ـ تحلیل نهایی
با دقّت در آنچه درباره ادریس در این جا اشاره شد، مشخص میشود که قرآن تنها از راستگویی و پیامبری و علو مقام معنوی ادریس بحث کرده است و آن چه در ادبیات و آثار عطّار بازتاب داشته از اسرائیلیات و افسانه پردازیهای بوده است که در احادیث ضعیف و منابع کتب مقدّس و اسطورههای یونانی وجود داشته یا برداشتها و تفسیرهای عرفانی (مانند مرگ اختیاری) از آن شده که به مضمون آیات توجّه نداشته است.
بخش سوم:
روایات مجعول و اسرائیلیات در داستان داود(ع)
ـ داود(ع) در قرآن
حضرت داود(ع) یکی از پیامبران بزرگ الهی است که خداوند علاوه بر مقام نبوت، پادشاهی و کتاب عطا کرده است (اسراء/۵۵). پدر سلیمان (ع) بوده و داستان پیروزی او بر جالوت مشهور است.
بر اساس قرآن داود در مسند قضاوت مورد آزمایش الهی قرار گرفته، تصمیم درستی نگرفته و پس از آگاهی بر مطلب بر درگاه خدا توبه کرده و خداوند از تقصیر او گذشته و به وی مژدهی داوری، دادگری و خلیفهاللهی و پیامبری داده(ص/۲۶-۲۱). شکیبایی و عبادات و طاعات بیش از حد داود مورد تکریم خدا بوده تا جایی که کوه و دشت و پرندگان هم نوا با او، به تسبیح باری تعالی مشغول بودهاند و خداوند حکمت، حکومت و مسند قضاوت را در اختیارش گذاشته است.(ص/۲۰-۱۷) حضرت داود دارای معجزات بزرگی چون هم صدایی با پرندگان(ص/۱۹)، نرم کردن آهن در دستش و ساختن زره از آن(سباء/۱۱-۱۰) و استادی ایشان در زرهسازی(انبیاء/۸۰)، از معجزات او بوده است.
خدواند در سورهی ص میفرماید: وَهَلْ أَتَاکَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ (۲۱) إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْکُمْ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ (۲۲) إِنَّ هَذَا أَخِی لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَهً وَلِیَ نَعْجَهٌ وَاحِدَهٌ فَقَالَ أَکْفِلْنِیهَا وَعَزَّنِی فِی الْخِطَابِ (۲۳) قَالَ لَقَدْ ظَلَمَکَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِکَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ کَثِیرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَیَبْغِی بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِینَ آَمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِیلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاکِعًا وَأَنَابَ(۲۴) فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآَبٍ(ص/ ۲۱-۲۵)
آنچه از آیات ۲۱ تا ۲۵ مستفاد میشود بیش از این نیست که افرادی به عنوان داد خواهی از عبادتگاه داود بالا رفتند و نزد او حاضر شدند. او نخست وحشت کرد. سپس به شکایت شاکی گوش فرا داد که یکی از آنان ۹۹ گوسفند و دیگری فقط یک گوسفند داشت. صاحب ۹۹ گوسفند از صاحب یک گوسفند خواسته است که این یکی را هم بدو بدهد. داود پیش از آن که از طرف مقابل توضیحی بخواهد حق را به شاکی داد. او به زودی متوجّه لغزش خود شد و از عجله و دستپاچگی خویش توبه کرد و خدا توبه او را پذیرفت. بدون این که حق کسی ضایع شده باشد، امّا برخی از مفسرّان محترم با توجّه به اسرائیلیات موجود در کتابهای محرّف یهودیان و مسیحیان، داستانهای گوناگونی را در تفاسیر خود ذکر نمودهاند که مفسرّان بیشماری در کتابهای خود آن افسانهها و روایات را نقد نموده و بر آنها قلم بطلان کشیدهاند.[۲۴۱] برای نمونه چند جملهای را عیناً از تفسیر أضواء البیان ذکر مینمایم: إعلم أن یذکره کثیر من المفسرین فی تفسیر هذه الایه الکریمه(ص/۲۴) مما لا یلیق بمنصب داود ـ علیه و علی نبینا الصلاه و السلام ـ کله راجع الی الاسرائیلیات، فلاثقه به، و لا معول علیه، و ما جاء منه مرفوعا الی النبی(ص) ـ لا یصح منه شیء.[۲۴۲]
ـ داود(ع) در کتب مقدّس
بحثهای پیرامون داستان داود(ع) در تورات در دو کتاب سموئیل اول و دوم ـ از کتابهای عهد عتیق ـ با شرح و تفصیل و تفسیرهای فراوان ذکر شده است: «در کتاب اول سموئیل شرح انتقال حکومت داوران به پادشاهان اسرائیل است. اولین پادشاه اسرائیل، شائول(طالوت) در قرآن و دومین پادشاه داود است که سرگذشت پرحادثهی او قبل از رسیدن به قدرت با داستان سموئیل و شائول به هم آمیخته است.»[۲۴۳]
کتاب دوم سموئیل، شرح استقرار پادشاهی حضرت داود بر بنیاسرائیل است. در بخش ۱۲و۱۱ کتاب سموئیل یکی از حوادث مهم و ساختگی یهودیان ـ به میان میآید که بازتاب گستردهای در قصص اسلامی و فرهنگ و ادبیات اسلامی و فارسی داشته و آن داستان داود بتشبع زن اوریاست که خلاصهاش این است:
«یک روز داود در اورشلیم در پشت بام کاخش در حال قدم زدن بود. ناگهان نظرش بر زنی افتاد که در حال استحمام بود. به علت زیبایی زن و دلبردگی، داود جویایی احوال شد، گفتند زن اوریا یکی از خادمان داود است. دستور داد او را به جبهه فرستند و فرمانده و پیش قراول کنند. پس از مرگ اوریا و اتمام فرمان سوگواری همسرش، داود اورا به خانهی خود آورد و به ازدواج خویش درآورد.
ناتان نبی زمان داود، آگاه شد و با آوردن تمثیل داستان دو مرد فقیر و ثروتمند به او تذکر داد که مرد ثروتمند با داشتند آن همه ثروت و گله، تنها گلهی فقیر را تصرف کرده و داود درخواست مجازات مرد ثروتمند کرد. داود متوجه شد و توبه کرد امّا خداوند برای تنبیه فرزندش را از او گرفت…»[۲۴۴]
از حوادث مهم داود در تورات به ویژه در تلمود یکی خواهشهای نفسانی اوست:
گاهی با زن بیوه شائول و دو دختر او ازدواج کرده (سان هدرین، ۱۹ب) گاه حتی در بستر بیماری و مرگ ۱۸ زن داشته (همان، ۱۰۷) و چهارصد فرزند داشته است (همان، سوکا ۵۳ب). در خصوص ارتباط داود با زن اوریا در تلمود، داستانی با اندکی اختلاف در تورات آمده است: «خدا به داود پیغام داد که تو را با زنا امتحان میکنم. شبی داود بالای بام کاخ قدم میزد زنی خوش سیما را دید که خود را میشوید. اینک بتشبع موهایش را پشت پردهای تمیز میکرد که شیطان در هیأت پرندهای بر داود نمایان شد و داود تیری به سویش افکند که پرده را درید و زن آشکارا ایستاد و داود دیدش و بیدرنگ جویای او شد و قاصدانی فرستاد و آوردندش و با او خوابید و بعد زن به خانهاش برگشت.[۲۴۵]
ـ داستان زن اوریا و داود در تفسیرها و تحلیلها
خلاصهی این داستان اسرائیلی به شیوههای گوناگون وارد تفاسیر مختلف قرآن شده است. طبری، ابن ابیحاتم، بغوی، سیوطی، قمی، قرطبی، کشاف و…. که خلاصهاش این است: به داود(ع) گفته شد به زودی آزمایش میشوی. او زبور را برداشت و وارد محراب شد و به خادم گفت: امروز کسی وارد مسجد نشود. داود در حال خواندن زبور بود ناگهان پرندهای طلایی در نزدیکی او نشست. داود خواست او را بگیرد پرنده از دریچه محراب بیرون پرید داود همان جا، نظرش به زنی زیبا افتاد که زن یکی از جنگجویانش بود. داود به فرمانده غازیان نوشت اوریا را پیش قراول کند و تابوت را در دستش بگذارد ـ که یا کشته میشد یا پیروز ـ و اوریا کشته شد و داود(ع) با زنش ازدواج کرد و دو ملائکه از دیوارش بالا رفتند و حوادث آیات ۲۵-۲۱ رخ داد. همه روایتهای مفسران از احادیث ضعیف و موقوف سرچشمه گرفته که کاملاً شبیه آن داستانی است که در تورات و تلمود آمده و ذکر آن گذشت. روایتها در اصل یا از کعب الاحبار یا هب بن منبه یا ابن لهیعه و سدّی و… که همه از راویان ضعیف و اسرائیلیپرداز هستند.[۲۴۶] مولّف با اسناد عقلی و نقلی به رد این شبهات و داستان خرافی با دلایلی محکم از ابن کثیر، قاضی عیاض و… و تحلیل خویش از ساحت مقدّس داود و عصمت انبیا دفاع کرده و ثابت میکند که چنین جعلیاتی هرگز برزبان مبارک حضرت رسول(ص) جاری نشده است.
لازم به یادآوری است که در تفسیر صحیح آیات ۲۵-۲۱ سوره ص میتوان گفت: «آن دو مرد حقیقتاً دو دشمن هستند نه دو فرشته. و آن میشها حقیقی هستند نه نماد و رمز و اشاره. و این تنها تأویلی است که با نظام قرآن و عصمت انبیاء سازگار است.»[۲۴۷]
در قاموس کتاب مقدّس مقام داود تحقیر شده: «سالهای اخیر عمر او با نتایج قبیحهی تعدد ازواج تلخ گردید؛ با گناهان او در ماجرای توریا و بتشبع بسیار قوی بود امّا وقتی از خواب غفلت بیدار شد در غبار و خاکستر نشسته توبه نموده توبیخ و تنبیه الهی را با فروتنی قبول کرد ورحمت از خدا طلبید…»[۲۴۸]
«اکنون مزامیر او در میان مسیحیان دنیا معروف است و در اخلاق ملوکانه او را نمونهی مسیح میدانند و مسیح را فرزند داود میخوانند.»[۲۴۹]
در تفسیر «درّ المنثور» سیوطی، بغوی و قمی، موضوع توبه و گریه و زاریهای اسطورهای داود، به صورت حدیث از پیامبر(ص) نقل شده که به جنبههای خرافی داستان بیشتر میافزاید.
در هر حال نتیجه این بررسی و تحقیقات بزرگان نشان میدهد که این داستان خرافی، با عصمت انبیاء(علیهم السلام) و سنت رسول الله(ص) و قرآن کریم منافات دارد و شاید غنایی بودن داستان در میان تودهی بیسواد و عامی جذابیت پیدا کرده آن گاه ناقلان سینه به سینه آورده و وارد تفسیرهای بزرگ هم شده و تاریخ و اسطوره و افسانه با واقعیت قرآنی به هم آمیخته و فقط قرآن و سنت رسول خدا(ص) سندیت دارد و بقیه خلاف واقعاند.
به عقیده نگارنده، نکتهی دیگر که در تورات به قداست داود و سلیمان نبی، لطمه زده آن است که بتشبع ـ زن اوریا ـ مادر سلیمان نبی معرّفی شده که غرض دشمنان اسلام و قرآن را بیشتر آشکار میکند (اسموئیل۲: ۱۲). و پیام تبریک تولّد سلیمان از طرف ناتان نبی به داود فرستاده و سلیمان را یدیدیا یعنی محبوب خدا مینامد و جالبتر آن هم در تفسیر طبری و هم در «درّالمنثور» سیوطی، چنین موضوعی ذکر شده است.
ـ بازتاب اسرائیلیات داود(ع) در آثار عطّار نیشابوری
جنید گفت: «صوفی ان است که دل او چون دل ابراهیم سلامت یافته بود از دوستی دنیا،… و اندوه او، اندوه داود.»(تذکرهالاولیاء، ص ۳۸۵)
باز داود زرهگر را نگر
موم کرده آهن از تفّ جگر
منطقالطیر، ص ۲۴۰
***
خوش نباش از درد دل داوودوار
تا کنندت هر نفس صد جان نثار
همان، ص ۲۶۱
فرم در حال بارگذاری ...