بازدارنده
سقوط زنبیل پر از گچ/ کسبه ی اطراف/خانواده ی راوی
یاری رسان
کسبه
اعطاکننده
راوی/خانواده ی راوی
دریافت کننده
خانواده ی راوی/دوستان وآشنایان
ب) زنجیره های روایی
-زنجیره ی اجرایی: سقوط زنبیل از بالای ساختمان، وحشت زده شدن راوی و دیگر عابرین پیاده، نوشتن متن شکایت نامه توسط راوی، منصرف شدن عابرین و کسبه از امضای شکایت نامه، تعریف کردن ماجرا برای افراد خانه توسط راوی، خریدن گوسفند توسط راوی، کشتن گوسفند و تقسیم گوشت بین افراد توسط افراد خانواده ی راوی زنجیره های اجرایی این داستان هستند.
-زنجیره میثاقی: تصمیم افراد به تنظیم شکایت نامه و قول دادن به راوی در مورد امضاء کردن و شهادت دادن در مورد قضیه، بهانه های مختلف افراد برای امضاء نکردن شکایت نامه، مخالفت راوی با قربانی کردن گوسفند و راضی شدنش به شرط تقسیم صحیح گوشت قربانی، دریافت دستمزد و همچنین پوست و روده ی گوسفند توسط قصاب طبق قرار قبلی اش با افراد خانه ی راوی زنجیره های میثاقی داستان را شکل دادهاند.
-زنجیره ی انفصالی: آمدن افراد و رهگذران مختلف پیش راوی در اثر شنیدن صدا، رفتن و پراکنده شدن افراد از کنار راوی، رفتن راوی به خانه، رفتن راوی به محل کار و برگشتنش به خانه، رفتن و برگشتن قصاب به خانه ی راوی، ورود و خروج گوسفند در داستان زنجیره های انفصالی روایت محسوب می شوند.
۷-سال به سال دریغ از پارسال[۶۱۵]
راوی اصلی داستان که پس از هفت سال به خاطر ایجاد مشکلی در کارش به سراغ یکی از دوستان قدیمی خود می رود و به خاطر نداشتن نشانی جدیدش او را به سختی پیدا می کند وقتی که درباره ی زمان تغییر نشانی منزل از دوستش سؤال می کند دوست او با ذکر ماجرای خود علت را برای او شرح می دهد.
دوست راوی اصلی که در واقع راوی دوم داستان است هشت سال قبل آپارتمانی در خیابان وزرا کرایه کرده و در آن جا زندگی می کرده است اما کم کم که خیابان وزرا به عنوان منطقه ی بالای شهر محسوب شده صاحبخانه هم از او می خواهد که یا کرایه ی خانه را بالا ببرد یا خانه را تخلیه کند و برای اینکه او را مجبور به تخلیه ی خانه کند برایش مزاحمت های مختلفی ایجاد می کند تا این که نهایتاً راوی شکست خورده و خانه را تخلیه می کند اما به خاطر بالا بودن کرایه ی خانه های بالای شهر در جایی قدری پایین تر از مکان قبلی اش خانه ای کرایه می کند اما در این جا هم مالک خانه بعد از مدتی خواستار کرایه ی بالاتر از قبل، از او می شود و باز هم او مجبور به تخلیهی خانه و رفتن به محلات پایین تر می شود و به همین نحو هر سال مکان زندگی خود را قدری پایین تر می برد چون مالکین خانه ها هر کدام با ترفندی او را مجبور به تخلیه ی خانه می کنند. در نهایت او به مؤلف(راوی اصلی) چنین می گوید:
- این دفعه که این جا را تخلیه کنم ناچارم که باز پایین تر بروم. چه کنم؟ اگر درآمدم بالا نیامده که در بالای شهر بمانم خودم پایین می روم که با نرخ های پایین بسازم. لابد اگر از این جا هم بلندم کنند این دفعه باید در شهر ری خانه بگیرم که ضمناً در جوار حضرت عبدالعظیم دعاگو باشم. اگر از آن جام هم دکم کردند به قم خواهم رفت و بقیهی عمر را در آستانه ی حرم حضرت معصومه معتکف خواهم شد که آخر عمر اگر خواستم استخوانی سبک کنم راه را نزدیک کرده باشم….
-تحلیل داستان
الف) کنشگران
در این داستان دوست راوی اصلی که داستان زندگی اش را برای او شرح می دهد و در واقع روای فرعی یا دوم ماجراست نقش فاعل را بر عهده دارد و هدف او هم اجاره ی خانه با مبلغ مورد نظرش است. در قسمت های دیگر داستان مالکین هر یک از خانه ها هم نقش بازدارنده را دارند که مانع از رسیدن راوی به هدفش می شوند و هم نقش فاعل را بر عهده دارند و هدفشان هم این است که راوی را مجبور به تخلیه ی خانه بکنند.
در هر یک از این قسمت ها هم افراد یا عواملی نقش کنشگر یاری رسان را بر عهده می گیرند و باعث می شوند که مالکین به هدف خود برسند. سوءاستفاده ی مالک از اشتراک مستأجر و خودش در استفاده از آب لوله کشی شده و قطع لوله ی اصلی آب از سوی مالک، آزار و اذیت سگ صاحبخانه نسبت به راوی و اعضای خانواده اش، تهدید شدن روای از سوی مالک و زیر فشار گذاشتن راوی از طریق رئیس اداره ی محل کارش(به خاطر خویشاوندی او با مالک) را می توان از جمله ی عواملی نام برد که برای رسیدن مالکین به اهدافشان نقش کنشگر یاری رسان را دارند ولی نسبت به راوی و هدف او که اقامت طولانی مدت در هر یک از خانه ها بوده عامل بازدارنده و مخالف محسوب می شوند.
دو کنشگر اعطاکننده و دریافت کننده در این روایت حضور ندارند.
فاعل
مستاجر(دوست مولف)/مالکین
هدف
اقامت طولانی مدت در منزل کرایه ای/اجبار مستاجر به تخلیه ی خانه
بازدارنده
مالکین/-
یاری رسان
-/دوستان مالکین
اعطاکننده
____
دریافت کننده
____
ب) زنجیره های روایی
-زنجیره ی انفصالی: پررنگ ترین زنجیره ی روایی که در این داستان وجود دارد و در واقع اساس شکل گیری داستان هم محسوب می شود زنجیره ی انفصالی است که شامل ورود و خروج های متعدد و پی در پی راوی به محلات و خانه های مختلف است.
-زنجیره ی میثاقی: همچنین زنجیره ی میثاقی که در این داستان شامل تعیین نرخ های متفاوت کرایه از سوی مالکین و انعقاد و بر هم زدن قرارداد از سوی مالکین و راوی می شود، در این روایت نقش تأثیرگذاری در نحوه ی شکل گیری دیگر حوادث روایت دارد.
-زنجیره ی اجرایی: سکونت راوی در خانه های مختلف، نحوه ی برخورد مالکین با راوی و روش های مختلف آن ها برای مجبور کردن راوی به تخلیه ی خانه ها، جستجوی راوی برای پیدا کردن خانه ی مناسب با درآمدش زنجیره های اجرایی داستان محسوب می شوند.
۸-سرنوشت مرد دوزنه[۶۱۶]
راوی داستان تصمیم می گیرد که در عید نوروز به یکی از شهرستان ها مسافرت کند تا ضمن دیدن مکان های تاریخی و تفریحی آن شهر با بهره گرفتن از امکانات خاص شهری در ایام نوروز استراحتی هم بکند، اما برخلاف تعاریف یکی از دوستانش که در واقع محرک اصلی او برای انجام این مسافرت بوده با مشکلات و کمبودهای زیادی مثل نبود مکان مناسب برای اقامت، کمبود مواد غذایی و شلوغی بیش از حد شهر رو به رو می شود و فوراً به تهران بر می گردد و می بیند اتفاقاً اوضاع این شهر بسیار بهتر از دیگر ایام سال است. به سراغ دوستش می رود و می بیند که اوهم به مسافرت نرفته و از او می پرسد که تو چرا با وجود آن همه تعریفی که از شهرستان های مختلف در روزنامه ها کرده ای، خودت به مسافرت نرفته ای و دوستش بعد از تعریف یک حکایت به او این طور پاسخ می گوید:
…. حالا حکایت من است. من هم آن مقاله ها را می نوشتم و هی نعنا داغش را زیاد می کردم که دهن این و آن آب بیفتد و هی بروند و تهران را خلوت کنند تا ما لااقل در طی دو هفته ی عید در این شهر نفس راحتی بکشیم وگرنه آدم که در شهر آبا و اجدادی و خانه و زندگی خود چندان راحت نیست چطور ممکن است در شهرهای غریب آن هم با وضع نامساعدی که شلوغی عید پیش می آورد راحت زندگی کند؟
-تحلیل داستان
الف) کنشگران
فرم در حال بارگذاری ...