-
- b) تنظیم درجه آرام سوزیتبدیل یافته تا اثرات متقابل نوع هیدروکربن ها را نیز شامل گردد.
(۲-۲۲)
(۲-۲۳)
-
- c) محاسبه حساسیت در سطح درجه آرام سوزی مرجع.
(۲-۲۴)
-
- d) تنظیم از حالت مرجع به درجه آرام سوزی واقعی
(۲-۲۵)
(۲-۲۶)
که k1,c8,c7,c6,c5,c4,c3,c2,c1 و k2 ثابت هایی می باشند که باید تعیین گردند، S نیز حساسیت یعنی (RON-MON) ، RONrefوMONref مقادیر درجه آرام سوزی در حالت مرجع که به طور قراردادی ۹۰ تنظیم شده است می باشند. H تأثیر اثر متقابل نوع هیدروکربنها، Ai، PiوOi جزءحجمی آروماتیکها، پارافینها و الفینهای موجود در هر جزء میباشد.
این مدل اختلاط برای MON و RONدرنهایت شامل ۱۰ پارامتر می باشد که باید تعیین گردند (RONref,MONref,c1,c2,…,c7,c8,k1,k2). داده های تجربی اختلاط برای تعیین پارامتر ها عبارتند از:
MON و RON محتویات آروماتیک، پارافین و الفین موجود در هر جزء.
MON و RON هر اختلاط
دقت پیش بینی مدل تغییر شکل توسط راسین و همکارانش بیان گردیده است. آنها با بهره گرفتن از داده های مربوط به ۵۶۴ اختلاط بنزین با اجزأ متفاوت و با بهره گرفتن از چندین مطالعه مستقل مربوط به اختلاط، دقت پیش بینی را تخمین زدهاند. بدین منظور داده های مربوط به هر مرجع مطالعاتی به دو قسمت تقسیم شدو از نیمهی اول برای تعیین پارامترهای مدل و از نیمهی دوم برای امتحان دقت پیش بینی مدل استفاده گردید. انحراف استاندارد از خطای پیش بینی تقریباً بین ۰٫۴ تا ۰٫۵ درجه برای هر اختلاط مربوط به RON و MON می باشد[۱۵]. همانند مدل اتیلآرتی ، مدل تغییر شکل نیز به RON و MON، مقادیر الفین، آروماتیکهای موجود و پارافین نیازمند می باشد. در این مدل در مقایسه اتیلآرتی که نیازمند تعیین شش پارامتر می باشد، ده ضریب رگرسیون باید تعیین گردد. درنتیجه می توان گفت مدل اتیل در مقایسه با مدل تغییر شکل از لحاظ سادگی و راحتی استفاده، مناسبتر میباشد.
۲-۱۱-۵٫مدل درجه آرام سوزی اضافی[۵۰]
در این روش انحراف از حال ایدهآل توسط عبارت اضافه شده[۵۱]تصحیح میگردد. این عبارت اضافه به متوسط حجمی درجه آرامسوزی برای پیش بینی درجه آرامسوزی اختلاط (RON و MON) اضافه میگردد.
(۲-۲۷)
که درجهآرامسوزی اختلاط jام، درجهآرامسوزی اضافی مربوط به جزء i در اختلاط j و درصد حجمی جزء i در اختلاط jاُم میباشد. در این مدل خطی،درواقع درجهآرامسوزی اضافی به نحوی بیان کننده سهم جزءi در غیر خطی بودن اختلاطjاُُم می باشد. این پارامترها در هر اختلاط با بهره گرفتن از یک سری اختلاطهای فرضی به نام اختلاطهای پایه[۵۲]تبیین میگردند. جهت تشکیل اختلاطهای پایه تمام برشهای مورد استفاده را باهم مخلوط کرده سپس اجزاء یکی پس از دیگری حذف می شوند. باید توجه داشت که در آماده سازی اختلاطهای پایه حجم هر جزء (مخصوصا جزءiکه حذف میگردد) باید یکسان باقی بماند. بنابراین حجم کامل و درصد حجمی اجزا تغییر مینماید. بنابراین به تعداد تمام اجزاء، نمونه آزمایشگاهی وجود خواهد داشت. تعداد مقادیر که در هر اختلاط هم باید تعیین گردند برابر n ، یعنی تعداد تمام اجزاء میباشد. بنابراین داده های تجربی مورد نیاز برای تخمین این پارامترها عبارتند از:
درجهآرامسوزی (پژوهش یا موتور) هر جزء.
درجهآرامسوزی (پژوهش یا موتور) هر اختلاط.
درجهآرامسوزی (پژوهش یا موتور) هر n تا اختلاط پایه.
تعداد سوخت ها و موادی که نیاز به نمونه گیری دارند n+d(n+1)میباشد.
بنابراین در مجموع ۲(n+d(n+1))نمونه برای بیان RONو MONنیاز میباشد که d تعداد پایه بنزین میباشد. روش درجهآرامسوزی اضافی به سمت روش خطی سوق پیدا کرده است در نتیجه امکان استفاده از مزایای برنامه ریزی خطی در تعیین دستورالعمل اختلاط بهینه را فراهم مینماید. مقادیر اضافی برای اختلاط در ترکیب درصدهای اسمی[۵۳] محاسبه می گردند. بنابراین دقت این روش با انحراف ترکیب درصدها از نقاط اسمی تغییر پیدا مینماید. همچنین مطالعه یک اختلاط جدید نیازمند محاسبهی جدید مقادیر میباشد. پارامترهای بیان شده نیز مخصوص همان اختلاط می باشند که یکی دیگر از معایب این روش میباشد.
از دقت پیش بینی و همچنین کاربرد صنعتی این روش چیزی در مراجع یافت نگردیده است [۱۶] و [۱۷].
۲-۱۱-۶٫مدل زاهد[۵۴]
در این روش رابطهای تجربی با بهره گرفتن از درجهآرامسوزی برشهای مختلف برای پیش بینی درجهآرامسوزی اختلاط تعیین میگردد . پارامترهای معادله هم با بهره گرفتن از آنالیز رگرسیون بر روی داده های تجربی تخمین زده می شوند. مدل اختلاط برای درجه آرام سوزی:
(۲-۲۸)
مدل مشابه برای MON:
(۲-۲۹)
Q0,M0,Mi,Qi,K3,K4 ثابتها و n تعداد برشهای خوراک در فرایند اختلاط میباشد. بنابراین پارامترهایی که برای تخمین RON باید تعیین گردند عبارتند از:Mn,…,M1,M0وK3. پارامترهای مورد نیاز برای تخمین MON عبارتند از: Qn,…,Q1,Q0و K4داده های مورد نیاز برای تخمین این پارامترها عبارتند از:
MON وRON برای هر اختلاط و همچنین هر n جزء.
همانند مدلهای دیگر دقت این روش نیز به دادههایی که برای تنظیم پارامترها استفاده می شوند و خصوصیات اختلاط مربوط میباشد. بنابراین پارامترهای مدل با تغییر کیفیت برشهای خوراک در طول زمان تغییر مینماید. پارامترهای مدل هم می تواند با توجه به سوابق داده های اختلاط بهروز رسانی گردند. زاهد با مقایسه دقت پیش بینی این مدل و مدل استوارت نشان داد که این مدل در پیش بینی درجهآرامسوزی اختلاط برای مجموعه ای از داده های تجربی بهتر عمل مینماید. انحراف استاندارد خطای پیش بینی هم در مراجع یافت نشده است[۷-۱۶] و [۲-۳].
۲-۱۱-۷٫ مدلهای شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی
به نظر می آید شبیه سازی شبکهعصبی یکی از پیشرفتهای اخیر باشد. گرچه این موضوع پیش از ظهور کامپیوتر بنیانگذاری شده، حداقل یک مانع بزرگ تاریخی و چندین دوره مختلف را پشت گذاشته است.
اولین سلول عصبی مصنوعی در سال ۱۹۴۳ به وسیله یک نروفیزیولوژیست[۵۵]به نام مک کلوک[۵۶] و یک منطقدان به نام والتر پیتز[۵۷] ساخته شد که یک مدل خطی ساده بود. اما محدودیتهای فنآوری در آن زمان اجازه کار بیشتر به آنها نداد[۸].
خیلی از پیشرفتهای مهم با تقلید و شبیهسازیهای ساده و ارزان کامپیوتری بهدست آمده است. در پی یک دوره ابتدایی اشتیاق و فعالیت در این زمینه، یک دوره بیمیلی و بدنامی را پشت سر گذاشته است. در طول این دوره سرمایه گذاری و پشتیبانی حرفه ای از این موضوع در پایینترین حد خود بود، پیشرفتهای مهمی به نسبت تحقیقات محدود در این زمینه صورت گرفت.که بدینوسیله پیشگامان قادر شدندتا به گسترشفنآوری متقاعد کننده ای بپردازند که خیلی برجسته تر از محدودیتهایی بود که توسط پاپرت[۵۸] و مینسکی[۵۹] شناسانده شد[۸]. سال ۱۹۶۹ آغاز افول موقت شبکه های عصبی شدزیرا عدم توانایی شبکه های عصبی در حل مسایل غیرخطی آشکار شد. در این سال پاپرت و مینسکی، کتابی را منتشر کردند که درآن عقیده عمومی راجع میزان محرومیت شبکه های عصبی را در میان محققان معین کرده بود و بدین صورت این عقیده بدون تجزیه و تحلیل بیشتر پذیرفته شد[۸].
شبکه های عصبی آنها قادر به حل مسایلی بودند که می توانستیم پاسخهای آن مسئله را توسط یک خط در محور مختصات از آن جدا کنیم[۸]. در سال ۱۹۸۲ هاپفیلد با معرفی شبکه های چند لایه و الگوریتم یادگیری دارای Feedback راهحلی را برای حل موارد غیرخطی ارائه کرد. در این زمان بود که شبکه های بازگشتی، مطرح شدند[۸].
شبکهایعصبیدرمقالاتمتعدددیگرینیزبرای پیشبینیبهکاررفتهاند . بهعنواننمونهپیشبینی نرخهایارزو شاخصهایمختلف،پیشبینینرخ تورم [۱۸] وقیمت سهام [۱۹]،قیمت نفت [۲۰].
پاسکینی[۶۰] و همکارانش در سال ۲۰۰۷ بهمنظور مشخص کردن فرایندهای نفت در پالایشگاهها یک روش برای پیش بینی منحنیTBP[61] و برآورد چگالی APIارائه دادند. آنها از اطلاعات طیف برگرفته شده از ناحیهی اشعهی مادون قرمزIR استفاده کردند. بدین منظور از دو روش شبکه عصبی مصنوعی ANN و روش کمترین مربعات PLS استفاده کردند [۲۱].
با توجه به وقتگیر بودن تعیین شاخص ستان[۶۲] سوخت موتورهای با احتراق داخلی رامادهاس[۶۳] و همکاران وی با بکار بردن شبکه های عصبی مناسب و انتخاب مدلی مناسب موفق به پیش بینی این عامل مهم گردیدند [۲۲].
در مقاله فرضی و مهربانی یک روش جدید برای کنترل یک برج تقطیر آب؛ متانول با بهره گرفتن از شبکه عصبی مصنوعی ارائه شده است. در این تحقیق یک برج تقطیر پیادهسازی شد که در شکل ۲-۲ نمایش داده شده و از کنترل NARMA –L2(خطی کننده باز خورد) استفاده شده است. این شبکه شامل یک لایهی ورودی، خروجی و پنهان است. برای پیدا کردن مقدار بحرانی و ارزیابی تاثیر تعداد نرونهای لایهی پنهان، شبکه عصبی در حالاتی با تعداد نرونهای ۱۵، ۲۰، ۲۵، ۳۰، ۳۵، ۴۰، ۴۵، ۵۰، ۶۰ و ۷۰ آموزش داده شد. نتایج بدست آمده نشان داد، تعداد بحرانی نرونها زمانی که برابر با ۳۰ است به بهترین جواب و حالت پایدار میرسد. همچنین به منظور ارزیابی تاثیر تعداد داده های آموزشی، در هر اجرا بین ۵۰۰ تا ۲۰۰۰ تغییر یافتند (در هر گام ۵۰۰ داده به مجموعه اضافه شد). نتایج بررسیها نشان داد که با افزایش تعداد مجموعه داده ها، عملکرد کنترل کننده برج تقطیر بهتر می شود و در تعداد ۲۰۰۰ به حالت پایدار میرسد [۳].
شکل ۲-۴ برج تقطیر
فرم در حال بارگذاری ...