وقتي صحبت از حجم توليد مقالات علمي مي شود، پاره اي از افراد توجه خود را به کيفيت مقالات توليد شده معطوف مي دارند. کيفيت مقالات به استنادها و کشورهاي همکاري کننده مربوط مي شود. گزارش رييس مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری حکایت از این دارد که در توليد 17150 مقاله توسط دانشگاه ها و مراکز تحقيقاتي و فناوري ايران، کشورهاي متعددي همکاري داشته اند. اين مقالات توسط استادان و اعضاي هيأت علمي بسياري از کشورهاي همکاري کننده نوشته شده است.
سهم ايالات متحده در اين مورد 748 مقاله است. سپس، کشورهاي کانادا، انگلستان، آلمان و استراليا به ترتيب با 360 رکورد، 316 رکورد، 300 رکورد و 257 رکورد در مرتبه هاي دوم تا پنجم قرار دارند. ساير کشورهاي همکاري کننده به ترتيب از رتبه 6 تا 10 عبارت است از: مالزي، ايتاليا، فرانسه، اسپانيا و کره جنوبي. در مرتبه هاي تا 15 کشورهاي ترکيه، چين، هلند، سويس و هندوستان قرار دارند. دکتر مهراد با نگاهي اجمالي به توان علمي کشورهاي ياد شده این چنين برداشت می کند که سطح مقالات توليد شده، بالاست و از کيفيت مناسبي، برخوردار مي باشند. کشورهاي ياد شده در بالا عموماً به استثناي ترکيه و مالزي از نظر علمي در گروه کشورهاي پيشرفته قرار دارند و همکاري اين کشورها با دانشمندان ايراني خود نشان دهنده توان علمي ايران و پژوهشگران ايراني است که علاقه مشترکي براي همکاريهاي علمي وجود دارد و نمود آن چاپ مقالات علمي در مجلات معتبر بين المللي است.
بعد از کشورهاي ياد شده مي توان نام ژاپن، سوئد، بلژيک، اتريش، برزيل، پرتغال، نيوزلند، روسيه، جمهوري چک، فنلاند و ده ها کشور ديگر را مشاهده کرده که در توليد مقالات علمي با دانشمندان ايران همکاري کرده اند .
در بين رشته هاي دانشگاهي سهم رشته ها از نظر توليد علم متفاوت است: علم مواد با 1030 مقاله از 17150 مقاله در رتبه نخست قرار دارد. سپس، شيمي (چند رشته اي)، مهندسي برق و الکترونيک، مهندسي شيمي و مکانيک با توليد 990 مقاله، 859 مقاله، 825 مقاله و 760 مقاله به ترتيب در جايگاه 2 تا 5 توليد علم ايران نشسته اند. رتبه رشته داروسازي و بيوتکنولوژي و ميکروبيولوژي کاربردي 9 و 10 مي باشدرييس مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری در پايان اظهار داشت: مقاله هايي که در مجلات معتبر بين المللي به چاپ رسيده از پشتيباني مالي و عمدتاً پژوهشي برخوردار بوده اند. در اين بين، 184 مقاله توسط دانشگاه تهران مورد حمايت مالي قرار گرفته است. سهم حمايتي دانشگاه علوم پزشکي تهران 125 مقاله است. دانشگاه شيراز، دانشگاه تربيت مدرس، دانشگاه فردوسي مشهد، پژوهشگاه دانش هاي بنيادي و دانشگاه علوم پزشکي شيراز به ترتيب از 100، 77، 72، 64 و 54 مقاله پژوهشي حاصل از پروژه هاي تحقيقاتي حمايت کرده اند. البته، موضوع حمايت مالي آن چيزي است که در مقالات به ثبت رسيده و ممکن است اين حمايت در تعدادي از مقالات ديگر درج نشده باشد که لازم است از سوي نويسندگان رعايت شود.( مهراد، شهریور91)
اما در مقاله ای با عنوان” رشد علمی یا رشد تعداد مقالات علمی “ نقدی به این مو ضوع شده است.و به مشکلات مهمی در نظام آموزشی وبه تبع آن مشکلات عدیده اقتصادی وصنعتی که با آن دست به گریبان هستیم ،اشاره شده است.
طبق آمار ارائه شده توسط مجله «نیچر»، ایران در سال 2011 با رشد 20 درصد در تعداد مقالات علمی، پرشتابترین کشور جهان در این زمینه بوده است.چنین آماری اگرچه خوشحالکننده به نظر میرسد، اما با بسیاری از ضعفها و نشانههای هشدار در فضای علمی اقتصادی ایران سازگار نیست. نفوذ روزافزون مهاجرت در میان نخبگان و تحصیلکردگان، امکانات ناکافی در دانشگاهها و نیز بیکاری دانشآموختگان دانشگاهی، از جمله قرائن متضاد با واقعیت فوق است. شاید با موشکافی و بررسی بیشتر درباره جایگاه پیشرفت علمی ایران بتوان برای این ناهمگونی توضیح قانعکنندهای یافت.
بهتر است قبل از هر چیز، ارتباط بین شاخص تعداد مقالات علمی و جایگاه اقتصادی ایران را بررسی کنیم. در آمار ارائهشده درباره جایگاه علمی براساس تعداد مقالات علمی، پنج کشور ایالات متحده، چین، بریتانیا، ژاپن و آلمان به ترتیب در رتبههای اول تا پنجم قرار گرفتهاند. بدیهی است که تمام این کشورها جزو اقتصادهای پویا و قدرتمند جهان هستند. اما نکته قابل توجه این است که زمانی میتوان بر اساس جایگاه علمی یک کشور حکم به پیشرفت اقتصادی آن داد که بین دانشگاه به عنوان موتور تولید دانش و صنعت به عنوان چرخهای اقتصادی، ارتباط معقولی وجود داشته باشد. به بیان دیگر وجود یک چرخه «مدیریت دانش» است که موجب میشود، تحقیقات و پژوهشهای انجام گرفته وارد سیر «تجاریسازی» و تولید ثروت گردند و بالعکس، مسائل و مشکلات صنعتی یک کشور در دانشگاهها حل شوند.متاسفانه چنین چرخهای در ایران معیوب بوده و رابطهای ارگانیک میان دانشگاه و صنعت برقرار نیست. به همین دلیل، موضوع اکثر مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده توسط دانشجویان ایرانی، مسائل مورد علاقه در فضای آکادمیک کشورهای پیشرفته است و با سطح نیازها و مشکلات صنایع ایران همخوانی ندارد. در این شرایط عملا تلاش پژوهشگران ایرانی منجر به روان شدن حرکت چرخهای صنعت در کشورهای توسعه یافته میشود.فراتر از این، باید پرسید آیا شاخص تعداد مقالات و اسناد علمی یک کشور به تنهایی دال بر رشد علمی است؟ (شهرابی فراهانی،4 اسفند 1391)
5-1-1-4 رشدکمی وکیفی مقالات علمی
تعداد مقالات علمی، شاخصی است که حاکی از رشد کمی پژوهش و تحقیقات در فضای دانشگاهی است. برای به دست آوردن تصویری جامع از توان علمی یک کشور، باید کیفیت پژوهش را هم مورد توجه قرار داد. به این منظور، میتوان شاخص تعداد ارجاعات سایر مقالات پژوهشی به تعداد مشخصی از مقالات علمی را نشاندهنده محتوای پژوهشی موجود در آنها دانست.
متا سفانه در سالهای اخیر برخلاف تعداد مقالات، ارجاع به آنها کاهش یافته است. این کاهش بیانگر کاهش کیفیت محتوایی مقالات است. به عبارت دیگر مقالات ایرانیان، از نظر علمی آن قدر با ارزش و غنی نبودهاند که به عنوان مبنا و مرجعی در کارهای پژوهشی دیگر واقع شوند. این نتیجهگیری با افزایش سریع تعداد دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی و عدم افزایش امکانات دانشگاهی در سالهای اخیر، کاملا همخوان است. به این ترتیب تعداد دانشجویان بیشتر همراه با امکانات تحقیقاتی ثابت، منجر به تعداد مقالات بیشتر با کیفیت علمی کمتر شده است.
با توضیحات فوق باید گفت در شرایطی که در ایران بسترهای لازم برای همبستگی رشد علمی و اقتصادی وجود ندارد، شاخص «تعداد مقالات علمی»، برای اثبات رشد اقتصادی و علمی ایران کافی نیست. گذشته از این با وجود افزایش تعداد مقالات علمی، کیفیت محتوایی این پژوهشها که معیار مهمی در رشد علمی به حساب میآید، کاهش یافته است. به این ترتیب شاید اکنون دیگر با شنیدن ادعای پیشرفت اقتصادی و علمی ایران بر اساس شاخصهایی از این دست باید نگران هم شد. چرا که چنین ادعاهایی ناشی از سادهانگاری متولیان علمی کشور و نادیده گرفتن شرایطی است که حاصلی جز توسعه نامتوازن و شکننده در ایران نخواهد داشت. .( شهرابی فراهانی، ،4اردیبهشت1391)
6-1-1 جایگاه متزلزل علوم انسانی
همانطور که اشاره شد، طبق آمار منتشر شده در مجله «نیچر» که به رصد اسناد چاپ شده در مقالات معتبر بینالمللی پرداخته، ایران در میان 40 کشور جهان از نظر «پیشرفت علمی» در جایگاه اول قرار گرفته است. منظور از «پیشرفت علمی» در این رتبهبندی، درصد افزایش تعداد اسناد علمی نسبت به سال قبل است که ایران با رشد 20 درصد بیشترین شتاب در تولید علم را در دنیا داشته است. همچنین با بررسی تفکیکشده رشتههای مختلف در این آمار، ایران در بین رشتههای مهندسی شیمی، مهندسی مکانیک، مهندسی الکترونیک، روانشناسی، علوم اجتماعی و فلسفه به ترتیب دارای رتبههای 22، 23، 29، 41، 43 و 45 است. با نگاهی به این آمار میتوان دریافت که ایران در رشتههای فنی دارای وضعیت بهتری است و در رشتههای علوم انسانی جایگاه خوبی ندارد. چنین واقعیتی را چگونه میتوان توضیح داد؟ چرا جایگاه علمی ایران بین علوم انسانی و علوم فنی این قدر متفاوت است؟
شاید مهمترین عامل در عقب افتادگی علوم انسانی در ایران، عدم اعتقاد دولت به ارزشمندی این علوم و بیتوجهی به آن است. از اولین سالهای تصمیم دولتمردان به ارتقای اقتصاد ایران تا همین سالهای اخیر، راهکار دولت برای توسعه اقتصادی، گسترش صنایع و سرمایهگذاری در بخش صنعتی کشور بوده است.
براساس این نگاه، هر چه تعداد کارخانهها بیشتر باشد، یعنی صنعت قویتر است و هر چه صنعت تولید بیشتری داشته باشد، اقتصاد ایران شکوفاتر خواهد شد. به این ترتیب از ابتدای تاسیس دانشگاه، رتبههای برتر کنکور سراسری به سمت رشتههای مهندسی و فنی سوق داده شدهاند و افرادی به تحصیل در رشتههای علوم انسانی پرداختهاند که ناتوان از ادامه تحصیل در رشتههای دیگر بودهاند. طبیعی است در چنین شرایطی نیروی انسانی کارآمد و مولد در زمینههای علوم اجتماعی و انسانی تربیت نشده باشد و رشد چندانی در این علوم حاصل نشود.
توضیح دیگری که میتوان ارائه داد، مربوط به تفاوت مبادی و موضوعات مورد بررسی میان علوم انسانی و علوم فنی است. علوم فنی دارای موضوعاتی عینی و جهانشمول هستند. یک اتومبیل، یک برج تقطیر یا یک فضاپیما در کارکرد خود از اصول مشترکی پیروی میکنند که در همه جای دنیا یکسان است. بر اساس همین تشابه میتوان خودرویی را که در آلمان تولید شده به خیابانهای تهران آورد و مورد استفاده قرار داد. علوم انسانی اما،چند وجهی بوده و پیچیدگی بیشتری دارند.
موضوع این علوم، ساخت فکری، روانی و رفتاری انسان به صورت فردی و جمعی است. انسانی که در زمان و مکان خودش معنا پیدا میکند. چنین خصوصیتی باعث شده است علوم انسانی وقتی کارآیی و ثمربخشی داشته باشد که اولا در مقام تئوری بومی شده باشد و ثانیا در مقام عمل دانشمندانش به روشها و شیوههای تحقیق در آن مسلط باشند. این تفاوتهای تئوریک و عملی، در فضای ایران که از نظر علمی هنوز در مرحله ترجمه قرار دارد و تئوریپردازی در آن چندان پرمایه نیست، منجر به رشد و اقبال بیشتر به علوم فنی نسبت به علوم انسانی شده است.به نظر میرسد علوم انسانی برای رسیدن به جایگاه شایسته خود، راه درازی در پیش دارد. از یک طرف باید سیاستگذاران به ارزش و نقش این علوم در توسعه و پیشرفت اقتصادی پی ببرند و آن را در صدر توجه خود قرار دهند. از طرف دیگر باید دانشگاهیان با عبور از مرحله ترجمه و پرورش تواناییهای خود به مرحله نقد علوم انسانی روز وارد شوند تا زمینه برای تاسیس مبانی بومی این علوم و کاربردهای موثر آن در جامعه، فرهنگ و اقتصاد ایران نمایان شود. در این صورت است که میتوان به توسعه پایدار و متوازن ایران امیدوار بود.(شهرابی فراهانی،4 اردیبهشت 1391)
7-1-1-4 توان نظامی ایران
نیروهای مسلح ایران از چهار نهاد جداگانه ارتش ، سپاه ، نیروی انتظامی و قرارگاه پدافند هوایی ارتش شده است .
این نیروها زیر نظر ستاد کل نیروهای مسلح تحت فرماندهی مقام رهبری قرار دارند. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 ، ایران بعد از اسرائیل به عنوان تنها دارنده سلاح هسته ای ، قدرت مند ترین توان نظامی خاور میانه بود ، اما در سالهای بعد به دلیل تیرگی روابط با غرب و جنگ هشت ساله با عراق ، بخش عمده ای از توان نظامی ایران کاسته شد . در سالهای پس از جنگ ایران با بهره گرفتن از تکنولوژی دیگرکشورها اقدام به ساخت انواع تانک، نفر بر، موشک،هواپیما،بالگرد؛کرد. درمحصولات نظامی ایران به ترتیب تکنورژی روسیه ، چین ، آمریکا ، آلمان ، فرانسه ، سوئد ، برزیل ، بریتانیا ، سوئیس و کره شمالی و اسرائیل به چشم میخورد . صنعت نظامی ایران در سالهای اخیر محصولاتی همچون تفنگ خیبر ، مسسل سنگین دوشکا ، تانک تی 72 و سفیر ، توپ رعد ، راکت صاعقه و موشک های صمید ، فجر ، عقاب ، شاهین ، نازعه ، زلزال و فاتح را به عنوان جنگ افزار های بومی معرفی کرده است. در مانور “مدافعان آسمان ولایت ۴" در مناطقی از مرکز، شرق، جنوب و جنوب شرقی ایران که برگزارشد، آمادگی و اقدام به موقع سیستم دفاعی در مدت زمان کوتاه ، جابجایی سریع و پرواز همزمان انواع جتهای جنگنده و انهدام هواپیماهای بدون سر نشین ،اهداف اصلی تمرین نظامی ارتش ، سپاه و بسیج بود. ، در این تمرینها محصولات نظامی ساخت ایران ازجمله موشک زمین به هوای برد متوسط هاگ ، سامانه توپخانه ای اسکای گارد ، موشک شلمچه ، متعلق به سامانه مرصاد و سامانه S200 مورد آزمایش قرار گرفته و دو پهباد ایرانی ، از نوع کردار و جت را نیز تو سط این موشک ها منهدم شده است. این موشک ها قادرند هدف هایی فراتر از پهباد ها را منهدم کنند.
جمهوری اسلامی ایران با ۵۲۳ هزار نفر شامل اعضای ارتش و افراد “سپاه پاسداران” از نظر عددی دارنده پرشمارترین ارتش منطقه است.. به علاوه ایران میتواند در صورت لزوم تا یک میلیون بسیجی را برای رزم آماده کند. .
نیروی زمینی ایران دارای ۳۵۰ هزار سرباز است و بیش از ۱۶۰۰ تانک و زرهپوش در اختیار دارد. در نیروی دریایی ایران ۱۸ هزار ملوان خدمت میکنند. در نیروی هوایی ایران ۳۰ هزار سرباز خدمت میکنند که ۱۲ هزار نفر از آنها عضو یگانهای پدافند هوایی هستند
از ۳۳۰ هواپیمای جنگی ایران، حدود ۷۰ فروند جنگندههای روسی هستند و ۱۸۰ فروند به خریدهای پیشین انقلاب از ایالات متحده برمیگردند .
ایران در سالهای گذشته سیستم موشکی خود را توسعه داده است. بر پایه تکنولوژی موشکهای اسکود که ایران عمدتا از کره شمالی دریافت کرده، این کشور توانسته تا ۶۰۰ فروند موشک میانبرد “شهاب ۱” و “شهاب ۲” تولید کند که برد آنها به چند صد کیلومتر میرسد .
به علاوه ایران حدود ۵۰ فروند موشک “شهاب ۳” در اختیار دارد که گفته میشود برد آنها به ۲۰۰۰ کیلومتر، یعنی تا خاک اسرائیل میرسد.
نیروهای مسلح ایران برای دفاع از زرادخانه استراتژیک و همچنین تأسیسات اتمی خود، حدود ۳۰ موشک مدرن پدافند هوایی از روسیه دریافت کرده است.
ایران همچنین در دهه گذشته چند زیردریایی از روسیه دریافت کرده است.
سپاه پاسداران و ارتش ایران در سالهای گذشته پیوسته ادوات و تجهیزات نظامی جدیدی را به نمایش گذاشتهاند که به گفته کارشناسان بخشی از آنها کپیپردازی از نمونههای خارجی هستند و در مورد کیفیت و کارآیی آنها ابهام و سؤالهای زیادی مطرح است.(تابناک،19آبان1390)
8-1-1-4 ارزیابی پنتاگون از توان نظامی ایران در خلیج فارس به روایت واشنگتن پست
جابی واریک خبرنگار امور ایران واشنگتن پست نوشت: «ایران در حال تقویت توان نظامی خود در خلیج فارس است تا بتواند حمله احتمالی آمریکا را تلافی کند».
واریک ادامه داد: «کارشناسان آمریکایی و خاورمیانه اعلام کردند ایران به سرعت در حال تقویت توانمندی نظامی خود برای حمله به کشتی های جنگی آمریکا در خلیج فارس است. به گفته این کارشناسان ایران توانسته است زرادخانه موشک های ضدکشتی بسیار پیشرفته را توسعه داده و نیز ناوگان قایق های تندرو و زیر دریایی های خود را افزایش دهد. برخی مقامات آمریکا اعلام کرده اند، سیستم های جدید، به فرماندهان ایرانی اطمینان می دهد که در صورت بروز هر گونه درگیری می توانند به سرعت کشتی های آمریکایی را تخریب کرده و یا به آنها به شدت آسیب برسانند».
این گزارش می افزاید: «هرچند به مقامات نیروی دریایی امریکا اطمینان داده شده است در صورت بروز جنگ پیروز نبرد هستند، اما دستاوردهای جدید نظامی ایران آنها را درباره آسیب پذیری واشنگتن در نخستین ساعات درگیری ها در خلیج فارس به شدت نگران کرده است».
واشنگتن پست سپس به این نکته اشاره می کند که ایران در خلیج فارس از تاکتیک «ازدحام» استفاده می کند و می نویسد: «بسیاری از کارشناسان نظامی فعلی و سابق آمریکا معتقدند افزایش تعداد موشک های کوتاه برد دقیق به همراه استفاده از تاکتیک « ازدحام» یعنی استفاده از صدها قایق گشت زنی کاملا مسلح توسط ایران می تواند توانمندی دفاعی حتی کشتی های بسیار پیشرفته آمریکا را در هم بشکند».
در ادامه این مقاله آمده است: «بر اساس برآوردهای انجام شده توانمندی ایران برای واردآوردن صدمات جدی بر تجهیزات نظامی آمریکا به نسبت یک دهه گذشته بسیار افزایش یافته است. بررسی های پنتاگون در ماه آوریل نشان می دهد زرادخانه تسلیحاتی ایران بسیار مرگبارتر و پیشرفته تر شده است. به عبارت دیگر ایران پیشرفت های قابل قبولی در زمینه نظامی داشته است که آمریکا باید پیش از هرگونه اقدامی علیه تهران آن را در نظر بگیرد».
جابی واریک نتیجه می گیرد که با توان نظامی فعلی ایران امریکا نباید ناوهای گران قیمت خود در معرض آسیب نیروهای ایرانی قرار بدهد.وی می نویسد: « افزایش قدرت ایران برای تلافی کردن باعث شده است بسیاری از کارشناسان نظامی درباره عاقلانه بودن استقرار کشتی های هواپیمابر و دیگر کشتی های بسیار گران قیمت در خلیج فارس در زمانی که درگیری قریب الوقوع به نظر می رسد، تردید کنند».
این روزنامه درباره توصیف توانمندی های ایران برای جنگ در خلیج فارس می نویسد: «تحلیلگران نظامی امریکا از سال ۲۰۰۹ تصریح کرده اند توانمندی دفاعی و تهاجمی ایران افزایش یافته است. برخی از توانمندی های نظامی ایران در رزمایش اخیر این کشور تحت عنوان پیامبر اعظم ۷ نمایان شد. در این رزمایش موشک ضد کشتی با برد ۱۸۰ مایل و کلاهک ۲۴۰۰ پوندی مجهز یه سیستم هدایت داخلی را آزمایش کرد. زرادخانه تسلیحاتی ایران شامل انواع موشک های ضدکشتی مثل موشک ساخت چین موسوم به کرم ابریشم است. اخیرا ایران توانسته است بر اساس طرح های روسی اژدرهای بسیارسریع طراحی و بسازد. هرجند جنگنده های آمریکا با چندین سیستم دفاعی مجهز هستند، اما ایران تلاش می کند این امکانات بسیار پیشرفته ناوگان دریایی امریکا را با حمله از چندین جهت خنثی کند. ایران می تواند این استراتژی خود را نه تنها با پرتاب کننده های سیال موشک ، بلکه با کمک از زیردریایی های کوچک، هلیکوپتر و نیز قایق های کوچک مسلح موسوم به قایق های تندروی جنگی به مرحله اجرا درآورد».
واشنگتن پست سپس به مسئله قایق های تندرو ایران پرداخته و می نویسد: «بالا بودن توان عملیاتی این قایق ها یکی از تکیه گاه های اصلی مقامات ایران برای انجام عملیات در خلیج فارس محسوب می شود. این قایق ها به سرعت می توانند مین های دریایی ایران را در تنگه هرمز برای جلوگیری از حمله کشتی های بزرگ امریکا پخش کنند. براورد شده است ایران بیش از ۲۰۰۰ مین ضد کشتی در اختیار دارد. هرچند آمریکا می تواند در صورت آغاز درگیری با ایران به سرعت خود را باز یابد و از صدمات جدی تر جلوگیری کند، اما انتشار تصاویر غرق شدن یک کشتی آمریکا در خلیج فارس می تواند به تهران اعتماد به نفس بالایی ببخشد».( بشا رت نیوز، ۷ مرداد ۱۳۹۱)
9-1-1-4 برنامه انرژی هسته ای ایران
35 سال از آغاز برنامه هستهای ایران میگذرد، وبیش از 8 سال از شروع دورانی را پشت سر میگذاریم که در مجامع بین المللی به بحران هستهای ایران تعبیر می شود.
پس از جنگ تحميلي 8ساله با عراق ، چالش 8 ساله بین ایران و غرب بر سر موضوع برنامه های هستهای ایران ، مهمترين مسألهای است که رخ نموده است. امروزه این مسأله ابعاد جدیدی به خود گرفته است. از طرفی رایزنیهایی در مورد از سرگیری مذاکرات ایران با گروه 1+5 در جریان است؛ و از طرف دیگر امروز 3 بهمن 1390 برابر با 23 ژانویه 2012، وزرای امور خارجه اتحادیه اروپا در راستای فشار بر دولت ایران، تصمیم تحریم نفتی ایران از حدود 5 ماه دیگر را نهایی کردند. اینکه در نهایت این موضوع به کجا منتهی خواهد شد به تصمیم گیری آتی طرفین بستگی خواهد داشت. طرح مسأله هسته اي ايران در واقع به سالهاي آغازين دهه 70 شمسي(دهه 90 ميلادي) بازمي گردد. آمريكا و اسرائيل ادعا كردند كه ايران در جهت دستيابي به سلاحهاي هسته اي گام برمي دارد. مهمترين دليل و مدرك آنها نيز امضاء شدن موافقت نامه هاي همكاري با روسيه و چين براي ساخت نيروگاههاي اتمي در سال 1371 بود. برنامه هسته اي ايران از همان زمان نگراني امنيتي اتحاديه اروپا را برانگيخت، به گونه اي كه اين موضوع از همان آغاز در گفتگوهاي انتقادي ايران و اروپا مطرح شد. بهبود و افزايش سطح روابط ايران و اروپا پس از انتخاب آقاي خاتمي به عنوان رئيس جمهور، و سفرهاي دو سوي رهبران ايران و اروپا هم اثر چنداني در رفع نگراني اروپا نداشت. پس با وجود نزديكي و همكاري بي سابقه ايران و اروپا ، موضوع فعاليتهاي هسته اي ايران، همچنان يكي از مهمترين محورهاي گفت و گوي سازنده و فراگير باقي ماند. مي توان گفت اتحاديه اروپا در اين زمان به فعاليتهاي هسته اي ايران حساسيت داشت اما آن را عادي به حساب مي آورد. عادي بودن وضع هسته اي ايران نيز بيشتر ناشي از گزارشهايي بود كه آژانس بين المللي انرژي اتمي مي داد. اروپايي ها نيز با توجه به نظارت آژانس، تحت تاثير آمريكايي ها قرار نمي گرفتند.اما به هر حال موضوع هسته اي ايران يكي از مهمترين محورهاي گفت و گوي سازنده و فراگير باقي ماند. اين روند تداوم داشت تا اينكه تحولاتی اتفاق افتاد که در مجامع بین المللی به بحران تعبیر می شود. (عبدلی، 3بهمن 1390)
10-1-1-4اهداف ایران ازانجام مذاکرات
ایران اهداف و سیاستهای ویژه ای را از همکاری وتعامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی از راه مذاکره و چانه زنی دیپلماتیک با اتحادیه اروپایی دنبال می کرد . اولین هدف ایران از این مذاکرات جلوگیری از مطرح شدن ایران به عنوان خطری بر ضد امنیت و صلح بین المللی و منطقه ای بود . در واقع ایران با گزینش راهبرد تعامل و مذاکره با اروپا و پذیرش تعهدات داوطلبانه و اعتماد ساز، از امنیتی شدن موضوع جلوگیری کرد. هدف دیگر حل و فصل مساله هسته ای خود در چهارچوب آژانس و جلوگیری از فرستاده شدن پرونده به شورای امنیت سازمان ملل بود . هدف دیگر حفظ فن آوری و دانش هسته ای صلح آمیز به ویژه حفظ چرخه سوخت هسته ای و به رسمیت شناخته شدن آن از سوی جامعه بین المللی و اتحادیه اروپا بود . ایران برای حفظ و اعمال اين حق خود درچهارچوب NPT ، تصمیم گرفت از راه مذاکره و توافق با اروپا ، تضمينهاي لازم را بگيرد. به نظر تصمیم گیرندگان ایران فرستاده شدن پرونده به شورای امنیت می توانست به محروم شدن کشور از این حق قانونی بینجامد . هدف دیگر ایران عادی سازی پرونده و بیرون آوردن آن از وضع اضطراری شوراي حکام آژانس بین المللی ارژی اتمی بود .
سرانجام ایران تلاش کرد با اعتماد سازی و رفع بدگمانی های موجود وجهه بین المللی خود به عنوان یک عضو مسئولیت پذیر و پایبند به قوانین و مقررات بین المللی را بازسازی کند و اعتبار بین المللی بیشتری به دست آورد. حیثیت و اعتبار بین المللی یکی از عناصر بسیار مهم قدرت ملي است. اعتبار و حیثیت بین المللی از نیروی بازدارندگی نیز برخوردار است چون اقدام بر ضد کشوری که وجهه و اعتبار بین المللی دارد به آسانی امکان پذیر نیست . برعكس، شکل دهی به توافق و همدستی بین المللی بر ضد کشوری بی اعتبار ومسئولیت ناپذیر بسیار آسان است. (عبدلی،3بهمن1390)
12-1-1-4اهداف اتحادیه اروپا از مذاکرات
اتحادیهی اروپا درمجموع اهدافي را از مذاکرات هسته ای با ایران دنبال کرده است. مهمترین اهداف عبارتند از 1) جلوگیری از دستیابی ایران به تسليحات هسته ای (به زعم غرب) 2) جلوگیری از اوج گرفتن بحران هسته ای ایران و تبدیل آن به یک جنگ تمام عیار در منطقه راهبردی خلیج فارس و خاورمیانه، از راه، حل و فصل آن به گونه ای دیپلماتیک 3) جلوگیری از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد( اما تحولاتی باعث شد که اتحادیه اروپا با آمریکا در ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت همراه شد) 4) اثبات نقش و توانایی در مدیریت و حل و فصل صلح آمیز بحران های بین المللی.
در واقع از کنار هم قرار گرفتن یک توهم و دو واقعیت ، پدیدهای امنیتی برای اتحادیه اروپا رخ نموده است:
1- ایران درصدد دستیابی به تسلیحات هستهای است. 2- ایران در منطقه خاورمیانه قرار دارد. 3- خاورمیانه در جوار اروپا است.
به زعم اتحادیه اروپا، در صورت دستيابي ايران به سلاحهاي هسته اي ، ديگران نيز در اين منطقه بيشتر ترغيب مي شوند كه در اين جهت حركت كنند . خاورميانه ملتهب است ، و با فرض رسيدن ايران به سلاح هسته اي ، اين منطقه ثبات نيم بندي را كه دارد يكسره از دست خواهد داد . با اين فرض اتحاديه اروپا با تهديداتي چند جانبه مواجه خواهد شد :
يكي تهديد از اين نظر كه اتحاديه اروپا همسايه خاورميانه است و د ر نتيجه خود را در تير رس تسليحات هسته اي مي بيند.
تهديد ديگر اينكه با بی ثبات تر شدن منطقه خاورميانه ، منافع اتحاديه اروپا در اين منطقه مهم با خطر جدي مواجه خواهد شد .
فرم در حال بارگذاری ...