جعل از جمله جرایمی است که در اثر توسعه و پیشرفت روز افزون روابط اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی و .. اهمیت ویژه ای یافته است، زیرا با توجه به نقش حیاتی که نوشته ها و اسناد در همه ابعاد زندگی دارند و با توجه به افزایش روزافزون جرم حعل و جرایم مهم دیگری که به کمک این جرم صورت می گیرد و خطر و لطمه ای که این جرم مسبت به اموال و حقوق و نظم و امنیت عمومی و اعتبار اسناد ایجاد می کند لذا در قوانین جزایی کشورها بخش مهمی به این امر اختصاص یافته و مجازات های نسبتاً سنگینی را برای آن وضع کرده اند.
بند اول: تعریف جعل
در قانون ایران از جرم جعل تعریفی ارائه نشده بلکه احکام راجع به انواع مختلف آن طی بیست ماده از مواد ۵۲۳ الی ۵۴۲ فصل پنجم قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ و نیز قوانین دیگر بیان شده است.
جعل در لغت به معنای ‘خلق کردن و دگرگون کردن’ و تزویر به معنای ‘حیله و تقلب و خلاف واقع جلوه دادن چیزی’ و در اصطلاح حقوقی، جعل و تزویر عبارت است از ‘ساختن هر چیز مثل سند به یکی از طرق پیشبینی شده در قانون برخلاف حقیقت و به ضرر دیگری’.
بر این اساس عنصر ضرر در جعل مفروض تلقی شده و ضرورت ندارد که مدعی جعل در مقام اثبات آن برآید، همچنین لازم نیست،ضرر،تحقق خارجی داشته باشد یعنی در عالم واقع ضرر محقق شود، بلکه احتمال ورود ضرر نیز کفایت می کند.
دکتر حسین میرمحمد صادقی در کتاب ‘جرائم علیه امنیت و آسایش عمومی’ در تعریف جرم جعل می نویسد: «ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به ضرر دیگری به قصد جازدن آنها به عنوان اصلی برای استفاده خود یا دیگری و به ضرر غیر»در ماده ۵۲۳ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) در این مورد آمده است: جعل و تزویر عبارتند از ساختن نوشته یا سند یا ساختن مهر یا امضای اشخاص رسمی یا غیر رسمی،خراشیدن یا تراشیدن یا قلم بردن یا الحاق یا محو یا اثبات یا سیاه کردن یا تقدیم یا تأخیر تاریخ سند نسبت به تاریخ حقیقی یا الصاق نوشته ای به نوشته دیگر یا بهکار بردن مهر دیگری بدون اجازه صاحب آن و نظایر اینها به قصد تقلب. براین اساس ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به قصد جا زدن آنها به عنوان اصل برای استفاده خود یا دیگری و به ضرر غیر جعل محسوب می شود.
همچنین در اصطلاح حقوقی جعل و تزویر دو معنی عام و خاص دارند. معنی عام به هر روشی برای فریفتن دیگران گفته می شود، اما حقوق کیفری کلیه اعمالی را که موجب فریب دیگران می شود قابل مجازات نمی داند بلکه بعضی از آنها را به لحاظ اهمیت و خطری که دارند قابل مجازات دانسته و بقیه را در ردیف فریب و تدلیس مدنی قرار داده که فاعل فریب تنها خسارات ناشی از فریب خود را جبران کند و مسئولیت کیفری ندارد.
مصادیق جرم جعل به موجب قانون عبارت است از:
الف) تحصیل غافلگیرانه امضای واقعی: هرگاه به طور غافلگیرانه و توأم با قصد تقلب از شخصی امضا گرفته شود، هر چند که امضاء، واقعی میباشد ولی دو شرط تقلب و غافلگیرانه بودن موجب میشود که جرم جعل تحقق پیدا کند.
ب) تراشیدن و خراشیدن: خراشیدن، از بین بردن یک جزء کلمه است مثل اینکه واژه ‘حسین’ را به ‘حسن’ تبدیل کند ولی تراشیدن، از بین بردن تمام کلمه است.
ج) قلم بردن در نوشته: تغییر و تبدیل حروف و کلمات یا ارقام موجو د، بدون اینکه کلمه یا رقم جدیدی اضافه شود مثل اینکه عدد ۱ را به ۲ یا ۳ تبدیل کند.
د) اثبات در نوشته: اعتبار بخشیدن به سند یا نوشته باطل از طریق پاک کردن و از بین بردن علامت بطلانِ سند یا کلمه ‘باطل’ از روی سند است.
ه ) الحاق و الصاق: در الصاق، حداقل دو نوشته متفاوت از یک شخص به همدیگر وصل و چسبانده میشود به طوری که در نظر اول یک سند به حساب میآیند ولی در الحاق، رقم یا حرف یا کلمهای در متن یا حاشیه یک سند اضافه میشود.
عنصر مادی جعل: عنصر مادی در جرم جعل عبارت است از:
۱- فعل مرتکب که ممکن است به صورتهای زیر ظاهر شود:
الف) فعل مثبت: که همان قلب حقیقت: در یک نوشته دارای ارزش و سندیت به یکی از صور پیشبینی شده در قانون است و مطابق ماده ۵۲۴ به بعد قانون مجازات اسلامی شامل افعال مثبت زیر می شود: ـ جعل احکام یا امضاء یا مهر یا فرمان یا دست خط مقامات دولتی(به اعتبار یا از حیث مقام آنان قانون مجازات ۵۲۴ و ۵۲۵)
ـ جعل مهر، تمبر، منگنه یا علامت یکی از شرکتها یا موسسات یا ادارات دولتی یا نهادهای انقلاب اسلامی یا نهادهای عمومی غیر دولتی و یا شرکتها و تجارت خانههایغیر دولتی (۵۲۵، ۵۲۸، ۵۲۹ )
ـ جعل احکام دادگاه ها یا اسناد یا حوالههای صادره از خزانه دولتی و منگنه یا علامتی که برای تعیین عیار و یا نقره به کار میرود (۵۲۵)
ـ جعل اسکناس رایج داخلی یا خارجی یا اسناد بانکی یا اسناد و اوراق بهادار و حوالههای صادره از خزانه(۵۲۶)
ـ جعل مدارک تحصیلی (۵۲۷)
ـ جعل در اسناد و نوشتههای غیر رسمی (۵۳۶ )
ـ جعل در اسناد و نوشتههای رسمی (۵۳۲ و ۵۳۳ )
ـ عکس برداری از اوراق و مدارک (۵۳۷)
ـ جعل گواهی پزشکی(۵۳۸)
ـ صدور گواهی نامه خلاف واقع(۵۴۰)
ب) فعل منفی یا ترک فعل: که در جعل مفادی یا معنوی محقق میشود. زیرا در اثر ترک فعل، سندی ایجاد شده که محتوای آن با واقعیت تطبیق نمیکند؛ مثل اینکه قسمتی از تقریرات شخصی که سند را دیکته میکند، حذف کرده و ننویسیم و بر اثر آن یک تعهد یا حقی را که موجب ضرر به غیر است، مخفی کنیم.[۱۳۸]
عنصر معنوی جعل: عبارت از علم و عمد در فعل یا ترک فعل توسط مرتکب است؛ یعنی علم به خلاف واقع بودن عمل و اراده عمل خلاف واقع.
جعل از زمره جرایم مادی صرف نمی باشد بلکه نیازمند عنصر روانی است که بدون احراز آن امکان تعقیب سازنده یا تغییر دهنده سند یا نوشته یا چیز دیگری تحت عنوان جرم جعل وجود ندارد.
برای تحقق عنصر روانی جرم جعل از یک سو باید قصد ساختن یا تغییر دادن احراز شود. از سوی دیگر مرتکب باید قصد کامل فریب دادن دیگران را از این سند یا نوشته یا چیز مجعول دیگری را به عنوان اصل قبول نمایند و از این طریق به ضرر خود عمل نمایند داشته باشد.
منتفع شدن یا قصد منتفع شدن شخص جاعل ضروررت ندارد، بنابراین قصد استفاده بردن دیگران هم کفایت می کند.عنصر ضرر در جعل، مفروض گرفته شده است و ضرورتی ندارد که مدعی جعل در مقام اثبات آن برآید. همچنین احتمال وجود ضرر کفایت میکند و لازم نیست که ضرر، تحقق خارجی داشته باشد.
منظور از عنصر ضرری لزوماً ورود ضرر بالفعل نیست، بلکه ضرر بالقوه یا محتمل نیز کفایت میکند. دیوان عالی کشور در یکی از آرای خود اشعار میدارد:’… اضرار آنی شرط تحقق [جعل] نیست، بلکه عمل جعل اگر در آینده و حتی بالقوه متضمن ضرر دیگری باشد، مورد باموارد مربوط به جعل منطبق است. بنابراین از بین بردن عمدی سند مجعول مانع تعقیب جرم نخواهد بود.
عنصر قانونی جرم جعل: قانون گذار برای جرم جعل، در مواد ۵۲۴ تا ۵۴۲ قانون مجازات اسلامی(تعزیرات) مجازات های حبس و جزای نقدی یا هر دو را با هم برای مرتکب پیش بینی کرده است.
جرم جعل از جرایم غیرقابل گذشت است و رضایت شاکی خصوصی،جاعل را از تعقیب کیفری و مجازات معاف نمی کند،علاوه براین مجازات جرم جعل قابل تعلیق نیست و متهم ناگزیر به تحمل حبس تعیین شده و پرداخت جزای نقدی[۱۳۹] خواهد بود.[۱۴۰]
بند دوم: جعل رایانه ای
چنانچه گفته شد جرم جعل یکی از جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی است که نظام اجتماعی را به مخاطره می اندازد و باعث سلب اعتماد مردم به ایجاد روابط اجتماعی با یکدیگر می شود. این جرم زمانی به روش سنتی و در اسناد و نوشته ها قابل ارتکاب بود، ولی امروزه با پیشرفت فن آوری اطلاعات، ارتکاب این جرم در فضای مجازی هم قابلیت ارتکاب دارد و از کامپیوتر می توان به عنوان ابزاری جهت ارتکاب جرم جعل استفاده کرد.
در پدیده شناسی جعل یارانه ای باید گفت که اصولاً جعل رایانه بر خلاف کلاهبرداری رایانه ای به منظور خسارت به اموال و تحصیل امتیاز مالی ارتکاب نمی یابد، بلکه گاه ارتکاب اعمال یاد شده برای گمراه کردن رسیدگی های قضایی انجام می شود. با تغییر داده های شخصی یا داده های دیگر، گاهی می توان ارزش دیگری را ایجاد و از آن به عنوان دلیل برای اعمال قضایی استفاده کرد. این نکته نیز قابل طرح است که خود عمل به تنهایی تقلب محسوب می شود و از نظر صحت داده ها و تغییری که در آن داده می شود، نوعی فریب و تقلب است. امروزه ورود یا تغییر غیر مجاز داده های رایانه ای موجب شده است ادله ای که می توانست از این رهگذر به وجو آید ارزش خود را از دست بدهد و همین می تواند متقابلاً بر ضد مجرم بکار گرفته شود. در برخی کشورها این اعمال می تواند تحت مقررات مربوط به جعل اسناد مورد بحث قرار گیرد. علت ارائه این نظر آن است که داده های ضبط شده از طریق پردازش داده ها و با کمک ابزارها تکنیکی خوانده می شوند ارزشی مساوی اسناد در معنای کلاسیک می یابند. از این رو در بیشتر کشورها شرط است اسناد قابل خواندن و به صورت کتبی یا اعلامیه و … و با توجه به اینکه داده های ذخیره شده چنین خصیصه ای ندارند، سند محسوب نمی شوند.[۱۴۱]
بند سوم: تعریف جعل رایانه ای
در قوانین جزایی مرسوم برخی کشورها جرم جعل تعریف شده است، ولی قوانین ایران آن را تعریف نکرده اند، بلکه فقط به بیان احکام راجع به انواع مختلف طی مواد ۵۲۳-۵۴۲ قانون مجازات اسلامی و قوانین متفرقه دیگر اکتفا شده است. با توجه به عدم تعریف جرم جعل در قوانین ایران حقوق دانان از جرم جعل تعاریفی مختلفی را ارائه داده اند، از جمله این تعاریف است:
ساختن یا تغییر دادن آگاهانه نوشته یا سایر چیزهای مذکور در قانون به قصد جازدن آنها به عنوان اصلی برای استفاده خود یا دیگری و به ضرر غیر.
با ملاحظه تعریف فوق و تعاریف دیگر و قوانین موجود بر می اید آنچه که تعریف شده است تعریف جعل اسناد و نوشته ها می باشد و در مورد جعل داده ها و اطلاعات کامپیوتری صراحتی ندارند. البته در حقوق انگلستان جعل به نحوی تعریف شده که جعل داده ها و اطلاعات کامپیوتری را نیز شامل شود. به موجب بخش اول قانون « جعل و قلب سکه» (مصوب۱۹۸۱) جعل عبارت است از ساختن یک مدرک تقلبی به قصد آنکه شخص سازنده یا شخص دیگری به وسیله آن کسی را اغوا به پذیرش آن به عنوان اصل کند، تا بدین ترتیب او به ضرر خود عملی را انجام داده یا از احراز آن سرباز زند.
قوانین جزایی ایران قبل از سال ۱۳۸۲ درباره جعل رایانه ای ساکت بود تا اینکه با تصویب قانون تجارت الکترونیکی ( مصوب ۲۴/۱۰/۱۳۸۴) ماده ۶۸ این قانون جعل کامپیوتری اختصاص یافت. ماده ۶۸ قانون مذکور بیان می دارد:
هر کس در بستر مبادلات الکترونیکی، از طریق ورود، تغییر، محو و توقف دادهپیام و مداخله در پردازش دادهپیام و سیستمهای رایانهای، و یا استفاده از وسایل کاربردی سیستمهای رمزنگاری تولید امضاء – مثل کلید اختصاصی بدون مجوز امضاءکننده و یا تولید امضای فاقد سابقه ثبت در فهرست دفاتر اسناد الکترونیکی و یا عدم انطباق آن وسایل با نام دارنده در فهرست مزبور و اخذ گواهی مجعول و نظایر آن اقدام به جعل دادهپیامهای دارای ارزش مالی و اثباتی نماید تا با ارائه آن به مراجع اداری، قضائی مالی و غیره به عنوان دادهپیامهای معتبر استفاده نماید جاعل محسوب و به مجازات حبس از یک تا سه سال و پرداخت جزای نقدی به میزان پنجاه میلیون (۰۰۰/۰۰۰/۵۰) ریال محکوم میشود.
تبصره – مجازات شروع به این جرم حداقل مجازات در این ماده میباشد.
همان طور که ملاحظه می شود: اولاً قانون فوق در تمام تعریف جعل کامپیوتری نیست، بلکه مصادیق و نحوه تحقق جعل کامپیوتری را بیان می دارد و ثانیاً قانون مذکور خاص می باشد و فقط در محدوده مبادلات الکترونیکی قابلیت اجرایی دارد.
شورای همکاری و توسعه اقتصادی(OECD) جعل رایانه ای را این طور تعریف کرده است:
وارد کردن، تغییر، پاک کردن یا موقوف سازی داده های کامپیوتری و یا برنامه های کامپیوتری که به صورت عمدی و با قصد ارتکاب جعل صورت گرفته باشد.
به لحاظ معایبی که در این معنی وجود دارد، از جمله عدم ذکر شاخص های جرم جعل، شورای اروپا تعریف زیر را ارائه نموده است:
وارد کردن، تغییر، پاک کردن یا متوقف سازی داده های کامپیوتری یا برنامه های کامپیوتری، یا هر گونه مداخله دیگر در پردازش داده ها به شیوه یا تحت شرایطی که در قوانین ملی تشریع شده است، جرم جعل را تشکیل می دهد، مشروط بر اینکه با توجه به هدف مرسوم چنین جرمی ارتکاب یافته باشد.
در کنوانسیون جرایم سایبر نیز جعل رایانه ای در ماده هفتم بدین نحو بیان شده است:
هر نوع وارد کردن، تغییر، حذف یا متوقف سازی عمدی و بدون حق داده های رایانه ای که به ایجاد داده های نامعتبر منتهی می شود با همان قصدی که از آن انتظار می رود یا بکارگیری آنها در راستای هدف های غیر قانونی و به منزله داده هایی که اعتبار کافی دارند اعم از آنکه داده ها به طور مستقیم درک شدنی و خواندنی باشند یا خیر.[۱۴۲]
در آلمان به دلیل عدم کفایت مواد مربوط به جعل در کُد کیفری این کشور (StGB) و عدم شمول آن نسبت به دادههای ذخیره شده بدون صلاحیت یا تغییر دادهها برای فریب در امور اثباتی و مبادلات و اعمال قضایی و نیز مشکل بانک های داده ای، مشکل جعل در کارتهای هوشمند اعتباری و… مقنن آلمان به درج مواد جدیدی دست زد. ماده ۲۶۷ کد کیفری ناظر به جعل، طبعاً در این زمینه ها قابل اجرا نیست. بنابراین به خاطر حمایت از اسناد EDP در برابر جعل، ماده های ۲۶۹، ۲۷۰ و ۲۷۴، در کد کیفری پیش بینی و تقنین شده است. این در حالی است که ماده ۲۷۱ و بعد ناظر به حمایت از اسناد عمومی است و … .
ماده ۲۶۹ کد کیفری آلمان تحت عنوان جعل دادههای دارای ارزش اثباتی مقرر می دارد:
هر کس به منظور فریب در یک مبادله (نقل و انتقال) قضایی دادههای دارای ارزش اثباتی را ذخیره کند یا تغییر بدهد، به گونه ای که سند کذب یا غیر اصلی تلقی شود یا چنین دادههای ذخیره یا تغییر داده شده ای را استفاده کند، محکوم به زندان تا ۵ سال یا جزای نقدی خواهد شد.
۳-۴-۱ اندیسها
اندیسهای مورد استفاده برای مدلسازی مسئله:
J اندیس کارها j=1, 2…n
l اندیس شمارنده موقعیتl= 1,2… L
r اندیسr امین موقعیت بعد از عملیات نگهداری r=1,2…R
g اندیس g امین عملیات نگهداری روی یک ماشین g=1,2,…G
h اندیس مربوط به ماشین h=1,2…M
۳-۴-۲٫ پارامترهای مسئله
مقادیر ورودی که باید در ابتدای حل مدل ریاضی مشخص شوند عبارتند از:
مدت زمان انجام عملیات نگهداری
فاکتور یادگیری کار j روی ماشین h
فاکتور استهلاک کار j روی ماشین h
M عدد بزرگ
زمان تکمیل کار j
زمان پردازش کار j ام روی ماشین h
۳-۴-۳٫متغیرهای تصمیم
اگر کار j در موقعیت r ام بعد از g امین عملیات نگهداری و در موقعیت l روی ماشین h انجام گیرد ۱ و در غیر این صورت ۰ میباشد. ( h=1,2,..,m , r=1,2,..,R , j=1,2,..,n)
اگر عملیات نگهداری g ام روی ماشین h انجام گیرد ۱ و در غیر این صورت ۰ میباشد.
۳-۴-۴٫ مدل ریاضی
Min (1-3)
=۱ j (2-3)
>= g>1, h (3-3)
<= .M (4-3)
>=(g-1). + [. + . (r′-۱) - . (l′-۱)] + [. + . (r″-۱)- .(l″-۱) ] – (۱- ). M j , r, l, g ,h (5-3)
>= j (6-3)
= g, h (7-3)
<=1 r, g, h (8-3)
<= 1 l, h (9-3)
+>= ( l -۱). - (۱- ). M (10-3)
>= g, h, r >=1 (11-3)
>= l>1, h (12-3)
and are binary (13-3)
۳-۴-۵٫ توضیحات مدل
هدف در این مدل حداقل کردن بیشترین زمان تکمیل میباشد.
محدودیت (۳-۲) مجبور می کند که تمام کارها در برنامه زمانبندی قرار گیرند.
محدودیت (۳-۳) بیان می کند تا عملیات نگهداری g-1 انجام نگیرد عملیات gام نمیتواند انجام شود.
محدودیت(۳-۴) اشاره دارد تا عملیات نگهداری gام روی ماشین h انجام نگیرد هیچ کاری بعد از آن انجام نگیرد.
محدودیت (۳-۵) نشاندهنده زمان تکمیل کارها میباشد.) در این محدودیت به دلیل عدم وجود در قسمت دوم این فرمول r’ به کلیه موقعیتهای قبل از آخرین فعالیت نگهداری کار مورد بررسی اختصاص میگیرد و r” به کلیه موقعیتهای بعد از آخرین فعالیت نگهداری کار مورد نظر اشاره دارد).
محدودیت (۳-۶) بزرگترین زمان تکمیل را مشخص می کند.
محدودیت (۳-۷) مجبور می کند تا حداقل یک کار بعد از هر عملیات نگهداری انجام گیرد.
محدودیت (۳-۸) و (۳-۹) اطمینان میدهد حداکثر یک کار در موقعیت (r, g ,h) قرار گیرد.
محدودیت (۳-۱۰)،(۳-۱۱)و(۳-۱۲) نشان میدهد که بر روی هر ماشین موقعیتهای تخصیص داده شده به یک کار بر موقعیتهای خالی الویت دارند.
محدودیت (۳-۱۳) نیز بیانکننده متغیرهای باینری میباشد.
۳-۵٫ تحلیل حساسیت [۱۱]
به مطالعه تاثیرپذیری متغیرهای خروجی از متغیرهای ورودی یک مدل آماری گفته می شود. به عبارت دیگر روشی برای تغییر دادن در ورودیهای یک مدل آماری به صورت سازمانیافته (سیستماتیک ) است که بتوان تاثیرات این تغییرها را در خروجی مدل پیش بینی کرد .
در این قسمت به تحلیل حساسیت پارامترهای مختلف مسئله میپردازیم. ابتدا مسئله را با داده های زیر در لینگو [۱۲] مدل میکنیم. در این داده ها نرخ استهلاک را عدد قابل ملاحظهای قرار دادیم . داده ها به شرح زیر میباشد:
۴ |
۳-۵ روش گردآوری داده ها
یکی از نکات و مراحل اساسی پژوهش، گردآوری دادها است. بخشی از تفاوت روشهای پژوهش به دلیل تفاوت در نحوه گردآوری داده ها است. در این تحقیق برای گردآوری دادهها از روش های میدانی و کتابخانهای استفاده شده است.
۳-۶ ابزار گردآوری دادهها
در این پژوهش برای جمع آوری ادبیات و پیشینه پژوهش از کتابها، مجلات، پایان نامه ها و سایتهای اینترنتی استفاده شده است. هم چنین برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز برای بررسی متغیرهای تحقیق از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته در بین نمونه انتخابی از مشتریان بانک سپه منطقه کرمانشاه اقدام به عمل آمده است.
پرسشنامه پژوهش حاضر از ۳ بخش و۱۲سوال تشکیل شده است، که عبارتند از بخش اول شامل ۶ سوال در مورد مشخصات دموگرافی یا جمعیتشناسی پاسخدهندگان میباشد. بخش دوم شامل۳ سوال برای سنجش متغیر رضایت مشتری، ۳ سوال برای سنجش متغیر تصویر ذهنی مشتری،۳ سوال برای سنجش اعتماد مشتری،۳ سوال برای سنجش وفاداری مشتری، میباشد.
بخش سوم دارای یک سوال برای سنجش علت نیاز به مراوده و استفاده مشتریان بانک سپه از خدمات سایر بانکها میباشد این سوال با توجه به علاقه شخصی محقق در آگاهی از علل گرایش مشتریان بانک سپه به استفاده از خدمات سایر بانکها طراحی گردیده است.
جدول(۳-۲) مشخصات سوالات پرسشنامه و شمارههای آن در پرسشنامه
متغیر | تعدادسوال | شماره سوال در پرسشنامه |
رضایت مشتری | ۳ | ۱-۳ |
تصویر ذهنی مشتری | ۳ | ۴-۶ |
اعتماد مشتری | ۳ | ۷-۹ |
وفاداری مشتری | ۳ | ۱۰-۱۲ |
۳-۷ مقیاس اندازه گیری
زمانی که متغیرهای تحقیق شناسایی شدند، مشخص که اندازه گیری آنها به یک صورت امکانپذیر نمی باشد. مقیاس اندازه گیری، مجموع قواعد برای انتساب آزمودنیها به مقوله یا اعداد به آزمودنیها است. از جمله ابزارهای گردآوری داده ها در تحقیق علوم رفتاری، مقیاسهای اندازه گیری نگرش است.
به طور کلی مقیاسها برای سنجش نگرشها، قضاوتها، عقاید و سایر خصیصههایی که به آسانی قابل اندازه گیری نیستند، بهکار میرود.
در این تحقیق برای پاسخگویی به سوالات از طیف لیکرت استفاده شده است به این صورت که پس از جمع آوری پرسشنامه طیف مزبور با اعداد درجهبندی یا نمرهگذاری شده اند نحوه کار به صورت زیر میباشد.
پاسخها | خیلی مخالفم | مخالفم | نظری ندارم |
بر اساس نتایج مطالعه مقدماتی، پایایی گویههای این متغیر محاسبه شد که میزان آلفای کرونباخ برابر ۷۳/۰ شده است که چون از ۷/۰ بیشتر شده است نشان میدهد که هماهنگی درونی گویههای این متغیر در حد مطلوبی است.
۳-۱۰ مشارکت سیاسی
تعریف مشارکت: ریشه لغوی مشارکت از واژه لاتین participation به معنای چیزی خود داشتن، در نفس خود چیزی از غیر داشتن و سهمی از چیزی داشتن و بنابراین با آن همکاری داشتن است.
پس میزان مشارکت سیاسی جزئی از مشارکت اجتماعی به حساب می آید که در مفهومی محدودتر میتوان مشارکت سیاسی را چنین تعریف کرد«شرکت در فراگردهای سیاسی که به گزینش رهبران سیاسی منجر می شود و سیاست عمومی را تعیین می کند یا برآن اثر می گذارد» (آبراکرامبی، ۱۳۶۷ : ۲۸۶).
«مایرون وینر» در مقاله معروف خود درباره مشارکت سیاسی، این تعریف را ارائه می دهد: در مشارکت سیاسی هر عمل داوطلبانه موفق یا ناموفق، سازمان یافته یا بدون سازمان، دوره ای یا مستمر، شامل روش های مشروع و نامشروع برای تأثیر بر انتخاب رهبران و سیاستها و اداره امور عمومی در هر سطحی از حکومت محلی یا ملی است(مصفا، ۱۳۷۵ : ۲۰).
تعاریف ناظر بر مشارکت سیاسی بر نقش مشارکت در سلسله مراتب قدرت تأکید دارند.ساموئل هانتینگتون و جان نلسون مشارکت سیاسی را عبارت از کوشش های شهروندان غیردولتی برای تأثیر برسیاستهای عمومی می دانند (مصفا ، ۱۳۷۵ : ۲۰).
مایکل راش در کتاب جامعه و سیاست مشارکت سیاسی را درگیر شدن فرد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسی از عدم درگیری تا داشتن مقام رسمی سیاسی میداند و بر این اساس سطوح مختلف مشارکت را ذکر میکند (راش، ۱۳۷۷: ۱۲۳).
لستر میلبراث مشارکت سیاسی را مجموعهای از فعالیتها و اعمال شهروندان برای اغمال نفوذ بر حکومت و حمایت از نظام سیاسی میداند. در این تعریف حیطه عمل مردم در امر مشارکت سیاسی شامل اعمال فشار، رقابت و تأثیرگذاری از یک سو و حمایت و پشتیبانی از سوی دیگر است (چابکی، ۱۳۸۱: ۱۱۰). هانتینگتون مشارکت سیاسی را به معنی فعالیت شهروندان خصوصی به منظور تأثیر نهادن بر فرایند تصمیمگیری دولت میداند. به نظر او اشکال مشارکت سیاسی عبارتند از: فعالیت در انتخابات، اعمال نفوذ، فعالیت سازمانی و عضویت در گروه ها و نفوذ احزاب، ایجاد رابطه فردی با مقامات قدرتمند، خشونت و استفاده از زور برای تأثیر گذاشتن بر تصمیمات دولت (هانتینگتن، ۱۳۷۰: ۵۱).
هر عمل داوطلبانه موفق یا ناموفق، سازمانیافته یا بیسازمان مستمر یا دورهای شامل روش های مشروع یا نامشروع برای تایید بر انتخاب سیاست های عمومی ، اداره عمومی و انتخاب رهبران سیاسی در هرسطحی از حکومت ملی یا محلی (زنجانی زاده ، ۱۳۷۲). گیدنز دربحث از مشارکت سیاسی به مردم سالاری مشارکتی اشاره نموده و آن را نظامی میداند که درآن تصمیمات به طور جمعی توسط کسانی که این تصمیمات بر زندگی شان تأثیرگذار است،گرفته میشود (نیازی، ۱۳۸۱: ۳۲).
دایره المعارف علوم اجتماعی مشارکت سیاسی را فعالیت داوطلبانه اعضای جامعه درانتخاب رهبران و شرکت مستقیم یا غیرمستقیم درسیاستگذاری جامعه تعریف نموده است (نقل از نیازی، ۱۳۸۱ : ۳۳).
وایرون و نیر در مقاله معروف خود درباره مشارکت سیاسی ، این تعریف را ارائه می دهد درمشارکت سیاسی هر عمل داوطلبانه، موفق یا ناموفق ، سازمان یافته یا بدون سازمان ، دوره ای یا مستمر شامل روش های مشروع یا نامشروع برای تأثیر برانتخاب رهبران و سیاستها و اداره امورعمومی در هرسطحی ازحکومت محلی یا ملی است (واینر و هانتینگتن، ۱۳۷۹: ۱۴۰).
برداشت واینر و هانتینگتن از مشارکت سیاسی دایره شمول آن را به هرگونه فعالیت قانونی و غیر قانونی، مسالمتآمیز یا غیر مسالمت آمیز در تمام سطوح اداره ملی و محلی یک جامعه تسری میدهد. در حالی که لستر میلبراث اعتراضات را شکل الحاقی و غیرعادی مشارکت میداند و آن را از تعریف مشارکت سیاسی کنار میگذارد (چابکی، ۱۳۸۱: ۱۱۱). نکته دیگری که در مورد مشارکت سیاسی میتوان گفت این است که مشارکت سیاسی بر اساس تعاریف ارائه شده معنایی عامتر از صرف مشارکت به معنای همکاری و عمل مشترک گروهی دارد و هر گونه فعالیت به منظور تأثیرگذاری بر نظام سیاسی و تعیین سیاستها عمومی را شامل میشود. همچنین با توجه به تعاریف ذکر شده، مشارکت سیاسی انواع و سطوح مختلفی دارد و این امر تحت تأثیر شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، باورهای مذهبی و پیشینه تاریخی قرار میگیرد. مشارکت میتواند مسالمت آمیز یا غیر مسالمت آمیز، مستقیم یا غیر مستقیم، در سطح توده یا نخبگان، رسمی یا غیر رسمی، خودجوش یا برانگیخته باشد.
گیدنز در بحث از مشارکت سیاسی به مردم سالاری مشارکتی اشاره نموده و آن را نظامی می داند که در آن تصمیمات به طور جمعی توسط کسانی که این تصمیمات بر زندگی شان تأثیرگذار است، گرفته می شود(نیازی، ۱۳۸۱ : ۳۲).
ساموئل هانتینگتون و جان نلسون مشارکت سیاسی را چنین تعریف می کنند: «مشارکت سیاسی کوششهای شهروندان غیردولتی برای تأثیر بر سیاست های عمومی است» (رمضان نرگسی، ۱۳۸۳ : ۶۳).
مایرون وینر در مقاله معروف خود درباره مشارکت سیاسی، پس از ذکر ۱۰ مورد از تجلیات مشارکت سیاسی، این تعریف را ارائه میدهد: « مشارکت سیاسی هر عمل داوطلبانه موفق یا ناموفق، سازمان یافته یا بدون سازمان یافته، دوره ای یا مستمر، شامل روش های مشروع و نامشروع برای تاثیر بر انتخاب رهبران و سیاستها و اداره امور عمومی در هر سطحی از حکومت محلی یا ملی است» ( نواح، ۱۳۷۶ : ۶۷۹). ساموئل هانتینگتون و جان نلسون (۱۹۷۶) در کتاب مشترک خود تعریف زیر را ارائه میدهند: « مشارکت سیاسی کوششهای شهروندان غیر دولتی برای تاثیر بر سیاستهای عمومی است». آلن پیرفیت[۶۹] در دیپاچه اثر دسته جمعی و مشارکت چیست مینویسد:
« مشارکت مورد مشورت قرار گرفتن قبل از تصمیمگیری را گویند به نحوی که اظهار نظر شخص واعمال مراقبت در جریان اجرایی این تصمیم و تحول نتایج آن امکان داشته باشد».
پس میتوان مشارکت سیاسی را جزئی ازمشارکت اجتماعی به حساب آورد و در مفهومی محدودتر می توان مشارکت سیاسی را چنین تعریف کرد «مشارکت در فراگردهای سیاسی گفته می شود که به گزینش رهبران سیاسی منجر می شود و سیاست عمومی را تعیین میکند یا برآن اثر می گذارد (نقل از رضایی، ۱۳۸۲: ۱۴).
در این تحقیق تعریف زیر برای مشارکت سیاسی انتخاب شده است.
مشارکت سیاسی فرایندی است که طی آن قدرت سیاسی میان گروه های جامعه توزیع می شود. بگونه ای که تمامی شهروندان و گروه های فعال و خواهان مشارکت سیاسی از حق انتخاب شدن ، تصمیم گیری، سیاست گذاری، ارزیابی، انتقاد و اعتراض، اظهار نظر و انتخاب کردن و رای دادن بهره مند باشند . به عبارت دیگر، هر گونه رفتار و عمل فردی است که هدف آن تحت تاثیر قرار دادن سیاست گذاری های عمومی یا انتخاب رهبران سیاسی و یا اعمال نظر رهبران بر مردم است.
تعریف عملیاتی مشارکت سیاسی: با توجه به تعاریف مختلفی که از مشارکت سیاسی وجود دارد و بعضاً ارائه شده دراین پژوهش مشارکت سیاسی فرد برمبنای ملاک هایی چون فعالیت در ستاد انتخاباتی کاندیداها ،عضویت در تشکلهای مختلف سیاسی، شرکت در جلسه سخنرانی فعالان سیاسی، شرکت در راهپیمائیها، دعوت از مردم به رأی دادن به فرد خاصی، شرکت درانتخابات مختلف مورد سنجش قرارگرفته است. در این پژوهش چند سوال مطرح شده که مشارکت را به طور مستقیم مورد سنجش قرار میدهند و گویه ها در یک طیف پنج قسمتی(کاملاً موافق تا کاملاً مخالف) ارزشگذاری شد که از ۱ تا ۵ امتیاز به آن اختصاص داده شده است.
- مصالح مملکت آن قدر مهم است که باید به هر طریقی شده افراد را وادار به مشارکت سیاسی کرد.
- بنظرم مردم حق دارند که دست از حمایت مسئولین بردارند.
- اگر اوضاع مملکت به همین منوال بگذرد هیچ کس حاضر به شرکت در انتخابات نخواهد شد.
- من حاضر نیستم در دوره های بعد رأی بدهم.
- من معتقدم باید از مشارکت و فعالیت در احزاب و گروه های سیاسی دوری کرد.
- من معتقدم باید تحت هر شرایطی از شرکت در انتخابات امتناع کرد.
- من به هیچ وجه حاضر به مشارکت در امور سیاسی نیستم حتی اگر متوسل به زور بشوند.
- من هیچ تمایلی به تأیید عملکرد مسئولین نظام از طریق مشارکت سیاسی ندارم.
و همچنین به منظور افزایش دقت و صحت مطالعه و با توجه به شرایط جامعه ایران مشارکت در دو سطح رسمی و غیر رسمی تقسیم شده است.
مشارکت سیاسی رسمی: هرگونه عمل داوطلبانهای است که اعضای جامعه به منظور حمایت از نظام سیاسی و تأثیرگذاری برآن در چهارچوبهای مشخص و تعیین شده که به طور رسمی و برنامه ریزی شده توسط سازمانها و نهادهای رسمی کشور صورت میگیرد انجام میدهند. در این زمینه شرکت در انتخابات مختلف، تظاهرات و راهپیماییها را از موارد مشارکت سیاسی رسمی میتوان نام برد (وثوقی و هاشمی، ۱۳۸۳: ۱۷۵). برای سنجش این بعد از مشارکت سیاسی گویه های زیر در پرسشنامه قرار گرفت و از پاسخگو خواسته شد تا میزان مشارکت خود را از خیلی زیاد تا خیلی کم در قالب یک طیف ۵ قسمتی مشخص نماید.
- چقدر در جلسات و مجالس سیاسی احزاب وگروهها شرکت میکنید؟
- چه اندازه در سازمانهای مشارکتی عضو بودهاید؟ (شوراها، احزاب، گروه ها، تشکلهای سیاسی و…)
- چه اندازه در مورد مسایل سیاسی، فعالیتهایی نظیر سخنرانی، مقاله نویسی و … انجام میدهید؟
- چقدر در امور انتخاباتی فعالیت داوطلبانه داشتهاید؟
- چه اندازه در تحصنها، اعتراضها و اعتصابها شرکت میکنید؟
گویهها در طیف پنج قسمتی (خیلی کم تا خیلی زیاد) ارزشگذاری شد که بر حسب نوع گویه از ۵ تا ۱ امتیاز به آن اختصاص داده شده است.
وچهارگویه دیگر در یک طیف شش قسمتی(خیلی زیاد تا اصلاً) طرح شده است که میزان مشارکت پاسخگو را در انتخاباتهای مختلف نشان میدهد
- شرکت در انتخابات ریاست جمهوری
- شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی
- شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری
- شرکت در انتخابات شورای اسلامی شهر
گویههای این متغیر در طیف شش قسمتی (اصلاً، خیلیکم، کم، متوسط، زیاد، خیلیزیاد) ارزش گذاری شد که از ۱ تا ۵ امتیاز به آن اختصاص داده شده است.
مشارکت سیاسی غیررسمی: هر گونه عمل داوطلبانهای است که اعضای جامعه به منظور حمایت یا تأثیرگذاری بر نظام و جریانات سیاسی و در خارج از چهارچوبهای تعیین شده و رسمی توسط سازمانها و نهادهای رسمی کشور انجام میدهند. این نحوه مشارکت شامل هر گونه فعالیت سیاسی میشود که در کنش متقابل بین افراد و در رابطه آنها با حکومت انجام میشود و ساخت و شکل از پیش تعیین شده و برنامه ریزی شده ندارد(همان، ۱۷۵). برای سنجش این بعد از مشارکت سیاسی گویه های زیر در پرسشنامه قرار گرفت و از پاسخگو خواسته شد تا میزان مشارکت خود را از خیلی زیاد تا خیلی کم در قالب یک طیف ۵ قسمتی مشخص نماید.
- چقدر دیگران را به شرکت در انتخابات و رأی دادن به فردی خاص تشویق یا منع میکنید؟
- چقدر در دیدارهای فامیلی و در جمع دوستان بحث سیاسی میکنید؟
- چقدر در جستجو و پیگیری اخبار سیاسی هستید؟
- چقدر در جلسات مذهبی و نماز جمعه شرکت میکنید؟
- چقدر برای جمعآوری رأی به نفع یکی از کاندیداها تلاش میکنید؟
- چقدر به نمایندگان مجلس یا شورای شهر جهت طرح مسائل شهر مراجعه میکنید؟
- چقدر دیگران را ترغیب و تشویق به فعالیت سیاسی میکنید؟
۱- خطاها به معلم اعلام میکنند که اگر وی تحلیل سامانمندی در پیش بگیرد میتواند متوجه شود زبانآموز در مسیر هدف تا چه حد پیش رفته است و در نتیجه چه چیزی برای یادگیری باقی مانده است.
۲- خطاها برای محققان زبان شواهد روشن کنندهای درباره اینکه زبان چگونه یادگرفته یا فراگرفته میشوند و اینکه زبانآموز چه راهبردها و روالهایی را در راه کشف زبان به کار گرفته است، فراهم میسازند.
۳- خطاها برای خود زبانآموز ضروری هستند. زیرا ما میتوانیم ایجاد خطا را به عنوان دستگاهی که زبانآموز برای پیشبرد یادگیری از آن استفاده میکند، در نظر بگیریم. در واقع خطا راهی است که زبانآموز در اختیار دارد تا فرضیه های خود را درباره ماهیت زبانی که در حال یادگیری است، به معرض آزمایش بگذارد.
ریچارد (۱۹۷۱) خطاها را برای سه دسته دارای اهمیت میداند:
۱- زبانشناسان؛ چون چامسکی پیشنهاد میکنند که مطالعه زبان انسانی مفیدترین راه کشف چیزهایی که هوش انسانی را ساختهاند.
۲- روانشناسان زبان؛ زیرا با نگاه به زبان کودکان و مقایسه آن با گفتار بزرگان آنها قادر هستند ماهیت فرایندهای ذهنی را که به نظر میرسد در زبان دخیل هستند، بررسی کنند.
۳- معلمان؛ زیرا با تحلیل خطاهای زبانآموزان قادر خواهند بود مشکلات آنها را کشف کرده و روشی برای مقایسه آنها با یکدیگر طراحی کنند.
جین(۱۹۷۴) هم معتقد است که خطاها به دو دلیل مهم هستند:
۱- برای فهم فرایند فراگیری زبان دوم.
۲- برای طراحی دوره هایی که روانشناسی یادگیری زبان دوم در آن لحاظ شده است.
۳-۲-۴-۱. شاخههای تحلیل خطا
تحلیل خطا هم مانند رویکرد مقابله تقسیم شده و در عمل به دو شاخه نظری و کاربردی منقسم گردیده است.
۱-شاخه نظری:
این شاخه از تحلیل خطا مقدمتا به بحث فرایندها و راهبردهای یادگیری زبان دوم و شباهتهای احتمالی آن با فراگیری زبان اول میپردازد. رواشناسان زبان از طریق تحلیل خطای نظری به طور کلی به دنبال درک ماهیت یادگیری زبان هستند به این معنا که میخواهند به این سوال که در هنگام یادگیری زبان در ذهن مردم چه میگذرد پاسخ بگویند.
از سوی دیگر شاخه نظری تحلیل خطا به استنتاج و استنباط درباره راهبردهای زبانآموزان در مواجهه با زبان دوم مانند راهبرد تعمیم افراطی و راهبرد سادهسازی میپردازد.
یکی دیگر از اهداف شاخه نظری تحلیل خطا کمکی است که به تحقق مفهوم جهان شمولیهای زبان میکند. به نوشته کوردر(۱۹۷۳) موضوع مطالعه یادگیری زبان دوم همچون مطالعات زبان کودک و همچنین مطالعات زبانشناسی عمومی کشف جهانیهای زبان است. از این نظر مطالعه خطا بخشی از جستوجوی روانشناختی زبان برای یافتن فرایندهای جهانی یادگیری زبان است.
۲- شاخه کاربردی:
هدف تحلیل خطای کاربردی صرفا کابردی و آموزشی است و به بحثهایی چون سازماندهی دورههای جبرانی و طراحی مفاد درسی و راهبردهای متناسب تدریس میپردازد که مبتنی بر یافته تحلیل خطاست.
سریدهار(۲-۱۹۸۵: ۲۲۱) اهداف تحلیل خطا را به این صورت بر میشمارد:
۱- مشخص ساختن توالی معرفی موارد زبان مقصد در کلاسها و کتابهای آموزشی به این صورت که میتوان مسایل آسانتر را اول و در پی آنها مسایل سختتر را آورد.
۲-تصمیم گیری درباره میزان نسبی تاکید، توضیح و عمل مطلوب در مسیر روشن کردن موارد مختلف زبان مقصد.
۳- طراحی دروس و تمارین جبرانی.
۴- انتخاب مواردی برای آزمون تبحر زبانی یادگیرنده.
کوردر(۱۹۷۳: ۱۶۵) معتقد است که کاربرد واضح عملی تحلیل خطا برای معلم است. خطاها زمینه ارائه بازخورد را فراهم میسازند و به معلم مواردی درباره موثر بودن مفاد و تکنیکهای درسی میگویند و به او نشان میدهند که چه بخشهایی از برنامه درسی که او از آن پیروی میکند، توسط دانشآموز به خوبی یادگرفته نشدهاند یا به خوبی توسط او تدریس نشدهاند و نیاز بیشتری به توجه دارد.
خطاها معلم را قادر میسازند که تصمیم بگیرد آیا میتواند سراغ درس بعدی برنامه خود برود یا نه؛ یا باید برود و وقت بیشتری را روی درسی که در حال تدریس است، بگذارد. این ارزش روزانه خطاها است. اما وقتی نوبت به برنامه ریزی وسیعتر با یک گروه جدید از یادگیرندگان میرسد، خطاها اطلاعاتی درباره اینکه چگونه برنامه درسی جبرانی یا یک برنامه تدریس دوباره طراحی کنیم، فراهم میآورد .
۳-۳. جمع بندی
در این فصل ضمن ارائۀ تعاریف و تاریخچۀ فرضیه تحلیل مقابلهای و سپس تحلیل خطا، تلاش شده است آثار و نظرات زبانشناسانی که در حوزۀ زبانشناسی مقابله ای مطالعاتی را انجام داده اند به اجمال معرفی شوند. در این مسیر ابتدا توضیح داده شده است که فرضیه تحلیل مقابلهای علت خطا در یادگیری زبان خارجی را تنها تداخل از زبان بومی یادگیرنده میداند و با تکیه بر مقایسه ساختارهای دو زبان مبدا و مقصد میکوشد دست به پیشبینی خطاها بزند. باورمندان فرضیه تحلیل مقابلهای در مسیر شکلگیری خود سه گونه قوی، ضعیف و متعادل از این فرضیه را پیشنهاد کرده اند. انتقادات وارد به زبانشناسی مقابلهای مبنی بر اینکه تداخل صرفا تنها منبع خطا نیست و اینکه بسیاری از پیشبینیهای انجام شده در عمل در فرایند یادگیری به وقوع نمیپیوست، منجر به ایجاد جریانی شد که تحلیل خطا نام گرفت. در این جریان جدید به جای پیشبینی خطا، خطاهای به وقوع پیوسته ضبط و تحلیل میشود.
با این حال تمرکز در این پایاننامه بر پیشبینی خطا خواهد بود و تلاش شده است با جمع آوری یک پیکره قابل ملاحظه این پیشبینی تا حد امکان واقعیتر و ابژکتیو شود.
در فصل چهارم این پیکره مبنای پیشبینی خطای حروف اضافه قرار گرفته و بر اساس تعداد برابرنهادها و همچنین نشانداری آنها، سلسله مراتب سختی یادگیری حروف اضافه فارسی برای عربزبانان و بالعکس در قالب جداول مشخص به دست داده شده است.
فصل چهارم
تحلیل دادهها
۴-۱. مقدمه:
در این بخش از تحقیق برای فراهم ساختن یک پیکره قابل استناد از برابرنهادهای حروف اضافه در دو زبان عربی و فارسی بیش از پنج هزار مثال از چهارده اثر ترجمه شده فارسی به عربی (۸ اثر) و عربی به فارسی (۶اثر) انتخاب شده است.
آثار انتخاب شده عبارتند از :
اثر فارسی | ترجمه عربی |
آل احمد، جلال، (۱۳۸۳). ن و القلم. انتشارات گهبد، تهران | آل احمد، جلال، (۱۹۹۹). ن و القلم. مترجم دکتر ماجده العنانی، المجلس الاعلی للثقافه، مصر. |
بهرنگی، صمد، (۱۳۷۸). یک هلو هزار هلو. ویراستار: اکرم السادات میر مرتضوی، خراسان رضوی، مشهد. | بهرنگی، صمد، (۱۹۹۷). خوخه و الف خوخه. مترجم دکتر ماجده العنانی، المجلس الاعلی للثقافه، مصر. |