وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پژوهش های انجام شده با موضوع نگاشت وظایف یک برنامه کاربردی بی‌درنگ سخت بر روی شبکه ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

برخی از این وظایف با هم در ارتباط هستند. هر ارتباط با شش مشخصه نشان داده می­ شود که عبارتند از:
: این مشخصه شماره مربوط به وظیفه­ی مبدا ارتباط مورد نظر را نشان می­دهد.
: این مشخصه شماره مربوط به وظیفه­ی مقصد ارتباط مورد نظر را نشان می­دهد.
: مهلت اتمام ارتباط می­باشد که بیانگر آن است که همه بسته­های متعلق به این ارتباط باید در طول یک حد تاخیر مشخصی حتی در بدترین موقعیت­ها، از مسیریاب مبدا به مسیریاب مقصد تحویل داده شوند.
: فاصله زمانی بین آزاد شدن بسته­های متوالی یک ارتباط را دوره آن ارتباط می­گویند. این معیار ثابت است و برای هر ارتباط با نشان داده می­ شود.
دانلود پروژه
: این معیار مقدار داده­ای که باید در یک ارتباط منتقل شود را نشان می­دهد. این مشخصه می‌تواند براساس تعداد بیت هر بسته یا تعداد فلیت­ها باشد.
: این معیار اولویت هر ارتباط را نشان می­دهد که در این جا هر ارتباط یک اولویت یکتا دارد و می­باشد. عدد ۱ بالاترین اولویت را نشان می­دهد و هر چه عدد بزرگتر می­ شود اولویت کمتر می­ شود.
هنگامی که این ارتباطات بر روی معماری شبکه بر تراشه نگاشت شوند به آن­ها جریان­های ترافیکی گفته می­ شود که در واقع جریانی از بسته­ها می­باشد که مسیر یکسانی را از وظیفه مبدا تا وظیفه مقصد طی می­ کنند و در طول مسیر به میزان سرویس یکسانی نیاز دارند. بنابراین تنها تفاوت یک جریان ترافیکی با ارتباط متناظرش آن است که جریان ترافیکی شامل مسیری از وظیفه مبدا به وظیفه مقصد می­باشد. از این رو هر جریان ترافیکی علاوه بر همان مشخصه­های مربوط به ارتباط متناظرش دو ویژگی دیگر نیز دارد که عبارتند از:
: این معیار بیشترین تاخیر شبکه برای جریان ترافیکی مورد نظر با در نظر گرفتن هیچ‌گونه تداخلی می‌باشد که در بخش ۴-۳-۳ بیشتر در مورد آن توضیح داده خواهد شد.
: میزان تاخیر آزاد شدن است که این معیار برای یک جریان ترافیکی بیانگر بیشترین انحراف بسته­های متوالی آزاد شده از دوره تناوب­شان است. اگر یک بسته از جریان ترافیکی در زمان a ایجاد شود آنگاه آن بسته برای انتقال در زمان a+ ، آزاد خواهد شد و دارای مهلت اتمام، a+ است.
طبق [۴۹] مدل کاربرد هم­چنین دارای فرضیات زیر می­باشد:
چون در پایان اجرای وظیفه مبدا، ارتباط با فرستادن بسته­های اطلاعاتی شروع می­ شود بنابراین مهلت اتمام و دوره ارتباط برابر با مهلت اتمام و دوره­ وظیفه مبدا می­باشد.
مهلت اتمام یک وظیفه یا یک ارتباط کوچک­تر یا مساوی با دوره تناوب آن می­باشد .
اولویت هر جریان ترافیکی وابسته به اولویت وظیفه مبدا آن جریان می­باشد به عبارتی اگر وظیفه i اولویت بالاتر از وظیفه j داشته باشد، جریان ترافیکی که از وظیفه i شروع می­ شود اولویت بالاتری نسبت به جریان ترافیکی که از وظیفه j شروع می­ شود، دارد.
بدترین زمان اجرا یا همان برای هر وظیفه بستگی به نوع هسته پردازشی که وظیفه مورد نظر بر روی آن اجرا می­ شود، دارد.
همه وظایف در یک زمان آزاد می­شوند. به این زمان لحظه بحرانی[۱۴۰] گفته می­ شود. طبق تعریف ارائه شده در [۴۸] لحظه بحرانی زمانی است که یک وظیفه هم­زمان با درخواست­های همه وظایف با اولویت بالاتر، درخواست می­دهد. در واقع این فرض به خاطر آن است که بتوان تحلیل­های مربوط به بدترین تاخیر شبکه بسته را انجام داد زیرا بدترین تاخیر شبکه بسته[۱۴۱] زمانی اتفاق می­افتد که بسته جریان ترافیکی موردنظر هم زمان با همه بسته­های جریان­های ترافیکی اولویت بالاتر آزاد شود.
فرض می­ شود که جریان­های ترافیکی توسط یک سیاست تخصیص اولویت ممکن اولویت بندی شده ­اند. سیاست تخصیص اولویت می ­تواند براساس روش­های متفاوتی باشد مثلا در [۱۲] از روش نرخ یکنواخت[۱۴۲] استفاده شده است که براساس این روش، برای دو وظیفه یا جریان ترافیکی L و M اگر period(L) > period(M) باشد آنگاه priority(L) < priority(M) خواهد بود. بحث تخصیص اولویت در این‌جا مطرح نشده است
وظایف و جریان­های ترافیکی مستقل از یکدیگر هستند و هیچ­گونه وابستگی داده بین آن­ها وجود ندارد.
مدل معماری شبکه بر تراشه
معماری شبکه بر تراشه که در این‌جا در نظر گرفته شده است دارای هسته­های پردازشی ناهمگن است یعنی عناصر پردازشی متفاوت می­باشند زیرا سیستم ناهمگن علی رغم این­که انعطاف­پذیری و قابلیت استفاده مجدد کمتری نسبت به حالت همگن دارد اما دارای کارایی بهتر و مصرف توان کم­تری می­باشد [۱۱].
با توجه به ساختار ساده و قابلیت پیاده­سازی آسان هم­بندی توری، این نوع از هم­بندی برای شبکه بر تراشه در نظرگرفته شده است. متناسب با هم­بندی توری، در این­جا از الگوریتم مسیریابی قطعی xy استفاده شده است که مطابق با این الگوریتم بسته­های متعلق به یک جریان ترافیکی همیشه یک مسیر یکسان کمینه را بین مبدا تا مقصد طی می­ کنند که این مسیر در زمان طراحی مشخص شده است.
در حال حاضر روش راه­گزینی خزشی در بسیاری از پیاده­سازی­های شبکه روی تراشه مانند Æthereal و HERMES استفاده می­ شود اما راه­گزینی خزشی به خودی خود در برابر رقابت در شبکه آسیب­پذیر است و اثرات آن قابل پیش ­بینی نیست [۷۵]. بنابراین از راه­گزینی خزشی مبتنی بر اولویت استفاده می­ شود. در واقع در روش راه­گزینی خزشی معمول، فلیت­های داده در مسیریاب­ها براساس سیاست­های اول ورود-اول سرویس[۱۴۳] یا نوبت گردشی[۱۴۴] به درگاه خروجی دسترسی پیدا می­ کنند اما این سیاست­ها به دلیل عادلانه بودن[۱۴۵] و میانگین کارایی نسبتاً خوب، برای حالت­هایی غیر از بی­درنگ بودن مناسب است اما در این­جا که ارتباطات به صورت بی­درنگ می­باشد شبکه باید تضمین کند که هر بسته بی­درنگ محدودیت­های زمانی­اش را رعایت کند [۷۵]. بنابراین در این مسئله از سیاست داوری براساس اولویت[۱۴۶] در مسیریاب­های شبکه استفاده می­ شود. مسیریاب­ها برای استفاده از این سیاست، دارای کانال­های مجازی می­باشند و همان­طور که در شکل ۴-۲ نشان داده شده است، به تعداد سطوح اولویت در هر درگاه خروجی کانال مجازی وجود دارد. در واقع همانند جریان­های ترافیکی که دارای اولویت می­باشند، به کانال­های مجازی نیز اولویت تخصیص داده می­ شود و هر کانال مجازی اولویت مربوط به خودش را دارد[۴۸]. بنابراین یک بسته با اولویت i تنها به کانال مجازی با اولویت i دسترسی دارد.
با توجه به شکل ۴-۲ در هر لحظه داور[۱۴۷] فلیت­هایی که متقاضی یک پیوند خروجی مشترک هستند، متناسب با اولویت­شان به سمت درگاه خروجی هدایت می­ کند. هم­چنین برای اطمینان از فضای میان­گیر کافی برای نگهداری داده­ای که به مسیریاب بعدی فرستاده می­ شود، از سیگنال­های Credit استفاده می­ شود. اگر بسته با اولویت بالاتر به دلیل آن­که در جای دیگری در شبکه بلاک شده است نتواند داده بفرستد، بسته با اولویت بالاتر بعدی به پیوند خروجی دسترسی پیدا می­ کند. بنابراین زمان سرویس­ مجاز برای یک جریان ترافیکی، برابر تمامی زمان­هایی است که هیچ جریان ترافیکی با اولویت بالاتر برای همان پیوند مشترک رقابت نکند[۶۶].
شکل ‏۴‑۲- درگاه خروجی مسیریاب در داوری براساس اولویت[۴۸]
مدل تحلیلی بررسی قابلیت زمانبندی
برای بررسی قابلیت زمان­بندی وظایف و ارتباطات بین آن­ها از دو مدل تحلیلی استفاده شده است. یک مدل برای بررسی زمان پاسخ وظایف و مدلی دیگر برای محاسبه بدترین تاخیر شبکه بسته­های یک جریان ترافیکی می­­باشد.
مدل تحلیلی بررسی زمان پاسخ وظایف:
در این­جا فرض شده است که هر هسته پردازشی می ­تواند چندین وظیفه را اجرا کند. در واقع هر هسته برای انجام زمان­بندی وظایف، دارای صف­های اولویت­دار می­باشد و از داوری انحصاری اولویتی[۱۴۸] استفاده می­ کند. به عبارتی وظیفه با اولویت بالاتر برای اجرا شدن توسط هسته مربوطه نسبت به وظایف اولویت پایین­تر حق تقدم دارد. بنابراین برای بررسی زمان­بندی دقیق وظایف بر روی یک هسته، از مدل تحلیلی ارائه شده در [۱۲] جهت محاسبه بدترین زمان پاسخ وظایف استفاده شده است که در این مدل زمان­بندی انحصاری با اولویت­های ثابت به کار برده شده است.
‏۴‑۱
در این مدل با توجه به معادله ۴-۱، بدترین زمان پاسخ وظیفه با نشان داده می­ شود که این معیار برابر است با فاصله زمانی بین آزاد شدن وظیفه تا هنگامی که با در نظر گرفتن تداخل ناشی از وظایف اولویت بالاتر وظیفه مورد نظر اجرایش تمام شود. تابع نشان­دهنده تمام وظایف با اولویت بالاتر از وظیفه i می­باشد که همه این وظایف بر روی یک هسته یکسان اجرا می­شوند. وظیفه i درصورتی قابلیت زمان­بندی بر روی هسته مورد نظر را دارد که باشد. همان طور که در معادله فوق ملاحظه می­ شود، متغیر در دو طرف معادله مشاهده می­ شود بنابراین برای حل آن از یک روش تکرار شونده استفاده می­ شود. در این روش ­ بیانگر مقدار در تکرار nام و می­باشد. این تکرار تا هنگامی که شرط برقرار گردد،ادامه می­یابد. لازم به ذکر است که در تکرارهای این معادله اگر شود، تکرارها متوقف می­ شود و به مفهوم آن است که وظیفه مورد نظر بر روی آن هسته قابل زمان­بندی نمی ­باشد.
مدل تحلیلی محاسبه بدترین تاخیر شبکه یک جریان ترافیکی:
هر جریان ترافیکی دارای یک تاخیر شبکه پایه­ای بیشینه[۱۴۹] می­باشد که با نشان داده می­ شود و برابر با مدت زمان لازم برای رسیدن بسته­های­ یک جریان ترافیکی به مقصدشان، بدون حضور هیچ گونه رقابتی می­باشد. این تاخیر با بهره گرفتن از مسافت مسیریابی بین مبدا و مقصد، اندازه بسته، پهنای باند پیوند و … مشخص می­ شود. برای محاسبه تاخیر شبکه پایه­ای بیشینه با توجه به [۷۵] از معادله ۴-۲ استفاده می­ شود.
‏۴‑۲
در این رابطه H مشخص­کننده­ تعداد گام­های مسیر بین گره مبدا و مقصد می­باشد. . لازم به ذکر است که تعداد گام­های مسیر در واقع همان تعداد پیوند­های طی شده مسیر می­باشد. پارامتر بیانگر تاخیر لازم برای عبور از یک پیوند و تاخیر مورد نیاز برای پردازش در هر مسیریاب است. در این رابطه پهنای باند پیوند است که اگر در فرضیات مسئله برابر با تعداد بیت­های بسته باشد، عبارت نشان دهنده تعداد فلیت­های بسته می­باشد. بنابراین دو عبارت اول بیانگر مدت زمان لازم برای عبور فلیت سرآیند از مسیریاب مبدا تا مسیریاب مقصد و عبارت آخر بیانگر زمان مورد نیاز برای عبور سایر فلیت­های بسته از مسیر فعلی ایجاد شده می­باشد. در این­جا بیشینه حالت تاخیر شبکه پایه در نظر گرفته شده است زیرا اگر یک جریان ترافیکی بی­درنگ، تحت این حالت بیشینه، مهلت اتمام­اش را رعایت کند آنگاه آن جریان ترافیکی حتما برای هر تاخیر شبکه پایه­ دیگری نیز مهلت اتمام­اش را رعایت می­ کند. لازم به ذکر است که در این حالت محاسبه تاخیر شبکه، رقابت­ها در نظر گرفته نشده است و طبیعتا در نظر گرفتن آن‌ها موجب افزایش تاخیر شبکه می­شوند. بنابراین برای مشخص کردن حد بالای تاخیر شبکه برای یک جریان ترافیکی بی­درنگ، لازم است که علاوه بر تاخیر شبکه پایه­ای بیشینه، تداخل­های ناشی از رقابت­ها نیز در نظر گرفته شوند.
مهم­ترین عامل موثر در تعیین حد بالای تاخیر در شبکه تداخل­ها می­باشند. با توجه به سیاست داوری بر اساس اولویت، تنها جریان­های ترافیکی که دارای اولویت بالاتری نسبت به جریان ترافیکی فعلی هستند موجب تداخل می­شوند. در [۴۸] دو نوع تداخل برای بررسی ارتباط بین جریان­های ترافیکی معرفی شده است : تداخل مستقیم[۱۵۰] و تداخل غیر مستقیم[۱۵۱] که برای جریان ترافیکی ، با مجموعه­های و نشان داده می­شوند. در حالت تداخل مستقیم جریان با اولویت بالاتر حداقل یک پیوند مشترک با جریان مورد بررسی دارد. بنابراین این جریان­های اولویت بالاتر یک رقابت مستقیمی را به جریان فعلی تحمیل می­ کنند. شامل همه جریان­های ترافیکی است که شرایط زیر را داشته باشند :
در حالت تداخل غیرمستقیم، دو جریان ترافیکی هیچ پیوند فیزیکی مشترکی ندارند اما یک سری جریان­هایی بین این دو جریان ترافیکی وجود دارد. بنابراین شامل جریان­های ترافیکی اولویت بالاتری می­باشد که هیچ پیوند مشترکی با ندارند اما حداقل یک پیوند مشترک با یک جریان ترافیکی در دارد.
برای هر جریان ترافیکی مجموعه Si شامل همه جریان­های ترافیکی با تداخل مستقیم یا غیرمستقیم است و به عبارتی Si=+. در مثال شکل ۴-۳ جریان­های ترافیکی اولویت­ بندی شده از اولویت بالا به پایین عبارتند از ، ، و . جریان­های و هیچ پیوند مشترکی با جریان اولویت بالاتر ندارند و بنابراین هیچ تداخل مستقیم و غیرمستقیمی ندارند .
جریان ترافیکی با و رقابت می­ کند و و . جریان ترافیکی به طور مستقیم با و رقابت می­ کند و به طور غیرمستقیم با تداخل دارد. بنابراین و و . لازم به ذکر است که اگر یک جریان ترافیکی با جریان ترافیکی مورد بررسی هم رقابت مستقیم و هم رقابت غیرمستقیم داشته باشد، آنگاه این­گونه در نظر گرفته می­ شود که این جریان ترافیکی تنها رقابت مستقیم ایجاد می­ کند.
حال برای ارزیابی همه تداخل­های رقابتی اعمال شده توسط جریان­های ترافیکی اولویت بالاتر، در این­جا مفهوم بدترین تاخیر شبکه[۱۵۲] مطرح است. با توجه به [۴۸] بدترین تاخیر شبکه زمانی اتفاق می­افتد که بسته جریان ترافیکی موردنظر هم زمان با همه بسته­های جریان­های ترافیکی اولویت بالاتر با بیشترین نرخ آزادشدن­شان، آزاد شود.
شکل ‏۴‑۳- مثال تداخل مستقیم و غیرمستقیم جریان­های ترافیکی [۴۸]
برای محاسبه بدترین تاخیر شبکه یک جریان ترافیکی، علاوه بر تاخیر شبکه پایه­ای بیشینه، تداخل­های مستقیم و غیر مستقیم ناشی از جریان­های ترافیکی اولویت بالاتر نیز در نظر گرفته می­ شود. در واقع تاخیر شبکه یک بسته آزاد شده از جریان ترافیکی ، برابر است با :
‏۴‑۳
در این رابطه مجموع تداخل­های ناشی از فلوهای ترافیکی اولویت بالاتر است و همان تاخیر شبکه پایه­ای بیشینه می­باشد که یک معیار ثابت است و از قبل توسط تحلیل ایستا طبق معادله ۴-۲ مشخص شده است. پارامتر B نشان‌دهنده‌ی بیشترین زمان انسداد[۱۵۳] است که توسط هر جریان ترافیکی اولویت پایین­تر که اکنون انتقالش را شروع کرده است، ایجاد می­ شود. بیشترین انسداد زمانی اتفاق می­افتد که یک بسته با اولویت بالاتر درست بعد از اینکه یک بسته با اولویت پایین­تر سرویس­ خود را شروع کرده است، وارد شود. در روش زمانبندی انحصاری در سطح فلیت، یک بسته با اولویت بالاتر در هر درگاه خروجی هر مسیریاب ، حداکثر به اندازه زمان یک فلیت صبر می­ کند و سپس انتقالش را شروع می­ کند. بنابراین بیشترین زمان انسداد عبارت است از . پس از پیکربندی شبکه روی تراشه، اندازه فلیت و پهنای باند پیوند ثابت است. بنابراین زمان انسداد می ­تواند به عنوان یک معیار ثابت در نظر گرفته شود و در داخل گنجانده شود. حال معادله ۴-۳ برای تاخیر شبکه به صورت زیر خلاصه می­ شود.
‏۴‑۴
همان گونه که در [۴۸] اشاره شده است، تا زمان یعنی زمانی که بسته به طور کامل توسط گیرنده دریافت می­ شود، بیشترین تداخل مستقیم حاصل از جریان­های ترافیکی اولویت بالاتر موجود در و تداخل غیرمستقیم ناشی از جریان­های ترافیکی اولویت بالاتر موجود در برای یک بسته از عبارت است از :
‏۴‑۵
چون جریان ترافیکی بلافاصله بعد از اجرای وظیفه مبدا، ایجاد می­ شود بنابراین در این رابطه که بیانگر تاخیر آزاد شدن بسته­های جریان ترافیکی است برابر با زمان پاسخ وظیفه مبدا این جریان می­باشد . هم­چنین به دلیل در نظر گرفتن تداخل­های غیرمستقیم، بدترین تاخیر شبکه هنگامی که بسته یک جریان ترافیکی هم زمان با بسته­­های اولویت بالاترآزاد شود، اتفاق نمی­افتد بلکه هنگامی اتفاق می­افتد که بسته جریان مورد بررسی در همان زمانی که بسته­های اولویت بالاتر زمان انتظارشان تمام می­ شود و شروع به دریافت سرویس می­ کنند، آزاد شود. این انحراف ایجاد شده ناشی از تداخل جریان­های اولویت بالاتر بین آزاد شدن­های متوالی را تاخیر تداخل[۱۵۴] می­گویند که برای نمایش این معیار جریان ترافیکی از سمبل استفاده می­ شود. در واقع تاخیر تداخل یک جریان ترافیکی، بیشترین انحراف بین دو زمان متوالی شروع سرویس است که با محاسبه اختلاف بین بیشینه و کمینه مقدار زمان شروع سرویس بسته[۱۵۵] به دست می ­آید. زمانی که در یک دوره هیچ بسته اولویت بالاتری نیاید، کمترین زمان شروع سرویس بسته صفر است. بنابراین تاخیر تداخل جریان ترافیکی برابر است با بیشینه عدد زمان شروع سرویس که با بهره گرفتن از یک حد بالایی به صورت به دست می ­آید. لازم به ذکر است که همه جریان­های ترافیکی تاخیر تداخل ندارند و این تاخیر تنها هنگامی اتفاق می­افتد که جریان ترافیکی مورد بررسی ، تداخل غیرمستقیم دارد. به عبارتی وجود دارد اگر و فقط اگر .
با قرار دادن رابطه ۴-۵ در رابطه ۴-۴، بیشترین تاخیر شبکه برای بسته­های یک جریان ترافیکی ، برابر است با :
‏۴‑۶
همان طور که در رابطه فوق ملاحظه می­ شود، متغیر در هر دو طرف معادله ظاهر شده است. بنابراین برای حل آن از یک روش تکرار شونده استفاده می­ شود[۱۲]. در واقع مقدار متغیر در n+1 امین تکرار می­باشد. تکرار با شروع می­ شود و هنگامی خاتمه می­یابد که باشد. هم­چنین اگر گردد، این تکرار متوقف می­ شود که بیانگر این است که مهلت اتمام بسته‌ی جریان مورد بررسی رعایت نشده است.
مدل تحلیلی توان
در مدل پیشنهادی، به دلیل آن­که هسته­های پردازشی ناهمگن هستند، توان مصرفی ناشی از اجرای وظایف مختلف بر روی هر یک از این هسته­ها متفاوت است. بنابراین دو نوع اتلاف توان وجود دارد: ۱) اتلاف توان حاصل از اجرای وظایف بر روی هسته­های پردازشی مختلف. این مشخصه به صورت یک بردار از قبل برای هر وظیفه تعیین شده است . ۲) توان تلف شده برای انتقال بسته­های داده در سطح شبکه. برای تخمین این توان مصرفی از مدل ارائه شده در [۷۶] استفاده شده است. مطابق با این مدل، هر یک از اجزای شبکه شامل واسط شبکه، مسیریاب­ و پیوند برای انتقال یک بسته در طول یک مسیر مشخص، دارای اتلاف توان می­باشند. در [۷۶] فرض بر این است که اتلاف توان در مسیریاب برای انتقال یک فلیت سرآیند و سایر فلیت­ها متفاوت است اما در این­جا برای سادگی فرض شده است که اتلاف توان در مسیریاب برای انتقال یک فلیت سرآیند و سایر فلیت­ها مشابه است. معادله ۴-۷ توان مصرفی در هر یک از اجزای شبکه برای انتقال یک بسته را نشان می­دهد.
‏۴‑۷


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود پروژه های پژوهشی درباره مبانی نظارت بر ولی فقیه و مسؤولیت وی از منظر ...سنتز نانوکامپوزیت سیلیکا آئروژلنانو ذرات فریت کبالت و بررسی ویژگی های ... »
 
مداحی های محرم