. الجرجانی، السید الشریف علی بن محمد، کتاب التعریفات، لبنان، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، الطبعه الاولی، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۲۴ه ق، ۲۰۰۳م، ص۱۵۰٫ ↑
. یوسفپور، محمدکاظم، نقد صوفی، تهران، روزنه، اول، ۱۳۸۰، ص۲۲۰٫ ↑
. همو، ص۲۲۳٫ ↑
. کلاباذی، ابوبکرمحمد، التعرف لمذهب اهل التصوف، تهران، اساطیر، اول، ۱۳۷۱، ص۷۱ - ۷۳٫ ↑
. القشیری، ابوالقاسم، الرساله القشیریه، قم، بیدار، ۱۳۷۴، ص۴۸۵-۴۵۶٫ ↑
. الهجویری، ابوالحسن علی بن عثمان، کشف المحجوب، تصحیح: ژوکوفسکی، تهران، طهوری، دهم، ۱۳۸۷، ص۲۷۶ـ۲۷۸٫ ↑
. سراج طوسی، ابونصر، اللمع فی التصوف، تصحیح: رینولد آلن نیکلسون، ترجمه: مهدی مجتبی، تهران، اساطیر، دوم، ۱۳۸۸، ص۳۴۹٫ ↑
. گروهی از پژوهشگران دفتر پژوهش سهروردی، فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی، فارسی انگلیسی، انگلیسی فارسی، مقدمه و اصلاحات: سید حسین نصر، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۸۸، ص۳۱۲٫ ↑
. التعرف لمذهب اهل التصوف، همان، نیز کشف المحجوب، همان. ↑
. این سخن در گسستنهی میان معجزه و کرامت نیازمند یک افزودنی است تا نادرست نباشد و آن اینکه: در جایی ولیِّ صاحب کرامت نمیداند که کار خارق عادتش کرامت است یا استدراج که معصوم نباشد اما اگر آن ولیّ خدا یکی از معصومان «علیهم السلام» باشد هرگز دچار گمان به استدراج نخواهد شد و البته این سخن را در مورد فرق پیامبر و امام با ولیّ غیرمعصومی که نبی یا امام نیست هم باید زد چرا که پیامبر و امام که هر دو از نعمت عصمت برخوردارند زمانی که به پیامبری و امامت بار مییابند خداوند آنان را بدین سمت خطیر و بزرگ و پر ارج آگاهی میدهد و بهیقین خواهند دانست که هرچه میکنند همان است که خداوند اراده فرموده است، البته در فضای دعا و مناجات با محبوب خویش شدنی است که از شرّ استدراج به خداوند پناه ببرند بهمانند سخن امام زین العابدین «علیه السلام» در دعای ابو حمزه ثمالی که به پیشگاه مدعو عالم درخواست مبتلا نشدن به استدراج را میکند ناگفته نماند که نگارنده در این پانوشت از استاد برجسته و گرانقدر خویش حضرت حجت الاسلام والمسلمین استاد حسن رمضانی در درس فصوص الحکم، وامدار است. نیز ر. ک به: فخرالدین رازى، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربى، سوم، ۱۴۲۰ ق، ج۲۱، ص۴۴۰ و ۴۴۱ : ولیّ، نمیداند که ولیّ است از این رو نمی داند که کارش کرامت است. ↑
. کشف المحجوب، همان. ↑
. التعرف لمذهب اهل التصوف، همان. ↑
. اللمع فی التصوف، همان. ↑
. دحلان، احمد بن زینی، الدرر السنیه فی الرد علی الوهابیه، ترکیه، استانبول، وقف الاخلاص، ۱۴۱۳ق، ۱۳۷۱ش، ۱۹۹۳م، ص۴٫ ↑
. التعرف لمذهب اهل التصوف، ص۷۲٫ ↑
. همان. ↑
. «Supernatural deeds – Faits surnaturels»، التهانوی، محمدعلی، موسوعه کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تقدیم، اشراف و مراجعه: رفیق العجم، تحقیق: علی دحروج، لبنان، بیروت، مکتبه لبنان ناشرون، الاولی، ۱۹۹۶، ص۲۴۱٫ فرهنگ اصطلاحات عرفان اسلامی، فارسی – انگلیسی، «laying the foundations»، ص۵۵٫ ↑
. عبدالرحیم ابن عبدالکریم صفی پور، منتهی الارب فی لغه العرب، کتابخانه سنانی، بی تا، ج۴، ص۱۰۹۲٫ ↑
. گوهرین صادق، شرح اصطلاحات تصوف، تهران، زوار، ۱۳۸۳، نیز ر. ک به: زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، بیروت، دارالمعرفه، الطبعه الثانیه، ۱۴۲۶ ق، ۲۰۰۵ م، ص۵۶۳٫ ↑
. کتاب التعریفات، ص۱۴٫ ↑
. « Unveling»، فرهنگ معارف، ص۵۰۳٫ ↑
.« Vision»، همان ۵۱۲٫ ↑
. در زبان علمی در اینگونه جاها می گویند: اذا اجتمعا افترقا. ↑
. رحیمیان، سعید، مبانی عرفان نظری، تهران، سمت، سوم، ۱۳۸۸، ص۲۱- ۱۰۸، در زمینه انواع تجربهها و تعریف و احکام ویژهی هر کدام، برای مطالعه بیشتر، فصل هفتم مقدمه قیصری بر فصوص الحکم و نیز فصل اول کتاب مبانی عرفان نظری نگاشتهی سعید رحیمیان مفید است ایشان در این قسمت هفتمین فصل مقدمه قیصری را به همراه گفتههای غربیان به خوبی چینش کرده است. ↑
. ق: ۲۲٫ ↑
. فرهنگ فارسی، ص۵۵۰٫ ↑
. سعیدی، گل بابا، فرهنگ اصطلاحات عرفانی ابن عربی، تهران، شفیعی، سوم، ۱۳۸۷، ص۶۵۶ و ۶۵۷، به نقل از: معین، محمد، فرهنگ فارسی (متوسط)، تهران، امیر کبیر، ۶جلدی، بیست و چهارم، ۱۳۸۶، ج۳، ص۲۹۸۷٫ ↑
. کتاب التعریفات، ص۱۵۱٫ ↑
. حافظ شیرازی، خواجه شمس الدین محمد، دیوان حافظ، به اهتمام محمد قزوینی و قاسم غنی، قم، لوح محفوظ، چهارم، ۱۳۸۱، غزل ۳۶۰، ص۲۷۶٫ ↑
. کتاب التعریفات، ص۱۰۷٫ ↑
. کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الاعلام، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۷۹، ص۵۱٫ ↑
. فعالی، محمدتقی، تجربه دینی و مکاشفه عرفانی، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشهی اسلامی، سوم، ۱۳۸۷، ص۲۲۴٫ ↑
. «Magic»، فرهنگ معارف، ص۲۷۳٫ ↑
. بقره: ۱۰۲٫ ↑
. همان: «وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ». ↑
. همان، «وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطین». ↑
. همان، «یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ». ↑
. ر. ک، طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، الطبعه الثانیه، ۱۴۲۲ق، ۲۰۰۲م، ج۱، ص۲۳۱ - ۲۳۳٫ ↑
. بقره ۱۰۲٫ ↑
. شرح اصطلاحات تصوف، ص۱۷ و نیز ر. ک به: کشاف، ص۴۴۴٫ ↑
. کتاب التعریفات، ص۱۵۰٫ ↑
. فرهنگ فارسی، ص۴۲٫ ↑
. «Divine deception»، فرهنگ معارف، ص۱۲۵٫ ↑
. اعراف: ۱۸۲: «وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ». ↑
. قلم: ۴۴: « فَذَرْنی وَ مَنْ یُکَذِّبُ بِهذَا الْحَدیثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ». ↑
. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۸۳٫ ↑
. همان، ج۱۰، ص۱۰۴٫ ↑
. ۸- روایت أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ از أَبِی جَعْفَرٍ «علیه السلام» که فرمودند:… وَ مَا یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّافِلَهِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ الَّتِی یَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِی أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ » کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، ۳۲۹ ق، الکافی (ط- الإسلامیه) محقق و مصحح: على اکبر غفارى و محمد آخوندى، ۸جلدی، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۳۵۳ ↑
. در اینکه کدام یک از قرب فرایض و نوافل از دیگری برتر است و نیز اینکه کدام یک بر دیگری پیشی دارد جستاری دیگر را فرامیخواند که آن را به جایگاه خود می سپاریم چرا که اصل سخن در این گفتار این است که هر دو ی این دو فضیلت آدمی را به ولایت تکوینی شکوه می دهد. ↑
. الکافی، ج۲، ص۸۴، روایت از امام صادق «علیه السلام»: إِنَّ الْعُبَّادَ ثَلَاثَهٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْعَبِیدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى طَلَبَ الثَّوَابِ فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْکَ عِبَادَهُ الْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ الْعِبَادَهِ. نیز ر. ک به: الحرّانی، حسن بن علی بن حسین بن شعبه، تحف العقول، تحقیق: علی اکبر الغفاری، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، السابعه، ۱۴۲۵ ق، ص۲۴۶ و نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص۵۱۰٫ ↑
. اشاره به روایت نورانی از امام صادق «علیه السلام» است که می فرماید: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ «صلی الله علیه و آله»: أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَهَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا یُبَالِی عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْیَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى یُسْرٍ. الکافی (ط - الإسلامیه) ؛ ج۲، ص۸۳٫ ↑
. شرح نهج البلاغه، ج۱۹: و من کلامه ع فی بیان أنواع العباده…، ص۶۸٫ ↑
فرم در حال بارگذاری ...