۵- ژیل کیپل
ژیل کیپل، محقق مشهور فرانسوی از زاویه ی جامعه شناختی، به تحلیل اسلام گرایی پرداخته و معتقد است اسلام گرایی پدیده ای تاریخی است که در ۳۰ سال اخیر مطرح شده و توسعه یافته است. دراین دوره، شاهد رسیدن نسلی به سن بزرگ سالی بودیم که ارجاع به اسلام گرایی برایش به عنوان اتوپیا و ایده آل سیاسی مطرح بود، ایده آلی که جایگزین ملی گرایی قبل از دوران استقلال شد و این گفتمان ریشه در جنبش های قبلی دارد. وی می کوشد اسلام گرایی در سال های اخیر را محصول بسیج هم زمان گروه های اجتماعی مختلف معرفی کند و دانشمندان و روشنفکران مسلمان، طبقات متوسط مؤمن و جوانان فقیر شهرنشین را مثلث اجزای جنبش اسلام گرا می داند (ایاد،۱۶:۲۰۰۰و۲۰).
وی در مورد رهبران اسلام می گوید، اسلام گرایی معاصر دو قهرمان برتر دارد، سید قطب مصری و امام خمینی (ره) در ایران، وی، امام خمینی (ره) را تنها رهبر اسلام گرایی می داند که موفق شد انقلاب قرآنی و اسلامی اش را در دست گرفته و به سوی قدرت حاکمه رهنمون شود و با جذب حمایت مردم، به اسلام گرایی هیبتی عینی و ملموس ببخشد. وی می گوید، آمریکایی ها وقتی اسلام گرایی را امپراطوری پلید نامیدند،که کنترل آن از دستشان خارج شد و برخی از اعضای حاکمیت درآمریکا بدین نتیجه رسیدند که قدرت گرفتن اسلام گرایان اجتناب ناپذیر است (لیما،[بی تا]:۷۳). وی با اعتقاد به افول اسلام گرایی (درسال های اخیر)، رادیکالیزه شدن را یکی از دلایل عمده شکست اسلام گرایی می داند و ظهور گروه های اسلام گرای معتدل که در پی اتحاد با گروه های لائیک هستند و به سوی آرمان هایی همچون دموکراسی و حقوق بشر و . . . قدم بر می دارند را شاهد بر این مدعا می داند (همان منبع:۷۴).
کیپل، جنبش های اسلامی را پدیده ای اصیل و با پایه و اساس قوی می داند که در سده ی اخیر در کشورهای مختلف اسلامی در مقابل قدرت حاکمه ظهور کردند و در بستر فرهنگ اسلامی رشد یافتند. اما وی فقط جنبه ی مبارزه طلبی آن را اخذ می کنند و به قرائت های دیگر، بی توجه می مانند. با این حال قدرت جنبش های اسلام گرا از این ناشی می شود که گروهی از مردم را که تا پیش از این قدرت و اعتبار چندانی نداشتند حول محور واحدی جمع می کند و بر پایه ی آرمان های ادعایی اش، دشمن واحدی ر ا به آن ها نشان می دهد. طبقات متوسط، چنین جنبشی را فرصتی برای مشارکت در قدرت می بینند، مشارکتی که تاکنون به وسیله ی نظامیان و سلطان های موروثی از آن ها دریغ شده است. برای فقرا هم، جنبش اسلام گرا، نشانه ی دگرگونی اجتماعی است. وی معتقد است مکانیسم فوق عیناً در کشورهای دارای جمعیت های مسلمان رخ داده است (کیپل،۷۳:۲۰۰۰).
گرچه مطالعه ی کیپل درباره ی پیدایش و گسترش اسلام گرایی جامعه شناسانه است و اهمیت بیشتری برای متغیرهای داخلی (روابط میان روشنفکران، جوانان تهیدست شهری، طبقه ی متوسط سنتی و نیز چگونگی برخورد دولت) قائل است، اما از نقش متغیر های بیرونی و تأثیر آن بر تحولات درونی کشورها، از قبیل، بهای نفت، پیروزی انقلاب ایران و فروپاشی بلوک شرق، غافل نمی شود (kepel,2002:107).
یکی از مهم ترین مفاهیمی که مبنای مطالعه ی برخی دیگر از نوشته های کیپل قرار گرفته است"وحدت کلمه” است. به نظر وی، موفقیت ها و شکست های جنبش های اسلام گرا در ربع قرن گذشته از موفقیت و یا شکست آن ها در ایجاد وحدت کلمه یعنی ائتلاف میان روشنفکران، جوانان تهیدست شهری و طبقه ی متوسط سنتی بوده است. ارزیابی کیپل در نهایت آن است که چشم انداز روشنی برای شکل گیری وحدت کلمه در کشور های اسلامی وجود ندارد. روشنفکران مذهبی به بازبینی میراث گذشته مشغول اند و از رادیکالیسم دور شده اند. طبقه ی متوسط سنتی جایگاه بهتری در ساختار های سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی پیدا کرده است. جوانان تهیدست شهری هم تحت تاثیر عواملی چند، مانند گذشته رادیکال نیستند. از همه مهم تر این که شرایط برای افکار سنت گرایانه و فعالیت های تروریستی مساعد نیست (kepel,2004:86).
۶- فرد هالیدی
فرد هالیدی پژوهشگر مسائل خاورمیانه و شرق، ویژگی های جنبش های اسلامی را با توجه به بافت اجتماعی و سیاسی که این جریان ها در آن روی می دهند با یکدیگر متفاوت می داند. و در تقسیم بندی سه نوع بافت اسلام سیاسی، آخرین نوع اسلام سیاسی را در بافت های متشنج نژادی یا فرقه ای می داند. در اینجا، اسلام گرایی به بیان علایق و هویت گروه های مذهبی ناهمگون کمک می کند تا بخشی از یک جامعه ی سیاسی گسترده تر را تشکیل دهند، به این معنی که آن جامعه شامل مسلمانان و غیرمسلمانان می شود یا حتی ممکن است، اعضای جامعه ای همه مسلمان اما از فرقه های مختلف اسلام تشکیل شده یا از گروه های نژادی و زبانی متنوع باشند. در سطح بین الملل، به این امر توجه کمتری شده است اما یک بخش مهم از تصویر اسلام سیاسی در دنیای معاصر محسوب می شود. اشکال دیرینه این بافت در لبنان، قفقاز و درگیری های قبطی اسلامی در مصر است. تحولات مدرن، زمینههای جدیدی ایجاد کرده است که این گونه تمایلات در آن ها به عنوان بخشی از منازعات درونی یک دولت خاص رشد می کند (هالیدی،۵۱:۱۳۸۲).
این، بافتی است که اسلام گرایی با کمک آن در اروپای غربی به عنوان بخشی از اجتماعات جدید خود، هویت یافته و در داخل یک جامعه سکولار ما بعد مسیحی در حال گسترش است. در الجزایر می توان بخشی از جنبش اسلامی این کشور را به عنوان ابراز خصومت اعراب نسبت به اقلیت بربری تعبیرکرد که به خاطر زبان فرانسوی و گرایشات سکولار خود در پی ارائه جایگزینی برای سلطه اکثریت عرب هستند. در شناخت مسئله ی اعراب در الجزایر باید این نکات مهم را در نظر داشت که اعراب، بیانگر زبان و فرهنگ عربی در مقابل فرانسوی، ارزش های اسلامی در برابر غیراسلام و قومیت عرب در برابر بربرها هستند. ارتباط تنگاتنگ زبان عربی با هویت اسلامی باعث شده است تا اعراب، این ویژگی های چندگانه عربی و نژادی را به دست آورند. در مالزی نیز ، به عنوان یک کشور غیرعرب، وضع به همین صورت است. در این کشور که جامعه ای تقسیم شده میان مالایایی های مسلمان و چینی های غیرمسلمان است، همواره تنفرگروه نخست نسبت به گروه دوم در جریان بوده و اسلام گرایی در میان مالایایی ها به عنوان وسیله ای جهت تقویت مصالح قومی و نژادی عمل کرده است (هالیدی،۵۲:۱۳۸۲).
این، بافتی است که اسلام گرایی با کمک آن در اروپای غربی به عنوان بخشی از اجتماعات جدید خود، هویت یافته و در داخل یک جامعه سکولار ما بعد مسیحی در حال گسترش است. در الجزایر می توان بخشی از جنبش اسلامی این کشور را به عنوان ابراز خصومت اعراب نسبت به اقلیت بربری تعبیرکرد که به خاطر زبان فرانسوی و گرایشات سکولار خود در پی ارائه جایگزینی برای سلطه اکثریت عرب هستند. در شناخت مسئله ی اعراب در الجزایر باید این نکات مهم را در نظر داشت که اعراب، بیانگر زبان و فرهنگ عربی در مقابل فرانسوی، ارزش های اسلامی در برابر غیراسلام و قومیت عرب در برابر بربرها هستند. ارتباط تنگاتنگ زبان عربی با هویت اسلامی باعث شده است تا اعراب، این ویژگی های چندگانه عربی و نژادی را به دست آورند. در مالزی نیز ، به عنوان یک کشور غیرعرب، وضع به همین صورت است. در این کشور که جامعه ای تقسیم شده میان مالایایی های مسلمان و چینی های غیرمسلمان است، همواره تنفرگروه نخست نسبت به گروه دوم در جریان بوده و اسلام گرایی در میان مالایایی ها به عنوان وسیله ای جهت تقویت مصالح قومی و نژادی عمل کرده است (هالیدی،۵۲:۱۳۸۲).
۷- علی بولاچ
علی بولاچ روشنفکر و نویسنده ی مسلمان ترک، معتقد است، اسلام گرایی روشی از مدر نیزه سازی جامعه است و معتقد است، در عصر جهانی سازی که دولت ملی بر اثر فشارهای خارجی تضعیف می شود تحولات اجتماعی ترکیه، نسلی را به وجود آورده که تکثرگرا و طرف دار حقوق شهروندان است که از حقوق اساسی و حقوق بشر دفاع می کند و هدف آن ها نه به دست گرفتن دولت بلکه به دنبال نشان دادن خود به عنوان نیرویی در راستای مدرنیزاسیون است (هرمان،۴۰:۱۳۷۹).
۸- رسول افضلی
رسول افضلی مترجم و پژوهشگر مسایل ترکیه چهار علت مهم را برای تقویت اسلام گرایی ترکیه ذکر می کند، ۱- خیزش اسلامی در منطقه مقارن پیروزی انقلاب اسلامی و رشد حرکت های دینی در خاور میانه،
۲-کثرت گرایی و تعمیق دموکراسی یعنی گذار از صورت استبداد تک حزبی به دموکراسی چند حزبی، ۳- اقتصاد مبتنی بر بازار و آزادسازی اقتصادی، ۴- تاثیر گسترش شهرنشینی بر ظهور گروه ها و نهادهای اسلامی، روستاییان با عزیمت به شهرها آداب و رسوم سنت های مذهبی خودشان را که کمتر دست خورده بود با خود به آن جا بردند. اسلام که دین آن ها بود و دارای گرایش های تند مذهبی بود تأثیر بسیار زیادی بر روند اسلام گرایی در شهرها داشت (افضلی،۱۳۷۹: ۱۴فروردین).
۹- فرید العطاس
فرید العطاس نویسنده و پژوهشگر مسائل مالزی و جنوب شرق آسیا، در تحلیل ریشه های اسلام سیاسی در جنوب شرق آسیا به این نکته اشاره دارد که در میان مدرنیستهای اسلامی، دو گروه اصلی وجود دارد، یکی مدرنیستهای اصلاحگرا و دیگری مدرنیستهای افراطی، آنچه در بین این دو گروه مشترک است، کنار گذاشتن و یا لااقل کاهش دادن امور سنتی جوامع اسلامی است. مدرنیستهای اصلاحگر بر این باور بودند که سنت مردم مسلمان نمیتواند همراه و هماهنگ با مدرنیته باشد. با این وجود، آن ها بسیاری از مظاهر غرب، مثل علوم و فناوری و حتی بعضی نهادهای غربی مانند مردمسالاری و دموکراسی را پذیرفتند. این در حالی است که از سوی دیگر، مدرنیستهای افراطی بیشتر جنبه مطلقگرا داشته و تلاش میکردند آنچه از تمدن غربی به دست میآید را پس زنند. آن ها در بهترین حالت، تکنولوژی غرب را پذیرفتند ولی نهادهایی مانند دموکراسی را قبول نداشتند و در کنار گذاشتن آنچه که بدعت مینامیدند، بسیار سرسخت عمل میکردند. از جمله مثالهای افراطگرایان مدرنیسم، میتوان از گروه اهل حدیث در هند، پیروان تفکر سید قطب و وهابیها و جماعت اسلامی در پاکستان نام برد. این گرایش که از بعد از قرن نوزدهم و به ویژه در قرن بیستم، با رشد بیشتر مدرنیسم در آسیای جنوب شرقی، در این منطقه فراگیر شد، واکنش مسلمانانی که به روش سنتی پایبند بودند را در پی داشت. در واقع، آن ها در مواجهه با مدرنیسم، بیش از پیش به سنن خود توجه ورزیدند، بیشتر در مورد آن آگاه شده و بیشتر به آن پایبند شدند (العطاس، ۱۳۸۷).
بدین ترتیب، با آگاهی بیشتر نسبت به سنن و دفاع از آن ها، رشد سنتگرایی به عنوان یک مکتب در جهان تفکر اسلامی ظهور کرد. وی همچنین با بیان اینکه در گروه سنتگرایان هم دو گروه اصلاحگرای سنتی و محافظهکار سنتی وجود دارد، گفت: گروه محافظهکار، مدرنیسم را پس زده، نمیپذیرد و میخواهد نوع زندگی سنتی را حفظ کند. این در حالی است که گروه اصلاحگرای سنتگرا در تلاش است اصلاحاتی را به کار گیرد اما در هر حال، اصلاحات گروه مدرن را نیز نمیپذیرد و همچنان پایبند سنتها است. از سوی دیگر، گروه اصلاحگرای سنتی در پی آن است که روش و طریقه صوفیه را حفظ کرده و در عین حال، رشد و توسعه را در زمینه تکنولوژی و از طریق فرهنگ و توانمندی مسلمانان پی گیرد. فرید العطاس، پس از توصیف این چهار مکتب سنتی و مدرن در جهان اسلام، تصریح کرد که تأثیرگذاری هر یک از این مکاتب، در کشورهای مختلف و فرهنگهای مختلف، متفاوت است. به گفته او، مکاتب محافظهکار و اصلاحگرای سنتی بیشتر در آسیای شرقی مسلط هستند، حال آنکه گروه افراطگرای و اصلاحگرای مدرن اغلب در این منطقه در اقلیت قرار دارند (العطاس، ۱۳۸۷).
ب) مدل نظری تحقیق
پژوهش حاضر در صدد بررسی چگونگی روند اسلام گرایی در دو کشور ترکیه و مالزی است. بدین منظور و برای فهم عمیق تر موضوع، به مؤلفه هایی که شرایط و مسیر اسلام گرایی را در این دو کشور هموار کرده است اشاره می شود. این مؤلفه ها بر اساس دو روش قیاسی و استقرایی استخراج شده اند. در روش قیاسی، تلاش شده است مولفه های مدل از دیدگاه اندیشمندانی چون دکمجیان، کیپل، هالیدی، العطاس، هانتینگتون، بولاچ، سیاری، افضلی، رجایی و احمدی استخراج شود. در روش استقرایی، پس از مطالعه تاریخی شرایط اجتماعی دو کشور ترکیه و مالزی، تلاش شده است مولفه های مدل به طور استقرایی استخراج و تکمیل شوند.
۱- مدل نظری ترکیه
۱-۱- استخراج مولفه های مدل بر اساس روش قیاسی
در این قسمت تلاش می شود با بهره گرفتن از نظرات اندیشمندان مختلف، مولفه های مدل نظری ترکیه استخراج شود. دکمجیان در نظریه ی ادواری خود به بحران های مختلفی اشاره می کند که زمینه ساز بیداری مسلمانان می شود. بحران هویت در ترکیه با شکل گیری ناسیونالیسم ترکی و کمالیسم شدت یافت. همچنین در این کشور فشار و سرکوب با وجود کودتا های مختلف، شرایط را برای مشارکت بیشتر غیر نظامیان در این کشور فراهم کرد و با ظهور اسلام گرایان در عرصه ی قدرت سیاسی و اجتماعی، اصلاحات اسلامی آنان نیز آغاز گردید. همچنین می توان جایگاه اسلام گرایان ترکیه را در رابطه دیالکتیکی مورد نظر وی، رابطه نوگرایی اسلامی/ محافظه کاری اسلامی در نظر گرفت (دکمجیان،۵۲:۱۳۷۷). هانتینگتون در نظریه ی خود به سیاست های غرب گرایی نظام لائیک در ترکیه و اینکه فشار دولت لائیک باعث شکل گیری نظرات انتقادی اسلام گرایان در مبارزه علیه نظام ارزشی غرب شد اشاره می کند (هانتینگتون،۱۹۹۹: ۲۷). حمید احمدی در بحث متغیر های کنترل کننده که در تبدیل اقدام جمعی به روش مسالمت آمیز مؤثر هستند، مشارکت سیاسی، اصلاحات و توسعه ی اقتصادی را مهم می داند. که این موارد مسیر شکوفایی اسلام گرایان ترکیه را به صورت مسالمت آمیز در این کشور فراهم کرده است (احمدی،۵۲:۱۳۷۷)
بولاچ، تکثرگرا بودن اسلام گرایان ترکیه و حمایت آن ها از حقوق اساسی و حقوق شهروندی را عامل موفقیت اسلام گرایان این کشور تلقی می کند. سیاری نیز، گسترش فعالیت های اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد در دهه ی ۸۰ را عامل اصلی در شکل گیری رشد جریان های اسلام گرایی در این کشور می داند (هرمان،۴۰:۱۳۷۹). افضلی نیز علاوه بر عامل اقتصادی، کثرت گرایی و گذار جامعه ی ترکیه از استبداد تک حزبی به دمکراسی چند حزبی را مهم می داند. که این عامل زمینه را برای شرکت احزاب اسلام گرای در انتخابات پارلمانی و پیروزی های بعدی این احزاب مهیا کرد (افضلی،۱۳۷۹: ۱۴فروردین).
۱-۲- استخراج مولفه های مدل بر اساس روش استقرایی
در اینجا تلاش می شود بر اساس شواهد تاریخی از شرایط اجتماعی کشور ترکیه، مولفه های مدل نظری استخراج گردد. در کشور ترکیه، حاکمیت ارتش و نظام لائیک در این کشور، سال های متمادی مانع از ظهور و شکوفایی احزاب اسلام گرا شد. با مهیا شدن عوامل داخلی مانند، تبدیل نظام تک حزبی به نظام چند حزبی و افزایش شمار شهر نشینان و رشد مدرنیته ، بعلاوه عوامل خارجی مانند، رشد حرکت های اسلامی در خاورمیانه مخصوصاً انقلاب اسلامی ایران، شرایط برای بیداری اسلام گرایان این کشور فراهم شد.
با مشارکت غیر نظامیان در فعالیت های سیاسی و رشد و پویایی جنبش های انتقادی از طرف شخصیت های اسلام گرا، به تدریج شرایط بهتری برای فعالیت این افراد در قالب شرکت در احزاب سیاسی و تأسیس حزب اسلام گرا فراهم شد. این افراد، شروع فعالیت های خود را در شهرداری ها آغاز کردند. به تدریج و با گسترش سیاست های اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد، زمینه برای خود نمایی اسلام گرایان و تجار مسلمان در اقتصاد این کشور فراهم شد. با قدرت یافتن اسلام گرایان از نظر اقتصادی، زمینه ی شکوفایی آن ها در نظام سیاسی لائیک ترکیه نیز مهیا تر شد. فعالیت شخصیت های اسلام گرا در شهرداری ها بر پایه ی احیای شعائر اسلامی و زنده کردن نشانه ها و مظاهر دینی در جامعه ترکیه است. اسلام گرایان ترکیه به تدریج در قالب احزاب اسلام گرا با شرکت در انتخابات، مسیر خود را در رسیدن به حاکمیت این کشوربا پیروزی های خود در انتخابات پارلمان هموار کردند.
با پیروزی احزاب اسلام گرا در انتخابات و رسیدن شخصیت های برتر احزاب اسلام گرا به بالا ترین جایگاه سیاسی در این کشور، مسیر طولانی به قدرت رسیدن اسلام گرایان این کشور به دوره ی شکوفایی خود رسیده است، اسلام گرایان حاکم، به دنبال اصلاحات اقتصادی و رضایت و رفاه عمومی هستند. آن ها به مانند گذشته، احیای شعائر دینی در جامعه را مد نظر دارند و بازسازی هویت ملی و اسلامی را عامل مهمی در جهت حفظ ثبات و امنیت جامعه می دانند. تقویت نهاد های آموزشی را به عنوان برنامه ای برای رشد نسل آینده ی این کشور می دانند و همواره تعامل با اقلیت های قومی و مذهبی را به منظور حفظ اخلاق اسلامی و ثبات در جامعه مد نظر داشته اند. اسلام گرایان ترکیه اصلاحات قانون اساسی و افزایش مشارکت سیاسی را به عنوان عوامل مهمی برای رشد دموکراسی و چگونگی تعامل با گروه ها و ایدئولوژی های رقیب مانند کمالیست ها و نظامیان این کشور می دانند. در واقع رشد دموکراسی در این کشور شرایط را برای آمادگی پذیرش این کشور در اتحادیه ی اروپا فراهم خواهد کرد.
تعامل با اقلیت های مذهبی و قومی
تقویت نهاد های آموزشی
حاکمیت ارتش و نظام لائیک
بازسازی هویت ملی و اسلامی
احیای شعائر اسلامی
فعالیت در شهرداری ها
فشار عوامل داخلی و خارجی
به دست گرفتن حاکمیت توسط اسلام گراایان
شرکت در انتخابات پارلمانی
اصلاحات اقتصادی
پیروزی اسلام گرایان در انتخابات
مشارکت بیشتر غیر نظامیان
گسترش فعالیت های حزبی
مشارکت سیاسی فعال اسلام گرایان
شکل گیری نظرات انتقادی اسلام گرایان سیاسی
اصلاح قانون اساسی
گسترش فعالیت های اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد
عضویت در اتحادیه اروپا
رشد مردم سالاری
فرم در حال بارگذاری ...