-
- استراتژی از بالا یه پایین(شامل ایجاد دفتر انتقال فناوری به عنوان شرکت زایشی و ایجاد پارک فناوری)
-
-
- استراتژی از پایین به بالا(شامل انعقاد همکاری تحقیقاتی از سوی صنعت با دانشگاهها، پاسخ به احتیاجات لیسانس از سوی شرکتهای نیازمند، تحت حمایت قرار دادن ماکیت فکری و ایجاد ارزش بازاری برای اختراع جدید)
-
-
- نوع طرح نهادی انتخابی جهت امکانپذیری انتقال فناوری(انتخاب طرح های سیاستی با حمایت بالا از سوی تعداد زیادی از سرمایه گذاران خطرپذیر در مناطق درحال توسعه یا طرح های سیاستی با حمایت پایین از سوی تعداد کمی از سرمایه گذاران خطرپذیر در مناطق توسعه یافته)
Scopus-99 (S99)
(۲۰۰۳)
J. Gansa, S. Stern
ارائه چارچوب ترکیبی جهت شناسایی عوامل اصلی استراتژی تجاری سازی شرکت نوپا و کاربردهای این عوامل برای پویایی های صنعتی
کیفی/ترکیبی
شرکت های کارافرینی با فناوری پیشرفته
-
- رقابتی
-
- همکاری
-
- دارایی مکمل تخصصی
-
- قدرت منع
شرکت های زایشی تحقیقاتی محور
(S27 جهت توضیح نوع تجاریسازی انتخاب شده توسط شرکت های زایشی تحقیقاتی محور نیاز به فهم شرایطی است که شرکت ها را قادر به تطابق با آن ملزومات میسازد. این نوع شرکت ها جهت تجاری سازی موفق در بازار فناوری یعنی بازاری که در آن فناوری در قالب مالکیت فکری یا سایر اشکال غیر ملموس تجارت می شود، لازم است تا توجه خاصی به جنبه های زیر مبذول نمایند: ۱) حضور الزامات سختگیرانه در مورد جدید بودن فناوریِ در حال تجاری شدن و ظرفیت محافظت از آن فناوری با تأکید بر نقش چنین محافظتی توسط اختراعات ثبت شدۀ فعلی در سازمان ثبت اختراع، ۲) وضعیت دسترسی به منابع و شایستگی های پایین دستِ مورد نیاز جهت تجاری سازی و بویژه میزان کنترلی که شرکت های تثبیت شدۀ فعلی بر آن دارایی ها دارند. ۳) مجموعه ای از شایستگی های تیم تأسیس با اشاره به ترکیبی از سطح بالای توانایی های علمی(با توجه به ملزومات فنی) با شایستگی ها و شبکه های غیر تکنولوژیکی مهم(با توجه به نیازهای پیچیدۀ تجارت IP). در همین راستا Hicks & Hedge (20005) در بررسی های خود اینچنین استدلال می کنند که تامین کنندگان کوچک متخصص در پتنت که دارای سابقه ای طلانی از موفقیت در بازار فناوری هستند، فناوری هایی را توسعه خواهند داد که دارای طیف وسیع تری از برنامه های کاربردی، کیفیت بالا، پایه ای و مبتنی بر دانش بوده و بر اساس مفاهیم Bresnahan & Trajtenber(1995) چنین فناوریهایی مستعد تجارت و لیسانس خواهند بود. به بیانی دیگر، معمولاً پتنت های نشأت گرفته از شرکت های زایشی تحقیقاتی محور برخواسته از دانشگاهها تحت لیسانس در بازار فناوری تجاری سازی خواهند شد. شاید از جمله دلایل این امر آن باشد که اختراعات نشات گرفته از دانشگاهها دارای ماهیت دانشی پایه ای و در مرحله جنینی بوده و بنابراین مستلزم توسعه قابل توجهی پیش از کاربرد تجاری هستند. از طرف دیگر زمانیکه دارایی های غیر تکنولوژیکی کلیدی(دارایی های مکمل پایین دستی) مورد نیاز در دستیابی به ارزش حاصل از فناوری در مرحله تجاری مانند ظرفیتهای بازاریابی، تجهیزات فروش و تجربه مدیریتی و نظارتی، تحت کنترل شرکت های تثبیت شده می باشد و همچنین شرکتهای زایشی تحقیقاتی محور دارای دانش قبلی لازم در ساخت این دارایی ها باشند، انگیزه بیشتری برای کار انحصاری در بازار فناوری خواهند داشت. در غیر اینصورت دستیابی یه این دارایی های می تواند از طریق اکتساب یا اتحاد استراتژیک با صاحبان دارایی های انجام گیرد. فروش فناوری برای این نوع شرکتها به دلیل بیگانگی آنها با فنون بازاریابی سنتی و تجاری سازی و همچنین ریسک بالای آن در یافتن گیرندگان مناسب فناوری، دستیابی به منافع مورد انتظار خود، ایجاد مناسبترین استراتژی فروش و رهبری فرایند پیچیده مذاکره توجیه نخواهد داشت و بنابراین آنها تیمی متخصص خارج از شرکت را برای ساخت دارایی های مکمل مورد نیاز و تجاری سازی فناوری خود بکار می گیرند.
شرکت های کارآفرینی
(S99از منظر شرکت های با ماهیت کارآفرینی و فناوری پیشرفته، نه تنها دارایی فکری سرمایه ارزشمندی را ارائه می کند بلکه در راستای افزایش خلق بازارهای ایده نیز خدمت می کند. و نتیجتاً موجب افزایش همکاری با شرکت های تثبیت شده (که در غیر اینصورت به نوآوری به عنوان یک تهدید می نگریستند) خواهد شد. این امر به عنوان فرصتی برای شرکت های تثبیت شده خواهد بود تا به انگیزه های بالا، خلاقیت و نوآوری خاص شرکت های کوچک دست بیابند.
دانشگاهها
(S65علاوه بر نقش سنتی دانشگاهها در آموزش دانشجویان و انجام تحقیقات پایه ای، راه های متعددی برای آنها وجود دارد تا اثر مثبتی بر اقتصاد منطقه خود داشته باشند که یکی از این راه ها انتقال دانش و فناوری و تجاری سازی آنهاست. در این راستا توجه به دو نکته قابل توجه می باشد که اولاً رویکردهای مختلف انتقال فناوری و تجاری سازی در دانشگاهها، اثرات مثبت مشابهی بر اقتصاد محلی دارد و موفقیت سیاست فناوری وابسته به نوع طرح های نهادی است که انتقال دانش و نواوری را ممکن می سازد. ثانیاً انتخاب طرح های نهادی در دانشگاهها مستلزم ارزیابی دقیق منطقۀ درحال فعالیت دانشگاه و شرایط موجود جهت توسعه اقتصادی است.
با بررسی مطالعات استدلال می شود که در مناطق در حال توسعه، طرح های سیاستی با حمایت بالا از سوی تعداد زیادی از سرمایه گذاران خطرپذیر و در نتیجه استراتژیهای تجاری سازی از بالا به پایین(شامل ایجاد دفتر انتقال فناوری به عنوان شرکت زایشی و ایجاد پارک فناوری) موجب توسعه اقتصادی خواهد شد، در حالیکه در مناطق توسعه یافته، طرح های سیاستی با حمایت پایین از سوی تعداد کمی از سرمایه گذاران خطرپذیر و در نتیجه استراتژیهای تجاری سازی از پایین به بالا(شامل انعقاد همکاری تحقیقاتی از سوی صنعت با دانشگاهها، پاسخ به احتیاجات لیسانس از سوی شرکتهای نیازمند، تحت حمایت قرار دادن مالکیت فکری و ایجاد ارزش بازاری برای اختراع جدید) توسعه اقتصادی را در برخواهد داشت. و نهایتاً اینکه جهت موفقیت سیاست انتقال فناوری دانشگاه تنها اعمال طرح های از بالا به پایین کافی نیست بلکه لازم است تا تغییرات واقعی فرهنگی در دانشگاه بوقوع بپیوندد.
تفسیر موضوعی:
با توجه به مطالب فوق، همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید؛ دارایی مکمل به عنوان عامل مؤثر بر قابلیت کسب و کار در تجاری سازی فناوری آن شناسایی شده است. از اینرو استراتژی مناسب شرکت های زایشی تحقیقاتی محور پیش از ورود به مرحلۀ تجاری و بازار و بدون نیاز به دارایی های مکمل جهت تولید فناوری، استراتژی لیسانس خواهد بود. از طرف دیگر، استراتژی مناسب برای شرکت های زایشی تحقیقاتی محور صاحب دارایی های مکمل مورد نیاز، تجاری سازی مستقل و استراتژی مناسب این نوع شرکت هایی که فاقد دارایی های مکمل مورد نیاز در مرحله تجاری و بازار هستند، استراتژی سرمایه گذاری مشترک و اتحاد استراتژیک خواهد بود.
در مورد دانشگاهها نیز استراتژی مناسب در مناطق در حال توسعه، تأسیس شرکت زایشی و در مناطق در حال توسعه، تحقیق و توسعه مشترک می باشد.
فرم در حال بارگذاری ...