رفتارهای دخترانه و بخصوص آرایش در تبدیلخوهان MtF واکنشها و عواقب ناگواری برای اینان در بردارد: اینان از یکسو مورد تنبیه و سرزنش کادر آموزشی مدرسه قرار میگیرند و از سوی دیگر در معرض آزار و اذیت و تمسخر همسالان خود قرار دارند. در این خصوص گزارشات متعددی از سوی مشارکت کنندگان در این تحقیق و نیز پژوه امیرحسینی(۱۳۹۳) وجود دارد. اما وقتی یکی از مشارکتکنندگان FtM موضوع تبدیل خواهی خود را با کادر آموزشی و اساتید وهمکلاسیهای محل تحصیل خود مطرح می کند، نه تنها مورد تمسخر و تنبیه قرار نمیگیرد بلکه به معنای تام و تمام کلمه با «پذیرش» مواجه میگردد. این مسئله را میتوان در با نگاهی گافمنی مورد تحلیل قرا داد؛ در فصل ۵ به این موضوع پرداخته شده است.
فرم در حال بارگذاری ...