W این مدل گرچه ابعاد درونی و بیرونی سازمان را مدنظر قرار میدهد لیکن به لحاظ اجرایی مکانیسم مشخصی ارائه نداده و روش آن غیرکمی و مبتنی بر ذهنیت است. در هر حال به لحاظ طرح محیط در تدوین استراتژی و محدود شدن به عوامل خاصی که در مدلهای BCG و GE آمده است دست مدیران را باز گذاشته و از این نظر منطقیتر به نظر میرسد اما مشخص نیست بر اساس کدام شاخصهای کمی و ارزیابی آنها یک سازمان در خانه ۱ یا ۲ و ۳ و ۴ قرار میگیرد. (۱۵) ۲-۱-۳۸- تجزیه و تحلیل راهبردی تجزیه و تحلیل راهبردی مرحله بسیار مهمی در فرایند برنامه ریزی استراتژیک محسوب میشود. در این مرحله موقعیت سازمان بر حسب قوتها و ضعفهایی که در محیط درونی خود دارد و فرصتها و تهدیدهایی که در محیط بیرونی با آن مواجه است مورد ارزیابی قرار میگیرد. سازمان برای انجام رسالت و مأموریت خود در راستای چشم انداز ترسیم شده برای آن، در چه وضعیتی قرار دارد؟ بدین منظور، لازم است پاسخهای معتبر و قابل اتکایی برای پرسشهای فرعی زیر به دست آورد: در محیط درونی سازمان برای تحقق رسالت و چشم انداز آن، چه تواناییها و قوتها (شایستگیهای برجسته و مزیتهای رقابتی) وجود دارد که سازمان میتواند به آنها تکیه کند؟ سازمان در محیط درونی خود با چه ناتوانیها، آسیب پذیری ها (ضعفها) یی مواجه است که مانع توفیق آن میشوند؟ در محیط بیرون سازمان ، چه فرصتهایی وجود دارد که برای تحقق رسالت و چشم انداز سازمان باید از آنها بهره گیری کرد؟ در محیط بیرونی چه تهدیدهایی وجود دارد که سازمان باید از آنها دوری ورزد؟ و یا برای برخورد با آنها لازم است چاره جویی کند؟ برای پاسخ به پرسشهای یاد شده، سه گام اساسی زیر برداشته میشود: یک. ارزیابی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر انجام رسالت و تحقق چشمانداز سازمان که در درون سیستم قابل شناسایی هستند (ضعفها و قوتها). دو. ارزیابی عوامل کلیدی و تأثیرگذار بر تحقق رسالت و چشمانداز سازمان که در محیط بیرونی آن وجود دارد (فرصتها و تهدیدها). سه. ارزیابی موقعیت و اقدام راهبردی. با توجه به دشواری و زمانبر بودن مطالعات محیطی و برای کاستن از هزینه های این مطالعات ابتدا عوامل محیطی (درونی و بیرونی) را بـه عوامل کلیدی و غیر کلیدی تقسیم نموده و عوامل کلیدی را نیز مطابق ماتریس شماره ۱ (جدول ۲-۱) که ماتریس نوع شناسی محیط نیز نامیده میشود مورد شناسایی قرار میدهند: پـس از انجام بررسیهای نوع شناسی محیط و تعیین عوامل تأثیرگذار درونی و بیرونی موجود در محیط که بر عملکرد سازمان تأثیر کلیدی دارند، باید با انجام مطالعات دقیق و کافی به گردآوری اطلاعات معتبر پیرامون عوامل یاد شده پرداخت. در این جا به توضیح مختصر این مطالعات اشاره میشود: الف. مطالعات محیط درون سازمانی هر سازمانی، مجموعه ای از منابع با ارزش، شامل داراییهای پایه، قابلیتها، شایستگیها، فرآیندهای فعالیت خود به تولید کالا یا خدمات میپردازد. از نگاه سیستمی ، این منابع شامل چهار بعد میشود: درون دادها[۲۳]،فرآیندها[۲۴]، بروندادها[۲۵]، و بازخوردها[۲۶]. بنابراین، در مطالعه محیط درونی سازمان، مطالعه این ابعاد چهارگانه در سطح کلان سازمان و بخشهای اصلی آن ضروری است. بر این اساس، برخی از مهمترین زمینه های شرایط درون سازمانی که میتوانند حاوی نقاط قوت یا ضعف باشند عبارتند از: رسالت، مأموریت، چشم انداز و اهداف تعیین شده ساختار سازمانی و ویژگیهای آن ساختار منابع انسانی سازمان و نظام مدیریت منابع انسانی (جذب، گزینش، سازماندهی و بهکارگیری، آموزش و بهسازی، نظام نگهداری و جبران خدمت و…) فرایند مدیریت و رهبری سازمان (برنامه ریزی، سازماندهی، انگیزش و رهبری، نظارت و کنترل و…) فرهنگ سازمانی و ضریب همپوشانی فرهنگ مطلوب با فرهنگ موجود سازمان. سـرمـایـه اجـتـمـاعـی سـازمـان[۲۷] شـامـل کـمـیـت ، کـیـفـیـت سـطـح و عـمـق تعاملها و ارتباطات طولی و عرضی واحدهای وظیفه ای و بخشهای اصلی سازمان . نـظـام مـدیـریت دانش و اطلاعات سازمان (سیستمهای گردآوری و پردازش اطلاعات اجزای سازمان ). پراکنش جغرافیایی و موضوعی و… واحدها، خدمات و فعالیتها منابع مالی و نظام تخصیص و جذب آن برای مطالعه و شناخت عوامل کلیدی و درونی سازمانها میتوان از روشهای متنوعی سود جست. برخی از این روشها به شرح زیر است : الف ـ مطالعه روندها و رخدادهای اصلی در پیشینه سازمان و مقایسه عملکرد فعلی با گذشته . ب ـ استفاده از روش مقایسه سازمان با رقبا و حریفان اصلی[۲۸] ج ـ نظرخواهی از ذینفعان استراتژیک ـ به ویژه ـ دریافتکنندگان کالا یا خدمات سازمان (مشتریان ، مخاطبان و…) د ـ مقایسه وضع موجود سازمان با عوامل کلیدی موفقیت (ابراز شده در نظریات و تئوریهای علمی و یا دیدگاههای صاحب نظران و متخصصان مربوط) ب . مطالعات محیط بیرونی سازمان : چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، محیط بیرونی سازمان، دربردارنده مجموعه ای از عوامل است که بر رسالت و اهداف سازمان تأثیر میگذارند و از عملکرد سازمان نیز کم و بیش تأثیر میپذیرند، ولی سازمان کنترل چندانی بر آنها ندارد. به همین دلیل، هدف اصلی از مطالعات محیط بیرونی، شناخت بهتر محیط و عوامل کلیدی موجود در آن است تا بتوان فرصتها و تهدیدهای مربوط به سازمان و چگونگی بهره گیری از فرصتها و پرهیز از تهدیدها را ترسیم نمود. مراد از فرصتها، وجود زمینه های مساعد برای سرمایه گذاری و فعالیت سازمان است که از این طریق میتواند با بهره گیری از تواناییهای خود تحقق رسالت و اهداف خود را مـیسر سازد و یا با بهره گرفتن از این فرصتها ضعفها، ناتوانیها و آسیبپذیریهای خود را کاهش داده یا جبران نماید. همچنین منظور از تهدیدها نیز، برآیند وضعیت نامساعد و نامطلوبی است که برخلاف اهداف، ارزشها، اصول و منافع سازمان عمل نموده و خارج از کنترل سازمان هستند و لذا احتمال ایجاد آشفتگی و اختلال در روند فعالیتهای سازمان و به تبع آن، مواجه ساختن اهداف و ارزشهای اساسی سازمان، با خطر از سوی این عوامل وجود دارد. با شناخت بهتر این عوامل کلیدی نیز امکان شناسایی رهیافتهای مناسب برای مقابله با تهدیدها و یا پرهیز از موقعیتهای تهدیدآمیز برای سازمان به وجود میآید. ۲-۱-۳۹-محیط نزدیک (تعاملی ) و محیط زمینهای (کلان ـ دور):
فرم در حال بارگذاری ...