ب( مؤسسه به مراکز مسئولیت گوناگون برای تهیه بودجه تقسیم می شود.
ج) ارقام واقعی ثبت می شوند.
د) ارقام واقعی با بودجه از طریق مطالعه عملکرد مراکز مختلف هزینه ها مقایسه می گردد.
ه) اگر عملکرد واقعی کمتر از استاندارد بودجه بود، یک اقدام علاج بخش به فوریت صورت می پذیرد.
اهداف کنترل بودجه ای: اهداف اصلی و بنیادی کنترل بودجه ای بشرح زیر می باشد :
۱-مطمئن نمودن طرح ریزی برای آینده با آماده نمودن بودجه های گوناگون.
۲-هماهنگ نمودن فعالیت های مختلف سازمان.
۳- اجرای فعالیت های مراکز هزینه و بخش ها با کارایی و صرفه اقتصادی.
۴- حذف ضایعات و افزایش در سوددهی مؤسسات.
۵- پیش بینی نمودن مخارج سرمایه ای آینده.
۶- متمرکز نمودن سامانه کنترل.
۷- اصلاح انحرافات از استانداردهای تعیین شده.
۸- تثبیت نمودن مسئولیت های کارکنان مختلف در سازمان. (کرباس یزدی، ۱۳۸۵)
۲-۱۱-۴- اصول بودجه بندی مؤثر
گروه الف ( اصول اهداف بلند مدت :
۱- توسعه اهداف بلندمدت برای مؤسسه.
۲- تبدیل اهداف بلند مدت به صورتحسابی درباره طرحها برای خطوط تولید یا خدمات پیشنهادی و ارتباط طرح های سود بر حسب مقداری کردن آنها بطور وسیع.
گروه ب) اهداف کوتاه مدت و اصول استراتژیک :
۳- طرحهای بلندمدت بر حسب طرحهای کوتاه مدت برای خطوط تولید یا ارائه خدمات و جزئیات طرح سود مجدد بیان می گردد.
۴-یک سری از طرح های توسعه ای بودجه و نگاره زمانی برای کل دوره تهیه می گردد.
گروه ج( مسئولیت های نیروی انسانی و اصول تعاملی :
۵- مشخص نمودن بودجه مدیران و کارکنان.
۶- مشخص نمودن تمام افراد شرک کننده در فرایند توسعه ای بودجه.
۷- انجام بودجه بندی مشارکتی.
۸- بدست آوردن حمایت کامل مدیران رده بالا و ارتباط دادن این حمایت ها به شرکت کنندگان در بودجه.
۹- ایجاد ارتباط کامل در خلال فرایند بودجه بندی.
گروه د ( اصول اداره بودجه :
۱۰- قرار دادن واقعیت ها در تهیه بودجه ها.
۱۱- تعیین حداکثر وقت ممکنه برای انجام عملی آن.
۱۲- استفاده از دستورالعمل های کاربردی انعطاف پذیر.
گروه ه (اصول پیگیری :
۱۳- نگهداری و حفظ فرایند بودجه بندی مداوم در سرتاسر دوره.
۱۴- انجام و اجرای یک سامانه گزارشات ادواری اجرای بودجه که به واگذاری مسئولیت ارتباط داده می شود.
(کرباس یزدی، ۱۳۸۵)
۲-۱۲- مروری بر تحولات نظام بودجه بندی
پس از جنگ جهانی دوم آمریکا با بوروکراسی پیچیده اداری محصول زمان جنگ و بدهی کلان ملی فراتر از تولید داخلی روبرو شد. برنامه تجدید ساختار دولت به عنوان ابزاری نظامند برای کاهش هزینه های دولت شروع به شکل گیری کرد، که از اثربخش ترین و شناخته ترین آنها، تشکیل کمیسیون اصلاح ساختار دولت، معروف به «اولین کمیسیون هوور» بود که به موجب قانونی در سال ۱۹۴۷ ایجاد شد.
بیانیه ای که باعث ایجا کمیسیون هوور شده بر رشد اقتصادی، کارایی و بهبود خدمات در دولت تأکید داشت. کمیسون مسئول تجدید ساختار وزارتخانه ها دستگاه های اجرایی و مراجع دولتی ریاست جمهوری بود و ۱۹ گزارش همراه با بیش از ۲۷۰ پیشنهاد را در بهار سال ۱۹۴۹ منتشر کرد که با پذیرش و اجرای حدود ۱۹۶ گزارش، عملکرد کمیسیون هوود بسیار موفق ارزیابی شد. یکی از پیشنهادهایی که در عمل بسیار موفق ارزیابی شد، مربوط به بودجه ریزی عملیاتی بود. (حسن آبادی و صراف، ۱۳۸۷)
۲-۱۲-۱- بودجه ریزی عملیاتی
کمیسیون هوور بودجه ریزی عملیاتی را این گونه بیان می کند :
« در مقدمه بودجه ریزی عملیاتی، تمرکز بر وظایف با فعالیت ها است، یعنی بر تحقق اهداف به جای اینکه بر فهرست کارکنان دولت یا مجوزهای خرید متمرکز شود. این روش بودجه ریزی وظایف مجلس و جهت گیری دولت را بر دامنه و بزرگی فعالیت های مختلف دولت متمرکز می کند. این روش، دستاوردها و هزینه ها را به صورت شفاف به اطلاع مجلس و عموم مردم می رساند».
کمیسیون هوور توصیه نمود که توجه باید از ورودی های دولت )اقلام هزینه و فهرست کارکنان دولت( به خروجی های دولت (دستاوردها، فعالیت ها و هزینه های مرتبط با آنها( معطوف شود. به بیان دیگر، کمیسیون هوور از « بودجه عملیاتی » دولت حمایت نمود که هدف آن، تغییر کانون توجه دولت از ورودیها، به وظایف، فعالیت ها و دستاوردهای دولت بود. بودجه عملیاتی به جای اینکه بر اقلام هزینه از قبیل «حقوق و دستمزد» و «موارد و تجهیزات لازم»[۴۲] معطوف شود، به خروجی های مورد انتظار می پرداخت که از یک وظیفه با فعالیت مشخص ناشی می شوند، مانند: آموزش، بیمه نامه ها، پروژه های عمرانی با فعالیت های تحقیقات و پژوهش.
مجلس نیز با پیشنهاد کمیسیون، قانون روش های حسابداری و بودجه (BAPA) را در سال۱۹۵۰ به تصویب رساند. این قانون را دولت طرح می نمود تا در لایحه بودجه، عنوان «وظایف و فعالیت های دولت»[۴۳] را نیز اضافه کرده و ارائه کند. این عنوان در نهایت تحت نام« موافقتنامه فعالیت ها » بخش جدید را در اسناد بودجه به خود اختصاص داد. این بخش از بودجه به شرح برنامه ها، پروژه ها و فعالیت های عمده مربوط به هر درخواست بودجه می پرداخت و به تعبیر دیگر همان «بودجه عملیاتی دولت بود». (حسن آبادی و صراف،۱۳۸۷)
با پیاده سازی مقدماتی این نظام از سال ۱۹۵۰ در دولت مرکزی ایالت آمریکا، اقدامات با هدف برقراری ارتباط بیشتر میان «تصمیمات هزینه ای»[۴۴] با «عملکرد مورد انتظار»[۴۵] انجام گرفت که این اقدامات در نهایت در سال۱۹۳۳ منجر به تصویب «قانون عملکرد و نتایج دولت»[۴۶] شد و در نهایت به موجب آن قانون، بودجه بندی عملیاتی پیشرفته در دولت ایالت متحده آمریکا پیاده سازی شد.
می توان سیر تحولی نظام بودجه ریزی عملیاتی را به ۴ بخش به شرح ذیل طبقه بندی نمود :
۱-اصلاحاتی که از نخستین کمیسیون هوود از سال۱۹۴۷در تلاش برای کوچک سازی دولت پس از جنگ جهانی دوم به جریان افتاد.
۲-نظام بودجه بندی برنامه ای که توسط رئیس جمهوری جانسون در سال۱۹۶۵آغاز شد.
۳-نظام بودجه ریزی مدیریت بر مبنای هدف که توسط رئیس جمهور نیکسون در سال۱۹۷۳ اعمال شد.
۴-نظام بودجه ریزی بر مبنای صفر که در سال۱۹۷۷ توسط رئیس جمهور کارتر، به اجرا درآمد.
۵-تصویب قانون عملکرد و نتایج دولت و الزام دستگاه ها به بودجه بندی عملیاتی در سال۱۹۹۳ (حسن آبادی و صراف، ۱۳۸۷)
۲-۱۲-۲- مفاهیم بودجه بندی بر مبنای عملکرد
در طی دهههای گذشته مقالات متعددی در ارتباط با موضوع رابطه صادرات و رشد اقتصادی در کشورهای مختلف انجام شده است. این ادبیات تجربی را می توان در ۳ گروه طبقه بندی کرد:
- یک گروه از مطالعات بر اساس ر وش تابع تولید پایه ریزی شده اندکه در این مطالعات صادرات به عنوان یک نهاد ه تولیدی مطرح شده است .
-گروه دوم براساس درجه مطلوبیت و همبستگی مقطعی در چارچوب الگوی دو متغ یره پایهریزی
شده است.
-گروه سوم که جدیدترین مطالعات را در بردارد، براساس تست علیت و تست همجمعی و تست
ریشه واحد صورت گرفته است .
مطالعات اغلب نتایج متضادی را گزارش کرده اند . بنابراین بر اساس گزارشات داده شده، نتایج مطالعات گروه اول ودوم فرضیه صادرات - رشد اقتصادی را تایید کرده اند. در مقابل مطالعات گروه سوم که براساس تستهای علیت میباشد، این فرضیه را تایید نمیکند. البته تعدادی استثنائات در میان همه مطالعات وجود دارد. برای مثال بهمنی اسکویی(۱۹۹۱) در مطالعه خود درمورد ۸ کشور کمتر توسعه یافته نتیجه گیری کرد که یک علیت دو طرفه میان صادرات و رشد اقتصادی وجود دارد.
برای صادرات – رشد اقتصادی استدلالهای تئوریکی به این صورت بیان میگردد:
افزایش تقاضا برای صادرات انگیزههایی را برای تخصصی شدن در یک بخش صادراتی، اقتصادهای اندازه و تخصیص مجدد منابع از بخش های غیرتجاری با کارایی کمتر به بخش تجاری صادرات با کارایی بالاتر را منجر می شود. که در نهایت منجر به افزایش بهرهوری و رشد تولید میگردد. بطور ویژه، استدلال شده که صادرات بالاتر، دستیابی به تکنولوژیهای پیشرفته را افزایش میدهد و همچنین مهارتها، یادگیری بر اساس آموزش و تجربه، تکنیکهای مدیریتی و فعالیتهای ا قتصادی کارآفرین را تشویق کرده و به حل مشکلات مربوط به ارز خارجی کمک می کند (ریپاس و کریستوپلاس ،۲۰۰۵).
۲-۲-۲-۸ محرکها و برانگیزانندههای صادرات
روند جهانیشدن تجارت موجب می شود که شرکت ها به تدریج در فرایند صادرات درگیر شده و به بازارهای جهانی روی آورند. البته باید در نظر داشت که انگیزه ها و محرکهای شروع به صادرات برای شرکتهای مختلف متفاوت میباشد. در بررسیهای مربوط به انگیزه های صادراتی که بر تصمیم شرکتها بر شروع فعالیتهای صادراتی و یا حفظ و تداوم این فعالیتها تأثیر می گذارد، میتوان دو رویکرد را دنبال نمود. اولین رویکرد در رابطه با این موضوع است که آیا تصمیم به صادرات در ابتدا توسط عوامل داخلی شرکت اتخاذ می گردد یا اینکه این تصمیم منشأ خارجی دارد (ابراهیمی و همکاران، ۱۳۷۸). نتایج نشان می دهند که بیشتر شرکتها اهمیت محدود و اندکی را برای محرکهای صادراتی که به واسطه سیاستهای صادراتی دولت قائل میگردند. با این حال بایستی به یادداشت که در ادبیات مربوط به بازاریابی صادراتی نقش دولت به عنوان یک عنصر کلیدی در تصور مدیر از بین المللی شدن شرکت (وارد شدن به فرایند صادراتی یا وارد نشدن) در نظر گرفته شدهاست، چه این نقش به نظر مدیران بازدارنده باشد، چه نقشی تسهیل کننده. محرکهای صادراتی از دید برخی از محققین به عنوان مهمترین و پویاترین عناصر در تعیین رفتار صادراتی شرکتها مطرح گردیدهاند. در ادبیات بازاریابی صادراتی چند تئوری وجود دارد که به تشریح محرکهای صادرات می پردازد. انگیزش به همراه تجربه، رشد، نوع شرکت و رفتارهای صادراتی مهمترین متغیرهایی هستند که در رابطه با توسعه صادراتی مورد بررسی ارتباط میان میزان انگیزش مانع « بردلی » . قرار گرفتهاند صادراتی)، سبک شناختی و رشد شرکت را مورد بررسی قرار داد(فیشر و یوری، ۱۳۷۵) آقای جونز بیان کردهاست که انگیزش شرح میدهد که چگونه رفتاری از فرد سر میزند، چگونه تقویت می شود، آن رفتار چگونه حفظ میگردد، جهت مییابد و در نهایت متوقف بیان کردهاست که انگیزش فرآیندی « وروم » می شود. به علاوه است که تعیین کننده انتخابی است که فرد از میان گزینه های مختلف موجود انجام میدهد. موضوع مشترک در دو تئوری بالا این است که انگیزش در رابطه با عواملی است که رفتار فرد را تقویت می کند، به آن رفتار جهت میدهد و آن رفتار را تداوم میبخشد. به علاوه این مطالعات تفاوت های عمدهای را بین اینکه چگونه افراد از طریق محرکهای مختلف میتوانند تحریک شوند و میزان تأثیری که هر یک از این محرک ها بر رفتار میتوانند داشته باشند را نشان میدهد. تئوری دیگری که در این مورد وجود دارد تئوری شناخت« پورتر و لاولر » انگیزش است که مبنای تئوری انتظار ارزش میباشد. این تئوری عنوان می دارد که انتظارات، اعتقاداتی هستند که فرد آنها را نگه داشته، منجر به برخی پیامدهای بعدی میگردد. از سوی دیگر ارزش به معنای ارزش مثبت یا منفی است که فرد در مورد تحقق پیامدها قائل می شود و این تأثیرات مشترک به انگیزش فرد منجر می گردد. اهمیت تئوری ارزش انتظار را در مدیریت « بودلی و کخ » صادرات مورد بررسی قرار داده و نتایج زیر را مشاهده کرده اند:
۱) مدیران در میان نتایج مختلفی که به طور بالقوه وجوددارد توجیحات خاص خود را دارند.
۲) مدیران درباره احتمال اینکه یک تلاش از جانب آنها منجر به رفتار مطلوب یا عملکرد مطلوبشان گردد انتظاراتی دارند.
۳) مدیران درباره احتمال اینکه برخی پیامدها منجر به رفتارهای خاصی می شود انتظاراتی دارند.
۴) واکنشی که فرد بر می گزیند تحت تأثیر انتظارات و ترجیحاتی است که وی در موقعیتی معین دارد.
با توجه به تئوریهای بالا میتوان گفت محرک های صادراتی را می شود در هر مرحله از انجام صادرات به کار برد. چه در مرحله قبل از شروع صادرات و چه در مراحل میانی و چه زمانی که نسبت به صادرات تعهد ایجاد شده است. بین عواملی که منجر به « بایکلی » در بررسی این مبحث شروع صادرات میشوند و عواملی که تعهد به صادرات را در مراحل پیشرفته صادرات منجر میگردند، تفاوت قائل شده است.
در پاسخ به این سؤال که چه عواملی ممکن است شرکتهای کوچک و متوسط را تشویق به صادرات نماید، تحقیقات زیادی سیمونز و » صورت گرفته است(لطفی، ۱۳۷۹). البته اولین کارها توسط انجام شد. یافتههای این محققان نخستین و یافتههای « اسمیت تحقیقاتی سال های اخیر بیان می کنند که عناصر مؤثر بر آغاز فعالیتهای صادراتی میتوانند در خارج از مرزهای سازمان باشند بنابراین پدیده های خارجی از قبیل تغییرات محیطی یا دیگر آثار مشابه غیرمستقیم ممکن است توضیح دهنده محرک های صادراتی باشد. درحالی که در مراحل بعدی صادرکنندگان اثرعوامل داخلی و عینی را بیشتر می دانند. البته محققان مکتب خلاقیت که در مورد صادرات به تحقیق پرداخته بودند میان عوامل خارجی مؤثر بر شروع صادرات و متغیرهای داخلی (شرکت) که می توانند توضیح مهمی برای درک فرایند تصمیم به شروع صادرات باشند، تمیز قائل شدند. این محققان عنوان کردند که صادرات بخشی از یک تعهد داخلی شرکت در رابطه با انجام هر گونه فعالیت است یعنی اینکه این محققان به طور کلی رخدادهای مربوط به شرکت را به عوامل داخلی آن منسوب میدانستند در تحقیق خود در مورد « لئونیداس لئونیدو » همچنین نشان داد که « محرک های صادراتی از دیدگاه غیرصادرکنندگان فاکتورهای کلیدی مؤثر بر شروع صادرات عواملی هستند که ماهیت خارجی و تأثیرگذار دارند و نه داخلی و انفعالی، همچون دریافت سفارش های ناخواسته که مهمترین و تأثیرگذارترین عامل در تحریک شرکتها به آغاز فعالیتهای صادراتی است. از دیدگاه او دومین و سومین عوامل مهم عبارتند از موجود بودن ظرفیت مازاد تولید در سازمان و نیز وجود فرصتهای محدود تجاری در بازارهای داخلی آنچه می توان عنوان کرد این است که شرکت ها به دلایل مختلف داخلی و یا خارجی اقدام به شروع صادرات می کنند. اما آنچه در مسیر توسعه صادرات اولویت بیشتری دارد، تداوم صادرات یا به عبارت دیگر تعهد به صادرات در میان شرکتها میباشد. این موضوع در بر گیرنده عوامل زیادی است که شامل مشکلات و محدودیتهای صادراتی و عوامل تأثیرگذار بر عملکرد صادراتی میباشد(کیانی و حسوند، ۱۳۷۸).
۲-۲-۲-۹ موانع، مشکلات و محدودیتهای صادرات
بسیاری از عوامل ساختاری، رویه ای، عملیاتی، رفتاری و … هستند که باعث میگردد تولید کنندهها در اقدام به امر صادرات، توسعه آن و نیز حفظ توان صادراتی خود ناتوان بمانند. برخی موانع صادراتی شرکتها ریشه داخلی داشته در حالی که برخی دیگر از موانع صادراتی ناشی از محیط خارجی شرکت هستند. از طرف دیگر می توان موانع را از نظر ذهنی، عینی بودن نیز تقسیم کرد. در این صورت چهار دسته موانع داخلی عینی، داخلی ذهنی، خارجی عینی، خارجی ذهنی وجود خواهد داشت. اما نه تنها ماهیت این موانع بلکه تواتر، اهمیت و شدت و ضعف آنها در هر کدام از مراحل مربوط به فعالیت های صادراتی شرکت می تواند متفاوت باشد. حل موانع صادراتی برای شرکتها در مراحل اولیه صادرات از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا اگر شرکتها نتوانند در همان مراحل اول به این موانع به صورت مناسب واکنش نشان دهند، برای همیشه فعالیت های صادراتی را کنار خواهند گذاشت. البته شرکتهای مختلف در یک مرحله واحد ممکن است موانع متفاوتی را مقابل خود متصور شوند. می توان گفت دانش اندک از بازارهای بالقوه جهت توسعه فعالیت های صادراتی و نیز فقدان منابع مالی لازم برای بررسی بازارهای خارجی از مهمترین عوامل بازدارنده صادرات است(کیانی و حسنوند، ۱۳۷۸). در ادامه تحقیقاتی که به بررسی موانع صادراتی پرداخته اند آورده شده است. مهمترین عوامل بازدارنده شرکتها « آلراندریدز » در تحقیق در شروع فعالیتهای صادراتی شامل وجود رقابت شدید خارجی، فقدان دانش و اطلاعات کافی در مورد صادرات، درک ناکافی از رویه های پرداخت صادراتی و مشکلات مربوط به یافتن بازارهای صادراتی شناسایی شده اند.نیز نشان داد که ناتوانی شرکت ها « ویلکینسون و بارت » تحقیق در دستیابی به قیمت های رقابتی در مقابل شرکتهای خارجی و نیز هزینه های بالای حمل و نقل در فروش کالا به بازارهای خارجی موانع مهم پیش روی شرکت ها برای صادرات هستند. نشان دادند که مهمترین « یو و تسنگ » در تحقیق دیگری موانع موجود برای صادرات عبارتند از فقدان دانش و اطلاعات در مورد بازارهای خارجی، دانش محدود تجاری در میان پرسنل و نامناسب بودن قیمت و کیفیت برای نیازهای این بازارها. صادرات در شرکتها مربوط به ناکافی بودن منابع برای بازاریابی صادرات، مسائل مربوط به دستیابی استانداردهای کیفی و ایجاد یک طرح و تصویر مناسب برای بازار خارجی و مسائل مربوط به سازماندهی ضعیف و کمبود کارکنان شایسته برای مدیریت فعالیت های صادراتی، ناتوانایی مالی و نبود اطلاعات کافی درباره بازارهای خارجی و موانع خارجی شامل عملکرد کاملاً تفاوت مشتریان خارجی، ناآشنایی با رویه ها و فعالیت های کاری، موانع تعرفه ای و قوانین مربوط به واردات کشورهای دیگر، نیروهای رقابتی، نرخ تورم و محدود بودن عرضه بعضی از پولها است. مانع صادراتی را بررسی « یانگ » در تحقیق دیگری نمودند و ۵ عامل را عمده تشخیص داد که عبارت بودند از: تفاوت بازاریابی نسبی، اطلاعات مربوط به صادرات و بازار، فقدان منابع داخلی، نبود منابع شخصی و موانع محیطی. بر ماهیت پویا و در حال تغییر موانع « بایکلی و تزار » تحقیق صادراتی تأکید کردند و نشان دادند که هر چقدر شرکتها بیشتر درگیر امر صادرات می شوند، مشکلات پیش روی خود را بیشترمرتبط به عدم درک مناسب از فعالیت های تجارت خارجی می کنند(قربانی، ۱۳۸۱). البته برخی از تحقیقات نیز بین موانعی که صادرکنندگان و غیر صادرکنندگان ادراک می کنند تفاوت قائل شده اند که به مروری اجمالی از این دست تحقیقات میپردازیم: در تحقیق خود به وجود تفاوت میان صادرکنندگان و غیر صادرکنندگان در موانعی که برای صادرات تصور می کنند تأیید کرد. عمده موانع پیش روی غیرصادرکنندگان نگرانیهای آنها در مورد کمبود اطلاعات درباره صادرات، تماس های محدود با بازارهای خارجی و ایرادهای فردی و شخصی بودند، در واقع مشکل عمده، محدودیت اطلاعات در مورد بازارهای خارجی بوده که بر عدم اطمینان موجود در زمینه انجام فعالیتهای تجاری مؤثر واقع می شود. مشکلات مربوط به صادرکنندگان فعال ظاهراً ماهیت عملیاتی داشته، مقدمتاً مربوط به متغیرهای خارجی از قبیل پیچیدگیهای زیاد کارهای اداری و سازمانی، تأخیر در پرداخت خریداران خارجی و نیز شرایط نامناسب اقتصادی در این بازارها بود.
۲-۳ پیشینه پژوهش
۲-۳-۱پیشینه داخلی:
- اسماعیلی وحسنپور کاشانی (۱۳۹۳)، در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه میان صادرات و رشد اقتصادی با بهره گرفتن از الگوی همجمعی بررسی چگونگی تاثیر صادرات بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی در دوره زمانی ۱۳۸۱ و اشتغال نیز مورد بررسی GDP باشد که در کنار آن تاثیر متغیرهای دیگری نظیر سهم سرمایه گذاری در برای بررسی ( ARDL) قرار گرفتهاست . در این راستا الگوی همجمعی خود توضیح با وقفههای توزیعی رابطه کوتاهمدت و بلندمدت میان متغیرهای صادرات و ارزش افزوده بخش کشاورزی به کارگرفته شدهاست. نتایج نشان داده که رابطه تعادلی مثبت و معنیداری میان متغیرهای صادرا ت و ارزش افزوده بخش کشاورزی وجود دارد . این نتایج از فرضیه صادرات–رشد تبعیت کرده و بر توسعه و گسترش صادرات جهت افزایش ارزش افزوده بخش کشاورزی و در نهایت رشد اقتصادی کل کشور تاکید می نماید.
- دعایی و بختیاری (۱۳۸۶) در تحقیقی با عنوان تاثیر فرهنگ بازار محوری بر عملکرد بازارگانی شرکت های قطعه ساز خودرو مشهد به تاثیر فرهنگ بازار – محوری بر عملکرد بازرگانی شرکت های قطعه ساز خودرو در مشهد را بررسی کرده اند . نتایج تحقیق نشان می دهد که بین فرهنگ بازار – محوری و عملکرد بازرگانی ، رابطه مثبت وجود دارد.
- سرایی (۱۳۸۷) در تحقیقی با عنوان بررسی آمیخته بازاریابی در شرکتهای صادر کننده قطعات خودرو و ارائه الگوی مناسب به بررسی ساختار آمیخته بازار یابی در شرکتهای صادر کننده پرداختهاست . نتایج تحقیق نشان میدهد که نوع مواد اولیه ، طراحی مناسب ، کیفیت بالا ، قیمت گذاری کالا با توجه به عوامل داخلی و خارجی، روشهای منطقی و صحیح حمل کالا، و عملیات غیر مستقیم، از جمله عواملی هستند که موجب تسریع در صادرات می شوند.
- ارجمند نژاد (۱۳۷۷) در تحقیقی با عنوان بررسی موانع صدور قطعات یدکی خودرو از ایران به برسی موانع صدور قطعات یدکی خودرو از ایران پرداختهاست. ازجمله محدودیت هایی که در این زمینه وجو دارد عبارت اند از ۱. قوانین و مقررات کشور در زمینه صادرات ۲. کمبود حمایتهای دولت و دستگاه های ذیربط ۳. تعدد مراکز تصمیم گیری در زمینه صادرات ۴. کمبود امکانات مالی صادر کنندگان ۵. کمبود پرسنل ماهر در زمینه صادرات ۶. موانع موجود در کشورهای هدف ۷. عدم توجه به بازاریابی و تبلیغات ۸. ضعف کالاهای ایرانی در رقابت با محصولات خارجی ۹. طولانی بودن تشریفات اداری صادرات .
- رنجبریان و همکاران (۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان نقش آمیخته بازاریابی در توسعه صادرات قطعه سازی خودرو به بررسی عوامل موثر بر توسعه صادرات صنعت خودرو سازی با تاکید بر بازاریابی در شرکت های قطعه سازی تهران آغاز شددر این تحقیق ۱۱۵ پرسش نامه بین مدیران شرکتهای تولید کننده قطعات خودرو توزیع شد.نتایج تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن است که صنعت قطعه سازی خودرو توانائی ارائه محصولات جدید و توانایی رقابت با محصولات مشابه خارجی را از لحاظ کیفیت و طراحی قطعات ندارد.همچنین نتیجه تحقیق نشان میدهد که تاکید بر آمیخته ترفیع می تواند موجب افزایش صادرات در صنعت خودرو سازی گردد.
- صادقی و همکاران(۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان ارائه مدل عوامل اصلی موفقیت در صادرات از دیدگاه صادرکنندگان در ایران، به بررسی متغییرهای تاثیر گذار در افزایش صادرات در ایران انجام گرفته که هدف این پژوهش شناسایی متغیرهای تاثیرگذار در صادرات میباشد. در این تحقیق تلاش شده است تا عوامل موثر در افزایش صادرات از دیدگاه صادرکنندگان ایران تحت مدلی ارائه گردد که در نهایت این مدل شامل چهار عامل اصلی تاثیرگذار برصادرات میباشد که عبارتند از:
عامل فردی (تحصیلات، تجربه، دانش صادراتی، روابط عمومی)، عامل اقتصادی (بازارهای صادراتی، یارانههای دولتی، قیمت گذاری صادراتی، بازاریابی صادراتی)، عامل محیطی (قوانین و مقررات، فرهنگ، تکنولوژی، ارتباطات غیررسمی، عوامل سیاسی)،عامل جانبی محصول (طراحی و بستهبندی، کیفیت محصولات، ضمانت و خدمات پس از فروش، کانالهای توزیع، برند محصولات). داده های این تحقیق با بهره گرفتن از روش تصادفی ساده از بین صادرکنندگان در سطح کشور در بازه زمانی اوایل دیماه ۱۳۸۸تا اواخر مهرماه ۱۳۸۹ (حدود ده ماه) از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری و روش تحقیق به کار رفته در این پژوهشروش تحقیق همبستگی چند متغیره و روش تحلیل داده ها روش تحلیل عاملی درجه دوم میباشد.تجزیه و تحلیل نتایج نشان میدهد که در بین عوامل موثر بر افزایش صادرات از دیدگاه صادرکنندگان به ترتیب عامل محیطی به ترتیب متغیرهای (قوانین و مقررات، فرهنگ، ارتباطات خاص، تکنولوژی، عوامل سیاسی)، عامل جانبی محصول به ترتیب متغیرهای (ضمانت و خدمات پس از فروش، کانالهای توزیع، کیفیت محصول، برند، طراحی و بسته بندی)، عامل فردی به ترتیب متغیرهای (روابط عمومی، دانش صادراتی، تحصیلات، تجربه کاری) و در نهایت عامل اقتصادی به ترتیب متغیرهای(بازاریابی صادراتی، یارانههای دولتی، قیمت گذاری صادراتی، بازارهای صادراتی) دارای اهمیت و تاثیر میباشند.
-ناطق و نیاکان (۱۳۸۷)، در پژوهشی با عنوان بستر سازی توسعه صادرات با تاکید بر محدودیتها، محرکها و عملکرد صادراتی به اهمیت فوق العاده صادرات برای بنگا های داخلی به مروری جامع بر مباحث صادرات پرداخته است .این مباحث شامل مروری بر محرکها و انگیزه های شرکت ها برای شروع به صادرات، موانع و مشکلات پیش روی صادرکنندگان و در نهایت مدلهای عملکرد صادراتی که بیان کننده عوامل تأثیرگذار بربهبود عملکرد صادراتی میباشند، هستند. هدف نهایی در این مقاله دستیابی به چارچوبی مناسب درجهت بسترسازی توسعه صادرات با جمع بندی از نتایج تحقیقات قبلی در قالب رویکردی جامع می باشد .
۲-۳-۲پیشینه خارجی
-لی و تای[۱۷] (۲۰۰۹) تحقیقی با عنوان ارتباط عوامل ادراکی و کاربردی کیفیت محصول انجام دادند که هدف از آن ، استانداردسازی بازاریابی در صنعت خودرو قزاقزستان، به عنوان یک بازار در حال ظهور بود. بر اساس نتایج این تحقیق، خصوصیات محصولات، تاثیر متفاوتی بر ارزیابی مشتریان از کیفیت محصول دارد. در نتیجه، بیش از استاندارد کردن محصولات، شرکتهای چند ملیتی بایستی از ارتباطات بازاریابی استراتژیک بهرهمند باشند و این کار را از رهگذر تطبیق با ارزشها، تجربیات و نیازهای متفاوت مشتریان در برابر محصولات جهانی به خصوص در بازارهای نو ظهور انجام می دهند.
- جوهری و پتیسون[۱۸] (۲۰۰۸ ) راهبردهای بومیسازی واحدهای تابعه خودروسازی در تایلند را مورد بررسی قرار دادهاند و نشان می دهند بر خلاف اعتقاد شرکتهای بین المللی که استراتژی های بومیسازی را تسهیل کننده فرایند تطبیق با محیط بازار محلی میدانند ، این شرکتها طیف وسیعی از استراتژی های بومیسازی را با هدف دستیابی به منافع چند گانه اجرا مینمایند. نتیجه این تحقیق ، شناسایی ۹ حوزه بومیسازی بود: بومیسازی تصمیم گیری راهبردی، ایجاد و بهره برداری از یکپارچگی دانش بومی، آرایش منابع انسانی بومی، بومیسازی تحقیق و توسعه، بومیسازی محصولات، استفاده از شبکه های عرضه بومی، انطباق با فرایندهای تولید، آرایش بومی سود واحدهای تابعه، و بومیسازی تصویر ذهنی شرکتها. این استراتژیها به صورت متوالی جهت ایجاد ارزش از طریق سیستمی، از منافع چند گانه نظیر : توانایی مدیریت جهت درک و اداره عدم اطمینان در محیط عملیاتی، اتخاذ تصمیمات آگاهانه جهت پاسخگوئی به چالشهای توسعه کارای خطوط مونتاژ و سیستمهای بازاریابی بومی، کاهش هزینه، درجه بالای تعهدات توسط کارکنان بومی، شخصیسازی محصول و تصویر ذهنی مناسبتر به عنوان یک شرکت شهروند خوب.
- رحمان (۲۰۰۳)، طی بررسی ۱۲ شرکت استرالیایی، مدلی جهت ارزیابی جذابیتهای بازار هدف ارائه کرده است. در این مدل جذابیت به دو بخش جذابیت اندازه بازار و جذابیت ساختاری تفکیک شده است. جذابیت انداه بازار، بیانگر جذابیت وجود بازاری بالقوه برای محصولات است که متاثر از شاخص های کلان، شاخص های سطح خرد و توانمدیهای تجاری بنگاه میباشد. در این مدل، اگر بازاری از لحاظ اندازه دارای جذابیت نباشد، رد میگردد و در صورت دارا بودن جذابیت اندازه، جذابیت ساختاری آن نیز مورد بررسی قرار میگیرد. جذابیت ساختاری نیز خود بر اساس شاخص های هزینه، تطبیق ساختار، خطمشی ورود به بازار و خط مشی بنگاه مورد ارزیابی قرار میگیرد. سیمکین[۱۹] و دیب (۱۹۹۸) در بررسی خود معیارهای مختلفی را در انتخاب بازارها و استراتژیهای مورد استفاده در بازارهای هدف مورد مطالعه قراردادند. معیارهای سودآوری، رشد بازار و اندازه بازار به عنوان معیارهایی که بیشتر مورد استفاده شرکتها قرار میگیرند، شناخته شده اند. استراتزی کیفیت خدمات، استراتژی حفظ مارک تجاری، استراتژی هزینه کمتر، استراتژی تمایز محصول و استراتژی سهم بازار از استراتژی های مورد استفاده شرکتها در مطالعه این محققین هستند.
- ریسک پاترسن و شوهام[۲۰](۲۰۰۲) در پژوهش مدلی را ارائه دادند که سه متغییر طرز تلقی صادراتی، موانع صادراتی و حمایت مدیریت را به عنوان سه متغییر موثر بر عملکرد صادراتی معرفی نمودند.دو متغییر اول علاوه بر تاثیرگذاری مستقیم خود بر متغییر حمایت مدیریت به طور غیر مستقیم بر عملکرد صادراتی تاثیر میگذاشتند.
- کخ[۲۱](۲۰۰۱) پس از بررسی ادبیات موضوع، مدلی جهت ارزیابی و انتخاب بازارهای هدف صادراتی ارائه کردهاست. در مدل این تحقیق متغییرهای انتخاب بازار به سه دسته متغییرهای داخلی، خارجی و ترکیبی تقسیم بندی شده اند. نگرش استراتژیک بنگاه ، اهداف استراتزیک بنگاه مرله بین المللیشدن ، توان رقابت بین المللی بنگاه ، تجربه انتخاب بازار بین المللی، روش های محاسبه ریسک و بازده و کنترل هزینه های بازاریابی، متغیرهای داخلی این مدل را شامل میشوند. پتانسیل بازار، رقابتی بودن بازار و ریسک بازار متغییرهای خارجی هستند. منابع در دسترس ، تطبیق با پرتفوی تجاری بنگاه، بهینهکردن روش گسترش بازار، شباهت بازار خارجی وشبکه سازی نیز متغییرهای ترکیبی این مدل را تشکیل می دهند.
دیل و همکاران[۲۲] (۲۰۰۰)، در پژوهشی به بررسی تاثیر عوامل ویژگیهای شرکت(اندازه شرکت میزان موانع ورود درک شده و سالهای اشتغال شرکت در کسب و کار) صلاحیت شرکت(تجزیه صادراتی) و استراتژی های بازاریابی صادرات (تمرکز بر بازار در مقابل متنوع بودن و همچنین فعال بودن در مقابل انفعالی عمل کردن) بر عملکرد صادراتی شرکت پرداختند.
شوهام [۲۳](۲۰۰۰) در پژوهشی با تقسیم بندی شرکتهای صادرکننده به سه دسته مدافعین تحلیلگران و جویندگان (علاقهمندان) متغییرهای متنوعی را در هریک از این انواع شرکتها که بر عملکرد صادراتی بودند معرفی نمودند. آنها در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که در شرکتهایی از این نوع تحلیلگر میان تولید کالای جدید، مدیریت تولید گرایش بازار و استراتژی های کنترل از یک سو و عملکرد صادراتی از سوی دیگر رابطه معناداری وجود دارد.
کیگان[۲۴] (۱۹۹۹) سه معیار اساسی جهت ارزیابی بازارهای هدف جهانی معرفی کرده است. اندازه فعلی بازارو رشد بالقوه مورد انتظار آن، رقابت بالقوه در بازار، و سازگاری بازار هدف با اهداف کلی شرکت و امکان دسترسی به آن از معیارهای ارزیابی بازارها میباشند. بر این اسا س ، معیار اول بیان می دارد که آیا بازار مورد نظر به اندازه کافی بزرگ استتا فرصتی جهت کسب سود برای شرکت تلقی گردد؟ اگر بازار در حال حاضر به اندازه کافی بزرگ نیست ، آیا دارای رشد بالقوه کافی می باشد و با توجه به راهبرد دراز مدت شرکت ، جذابیت دارد؟ معیار دوم بیان میدارد که باید از فعالیت در بازار یا بخشی از بازار که در آن رقابت فشرده است ، باید اجتناب شود و معیار سوم به سازگاری بازار با اهداف کلی شرکت و امکان دسترسی موفقیت آمیز به آن اشاره دارد.
فصل سوم
روششناسی پژوهش
۳-۱مقدمه
تحقیق عبارت است از فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک وضعیت نامعین. تحقیق فرایند پویا برای حل مسائل و دستیابی به راه حل مشکلات میباشد. بشر از دیر باز به دنبال شناخت پدیده ها بوده است و از همان زمان مباحثی پیرامون روش شناخت در ذهن وی قرار گرفته است. پایه هر تحقیق “روش شناخت یا روش تحقیق"است. روششناسی مبحثی است که به بررسی روشهای شناخت در علوم می پردازد. روش تحقیق، مجموعه ای از قواعد، ابزار و راههای معتبر (قابل اطمینان) ونظام یافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات ودستیابی به راه حل مشکلات است(سرمد ودیگران،۱۳۸۳ : ۳۶). هر تحقیق و پژوهش با یک مساله آغاز میگردد. مساله تحقیق موجب ایجاد سوالاتی در ذهن محقق گردیده و به ارائه فرضیه منجر می شود. بنابراین وظیفه اصلی واساسی هر محقق، بررسی و پژوهش جهت تائید یا رد فرضیات میباشد. جهت پاسخگویی به سوالات تحقیق و نتیجه گیری در خصوص فرضیات، داده های جمع آوری شده در خصوص تحقیق، ورودی اساسی وپایه تحقیق میباشد و در نهایت محقق بایستی با توجه به داده های گرد آوری شده، در خصوص رد یا تایید فرضیات وپاسخگویی به سوالات تحقیق اقدام نماید. اما همانگونه که آشکار ومشخص میباشد، داده ها اطلاعات خام و غیر قابل اتکائی میباشند که جهت تبدیل شدن به اطلاعات قابل استفاده بایستی تحلیل گردند، تا با تبدیل داده ها به اطلاعات بتوان اقدام به تصمیم گیری نمود. لذا در این فصل به بررسی چگونگی گردآوری داده ها و تحلیل آنها جهت استفاده از داده های خام در راستای فرضیات تحقیق پرداخته می شود. همچنین تعریف وتفصیل مفاهیم اساسی همچون (جامعه آماری، نمونه گیری و…) ارائه گردیده و مفاهیم اساسی فوق برای تحقیق حاضر بررسی میگردد
۳-۲نوع تحقیق
درهرتحقیق ابتدا باید نوع، ماهیت، اهداف تحقیق ودامنه آن معین گردد تابتوان بااستفاده ازقواعد و ابزار و از راههای معتبر به واقعیتها دست یافت. فراید تحقیق فرایندی است که طی آن محقق می کوشد با پردازش علمی ومنظم داده ها،فرضیه های خودرا به بوته آزمایش بگذارد.روش مورد استفاده درتحقیق جهت آزمون فرضیه ها برپایه استدلال قیاسی استوار است که از تحلیل مطالب نظری وتجربی ناشی می شود (نادری وسیف نراقی،۱۳۷۸).تحقیق یا پژوهش را بر حسب هدف میتوان به سه شکل ۱) تحقیق بنیادی ، ۲) تحقیق کاربردی ۳) تحقیق توسعهای دستهبندی کرد. روش تحقیق مزبور ازلحاظ هدف کاربردی است. هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی دریک زمینه خاص است.به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می شود(سرمد ودیگران،۱۳۸۵). پژوهش کاربردی، پژوهشی است که نتایج حاصل از آن در رفع نیازها و حل مشکلات به کار آید. بنابراین، هدف این نوع تحقیات، کاربست نتایج (به کارگیری آنها) در حل مسائل و مشکلات خاص در جامعه میباشد.در واقع پژوهشهای کاربردی، پژوهشهایی هستند که در آنها نظریهپردازی وجود ندارد. ازجنبه گردآوری داده ها ازنوع همبستگی است. به دلیل آنکه دراین تحقیق به دنبال یافتن وجود رابطه بین متغیرها درسطح سنجش نسبی ونوع رابطه میباشد. دراین تحقیق مقیاس اندازه گیری داده ها مقیاس نسبی است. مقیاس نسبی بالاترین ودقیقترین سطح اندازه گیری راارائه میدهد.این مقیاس علاوه بر دارا بودن کلیه ویژگیهای سایرمقیاسها، ازصفرمطلق برخوردار میباشد(صالحانی وصدیقانی،۱۳۸۴ ).
۳-۲-۱-قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق شامل سه بعد مختلف، به شرح زیر میباشد:
۱.قلمرو موضوعی:دراین تحقیق تاثیرپذیری متغیر وابسته صادرات و انتخاب بازار هدف ازمتغیرهای مستقل منابع در دسترس، فاصله نهادی بین کشورها و سرعت ورود به بازار هدف بررسی می شود.
۲.قلمرو زمانی:این تحقیق ۱۳۹۳-۱۳۹۴ تدوین گردیده است.
۳.قلمرو مکانی:قلمرو مکانی تحقیق را کلیه مدیران و مسئولان در امر صادرات در شرکت مپنا (مدیریت پروژهای نیروگاهی ایران) تشکیل میدهد.
۳-۲ -۲طبقه بندی متغییرها بر اساس نقش آنها در پژوهش
متغییر مستقل: در هر فرضیه، متغییر مستقل، متغییری است که بر روی متغییر دیگری تاثیر می گذارد.بنابراین، متغییر مستقل متغییر علت میباشد و به طور طبیعی در بررسی رابطه بین متغییرها، متغییر مستقل، متغییر مستقل از قبل وجود دارد که با تغییرات خود موجب تغییر در متغییری می شود که متغییر وابسته نام دارد پس متغییر مستقل متغییری است که از قبل وجود دارد (قبل از متغییر وابسته).در واقع متغییر مستقل، در فرضیه نقش علت مفروض را دارد.بنابراین، نقش اثرگذار دارد و معمولا علامت آن در معادلات به صورت X است.
متغییر وابسته: معمولا در تحقیقات، مطالعه محقق بر روی متغییر وابسته متمرکز میباشد.به عبارت دیگر، در عمل و در مرحله برخورد با مسئله، پژوهشگر مشاهده می کند که متغییری تغییر می کند، اما نمیداند علت این تغییر یا علت اصلی این تغییر چیست و نیز قادر نیست این تغییرات را پیش بینی کند.بنابراین، متغییر وابسته متغییری است که تغییرات آن وابسته به متغییر مستقل میباشد و حالت معلولی دارد.بنابراین محقق سعی می کند ابتدا در مطالعه مقدماتی با محور قراردادن متغییر وابسته، متغییر یا متغییرهای مستقل را شناسایی نموده و سپس با دستکاری متغییر مستقل، تغییرات متغییر وابسته را بررسی نماید.متغییر وابسته در فرضیه نقش معلول را دارد بنابراین اثرپذیر است و زمانی تغییر می کند که متغییر مستقل در فرایند آزمایش نقش خود را ایفا کرده باشد.
در این پژوهش متغییر های مستقل عبارتند ازمنابع در دسترس، فاصله نهادی بین کشورها، سرعت ورود به بازار هدف میباشد و متغییر وابسته صادرات و انتخاب بازار هدف میباشد.
۳-۳ جامعه پژوهش
جامعه به مجموعه ای از افراد گفته می شود که یک یا چند صفت مشترک دارند و این صفات مورد توجه میباشد. جامعه ممکن است همه افراد، یک نوع خاص و یا عده محدود تری از همان گروه را شامل شود (ظهوری،۱۳۸۷ :۹۸). با توجه به موضوع این پژوهش، جامعه مورد نظر شرکت مپنا میباشد که در زمینه تولید برق فعالیت دارد.
۳-۴ روش نمونه گیری وتعیین حجم نمونه
نمونه آماری، عضوی از جامعه است که خصوصیات و ویژگیهای غالب اعضای جامعه آماری را داراست و در واقع معرف جامعه و یا مجموعه ای از آزمودنیهاست و نتایج حاصله از مطالعه آن قابل تعمیم به کل جامعه است. در انتخاب نمونه برای انجام تحقیق اول باید ججم نمونه معین باشد. روش نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی ساده میباشد زیرا در انتخاب نمونهها، برای هریک از افراد جامعه شانس و احتمال مساوی وجود دارد. با توجه به اطلاعات جمع آوری شده ، و محاسبه ی حجم نمونه با بهره گرفتن از جدول مورگان حجم نمونه ۲۷۸ نفر می باشد.
۳-۵ ابزار پژوهش و روش جمع آوری داده ها:
افرادی که رژیم مناسب را با فعالیت بدنی همراه میکنند، در کاهش چربی بدن به نتایج بهتری دست مییابند؛ بویژه چربیهای احشایی که نسبت به سایر قسمتها بیشتر تحت تأثیر فعالیت بدنی قرار میگیرند که این امر میتواند در بهبود بیماریهای قلبی- عروقی تأثیرگذار باشد(۴).
همچنین مطالعات نشان داده است که مردان و زنان جوان کمتحرک در مقایسه با مردان و زنان همسنشان که به طور منظم فعالیت هوازی انجام میدهند، مقادیر چربی بدنی بیشتری دارند و در افراد کمتحرک مسن نسبت به ورزشکاران مسن، چاقی بیشتری مشاهده شده است. تحقیقات نشان میدهد که حتی مردان کمتحرک لاغر نسبت به مردان ورزشکار چربی بدنی بیشتری دارند. بنابراین حفظ و یا افزایش آمادگی جسمانی میتواند سبب کاهش حجم چربی در بدن گردد(۵).
۲-۲-۱-۶- اثر فعالیت بدنی بر کاهش وزن
کاهش وزن ناشی از فعالیت بدنی زمانی رخ میدهد که فرد تعادل انرژی را برای مدت زمان معینی حفظ کند. در اغلب مطالعاتی که از تمرین ورزشی، برای کاهش وزن استفاده شده است، کاهش وزن متوسطی(به طور معمول ۲ تا ۳ کیلوگرم) در گروه تمرینی گزارش شده است. از مهمترین عواملی که در میزان کاهش وزن ناشی از فعالیت بدنی مؤثر است میتوان به طول دورهی تمرین و سطح اولیهی چربی بدن افراد اشاره نمود. برای مثال یک فرد کمتحرک چاق ممکن است به چندین ماه تمرین نیاز داشته باشد تا به اندازهی کافی برای تمرین در یک سطحی که مصرف انرژی قابل توجهی را ایجاد میکند، آماده شود(۴ و ۵۳). مطالعاتی که اثر مداخلهای تغذیه و فعالیت ورزشی، بر کاهش وزن چربی بدن را بررسی کردند، نشان دادند که مقدار کاهش چربی بدن در اثر تمرینات هوازی، با توجه به طول دورهی تمرین، میتواند از ۱ تا ۸ کیلوگرم متفاوت باشد(۱۰).
۲-۲-۱-۷- فعالیت بدنی و شاخص تودهی بدنی
اضافه وزن زمانی اتفاق میافتد که ورودی انرژی یا دریافت کالری از خروجی آن بیشتر شود و سادهترین روش جهت تشخیص اضافه وزن محاسبهی مقدارBMI فرد است. در صورتی که BMI بین ۲۵ تا ۳۰ باشد شخص دارای اضافه وزن و مساوی یا بیشتر از ۳۰ چاق محسوب میشود(۲۵). در این راستا نتایج تحقیقات از اهمیت فعالیت بدنی و ورزش در مهار وزن و شاخص تودهی بدنی حکایت دارد، به طوری که شاخص تودهی بدنی به عنوان یکی از پیشبینیکنندههای فعالیت بدنی معرفی شده است(۸).
بررسیها در استرالیا به این نکته اشاره دارد که افزایش میانگین وزن و نمایهی تودهی بدنی در کشورهای در حال توسعه با کاهش میزان فعالیت بدنی و ورزش در این کشورها ارتباط دارد. اما مطالعات «عمیدی» و همکارانش در نوجوانان اصفحانی نشان داد که بین فعالیت بدنی و نمایهی تودهی بدنی نیز همبستگی وجود ندارد(۲۶).
۲-۲-۲- ارزیابی ترکیب بدن
جهت ارزیابی ترکیب بدن و تشخیص چاقی روشهای گوناگونی وجود دارد که عبارتند از:
شاخص توده بدن و اندازهگیری محیط اندامها(آنتروپومتری) از سادهترین و معتبرترین روشهای برآورد ترکیب بدنی محسوب میگردد که به طور خلاصه تعریف خواهند شد.
۲-۲-۲-۱- ارتباط برخی از شاخصهای آنتروپومتری با سلامتی
محیط کمر: محیط کمر شاخص بافت چربی عمقی است که با تودهی چربی آزاد ارتباط دارد و نشاندهندهی میزان چربی ناحیهی شکم است. اگر دور کمر نسبت به دور باسن بیشتر باشد، بیانگر احتمال افزایش خطر بیماریهایی چون دیابت خواهد بود. همچنین مطالعات نشان داده است که دور کمر با BMI همبستگی بالایی دارد و اگر محیط کمر در مردان بیش از ۱۰۰ سانتیمتر و در زنان بیش از ۵/۸۷ سانتیمتر باشد خطر بیماری قلبی و سایر بیماریها افزایش خواهد یافت(۳۱).
محیط شکم: محیط شکم نشاندهندهی چربی زیرجلدی و بافت چربی عمقی است و اختلافش با چربی دور کمر، وجود محیط بزرگتر در شکم است. بنابراین ممکن است معیار مناسبتری برای نشان دادن بافت چربی باشد. احتمالاً دور کمر و دور باسن همبستگی بالایی دارند چون در اکثر مطالعات، یکی از دو روش بیان شده استفاده میشود(۶۸).
محیط باسن: اندازهی خارجی لگن خاصره است که مقدار بافت چربی آن ناحیه را نشان میدهد و بافت چربی در این ناحیه به چربی سطوح پایین بدن مرتبط است. بنابراین محیط باسن نشان دهندهی میزان چربی پایین بدن است(۶۸).
۲-۲-۲-۲- توزیع چربی بدن(WHR)
یکی از روشهای ارزیابی ترکیب بدنی، استفاده از نسبت محیط کمر به محیط لگن میباشد که برای تشخیص الگوی توزیع چربی در بالاتنه و پایینتنه استفاده میشود. اهمیت این شاخص به علت ارتباط بسیار بالایی است که با چربی امعا و احشا داخلی دارد(۱۸).
به طور متوسط WHR در زنان بالغ کمتر از مردان است؛ زیرا همراه با بلوغ جنسی به علت افزایش عرض لگن و تجمع بیشتر چربی در ناحیهی لگن و تغییر کمتر در ناحیه کمر، محیط لگن نسبت به محیط کمر افزایش بیشتری دارد. بر اساس یافتههای پژوهشی اگر WHR بین۸۰/۰ تا ۸۵/۰ (و بیشتر) برای زنان و ۸۰/۰ تا ۹۵/۰ برای مردان باشد سلامتی را به خطر میاندازد(۱۴).
۲-۲-۲-۳- ارتباط بین درصد چربی و سلامتی
تحقیقات نشان داده است که درصد چربی بدن بهترین شاخص جهت ارائه اطلاعات درباره بهداشت و سلامت فرد میباشد. محققین اظهار میکنند که درصد چربی برای مردان و زنان به طور قابل ملاحظهای متفاوت است و مقدار آن بر حسب سن، فرهنگ، میزان فعالیت ورزشی و حتی موقعیت جغرافیایی متفاوت است. حد متوسط چربی بدن برای مردان ۱۸% و برای زنان ۲۳% است. درصد چربی در زنان نباید از ۱۲% و در مردان از ۳% کمتر باشد. علت بالابودن در صد زنان، جهت محافظت از ارگانهای تولید مثل است؛ زیرا درصد بسیار پایین چربی، برای تندرستی زنان زیان آور است(۴).
۲-۲-۲-۴- اضافه وزن و چاقی
امروزه چاقی، به عنوان یک مشکل بزرگ سلامت عمومی در جهان و یک وضعیت پیچیده، با ابعاد مهم روانی و اجتماعی است که در تمامی سنین و گروههای اقتصادی و اجتماعی دیده میشود. شیوع چاقی و اضافه وزن در سطح جهان به میزان قابل توجهی در حال افزایش است و این افزایش نشان دهندهی اپیدمی شدن زندگی بیتحرک و دریافت بالای انرژی است(۳۷). چاقی و لاغری پدیدههای چندعاملی هستند که از تعامل چندین عامل پیچیده همچون ژنتیک و اجزای رفتاری به وجود میآیند. اجزای رفتاری نیز به نوبه خود شامل فعالیت بدنی و رژیم غذایی میباشد که تحت تأثیر زمینههای اجتماعی، فرهنگی و محیطی قرار دارد. به عنوان نمونه، شیوع چاقی در ایالات متحده بین سالهای(۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰) از ۱۵درصد به ۹/۳۰ درصد افزایش یافته است و در کشورهای غربی بین ۱۵ تا ۲۰ درصد گزارش شده است. مطالعات در کشورهای در حال توسعه نیز بیانگر این امر است که این بیماری، به دلیل شهرنشینی و در نتیجه تغییر سبک زندگی، رو به افزایش است(۸). چاقی به صورت نمایهی تودهی بدنی بالاتر از۳۰ شناسایی میشود(۲۸).
چاقی زمانی ایجاد میشود که مصرف غذا بیش از نیازهای فیزیولوژیک بدن باشد. مطالعات نشان دادهاند که چاقی در نوجوانی با خطر بالای چاقی در بزرگسالی همراه می باشد که بخشی از این اتفاق ممکن است ناشی از تداوم رفتارهای ناسالم مربوط به سبک زندگی مانند: رژیم غذایی نامناسب، فقدان فعالیت بدنی و افزایش رفتارهای کمتحرک تا بزرگسالی باشد(۶۱). به افراد چاق باید این نکته را تفهیم نمود که بافت چربی تنها از راه مصرف غذای زیاد از حد به وجود میآید نه راه دیگر. به ندرت ممکن است چاقی در اثر آسیب مراکز کنترل در هیپوتالاموس اتفاق بیافتد. البته عوامل دیگری چون اختلالات هورمونی، رفتاری و ژنتیکی ممکن است در بروز چاقی دخالت داشته باشند. در مورد کودکان چاق جالب این است که آنان کالری زیادی نسبت به همنوعان خود استفاده نمیکنند؛ بلکه میزان مصرف انرژی آنها اغلب ناچیز است(۴).
گزارشها نشان میدهند که در ایالات متحده، ۳۴% از جمعیت دچار اضافه وزن و۳۰% آنها مبتلا به چاقی هستند. برآورد اضافه وزن و چاقی در ایران به ترتیب میزان شیوع را ۶/۲۸% و ۸/۱۰% نشان دادهاند.BMI بزرگ تر از ۲۵ در مردان، زنان و ساکنان شهر و روستا به ترتیب به میزان ۳۷%، ۴۸%، ۷/۴۶% و ۵/۳۵% بود. این بررسی چاقی شکمی را در ۴/۴۳% از زنان، ۷/۹% از مردان، ۵/۲۸% از ساکنان شهر و ۲۳% از ساکنان روستا نشان داد. این یافتهها شواهد هشداردهندهای را، در زمینه شیوع بسیار بالای چاقی عمومی و شکمی در ایران ارائه میدهد(۴).
از طرفی مطالعات «عمیدی» و همکاران نشان داد که میانگین نمایه توده بدنی در دختران مدارس غیرانتفاعی بیشتر بود که میتواند به علت قدرت مالی بیشتر و تغذیه بهتر این دختران باشد و میتوان گفت که اضافه وزن در جوامعی که وضعیت اقتصادی اجتماعی بالایی دارند، بیشتر از جوامعی است که وضعیت اقتصادی اجتماعی پایینتری دارند(۲۶). از این رو میتوان گفت که عادات ناسالم مربوط به سبک زندگی، نقش بزرگی در پیدایش چاقی داشته است(۲۴).
۲-۲-۳- تصویر بدن
تصویر ذهنی از بدن، تصور و برداشتی است که ذهن و فکر فرد نسبت به بدن خود دارد(۳۹). محققان تصویر بدنی را یک مؤلفه دوبعدی تعریف میکنند. بعد ادراکی که به تخمین اندازه بدن، وزن، شکل، چهره و حرکت ما مربوط میشود و دیگری بعد نگرشی است که به احساس و نگرش فرد درباره بدن و این که چگونه این احساسها، رفتار ما را هدایت میکنند، مربوط است. انحراف در تصویر بدن زمانی است که بین اندازه واقعی بدن و اندازه ادراک شده تفاوت وجود داشته باشد(۲۸).
تصویر ذهنی از جسم خود، مفهوم پیچیدهای است که دربردارنده عوامل بیولوژیکی روانشناسی درونی و عوامل اجتماعی خارجی است و رضایت از تصویر ذهنی، مستلزم رضایت از تناسب اندام، زیبایی ظاهری سلامت بدنی، پاکیزگی و زیبایی پوست و مو و توانایی مهارکردن وزن می باشد(۲۵).
لازم به توضیح است که تصویر بدن یک سازه روانشناسی است که حاشیهای از مفهوم خودپنداره است و خودپنداره یک چشمانداز باطنی نسبت به خود است که دائما از ارزیابیهای اجتماعی تأثیر میپذیرد و به راحتی توسط فعل و انفعالات محیط اطراف تغییر میکند. تکامل خودپنداره و تصویر بدن به عوامل اثرگذاری همچون تصادف، بیماری یا عوامل رفتاری همچون: اعتماد به نفس و اجتماعپذیری بستگی دارد(۳۳ و ۵۶).
۲-۲-۳-۱- ارتباط افزایش وزن و تصویر بدنی
سن شروع چاقی ممکن است یک عامل تعیینکننده میزان رضایت از تصویر بدن به شمار آید. هنگامی که افراد با شروع چاقی در بزرگسالی، به وزنی که از نظر اجتماعی پذیرفتنی است دست یابند، گرایش به خشنودی از ظاهرشان در آنها پدید میآید. در حالی که این موضوع در افراد با شروع زودرس چاقی مصداق ندارد .این یافته شاید گویای آن باشد که سازه تصویر بدن در دوران پیش از نوجوانی پدید میآید. از این رو «کوپر»[۸] و همکاران(۲۰۰۳) درمان تصویر بدن را در طی مرحلهی ابقای وزن، حساسترین سازوکار برای بقای موفقیتآمیز و درازمدت وزن میدانند(۲۴).
در مطالعات «مالت» در نوجوانان «بوتسوانا» نشان داده شد که دانشآموزان چاق یا دارای اضافه وزن در مقایسه با دانشآموزان با وزن ایدهآل احساس نارضایتی بیشتری را نسبت به تناسب وزن و قد خود نشان میدادند. پسرها در مقایسه با دخترها تفاوت بیشتری را از جنبههای نارضایتی حول محور تناسب ماهیچه، سایز قفسه سینه و مقاومت بدنی نشان میدادند(۶۲). در مطالعه «عمیدی» و همکاران ۳/۷ درصد از دانشآموزان مورد مطالعه لاغر و۱/۹ دارای اضافه وزن و ۰۴/۱ % چاق بودند و رابطه معنیداری میان BMI و نارضایتی از تصویر ذهنی بدنی دیده شد و با اینکه در مقایسه با سایر نقاط کشور میزان چاقی و اضافه وزن در دختران مورد مطالعه کمتر بود ولی میزان رضایت از تصویر ذهنی بسیار کم بود و با افزایش BMI این میزان کمتر می شد و بیشتر دختران با آن که قد و وزن طبیعی داشتند از ظاهر خود ناراضی بودند(۲۶).
تحقیقات انجام شده در امارات متحده عربی نشان داد که بیش از ۷۴ در صد از زنان دانشجو خود را چاق دانسته و از تصویر بدن خود ناراضی میباشند در حالی که واقعیت این گونه نبود(۷۵).
«ژانگ» و همکاران با مقایسه دانشآموزان در ۵ شهر مختلف چین به نتایج جالب توجهی دست یافتند. از حیث اختلاف جنسیتی در تمام شهرها با این که میزان ابتلای پسران به چاقی بیشتر از دختران بود، دختران بیشتر از پسران با انواع رژیمهای لاغری درگیر بودند و در این مطالعه دیده شد که دختران دارای سلامت وزنی یا حتی کم وزن تمایل دارند خود را چاق توصیف کنند(۴۱).
۲-۲-۳-۲- نارضایتی از شکل بدن
عوامل اجتماعی همچون رسانههای تصویری، فشارهای هنجاری در خانواده و جامعه، استانداردها و تعاریف زیبایی درجامعه بر تصوری که فرد از خود داشته، اثر میگذارد و بدین ترتیب زمانی که بین وزن و شکل واقعی بدن فرد و استانداردهای موجود در جامعه تفاوت وجود داشته باشد افراد برای تغییر وزن و رسیدن به ایده آل جامعه، با فشار اجتماعی زیادی رو به رو میشوند که به دنبال آن نارضایتی از شکل بدن اتفاق می افتد(۲۶).به عبارتی دیگر نارضایتی از بدن زمانی به وجود می آید که تصویر ذهنی از جسم خود با تصویر ذهنی از جسم خود ایده آل، مطابق نباشد(۳۶). پس از آن، مشغولیت زیاد نسبت به وزن و شکل بدن و به دنبال آن نگرانی بیش از حد و ترس از چاقی و اضافه وزن شکل میگیرد، که این عوامل به عنوان علائم اولیهی اختلال تغذیه(بیاشتهایی و پرخوری عصبی) شناخته شدهاند. تحقیقات نشان میدهد که نارضایتی از شکل بدن، فشار اجتماعی برای تغییر وزن و BMI در غیرورزشکاران بیش از ورزشکاران نخبه است. همچنین بین شاخص تودهی بدن و فشار اجتماعی برای تغییر وزن و نارضایتی از شکل بدن نیز همبستگی بالا و معنیداری مشاهده شده است(۲۶).
۲-۲-۳-۳- تمایل به لاغری
تأکید متخصصان بهداشتی بر چاقی و عوارض ناشی از آن، و نیز تکیهی اجتماعی بر لاغری، زیبایی و جذابیت زنان لاغر از جمله عواملی است که افراد را به سمت لاغری و کاهش نمایهی تودهی بدن سوق میدهد. مطالعات زیادی در جوامع غربی نشان دادهاند که دختران نوجوان به طور فزایندهای به لاغر شدن و کاهش اندازه بدن متمایل شدهاند و میزان نارضایتی از تصویر ذهنی بدنی و عادات غذایی ناسالم و اختلالات تغذیهای در آنان افزایش یافته است که به علت تأثیر رسانههای جمعی و ایدهآلهای اجتماعی و تأثیر مد در این زمینه میباشد(۴۴).
به علاوه محققان بیان میکنند که تمایل به لاغری بیش از تصویر بدن میتواند معیار پیشبینی اختلال تغذیه محسوب شود. فشارهای اجتماعی برای داشتن بدن ایدهآل به طور چشمگیری در بروز مشکلات تغذیهای سهیم است. تمایل به لاغری یکی از اولین شاخصهای روانشناختی برای اختلال تغذیه و از عوامل گسترش رفتارهای ناسالم تغذیهای است(۴).
۲-۲-۳-۴- افزایش وزن و نارضایتی از تصویر بدن
در جامعه امروزی تأکید فرهنگی- اجتماعی بسیاری بر روی جذابیت و تناسب جسمانی از یک سو و فشارهای اجتماعی برای باریک اندامی و رسیدن به معیارهای زیبایی از سوی دیگر، نارضایتی زنان را نسبت به وضعیت بدنی خود افزایش داده است(۲۵). در نتیجه افرادی که دارای اضافه وزن بوده و یا کمی چاق هستند یا به نوعی خود را چاق میپندارند، تصویر ذهنی مناسبی از بدن خود ندارند و در نتیجه بیشتر به روشهای مختلف کاهش وزن و رژیمهای گوناگون، برای رسیدن به وزن ایدهآل روی میآورند(۲۸).
«ژانگ» و همکاران(۲۰۱۱) دریافتند که تداوم شیوع بیماری همهگیر چاقی میان افراد جوان، نارضایتی از وزن و به دنبال آن استفاده از روشهای ناسالم کنترل وزن را به دنبال داشت. لذا مداخلات باید به منظور پیشگیری از اضافه وزن(صرفنظر از مشارکت روشهای کنترل وزن) و با تکیه بر افزایش فعالیت بدنی صورت گیرد(۴۱). «کاراکا» و همکاران(۲۰۱۱) گزارش کردند که که روشهای درمانی کاهش وزن نقش مؤثری در بهبود مؤلفههای تصویر بدنی و همچنین تغییر رفتار غذایی به طور سازندهای بر روی تغییر تصویر بدنی تأثیر میگذارد(۳۸).
«لائوس» و همکاران(۲۰۱۱) نیز اظهار داشتند، رضایت و ناخشنودی از تصویر بدن رابطه محکمی با شاخص جرم بدن و اضافه وزن دارد(۶۳).
ارائه روشی بهینه برای بهبود زمانبندی و تخصیص منابع در گریدهای محاسباتی با ترکیب روشهای مکاشفهای
۱-۳- روش انجام تحقیق
در این پایاننامه، بعد از بررسی و مطالعه در مورد معماری گریدهای محاسباتی و مشکلات آن و روشهای زمانبندی مختلف در آن و بیان اینکه زمانبندی مسئلهای بغرنج میباشد، چند نمونه الگوریتم تکاملی را معرفی کرده و بابیان مزایا و معایب آنها با ترکیب سه نمونه از آنها الگوریتم جدیدی را معرفی نمودیم.
۱-۴- ساختار پایاننامه
در فصل اول این تحقیق، یک نمای کلی از تحقیق انجامشده، انگیزه و هدف از آن ارائهشده است.
در فصل دوم، معرفی محیط گرید و بحث زمانبندی در آن و مروری بر کارهای انجامشده در این زمینه ارائهشده است.
در فصل سوم، بهطور مفصل در مورد روش اجرای تحقیق حاضر بحث شده است.
در فصل چهارم این پایاننامه، مقدمات و تنظیمات لازم برای ارزیابی و مقایسه روش پیشنهادی با بقیه روشهای مرسوم بیانشده است.
در فصل پنجم از این تحقیق، نتیجهگیری مطالب ارائهشده و پیشنهادها و کارهای آتی در این زمینه ارائهشده است.
فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیق
ابتدا در این فصل به معرفی نمودن محیط گرید و هدف آن و همچنین خصوصیات این محیط میپردازیم. آنگاه درزمینه زمانبندی وظایف در این محیط و انواع الگوریتمهای زمانبندی در آن بحث خواهیم کرد.
۲-۱ محاسبات گرید
عمومیت یافتن اینترنت همانند در دسترس بودن کامپیوترهای قدرتمند و فناوری شبکههای سریع با هزینههای کم، در حال تغییر استفاده از کامپیوترهای شخصی است. این نوع از پیشرفت امکان استفاده نمودن بهصورت توزیعی از کامپیوترها در نقاط مختلف را بهصورت یک منبع محاسباتی یکسان به نام آنچه که محاسبات گرید نامیده میشود، فراهم کرده است. به جهت شباهت داشتن نام گرید به یک شبکه برق که دسترسی در آن بهصورت شفاف، فراگیر، قابلاطمینان و پایدار به نیروی برق است، بدون توجه به منبع آن، انتخابشده است. اینچنین رویکرد محاسبات شبکهای را با اسامی متنوع دیگری هم چون meta computing، scalable computing، global computing، Internet computing و Web computing نیز میشناسند.
۲-۲ اصول ساخت Grid
در این بخش، ما به بررسی چندین مورد از اصول کلی که برای ساختن گرید استفاده میشود، میپردازیم. بهطور خاص به بررسی ویژگیهای یک طراحی ایده آلی که گرید باید در یک محیط یکپارچه برای کاربران خود فراهم کند، پرداخته میشود.
قلمروهای مدیریتی[۱] چندگانه و استقلال آنها:
قابلذکر است که منابع گرید در موقعیتهای مختلف و تحت شرایط قلمروهای مدیریتی متفاوتی قرار دارد. بحث استقلال صاحبان منابع در اعمال نمودن مدیریت و سیاستهای داخلی آنها باید محترم شمرده شود.
ناهمگونی[۲]:
برای ایجاد یک گرید، منابعی که ذاتاٌ باهم اختلاف دارند را باید به یکدیگر وصل کنیم و از همکاری آنها بهره ببریم.
مقیاسپذیری[۳]:
اندازه یک گرید معمولاً از مجموعهای که شامل چندین منبع تا چند میلیون منبع میباشد متغیر است. از مسائل مهم در گرید، کاهش کارایی زمانی که اندازه یک گرید تغییر میکند و سایز آن بزرگ میشود، میباشد که درنتیجه باید ازنظر پهنای باند ارتباطی و همچنین تأخیر، برنامههایی را که تعداد زیادی از منابع موردنیازشان در مکانهای مختلفی قرار دارند تحملپذیر باشند.
پویایی و انعطافپذیری:
یکی از ویژگیهایی که درگرید اتفاق میافتد، خرابی و خارج شدن منابع گرید است. با توجه به اینکه منابع زیادی در گرید وجود دارد و این احتمال وجود دارد که یک منبع قطع شود، درنتیجه آن منبع از دسترس خارج میشود. پس نتیجه میگیریم که مدیریت منابع و همچنین برنامهها باید نسبت به وضعیت سیستم از خود رفتار پویایی داشته باشند و بتوانند در هر لحظه ای از زمان، از منابع موجود بهصورت مؤثر و بهینه استفاده نمایند.
مراحل لازم جهت تشکیل یک گرید عبارت است از:
ابتدا باید قطعات نرمافزاری و سختافزاری که بهصورت منفرد هستند را در قالب یک منبع شبکه شده یکپارچهسازی کنیم. (یک تصویر واحد از سیستم ایجاد کنیم)
ایجاد:
جهت ایجاد نمودن یک دسترسی امن و همچنین شفاف به منابع، باید ابزارهای میانی سطح کاربر، ابزارهای میانی سطح پایین و ابزارهای توسعه برنامههای کاربردی را ایجاد نماییم و همچنین منابع توزیعی را یکپارچهسازی و بهینهسازی نماییم.
موارد موردنیاز جهت تشکیل یک گرید به شرح ذیل میباشد:
تاروپود گرید: منظور منابع توزیعی گرید که قابلدسترسی روی اینترنت است. این منابع میتوانند انواع کامپیوترها که سیستمعاملهای گوناگونی (مانند انواع یونیکس یا ویندوز) بر روی آنها قرار دارد و یا دستگاههای ذخیرهسازی داده، انواع حس گر و یا بانکهای اطلاعاتی باشد.
میانافزار هستهای[۴] گرید: انواع سرویسهای اصلی بهصورت نمونه: مدیریت پردازههای راهدور[۵]، اختصاص، رزرو و امنیت منابع، جستوجوی داده، دسترسیپذیری به انباره داده را شامل میشود.
میانافزار سطح کاربر[۶]: این بخش شامل انواع محیطهایی برای توسعه برنامه و ابزارهای برنامهنویسی است که برای مدیریت منابع و زمانبندی اجرای وظایف هر برنامه توسط دلالها بر روی منابع سوار میشود.
برنامههای گرید: برنامههای Grid با بهره گرفتن از زبانهای HPC++ و یا MPI نوشته میشود. سرویسهای برنامهای تحت وب را برنامههای رابط ارائه میدهند و از طریق آنها کاربرها میتوانند نتایج کاریشان را در سایت قرار دهند و یا دریافت کنند.
شکل ۲- ۱ ساختار لایهای Grid [۳]
برای آسانسازی هماهنگی و همکاری در بین ارگانهای گوناگونی که منابع ناهمگون مختلفی را در اختیاردارند، رعایت چند اصل ذیل در محیط گرید واجب میباشد:
گرید با مدیریت فعلی یک سایت نباید مداخله داشته باشد.
گرید حق تضعیف امنیت کاربر را ندارد.
در گرید نباید جابهجایی سیستمعامل و یا پروتکل شبکه الزامی باشد.
یک گرید باید بتواند یک سازهای را که در برابر خطا[۷] تحملپذیر و همچنین مطمئن[۸] است ایجاد کند.
پشتیبانی از قطعات ناهمگون در گرید یکی دیگر از اصول مربوطه میباشد.
محیط گرید باید توانایی این را داشته باشد که با نرمافزارها و سختافزارهایی که جدیداً وصل میشوند هماهنگی لازم را داشته باشد. برای کاربرانی که از وب استفاده میکنند اهمیتی ندارد که سروری که به آن وصل میشوند بر روی چه سیستمعاملی قرار دارد، از دید آنها سرعت پاسخ و کارایی مهم است. آنچه برای یک کاربر مهم است، این است که برنامه به منبعی مناسب متصل گردد و نتیجه صحیحی را در زمان کوتاهی دریافت کند.
در یک محیط گریدی که بهصورت ایدهال تعریف میشود، دستیابی یکپارچه به منابع ایجاد میشود. منظور این است که تفاوتهای اجزاء آن مانند تفاوتهای بسترهای مختلف، پروتکلهای شبکه از دید کاربر مخفی است. واسط گرید، بهصورت مجازی محیطی که ناهمگن میباشد را به محیطی همگن مبدل میکند.
۲-۳ انواع کاربردهای Grid
برنامههایی که از ساختار گریدی که روی آنها اجرا میشوند آگاه هستند[۹]، به پنج دسته ذیل تقسیم میکنیم:
ابر محاسبات توزیعی[۱۰]
برنامههای با توان عملیاتی بالا[۱۱]
برنامههایی با حجم دادهای بالا[۱۲]
کاربردهای گروهی[۱۳]
طراحی گروهی در کارهای فنی
استفاده از برنامهنویسی مناسب، بر روی شبکه گرید میتواند دلایل مختلفی داشته باشد:
استفاده از طبیعت توزیعی یک کاربرد.
آیات قرآن؛
روایات؛
اصول عملیه.
بند اول: قرآن
۲ - ۳ - ۱ – ۱٫ سوره جمعه
اینکه سورهای مجزا در فضیلت روز جمعه نازل شده، نشاندهنده اهمیت این روز و فریضه نماز جمعه است.
اینکه قبل از آیهی مذکور زمینههایی مطرح شده که مقدمهای هستند برای تأکید بر این فریضه. سوره با این مطلب آغاز شده که هر آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح خداوند را میگویند. بنابراین انسان که در تمام آسمانها و زمیناشرف مخلوقات است نیز نباید از تسبیح خداوند غافل شود بلکه ذکر و طاعت انسان باید از سایر مخلوقات بیشتر باشد.
سپس خداوند تبارک و تعالی خود را توصیف میکند به اینکه مالک جهانیان است و بر همه مخلوقات واجب است که اطاعت او را نمایند و بعد از آن خود را به قدوس بودن و منزه بودن از ظلم و کار بیهوده توصیف می کند و انسان را مکلف به طاعت خود کرده تا به سعادت و درجات بالای آن دست یابد. بعد انسان را آگاه می کند که خودش غالب و عزیز است و اگر مخالفت امر خداوند را نماید در دنیا و آخرت دچار عقوبت الهی خواهد شد. زیرا خداوند حکیم است و امر و نهی او فقط از روی حکمت است پس نباید از حقوق الهی تجاوز کرد. در ادامه یادآور میشود که بر بندگانش منت گذاشته که در بین امتهایی که عاری از علوم و معارف هستند رسول و فرستادهای از خودشان مبعوث کرده تا آیات الهی را بر آنان تلاوت کند و آنها را از صفات زشت و کاستیها و جهل پاک کند در حالی که قبل از آن در ضلالت و گمراهی بوداند. سپس بیان میفرماید که این فرستاده خداوند دستوراتی میدهد که تنها اختصاص به قوم واحد و افراد خاص ندارد بلکه شریعت او باقی است و حلال او تا ابد حلال است و حرام او تا قیامت حرام است؛ تا کسی گمان نکند که این احکام فقط برای امت آن زمان وضع شده و شامل امتهای بعدی نمیشود.
در پایان سوره خود را به عزیز و حکیم بودن توصیف میکند و مردم را انذار میدهد و شأن و منزلت نبوت را بزرگ میشمرد و به همین جهت نباید با پیامبر مخالفت کنند چرا که شریعت الهی را به ارمغان میآورد. سپس وعده میدهد انسان را به مرگ که هیچ گریزی از آن نیست و به تبع آن عذاب و عقاب برای آنانکه منکر خدا و دین او و رسول اویند و نیز آگاه میکند که ولایت از آن خداوند است که سعادت جز با عمل به دستورات خدای تبارک و تعالی بوجود نمیآید.[۱۰۳]
تمامی این تمهیدات را بیان میکند تا آنجا که میفرماید:
﴿یا أیّها الّذینَ آمَنوا إذا نُودیَ للصَّلاه من یوم الجمعه فاَسعَوا إلی ذکرِ الله و ذَروالبَیع ذلکُم خَیرٌ لَکُم إن کنتُم تَعلَمون* فإذا قُضیت الصَّلاۀ فَانتَشِروا فی الأرض وابتَغوا مِن فَضلِ الله و اذکُروا الله کثیراً لعلَّکم تُفلحون * و إذا رأوا تجاره أو لَهواً انفضّوا الیها و تَرَکوکَ قائماً قل ما عندالله خیرٌ من اللَّهو و من التّجاره و الله خیرُ الرّازقین﴾.[۱۰۴]
۲ - ۳ - ۱ - ۱ – ۱٫ نگاهی اجمالی به شأن نزول آیه
در کتاب مناقب ابن شهرآشوب از قول ابن عباس نقل شده: آیهی ﴿و إذا رأوا تجارۀ أو لهواً انفضّوا إلیها و ترکوک قائما﴾، هنگامی نازل شد که در مدینه تورم اقتصادی و قحطی و گرسنگی پدید آمد و در همان شرایط بود که دحیه کلبی از شام حرکت کرده بود در روز جمعه وارد شهر مدینه شد و شروع به نواختن طبل کرد تا مردم ببینند او وارد شهر شده است. پس مردم در حالی که پیامبر خطبه میخواندند متفرق شدند و به دور او جمع شدند و تنها کسانی که در جای خود باقی ماندند، حضرت علی، امام حسن، امام حسین، حضرت زهرا «علیهم السلام»، سلمان، ابوذر، مقداد و صهیب بودند. پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند: در روز جمعه خداوند به این مسجد نظر دارد زیرا اگر این طایفه که در اینجا نشستهاند و در مسجد باقی ماندند نبودند، بر همه شهر مدینه بلا نازل میشد و مانند قوم لوط بر آنها سنگ باریدن میگرفت و آیهی سوره نور که میفرماید رجال لا تلهیهم تجاره[۱۰۵] مصداق همین چند نفر بود که در مسجد باقی ماندند.[۱۰۶]
برخی مفسران بر این باورند که این واقعه سه بار در مدینه روی داد و هر بار مردم در حال شنیدن خطبههای جمعه بودند که کاروانی از کالاها از شام رسید و مردم برای خرید کالا شتافتند و آیه مذکور، این کار آنان را نکوهش کرد.[۱۰۷]
البته علامه مجلسی معتقد است که این آیات هنگام ایراد خطبههای نماز عیدین نازل شدهاند؛ نه در روز جمعه؛ زیرا در نماز عیدین خطبهها فرع بر نماز میباشند و بعد از نماز ایراد میشوند که اگر کسی بنشیند و به آن گوش دهد فضیلت بیشتری دارد و ترک کردن آن خطا نیست؛ هرچند اگر کسی خطبههای عیدین را رها کند و برود به امور لهو و لعب پردازد نیز جایز نیست.
بنابراین آیه تناسب با کسانی دارد که این سنت پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» یعنی گوش دادن به خطبهها را ترک کردند تا آنجا که خداوند میفرماید: ﴿قل ما عندالله خَیر من اللَّهو و من التجاره﴾.[۱۰۸]
اما اگر بخواهیم آیه را ناظر بر خطبههای نماز جمعه بدانیم آنطور که اکثر مفسرین بر این عقیدهاند میتوان گفت که این آیه قبل از آنکه نماز جمعه به عنوان فریضه واجب شود نازل شده. آن موقعی که احکام آن اعم از وجوب سعی و تحریم خرید و فروش و غیره وضع نشده بود. چون در این صورت فقط تارکین نماز را ذم و نکوهش نمیکرد. اما اگر بگوییم که منظور از قول خداوند جایی که فرمود و ترکوک قائماً، منظور قائماً فی الصلاه بود نه قائماً فی الخطبه مسئله مشکلتر میشود زیرا ترک خطبههای نماز جمعه و مشغول شدن به تجارت و لهو و لعب گناهی سبکتر از ترک خود نماز دارد. پس منظور از آیه ترک خطبههای نماز عیدین است که سیاق آیات بعدی سوره جمعه نشان میدهد که خداوند میخواهد منافقین را سرزنش کند که در روز جمعه و عیدین به دنبال لهو و تجارت میروند و پیامبر را در حال ایراد خطبه و موعظه و نصیحت ترک میکنند.
دحیله کلبی از کسانی بود که جنگ بدر را شاهد بود و آن زمان هنوز مسلمان نشده بود و در آن شرکت نکرد و روایات نشان میدهند که آیه در اوائل هجرت پیامبر به مدینه نازل شده است و ایشان نماز جمعه را از روی سنت اجرا میکردند و هنوز نماز جمعه واجب نشده بود.[۱۰۹]
بنابراین همین نظر آقای بروجردی عدم استفاده وجوب نماز جمعه از این آیه است که در بخش دیدگاهها و نظرات فقها بیان خواهد شد.
۲ - ۳ - ۱ - ۱ – ۲٫ شأن نزول آیه
می توان گفت که نزول آیه موجب تثبیت و وجوب سنت نبوی است: یعنی خدای تعالی عمل پیامبر را تصدیق و بلکه واجب فرموده و بعید نیست بگوییم ظاهر آیه شریفه دلالت بر حرمت ترک صلاه و عدم حضور بعد اقامه جمعه دارد. یعنی علی فرض اینکه اقامه نماز جمعه واجب تعیینی نباشد، لکن بعد از اقامه جمعه یک امر و یک نهی دارد. امر به اینکه در نماز جمعه شرکت کنید و نهی از ترک بعد از اقامه پس حرام است. همانطور که ترک صلاه یومیه حرام است. ولی بحث وجوب اقامه دلیل خاص میطلبد که آیه شریفه صراحت در آن بلکه ظهور در وجوب اقامه ندارد. فقط در صورت ندا داده شدن (إذا نودی للصلوۀ…) واجب میشود که مسلمانان شرکت کنند. اما اصل وجوب اقامه دلیل خاص میطلبد.
۲ - ۳ - ۱ - ۱ – ۳٫ خطاب در آیه
همانطور که قبلاًاشاره کردیم، بنا بر عقیده برخی مفسرین، آیه را مشکل است بتوان حمل بر وجوب تعیینی نماز جمعه کرد اما در اینکه آیه در مقام تأکید بر نماز جمعه میباشد همه متفق القول هستند.
کسانی که قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه در زمان غیبت نیستند، معتقدند که منظور از نداء در آیه این است که وقتی نماز جمعه اقامه شد مسلمانان بیایند و اقامه جمعه کنند و خرید و فروش را رها کنند. بنابراین مفاد شرط در جمله دلیل بر این است که اگر ندا داده نشد و اجتماع میسر نشد تکلیف بر شما نیست که حتماً نماز جمعه برپا کنید مانند نماز یومیه که هم میتوان به جماعت خواند و هم فرادی. منتهی اینجا به جای دو رکعت چهار رکعت خوانده میشود. بنابراین آیه را اینطور تفسیر میکنند که ولی امر مؤمنین باید بتواند نماز جمعه برپا کند؛ مانند پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» که در مدینه توانستند در مدینه شرایط اقامه نماز جمعه را فراهم کنند اما وقتی در سفر بودند یا خطری ایشان را تهدید میکرد، و یا در هنگام جنگها این نماز را برپا نمیکردند.[۱۱۰]
نتیجه آن که خطاب در آیه به مؤمنین است نه مسلمین و اگر از روایات استفاده شود که بین مؤمن و مسلم فرق وجود دارد، مؤمن کسی است که ایمان به ولایت امیر المؤمنین و ائمه هدی داشته باشد. بنابراین چنانچه در زمان غیبت کبری به مؤمنین گفته شد اگر نماز جمعهای با حضور کسی که امام معصوم او را نصب فرموده اقامه شود و یا آن که اقامه کننده نماز جمعه حکومت اسلامی به پا شده به امر ولی فقیه باشد، در چنین نماز جمعهای باید شرکت نمایند، شرکت در چنین نماز جمعهای بر مؤمنین واجب خواهد بود. این معنی وجوب شرکت، با وجوب شرکت در بلادی که عامه اقامه جمعه میکنند و یا در زمانهایی که این چنین نبود (مانند عصر عثمانی) تفاوت دارد و خارج از استدلال به این آیه خواهد بود و خدشههای مختلف ممکن است بر آن وارد شود.
به هر حال چون آیه فرموده است: یا ایها الذین آمنوا این خطاب کلی و عمومی است و نمیتوانیم اهمیت نماز جمعه را به مخاطبین آن زمان اختصاص دهیم. این خطاب میتواند همه را در هر عصر شامل شود.[۱۱۱]
۲ - ۳ - ۱ - ۱ – ۴٫ احکام فقهی آیه
احکامی که مفسرین از این آیه استنباط نمودهاند با توجه به معانی مفردات آیه وجوب سعی در ذکر خدا است که با توجه به قراین و شواهد موضوع و روایات ذیل آیه مراد وجوب اقامه نماز جمعه و پرهیز از هر کار دیگری است که منافی با آن باشد؛ مانند خرید و فروش و….
با بررسی معانی مفردات آیه، تناسب بین معنای آیه شریفه با معنای وجوب بیشتر درک میشود و این معانی خود قراین و شواهدی هستند بر ظهور آیه در وجوب و اهمیت آن که با وجوب تعیینی بودن بیشتر سازگاری دارد.
۲ - ۳ - ۱ - ۱ – ۴-۱٫ مراد از کلمه «نداء»
آیه دلالت بر این دارد که در این نماز گفتن اذان مشروعیت دارد و غالباً بعد از آنکه امام جمعه از منبر بالا رفت اذان گفته میشود. در تفسیر مجمع البیان گفته شده که «إذا نودی» یعنی اینکه اذان روز جمعه گفته شود و این هنگامی است که امام در روز جمعه بر منبر مینشیند و در زمان پیامبر اذانی جز این اذان نبود. صائب بن یزید میگوید پیامبر اکرم دو مؤذن داشتند که یکی از آنها بلال بود و وقتی پیامبر بر منبر مینشست مؤذن در کنار مسجد اذان میگفت و در این هنگام نماز اقامه میشد. سپس در زمان ابوبکر و عمر نیز چنین بود تا آنکه خلافت به عثمان رسید و تعدادمردم بیشتر شد و به دنبال آن فاصله خانهها تا محل اقامه جمعه نیز بیشتر گردید. او اذان دیگری را به اذان همیشگی اضافه نمود. اذان اول را سطح شهر میگفتند و بعد وقتی عثمان بر منبر مینشست مؤذن اذان دوم را میگفت و وقتی از منبر پائین میآمد نماز را اقامه میکرد. اما بیشتر فقها اذان دوم را حرام میدانند. حتی در برخی متون تاریخی آمده که اذان سوم هم وضع شده بود. این کار را بسیاری از فقها بدعت میدانند و برخی هم قائل به کراهت آن میباشند. در اینکه اذان دوم حرام است یا مکروه است اختلاف وجود دارد اما اذانی که بعد از صعود امام از منبر گفته میشود را اکثر فقها مستحب دانستهاند.[۱۱۲]
عبدالله بن میمون به نقل از امام صادق(ع) میگوید: پیامبر اکرم وقتی به نماز جمعه میرفتند در منبر مینشستند تا آنکه مؤذنین از اذان گفتن فارغ شوند. یعنی بعد از فراغ اذان، پیامبر مشغول خطبه میشدند. اما در حدیثی در اصول کافی به نقل از محمد بن مسلم آمده که از امام صادق «علیهالسلام» در مورد نماز جمعه سؤال کردم؛ فرمود: «نماز جمعه شامل اذان و اقامه هم میشود و امام جمعه بعد از اذان خارج میشود و از منبر بالا میرود».[۱۱۳] خلاصه آنکه اخبار دلالت دارند که اذان قبل از بالا رفتن امام جمعه از منبر مستحب است. شاید بتوان امر اول (یعنی پیامبر مینشست و منتظر اذان میشد) را دلیل مشهور بودن حدیث بدانیم و روایت دوم از محمد بن مسلم را این طور تفسیر کنیم که در زمان تقیه شیعه نقل شده است. همچنین میتوان میان دو روایت، قائل به تخییر شد.[۱۱۴]
از نظر بعضی فقها چون کلمه نودی به صیغه مجهول آمده استاشعار بر آن دارد که ندا کننده و دعوت کننده به جمعه شخصیتی عظیم الشأن است بنابراین حجت، اگر هم قائل به وجوب نماز جمعه در زمان غیبت نباشیم رجحان اقامه و شرکت در نماز جمعه از این آیه بخوبی مشخص میشود.
وقتی میفرماید: ﴿فإذا قضیت الصلاه﴾ نشان میدهد که اگر جمله را با مفهوم شرط در نظر بگیریم پس نباید قبل از نماز متفرق و پراکنده شوند.
اصل کلام تأکید بر حکم است که حین نماز جمعه خرید و فروش حرام است اما اگر بعد از نماز صورت گیرداشکالی ندارد.
توضیح آنکه دلالت آیه بر فوریت آماده شدن بر نماز میباشد و هر آنچه که باعث بازماندن از حضور در نماز جمعه میباشد حرام است علامه در کتاب منتهی نیز بر این باور است که بعد از ندا داده شدن به حضور در نماز جمعه خرید و فروش حرام است اما قبل از اذان و ندا حرام نیست. اما در کتاب ارشاد بر این عقیده است که تحریم بیع از زوال آفتاب به بعد است و شهید ثانی هم در شرح این کتاب بر همین مطلب اذعان دارد. اما این احتمال ضعیف بهنظر میرسد و عقیده بهتر آن است که بعد از ندا داده شدن خرید و فروش را حرام بدانیم. برخی هم بر این عقیدهاند کاری غیر از بیع حرام نیست و مشهور آرا نیز بر همین دلالت دارند. در اینکه آیا خود صیغه عقد باطل است یا باطل نمیشود نیز اختلاف است؛ اما عقیده مشهور بر آن است که عقد بیع باطل نیست و صحیح است اما دو طرف مرتکب حرام شدهاند.[۱۱۵]
پس نماز جمعه باید با شرایط آن صورت گیرد و ترک کردن نماز و توجه به تجارب، خرید و فروش و لهو و… را در هنگام نماز جمعه حرام است.
بیان اینکه روزی دهنده اصلی خداوند است پس نباید ترک طاعت او را کرد تا به دنبال روزی رفت بلکه وقتی ترک اطاعت خدا را کنیم و به دنبال روزی برویم آن را حرام کرده چرا که خودش روزی دهنده مطلق است.
نکته دیگر آنکه از اول و آغاز ندا تا پایان نماز جمعه معامله و خرید و فروش جایز نیست. البته حرمت معاملات دلیل بر اثم و گناه است و دلیل بر بطلان معاملات نیست. مطلب دیگر اینکه هرکس واجد شرایط شرکت در نماز جمعه است نباید به معاملات و کسب و کار بپردازد و کسانی که واجد این شرایط نیستند از این عموم مستثنیاند. پس نهایتاً بر واجدین شرایط حرام است نه غیر آنها. مسئلهای که یادآوری آن ضروری به نظر میرسد آنکه از دیدگاه برخی فقها اگر قائل به وجوب تخییری هم باشیم حرمت بیع باقی خواهد بود. بنابراین در هنگام وجوب تعیینی نماز جمعه حرمت معامله به طریق اولی به قوت خود باقی است.
۲ - ۳ - ۱ - ۱ – ۴-۲٫ مراد از سعی در نماز جمعه
منظور از سعی در نماز جمعه اهتمام در رسیدن به محل نداء است. که شخص عجله کند به خطبههای نماز جمعه برسد و کسی که قبلاً در محل ندا داده شده حضور یافته است منتظر بماند تا امام از منبر بالا برود. زمخشری در تفسیر خود کشاف میگوید منظور از سعی، قصد کردن است نه اینکه افراد بدوند سعی یعنی تصرف کردن در هر محلی است. یعنی مؤمنین در اتمام کارهای مستحبی روز جمعه مانند نظافت و عطر زدن عجله کنند و به سوی نماز بشتابند.
۲ - ۳ - ۱ - ۱ – ۴-۳٫ مراد از کلمه ذکر در آیه
در مورد این کلمه آراء گوناگونی از جانب مفسرین قرآن وجود دارد. دسته اول نظرات مختلفی را بیان نموده اند:
الف: به نظر مرحوم طبرسی ﴿واذکروا الله کثیراً﴾ یعنی اینکه خداوند را بهخاطر نیکیهایی که بر شما روا کرده شکر کنید و بر توفیق شما بر طاعات و ادای فریضه جمعه شکر کنید.
ب: گفته میشود که منظور از «ذکر» فکر کردن است؛ زیرا روایت داریم که یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت بهتر است.
ج: یک نظر بر اینست که خداوند را در تجارت و زندگی روزمره خود به یاد داشته باشید زیرا از پیامبر«صلی الله علیه و آله و سلم» نقل شده که فرمودند: هر کس خداوند را در زندگی روزمره خود به یاد داشته باشد برای او هزار حسنه نوشته میشود و خداوند او را در روز قیامت میآمرزد.
د: احتمال دارد که منظور از ذکر، یاد خدا باشد در طلب حاجتها. یعنی از خداوند غیر از حلال را نخواهی. (از خدا حاجت خود را بطلبید)
نتیجه آن که خداوند مؤمنین را امر فرموده است که تجارت و خرید و فروش و امثال آن را که از یاد خداوند غافل میسازد رها کنند.[۱۱۶]
دسته دوم مفسرین معتقدند که در این آیه منظور از ذکر خداوند همان نماز جمعه به همراه خطبههای آن میباشد که در بردارنده حمد و ثنا، دعا، امر به معروف و نهی از منکر میباشد که همه اینها ذکر خدا محسوب میشود و اینکه خطبه و نماز را توأمان ذکر خدا نامیده و ذکر را به کلمه الله اضافه کرده تأکید در تأکید است. مانند این آیه شریفه که میفرماید: ﴿أقم الصلاه إن الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر﴾؛[۱۱۷] میتواند کبرای قضیه در نظر گرفته شود و ذکر الله را صغری بدانیم و نتیجه بگیریم که نماز جمعه بزرگتر و عظیمتر از نمازهای یومیه است و تأثیر بیشتری در نهی از فحشاء و منکر دارد، چرا؟ زیرا این ذکر خدا در بردارندهی موعظه و ارشاد و نهی از محرّمات میباشد و چون اجتماع در چنین نمازی بزرگتر و عظیمتر از نمازهای جماعت یومیه است (زیرا همه مردم یک شهر و اطراف آن میآیند و جمع میشوند) بنابراین اثرات و فوائد آن بزرگتر و کاملتر میشود.[۱۱۸]
دسته سوم میگویند ممکن است ذکر خدا معنای عام داشته باشد اما میتوان از آن معنای خاص را هم برداشت کرد بدین صورت که ذکر خدا گرچه معنای اعم هم داشته باشد، در شرع چنین چیزی نداریم که دعوت به ذکر خدا به معنای عام شود و اگر ذکر خدا واجب دانسته شود در افعالی مانند نماز، حج و غیره هم به معنای خاص واجب دانسته شده است بنابراین مراد از ذکر خدا در آیه همان معنای نماز است نه ذکر به معنای عام؛ زیرا در آیه گفته شده ﴿إذا نودی للصلاۀ﴾. همچنین آیه میفرماید: ﴿فإذا قضیت الصلوۀ فانتشروا﴾ و این دلیل بر این است که ذکر به معنای نماز است و همان ذکر و یاد حقیقی خداست که بالاترین مرتبه ذکر است.