پیشینه پژوهش
۲-۱- مقدمه
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ایجاد روحیه کارآفرینی دانشجویان میباشد. در این فصل به بررسی مباحث نظری و تحقیقی در راستای اهداف این پژوهش پرداخته میشود. نخست در بخش نظری مفهوم کارآفرینی، دورههای دگرگونی در مفهوم کارآفرینی، مفهوم کارآفرینی دانشگاهی، سابقه کارآفرینی در دانشگاههای کشور و … ارائه شده است. سپس در بخش دوم، مطالبی مشروح در مورد مفهوم خود کارآمدی و مبانی نظری آن از دیدگاههای مختلف، مراحل رشد خود کارآمدی، شکل گیری آن، فرایندهای فعال شونده مرتبط با آن، رابطه جنسیت و خود کارآمدی، اهمیت خود کارآمدی در اشتغال، نقش و اهمیت خود کارآمدی در کارآفرینی را بر اساس نظریات موجود مطرح شده است و در ادامه ارتباط آموزش برنامه درسی کارآفرینی با روحیه کارآفرینی و خود کارآمدی و همچنین تحقیقات انجام گرفته درباره برنامه درسی کارآفرینی، خود کارآمدی و روحیه کارآفرینی در ایران و در خارج از ایران آورده شده است.
۲-۲- تعریف کارآفرین، کارآفرینی و دورههای دگرگونی در مفهوم کارآفرینی
۲-۲-۱- کارآفرین کیست؟
بنا به تعریف واژه نامه دانشگاه و بستر کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل نماید(اکبری،۱۳۸۵). کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها بری تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائه میکند. کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسئولیت ارزش تولیدات، بازیافت کل سر مایه ای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را بر عهده میگیرد. کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیم گیری عقلانی و منطقی در خصوص ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب میباشد. کارآفرینی به عنوان یک تسریع کننده، جرقه رشد و توسعه اقتصادی را فراهم میآورد. کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکل میدهند(احمد پور داریانی و مقیمی، ۱۳۸۰). کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد، شغلی را به وجود میآورد ومدیریتمیکند(همان). کارآفرین فردی است که مایل و قادر به مخاطره پذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگری همچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد (مجلل چوبقلو، و همکاران،۱۳۹۰). کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند(همان)
تراپ مان[۱۸] و مورنینگ استار[۱۹] (۱۹۸۹) در کتاب «نظامهای کارآفرینانه» مینویسند: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد. کارآفرین فردی است که میخواهد خواهد تأثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند(نقل از احمد پور دارایانی و مقیمی، ۱۳۸۰). در واقع هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همه صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن در این بین تئوری و تعاریف اقتصاد دان مشهور اتریشی به نام جوزف شومپیتر[۲۰] از کارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرایند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش وی عبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصه اصلی کارآفرین را «نوآوری» میدانست و کار یک کارآفرین را «تخریب خلاق» تعریف کرد. وی در کتاب «نظریه اقتصاد پویا» اشاره میکند که تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصه یک اقتصاد سالم هستند(همان).
۲-۲-۲- کارآفرینی چیست؟
واژه کارآفرینی اولین بار در زبان فرانسه استفاده شد. این واژه معادل کلمه فرانسویEnterprendre به معنای متعهد شدن و معادل( Undertake )در زبان انگلیسی است که در زبان انگلیسی در سال ۱۸۴۸ به وسیله جان استوات میل به کارآفرینی ترجمه شد اگرچه مفهوم کارآفرینی ابتدا در اقتصاد مطرح بوده است و تا دهه ششم قرن بیستم، بیشتر اندیشمندان علوم اقتصاد به آن پرداختهاند، ولیکن در مجموع آنها نتوانستند تعریفی جامع و کامل از کارآفرینی ارائه کنند، بنابراین نقش آن در نظریههای اقتصادی به تدریج کمرنگ شد و همراه با پررنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه اقتصادی جوامع، روانشناسان به بررسی ویژگیهای کارآفرینان پرداختند. بر اساس دیدگاههای متفاوت، تعریفهای متعددی از کارآفرینی ارائه شده است. از اعضای مکتب اقتصادی آلمان، شامپیتر[۲۱] که در واقع پدر کارآفرینی محسوب میشود، بر این باور است که کارآفرینی نیروی محرکه اقتصاد است. به نقل از انگل[۲۲] و همکاران (۲۰۱۰) از دیدگاه کاسن[۲۳] ، هر نوع فعالیت یا کسب و کاری که منجر به تولید محصول جدید و یا ایجاد روشهای جدیدی در فرایند تولید شود، کارآفرینی محسوب میشود. بایگریو[۲۴]، نیز کارآفرینی را مشتمل بر فعالیتها وظایف و عملیاتی میداند که با درک فرصتها و ایجاد سازمان برای پیگیری و تحقق آن فرصتها ارتباط دارد. شرمن[۲۵] نیز کارآفرینی را فرایند خلق چیزهای نو و متفاوتی میداند که از طریق اختصاص زمان و تلاش به دست میآید و پاداشهای رضایت بخشی را به همراه دارد برخی نیز آن را معادل ارزش آفرینی در زبان فارسی میدانند در حالی که هیچ نظریهای هنوز نتوانسته است رفتار کارآفرینان را به طور کامل تشریح کند و تعریف واحد و مشخصی از آن ارائه دهد، اما برخی صاحب نظران به بررسی ویژگیهای روانشناختی کارآفرینان پرداخته و اعتقاد دارند این ویژگیها، وجه تمایز کارآفرینان از غیر کارآفرینان میباشد.
مک کلاند[۲۶] در دهه ۱۹۶۰، اولین کسی بود که درباره این ویژگیها به نظریه پردازی پرداخت. به اعتقاد او کارآفرینان برخلاف عامه مردم نیاز و تمایل زیادی به کسب موفقیت و بهبود عملکردشان دارند. آنها ریسک پذیرند و دوست دارند از طریق تلاشهای فردیشان به نتیجه برسند، و خواهان استقلال در زندگیشان هستنند تلاشهای دائمی مک کلاند در حوزه کارآفرینی باعث شد که شایستگیهای شخصیتی کارآفرینان به عنوان ویژگیهایی دائمی وارد حوزه تحقیقاتی کارآفرینی شود، به طوری که بعدها مهمترین مدل جامع کارآفرینی که توسط مؤسسه آنها در توسعه کارآفرینی هند ارائه شده است مطرح گردید. بر اساس این مدل، کارآفرینان دارای پنج ویژگی توفیق طلبی، پیشرفت طلبی، ریسک پذیری، استقلال طلبی، خلاقیت، اراده یا کنترل درونی هستند. امروزه این تفکر که ویژگیهای کارآفرینی ذاتی هستند، نه تنها مورد پذیرش واقع نشده است، بلکه آموزش این ویژگیها و پژوهش در باره آن در دو دهه گذشته که دهه های طلایی کارآفرینی نام گرفته است، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و حتی در کشورهای در حال توسعه به عنوان یک ضرورت مطرح گردیده است. از آنجا که کارآفرینان نقش مهمی در ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی جوامع ایفا میکنند، آموزش کارآفرینی و افزایش فعالیتهای کارآفرینانه، میتواند محرک مناسبی در جهت رشد و توسعه جوامع محسوب شود و افزایش درآمد و بهبود زندگی افراد را به همراه داشته باشد. از این رو برنامه ریزان اجتماعی و اقتصادی در کشورهای مختلف بر آنند تا کارآفرینی را با بهره گرفتن از نظامهای آموزشی، بالاخص نظامهای آموزش عالی در جامعه ترویج و گسترش دهند(سیادت و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۲-۳- دورههای دگرگونی در مفهوم کارآفرینی
دوره اول: قرن ۱۵، ۱۶ میلادی ” صاحبان پروژههای بزرگ“ اولین تعاریف کارآفرینی در این دوره ارائه شد. این دوره همزمان با دوره قدرتمندی ملاک و حکومتهای فئودالی در اروپا است. کارآفرین کسی است که مسئولیت اجرای پروژههای بزرگ را بر عهده میگیرد و البته در این راه مخاطرهای را نمیپذیرد، زیرا عموماً” منابع توسط حکومت محلی تأمین میشود او صرفاً مدیریت میکند.” نمونه بارز کارآفرین در این دوره معماران مسئول ساخت کلیساها، قلعهها و تأسیسات نظامی هستند.
دوره دوم: در این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی، بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه شد؛ کانتیلون کارآفرین را این گونه تعریف میکند : کارآفرین کسی است که منابع را با قیمت مشخص میخرد، روی آن فرایندی انجام میدهد و آن را به قیمتی نامشخص و تضمین نشده میفروشد، از این رو مخاطره پذیر است. کارآفرین در این دوره شامل کسانی نظیر بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصیاند.
دوره سوم: قرن ۱۸، ۱۹ میلادی و اوایل قرن بیستم که کارآفرینان از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد متمایز میگردند. یعنی کسی که مخاطره میکند با کسی که سرمایه را تأمین میکند، متفاوت است. ادیسون به عنوان یکی از کارآفرینان این دوره، پایه گذار فن آوری های جدید شناخته میشود، ولی او سرمایه مورد نیاز فعالیتهای خود را از طریق اخذ وام از سرمایهگذاران خصوصی تأمین میکرد. همچنین در این دوره میان کارآفرینان و مدیران کسب و کار نیز تفاوت گذارده میشود. کسی که سود حاصل از سرمایه را دریافت میکند با شخصی که سود حاصل از توانمندیهای مدیریتی را دریافت میکند، تفاوت دارد.
دوره چهارم: مفهوم نوآوری در دهه های میانی قرن بیستم میلادی(نوآوری) به یک جزء اصلی تعریف کارآفرینی تبدیل میشود. از تعاریف برآمده این دوره میتوان موارد زیر را نام برد. کارآفرین فردی نوآور و توسعه دهنده فن آوری های به کار گرفته نشده است(شومپیتر[۲۷]، ۱۹۳۴) کارآفرینان کسب و کاری جدید را شروع میکنند در حالی که دیگران بر خلاف آنان تغییرات اندکی در محصولات موجود میدهند.. مفهوم نوآوری میتواند شامل همه چیز، از خلق محصولی جدید تا ایجاد یک نظام توزیع نوین یا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید برای انجام کارها باشد. اضافه شدن این مفهوم به خاطر افزایش رقابت در بازار محصولات و تلاش در استفاده از نوآوری برای ایجاد مزیت رقابتی در کسب و کارهای موجود و بقای آنهاست(ملک پور و علی احمدی، ۱۳۹۰).
دوره پنجم: دوران معاصر از ۱۹۸۰ تاکنون: ( رویکرد چند جانبه ) در این دوره همزمان با موج جدید ایجاد کسب و کارهای کوچک و رشد اقتصادی و شناخته شدن کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این ساز و کار توجه زیادی به این رشته جلب شد. تا این زمان کارآفرینی فقط از دیدگاه محققان اقتصادی مورد بررسی قرار میگرفت، ولی در این دوره توجه جامعه شناسان و روان شناسان نیز به این رشته معطوف گردید. عمده توجه این محققان بر شناخت ویژگیهای کارآفرینان و علل حرکت فرد به سوی کارآفرینی است. از تعاریف شناخته شده تر این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد: کارآفرینی روند پویایی در جهت افزایش و ایجاد سرمایه است، این کار توسط کسی انجام میشود که مخاطره از دست دادن زمان یا فرصتهای شغلی دیگر را با هدف ایجاد ارزشی برای یک محصول یا خدمت میپذیرد (همان).
۲-۳- کارآفرینی در سیره معصومین(ع)
۲-۳-۱- کار، جوهر آدمی
کار جوهر آدمی است و با کار کردن استعدادها و ظرفیتهای وجودی آدمی شکوفا میشود. تمدنهای عظیم بشری نیز با همه تنوع و تفاوتشان، حاصل کار و تلاش بی امان و خستگی ناپذیر آدمیان هستند.
بنابراین، کار را میتوان از دو جنبه بررسی کرد؛
نخست از جنبه شخصی و تأثیراتی که بر روان و جسم فرد میگذارد و دیگر از جنبه اجتماعی و تأثیرات متقابل فرد و جامعه. کار میتواند تأثیر مثبت یا منفی بر جسم و جان انسان بگذارد و به فرد منزلت اجتماعی ببخشد و توازن را میان فرد انسانی و جامعه برقرار سازد.
در واقع، انسان موجودی اجتماعی است که حتی امروز هم با وجود تنوع مجموعههای اکولوژی و گوناگونی حرکت در پیشرفت فنی و تحول در ساخت اجتماعی و سطح اقتصادی جوامع در زندگی به کار میپردازد. در حقیقت کار وجه اشتراک و شرط لازم زندگی انسان در جامعه است.
مفهوم کار کردن و ساختن، ریشه در نهاد و فطرت آدمی دارد و مورد توصیه عقل است، اما با این حال خداوند و انبیا و اولیای الهی از باب تاکید بیشتر و غفلت زدایی از وجود انسانها، پیوسته، آدمیان را به کار و کوشش فراخوانده و تشویق کردهاند. از همین روست که قرآن میفرماید: آدمی را جز حاصل کارش بهرهای نیست(سوره نجم: ۳۹).
بر اساس آنچه در قرآن و سایر منابع تاریخی آمده، بیشتر پیامبران به کارهایی چون کشاورزی، زره سازی، نجاری و تجارت و … اشتغال داشتهاند.
۲-۳-۲- ایجاد و تأسیس شغل
پیامبر اعظم (ص ) از روح سخاوتمندی بهرهامند بودند، ولی آن حضرت دوست نداشت کسی بدون عذر موجه، به تن پروری و کسالت روی آورد و دست نیاز به سوی این و آن دراز کند. بنابراین، کسانی را که با این حالت به ایشان مراجعه میکردند، به کار و تلاش دعوت میکرد.
۲-۳-۳- تناسب استعداد و کار
پیامبر رحمت همگان را به کار فرا میخواند ولی درباره تناسب کارها با استعداد و توانایی افراد میفرمود: همه شما کار کنید، ولی متوجه باشید هرکس برای کاری آفریده شده است که آن را به سهولت انجام میدهد. تلاش و کوشش پراکنده، نتیجه بخش نیست و هیچ یک از کارها به سرانجام نمیرسد. آموزههای قرآنی نیز مردم را از تلاش نامنظم و پراکنده بر حذر داشته است. با این حال، دیده میشود کسانی به نیت کمک، افراد را ناامید میکنند. این کار از نظر خداوند پسندیده نیست؛ چون پس از امیدواری، افراد را ناامید کرده و ضربههای روحی به آنان میزنند. خداوند دوست دارد بندگانش جاده خیر و فلاح را تا پایان بپیمایند.
بنابراین، اگر انگیزه کار نیک، انسانی و اسلامی است، کاری را که آغاز شده، باید به پایان برد و اگر میخواهند آن را نیمه کاره رها کنند، پس بهتر است هرگز آن را آغاز نکنند، زیرا این کار سبب از بین رفتن سرمایهها و شکست روحی و روانی افراد میشود.
حضرت علی (ع) میفرماید:
اکمال المعروف احسن من ابتدائه؛ تمام کردن کار خوب، از آغاز کردن آن بهتر است. متأسفانه برخی عادت کردهاند با سهل انگاری کارهای خود را بدون کیفیت انجام دهند و پیش از انجام درست یک کار، به کار دیگری بپردازند. آشکار است که در این صورت، انسان نمیتواند از کارهای آنان بهره برداری کند. در مقابل افرادی با وجدان کاری بالا هستند که به دلیل تعهد خویش، کارهایی را که به آنان سپرده میشود، به بهترین صورت انجام میدهند و محبوبیت مردمی و رضایت الهی را از آن خود میسازند.
آنان همواره این سفارش ارزشمند رسول اسلام (ص) را آویزه گوش خود ساختهاند:
یحب الله العامل اذا عمل ان یحسن؛ خداوند دوست دارد وقتی انسان کاری انجام میدهد، آن را خوب و کامل کند.
۲-۳-۴- شکیبایی و بردباری برای کسب روزی
شتابزدگی و به دست آوردن مال فراوان، بدون کوچکترین زحمت و تلاشی، مورد نکوهش رسول رحمت(ص) قرار گرفته است. متأسفانه برخی افراد بر اثر عجله و شتاب، روزی خود را به ناپاکی آلوده میسازند، در حالی که اگر قدری صبر و تحمل به خرج میدادند، همان روزی از راه حلال به آنها میرسید. حضرت در هشداری به این افراد میفرماید: ولا یحملنکم استبطاء شیء من الرزق علی ان تطلبوه بمعصیته الله فان الله لاینال ما عنده بمعصیته؛مبادا دیر رسیدن روزی، شما را وادارد تا از راه معصیت خدا آن را طلب کنید، زیرا کسی به وسیله معصیت نمیتواند به روزیای که نزد خداست برسد.
۲-۳-۵- سر خیزی و در پی روزی رفتن
سحرخیزی و صبح زود در پی کار رفتن از آداب نیکی است که در پیشرفت کارها و انجام به موقع آن بسیار موثر است. در مجموع، از نخستین لحظات صبح در پی کار و تلاش بودن، باعث عزت و آبرومندی انسان میشود. برعکس افرادی که تا نیمروز در خواب غفلتند، با کسالت و تنبلی دست و پنجه نرم میکنند و از به دست آوردن روزی و عزت مداری باز میمانند.
۲-۳-۶- انجام کارهای شخصی
پیامبر اکرم (ص) در روش و منش خویش استقلال را میآموخت. آن حضرت در رفتارهایش، مسلمان را متوجه این اصل با ارزش در حیات انسانی مینمود و شخصیت مستقل آنان را بازسازی میکرد. لقمان حکیم هم در وصایای خود به فرزندش، راز رشد و تعالی پیامبران و راست کرداران را چشم پوشی از غیر خدا میدانست(هزار جریبی،۱۳۸۹).
۲-۴- مفهوم کارآفرینی دانشگاهی
از کارآفرینی دانشگاهی سه معنی قابل استنباط است:
۱- دانشگاه به عنوان یک سازمان، کارآفرین باشد.
۲- اعضای دانشگاه مانند استادان، دانشجویان و کارکنان رفتار کارآفرینانه داشته باشند.
۳- از تعامل دانشگاه با محیط، جریانی از الگوهای کارآفرینی ایجاد شود (موسوی و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۵- سابقه کارآفرینی در دانشگاههای کشور
این کشور با جمع آوری کارگاههای کوچک و جذب افراد متخصص و کارآمد در زمینه فرآوری و استخراج ترکیبات معطر و همچنین به خدمت گرفتن افرادی که از نظر حس بویایی بسیارمشهور بودند، صنعت بزرگی را در شهر گراس[۵۵] پایهگذاری کرد و به سرعت خود را سردمدار صنعت اسانس در جهان معرفینمود. این یکهتازی تا قبل از شروع جنگ جهانی دوم و ظهور رقبای دیگر ادامه داشت اما مشکلی که فرانسه و سایر کشورهای اروپایی باآن مواجه بودند، تامین مواد خام گیاهی بود که به علت شرایط جوی فرانسه مجبور بودند واردکننده محض این مواد از منطقه بالکان،خاورمیانه، شمال آفریقا و اروپای شرقی باشند. به همین خاطر با شروع فعالیت سایر کشورها نظیر صنعت اسانس نعناع در آمریکا،تولید اسانس مرکبات در برزیل، صنعت اسانس شمعدانی در الجزایر، فرآوری اسانس گل رز در بلغارستان و غیره، قدرت فرانسه و شهرگراس کاهش یافت و تنها در تولید گیاهانی نظیر اسطو خودوس و ترخون که با شرایط آب و هوایی آن مطابقت داشت محدود گردید اینرقابت هم اکنون نیز در بین کشورهای تولیدکننده بسیار شدید است اما کشورهای آسیایی و ایران پیشرفت قابل توجهی در این زمینه نداشتهاند و هنوز به طور عمده به تجارت گیاهان خشک زراعی یا خودرو میپردازند. تاکنون حدود ۳۰۰ نوع اسانس شناخته شده که حدود ۳۰ نوع آن از نظر تجاری اهمیت دارند و عمدتاً به منظور عطر و طعم بخشیدن به غذاها استفاده می شوند.
۲-۴-۸- خواص اسانس ها:
از نظر شکل ظاهری، اسانس ها مایعی تقریبا بی رنگ و دارای بوی قوی بوده که در تماس با هوا کدر می شوند. چگالی اغلب آنها بین ۸۵/۰-۱/۱می باشد .
اسانس ها معمولاً از بوی تندی برخوردارند و وزن مخصوص آنها معمولاً از آب کمتر است.
اسانس ها محلول در الکل، دی سولفید کربن، تترا کلرو کربن، کلروفرم، اترهای نفتی و روغن های چرب هستند. اغلب در آب نامحلول بوده به جز بعضی از آنها که در آب کم محلول اند.
نقطه اشتعال اسانس های طبیعی حدود۶۰-۷۰ درجه سانتیگراد و ضریب شکست نوری این مواد حدود۴/۱ می باشد.
از ویژگی های اصلی روغن های فرار(اسانس ها) قابلیت تقطیر و فاسد نشدن آنها است که این دو مشخصه می تواندروغن های فرار(اسانس) را از روغن های پایدار (استرهای اسید چرب) متمایز نماید.
۲-۴-۹- نقش اسانس ها در مواد غذایی و تاثیر آنها بر سلامت انسان:
امروزه ، خصوصیات ضدمیکربی اسانس های گیاهی علیه طیف وسیعی از میکروب ها، شامل باکتری ها، مخمرها و کپک ها به اثبات رسیده است. کاربردهای وسیع اسانس های گیاهی به منظور کنترل رشد باکتریهای بیماری زای غذایی ، باکتریهای عامل فساد و کپک ها و همچنین خاصیت ضد اکسیدانی موجب بکارگیری آنها بعنوان نگهدارنده های غذایی شده است. پالمر و همکاران(۲۰۰۲)
مصرف اکثر اسانس ها به دلیل خاصیت آنتی باکتریالی وآنتی اکسیدانی آنها باعث جلوگیری از بروز بسیاری از بیماری ها به خصوص بیما ری های قلبی و عروقی شده است.
این موضوع از یک طرف بعلت رویکرد جدید عموم مردم و از طرف دیگر
سازمانهای بین المللی و ملی مسئول در زمینه بهداشت مواد غذایی و نیز
صنایع غذایی در استفاده از نگهدارنده های طبیعی مختلف به جای شیمیایی
مورد استقبال قرار گرفته است.مومنی(۱۳۷۰)
۲-۴-۱۰- اسانس دارچین: شکل (۲-۱۳)-اسانس دارچین
اسانس دارچین در واقع مایعی روغنی و فرار است که از پوست و یا بخش های دیگر این درخت استخراج میشود، به رنگ زرد طلایی با بوی خاص دارچین بوده و طعم و بوی تند آن از سینامیک آلدهید منشأ می گیرد.
ترکیبات مهم اسانس دارچین سینامیک آلدهید است.اثر ضد باکتریایی و همچنین آنتی اکسیدانی این اسانس مربوط به این ترکیب می باشد و از این خصوصیات دارچین به عنوان یک نگهدارنده نسبتا خوبی در مواد غذایی برای افزایش مدت زمان ماندگاری استفاده میشود.
اسانس دارچین توسط محققین زیادی به عنوان منبع مناسب از ترکیبات ضد قارچی و باکتریایی نیز شناخته شده است.(کیم و همکاران ،۲۰۰۴)
جدول شماره (۲-۳): مشخصات اسانس پوست دارچین)مومنی،۱۳۷۰)
پارامتر | نتیجه |
رنگ | زرد |
وضعیت ظاهری | مایع |
بو | خاص دارچین[۵۶] |
وزن مخصوص(g/cm3) | ۱٫۰۲۹ |
اندیس شکست | ۱٫۵۹۵ |
چرخش نوری | -۰٫۲ |
۴/۹۳
۲۹۹۰۰
۱۹
نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده بدون-التراسون (۲%)
۳/۵۰
۶۹۷۰
وزن نمونه نانو ذرات ۱۷، ۱۸ و ۱۹ مقدار ثابت (۶۷۲۲۵/۰ گرم، مول) است.
شکل ۴- ۱۳ اثر نانو ذرات سیلیکات بر روی ویسکوزیته رزین اکریلیک.
شکل ۴- ۱۴ اثر نانو ذرات سیلیکات بر روی استحکام چسبندگی جداشدگی رزین اکریلیک (میانگین دو اندازهگیری برای هر نقطه).
فصل پنجم
بحث و نتیجهگیری
۵-۱ مقدمه
چسبهای حساس به فشار در طی فرایند پیوند دادن شان هیچ تغییر شکل فیزیکی و واکنش شیمیایی انجام نمیدهند. در عوض خواص آنها به طور کامل با پایه رزین و سایر اجزایی که برای ساختن چسب نهایی انتخاب شده اند کنترل میشود. بهبود خواص چسب حساس به فشار بهتر است به گونهای باشد که باعث پایین آمدن خواص دیگر چسب نشود، مانند بالارفتن استحکام چسبندگی جداشدگی که باعث افزایش بیش از حد ویسکوزیته شود که این نتیجه بهینه نیست. در این پژوهش سعی شد تا به پلیمریزاسیون امولسیونی مونومرهای اکریلیکی برای بهبود خواص چسبهای حساس به فشار پرداخته شود. بعد از ارائه یافتههای پژوهش در فصل چهار، در این فصل سعی شده است تا دادههای پژوهش به صورت توصیفی، تحلیلی و سوالات پژوهش بر اساس یافتههای پژوهش مورد ارزیابی قرار گیرد.
۵-۲ بحث در نتایج پژوهش
۵-۲-۱ نتایج آمار توصیفی
همان طور که دیده میشود کوپلیمر اکریلیک اسید و بوتیل اکریلات چسبندگی رزین اکریلیک را به طور زیادی مورد تأثیر قرار داده است. در مقادیر بالای (۵ گرم) از هر دو مونومرهای بوتیل اکریلات و اکریلیک اسید دیده میشود که افزایش مونومرهای بوتیل اکریلات و اکریلیک اسید باعث افزایش استحکام چسبندگی جداشدگی و کاهش ویسکوزیته رزین اکریلیک شد. در مقادیر بالای (۲۰ گرم) از هر دو مونومرهای بوتیل اکریلات و اکریلیک اسید، استحکام چسبندگی جداشدگی کاهش یافت و ویسکوزیته افزایش یافت که نشان دهنده این است که بهتر است کوپلیمر اکریلیک اسید و بوتیل اکریلات در مقادیر بالاتر از این محدوده برای ساخت چسب حساس به فشار بهتر است استفاده نشود. در حقیقت هدف اصلی این پروژه بهبود استحکام چسبندگی جداشدگی رزین اکریلیک بود. شکل ۴-۲ و ۴-۳ به ترتیب تغییرات ویسکوزیته و میانگین استحکام چسبندگی جداشدگی رزین اکریلیک را در اثر افزایش نسبت کوپلیمر اکریلیک اسید و بوتیل اکریلات نشان میدهد.
حداکثر استحکام چسبندگی جداشدگی در مقدار آغازگر (۲۵/۱ گرم، ۰۰۵/۰ مول) به دست آمد و بعد از این با افزایش مقدار آغازگر استحکام چسبندگی جداشدگی کاهش و ویسکوزیته به شدت افزایش یافت.
با توجه به شکل ۴-۶ با افزایش مقدار ماده فعال سطحی استحکام چسبندگی جداشدگی ابتدا روند کاهشی سپس افزایشی داشت. همان طور که در شکل ۴-۵ مشاهده میشود در مقدار ماده فعال سطحی (۷۰ گرم، ۶۱/۱ مول) افزایش شدیدی در مقدار ویسکوزیته مشاهده شد و با افزایش بیشتر مقدار ماده فعال سطحی، ویسکوزیته کاهش یافت. بنابراین در مقدار ماده فعال سطحی (۱۰۵ گرم، ۴۱/۲ مول) با ویسکوزیته به نسبت کمتر، بیشترین استحکام چسبندگی جداشدگی به دست آمد.
با توجه به شکل ۴-۸ در دماهای بالای Cº ۶۰ استحکام چسبندگی جداشدگی افزایش یافت و در دماهای بالاتر از Cº ۶۵ استحکام چسبندگی جداشدگی کاهش یافت. با افزایش دما ویسکوزیته ابتدا مقدار کمی داشت سپس در دمای ºC 68 افزایش شدیدی یافت. بهترین دما برای تولید رزین اکریلیک که استحکام چسبندگی جداشدگی بالایی داشته باشد در چنین فرمول بندی که مونومر سخت وینیل استات با مونومر نرم بوتیل اکریلات و مونومر کمکی اکریلیک اسید ترپلیمریزاسیون شدند، Cº ۶۵ بود. بر طبق شکل ۴-۷ با افزایش دما ویسکوزیته ابتدا مقدار کمی داشت سپس در دمای ºC 68 افزایش شدیدی یافت.
همان طور که در جدول ۴-۵ نشان داده میشود استحکام چسبندگی جداشدگی نانو ذرات سیلیکات پودری صفر به دست آمد. بیشترین مقدار استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته در نمونه نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده به روش التراسون (۲%) به دست آمد. با توجه به شکل ۴-۱۴ بیشترین استحکام چسبندگی جداشدگی متعلق به پلیمریزاسیون با نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده به روش التراسون (۲%) در محدوده و شرایط اندازه گیری شده است. همچنین با توجه به شکل ۴-۱۳ پایین ترین مقدار ویسکوزیته متعلق به نانوذرات سیلیکات پودری و نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده بدون التراسون (۲%) است.
۵-۲-۲ نتایج آمار استنباطی
در فصل چهارم با تجزیه و تحلیل اطلاعات به سوالات پژوهش پاسخ داده شد که در این فصل به خلاصه نتایج اشاره میشود.
۵-۲-۲-۱ سوال اصلی پژوهش
آیا پلیمرهای به دست آمده از روش پلیمریزاسیون امولسیونی به عنوان چسبهای حساس به فشار مناسب میباشند؟
آب ظرفیت گرمایی بالایی دارد و بنابراین میتواند مقدار زیادی از انرژی گرمایی را در طی پلیمریزاسیون بگیرد. ویسکوزیته پایین محیط آبی، انتقال سریع حرارت را امکان پذیر میسازد. حذف آب در اثر منعقد کردن ذرات شیرابه یا در اثر تبخیر کردن راحت است. وجود آب در پلیمریزاسیون امولسیونی به کاهش گرمای ناشی از واکنش پلیمریزاسیون (که بسیار گرمازا است) بسیار کمک میکند، بنابراین موجب افزایش سرعت واکنش میشود و هم زمان وزن مولکولی هم بالا میرود (مهدویان و همکاران، ۱۳۸۷). از آنجا که آب به عنوان محیط واکنش استفاده شده است واکنش و محصول به محیط زیست صدمه کمتری میزنند. رعایت شرایط تعادل از اهمیت زیادی برخوردار است. برای این کار باید با تقطیر آب و دیگر ملکولهای کوچک از مخلوط واکنش در شرایط دمایی و فشاری مناسب تعادل را به سمت تولید رزین پیش برد. به طور معمول، محصول پلیمریزاسیون امولسیونی بدون فرآیندهای دیگر نیز قابل استفاده است. با بهره گرفتن از پلیمریزاسیون امولسیونی مقدار مونومرهای بوتیل اکریلات و اکریلیک اسید، مقدار آغازگر و مقدار ماده فعال سطحی اضافه شده به پلیمریزاسیون و دمای پلیمریزاسیون در این پژوهش قابل تغییر و کنترل است. بنابراین مقدار بهینه هرکدام از این موارد با توجه به افزایش استحکام چسبندگی جداشدگی انتخاب شد. مقدار بوتیل اکریلات (۵ گرم، ۰۴/۰ مول) و اکریلیک اسید (۵ گرم، ۰۷/۰)، باعث افزایش استحکام چسبندگی جداشدگی رزین اکریلیک شد.
پلیمریزاسیون با مقدار بهینه بوتیل اکریلات (۵ گرم، ۰۴/۰ مول) و اکریلیک اسید (۵ گرم، ۰۷/۰) با مقدارهای متغییر آغازگر انجام شد . حداکثر استحکام چسبندگی جداشدگی در مقدار آغازگر (۲۵/۱ گرم، ۰۰۵/۰ مول) به دست آمد.
پلیمریزاسیون با مقدار بهینه بوتیل اکریلات (۵ گرم، ۰۴/۰ مول) و اکریلیک اسید (۵ گرم، ۰۷/۰)و مقدار آغازگر (۲۵/۱ گرم، ۰۰۵/۰ مول) با مقادیر مختلف ماده فعال سطحی انجام شد. در مقدار ماده فعال سطحی (۱۰۵ گرم، ۴۱/۲ مول) بیشترین استحکام چسبندگی جداشدگی به دست آمد.
سپس پلیمریزاسیون با مقدار بهینه بوتیل اکریلات (۵ گرم، ۰۴/۰ مول) و اکریلیک اسید (۵ گرم، ۰۷/۰)و مقدار آغازگر (۲۵/۱ گرم، ۰۰۵/۰ مول) و مقدار ماده فعال سطحی (۱۰۵ گرم، ۴۱/۲ مول) در دماهای مختلف انجام شد. بهترین دما برای تولید رزین اکریلیک که استحکام چسبندگی جداشدگی بالایی داشته باشد Cº ۶۵ بود.
بعد از اینکه شرایط مناسب پلیمریزاسیون رزین اکریلیک به دست آمد اثر نانو ذرات سیلیکات بر استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین مقدار استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته در نمونه نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده به روش التراسون (۲%) به دست آمد.
با توجه به جدول ۴-۳ نمونه ۱۲ که حاوی ماده فعال سطحی به مقدار (۱۰۵ گرم، ۴۱/۲ مول) بود دارای بالاترین استحکام چسبندگی جداشدگی ( N/mm106) و ویسکوزیته ( cp590700) بود. بعد از آن نانو ذرات سیلیکات مخلوط شده به روش التراسونیک (۲%) در میان سه نمونه مختلف نانو ذرات سیلیکات دارای بالاترین استحکام چسبندگی جداشدگی (N/mm 2/93) بود. مشاهده شد که استفاده از نانو ذرات سیلیکات اثر چندانی بر استحکام چسبندگی جداشدگی نداشت. احتمال دارد به دلیل استفاده از پلیمریزاسیون امولسیونی با توجه به مزیتهایی که دارد و با تغییر شاخصههای پژوهش به مقدارهای بهتری از استحکام چسبندگی جداشدگی رسیده بوده باشیم.
مقدار سرعت واکنش پذیری[۱۱۲] مونومرها در تعیین ترکیب کوپلیمر دارای اهمیت زیادی است. با توجه به یافتههای اواندو-مدینا[۱۱۳] و همکاران (۲۰۰۸) و باتایل[۱۱۴] (۱۹۸۹) در شرایطی مشابه شرایط پلیمریزاسیون امولسیونی انجام شده در این پژوهش سرعت واکنش پذیری مونومر بوتیل اکریلات (۶۷/۱۰) و سرعت واکنش پذیری مونومر وینیل استات (۰۲۴/۰) به دست آمد. مونومر بوتیل اکریلات به دلیل بالاتر بودن واکنش پذیری اش نسبت به مونومر وینیل استات فعال تر میباشد. بنابراین نوع پلیمر تصادفی و غنی تر از مونومر بوتیل اکریلات میباشد.
نتایج به دست آمده از بررسی سوال اصلی پژوهش با یافتههای جوانویک و همکاران (۲۰۰۵) همخوانی دارد. یافتههای این پژوهشگران نشان میدهد که متغییرهای مختلفی که روی بهبود رزین در پلیمریزاسیون امولسیونی اثر گذار است، قابل تغییر و بررسی است و با تغییر آنها به چسبناکی و استحکام چسبندگی جداشدگی بالا دست یافتند. احتمال دارد چسبناکی و استحکام چسبندگی جداشدگی بالای به دست آمده مربوط به جرم ملکولی بالایی که به دست آمد باشد.
۵-۲-۲-۲ سوالات فرعی پژوهش
-کارایی اثر مقدار کوپلیمر بوتیل اکریلات و اکریلیک اسید بر استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته چسبهای حساس به فشار چگونه است؟
روش مناسب جهت توقف روند پلیمریزاسیون انتخاب غلظت مونومرها است و پلیمریزاسیون تا جایی پیش میرود که مونومرها به طور کامل مصرف شوند و این توقف درست باعث افزایش وزن ملکولی و سرعت پلیمریزاسیون میشود و در نهایت استحکام چسبندگی جداشدگی افزایش مییابد. مونومر سخت وینیل استات (غیر قطبی) در اثر قرارگیری روی زنجیر پلیمری در کنار مونومر کمکی اکریلیک اسید (قطبی) و مونومر نرم بوتیل اکریلات (غیر قطبی) با دمای انتقال شیشهای بسیار منفی، به احتمال زیاد باعث میشود که دمای انتقال شیشهای رزین اکریلیک در محدوده مورد نظر (در این پژوهش دمای انتقال شیشهای به طور تقریبی نزدیک به دمای اتاق) برای کاربرد به عنوان یک چسب حساس به فشار قرار گیرد. به علت استفاده از مونومر قطبی در کنار غیر قطبی رزین به دست آمده میتواند به سطوح مختلف بچسبد و به دلیل داشتن مونومرهای آب گریز (غیرقطبی) در برابر آب که حلال قطبی است نیز تا حدی مقاوم میشود در نتیجه چسبندگی افزایش مییابد. پلیمریزاسیون با نسبتهای مختلف کوپلیمر اکریلیک اسید و بوتیل اکریلات انجام شد تا مقدار بهینه آن در ساخت یک چسب حساس به فشار مشخص گردد. با توجه به سینتیک پلیمریزاسیون امولسیونی، افزایش مقدار کوپلیمر اکریلیک اسید و بوتیل اکریلات باعث افزایش سرعت پلیمریزاسیون و کاهش وقوع ژل (شبکهای شدن) میگردد. در سرعت بالای پلیمریزاسیون احتمال دارد طول زنجیر پلیمری افزایش و جرم مولکولی بالا رود که شاید به همین دلیل استحکام چسبندگی جداشدگی افزایش یافت. نتایج به دست آمده از بررسی سوال فرعی اول با یافتههای جوانویک و همکاران (۲۰۰۵) همخوانی دارد. یافتههای این پژوهشگران نشان میدهد که نسبت بوتیل اکریلات به وینیل استات بر استحکام چسبندگی جداشدگی اثر دارد. در این نمونهها مقدار دمای انتقال شیشهای کمترین مقدار بوده است که احتمال دارد به دلیل مقدار بالای بوتیل اکریلات بوده است. احتمال دارد به همین دلیل استحکام چسبندگی جداشدگی در موارد بالاتر از مقدار بوتیل اکریلات پایین آمده باشد.
-کارایی اثر مقدار آغازگر بر استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته چسبهای حساس به فشار چگونه است؟
نسبت میسلها و تعداد ذرات آغازگر رادیکالی در داخل راکتور از لحاظ سینتیکی باید به اندازهای باشد که در کل زمان پلیمریزاسیون در حدود ۲ تا ۴ ساعت به اندازه کافی حضور داشته باشد. آغازگر آمونیوم پرسولفات یک آغازگر یونی است و تمایل به حل شدن در فاز آبی دارد. شیرابههای آغاز شده با آغازگر آمونیوم پرسولفات بار آنیونی افزایش یافتهای در سطح دارند که پایداری کلوییدی را تقویت میکند. پس میتوان گفت آغازگر آمونیوم پرسولفات نیز به پایداری ذرات شیرابه کمک میکند. آغازگر در طی یک ساعت با مقدارهای تعیین شده به پلیمریزاسیون اضافه شده، به طور منظم وارد میسلها شده و وقتی دما به دمای فعال شدن آغازگر رسید آغازگر تولید رادیکال کرد و همچنین سرعت پلیمریزاسیون را افزایش داد و سرعت تولید حرارت را نیز کنترل کرد. سرعت تجزیه آمونیوم پرسولفات در فاز آبی حاوی پلی وینیل الکل در کنار ماده فعال سطحی غیر یونی نونیل فنل اتوکسیلات و آنیونی سدیم تارتارات افزایش مییابد. رادیکالها با مونومرهای درون میسلها ترکیب شده و با گذشت زمان و نفوذ مونومرها به داخل میسلها زنجیر پلیمری در داخل میسلها تشکیل و بزرگتر میشود. با توجه به سینتیک پلیمریزاسیون امولسیونی با افزایش مقدار آغازگر طول زنجیر پلیمری بزرگتر و جرم ملکولی رزین اکریلیکی افزایش مییابد. شاید به همین دلیل افزایش مقدار آغازگر باعث افزایش استحکام چسبندگی جداشدگی شده است. حاصل جمع این زنجیرهای پلیمری شناور در آب همان شیرابه است. روند افزایش استحکام چسبندگی جداشدگی با افزایش مقدار آغازگر به دست آمد. در نتیجه سرعت پلیمریزاسیون بالا میرود و همزمان جرم مولکولی نیز افزایش مییابد. هرگونه مقدار اضافی آغازگر یا عدم فعالیت آن منجر به پلیمریزاسیون ناموفق، انعقاد و ایجاد ژل، کوتاه شدن طول زنجیرهای پلیمری، ایجاد ذرات سوسپانسیون معلق در امولسیون و یا مشکل مونومر آزاد در پایان پلیمریزاسیون میشود. احتمال دارد به دلیل بزرگتر شدن بیش از اندازه طول زنجیرهای پلیمری که باعث میشود زنجیرهای پلیمری به خود بپیچند که موجب کاهش چسبندگی آنها به سطح میشود استحکام چسبندگی جداشدگی کاهش یابد و ویسکوزیته را بالا ببرند. همچنین احتمال دارد یا کوتاه شدن طول زنجیرهای پلیمری و یا سایر اثرهای ناشی از افزایش بیشتر مقدار آغازگر باعث افت خواص رزین به خصوص استحکام چسبندگی جداشدگی شده باشد. بنابراین با افزایش بیشتر مقدار آغازگر استحکام چسبندگی جداشدگی کاهش و ویسکوزیته افزایش یافت.
نتایج به دست آمده از بررسی سوال فرعی دوم با یافتههای ظهوری و همکاران (۲۰۱۴)، جوانویک و همکاران (۲۰۰۵) کوئه و همکاران (۲۰۱۰) و دونسکو و همکاران (۱۹۹۱) همخوانی دارد. یافتههای این پژوهشگران نشان میدهد که افزایش مقدار آغازگر شاید به دلیل افزایش سرعت پلیمریزاسیون و در نتیجه افزایش طول زنجیر پلیمری که باعث افزایش جرم ملکولی پلیمر میشود، باعث افزایش استحکام چسبندگی جداشدگی میشود. همچنین کجتنا و همکاران (۲۰۰۸) اثرهای فرآیندهای مختلف و شاخصهای شیمیایی بر روی خواص چسبندگی (چسبناکی، استحکام چسبندگی جداشدگی و برشی) چسب حساس به فشار اکریلیکی را بررسی کردند. نتایج نشان داد که سرعت واکنش پلیمریزاسیون علاوه بر موارد دیگر به مقدار آغازگر نیز بستگی دارد که افزایش مقدار آغازگر به احتمال زیاد باعث افزایش سرعت پلیمریزاسیون و کاهش وقوع ژل (لخته) میشود که منجر به افزایش استحکام چسبندگی جداشدگی شده است.
-کارایی اثر مقدار ماده فعال سطحی بر استحکام چسبندگی جداشدگی و ویسکوزیته چسبهای حساس به فشار چگونه است؟
در این پژوهش مواد فعال سطحی غیریونی نونیل فنل اتوکسیلات و پلی وینیل الکل در کنار ماده فعال سطحی آنیونی سدیم تارتارات استفاده شد. ماده فعال سطحی غیریونی تحمل الکترولیت اضافی، پایداری در برابر برش مکانیکی و پایداری سرمایش-گرمایش و ماده فعال سطحی آنیونی مرحله هسته زایی (نحوه تشکیل ذرات شیرابه) را کنترل میکند. مخلوط این مواد فعال سطحی غیریونی و آنیونی در کنار هم پایداری بیشتری را ایجاد میکند. ساختار شیمیایی مواد فعال سطحی اغلب شامل یک مولکول به نسبت طولانی با یک انتهای آب گریز و انتهای دیگر آب دوست میباشد قسمت آب گریز این مواد (یک دنباله هیدروکربنی طولانی) با رزین سازگار بوده و در جهت آن حرکت میکند در حالیکه قسمت آب دوست به سمت بیرون جهت گیری نموده (به سمت فاز آب) و با احاطه نمودن رزین باعث سازگاری آن با آب میشود. تعداد زیادی مولکول ماده فعال سطحی میتوانند در توده محلول به هم وصل شده و تشکیل تودهای به نام میسل دهند. وقتی میسلها شروع به تشکیل شدن کردند دم آنها تشکیل یک هسته مانند یک قطره روغن و سر یونی آنها یک پوسته بیرونی میسازد که تماس مطلوب با آب را بهبود میبخشد. با افزایش تعداد میسلها زمان نفوذ رادیکالها به داخل میسل افزایش مییابد به این ترتیب انتشار زنجیر پلیمری برای زمان طولانی تری قبل از پایان ادامه مییابد. بنابراین سرعت پلیمریزاسیون، طول زنجیر پلیمری و در نتیجه آن جرم ملکولی رزین به غلظت ماده فعال سطحی وابسته است. پلی وینیل الکل یک پلیمر با قدرت کشسانی بسیار عالی ومقاومت ویژه بسیار بالا است. پلی وینیل الکل از نوع زنجیرهای پلیمری محلول در آب و همچنین خنثی است، این ماده فعال سطحی در سطح مشترک قطره مونومر یا ذره پلیمر جذب میشود و از راه پایداری فضایی قطرات یا ذرات را از هم جدا نگه میدارد. پایداری فضایی ذره پلیمری رسوب کرده را در برابر لخته شدن پایدار میکند. مقدارهای بیشتر از ماده فعال سطحی شاید به دلیل کاهش دادن کشش سطحی آب و جلوگیری از تجمع و به هم چسبیدن قطرات مونومر باعث پایداری پلیمریزاسیون میشود و همچنین افزایش غلظت ماده فعال سطحی میتواند باعث افزایش دادن تعداد میسلها در نتیجه افزایش سرعت پلیمریزاسیون شود. با افزایش سرعت پلیمریزاسیون طول زنجیر پلیمری افزایش مییابد و در نتیجه جرم مولکولی افزایش مییابد. احتمالا افزایش جرم مولکولی باعث افزایش استحکام چسبندگی جداشدگی رزین شد.
ز. سود قبل از بهره و مالیات تحت تأثیر استفاده از بدهی قرار ندارد و به عبارتی همه جریانهای نقدی دائمی است و شرکت دارای نرخ رشد صفر است.
بر اساس مفروضات فوق، مودیلیانی و میلر دو فرضیه را اثبات کردند. این فرضیهها به شرح زیر مطرح میشود:
فرضیهی ۱: ارزش شرکت از طریق تنزیل یا تبدیل به سرمایه کردن سود خالص عملیاتی ([۶۸]NOI=EBIT) به نرخ متناسب با طرح نااطمینانی شرکت تعیین میشود. به عبارتی، کل ارزش بازار شرکت برابر است با سود خالص عملیاتی مورد انتظار آن شرکت تقسیم بر نرخ تنزیل متناسب شرکت. این نرخ تنزیل، با توجه به سطح نااطمینانی شرکت تعیین میشود. ارزش بازار شرکت که به این ترتیب بدست میآید، از درجهی اهرم آن شرکت مستقل است.
(۲-۵)
که در آن برابر نرخ تنزیل قابل اعمال به طبقهی نااطمینانی شرکت میباشد.
فرضیهی ۱: مشابه فرض سود عملیاتی خالص (NOI) است.
فرضیهی ۲: هزینهی حقوق صاحبان سهام برابر است با میانگین موزون هزینهی سرمایه بهعلاوهی صرف نااطمینانی که به درجه اهرم مالی شرکت بستگی دارد.
(۲-۶)
(۲-۷)
فرضیهی دوم بیان میکند که هرچه حجم بدهی شرکت افزایش یابد، هزینهی حقوق صاحبان سهام نیز افزایش مییابد.
بر اساس دو فرضیهی فوق، حجم بدهی بیشتر در ساختار سرمایه، ارزش شرکت را افزایش نمیدهد چرا که مزایای بدهی ارزانتر دقیقاً با افزایش هزینهی حقوق صاحبان سهام خنثی میشود.
البته در مطالعات بعدی، آنان بیان کردهاند که با فرض مجموعهی شرایط محدودکنندهای، به علت قابل جبران بودن هزینهی بدهی با افزایش بدهی شرکت، ارزش شرکت به طور دائمی افزایش مییابد و درنتیجه اگر کل تأمین مالی از طریق بدهی انجام گیرد، ارزش شر کت به حداکثر میرسد.
ب- اثبات فرضیههای میلر و مودیلیانی
مودیلیانی و میلر برای اثبات فرضیه خود از برهان آربیتراژ استفاده کردند. آنها نشان دادند که با توجه به مفروضات درنظر گرفته، اگر تفاوت دو شرکت فقط در روشی که تأمین مالی شدهاند،یا در ارزش کل بازار آنها باشد، سرمایهگذاران، سهام شرکت را در شرایط «بالای قیمت» میفروشند و سهام شرکت را در شرایط «زیر قیمت» خریداری میکنند، و این فرایند ادامه مییابد تا این که بازار دو شرکت کاملاً یکسان شود. برای درک استدلال مودیلیانی و میلر دو شرکت U و L را درنظر میگیریم که دارای طبقهی نااطمینانی یکسانی بوده و سود عملیاتی مورد انتظار مساوی دارند، اما اهرمهای مالی آنها متفاوت است.
فرض کنیم ارزش بازار شرکت بدون اهرم (شرکت U) کمتر از ارزش بازار شرکت دارای اهرم (شرکت L) است. . چنانچه شخص سرمایهگذاری سهامی به ارزش ریال از سهام شرکت L داشته باشد که معرف بخشی از ارزش بازار کل سهام صادره در دست سهامداران شرکت L است، بازدهی که این شخص به دست میآورد، برابر است با:
(۲-۸)
= ارزش بازار بدهی
r = نرخ بهرهی بدهی
O = سود خالص عملیاتی مورد انتظار
اگر این سرمایهگذار، سهامی به ارزش را از سهام شرکت L بفروشد و مبلغ ریال با بهره R درصد به حساب شخصیاش وام بگیرد، با مجموع پولی که خواهد داشت، میتواند معادل مبلغ
از سهام شرکت U را خریداری نماید. یادآوری میشود برای شرکتی که تماماً با حقوق صاحبان سهام تشکیل سرمایه داده است. بازدهی حاصل شده این سرمایهگذار، پس از این مبادله به صورت زیر درخواهد آمد:
(۲-۹)
به این ترتیب مشخص است مادامی که باشد، خواهد بود.
این بدان معناست که سهامداران شرکت L سهام نگهداریشدهی خود را خواهند فروخت و با ایجاد اهرم شخصی، اقدام به تحصیل سهام شرکت u خواهند نمود، زیرا این اقدام برایشان پرسودتر است. در این فرایند (از این رو ) کاهش یافته و (درنتیجه ) رشد خواهد کرد تا بین و تعادل برقرار شود. لذا شرکت دارای اهرم، نمیتواند از جایزه یا صرفهای بیشتر از شرکت بدون اهرم بهرهمند شود زیرا سرمایهگذاران از طریق اهرم شخصی خود این اختلاف را از بین خواهند برد. حال فرض میکنیم که شخص سرمایهگذار، سهامی از شرکت U به ارزش در دست دارد که معرف کسری از مجموع ارزش بازار سهام صادره در دست سهامداران آن شرکت است. بازدهی این سرمایهگذار برابر است با
(۲-۱۰)
اگر این شخص تمام یا بخضی از سهامش را به ارزش (که در آن ) بفروشد، میتوند نسبتی برابر از سهام و قرضهی شرکت L خریداری کرده و نگهداری کند، زیرا ارزش بازار شرکت u معادل برابر ارزش شرکت L است. چنین اقدامی بدون آنکه سطح نااطمینانی توسط او تغییر داده شود، بازدهی به شرح زیر برای او فراهم خواهد آورد:
(۲-۱۱)
از مقایسهی دو معادله فوق درمییابیم مادامی که و باشد، خواهد بود. این بدان معنی است که دارندگان سهام شرکت u سهام خود در شرکت u را خواهند فروخت و سبدی مرکب از سهام و قرضهی شرکت L را خواهند خرید، زیرا برای آنها سودآورتر است. در این فرایند، کاهش خواهد یافت و رشد مییابد تا آنجا که بین و تعادل برقرار شود. بر اساس استدلال فوق، نظریهی مودیلیانی و میلر بیان میکند که V و در شرایط تعادل، مستقل از ساختار سرمایه تعیین خواهد شد.
قبل از استدلال فوق، بحث در زمینهی این قسمت از امور مالی بسیار پیچیده بود، اما با این استدلال نشان داده شد که با فرض صحت و رایج بودن مفروضات اولیهی نظریهی مودیلیانی و میلر، ساختار سرمایه نمیتواند تأثیری بر روی ثروت سهامداران بگذارد.
ج- نظریههای مودیلیانی و میلر، بدون در نظر گرفتن مالیات
مودیلیانی و میلر استدلال میکنند که نرخ بازدهی مورد انتظار بر روی سهام عادی شرکت اهرمی با افزایش نسبت بدهی به سرمایه افزایش مییابد، و این به علت افزایش نااطمینانی سرمایهی ناشی از افزایش اهرم میباشد. به عبارتی هزینه سهام عادی برای شرکت اهرمی مساوی است با:
الف. هزینهی سهام عادی شرکت غیراهرمی در همان سطح نااطمینانی تجاری
ب. حذف نااطمینانی به میزان تفاوت بین هزینهی سهام عادی و هزینهی وام برای شرکت در سطح اهرم به کار رفته. اگر شرکت هیچگونه بدهی نداشته باشد، بازدهی کل شرکت مساوی بازده بر روی سهام عادی میباشد.
= بازدهی شرکت غیراهرمی
= بازدهی سهام عادی
(۲-۱۲)
اگر شرکت از بدهی استفاده کند، بازدهی مورد انتظار کل شرکت هنوز همان رقم قبلی است. اما بازده بر روی سهام عادی به صورت زیر درمیآید،
(۲-۱۳ )
= هزینهی سرمایهی شرکت (بازدهی مورد انتظار شرکت غیراهرمی)
= هزینهی سهام عادی (بازدهی مورد انتظار سهام عادی)
D = ارزش بدهی
S = ارزش سهام عادی
= نرخ بهره یا هزینهی بدهی
معادلهی بالا نشان میدهد که با بدهی صفر در ساختار سرمایه، بازدهی مورد انتظار سهام عادی برابر با بازده مورد انتظار کل شرکت است. اما با افزایش نسبت اهرمی و صرف نااطمینانی، میزان بازدهی مورد انتظار سهام عادی بیشتر از بایدهی مورد انتظار کل شرکت میشود. یعنی در هر حالت بازدهی کل مورد انتظار شرکت مستقل از اهرم مالی است و ارزش آن با اهرم مالی تغییر نمیکند. در میزان بدهی بین، سهام شرکت بدون نااطمینانی میباشد، اما با افزایش میزان بدهی (نسبت )، به طور خطی با آن افزایش مییابد، زیرا وقتی شرکت از بدهی بیشتر استفاده میکند، نااطمینانی ورشکستگی افزایش پیدا میکند و نرخ بازدهی مورد انتظار سهامداران عادی بالا میرود.
درصد هزینه
نمودار ۲-۴ هزینهی سهام عادی، بدهی و میانگین هزینهی سرمایهی شرکت بر اساس نظریهی مودیلیانی و میلر بدون درنظر گرفتن مالیات
به طور کلی افزایش در استفاده از بدهی ارزان قیمت به وسیلهی افزایش بازدهی مورد انتظار سهامدار عادی () جبران میشود. با افزایش بدهی، میزان نااطمینانی شرکت بیشتر میشود و بازدهی مورد انتظار سهامداران آن افزایش مییابد و در این فرایند مزیت بهدست آمده از را میپوشاند. بنابراین بدون توجه به نسبت بدهی ثابت میماند.
د- نظریهی مودیلیانی و میلر با درنظر گرفتن مالیات
قضیهی نامربوط بودن اهرم مودیلیانی و میلر، اگر فرضیههای بازار کامل که در تحلیل آنها آمده حاکم باشد، معتبر خواهد بود، اما با تشخیص وجود نواقص بازار سرمایه در دنیای واقعی، ساختار سرمایهی هر شرکت ممکن است ارزش آن شرکت را تحت تأثیر قرار دهد.
زمانی که مالیات بر سود شرکت اعمال گردد، تأمین مالی از طریق بدهی پرسودتر است و شرکتهایی که از اهرم استفاده میکنند، ارزش بیشتری دارند، چرا که هزینهی بهرهی بدهی، هزینهی قابل قبول مالیاتی و کاهش دهندهی درآمد مشمول مالیات محسوب میشود. درنتیجه با ثابت بودن درآمد خالص عملیاتی، سود عملیاتی بیشتری را به سمت سرمایهگذاران انتقال میدهد.
برای نشان دادن این مطلب، دو شرکت را درنظر میگیریم که از کلیهی جنبهها به جز ساختار سرمایه یکسان باشند. در این حالت، جریانهای نقدی عملیاتی در دسترس سرمایهگذاران شرکت بدون اهرم () به شرح زیر محاسبه میشود:
(۲-۱۴)
در حالی که جریانهای نقدی در دسترس سرمایهگذاران در شرکت L عبارت است از:
معادله ی (۲-۱۵)
عبارت EBIT(1-t) سود شرکت u را نشان میدهد، در حالی که بخش دوم، صرفهجویی مالیاتی ناشی از مالیات کاه بوده بهره پرداختی را نشان میدهد.
ارزش شرکت غیراهرمی () از طریق تنزیل سود خالص سالیانه پس از کسر مالیات شرکت به نرخ هزینهی سرمایه آن، تعیین میشود.
. ظهیری، سید مجید (۱۳۹۱)، روششناسی مقایسه فلسفه آزادی در نظام اسلامی و نظام لیبرالدموکراسی ، در: مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشه های راهبردی جمهوری اسلامیایران با موضوع آزادی، تهران: انتشارات بنیاد الگوی اسلامی-ایرانیِ پیشرفت، ص ۱۶۱. ↑
. Bottomore, Tom (1993). “Freedom in outwaite”, William & Tom Bottomore (Eds). The Blackwell Dictionary of Twentieth Century Social Thought,Oxford: Blackwell, 1993. ↑
. برزگر، ابراهیم (۱۳۹۱)، آزادی در الگوی سهگانه اسلام، در: مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشه های راهبردی جمهوری اسلامی با موضوع آزادی، تهران: انتشارات بنیاد الگوی اسلامی-ایرانیِ پیشرفت، ص ۶۱۳. ↑
. دلماس مارتی، انتگریستی دانستنِ سیاست جنایی اسلام ↑
. (بقره/ ۲۹) ↑
. فاضل هندی، بهاءالدین محمد (۱۴۱۶ق)، کشف اللثام، قم: انتشارات موسسه نشر اسلامی، ج ۱، ص ۳۷۳؛ محقق نراقی، احمد بن محمد مهدى (۱۴۱۵ق)، مستند الشیعه، قم: موسسه آل البیت، ج ۱۰، ص ۴۲؛ محمدی ریشهری، محمد (۱۳۷۹)، میزان الحکمه، قم: مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، ج ۱، ص ۷۴. ↑
. مصطفوی، سیدمحمدکاظم (۱۴۲۱ق)، مئه قاعده الفقهیه، چاپ چهارم، قم: موسسه نشر اسلامی، ص ۱۲۵. ↑
. نجفی، محمدحسن (۱۴۰۰ ق)، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، قم: المکتبه الإسلامیه، ج ۳، ص ۶. ↑
. علامه مجلسی، بحار الانوار، بحارالأنوار، بیروت: موسسه الوفاء، ج ۷۴ ، ص ۲۱ ↑
. حسنی، ابوالحسن (۱۳۹۱)، آزادی از منظر حکمت سیاسی متعالیه، در: مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشه های راهبردی جمهوری اسلامی با موضوع آزادی، تهران: انتشارات بنیاد الگوی اسلامی-ایرانیِ پیشرفت، ص ۴۰. ↑
. سلطانمحمدی، فاطمه (۱۳۹۱)، بازخوانی مولفههای تحقق آزادی در نظام اسلامی با رویکردی بر کلام علوی وایات وحی، در: مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشه های راهبردی جمهوری اسلامی با موضوع آزادی، تهران: انتشارات بنیاد الگوی اسلامی-ایرانیِ پیشرفت، ص ۵۲۶. ↑
. عنایت، حمید (۱۳۵۳)، جهانی از خود بیگانه، تهران: انتشارات فرمند، ص ۶۰.؛ سبحانی، جعفر (۱۳۸۱)، جبر و اختیار، قم: انتشارات موسسه امام صادق(ع)، ص ۲۳. ↑
. واعظی، احمد (۱۳۹۱)، جانب هنجاری تلقی اسلامی از آزادی، مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشه های راهبردی جمهوری اسلامیایران با موضوع آزادی، تهران، انتشارات بنیاد الگوی اسلامی-ایرانیِ پیشرفت، ص ۳۹۸. ↑
. ابن هشام، عبد الملک ابن هشام (۱۳۹۱)، زندگانی محمد (ص) پیامبر اسلام، ترجمه سیدهاشم رسولی، تهران: نشر کتابچی، ج ۲، ص ۱۹۸. ↑
. نصری، قدیر (۱۳۹۰)، درآمدی بر نظریه امنیت جامعهای، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ص ۵۵. ↑
. ر.ک. به: همایش ملی سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی (مجموعه مقالات)، دانشگاه سمنان (۱۳۸۸)؛ و نیز:
Dagum, C., (1994). Human Capital, Income and Wealth Distribution Models and Their Applications to the USA, Proceedings of the American Statistical Association Congress, Business and Economic Section. ↑
. Uslaner, Eric. (2002). Moral Foundations of Trust, Cambridge, Camber Univercity Press. ↑
. Uslaner, Eric & Mark E. Warren. (1996). Democracy and Social Capital, Cambridge, Cambridge University Press. ↑
. به نقل از: قاسمی، محمدعلی (۱۳۸۴)، اعتماد و نظم اجتماعی، مطالعات راهبردی، سال هشتم، شماره ۱، ص ۳۲. ↑
. خصوصاً در آمار جنایی و در آمار شاخص های توفیق نظام عدالت کیفری؛ کهاین هر دو دسته آمار درایران یا وجود ندارد یا گزارش نمی شود. ↑
. کینگ، گری و کریستوفر موری (۱۳۸۳)، بازاندیشی در امنیت انسانی، ترجمه مرتضی بحرانی، مطالعات راهبردی، سال هفتم، شماره ۴، ص ۷. ↑
. هورو، جوکو (۱۳۸۳)، به سوی امنیت کثرتگرا و گسترده، ترجمه موسی موسوی زنور، مطالعات راهبردی، سال هفتم، شماره ۱، ص ۱۱۰. ↑
. Dorman, Andrew & Treacher, Adrin, (1995). “European Security, an Introduction to Security Issues” in Post –Cold War Europe, Dartmouth: Aldershot Press, p. 3. ↑
. Soft Security ↑
. Core Security ↑
. هورو، پیشین، ص ۱۱۲. ↑
. «کنترل اجتماعی» در فرهنگ جرم شناسی آنگلوآمریکایی تقریباً معادل «سیاست جنایی» در فرهنگ جرم شناسی فرانسوی است. ↑
. Speech Act ↑
. رنانی، محسن (۱۳۸۲)، سرمایه اجتماعی؛ شرط لازم برای توسعه، اندیشه صادق، شماره ۱۱ و ۱۲، ص ۲۱. ↑
. Bound to Lead ↑
. Silent Burglar Alarms ↑
.