۱- انار پا کوتاه (Punica granatum L. var. nana gracillissima)
به این واریته انار مینیاتوری هم میگویند. به طور معمول تمام اندامهای آن شبیه انارهای
معمولی ولی در اندازه های کوچکتر است. ارتفاع آن در گلدان به ۵/۰ متر هم نمیرسد و مدت
طولانی به گل مینشیند. در شرایط طبیعی ارتفاع آن حداکثر به ۲ متر میرسد.
۲- انار پرپر یا گلنار (Punica granatum L. var. pleniflora)
گلبرگهای آن زیاد و گلهای آن درشت و بادوام است و به طور عمده میوهای تولید نمیکند.
۳- انار پرپر پاکوتاه (Punica granatum L. var. nanarocemosa)
حالت بوتهای وکوتاه و گلهای پرپر قرمز شفاف دارد. بسیار پر گل و دوام گلهایش زیاد است.
۴- انار گل سفید پرپر (Punica granatum L. var. albescens)
درای گلبرگهای سفید است.
تا به حال ۱۸۵ رقم انار در دنیا شناخته شده است ولی ۱۴۵ رقم آن کشت و کار شده است
(Bose and Mitra, 1990; Melgarejo and Martínez, 1992).
۲-۴ میوه انار
محصول نهایی درخت انار میوهای است درشت و کروی با پوستی به رنگهای زرد روشن تا قرمز تیره که در بالا دارای تاج یا گردن میوه در اندازه کوتاه تا بلند میباشد. شکل نهایی میوه این درخت تحت تاثیر واریتههای آن تغییر کرده و از این رو علاوه بر رنگ پوست میوه، مزه و شکل دانه و درصد آب حبههای انار و همچنین دوام و مقاومت آن به امراض و حوادث متاثر از واریته آن می باشد (Fahn, 1982; La Rue, 1969; Morton and Dowling, 1987).
ما بین پوست بیرونی و حبههای آبدار انار لایه گوشتی نرمی به نام پیه با طعم گس[۱۶] و به رنگ عمدتا زرد روشن وجود دارد. در یک انار متوسط نزدیک به ۸۰۰ حبه وجود دارد. داخل حبهها مایع
اصلی میوه انار با طعم ترش، شیرین و یا ملس قرار دارد. در مرکز حبه انار هسته سختی وجود دارد که دارای روغن گران قیمتی است. این روغن حاوی اسید منحصر بفردی با خواص درمانی ضد سرطان میباشد (Popenoe, 1920).
شاخص های بلوغ انار بستگی به رقم دارد. برای مثال در رقم واندرفول که رقم غالب آمریکا می باشد اسیدیته بایستی کمتر ۸۵/۱ درصد و مواد جامد دست کم ۱۷ درصد باشد. میزان تانن موجود در آب میوه انار کمتر از ۲۵/۰ درصد در زمان برداشت قابل قبول میباشد (Ben-Arie et al., 1984).
اسید آلی غالب میوه انار سیتریک اسید است و عمدهترین قندهای میوه انار گلوکز و فروکتوز می باشند (Elyatem and Kader, 1984).
۲-۵ گروهبندی انواع انار
بطورکلی انار را میتوان از نظر مزه به سه دسته انار شیرین، ملس و انار ترش و از نظر زمان رسیدن و برداشت میوه به دو دسته انارهای زودرس و انارهای دیررس گروهبندی کرد (جدول۲-۱).
ارقام تجارتی، عمده و برتر موجود در مناطق مختلف ایران شامل پنج رقم دیررس با پوست کلفت و قرمز رنگ و دانه قرمز شامل رباب نیریز، شیشه گب فردوس، رباب ملس ترش ساوه، ملس یزدی و نادری نطنز (بادرود) میباشند (شاکری، ۱۳۸۷).
جدول ۲- ۱ تقسیم بندی انار
ردیف | عامل تقسیم بندی | مشخصات اصلی |
۱ | اندازه میوه | کوچک - بزرگ |
۲ | مزه | شیرین- ترش– نیمترش |
۳ | میزان آب | آبدار – کم آب |
Sulfurisphaera +
Eukarya +
Amoeba +
Cladosporium +
Euglena +
Eutrepia +
Hormidium +
Penicillium +
Rhodotorula +
Trichosporon +
خصوصیات فیزیولوژیک و بیوژئوشیمیایی مربوط به اکسیدکنندگان و احیاء کنندگان برای هر جنس داده شده است. بیشتر جنسهای جداشده متعلق به قلمرو باکتری ها میباشند، آرکیها عمدتا ترموفیل میباشند (Volsky, 2001). یوکاریاهای جداشده در این محیطها شامل جلبکها، قارچها، مخمرها و تک یاختهها میباشند.
باکتری های اکسیدکننده آهن فروس و اکسیدکننده سولفور مسئول اکسیداسیون فلزات سولفیدی میباشند. این باکتریها بطور وسیعی در ضایعات و باطلههای معادن با آب و هوا و اقلیمهای متفاوت، از جمله مناطق نیمه خشک، گرم، سرد و حتی مناطق مربوط به قطب شمال جدا شده اند (Diaby, 2007). ترکیبات آهن فریک و سولفور احیاء شده( سولفات) تولید شده توسط عملکرد باکتریها و یا آرکیهای اکسیدکننده آهن فروس و سولفور، توسط میکروبهای بیهوازی به عنوان گیرنده نهایی الکترون مورد استفاده قرار میگیرند (Backer, 2003).
انحلال و یا رسوب فلزات توسط میکروارگانیسمها
میکروارگانیسمها میتوانند فلزات را از طریق مستقیم و یا غیر مستقیم دستخوش تغییر کرده، و از این طریق، انحلال پذیری و یا رسوبدهی آنها را کنترل کنند. یکی از روشهایی که از طریق آن این عمل را انجام می دهند تغییر در میزان pH محیط توسط میکروبها است. بیشتر فلزات کاتیونیک[۲۴] هستند و قابلیت انحلال در محلولهای اسیدی را نسبت به pH های خنثی و قلیایی دارند، برخی فعالیتهای میکروبی همانند تخمیر[۲۵] ، نیتریفیکاسیون[۲۶] و اکسیداسیون گوگرد[۲۷] باعث تولید اسید میشوند، درحالیکه برخی دیگر از انواع فعالیتهای میکروبی مانند آمونیفیکاسیون[۲۸]، دنیتریفیکاسیون[۲۹]، احیاء سولفات[۳۰] و متان زایی[۳۱]، محیط قلیایی ایجاد می کنند (Barrie, 2006). اسیدهای آلی ممکن است توسط محصولات تخمیری شکل گیرند که توسط بعضی میکروبهای هوازی به بیرون تراوش میشوند( عمدتا قارچها، Aspergillus niger). علاوه بر اثرات pH، برخی اسیدهای آلی (همانند اسید اگزالیک و اسید سیتریک) قادر به چلاته کردن[۳۲] فلزات و تشکیل کمپلکسهای فلزی فوق العاده محلول هستند (johnson, 2006).
دسترسی فلزات برای میکروارگانیسمها، همچنین می تواند از طریق تولید سیدروفورها [۳۳]افزایش یابد، که از طریق برخی باکتریها و قارچها برای حل کردن آهن(فریک)، معمولا در pH خنثی، و محیطهای قلیایی تولید میگردد، دیگر فلزات قلیایی(همانند آلومینیوم و گالیوم) می تواند از طریق پیوندهای خیلی قوی بوسیله سیدروفورها کمپلکس شود (Volsky, 2001).
تنوع میکروارگانیسمهای اکسیدکننده آهن
تا به حال نزدیک به ۳۰ گونه از میکروارگانیسمهای اسیددوست اکسیدکننده آهن توضیح داده شده است. آرکیها و باکتری های اکسیدکننده آهن اسیددوست از معادن ۱۱ کشور، بولیوی، بوتسوانا، برزیل، شیلی، کوبا، آلمان، قزاقستان، نامیبیا، پرو، سودان و زیمباوه جداسازی شدند (Stum.W, 1996) نتیجه آنالیز توالی ۱۶srDNA باکتری های جداسازی شده از این ۱۱ کشور بررسی شد و نتایج حاصل نشاندهنده تعلق باکتریهای اکسیدکننده آهن به چهار جنس: Acidithiobacillus, Acidimicrobium, Ferrimicrobium, Leptospirillum میباشد (Widdel, 1993)
باکتری های اکسیدکننده آهن مجموعه ای از گروه های پروکاریوتی، با مورفولوژی و فیلوژنتیک مختلف میباشند. باکتری های آهن جزو اولین باکتری های شناخته شده توسط دانشمندانی نظیر إهرنبرگ[۳۴] و وینوگرادسکی [۳۵]در قرن ۱۹ میلادی هستند. این مجموعه از باکتری ها عمدتا وظیفه اکسیداسیون آهن فروس[۳۶](Fe+2) به آهن فریک[۳۷](Fe+3) را دارا میباشند. اهمیت شناخت و بررسی پروکاریوتهای اکسیدکننده آهن از توجه بر روی تحقیقات گستردهای میباشد که به اهمیت استفاده از این میکروارگانیسمها در چرخه آهن و همچنین کاربرد صنعتی آنها مخصوصا در زمینه استخراج زیستی معادن میباشد. در صورتیکه گونه های طبقه بندی شده باکتری های اکسیدکننده آهن در شاخه های قلمروهای متفاوت باکتریایی قرار میگیرند، که بیشتر این گروه ها درشاخه پروتئوباکترها(Proteobacteria ) میباشند.
در این شاخه باکتری های اکسیدکننده آهنی شناخته شده اند که دارای فیزیولوژی متفاوت در دوره های مختلف، به همراه تغییرات محیطی در پاسخ به تغییر اکسیژن( هوازی اجباری، هوازی اختیاری و میکروائروفیل) بوده اند و یا در پاسخ به شرایط محیطی با pH مختلف( اسیددوستهای افراطی، اسیددوستهای معتدل و خنثی دوستها) خود را سازگار کرده اند. در نهایت پروتئوباکترهای اکسیدکننده آهن را میتوان در چهار گروه عمده و اصلی قرار داد (Hedrich Sabrina, 2011):
پروتئوباکترهای اکسیدکننده آهن اسیددوست هوازی
این گروه از پروتئوباکترها با کشف اولین گونه آن که در سال ۱۹۴۰ توسط کولمر و همکارانش جداسازی گردید شناخته شد. اولین گونه کشف شده در این گروه باکتری Acidithiobacillus ferrooxidans بود که در ابتداThiobacillus ferrooxidans نامگذاری گردید. اهمیت این گروه در زیست فناوری محیطی از طریق تولید اسید و تولید زهآب اسیدی غنی از فلز است (Colmer, 1950)این باکتری ها دارای pH متفاوتی در عرض غشای خود بوده که به آنها اجازه میدهد ATP را از طریق پمپ ATP سنتاز هنگام ورود پروتونها بسازند، نیروی محرک این عمل و الکترونهای مورد نیاز خود را از طریق اکسیداسیون آهن بهدست میآورند (Hallberg, 2010).
هرچند بیشتر اسیددوستهای اکسیدکننده آهن انرژی را از اکسید کردن آهن فروس، تنها زمانیکه اکسیژن بعنوان گیرنده نهایی الکترون باشد، را انجام می دهند اما با این حال گونه هایی پیدا شده اند که توانایی جفت شدن با اکسیداسیون ترکیبات گوگردی احیاء شده(در برخی موارد هیدروژن) را برای احیاء آهن فریک در محیطهای بیهوازی دارا میباشند. باکتری Acidithiobacillus thiooxidans باکتری بعدی این گروه است که تفاوت آن با At.ferrooxidans در دامنه دمایی و سوبسترای لازم برای کسب انرژی میباشد، بطوریکه باکتری At.thiooxidansمیتواند از گوگرد نیز بعنوان سوبسترا استفاده می کند (Hallberg, 2010).
در زیر تصویری از ژنهای درگیر در فرایند اکسیداسیون آهن در این گروه از باکتری ها را نشان میدهد (HedrichSabrina, 2011)
شکل ۲-۲) ژنهای درگیر در اکسیداسیون آهن (HedrichSabrina, 2011)
در سمت چپ تصویر(۲-۲) اپرون rus در At. ferrooxidans نشان داده شده است سمت راست تصویر iro و پروتئینهای دخیل در اکسیداسیون آهن فروس در At.ferrooxidans نشان داده شده است. پیکانهای توپر نشاندهنده عوامل عبوری، و پیکانهای نقطه چین نشان دهنده انتقال الکترون میباشد (Xue-ling WU, 2013).
پروتئوباکترهای خنثی دوست اکسیدکننده آهن هوازی
به طور معمول تمامی نوتروفیلهای هوازی، لیتوتروف اکسیدکننده آهن، متعلق به پروتئوباکترها میباشند. به طور عمده این دسته از باکتری ها در آبهای شیرین یافت شده اند، که همگی جزء دسته بتاپروتئوباکترها بوده و گونه های یافت شده در آب دریا به زیرگروه زتاپروتئوباکترها مربوط میشوند مانندCandidatus ها، گرچه این گروه شامل باکتری Gallionella که جزو باکتری های قدیمی میباشد است، اما تقریبا تمامی باکتری های این گروه در سالهای اخیر جداسازی و شناسایی شده اند (Hedrich Sabrina, 2011). بدلیل توانایی در اکسیداسیون سریع آهن فروس در محیطهای غنی از اکسیژن با pH خنثی آبها، اکسیدکنندگان آهن نوتروفیل هوازی، اغلب در مرز بین مناطق هوازی و بیهوازی در رسوبات و آبهای دریا رشد مییابند. اکسیدکنندگان آهن نوتروفیل در مقایسه با اسیدوفیلهای همرده خود، شیب pH در طول غشای خود ندارند که بتوانند جریان تولید ATP را تحریک کنند، همچنین پتانسیل اکسید و احیاء جفت آهن فروس به آهن فریک در ۷ pH پایین تر از مقدار آن در ۲pH میباشد.
Gallionella ferruginea می تواند بصورت اتوتروفی و یا میکسوتروفی در این گروه، با بهره گرفتن از آهن فروس بهعنوان دهنده الکترون رشد کند. این باکتری دارای شکل ساقهای فرم بوده که نقش حفاظتی و ایمنی در مقابل رادیکالهای آزاد را در طول اکسیداسیون آهن بر عهده دارد، که در pH زیر ۶ این شکل از باکتری دیده نمی شود. Leptothrix spp دسته دوم از باکتری های این گروه بوده که ساختار غلاف مانند داشته و به چهار گونه: L.discophora,L.cholodnii, L.mobilis هتروتروف و L.ochracea اتوتروف میباشد . هر چهار گونه به همراه Sphaerotilus natans توانایی انباشته کردن آهن و یا منگنز(Mn+5) را دارا میباشند (Emerson, 2010). تنها گونه ای که رشد اتوتروفی با بهره گرفتن از انرژی مشتق شده از اکسیداسیون آهن را دارد گونهL.ochracea میباشد. از بتاپروتئوباکترهای این گروه میتوان به اتوتروفهای Sideroxydans paludicola و Ferritrophicum radicicola اشاره کرد که میلهای بوده و ساقه یا غلاف تشکیل نمیدهند، و از آهن فروس بهعنوان تنها منبع انرژی خود استفاده می کنند. همچنین Pseudomonas و Pseudoalteromonas های موجود در آتشقشانهای اعماق دریا از این دسته بوده و باعث تشکیل کفپوشی از آهن در اعماق دریاها میشوند (Emerson, 2010).
اکسیدکنندگان آهن نوتروفیل وابسته به نیترات
این واقعیت که بعضی از باکتریها توانایی اکسیداسیون متفاوتی از آهن را چه در محیطهای هوازی و چه در محیطهای بیهوازی دارا میباشند مدت زیادی کشف نشده است.
دو نوع متابولیسم برای این دسته از باکتری ها شناخته شده است، یکی اکسیداسیون آهن بهعنوان تنها منبع الکترون بوسیله باکتری های فتوسنتتیک انجام میگیرد و دیگری اینکه در انواع تنفس بیهوازی، آهن فروس بهعنوان دهنده الکترون و نیترات بهعنوان گیرنده الکترون عمل می کند (Hallberg, 2011). امکان انجام آنچه گفته شد در واقع به پتانسیل اکسید و احیاء جفت آهن فروس به آهن فریک مربوط می شود، که نسبت به جفت نیترات به نیتریت(۴۳۰میلی ولت) منفیتر است، که باعث محدودیتهایی در شیوه زندگی این باکتری ها، در محیطهایی با pH بالا و محیطهایی که پتانسیل اکسید و احیاء جفت فروس به فریک در آنها پایین تر۲۰۰ میلی ولت است، نسبت به محیطهای اسیدی می شود. این دسته از باکتری ها در دریاها، شورهزارها، آبهای شیرین و همچنین در رسوبات بیهوازی یافت شده اند. برخلاف دیگر پروتئوباکترها این گروه جزء دسته خاصی نبوده و متعلق به هر چهار دسته، آلفا[۴۲]، بتا[۴۳]، گاما [۴۴]و زتا[۴۵]پروتئوباکترها میباشند. باکتریهایی که اکسیداسیون آهن و احیاء نیترات را در محیطهای بیهوازی با هم جفت می کنند به اتوتروفها تعلق دارند و میتوانند از مواد آلی بهعنوان منبع کربن خود استفاده کرده، و به صورت اتوتروفی رشد کنند. Acidovorax, Aquabacterium وthermomonas سه باکتری گرم منفی جداشده از کشتهای حاوی آهن فروس و نیترات هستند، که همگی قادر به رشد بر روی اسیدهای آلی با بهره گرفتن از نیترات و اکسیژن بهعنوان گیرنده الکترون میباشند. سرعت اکسیداسیون آهن در این باکتری ها در غیاب اسیدهای آلی همچون استات یا فومارات بسیار کند است. محصول نهایی تولید شده از احیاء نیترات در همگی این گونه ها گاز آمونیاک و مقدار کمی از اکسید نیتروز(N2O) میباشد (Kappler, 2005). باکتری Thiobacillus denitrificans اکسیدکننده سولفیدهای آهن(FeS) در حضور نیترات است. این باکتری یک بتا پروتئوباکتر اتوتروف است که بیشتر در اکسیداسیون ترکیبات گوگرد احیاء شده غیرآلی بهکار میرود. همچنین باکتری Pseudogulbenkiania Strain2002 که از آبهای شیرین جداشده است که توانایی اکسیداسیون آهن و احیاء نیترات را در طول رشد خود به صورت اتوتروفی دارد، و همچنین قادر به رشد هتروتروفی بر روی ترکیبات آلی گوناگون میباشد.
پروتئوباکترهای اکسیدکننده آهن فتوتروف
حضور انواع پروتئوباکترهای ارغوانی فتوسنتز کننده گواه بر توانایی اکسیداسیون آهن فروس توسط میکروارگانیسمها در محیطهای بیهوازی میباشند.
باکتری های اکسیدکننده فتوتروف از محیطهای متنوعی از دریاها و آبهای شیرین جدا شده اند، بیشتر اکسیدکنندگان آهن فتوتروف، به استثنای Thiodictyon که جزء گاماپروتئوباکترها میباشد، مربوط به کلاس آلفاپروتئوباکترها میشوند (croal, 2004). آهن فروس استفاده شده در این گروه از باکتری ها بهعنوان یک منبع تأمین الکترون برای تثبیت دیاکسیدکربن استفاده می شود:
۴Fe+2 +CO2+ 11H2O+ hv→ CH2O+ 4Fe(OH)3+8H+
بنابراین بیشتر باکتری های فتوسنتتیک اکسیدکننده آهن از این واکنش برای تثبیت کربن استفاده می کنند. همچنین برای انجام سمزدایی نیز از آن استفاده می شود. این باکتری های فتوتروف قادر به استفاده از آهن فروس محلول و مواد معدنی نظیر Fes ویا FeCO3 بهعنوان عوامل احیاء کننده میباشند. اما قادر به استفاده از آهن فروس در شکل کریستاله آن در کانیهایی نظیر مگنتیت(Fe2O3) و یا پیریت(FeS2) نمیباشند (newman, 2004).
به روش نمونه گیری DSM-IV و ملاک های تشخیصی
در دسترس انتخاب شدند . سپس روی آن ها آزمون
۱۲ اجرا شد . ک سانی که نمره ی (BDI) افسردگی بک
پایین تر از ۲۰ در آزمون بک دریافت کردند از گروه
نمونه حذف شدند . در مجموع ۱۸ نفر ( ۱۰ زن و ۸ مرد )
آزمودنی های گروه نمونه افسرده را تشکیل دادند .
میانگین و انحراف معیار سن آن ها به ترتیب برابر با
۷ بود. آزمودنی های وسواسی نیز بر / ۲۸/۷ سال و ۴
به DSM-IV اساس تشخیص روانپزش کی و ملاک های
روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . روی گروه
(MOCI) اخیر نیز آزمون وسواس ی– جبری مادزلی ۱۳
اجرا شد . کسانی که در آزمون نمره کمتر از ۱۱ گرفتند
از گروه نمونه حذف شدند . در مجموع ۱۸ نفر ( ۱۰ زن،
۸ مرد ) آزمودنی وسواسی انتخاب شدند . میانگین
۲۷ سال و / وانحراف معیار سن آن هابه ترتیب برابر با ۷
۵/۶ بود. آزمودنی های دو گروه افسرده و وسواسی از
میان مراجعان به درمانگاه انستیتو روانپزشکی تهران ،
مرکز آموزشی درمانی شهید نواب صفوی و شهید
اسماعیلی وقت و منحل شده فعلی انتخاب شدند . ۱۸
نفر ( ۱۰ زن و ۸ مرد) آزمودنی های گروه بهنجار به
روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد ند. میانگین و
۷/ ۲۸ سال و ۴ / انحراف معیار سن این گروه به ترتیب ۲
بود. آزمودنی های سه گروه از نظر سن و جنس همتا
شدند.
ابزارهای پژوهش به شرح زیر بوده است:
این مقیاس :(DAS) مقیاس نگرش ناکارآمد
(۱۹۹۴ ، ۱۹۷۹ ، به نقل از مور ۲ و بل ک برن ۳ ، (وایزمن ۱
پرسشنامه ای ۴۰ ماده ای است که میزان موافقت افراد را
با نگرش های ناکارآمد در زمین ه های گوناگون می سنجد.
دو زمینه ی اصلی این مقیاس موفقیت و وابستگی است
که از راه پژوهش تحلیل عامل مشخص شده اند. ایمبر ۴
و همکاران ( ۱۹۹۰ ) از راه تحلیل عامل که روی ۲۵۰
بیمار افسرده بالینی اجرا کردند، دو عامل قوی را از
مقیاس نگرش های ناکارآمد برگرفتند. آن ها آن دو عامل
را برای درک روانشناختی ، کمال گرایی و تأییدخواهی
نامیدند. همسانی درونی مقیاس پیش گفته برای
(α=۰/ و برای تأییدخواهی ( ۸۲ (α=۰/ کمال گرایی ( ۹۱
DAS کمال گرایی دارای ۱۵ ماده و DAS . گزارش شد
تأییدخواهی دارای ۱۱ ماده است . دراین پژوهش
نسخه ی ایمبر و همکاران ( ۱۹۹۰ ) به کار برده شد. این
آزمون توسط نگارنده ترجمه و اعتبار صوری آن با نظر
چهار متخصص روان شناسی احراز شد.
، تکلیف جملات ناتمام : این ابزار ر ا تیزدیل، تایلور ۵
DAS 1995 ) بر پایه ی ) کوپر ۶، هی هارست ۷ و پی کر ۸
صدپرسشی وایزمن و بک ( ۱۹۷۹ ، به نقل از هرسن ۹ و
۱۹۸۸ ) ساختند و دارای ۱۲ جمله ناتمام است . ، بلاک ۱۰
آزمون به گونه ای طراحی شده است که آزمودنی باید
یک کلمه ی مثبت در جای خالی بگذارد تا یک نگرش
ناکارآمد شکل بگیرد . تکلیف جملات ناتمام به
زمینه های کمال گرایی و تأییدخواهی اشاره دارد . وظیفه
احداث، توسعه و تکمیل واحدهای صنعتی با سرمایه گذاری های کلان برای تولید، ایجاد کار و کسب درآمد و در نهایت رونق اقتصادی صورت می گیرد. این سالم ترین فعالیت اقتصادی در صورتی مفید است که واحد صنعتی با ظرفیت کامل و بدون وقفه کار کند. ادامه تولید واحدهای صنعتی علاوه بر بکارگیری و نگهداشت صحیح، مستلزم تدارکات منظم و برنامه ریزی شده مواد اولیه، قطعات یدکی[۱۱۲] ماشین آلات و دستگاه ها و لوازم مورد نیاز است. بارها مشاهده شده است که برخی از شرکت ها و یا کارخانجات تولیدی، بعلت کمبود کالا یا نداشتن قطعات یدکی برای ماشین آلات، تولیدشان کاهش و یا بطور کلی متوقف گردیده و متحمل زیان بسیار شده اند.
برای جلوگیری از این گونه زیان ها، باید کالا یا قطعات یدکی مورد نیاز به مقدار مناسب در دسترس قرار داشته باشد. تدارک مطلوب کالا نیاز به طبقه بندی منطقی اقلام و استفاده از سیستم های کامپیوتری را الزامی می کند. برای واحدهای تولیدی که تهیه کالا از بازار در زمان مورد نیاز برایشان میسر نیست، بکارگیری و استفاده از انبار گزینه مناسبی است اما واحدهای تولیدی که دسترسی بموقع به منابع تهیه کالا را دارا می باشند نیز به انبار نیاز دارند، البته انبار در این واحد مجازی است (محل فیزیکی کالا در محوطه واحد صنعتی قرار ندارد). در هر حال چه انبار واقعی باشد و چه مجازی، طبقه بندی کالا و استفاده از سیستم های کامپیوتری تدارکات الزامی است.
فرایند تهیه و تدارکات مواد اولیه، لوازم مصرفی و قطعات یدکی مورد نیاز باید طی یک برنامه منظم و بصورت یک مجموعه یکپارچه و همگون صورت پذیرد. صنعت نفت به تبعیت از این نیاز اقدام به طبقه بندی و بکارگیری سیستم های کامپیوتری در انبارهای عملیاتی نموده است. برای طبقه بندی کالاها با بهره گرفتن از سیستم طبقه بندی شرکت شل[۱۱۳] هلند از روش طبقه بندی معروف به MESC و برای کنترل کالای انبارها از سیستمی تحت عنوان: “سیستم پیوسته و یکنواخت تدارکات و امور کالای وزارت نفت” که توسط کارشناسان وزارت نفت طراحی و ایجاد شده است، استفاده می شود (روابط عمومی شرکت پشتیبانی ساخت و تهیه کالای نفت، ۱۳۸۹).
اهمیت صنعت نفت خصوصا نقش حساس و تعیین کننده آن در نظام اقتصادی کشور بر کسی پوشیده نیست. در این راستا جلوگیری از رکود و یا وقفه در عملیات روزمره، نگهداری موثر و ایمن دستگاه ها و تجهیزات واحدها و همچنین انجام پروژه ها و برنامه های از قبل پیش بینی شده، لزوم تهیه و تامین کالای مورد نیاز و به موقع را در ابعاد وسیع توجیه می کند. بدین جهت بایستی کالاها با برنامه ریزی های قبلی و کنترل های لازم تامین شده تا در موقع نیاز صنعت با کمبود کالا و در نتیجه خسارت های جبران ناپذیر مواجه نگشته و از سویی با جلوگیری از خرید بی رویه از انباشت سرمایه جلوگیری نماید.
با توجه به گستردگی انبارهای موجود در سطح صنعت نفت (نفت، پالایش و پخش، گاز و پتروشیمی) و به منظور حصول اطمینان از اجرای صحیح عملیات و نیز انجام به موقع صدها پروژه راهبردی نیاز به یک سیستم جامع بود که بتواند کل مجموعه را تحت پوشش قرار دهد و میلیاردها دلار کالای موجود را تحت نظم و کنترل درآورده، به علاوه از خریدهای بی رویه جلوگیری نموده و در نهایت چرخه تدارکات کالا را سهل و آسان کند. همچنین این قابلیت فراهم گردد که انبارهای صنایع نفت بتوانند از امکانات مازاد سایر انبارها نیز بهره مند گشته و هزینه های نگهداشت کالا را به حداقل برسانند بنابراین، “سیستم پیوسته و یکنواخت تدارکات و امورکالا” در صنعت نفت طراحی و مستقر گردید (فتحی، نوری، ۱۳۹۳).
نقش مدیریت خرید و تدارکات (لجستیک) در سازمان های “بازرگانی- صنعتی”
در واقع موضوع خرید، حمل و نقل، انبار کردن و ذخیره کردن، نگهداری صحیح کالاها در انبار، توزیع به موقع آنها و ارائه خدمات مناسب، از مهمترین تخصص های مدیریت است و تحت عنوان “مدیریت تدارکات[۱۱۴]” یا “لجستیک” مطرح می شود.
لجستیک یک واژه نظامی است و موضوع لجستیک به ارتش ها و واحدهای نظامی مربوط می شود. لجستیک وارد ادبیات مدیریت شده است و بهترین معادل های آن در فارسی واژه های “تدارکات” و “پشتیبانی” است.
بخش تدارکاتی سازمان در پیش بینی و تهیه و تامین نیازمندی های سازمان وظیفه مهمی برعهده دارد و باید مراقب و آماده باشد که مواد، کالاها، وسایل و تجهیزات مورد نیاز به اندازه کافی و با کیفیت مناسب در انبارها برای رفع نیازهای واحدهای مختلف سازمان موجود باشد. در عین حال لازم است از تدارکات کالاهای غیرضروری که منجر به صرف هزینه است خودداری شود و کالاها همواره با نوع عملیات و نیازهای سازمان متناسب باشد (کاظمی، ۱۳۸۹).
اهمیت مدیریت خرید[۱۱۵] در افزایش سوددهی و اجتناب از زیان های احتمالی مؤسسات و شرکت ها بر هیچ فردی پوشیده نیست، مسلما اگر مدیریت خرید در تامین اقلام از منابع معتبر، با کیفیت مطلوب، در زمان مناسب، با گارانتی و خدمات پس از فروش مناسب و با لحاظ نمودن سایر پارامترهای مهم اقدام به خرید کالا نمایند، سود بنگاه های اقتصادی خصوصی و دولتی تضمین شده خواهد بود و در غیر این صورت خطرات احتمالی زیادی را برای این گونه مؤسسات در بر خواهد داشت.
دست اندرکاران واحدهای تدارکات با توجه به اهمیت موضوع، ضروری است دقت لازم جهت تامین کالا از منبع معتبر با قیمت مناسب، کیفیت مطلوب و در زمان قابل قبول نموده تا هیچ گونه وقفه ای در تامین بموقع کالا فراهم نگردیده و زمینه هر گونه بروز خسارت ناشی از انتخاب ناصحیح منابع را به حداقل رسانند. با بررسی سوابق شرکت هایی که در مراحل مختلف به موفقیت های شایانی دست یافته اند، ملاحظه می گردد یکی از دلایل موفقیت آنها اهمیت دادن به تدارکات و تامین بموقع اقلام بوده است (خرم، ۱۳۸۶).
یکی از اهداف اولیه فعالیت های سازمانی، نیل به اهداف با حداکثر کارایی می باشد. سازمان ها جهت نیل به اهداف خود از منابع مختلفی بهره می گیرند. مواد مصرفی، ملزومات، ماشین آلات و … ورودی های سیستم های سازمان های بازرگانی و صنعتی را تشکیل می دهند. این ورودی ها پس از تهیه و تدارک توسط واحد های خرید و تدارکات (با کارآترین روش، در بهترین نحو زمان مورد نیاز و با بهترین کیفیت نسبی در ارتباط با قیمت) ضروریست تا به بهترین نحو ممکن نیز در سازمان حفظ و نگهداری شوند (انواری رستمی، ۱۳۸۱).
زنجیره تامین کالا
فعالیت های نظیر برنامه ریزی عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه ریزی محصول، خدمت نگهداری کالا، کنترل موجودی، توزیع، تحویل و خدمت به مشتری که قبلا همگی در سطح شرکت انجام میشده اینک به سطح زنجیره عرضه انتقال پیدا کرده است. افزایش رقابت در بازارهای جهانی و شدید شدن انتظارات مشتری باعث شده تا سازمان ها، زنجیره تأمین را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهند. امروزه موسسهها با چالشها و فشارهای شدید بازار رقابتی شامل جهانیسازی، رقابت و همکاری، تنوع نیازهای مشتری و چرخه عمر کوتاه محصول روبرو هستند و زنجیره تأمین به عنوان یک اصل مهم مورد توجه قرارگرفته است (چن و همکاران[۱۱۶]، ۲۰۰۵).
زنجیره تامین بر تمام فعالیت های مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خام (استخراج) تا تحویل به مصرفکننده نهایی و نیز جریان های اطلاعاتی مرتبط با آنها مشتمل میشود. به طور کلی زنجیره تامین زنجیرهای است که همه فعالیت های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، از مرحله تهیه ماده اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرفکننده را شامل میشود. درباره جریان کالا دو جریان دیگر که یکی جریان اطلاعات و دیگری جریان منابع مالی و اعتبارات است نیز حضور دارد (لادون و لادون[۱۱۷]، ۲۰۰۲).
زنجیره تامین به فعالیت های یکپارچه پروسه تامین مواد، تبدیل آنها به کالاهای واسطه و نهایی، توزیع کالا وتحویل آن به مشتریان نهایی اشاره دارد (هایزر و رندر[۱۱۸]، ۲۰۰۱).
یک زنجیره تأمین، شبکه ای از تسهیلات و گزینه های توزیعی است که به تدارک مواد، تبدیل این مواد به فرآورده های واسطه ای یا محصولات نهائی و توزیع این محصولات به مشتریان می پردازند (غضنفری، ۱۳۸۲).
تولید بهنگام جامع، به یک استراتژی یکپارچه زنجیره تامین اطلاق می شود که عناصر از قبل تعریف شده تولید، خرید و فروش بهنگام را با یک عامل مهم جدید یعنی اطلاعات بهنگام ترکیب می کند. کشف تاثیر مفهوم گسترده روی توانایی زنجیره تامین و عملکرد سازمانی، جالب و آموزنده خواهد بود. در اینجا ما تاثیر استراتژی تولید بهنگام جامع را در مفهوم زنجیره تامین بررسی می کنیم و مدلی را تجزیه و تحلیل می کنیم که تولید بهنگام جامع را بعنوان ساختار اصلی با استراتژی مدیریت زنجیره تامین بعنوان یک مرجع و توانایی زنجیره تامین و عملکرد سازمانی بعنوان نتایج کار ترکیب می کنند(گرین و همکاران[۱۱۹]، ۲۰۱۴).
مدیریت زنجیره تامین کالا (SCM[120])
تعاریف متنوعی از مدیریت زنجیره تامین کالا ارائه شده است:
مدیریت زنجیره تامین عبارت است از هدفی مبتنی بر تشریک مساعی، برای مرتبط کردن عملیات های تجاری فرا موسسه ای، تا نگرش مشترکی را در مورد فرصت بازار فراهم گردد. پس این یک مدیریت جامع است که می تواند از تامین منبع مواد خام تا خرید مشتری نهایی ادامه یابد (فرگوسن[۱۲۱]، ۲۰۰۰).
ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﺍﺧﻴﺮ، ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﮕﺮﻑ ﻭ ﻭﺳﻴﻌﻲ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺳﺎﺯﻣان های ﻓﻌﺎﻝ ﺩﺭﻛﺴﺐ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺭﺥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎ ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎ ﻭ ﻓﺷرﺩﮔﻲ ﺭﻭﺯﺍﻓﺰﻭﻥ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺩﺭ ﻓﻀﺎی ﺍﻗﺘﺼﺎﺩی ﺟﺪﻳﺪ، ﺳﺎﺯﻣﺎن ها ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺭﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﺑﻘﺎء ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺯﺍﺭﻫﺎ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﻫﻤﮕﺎﻡ ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮﺍﺕ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻭ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﻨﻨﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﻲ ﺳﺎﺯﻣان ها ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺳﻴﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﺮﺍی ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ، ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮﺩ ﺳﺮﻳﻊ ﻭ ﭼﺎﺑﻚ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺷﺒﻜﻪ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﻣﺤﺼﻮﻻﺗﺸﺎﻥ، ﺩﺍﺭﺍی ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻲ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﺯ ﺗﻔﻜﺮ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﻜﻞ ﮔﻴﺮی ﻣﻔﺎﻫﻴﻢ “ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺯﻧﺠﻴﺮﻩ ﺗﺎﻣﻴﻦ” ﺩﺭ ﺳﺎل های ﺩﻫﻪ ﻗﺒﻞ ﮔﺸﺖ (ﻋﺒﺎﺳﻲﺭﺍﺋﻲ، ﻧﺨﻌﻲﻛﻤﺎﻝﺁﺑﺎﺩی، ۱۳۸۷).
مدیریت زنجیره تامین، یک رویکرد یکپارچه و منسجم فرآیندگرا، برای تهیه و تدارک، تولید و توزیع محصولات و خدمت به مشتریان (سعیدی کیا، ۱۳۷۹: ۱۰).
ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻮﺛﺮ ﺯﻧﺠﻴﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﺍﺯ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺍﺻﻠﯽ ﺑﻘﺎ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ (کویل[۱۲۲]، ۱۹۹۸). ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ، ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻮﺛر ﺯﻧﺠﻴﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺗﺎﻣﻴﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﺰﻳﺘﻬﺎﯼ ﺭﻗﺎﺑﺘﯽ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ (دیویس[۱۲۳]، ۱۹۹۳).
“مدیریت زنجیره تامین یا عرضه"، رویکرد جدیدی است که در سال های اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده است. زنجیره تامین، شبکه ای از عوامل و مراکز است که وظایف تهیه و تدارک مواد خام، تبدیل آنها به کالاهای واسطه ای و نهایی و توزیع کالاهای نهایی به مشتریان را انجام می دهد. یک زنجیره تامین شامل همه تسهیلات، امکانات، وظایف، کارها و فعالیت هایی می شود که در تولید و تحویل یک کالا یا خدمت، از تامین کنندگان مواد خام و اولیه در مراحل مختلف تا مشتریان نهایی، در گیر آن هستند.
این فرایند شامل برنامه ریزی برای تهیه مواد، تولید کالا یا ارائه خدمت، انبار کردن، کنترل موجودی، توزیع و تحویل به مشتری می شود. مدیریت زنجیره تامین همه این فعالیت ها را طوری هماهنگ می کند که مشتریان بتوانند کالاهایی با کیفیت بالا یا خدماتی قابل اطمینان، با حداقل هزینه بدست آورند.
در تحلیل سیستم های تولیدی، موضوع مدیریت لجستیک بخش فیزیکی زنجیره تامین را در بر می گیرد. این بخش که کلیه فعالیت های فیزیکی از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایی از قبیل فعالیت های حمل و نقل، انبارداری، زمان بندی تولید و … را شامل می شود، بخش نسبتاً بزرگی از فعالیت های زنجیره تامین را به خود اختصاص می دهد. در واقع محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نیست، بلکه محور فعالیت های زنجیره تامین فعالیت های فیزیکی است که روابط و اطلاعات، ابزارهای پشتیبان آن برای بهبود عملیات و فعالیت ها هستند (کاظمی، ۱۳۸۹).
ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺯﻧﺠﻴﺮﻩ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑـﺎ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺳﻨﺘﻲ ﻛـﻪ ﺑـﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺗﻚ ﺗﻚ ﺍﻋﻀﺎء ﻣﻲﭘﺮﺩﺍﺯﺩ ﺑﺮ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺭﺍﻩ ﺣل هاﻳﻲ ﺑﺮﺍی ﻛﺎﻫﺶ ﻫـﺮ ﭼـﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺳﻴﻜﻞ ﺗﺄﻣﻴﻦ، ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻭ ﺗﻮﺯﻳﻊ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﭘﺬﻳﺮی ﻭ مسئوﻟﻴﺖ ﭘﺬﻳﺮی ﺟﻬﺖ ﺍﺻﻼﺡ ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮﺩ ﻭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺟﺪﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻧﻴﺎﺯ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺍﺳﺖ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﺪ. ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎن ها ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﺗﺨﺎﺫ ﻭ ﺍﺟﺮﺍی ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊی های ﺯﻧﺠﻴﺮﻩ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻭ سیستم های ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺳﻌﻲ ﺩﺭ ﻛﺎﻫﺶ ﺳﻴﻜﻞ ﺯﻧﺠﻴﺮﻩ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻭ ﻳﻜﭙﺎﺭﭼﮕﻲ ﻓﺮﺁﻳﻨﺪﻫﺎی ﺧﻮﺩ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ (آلوارادو و هربرت[۱۲۴]، ۲۰۰۱).
ﺩﺭ ﻳﻚ ﺯﻧﺠﻴﺮﻩ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻛﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺻﺤﻴﺢ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ، ﻫﻤﻪ ﺍﻋﻀﺎء ﺩﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﺑﺎ ﻫﻢ ﻛﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﻳﻚ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﻭ ﻳﺎ ﺧﺪﻣﺖ ﻣﺸﺘﺮﻙ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﺸﺘﺮی ﻣﺎﻳﻞ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍی ﺁﻥ ﭘﻮﻝ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻛﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻋﺮﺿﻪ ﻛﻨﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﭼﻨﺪ ﮔﺮﻭﻫﻲ (ﻛﻪ ﺑﻌﻀﺎٌ ﻣﺠﺰﺍ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻨﺪ) ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻋﻤﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺷﺮﻛﺖ (ﻧﻴﺮﻭی ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ، ﻓﺮﺁﻳﻨﺪﻫﺎ، ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊی ﻭ ﻣﻌﻴﺎﺭﻫﺎی ﻋﻤﻠﻜﺮﺩی) ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺑﻬﻴﻨﻪ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺍﻧﺴﺠﺎﻡ ﻋﻤﻠﻴﺎﺗﻲ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺎﻻ ﻭ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻛﻢ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﺼﺮﻑ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻧﻬﺎﻳﻲ ﺑﺮﺳﺎﻧﻨﺪ (رام و همکاران[۱۲۵]، ۲۰۰۳).
مدیریت زنجیره تأمین جریان مواد اولیه و اطلاعات و نقدینگی را از فروشنده به مشتری و برعکس مورد توجه قرار میدهد. مشخصه کلیدی کسب و کار زمان حاضر، این ایده است که زنجیره تأمین است که رقابت می کند نه شرکت ها و موفقیت یا شکست زنجیره تأمین در بازار نهایتاً توسط مشتری نهایی تعیین می شود و تدارک محصول مناسب در زمان مناسب برای مشتری تنها اهرم موفقیت رقابتی نیست بلکه کلید بقا میباشد. بنابراین رضایت مشتریان و درک بازار، عوامل مؤثری در هنگام تدوین استراتژی زنجیره تأمین میباشند (حاجی آقا بزرگی امیری، ۱۳۸۶).
به طور خلاصه مدیریت زنجیره تأمین، نتیجه تکاملی مدیریت انبارداری است. کارشناسان با مطالعه در زمینه رابطه داخلی بین انبارداری و حمل و نقل و نیز یکپارچه سازی آنها، قادر به کاهش موجودی خود شدند. حاصل این مطالعات، “مدیریت توزیع” نام گرفت. بعدها، با اضافه شدن مباحث مدیریت ساخت، تدارکات و سفارشها به مدیریت توزیع، مفهوم “ لجستیک” پدید آمد. زنجیره تأمین، نتیجه به هم پیوستن حلقههای عملیاتی مختلف است که در ابتدای آن، عرضهکنندگان و در انتهای آن مشتریان قرار دارند (معصومى، ۱۳۷۷: ۸۸).
نقش ارتباطات و اطلاعات در بخش های تدارکاتی سازمان
رگ حیاتی هر سازمان، شبکه اطلاعاتی آن سازمان است. زیرا تصمیم گیری درست و به موقع بستگی به اطلاعات داده شده دارد و داشتن ارتباط با قسمت های مختلف و دریافت اطلاعات دقیق و مناسب همیشه مشکل مدیران و کاربران برای اتخاذ تصمیمات و اجرای عملیات مختلف بوده است.
تبادل اطلاعات بین بخش ها و واحدهای مختلف یک سازمان مبنای یک نظام ارتباطی درست و یک نظام اطلاعاتی مناسب به شمار می رود. در مورد تامین نیازمندی های سازمان نیز، بخش های مختلف یک سازمان یا کارخانه دارای اطلاعاتی هستند که می تواند در عملکرد بخش خرید موثر واقع شود. لذا در بخش خرید هم برای ایفای وظایف خود به نحو صحیح و مناسب، همانند هر زیر نظام دیگری محتاج به اطلاعات دقیق و به موقع است که باید از کلیه قسمت های یک سازمان یا از محیط خارج از سازمان به این بخش برسد.
شناسایی و تعیین منابع خرید و تهیه فهرست فروشندگان و ایجاد یک مرکز اطلاعاتی در این باره و انعکاس آخرین تغییرات در آنها در واحد تدارکات، اهمیت بسزایی دارد و در تهیه و تامین کالاها و مواد مورد نیاز، کمک و تسهیل شایان توجهی می کند. به منظور دستیابی به عرضه کنندگان خارجی و شناسایی منابع خرید و تهیه فهرست فروشندگان خارجی و ایجاد یک مرکز اطلاعاتی در این باره، از طریق سفارتخانه های خارجی، نشریات، راهنمای صادرات، اتاق های بازرگانی کشورها، نمایشگاه ها، ارتباط مستقیم با فروشندگان، اینترنت و … می توان اقدام کرد (کاظمی، ۱۳۸۹).
اطلاعات یک نقش بهینه و پیشرو در تمام عملیات زنجیره تامین بر عهده دارد. توسعه فناوری اطلاعات روش هایی را که سازمان ها از طریق مدیریت زنجیره تامین به مزیت رقابتی دست می یابند را تغییر داده است و سازمان ها و شرکت های موفق همیشه فناوری اطلاعات را جهت توسعه استراتژی های کسب و کار خود بکار گرفته اند که تاثیر بسزایی نیز بر کل زنجیره تامین دارد (درودچی، نیک مهر، ۱۳۸۶).
اطلاعات یک محرک کلیدی زنجیره تأمین است زیرا می تواند به عنوان چسباننده تمام محرک های زنجیره تأمین را برای کار با یکدیگر هماهنگ کند. اطلاعات بر روی عملکرد زنجیره تأمین اثر زیادی دارد زیرا پایه و اساسی را فراهم می کند که در آن فرآیندهای زنجیره تأمین اجرایی می شود و مدیران بر اساس آن تصمیم گیری می کنند. بدون داشتن اطلاعات، یک مدیر نمی تواند خواسته های مشتریان را بداند و اینکه چه مقدار موجودی در انبار است و چه زمانی محصول بیشتر بایستی تولید شود یا در شرکت حمل شود. به طور خلاصه مدیر بدون اطلاعات تصمیم گیری کورکورانه می گیرد. بنابراین اطلاعات یک دیدی را در زنجیره تأمین به مدیر می دهد که او را قادر می سازد تا تصمیماتی بگیرند که باعث بهبود عملکرد زنجیره تأمین شود (چوپرا، سونیل[۱۲۶]. ۲۰۰۰). همان طور که اشاره گردید سیستم پیوسته و یکنواخت کالا، در شرکت های زیرمجموعه صنعت نفت استفاده میشود که در شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی نیز پس از فراهم نمودن مقدمات کار آن در سال های قبل، اجرای آن از ابتدای سال ۱۳۸۶ آغاز و جایگزین سیستم قبلی مینتا[۱۲۷] شد. البته هدف از پژوهش حاضر مقایسه این دو سیستم مذکور نیست و فقط در ذیل توضیحات مختصری جهت آشنایی کلی در ارتباط با این سیستم ارائه میگردد.
بر اساس اسناد فنی شرکت توتال پارس جنوبی (۱۳۸۱)، نرم افزارمینتا، توسط شرکت فرانسوی اپاو[۱۲۸] جهت برنامه ریزی و کنترل تعمیرات و همچنین ایجاد تسهیلات لازم در امر خدمات پشتیبانی و لجستیک، کنترل انبارها و ایجاد بازخورهای لازم در تهیه گزارشات مدیریت به سفارش شرکت توتال[۱۲۹] فرانسه تهیه و در اختیار شرکت مجتمع گاز پارس جنوبی قرار داده شد. خصوصیات و قابلیت های سیستم مینتا در دو بخش برنامهریزی تعمیرات و بخش امور کالا و لجستیک مورد استفاده میباشد. در اینجا از میان مشخصات و جنبه های مهم این نرم افزار شامل: خصوصیات ساختاری و اجرا، خصوصیات و قابلیت های تعمیرات و خصوصیات و قابلیت های کالا و لجستیک، فقط آخرین مورد مرتبط با موضوع به اجمال بررسی می شود. مسئولیت اداره تدارکات و امور کالا امکان مدیریت و کنترل موجودی های انبار و تهیه مواد و قطعات هم از طریق اقلام انبار و هم خرید مستقیم تعریف شده است که اهم وظایف در نظر گرفته شده شامل موارد زیر است:
مدل شخصیتی بار-آن
در سال ۱۹۸۰ بار –آن به بررسی مهارتها و توانایی های غیر شناختی علاقهمند شد و واژهی «بهرهی هیجانی» را برای توصیف نظریه خود برگزید. الگوی او یک الگوی چند عاملی است و در دستهی نظریههای ترکیبی هوش هیجانی قرار دارد. بار-آن هوش هیجانی را مجموعهای از مهارتهای غیر شناختی میداند که بر توانایی فرد در رویارویی خواسته ها و فشارهای محیطی تأثیر میگذارد.
بار- آن در الگوی صفت شخصیتی از هوش هیجانی، بین پنج حوزه تمایز قائل شد که عبارتند از: درون فردی، میان فردی، تطابق، مدیرت استرس، خلق و خوی عمومی.
در سال ۱۹۸۰ بار- آن برای اولین بار کلمه «بهرههیجانی یا EQ» را برای توانایی های هوش هیجانی به کار برد و اولین آزمون در این مورد را ساخت (سپهریان، ۱۳۸۶).
الگوی «کوپر و ساواف» از هوش هیجانی
علاوه بر سه مدل معروفی که در بالا تشریح شد، کوپر[۱۳۷] و ساواف[۱۳۸] (۱۹۹۴، به نقل از مکتبی، ۱۳۸۷) در کتاب خود، مدلی از هوش هیجانی را که در ارتباط با مهارتهای و تمایلات خاصی است، ارائه دادند. این مدل دارای چهار بخش به شرح زیر است:
انگیزه پیشرفت
سومین متغیری که در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار میگیرد، انگیزه پیشرفت است. همان طور که در قسمت عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی اشاره شد، این متغیر یکی از عوامل تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی میباشد. در اینجا ابتدا به تعریف انگیزه پیشرفت پرداخته و سپس نظریههای انگیزه پیشرفت ارائه میشود.
تعریف انگیزه پیشرفت
انگیزه پیشرفت حوزهای است که اشخاص با نیازهای متفاوت تلاش میکنند تا پاداشهایی همچون ارضاء مادی، تحسین از طرف دیگران و احساس تسلط شخصی را بدست بیاورند (مک کللند[۱۴۳]، ۱۹۸۵، نقل در ویلکینز[۱۴۴]، ۲۰۰۷، ص ۱). انگیزه پیشرفت یا نیاز به پیشرفت[۱۴۵] یکی از نظریههای مهم مربوط به انگیزش در روانشناسی پرورشی است. منظور از انگیزه پیشرفت، میل یا اشتیاق برای کسب موفقیت و شرکت در فعالیتهایی است که موفقیت آنها به کوشش و توانایی شخصی وابسته است (اسلاوین، ۲۰۰۶، نقل از سیف، ۱۳۸۹). نیاز به پیشرفت، میل به انجام کارها، این نیاز، در مدرسه به رفتارهایی که منجر به یادگیری و پیشرفت است، اطلاق میگردد (بهرامی و رضوان، ۱۳۸۵).
پنتریچ[۱۴۶] و دوگورت[۱۴۷] پژوهشی در زمینه ارتباط انگیزه پیشرفت با محیط تربیتی انجام دادند که نتایج نشان داد در این ارتباط، سه مقوله مؤثر قابل بحث است:
۱- باور فرد در مورد تواناییاش برای انجام تکالیفی که به انتظار وی مربوط میشود.
۲- انواع واکنشهای عاطفی که دانشآموزان نسبت به تکلیف از خود نشان میدهند (اضطراب، خشم، غرور، شرم و احساس گناه).
۳- دلایل و اهدافی که دانشآموزان برای انجام تکالیف خود دارند (نقل در عابدی و همکاران، ۱۳۸۴، ص ۳۰).
انگیزش درونی و بیرونی برای پیشرفت
فلد[۱۴۸]، رولاند[۱۴۹] و گلد[۱۵۰] (۱۹۷۹) از مطالعات خود چنین نتیجه گیری نمودند که انگیزه پیشرفت ممکن است بر دو نوع درونی و بیرونی باشد:
نظریههای موجود در زمینه انگیزش
مفهوم انگیزش با این اصل ارتباط نزدیکی دارد: رفتارهایی که در گذشته تقویت شدهاند در مقایسه با رفتارهای تقویت نشده، تکرار میشوند. در واقع، یک نظریهپرداز رفتاری، به جای این که از مفهوم انگیزش استفاده کند، روی این موضوع تأکید میکند که دانشآموزان تا چه اندازهای یاد گرفتهاند تکالیف مدرسه را برای به دست آوردن نتایج مطلوب انجام دهند (بندورا، ۱۹۸۶؛ بیگه و شرمیس، ۲۰۰۴؛ ویلکویتز، ۱۹۹۵، نقل از اسلاوین، ۲۰۰۶، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۵، ص ۳۶۱).
در حالی که نظریهپردازان رفتارگرا از انگیزش در قالب به دست آوردن تقویت کننده و اجتناب از تنبیه کننده سخن میگویند، نظریهپردازان دیگر مانند مازلو[۱۵۴] (۱۹۶۵، ۱۹۷۰) مفهوم انگیزش را به عنوان ارضای نیازها ترجیح میدهند. نیازها مستلزم کمبودهای روانشناختی یا فیزیولوژیکی خاصی هستند که موجود زنده جهت ارضای آنها کوشش میکند. نیاز به غذا و سائق گرسنگی یک نیاز فیزیولوژیکی و سائق ذاتی برای همه موجودات است. نیاز به روابط و تماس انسانی یک نیاز روانشناختی است. نظریهپردازان نیاز در انگیزش معتقدند که انگیزش و فرایند برخورد متقابل بین نیازهای مختلف، کششهایی برای ارضای آن نیازهاست. مازلو معتقد است که پنج نیاز وجود دارد که سلسله مراتبی را تشکیل میدهند که از نیازهای اصلیتر انسان شروع و به نیازهای پیچیده و سطح بالا میانجامند. طبق نظر مازلو نیازهای سطح پایینتر نیازهای فیزیولوژیکی، ایمنی و نیازهای اجتماعی که مازلو آنها را نیازهای کاستی مینامد باید به شیوهای گام به گام برآورده شود و فرد قبل از رفتن به مرحله بالاتر نیازهای احترام و خودشکوفایی مراحل سطح پایین را که نیازهای رشد نامیده میشود طی کرده باشد (ریجو، ۱۹۵۵، ترجمه حسینزاده و همکاران، ۱۳۸۶، ص، ۱۹۵).