دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق
دانشکده مدیریت، گروه ارشد بازرگانی
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته مدیریت بازرگانی
گرایش: بازاریابی
عنوان:
“ بررسی نقش بازاریابی بر سیستم نوین بانکداری در شعب بانک ملی خرم آباد “
استاد راهنما:
دکتر علیرضا امیرکبیری
استاد مشاور:
دکتر محمد طاهری روزبهانی
نگارش:
کیومرث طهماسبی زاده
پائیز ۱۳۹۲
تقدیم به پدر و مادر عزیزم؛
که همواره حامی ام بوده اند و محبّتها
و دعای خیرشان همواره شامل حال من بوده است.
و با تشکر از:
همسر مهربان و بهار زندگیم.
سپاسگزاری:
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفسی که فرو میرود ممد حیات است و چون برمیآید مفرح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب. باران رحمت بینصیبش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همه جا کشیده.
اکنون که این پژوهش به انجام رسیده از باب حدیث “لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق"، بر خود لازم میدانم از استاد راهنمای بزرگوارم
جناب آقای دکتر علیرضا امیرکبیری که زحمت راهنمایی این پایان نامه را بر عهده گرفتند و با دقت و حوصله اینجانب را در تهیه و تدوین این پژوهش یاری کرده و افقهای جدیدی در برابر دیدگانم گشودند، قدردانی کنم. همچنین تشکر خود را از استاد مشاور گرامیام جناب آقای دکتر محمد طاهری روزبهانی به پاس همراهی بیدریغ و همفکریهای سودمندشان در مشاوره پایان نامه، ابراز میدارم.
تعهد نامه اصالت پایان نامه کارشناسی ارشد
اینجانب کیومرث طهماسبی زاده دانش آموخته مقطع کارشناسی ارشد ناپیوسته به شماره دانشجویی۸۹۰۹۶۰۱۷۵ در رشته مدیریت بازرگانی که در تاریخ
از پایان نامه خود تحت عنوان : بررسی نقش بازاریابی بر سیستم نوین بانکداری در شعب بانک ملی خرم آباد
با کسب نمره و درجه دفاع نموده ام بدینوسیله متعهد می شوم:
این پایان نامه حاصل تحقیق و پژوهش انجام شده توسط اینجانب بوده و در مواردی که از دستاوردهای علمی و پژوهشی دیگران (اعم از پایان نامه ،کتاب ،مقاله و…) استفاده نموده ام ، مطابق ضوابط و رویه های موجود ، نام منبع مورد استفاده و سایر مشخصات آن را در فهرست ذکر و درج کرده ام.
این پایان نامه قبلاً برای دریافت هیچ مدرک تحصیلی (هم سطح ،پایین تر یا بالاتر )در سایر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ارائه نشده است.
چنانچه بعد از فراغت ازتحصیل ، قصد استفاده و هر گونه بهره برداری اعم از چاپ کتاب،
ثبت اختراع و …. از این پایان نامه داشته باشم ، از حوزه معاونت پژوهشی واحد مجوزهای مربوطه را اخذ نمایم.
چنانچه در هر مقطع زمانی خلاف موارد فوق ثابت شود ، عواقب ناشی از آن را بپذیرم و واحد دانشگاهی مجاز است با اینجانب مطابق ضوابط و مقررات رفتار نموده و در صورت ابطال مدرک تحصیلی ام هیچگونه ادعایی نخواهم داشت.
نام و نام خانوادگی :
تاریخ و امضاء
بسمه تعالی
در تاریخ :
دانشجوی کارشناسی ارشد آقای/خانم کیومرث طهماسبی زاده از پایان نامه خود دفاع نموده و با نمره بحروف و با درجه
مورد تصویب قرار گرفت .
امضاء استاد راهنما :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق
۱-۱- مقدمه ۳
۱-۲- بیان مسئله ۴
۱-۳- ضرورت و اهمیت پژوهش ۶
بنابراین من فکر می کنم که بعضی از مردم می توانند بازیهای ویدئویی را بازی کنند و آنرا به عنوان یک تفنن و سرگرمی استفاده کنند ولی بعضی از مردم مایلند بیشتر پرخاشگر باشند . بنابراین ما واقعا ً نیازمند آن هستیم که دریابیم که چه نوع از مردم بازی می کنند و چه واکنشی دارند .
” تود هولنشی CEO از شرکت نرم افزار id ، شرکتی که ۳D wolfenstein نامیده شده عقیده دارد : که بازیهای ویدئویی طرناک هستند . “
یک عقیده مشهور و عامیانه است . او خاطر نشان کرد که یک گزارش دولتی استرالیا اعلام کرد ، که یک سری تحقیقات را بر روی بازیهای خشونت بار ویدئویی را فاش کرد تا سال ۱۹۹۹ و همچنین شواهد نشان داده که یک سری شواهد قوی دال بر ارتباط بین بازی و رفتار یا بازی و اعتماد به نفس وجود دارد .
تا کنون تحقیق کمی بر روی بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن و تاثیر آنها برکودکان و نوجوانان صورت گرفته است ، اما اگر به طبیعت کنش و واکنشهای داخلی در این بازیها توجه شود می توان یک ارتباط در آنها یافت .
مسئله دیگر در رابطه با بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن ” گمراهی بازیکن ” بوسیله این بازیهاست به همین خاطر در سال ۱۹۹۶ ، Bander و Degaetano به نتایجی دست یافتند که حاکی از این است که این بازیها پیامهای غلط ذیل را به بازیکنان خود می رسانند .
۱- مشکلات را می توان به سرعت و با سرمایه گذاری شخص کم حل کرد .
۲- بهترین راه حل یک مسئله ، حذف منبع مسئله است .
۳- مسائل درست ، یا غلط ، سیاه یا سفید هستند .
۴- این امر قابل قبول است که فرد خود را در قانون بازی ویدئویی غرق کند و در واقعیت بپندارد ” بدون ” آنکه درباره آنها تحقیق کند .
۵- در واکنش به مشکلات از رفتارهای غریزی استفاده کند نه رفتارهای فکری .
۶- تصور فردی مهارت با اهمیتی در حل مسئله نیست .
این پیامهای غلط به علت ویژگی متمایز بازیهای ویدئویی یعنی واکنشهای متقابل کاراکترهای بازی ، استحکام می یابند .
هرچه صنعت کامپیوتر پیشرفته تر می شود ، بازیها نمود واقعی تری از حوتدث و ماجراها نشان می دهند . بنابراین متون بازیها در انتقال حس کامل موجود در ماجراها ارتقاء می یابند . ( Alloway & Gilbert 1998 : 107 )
انجمن روانشناسی آمریکا آکادمی طب کودکان و نوجوانان ، آمریکا علایم هشدار دهنده ای در مورد بازیهای کامپیوتری و ویدئویی خشن در سه گروه سنی طبقه بندی کرده است :
- بد خلقی های زیاد در یک روز منفرد دارند .
- طغیانهای پرخاشجویانه زیاد و بدون دلیل دارند .
- فعالیت بسیار زیاد ، بصورت ناگهانی و بدون ترس دارند .
- هیچ وقت به حرف بزرگترها گوش نمی کنند و ابتدایی آنها را رد می کنند .
- وابسته به والدین به نظر نمی رسند .
- مکررا ً خشونت را در تلویزیون ، و در بازیهای کامپیوتری و ویدئویی تماشا کرده و بازیهایشان را با موضوعات خشن بروز می دهند ، یا در مورد دیگر کودکان بیرحم هستند .
- در عطف توجه و تمرکز مشکل دارند .
- فعالیتهای کلاس را بهم می ریزند .
- در درس ضعیف هستند .
- اغلب در مدرسه دعوا می کنند .
- فیلم ها یا نمایش های تلویزیونی خشن زیاد نگاه نمی کنند یا خیلی به بازیهای ویدئویی و کامپیوتری خشن می پردازند .
- گروههایی تشکیل می دهند و بعنوان یاقی و متجاوز شناخته می شوند .
- با حیوانات خانگی و دیگر حیوانات بیرحم و خشن هستند .
- براحتی نا امید می شوند .
- هیچ وقت به مسئولین گوش نمی دهند .
- با مردم بد رفتاری می کنند و برای حل مسائل به خشونت فیزیکی یا تهدید به خشونت تکیه می کنند.
- در درس ضعیف هستند و اغلب از کلاس ها فرار می کنند .
- از مدرسه اخراج می شوند .
- طبیعت و اثرات خشونت بازیهای کامپیوتری و ویدئویی بر کودکان و نوجوانان .
باید توجه داشت که مهاجران بویژه در بازار کار با هر نوع تبعیضی روبرو می شوند و از این جهت است که زنان مهاجر آسیب پذیر می باشند. بنابراین در نتیجه بحران اقتصادی جهان هر چند قوانین ضد تبعیض پیشرفت نموده باشد، اما تبعیض همچنان علیه گروه های آسیب پذیر وجود دارد. براساس گزارشی که سازمان بین المللی کار تهیه نموده است، به اقداماتی توصیه گردیده که بتواند با هر گونه تبعیض مبارزه کند و از این جهت بر تصویب جهانی کنوانسیون های سازمان بین المللی کار تأکید می کند. حق اساسی عدم تبعیض در استخدام و اشتغال برای همه زنان و مردان قسمتی از سیاست های کاری برای رشد اقتصادی متعادل و پایدار
می باشد.[۱۳۱]
ه: کنوانسیون حقوق کودک[۱۳۲]
در حقوق بین الملل کودکان از حمایتهای خاصی برخوردار می باشند. کنوانسیون حقوق کودک یک سند حقوقی بین المللی الزام آور است که تعداد وسیعی از حقوق انسانی از جمله حقوق مدنی، اجتماعی، اقتصادی و سایر حقوق را برای کودک در نظر گرفته است. در سال ۱۹۸۹ میلادی رهبران جهان به این نتیجه رسیدند که کودکان به کنوانسیونی خاص تنها برای خود نیاز دارند. زیرا اشخاص زیر ۱۸ سال اغلب باید از مراقبت ها و توجهاتی خاص برخوردار باشند. همچنین رهبران جهان در صدد بودند تا اطمینان حاصل نمایند که جامعه جهانی، حقوق بشر کودکان را به رسمیت شناخته و رعایت می نماید. کنوانسیون این حقوق را در ۵۴ ماده و دو پروتکل(پروتکل اختیاری در خصوص شرکت کودکان در جنگ و پروتکل اختیاری فروش، فحشاء و هرزه نگاری کودکان هر دو مصوب ۲۵می ۲۰۰۰ میلادی)[۱۳۳] مقرر نموده است.
این معاهده بر حقوق اساسی کودکان تأکید نموده است، حقوقی مانند حق حیات، شرکت کامل در خانواده، زندگی فرهنگی و اجتماعی[۱۳۴]. چهار اصل اساسی در کنوانسیون مورد نظر بوده است. این چهار اصل اساسی عبارتند از: عدم تبعیض، اختصاص بهترین منافع برای کودکان، حق حیات و پیشرفت در زندگی، احترام به عقاید و نظرات کودکان. هر حقی که در این کنوانسیون اشاره گردیده است، ذاتی و و جزئی از حیثیت هر کودک می باشد. کنوانسیون با ارائه استانداردهایی در زمینه مراقبت، سلامتی، تحصیلات و خدمات قانونی، مدنی و اجتماعی از حقوق کودکان حمایت می کند. با پذیرش و تصویب این معاهده دول عضو خود را متعهد نموده اند تا حقوق کودکان را تضمین نموده و آنان را در جامعه بین الملل مورد توجه قرار دهند. بهر حال آنچه اهمیت دارد، ترویج اقدامات و سیاست هایی در پرتو حمایت از منافع کودکان می باشد.[۱۳۵]
ماده۴ کنوانسیون دولتها را به تضمین تمام حقوق کودکان موظف نموده است. تکلیف احترام و تضمین حقوق مندرج در کنوانسیون برای هر یک از دول عضو در چارچوب صلاحیتی خود بدون هیچگونه تبعیضی مقرر گردیده است. در حقیقت شرائط اقتصادی و تعارض در اولویت ها نمی تواند اولویت رعایت کامل حقوق کودکان را نادیده انگارد. کنوانسیون به کرات اشاره دارد که تحت هر شرائطی دولتها باید به تکالیف مندرج در کنوانسیون اقدام نمایند. کودکان مهاجر در این گروه بیشترین آسیب را متحمل می شوند. از این جهت نیاز به حمایت های خاص دارند.[۱۳۶] بنابراین حتی در سایر کنوانسیون ها از جمله کنوانسیون کارگران مهاجر به آنان و حقوقشان اشاره گردیده است.[۱۳۷]
کنوانسیون حقوق کودک در خصوص کودکان مهاجر نقش به سزایی ایفا می کند. اصول مورد نظر و حقوق خاصی که برای کودکان در نظر گرفته شده در مورد مهاجران نیز قابل اعمال است. در حقیقت تکالیفی نیز برای دولتها نسبت به کودکان مهاجر در راستای این معاهده وجود دارد و براساس اصل عدم تبعیض[۱۳۸] که در کنوانسیون مورد توجه می باشد، کودکان اعم از اتباع و غیر اتباع یک دولت عضو از حمایت های مقرر در کنوانسیون برخوردار می باشند. کودکان مهاجر قبل از آنکه مهاجر باشند کودک اند. از این جهت حمایت از آنان به عنوان یک کودک مقدم بر حمایت به عنوان یک مهاجر است. تأمین حقوق کودکان قبل از هر چیز نیازمند ایمن بودن در برابر هر گونه خشونت، آسیب و سوء استفاده است. بنابراین آنچه اهمیت دارد، حمایت از حقوق کودکان و رشد و زندگی آنان در یک محیط ایمن می باشد.[۱۳۹]
و: کنوانسیون بین المللی حذف تمام اشکال تبعیض نژادی[۱۴۰]
این کنوانسیون در مقدمه به منشور سازمان ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر اشاره نموده و مفاد آن ها را به رسمیت شناخته است. همچنین در مقدمه به اعلامیه سازمان ملل متحد در خصوص حذف تمام اشکال تبعیض نژادی[۱۴۱] اشاره گردیده که در ۲۰ نوامبر ۱۹۶۳ توسط مجمع عمومی تصویب شد. اعلامیه مزبور به تنهایی ضرورت حذف تبعیض نژادی در سرتاسر جهان و همچنین تضمین درک و تصدیق ذات هر انسان را تبیین می کند.
کنوانسیون حذف تمام اشکال تبعیض نژادی یک معاهده حقوق بشری است که زیر نظر سازمان ملل متحد پذیرفته شده است. معاهده مزبور توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد و در ۲۱ دسامبر ۱۹۶۵ تصویب شد و در ۴ ژانویه ۱۹۶۹ به اجرا درآمد. کنوانسیون متشکل از یک مقدمه و ۲۵ ماده است و به سه بخش تقسیم می شود. بخش اول، مواد ۱ تا ۷ است که دولتها را به انجام تکالیف مقرر موظف می دارد و همچنین هر گونه تبعیض نژادی را محکوم می نماید. در این راستا دولتها بایستی جهت اینکه مطمئن شوند هیچگونه تبعیضی روا نداشته اند، قوانین و سیاست های خود را بازبینی نموده و در صورت لزوم قوانین خود را اصلاح کنند. بخش دوم، مواد ۸ تا ۱۶ است که حاکم بر گزارش و نظارت بر اجرای کنوانسیون می باشد. یک مکانیزم حل و فصل اختلافات نیز بین اعضاء مقرر گردیده است. بخش سوم، مواد ۱۷ تا ۲۵ است. این مواد ناظر بر اجرا، تصویب و اصلاح معاهده می باشد.
کنوانسیون اعضای خود را به حذف تبعیض نژادی و ترویج فهم و درک میان تمام نژادها ملزم نموده است. به علاوه کنوانسیون دول عضو را متعهد نموده است تا عضویت در گروه ها و سازمان های نژادپرستانه را جرم انگاری و مجازات نمایند. همچنین کنوانسیون سیستم شکایت فردی را مقرر کرده که بنحو مؤثر در مورد تمام اعضاء اعمال می گردد. هدف از این کنوانسیون عملی نمودن حذف تمام اشکال تبعیض نژادی با مقرر کردن لیستی از راهکارهای برخورد با افراد، همانند سایر اسناد حقوق بشری می باشد.[۱۴۲] ماده۶ کنوانسیون حذف تمام اشکال تبعیض نژادی را مقرر می دارد که هر فرد بایستی در چارچوب صلاحیت دولت عضو از حمایت مؤثر و جبران ضرر و زیان های وارده از طریق دادگاه ها و دیگر نهادهای دولتی برخوردار باشند. این حمایت در برابر هر گونه اقدام تبعیض آمیز نژادی که حقوق انسانی را نقض می کند می باشد.
در خصوص مهاجران نیز نبایستی بر مبنای تعلق به ملیت و یا قومیت خاص اقدام نمود و قائل به تبعیض بود. تبعیض علیه مهاجران به شیوه های مختلف آنان را تحت تأثیر قرار می دهد: ۱- خشونت نژادی ۲- محدودیت دستیابی به شهروندی و یا اجرای عدالت، نابرابری دستیابی به حقوق مختلف، همگی تبعیض بوده و به نوعی سیاست های محدودیت و جلوگیری از مهاجرت را در بر دارد. اصل اساسی عدم تبعیض است. حقوق اساسی انسان ها که در اسناد ذکر می شود متعلق به همگان است و از این جهت نباید میان شهروندان و غیر شهروندان تفاوتی باشد. [۱۴۳]
بند دوم: حمایت از مهاجران در چارچوب اسناد بین المللی خاص
الف) کنوانسیون بین المللی حمایت از کارگران مهاجر و اعضای خانواده آن ها[۱۴۴]
هدف اولیه کنوانسیون حمایت از کارگران مهاجر و خانواده آنها به عنوان یک جمعیت آسیب پذیر در برابر هر گونه سوء استفاده و نقض حقوق انسانی آنان است. کنوانسیون در دو عنوان حقوق کارگران مهاجر را تبیین نموده است:
۱) حقوق بشر کارگران مهاجر و خانواده آنان که قابل اجرا در خصوص تمام مهاجران از جمله مهاجران غیر قانونی است،
۲) سایر حقوق کارگران مهاجر و خانواده آنان که در خصوص کارگران مهاجر در وضعیت قانونی اعمال می گردد. کنوانسیون در قسمت اول حقوق جدیدی را برای کارگران مهاجر در نظر نگرفته، بلکه هر آنچه بیان نموده تأکید و تکرار مجدد حقوقی است که در سایر اسناد بین المللی به آنها اشاره گردیده است. هدف این بوده تا جامعه بین المللی توجه داشته باشد که حقوق کارگران مهاجر نقض می گردد، بنحوی که بسیاری از آنان از حقوق اساسی خود محروم می باشند. بنابراین وجود اسناد بین المللی دیگر نتوانسته از این گروه به نحو شایسته حمایت کند و از این جهت کنوانسیون تکمیل کننده قدرت اجرایی آن اسناد در خصوص کارگران مهاجر می باشد.
حقوقی که همه کارگران مهاجر از آن برخوردارند عبارتند از:
۱- آزادی های اساسی از جمله: آزادی از هر گونه برده داری و بهره کشی و کار اجباری[۱۴۵]،
۲- دادرسی و رسیدگی های شکلی مقتضی و عادلانه و حتی زمانی که مجازاتی در نظر گرفته می شود، باید ملاحظات حقوق بشری با توجه به وضعیت کارگر مهاجر در نظر گرفته شود[۱۴۶]،
۳- حق بر خلوت و حریم شخصی از جمله حریم خانه و خانواده[۱۴۷]،
۴- برابری با اتباع بنحوی که در کشور میزبان در خصوص شرائط کاری هیچ تمایزی با اتباع برای آنها وجود نداشته باشد و همچنین برابری با اتباع امنیت و مراقبت های اورژانسی و دارویی را شامل می شود،
۵- انتقال درآمد بنحوی که حق پس انداز شخصی و حفظ دارایی های خود را داشته باشند،
۶- حق داشتن اطلاعات که بایستی از حقوق خود به موجب اسناد و مقررات آگاه بوده و از مقررات دولتها و شرائط پذیرش مطلع گردند و این موارد بدون هیچ هزینه و به زبان قابل فهم برای آنان ارائه و مهیا گردد.
سایر حقوقی که تنها کارگران مهاجر با وضعیت قانونی از آن برخوردارند، شامل موارد زیر است:
۱- حق عدم حضور موقتی که به دلائل مختلف و بدون تأثیر بر مجوز اقامت و یا کار آنان است،
۲- آزادی تردد که مهاجران قانونی می توانند در سرزمین دولت مربوطه آزادانه رفت و آمد کنند و بر این اساس می توانند محل اقامت خود را داوطلبانه تعیین نمایند[۱۴۸]،
۳- حق[۱۴۹] نقض قراردادهای استخدام[۱۵۰].
این کنوانسیون یک سند همه جانبه بین المللی است که شامل یک سلسله موازین اخلاقی و حقوقی است که به عنوان راهنما و انگیزه برای حمایت از حقوق مهاجران در کشورها تصویب شده است. کنوانسیون ۹۱ ماده دارد و به نظر طولانی ترین معاهده حقوق بشری ملل متحد است که آزادی های اساسی برای کارگران مهاجر و خانواده های آنان را مقرر کرده است.
این معاهده حقوق بشری ضرورت حمایت بین المللی از حقوق تمام کارگران مهاجر و اعضاء خانواده شان را که در موارد بسیاری در کشورهایی که برای مهاجرت انتخاب می کنند، استانداردهای کافی زندگی به آنان ارائه نمی شود، به رسمیت شناخته و تضمین می کند. کارگران مهاجر و خانواده شان حق تردد آزادانه در سرزمین محل استخدامشان و متعاقباً حق انتخاب محل اقامت خود را دارند.
ب) کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان[۱۵۱]
مدتی بعد از جنگ جهانی دوم نیاز به یک سند بین المللی بود تا وضعیت حقوقی پناهندگان را تعریف کند.[۱۵۲] کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان در ۲۸ جولای ۱۹۵۱ میلادی به تصویب سازمان ملل متحد رسید و در ۲۱ آوریل ۱۹۵۴ میلادی لازم الاجرا گردید.[۱۵۳] مواد کنوانسیون در سه بخش به تصویب رسیده است: بخش اول موادی است که تعریف و ماهیت پناهندگان را ارائه می دهد، بخش دوم شامل حقوق و تکالیف پناهندگان در کشور پناه دهنده می باشد و در نهایت بخش سوم مقررات مربوط به اجرای این سند از نظر اداری و دیپلماتیک را در بردارد.[۱۵۴] کنوانسیون مزبور پناهندگان را مستحق حقوقی برابر با سایر شهروندان مقیم در قلمرو یک کشور می داند. ماده ۲۶ تصریح می کند که هر دولت عضو باید پیرو قواعدی که به طور کلی نسبت به بیگانگان در وضعیت مشابه اعمال می شود، به پناهندگانی که در مرزهای آنان زندگی می کنند نیز اجازه دهند آزادانه جابجا شده و تردد نمایند.
قسمت ۲ بند الف ماده یک کنوانسیون ۱۹۵۱ پناهنده را اینچنین تعریف کرده است:
” پناهنده کسی است که در نتیجه حوادث پیش از اول ژانویه ۱۹۵۱ و به علت ترس موجه از آزار و اذیت به علل مربوط به نژاد، مذهب، ملیت، عضویت در گروه اجتماعی خاص یا عقیده سیاسی در خارج از کشور متبوع خود به سر می برد و به علت ترس مزبور یا مایل به برخورداری از حمایت کشور متبوع خود نمی باشد و یا قادر به بهره مندی از این حمایت نیست. در نتیجه این حوادث خارج از محل سکونت عادی سابق خود بسر می برد و قادر و یا مایل به بازگشت به آن نیست.”[۱۵۵]
ج) پروتکل ۱۹۶۷ در مورد وضعیت پناهندگان[۱۵۶]
کنوانسیون ۱۹۵۱ از نظر زمانی و جغرافیایی محدودیت داشت. (از نظر زمانی به رخدادهای قبل از اول ژانویه ۱۹۵۱ و از نظر جغرافیایی محدود به قاره اروپا بود.) به همین مناسبت گردهمایی بین المللی تحت عنوان ” کنفرانس بررسی جنبه های حقوقی مسئله پناهندگی در کنوانسیون ۱۹۵۱ و اساسنامه دفتر کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان” در آوریل ۱۹۶۵ در شهر بلاجیو ایتالیا برگزار شد. گزارش این جلسه به شورای اقتصادی اجتماعی ارسال شد و این شورا با تصویب متن پروتکل، آن را به مجمع عمومی فرستاد. مجمع عمومی در ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶ براساس قطعنامه ۲۱۸۹ آن را تصویب نمود.[۱۵۷]
در مقایسه با کنوانسیون مربوطه تحولاتی در این پروتکل رخ داد که به نحو ذیل است:
دول متعاهد پروتکل تعهد می نمایند مفاد کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان را در خصوص پناهندگانی که مصداق تعریف کنوانسیون می باشند رعایت نمایند.
اصطلاح پناهنده در این پروتکل شامل کلیه افرادی است که مصداق تعریف ماده اول کنوانسیون باشند، مشروط بر آنکه عبارت ” پس از بروز این قبیل حوادث ” کأن لم یکن تلقی گردد.این پروتکل[۱۵۸] بدون هیچگونه محدودیت جغرافیایی اعمال می شود.[۱۵۹]
د) کنوانسیون شماره ۹۷ مربوط به مهاجرت برای اشتغال[۱۶۰]
کنفرانس عمومی سازمان بین المللی کار(کنفرانس بین المللی کار)[۱۶۱] در ۸ ژوئن ۱۹۴۹ میلادی به مناسبت سی و دومین نشست خود در شهر ژنو پیشنهاداتی را که در خصوص مقاوله نامه مهاجرت برای اشتغال ۱۹۳۹ در بیست و پنجمین نشست به تصویب رسیده بود پذیرفت. این مقاوله نامه در خصوص مهاجران قانونی جویای کار و حقوق آنان است. سند مزبور ۲۳ ماده دارد. مقاوله نامه ضمائمی نیز دارد. ضمیمه اول در مورد استخدام، به کارگماری و شرائط کار مهاجران جویای شغل که به طرز دیگری جز انتقال گروهی تحت سرپرستی دولت به استخدام در آمده اند.(این ضمیمه ۸ ماده دارد.) ضمیمه دوم در مورد استخدام، به کارگماری و شرائط کاری مهاجران جویای شغل که تحت سرپرستی سازمان های دولتی مسئول انتقال های گروهی به استخدام در آمده اند.(این ضمیمه ۱۳ ماده دارد.) ضمیمه سوم در خصوص واردات لوازم و تجهیزات شخصی مهاجران جویای شغل می باشد. (این ضمیمه دو ماده دارد.)
مقاوله نامه مسائل خاص کارگران مهاجر از جمله اعزام آنان،انتقال درآمدها و سایر موارد را در بردارد. در قسمت اول ماده ۱۱ مهاجر برای اشتغال تعریف شده است و از این دید شخصی را که از کشوری به کشور دیگر با این نظر که استخدام شود مهاجرت می کند، مهاجر برای اشتغال نامیده می شود. در سند مزبور وضعیت قانونی مهاجران مورد نظر است و از این لحاظ مهاجران غیر قانونی را شامل نمی شود. در برخورد با مهاجران قانونی نیز نباید برخوردی متفاوت شده و یا با اتباع مقایسه گردند.
ه)کنوانسیون شماره ۱۴۳ مرتبط با مهاجرت در شرائط نامساعد و اعتلای برابری فرصت ها و برخورد با کارگران مهاجر[۱۶۲]
کنفرانس عمومی سازمان بین المللی کار(کنفرانس بین المللی کار) ۴ ژوئن ۱۹۷۵ میلادی در ژنو این سند را تصویب کرده است. در مقدمه به اعلامیه فیلادلفیا[۱۶۳] اشاره شده که بیان نموده کار یک کالا نیست و فقر همه جا خطر رونق اقتصادی است. (این مقاوله نامه ۲۴ ماده دارد.) همچنین در مقدمه به حق اشخاص برای ترک یک کشور که شامل کشور متبوع خود نیز می باشد و ورود به کشور خود با اشاره به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین اشاره داشته است. در ماده اول هر یک از اعضاء کنوانسیون رعایت حقوق بشر تمام کارگران مهاجر را بر عهده گرفته اند. این سند در سال ۱۹۷۵ میلادی جهت اجرای کنوانسیون مهاجرت برای اشتغال به تصویب رسید. کنوانسیون به برابری فرصت ها و برخوردها، همچنین به استانداردهای فراتری برای ترویج برابری کارگران مهاجر اشاره دارد. براساس ماده یک دول عضو باید حقوق بشر تمام کارگران مهاجر را رعایت نمایند.
و) پروتکل علیه قاچاق مهاجران از طریق خشکی، دریا و هوا[۱۶۴]
این پروتکل مکمل کنوانسیون علیه جرائم سازمان یافته فراملی(موسوم به کنوانسیون پالرمو)است که توسط سازمان ملل متحد در پالرموی ایتالیا در سال ۲۰۰۰ میلادی تصویب شد. این سند یکی از پروتکل های پالرمو می باشد. پروتکل مزبور در ۲۸ ژانویه ۲۰۰۴ میلادی به اجرا در آمد. هدف این سند حمایت از حقوق مهاجران و کاهش قدرت و نفوذ گروه های کیفری سازمان یافته که از مهاجران سوء استفاده می کنند می باشد. همچنین بر نیاز به برخورد انسانی با مهاجران و نیاز به راهکارهای جامع بین المللی برای مبارزه با قاچاق انسان تأکید دارد.[۱۶۵]
پروتکل دول عضو را به جرم انگاری داد و ستدهای انسانی و قاچاق ملزم می نمایند تا یک مکانیزم داخلی برای مبارزه با این رفتارها و اقدامات وجود داشته باشد. پروتکل ها آسیب پذیری در برابر این اقدامات را مقرر داشته و بیان می دارند که به صرف ورود غیر قانونی، مهاجران نباید مجازات گردند. پروتکل مربوط به قاچاق مهاجران اشاره کمتری به حمایت نموده است و تنها در مقدمه به ضرورت ارائه برخوردی مطابق با حقوق بشر توجه گردیده است و بر این تأکید دارد که قاچاق می تواند حیات و امنیت مهاجران را به مخاطره اندازد.
پروتکل علیه قاچاق مهاجران از طریق خشکی، دریا و هوا طی قطعنامه ۲۵/۵۵ در ۱۵ نوامبر ۲۰۰۰ میلادی به تصویب رسید. در مقدمه به اعتقاد و توجه به رفتار انسانی با مهاجران و حمایت کامل از حقوق آنان اشاره گردیده است. قاچاق مهاجران جنایتی است که حقوق بشر قربانیان از جمله حق حیات و کرامت انسانی آنها را نقض می نماید. از این جهت پروتکل مزبور عنوان کیفری یا مجرمانه ای را به این اقدام داده و تدابیر مبارزه با آن را مقرر کرده است. در این سند بعد از یکسری تعاریف در ماده ۸ به اقدامات علیه مهاجران از طریق دریا اشاره نموده و ماده ۱۱ تدابیر مرزی را مقرر کرده است. دو تدبیر عمده مورد توجه پروتکل بوده است که تدبیر پیشگیری و دیگری تدبیر حمایتی می باشد و نیز در زمینه حمایت از مهاجران حتی به بازگشت مهاجران قربانی قاچاق نیز اشاره گردیده است.[۱۶۶]
ز) اعلامیه پناهندگی سرزمینی[۱۶۷]
ارزیابی دقیق نیازمندی های فیزیولوژیک در جریان یک بازی فوتسال، دشوار است و به همین علت، اطلاعات محدودی در این زمینه وجود دارد. همچنین باید توجه کرد که مقایسه مستقیم متغیر های تحقیقات مختلف، بدون اشکال نیست، زیرا سطح بازی، راهکار بازی و تفاوت های فردی بازیکنان از نظر سن، جنس و سطح آمادگی، در این امر موثر هستند(۴۵،۶۸). به هرحال، بازیکنان باید توانایی شتاب گیری سریع را در مسافت های کوتاه مدت داشته باشند و به توانند سرعت خود را به طور ناگهانی کاهش داده و بدون وقفه تغییر مسیر بدهند(۱۴،۶۱،۹۲). در کنار این مسائل آنان باید به طور مستمر از قابلیت و آمادگی مناسب برای اجرای فعالیت هایی که نیازمند توان بی هوازی بالا باشد مثل تکل زدن، شوت زدن، ضربه زدن با سر و درگیر شدن با حریف برخوردار باشند(۲۳).
توان هوازی در فوتسال
توانایی مصرف اکسیژن به وسیله بدن در هنگام فعالیت های شدید، توان هوازی نامیده می شود. توان هوازی همچنین با واژه های نظیر، اکسیژن مصرفی بیشینه، حداکثر اکسیژن مصرفی، ظرفیت کارهوازی،ظرفیت استقامتی، برداشت بیشینه ای اکسیژن و ظرفیت استقامت قلبی – تنفسی نیز مترادف است(۲۰).
اکسیژن مصرف شده در بدن معمولابا سه واحد بیان می شود: ۱- لیتر در دقیقه(L. min-1) 2- میلی لیتر در کیلوگرم وزن بدن در دقیقه (ml. kg. min-1) 3- میلی لیتر در کیلوگرم وزن عضله در دقیقه (ml-0.75. kg. min-1)(20).
هر قدر حداکثر اکسیژن مصرفی بیشتر باشد، آمادگی هوازی بالاتر است بنابراین منطقی خواهد بود که انتظار داشته باشیم در ورزش هایی که ماهیت استقامتی دارند، مقادیر vo2max نسبت به ورزش هایی که ماهیت سرعتی یا قدرتی دارند بالاتر باشد (۲۰).
اگرچه پیشنهاد شده است که منبع انرژی اصلی در فوتسال، سوخت و ساز بی هوازی است( ۵۵)، اما ترکیب هوازی نیز برای اجرای این بازی مهم است. دوگراماسی و واتسفورد[۲۲]، توان هوازی را مبنای آمادگی ورزشی و یک عامل اصلی آمادگی در فوتسال معرفی کردند( ۶۱) همچنین بیشتر دانشمندان علوم ورزشی و مربیان اعتقاد دارند که سطح بالای آمادگی هوازی،پیش نیازی برای عملکرد بی هوازی بالا هنگام فعالیت های متناوب طولانی به شمار می رود(۱۴،۲۶). علاوه بر این، ورزشکاران ورزش های تناوبی، معمولا هنگام تمرین های پیش از فصل مسابقه، از دوهای استقامت طولانی مدت برای بهبود توان هوازی استفاده می کنند(۱۴،۷۶). اهمیت توان هوازی، بیشتر در روند های بازیافت ( بررای مثال لاکتات زدایی و کاهش فعالیت قلبی ) است و کمتر به عنوان یک مزیت عملکردی مستقیم در نظر گرفته می شود(۷۷،۷۸) به همین علت به نظر می رسد که آستانه ی مشخصی از توان هوازی برای بازی فوتسال مورد نیاز است. به هر حال، فوتسال یک بازی مستمر با شدت های متغیر است. بنابراین، حد مطلوبی از توان هوازی برای برآورده کردن نیازهای انرژی در طول بازی وهمچنین برای بازیافت سریع تر از تلاش های بی هوازی، ضروری است. به علاوه توان هوازی، ورزشکار را برای بازی و تمرین طولانی تر در شدت های بالاتر توانمند می کند (۸۷). حداکثر اکسیژن مصرفی vo2max همواره به عنوان شاخص مهم در تعیین میزان آمادگی هوازی بازیکنان به ویژه بازیکنان رشته فوتسال مورد توجه محققان بوده است. طبق گزارش ها میزان اکسیژن مصرفی مربوط به بازیکنان حرفه ای فوتسال ۸/۶۸-۵/۵۷ و بازیکنان نیمه حرفه ای۹/۶۰-۵ /۴۹ میلی لیتر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه بوده است( ۴۶). در تحقیق داخلی که توسط پرنو و همکارانش انجام گرفت vo2max بازیکنان نخبه فوتسال ایران با بهره گرفتن از آزمون ۲۰ متر شاتل ران، ۲/۵۸-۶۸/۴۴ میلی لیتربرکیلوگرم بردقیقه گزارش شده است(۱۴).
توان بی هوازی در فوتسال
برخلاف این که به نظر می رسد قسمت اعظم فعالیت ها در فوتسال در شدت هوازی انجام می شود اما سیستم انرژی مهم برای بازی فوتسال، سوخت و ساز بی هوازی است. اگرچه تنها ۱۲ درصد از زمان بازی فوتسال، به عنوان کار شدید بیان شده است(۵۶ )، اما عامل تعیین کننده نتیجه بازی در واقع سرعت، عکس العمل و چابکی است که تامین انرژی آن ها از طریق مسیر بی هوازی انجام می شود ( ۵۵،۵۶). یافته های مربوط به توان بی هوازی بازیکنان فوتسال ایرانی بااستفاده از آزمون پرش سارجنت نشان دهنده میانگین ۶۸/۱۵۰ کیلوگرم متر برثانیه است(۱۴) که با توجه به توان بی هوازی بازیکنان فوتبال و فوتسال سایر کشور ها در حد مطلوبی قرار ندارند(۱۴،۲۵).
ضربان قلب درفوتسال
در مطالعات نشان داده شده است که ضربان قلب بازیکنان نیمه حرفه ای ۲۱۱-۱۸۵ و حرفه ای ۱۹۹-۱۸۳ ضربه در دقیقه در حین بازی فوتسال متغیر است(۴۶). کارلو کاستگنا و همکاران، ضربان قلب را حین زمان فعال بازی۴/۵ + ۸۴ درصد ضربان قلب بیشینه بیان کردند( ۵۶). به هر حال اختلافاتی در ضربان قلب بازیکنان فوتسال وجود دارد که می تواند ناشی از سطح بازی، تغییر در زمان فعال بازی، شدت بازی و وضعیت های مختلف باشد(۴۷).
اسید لاکتیک در فوتسال
با توجه به اطلاعات در خصوص نیازهای فیزیولوژیک بازیکنان فوتسال به نظر می رسد بازیکنان از هر سه سیستم تامین انرژی در بدن یعنی فسفاژن ( بی هوازی بی لاکتیک )، اسید لاکتیک ( بی هوازی با لاکتیک ) و اکسیژن ( هوازی ) استفاده می کنند(۴۶،۵۶). گزارش محققان مبنا بر حداکثر اکسیژن مصرفی بازیکنان فوتسال بیشتر از ۵/۵۷ میلی لیتر به ازای هرکیلوگرم در دقیقه، تراکم اسید لاکتیک خون معادل تقریبا ۱۲ میلی مول (۴۶)در بعضی مواقع در جریان بازی و همچنین داشتن فعالیت های بسیار سرعتی که به طور میانگین ۲۸/۳ ثانیه اجرای هرکدام به طول می انجامد، نشان دهنده ی استفاده بازیکنان فوتسال از هر سه سیستم تامین انرژی است. برای مثال باربرو آلوارز در سال ۲۰۰۹ دریافت که تراکم اسید لاکتیک خون در بازیکنان حرفه ای و نیمه حرفه ای فوتسال اسپانیا معادل ۱۲ و ۸/۷ میلی مول در لیتر است(۴۶). بنابراین تراکم اسید لاکتیک در خون بازیکنان به منزله تولید انرژی از طریق سیستم بی هوازی لاکتات در بازی فوتسال است.
آمادگی جسمانی در بازی فوتسال
ترکیب بدنی
ترکیب بدنی، جنبه مهمی از آمادگی جسمانی بازیکنان فوتسال است. چربی اضافی در فوتسال یک وزن مرده محسوب می شود. به هر حال دروازه بانان مقادیر بیشتری درصد چربی نسبت به بازیکنان دیگردارند این افزایش احتمالا به دلیل سوخت وساز کمتر وشدت کمتر تمرین دروازه بان است(۴۸). اگرچه اطلاعات مربوط به ترکیب بدن و آنتروپومتری در مورد فوتسال کم است و به نظر می رسد که اندازه بدن عامل خوبی برای پیشگویی موفقیت در فوتسال به شمار رود،ولی مشاهدات موجود از تیم های موفق وبرتر دنیا، همچنین اطلاعات مربوط به فوتبال که در برخی از جنبه ها قابل استفاده است، بیان می دارندکه به طور کلی،بازیکنان فوتسال ابعاد بدنی معمولی ,میانگین قد ۱۸۰-۱۷۰سانتی متر، وزن بدنی ۷۰کیلوگرم و درصد چربی ۱۲-۸ درصد دارند (۶۸،۹۳). در پژوهش های داخلی، میانگین قدبازیکنان نخبه فوتسال ایران ۳۴/۱۷۴سانتی متر،وزن ۳۲/۷۱کیلوگرم،درصد چربی ۴۲/۹ درصد است که باتوجه به یافته های پژوهشی خارجی در حد طبیعی قرار دارد(۳۶،۶۲،۹۴).
استقامت
مقاومت در برابر خستگی یکی از فاکتورهای مهم در بازی فوتسال می باشد. ورزش فوتسال شامل وهله های منقطع و باشدت بالاست که درهر ۲۸/۳ ثانیه یک حرکت تغییر می کند و تکرار توان و سرعت برای مدت زمان طولانی(۲۰×۲ دقیقه مفید )است. به عبارت دیگر یکی از فاکتورهای مهم در بازی فوتسال استقامت در سرعت می باشد، زیرا در این بازی بازیکن ها باید بتوانند طی مدت زیادی همواره سرعت خود را در زمین حفظ نمایند.
قدرت
از آنجایی که عمده فعالیت های بازیکنان فوتسال در جریان بازی فوتسال نیازمند بهره گیری از عامل توان می باشد لذا توجه به یکی از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر توان یعنی قدرت بیشینه در دو محور بالا و پایین تنه بسیار ضروری است (۳۰)
توان
محصول سرعت و قدرت را توان می گویند (۸،۳۹). در جریان بازی فوتسال بازیکنان بارها از تکل وپریدن برای ضربه های خود استفاده می کنند و باید بتوانند با سرعت و جهش های مختلف خود را به توپ برسانند. بنابراین توان بیشتر، هنگام شوت زدن،دویدن و جابه جایی هامی تواند برای بازیکنان عامل مثبتی به حساب آید. یافته های مربوط به آزمون پرش عمودی بازیکنان فوتسال ایرانی با میانگین ۳۶/۴۹ سانتی متر، نشان دهنده ی توان پایین آنان در فعالیت های انفجاری است به گونه ای که نتیجه این آزمون برای بازیکنان ملی امریکا دررشته های گوناگون، ۲/۷۶ سانتی متر برای زنان و ۴۴/۹۱ سانتی متر برای مردان به دست آمده است ( ۱۴،۶۲ ). با توجه به ماهیت بازی فوتسال و ضرورت استفاده از توان انفجاری پاها، تاکید براین امر در برنامه تمرینی بازیکنان فوتسال ضروری است.
سرعت
سرعت یک توانایی جسمانی ضروری جهت حرکت و اجرای حرکت در زمان مناسب می باشد. میزان سرعت می تواند توسط مدت فعالیت یا نسبت فاصله و زمان بیان گردد(۹۵). سرعت نقش مهمی در بیشتر ورزش ها دارد وهر ورزش نوع خاصی از سرعت را نیاز دارد. عمدتا سطح سرعت به وسیله عوامل ارثی دستگاه عصبی-عضلانی تعیین می شود بنابراین احتمال توسعه سرعت محدود است. با وجود این حقیقت، این امکان وجود دارد که برای بهبود سطح سرعت از تمرینات خاص با سرعت حداکثر، تمرینات قدرتی مطلوب جهت تکمیل اجرای حرکتی ورزشکار استفاده کرد. زمان اجرای دو ۱۰و ۲۰ متر سرعت بازیکنان نخبه فوتسال ایران بترتیب ۹۱/۱ و ۲۴/۳ ثانیه بدست آمد. این ویژگی در انجام ضدحمله ها و دفاع در مقابل ضدحمله های حریف نقش تعیین کننده ای دارد و باید ارتقا یابد(۱۴).
چابکی
چابکی عبارت است از نوعی قابلیت عضلانی و جنبش پذیری که با بهره گرفتن از آن می توان وضعیت و مسیر حرکت بدن را با حفظ تعادل و درک موقعیت به صورت ارادی درحداقل زمان مشخص، تغییر داد. بنابراین به ترکیب مجموعه ای از سرعت،قدرت،عکس العمل های سریع، تعادل و هماهنگی،چابکی اطلاق می شود(۱۵). در فوتسال بازیکنانی که بتوانند به سرعت در هر جهت با وضعیت های بدنی متفاوت واکنش نشان دهند اغلب نقش تعیین کننده ای به عنوان مدافعان و مهاجمین به ویژه در مقابل دروازه دارند. بازیکنان مرتباً باید به طرف جلو، عقب و یا طرفین خود حرکت نموده و برای رسیدن به توپ سرعت خود را نیز حفظ نمایند بنابراین چابکی یکی از فاکتورهای مهم در بازی فوتسال است. چابکی برای بازیکنان نخبه فوتسال ایران ۱۱/۱۶ ثانیه در آزمون ایلی نویز به دست آمده که رکورد خوبی نبوده و در مقایسه با یافته های سایر پژوهش ها در این زمینه پایین تر بوده است(۱۴،۶۲،۶۸).
به هرحال با توجه به ارتباط مثبت و معنادار بین چابکی و سرعت، می توان انتظار داشت که در صورت ضعیف بودن یکی از این دو عامل دیگری نیز تحت تاثیر قرار گیرد. همچنین باتوجه به اهمیت هردو عامل در اجرای بازیکنان فوتسال، مربیان فوتسال باید در برنامه های آماده سازی تیم ها توجه ویژه ای به این نوع تمرینات داشته باشند.
انعطاف پذیری
انعطاف پذیری توانایی اجرای اعمال مفصلی در یک گستره وسیعی از حرکت با دامنه مطلوب است (۷) که به آرایش و ویژگی های کیفی تاندون ها، لیگامنت ها،بافت های پیوندی و عضلات بستگی دارد. انعطاف پذیری نه به طور واضح یک توانایی جسمانی و نه یک توانایی هماهنگ کننده در نظر گرفته می شود بلکه یک قابلیت پیچیده ای است که از طریق سطح آن توانایی های جسمانی و هماهنگ کننده در اجراهای مختلف تحت تاثیر قرار می گیرد. همچنین انعطاف پذیری ارتباط نزدیکی با قدرت، استقامت، سرعت و مهارت دارد(۷). داشتن انعطاف پذیری، بازیکنان فوتسال را قادر می سازد تا در شرایط سخت خود را به توپ برسانند و ضربه مورد نظر خودرا بزنند، همچنین باعث می شود که بازیکنان آسیب نبینند، چون یکی از عوامل مهم آسیب دیدگی ورزشکاران، نداشتن انعطاف پذیری مناسب در رشته ورزشی مخصوص به خود می باشد(۷،۱۱،۲۲). انعطاف پذیری بازیکنان نخبه فوتسال ایران در یک تحقیق با بهره گرفتن از آزمون خمش به جلو [۲۳]به طور میانگین ۵/۳۳ سانتی متر بدست آمدکه در مقایسه با بازیکنان کشور های دیگر، در سطح مطلوبی قرار داشت (۱۴).
عوامل مؤثر بر توان هوازی
وراثت
ظرفیت های فیزیولوژیکی و عملکردهای جسمانی تا حد زیادی توسط وراثت محدود می گردد(۲۸). هم اکنون به خوبی ثابت شده است که خزانه ی ژنی افراد تعیین کننده آن است که آیا فرد از نظر توان هوازی و عملکرد استقامتی مستعد است یا خیر(۵۰). اما در پاسخ به این سوال که توان هوازی چه اندازه تحت وراثت قرار می گیرد، نتایج متفاوت و گاه ضد و نقیضی عنوان شده است (۵۰،۵۱). برخی از محققین بیان داشته اند که ۹۳درصد از ظرفیت هوازی(vo2max)به طور ژنتیکی تعیین می شود(۸۲). در حالی که برخی از محققین معتقدند توان هوازی کمتر تحت تاثیر وراثت قرار می گیرد(۲۷). به هر حال نقش وراثت در تعیین توان هوازی بسیار اساسی است و محققین معتقدند که میزان پیشرفت vo2maxفرد در اثر تمرین به عوامل وراثتی وابسته است(۸۲).
تمرین
اثرات تمرین بر توان هوازی مورد مطالعه وسیعی قرارگرفته است و شکی نیست که تمرین سبب افزایش توان هوازی می گردد(۶۵). برنامه های تمرینی مناسب سبب افزایش در توان هوازی بزرگسالان،جوانان،زنان و مردان می شود،ولی میزان افزایش در توان هوازی ورزشکاران استقامتی که خود توان هوازی بالایی دارند کمتر از غیر ورزشکاران می باشد به طوری که میزان پیشرفت در توان هوازی برای افرادی که در هنگام تمرینات دارای مقدار توان هوازی بالایی بوده اند تنها ۲تا۳درصد گزارش شده است ولی کسانی که در شروع تمرینات دارای مقدار توان هوازی کمتری بوده اند به میزان ۳۰تا۵۰درصد پیشرفت حاصل کرده اند(۸۵). افزایش در میزان vo2max توسط دو متغیر اصلی صورت میگیرد که عبارتند از:
الف)افزایش در برون ده قلبی ب) افزایش در اخذ اکسیژن به وسیله عضلات مخطط(۹).
برون ده قلبی مقدار خونی است که در هر دقیقه توسط قلب به داخل آئورت تلمبه زده می شودوبه عواملی نظیر متابولیسم بدن،استراحت یا فعالیت، سن،جنس و جثه بدن بستگی دارد(۳۵). که هرقدر برون ده قلبی ورزشکاری بیشترباشد،توان هوازی او بیشتر است وبالعکس(۵). به طور کلی عقیده براین است که تمرینات هوازی حداکثر اکسیژن مصرفی را به میزان ۵تا۲۰درصد افزایش می دهد(۹). تاباتا(۱۹۹۶) و همکارانش نشان دادند که یک برنامه تمرینی با شدت متوسط(تمرین با ۷۰درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)و یک برنامه تمرینی با شدت بالا(۷ ست ۲۰ثانیه ای با ۱۷۰درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)هردو می تواند موجب افزایش در توان هوازی شود(۹۰).
سن وجنس
مطالعات طولی و مقطعی هردو نشان می دهند که حداکثر اکسیژن مصرفی بطورخطی از سن ۴سالگی تا اواخر دوره ی نوجوانی درپسران و تا سن ۱۲تا۱۳سالگی در دختران افزایش می یابد(۸۶). مطالعات انجام شده برای مقایسه توان هوازی مردان و زنان بطور کلی نشان می دهد که توان هوازی زنان پایین تر از مردان است(۶۴). توان هوازی تقریبا در سن ۱۸-۲۰سالگی در هردو جنس به نقطه اوج خود می رسد و بعد از آن به آهستگی رو به کاهش می گذارد(۶۹،۷۳،۷۴).
ترکیب بدن
مطالعات انجام شده در مورد ارتباط میان ترکیب بدن و توان هوازی بیشتر به ارتباط میان چربی بدن و vo2max تاکید دارد (۴،۸۴،۹۷). افرادی که چربی بیشتری دارند به هنگام اجرای فعالیت های هوازی با نوعی وزن حاصل از چربی اضافه بدن مواجه هستند که این اضافه وزن عملکرد آنان را تضعیف می کند (۹۷). مطالعه انجام شده به روی دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی نشان می دهد که میان درصد چربی بدن و توان هوازی آنان ارتباط منفی معناداری وجود دارد(۳۶). همچنین مطالعه انجام شده به روی دانشجویان دختر ورزشکار وغیر ورزشکار نشان می دهد که بین توان هوازی ودرصد چربی بدن هریک از گروه های ورزشکار و غیر ورزشکار و کل نمونه های تحقیق ارتباط منفی معناداری وجود دارد و محققین در نتایج خود عنوان می کنند که چربی عامل مهمی در کاهش حداکثر توان هوازی محسوب می شود(۴). گوتین [۲۴]در مطالعه به روی دختران چاق ۷-۱۱ ساله گزارش می کند که همرا با کاهش درصد چربی بدن نمونه ها در اثر یک برنامه تمرینی هوازی، افزایش معناداری در توان هوازی آنان به وجود آمده است (۷۰).
ارتفاع
به گفته محققین ارتفاع می تواند vo2max، ضربان قلب و پاسخ های تهویه ای را تحت تاثیر قرار دهد(۶۶). vo2max به طور ثابت با افزایش ارتفاع کاهش می یابد (۷۲). این کاهش به عواملی همچون سطح آمادگی جسمانی فرد، جنس،ارتفاع،محل زندگی دائمی فرد و مدت اقامت در ارتفاع نسبت داده می شود(۶۶). برخی از محققین معتقدند که vo2maxاز ارتفاع ۱۵۰۰متری به بعد کاهش می یابد(۶۳).
درصد توزیع تارهای عضلانی
عضلات بدن انسان به طور کلی به دو دسته تند انقباض (ft) و کند انقباض (st) تقسیم بندی شده است هریک از این دونوع تار دارای ویژگی های سوخت و سازی مخصوص به خود هستند(۹۷).
به طور کلی تارهای تند انقباض از نظر بیوشیمیایی برای انجام فعالیت های استقامتی مناسب ترین شرایط را دارند. آنزیم های درگیر در واکنش های سیستم هوازی در تارهای کند انقباض از فعالیت بیشتری برخوردار بوده و نیز تعداد و اندازه میتوکندری ها، تعداد مویرگ ها ی موجود به ازای هر تار عضلانی (دانسیته مویرگی )و محتوای میوگلوبین در تارهای کند انقباض بیشتر است (۲۷). از طرف دیگر تارهای تند انقباض از نظر بیوشیمیایی برای انجام کارهای بی هوازی مناسب تر هستند(۸۹).
روش های ارزیابی عملکرد هوازی
توان هوازی بیشینه از طریق تعیین اکسیژن مصرفی بیشینه بعنوان عملکرد هوازی ارزشیابی می شود (۵) اکسیژن مصرفی بیشینه به دو شیوه مستقیم و غیر مستقیم قابل اندازه گیری می باشد. روش مستقیم در آزمایشگاه و معمولا بر روی دوچرخه کارسنج یا نوار گردان انجام می شود. آزمون های متفاوتی که از روش غیر مستقیم به برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی می پردازند را می توان به آزمون های میدانی، آزمون های پله، آزمون های آزمایشگاهی زیر بیشینه و آزمون های آزمایشگاهی بیشینه تقسیم بندی کرد(۸۲).
آزمون های میدانی نظیر دو یک مایل، دو یک و نیم مایل، یک مایل پیاده روی یا ۹دقیقه دویدن،۳مایل پیاده روی، ۱۲ دقیقه رکاب زدن دوچرخه، ۱۲ دقیقه شنا کردن، ۱۲ دقیقه دویدن، آزمون راه رفتن راکپورت، آزمون پیسر[۲۵]یا شاتل ران(که در در حال حاضر در صدر فهرست آزمون های هوازی میدانی است) و. . . می باشد(۳۱،۵۲،۵۸) تمامی این آزمون ها به نوعی بیشینه محسوب می شوند. آزمون های پله، آزمون هایی نظیر :آزمون پله ۳دقیقه ای کوئین، آزمون پله کانادایی،آزمون پله بیشینه ناگل،آزمون پله اسو و. . . است (۲۳،۳۲،۶۷،۸۰،۸۲،۹۱)که فرد می بایست با آهنگ خاص ودر زمان معین از پله ای به ارتفاع مشخص بالاوپایین برود که در پایان با اندازه گیری ضربان قلب و قرار دادن آن در معادله مربوط به هریک از آزمون ها، توان هوازی فرد محاسبه می شود(۸۲).
آزمون های آزمایشگاهی زیر بیشینه که به روی نوار گردان یا دوچرخه کارسنج انجام می شوند به دو دسته آزمون های یک مرحله ای و آزمون های چند مرحله ای تقسیم می شوند(۱،۸۳). از میان آزمون های مختلفی که با بهره گرفتن از مدل یک مرحله ای و چند مرحله ای به اندازه گیری حداکثر اکسیژن مصرفی می پردازند می توان از آزمون های دوچرخه آستراند، دوچرخه فاکس، برنامه اصلاح شده بروس و برنامه اصلاح شده بالک و راس نام برد(۳۲،۷۱). فرض مشترک همه این آزمون ها این است که ضربان قلب و اکسیژن مصرفی نسبت به افزایش بار به طور خطی افزایش می یابد و محققین با اندازه گیری ضربان قلب فرد، میزان vo2max او را با معادلات مختلف پیش بینی می نمایند (۷۱،۸۲).
ازمیان آزمون های آزمایشگاهی بیشینه که به روی دوچرخه کارسنج اجرا می شوند می توان پروتکل اتورر و دیویس، پروتکل آستراند و پروتکل مک آردل را نام برد(۷۱،۸۲،۸۸). و از میان آزمون هایی که به روی نوارگردان اجرا می شوند می توان پروتکل بروس، پروتکل بالک،پروتکل پولاک، پروتکل تایلور و پروتکل کاستیل و فاکس را نام برد(۳۲،۷۱،۸۲).
هرچند آزمون های زیر بیشینه از نظر علمی کاربرد بیشتری نسبت به آزمون های بیشینه دارند ولی میزان دقت آزمون های زیر بیشینه در برآورد vo2max کمتر از آزمون های بیشینه است. آزمون های نوار گردان بیشینه دقیق ترین روش بعداز روش مستقیم در اندازه گیری vo2max ( با بهره گرفتن از گاز آنالایزر ) به حساب می آیند(۳۲).
روایی، پایایی و ویژگی آزمون های توان هوازی
برای اطمینان از دقت ارزیابی توان هوازی ورزشکاران، باید آزمون هایی انتخاب شود که معتبر، پایا و عینی باشند. این مفاهیم پایه، باید به دقت فهمیده شوند تا ارزش نسبی آزمون های آزمایشگاهی ومیدانی ویژه توان هوازی و فرمول های برآورد کننده، ارزشیابی شوند( ۳۹).
روایی آزمون
روایی آزمون، به توانایی یک آزمون برای اندازه گیری دقیق یک ویژگی با حداقل اشتباه، گفته می شود. وقتی توان هوازی به طور مستقیم با بهره گرفتن از آزمون های آزمایشگاهی سنجیده می شود، شاخص های ملاک یا مرجع به دست می آید. با وجود این، برخی از آزمون های آزمایشگاهی و میدانی نمی توانند توان هوازی را به طور مستقیم اندازه گیری کنند. در این موقع، لازم است تا از اندازه گیری های غیر مستقیم استفاده شود تا ارزش شاخص مرجع به دست آید. برای مثال، فیزیولوژیست های ورزشی، اندازه گیری مستقیم V02max ( یعنی جمع آوری و تجزیه و تحلیل نمونه گازهای بازدمی هنگام فعالیت ورزشی بیشینه ) را استفاده می کنند تا شاخص ملاک استقامت قلبی _ تنفسی به دست آید. با وجود این، اندازه گیری مستقیم V02max، به تجهیزات گران قیمت و تخصص فنی قابل ملاحظه ای نیاز دارد. بنابراین، در آزمایشگاه، V02max را معمولاً با بهره گرفتن از فرمول هایی که مقدار برون ده کار هنگام آزمون فعالیت ورزشی شیب دار را به اکسیژن مصرفی تبدیل می کنند، استفاده می شود. در میادین ورزشی، فرمول های برآورد استفاده می شوند تا V02max حاصل از ترکیب متغیرهای برآورد کننده فیزیولوژیکی، جمعیتی و عملکردی به دست آید. به علت آن که آزمون های میدانی و فرمول های تبدیل کننده، توان هوازی را به طور غیر مستقیم اندازه گیری می کنند، لذا این معادله ها، خطاهای برآورد دارند (۳۹).
یکی از راه هایی که محققین با بهره گرفتن از آن، روایی آزمون های توان هوازی را کمی می کنند، محاسبه ارتباط بین نمرات برآورد کننده ( ′y ) و نمرات ملاک ( y ) می باشد. این کار با بهره گرفتن از ضریب همبستگی صورت می گیرد (′y , ry) ارزش ( مقدار ) ′y , ry به عنوان ضریب روایی[۲۶] شناخته شده است. مقدار ضریب همبستگی نمی تواند از ۱ بیشتر شود، لذا هر چقدر مقدار r به ۰/۱ نزدیک ترباشد، نشان دهنده ارتباط ( روایی) قوی تر آزمون است. ضریب روایی آزمون های توان هوازی معتبر و فرمول های برآوردی معمولاً بیشتر از ۸۰/۰ است ( ۳۹).
پایایی آزمون هوازی
گفتاراول: شورای عالی سینما ۷۵
گفتار دوم : نحوه اعمال ممیزی بر صدور مجوز فیلمها ۸۱
مبحث دوم : شکایت از تصمیمات سازمان سینمایی ۹۲
گفتار اول : نقش نهادها ی رسیدگی کننده فرجامی در دادن مجوز ۹۲
گفتار دوم : اهمیت دیوان عدالت اداری و آرای صادره در حوزه سینما ۹۵
نتیجه گیری و پیشنهادها ۱۰۰
منابع
مقالات ۱۰۵
پایان نامه ها ۱۰۶
قوانین و آیین نامه ها ۱۰۷
چکیده و صفحه عنوان به انگلیسی
فصل اول
مقدمه
الف) طرح مسئله
زمانی که سینما بوجود آمد شاید کمتر کسی در دنیا تصور می کرد که این پدیده هنری به صنعتی بزرگ تبدیل شود و تمام زندگی بشری را در نوردد به گونه ای که حتی سیاست یک کشور نه از طریق دیپلماسی بلکه از طریق فیلم های آن نمایش داده شود و مخاطب در عین حالی که فیلمی را مشاهده می کند با سیاست و خط مشی کشورش نیز آشنا شود. سینما در کشور ما خیلی زود وارد شد و به دلیل جاذبیت ذاتی این هنر صنعت خیلی زود نیز جای خود را باز کرد به گونه ای که امروز کشور ما جز برترین کشورهای دارای سینما است .
اما علتی که باعث انتخاب این موضوع یعنی رژیم حقوقی حاکم بر مجوزهای وزارت ارشاد در حوزه سینما شد شاید این موضوع باشد که چرا ما یک رویکرد مشخص در رویه قانونی خودمان که بتواند از دستبرد شخص به دور باشد در حوزه سینما نداریم چرا فیلم های فیلمسازان به راحتی و بدون هیچ استناد قانونی متوقف می شود و حتی برتر از آن از اکران آن جلوگیری می شود مگرنه این است که برای ساخت یک فیلم میلیاردها تومان پول باید هزینه شود. نکته جالب اینجاست که به دلیل نداشتن رویکردی مشخص در طی این حدود هفتاد یا هشتاد سال که دارای سینما هستیم همواره سینما گران ما ناراضی از وضع به وجود آمده و دیدگاه های شخصی بوده اند.
اما نکته مهمی که یکی از هدفهای مهم اینجانب در پرداختن به این موضوع است که متولی واقعی سینمای ایران چه کسی می تواند باشد آیا تصمیم گیر نهایی وزارت ارشاد و به طور اخص سازمان سینمایی می باشد یا اینکه نهادهای دیگری نیز در تصمیم گیری سهیم می باشند در این مورد نباید از نقش و کارکرد مهمی که شورای عالی انقلاب فرهنگی دارا می باشد چشم پوشی کرد و باید بررسی کنیم که مصوبات شورا تا چه اندازه تاثیر در وضع سینمای ما داشته است و می تواند در آینده داشته باشد و اگر زمانی بین مصوبات شورا و قانون و آیین نامه های وزارتخانه تداخلی پیش آید چگونه می تواند آن را بر طرف کرد.
اما نکته مهم اینجاست که معاونت سینمایی وزارت ارشاد در سال ۱۳۹۰ تبدیل به سازمان سینمایی شد اینکه سازمان و چگونگی شکل گیری آن چه تفاوتهایی با معاونت یک وزارتخانه دارد حتما سعی می کنیم که مورد بررسی در این پایان نامه قرار گیرد اما حتما نیاز و احساس نیاز جدی وجود داشته است که یک معاونت تبدیل به یک سازمان شود و اینکه دیگر نمی شده است این هنر صنعت مهم را از طریق یک معاونت راهبری کرد اما باز به دلیل نداشتن رویکرد و رویه مشخص و از همه مهمتر قانون مشخص خیلی تغییری در کارکرد سازمان سینمایی دیده نشده است. موضوع دیگری که سعی می کنیم به آن پاسخ دهیم این است که آیا اداره سینما که یک هنر مردمی و مردم پسند نیز می باشد تنها باید از طریق دولت چه به معنای خاص آن وزارت ارشاد و چه به معنای عام آن باشد یا بهترین رویکرد این می تواند باشد که سینما را به صورت دولتی – غیر دولتی اداره کنیم تا شاهد اعتراضات گسترده در مورد مجوزهایی از قبیل پروانه ساخت و پروانه نمایش و حتی مجوز اکران را شاهد نباشیم .
بحث مهم دیگر این است که صنوف سینمایی و در راس آنها خانه سینما اگر آن را صنف تلقی کنیم که ما در این پایان نامه سعی خواهیم کرد ماهیت آن را مشخص کنیم چه نقشی در این روزگار سینمای ما دارا هستند آیا مانند دیگر حوزه ها دارای کارکرد هستند یا اصلا باید با این صنوف همانند دیگر صنوف برخورد شود نقش دولت در حمایت از این صنوف تا چه اندازه است و این تا چه اندازه باید از دولت تبعیت کنند.
اما اتفاق دیگر این بود که شورایی با عنوان شورای عالی سینما به ریاست رئیس جمهور تشکیل شد که این مهم نیز حاکی از اهمیت سینما می باشد ما سعی می کنیم این شورا را معرفی تصمیماتش را بیان و تاثیر گذاری آن را اندازه گیری کنیم .
حال به مهمترین قسمت این کار تحقیقی یا پایان نامه می رسیم و آن این است که نهادهای فرجام خواهی و از همه مهمتر دیوان عدالت اداری چه نقشی ایفا می کنند در این حوزه – ویک فیلمساز برای شکایت از تصمیمات نهادهای دولتی دارای چه حقوقی می تواند باشد آرایی که از دیوان در مورد سینما و فیلمها صادر شده است بسیار جالب و با عمق حقوقی صادر شده است از جمله آنها رایی بود که در مورد فیلم سنتوری صادر شد که به یک شناسنامه و منبع بسیار مهم در حوزه مسئولیت مدنی دولت تبدیل شد و بسیاری از اساتید محترم درباره آن قلم ها زدند. همینطور رایی که در سالهای اخیر در مورد خانه سینما از طرف دیوان صادر شد که می تواند تداخل در وظایف وزارت ارشاد و خانه سینما را به روشنی بیان کند و همین طور اهمیت آرای دیوان در این حوزه را نشان دهد.
در مورد اداره سینمای ایران قوانین چندانی را نداریم و شاید علت عدم تدوین قانون در این زمینه نداشتن دکترین زیاد در این زمینه باشد اما ما سعی خواهیم کرد همان قواینن محدود را نیز بررسی کنیم یکی از مهمترین تصویب نامه های دولت تصویب نامه مصوب ۱۳۸۲ در زمینه مجوز فیلم و اسلاید ویدئو می باشد که بسیار مشکل آفرین بوده است برای مثال در ماده ۴ این تصویب نامه همه نوع اختیاری را به معاونت سینمایی که حال تبدیل به سازمان سینمایی شده است داده است و دست آن را به کلی بازگذاشته که به نوعی تضییع کننده حق فیلم ساز در این زمینه می باشد.
امروزه که سینمای ما بین المللی شده است و در جشنواره های مهم دنیا جوایز را درو می کند و فیلمسازان ما از حد و مرز کشور ما گذاشته اند و همچنین با پیشرفتی که تکنولوژی داشته است و دیگر حتی یک فیلمساز می تواند بدون مجوز نیز فیلم خود را به نمایش همگان در آورد به نظر می رسد که شیوه اداره این هنر صنعت باید تغییر محسوسی را شاهد باشد ما سعی می کنیم که با مطالعه و تحقیق فراوان یک ایده مشخص را ارائه کنیم اما نکته مهمی که در اینجا لازم به ذکر می باشد این است که به دلیل تفاوت ارزشهای حاکم بر سینمای ما با دیگر سینماها و در واقع سینمای ارزشی که ما داریم سعی خواهیم کرد کمتر به سراغ تطبیق و نگاه تطبیقی در این زمینه برویم اما شاید آوردن مثال از سینمای فرانسه بدلیل نگاه خاص بومی به سینمای کشور و همین طور ترس از سینمای آمریکا و گرفتار شدن در آن باعث می شود که کشور فرانسه را به عنوان یک الگوی مناسب مثال بزنیم .
شاید مهمترین کاری که باید در زمینه سینما واداره آن انجام داد این باشد که یک قانون مشخص در این زمینه تصویب شود که سینما از دستبرد دولتمردان به دور باشد و فیلمسازان ما بتوانند با خیالی آسوده به وظیفه مهم خود در این زمینه بپردازند بارها شاهد بوده ایم که ساخت فیلم هایی که به طول می انجامد و از یک دولت به دولت دیگر کشیده شده است با مشکلات فراوانی روبه رو شده است و همینطور برخوردی که با صنوف سینمایی شده است کاملا با سلیقه همراه بوده است و گاه تا متلاشی شدن آنها پیش رفته است و دیگر اینکه اداره سینما تنها و تنها از طریق دولت و نهادهای دولتی به نظر کار اشتباهی می آید چه بهتر می شود که خود مردم و از همه مهمتر فیلمسازان را وارد کار کرده و از آنها برای پدید آورندگی سینمایی بهتر کمک بگیریم مگر نه این است که فیلم را باید برای خود مردم ساخت و آنها مخاطبان اصلی فیلم ها هستند.
در همه جای دنیا نشان داده شده است که هر گاه مردم خود به اداره چیزی پرداخته اند ودر کنار دولت بوده اند و دولت منحصر در آن زمینه نبوده است چه نتایج مثبتی را به وجود آورده است و از اعتراضات گسترده کاسته شده است .
ما در ابتدا بیان کردیم که سینمای ما دیگر تنها متعلق به مردم و کشور ما نمی باشد و از حد و مرز کشور فراتر رفته است و همینطور طبق قانون اساسی کشورمان ما خواستار این هستیم که انقلابمان و فرهنگ دینی خود را به دیگر کشورها نیز ارائه دهیم پس چه از این بهتر که بتوانیم با سینمای قوی و در خور این کار را به انجام برسانیم مهمترین ابزارها دولتها در دنیای کنونی فرهنگ می باشد که مهمترین نمونه آن سینماست. پس ابتدا باید ساختار سینمایی خود را به صورت یک ساختار منسجم دور از سلایق شخصی در آوریم که ابتدا سینما گر ما انگیزه تلاش در این زمینه را داشته باشد بعد بتوانیم آن را در خدمت مقاصد خود که بسیار ارزشمند نیز هست قرار دهیم . ما تمام سعی خود را به کار می بریم که حداقل بتوانیم یک الگوی مشخصی در این زمینه ارائه دهیم که بتواند راهگشا و کم کننده اعتراضات باشد و امیدواریم که مقدمه ای برای تلاش دکترین حقوقی در این زمینه باشد که یکی از مهمترین منابع ایجاد یک قانون مشخص است .
پیشینه تحقیق
۱-مقاله ای با عنوان گرایش حقوق ارتباطات در گفتگو با محسن اسماعیلی توسط آقای مالک رحمتی در مجله گواه سال دوم فروردین ۸۳ به چاپ رسیده است که در این مقاله بیشتر به فرهنگ و حقوق فرهنگی پرداخته شده است در ابتدا به بیان کلیاتی در مورد حقوق ارتباطات و اینکه می توان به عنوان شاخه ای مستقل در علم حقوق مطرح شود پرداخته است بعد گریزی به حقوق فرهنگی و اهمیتی که در آینده خواهد داشت زده است و در همین جا به سینما به عنوان شاخه ای از حقوق فرهنگی پرداخته است و بیان می شود که شاید سینما به عنوان یکی از مهمترین عناصر فرهنگ باشد که در همه زمینه های فرهنگ جای دارد و به نوعی سینما جریان فرهنگ ساز کشور می باشد.
۲- مقاله با عنوان جایگاه قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی و مرتبه مصوبات آن توسط آقای محمد شریف در مجله حقوق و سیاست سال هفتم پاییز و زمستان ۸۳ به چاپ رسیده است که می تواند راهگشای بسیار مناسبی برای شناخت شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد از آنجایی که یکی از نهادهای بسیار مهم در زمینه سینما و سازمان سینمایی شورای عالی انقلاب فرهنگی است می توان از این مقاله بسیار کمک گرفت و جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی و مرتبه مصوبات آن را شناخت و به این نکته پی برد که اگر بین مصوبات شورا و قانون وزارت ارشاد در زمینه سینما گاهی تعارضی پیش آمد چه باید کرد و اینکه آیا متولی اصلی فرهنگ کشور شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا اینکه این دو نهاد با کمک یکدیگر سینما را به پیش می برند.
۳- مقاله ای با عنوان نگرشی بر سازمان و منطق حاکم بر آن سه سال با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی « بخش پژوهش» مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی شماره ۶۵ پائیز ۱۳۸۳ توسط آقای مجید وحید به چاپ رسیده است که در آن ابتدا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را معرفی می کند و بعد به تعریف سازمان و چگونگی تشکیل گیری آن می پردازد تاکید این مقاله بر روی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشد و اگر از سازمان نیز نام می برد چگونگی تبدیل شدن معاونت های وزارت ارشاد به سازمان را بررسی می کند و اینکه چندین معاونت از وزارت ارشاد قابلیت تبدیل شدن به یک سازمان را دارا می باشند و در صورت شکل گیری و تبدیل شدن یک معاونت به سازمان چه اتفاقی خواهد افتاد.
۴- کتابی با عنوان حقوق ارتباطات توسط آقای کاظم معتمدنژاد به چاپ رسیده است توسط انتشارات تهران که در این کتاب نیز ابتدا شکل گیری شاخه ای از حقوق ارتباطات معرفی می شود و اینکه این شاخه چقدر می تواند مهم باشد و در آینده به عنوان یکی از اصلی ترین شاخه های علم حقوق در آید بعد از آن به حقوق فرهنگ اشاره دارد که به عنوان شاخه اصلی حقوق ارتباطات است اما در این کتاب کمتر نامی از حقوق سینما یا سازمان برده شده است و نگارنده بیشتر به حقوق فرهنگ پرداخته و به آن اکتفا کرده است .
۵- مقاله ای با عنوان خشونت سینما ؛ جامعه حقوق امروز توسط آقای حمید رضا بشیری در مجله دانشگاه شیراز شماره ۹ بهار ۸۴ به چاپ رسیده است که این مقاله بیشتر به آثار اجتماعی و روان شناختی سینما می پردازد که می تواند بسیار مهم و تاثیر گذار نیز باشد اما به تاثیر حقوق و سینما و همینطور بر عکس نیز اشاراتی دارد به نوعی که این دو می توانند به یکدیگر کمک کنند و مکمل یکدیگر باشند به ویژه سینما در اجتماعی کردن افراد می تواند تاثیر بسزایی داشته باشد.
۶- کتابی با عنوان حقوق و سینما توسط آقای ماخورا اشتفان ۱۹۶۲ ترجمه عباس ایمانی ، تهران نامه هستی ۱۳۸۶ به چاپ رسیده است که در این کتاب بیشتر از آنکه مطالب حقوقی داشته باشد ما مطالب اجتماعی و تاثیری که سینما بر اجتماع دارد را می خوانیم شاید به نوعی نام این کتاب ما را به اشتباه بیندازد که تاثیر متقابل حقوق و سینما و خاصه حقوق سینما را بخواهد بررسی کند اما بیشتر به بحث روانشناختی سینما می پردازد به جز بخش اندکی که حقوق و تاثیر سینما بر حقوق را بررسی می کند.
۷- پایان نامه ای با عنوان مبانی حقوقی نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر تولیدات فرهنگی توسط آقای محمد صادق رفیعی به راهنمایی دکتر سید مجتبی واعظی در دانشگاه شیراز در شهریور ۹۱ دفاع شده است که در این پایان نامه به نظارت وزارت ارشاد بر تولیدات فرهنگی از جمله سینما ، روزنامه ، تئاتر پرداخته شده است اما بیشتر از اینکه این پایان نامه بتواند کاربردی باشد توصیفی است و تنها نظارت وزارت ارشاد در این زمینه ها توصیف شده است شاید یکی از عللی که کاربرد در این زمینه کمتر است این باشد که وزارت ارشاد یک وزارتخانه عریض و طویل می باشد و نگارنده به بحث تولیدات فرهنگی پرداخته و چون نظارت وزارت ارشاد شامل آثار زیادی و حوزه های گوناگونی می شود تنها توانسته توصیف کند عرصه های آن را و مجال بررسی آن را نیافته است .
۸- در زمینه سینما آیین نامه های زیادی وجود دارد که بیشتر مقاله هایی که در زمینه سینما نوشته شده است بحث حقوقی آن را ملاک توجه قرار داده است و به بررسی و تجزیه و تحلیل این قوانین پرداخته است .
اهداف تحقیق
سوال اصلی
آیا صدور مجوزهای سینمایی و همینطور نحوه اداره سینما باید تنها از طریق دولت صورت گیرد و این نحوه صدور مجوز و اداره چه تأثیری بر فعالیت حوزه سینما می گذارد؟
سوالات فرعی
۱-آیا میزان دخالت وزارت ارشاد در اداره سینما زیاد نیست ؟
۲- ممیزی ها بر فیلم های وزارت ارشاد بر چه اساس و معیاری صورت می گیرد؟
۳- صنوف سینمایی و از جمله خانه سینما چه نقشی در سینما دارند وآیا آزادی عمل دارند؟
۴- آیا سینمای ایران را می توان همچون سینماهای دیگر کشورها اداره کرد؟
۵- نقش شورای عالی انقلاب فرهنگی در اداره سینما چقدر است ؟
فرضیه های تحقیق
۱-به نظر می آید که عمده مشکل اداره و نظارت بر سینما اداره آن تنها به صورت دولتی صرف بوده باشد و نقش نهادهای مردمی کمرنگ است .