وبلاگ

توضیح وبلاگ من

پژوهش های پیشین در مورد اثر نمره وضعیت بدنی در شروع دوره انتقال و مکمل ...

نمره وضعیت بدنی

در گذشته از وزن بدن برای سنجش وضعیت بدنی گاوها استفاده میشد، این صفت به تنهایی شاخص مناسبی از ذخایر بدنی نیست، زیرا تحت تاثیر عواملی نظیر تعداد زایش، مرحله شیردهی، اندازه اسکلت بدن، آبستنی، نژاد و مهمتر از همه محتوای دستگاه گوارش قرار میگیرد [۱۹]. وضعیت بدنی اولین بار توسط مورای [۹۹] به صورت نسبت چربی به ترکیبات غیر چربی در بدن یک حیوان زنده تعریف شد. اندازه گیری وضعیت بدن با این سیستم به دلیل نیاز به کشتار، مشکل و پرهزینه بود. بنابراین چندین سیستم برای ارزیابی ظاهری وضعیت بدنی گاوها اختصاص داده شد که اولین بار برای گاوهای گوشتی به کار برده شد [۸۸]. این سیستم شامل لمس زایده های ستون فقرات ، کمر و همچنین ناحیه ابتدای دم بود. در سال ۱۹۸۲ این سیستم برای گاوهای شیری براساس نمره دهی یک درجه بندی یک تا پنج انجام شد. در این سیستم نمره ۱ گاو بسیار لاغر و نمره ۵ گاو بسیار چاق بود [۱۳۴]. از مشکلات این سیستم نمرهدهی نیاز به مهار و لمس حیوان بود که در گلههای بزرگ انجام نمیشد. بنابراین در سال ۱۹۸۹ یک روش برای ارزیابی وضعیت بدن درگاو شیری ابداع شد، که فرد ارزیاب با در نظر گرفتن سه ناحیه شامل کمر، لگن و ابتدای دم می توانست به صورت دیداری و بدون نیاز به لمس بدن، گاو شیری را ارزیابی کند [۵۰]. این روش امروزه نیز استفاده میشود. نمره وضعیت بدنی به طور مستقل از وزن بدن و اندازه بدن محاسبه میشود، بنابراین برآورد صحیحی از چربی بدن میباشد. نمره وضعیت بدنی در زمان زایش میزان ذخایر بافت چربی بدن است که میتواند پیش سازی برای چربی شیر باشد [۱۲۰]. در گاوهای هلشتاین- فریزین ارتباط ژنتیکی بین تولید شیر و نمره وضعیت بدنی، همچنین بین تولید شیر و سلامتی وجود دارد. بنابراین انتخاب ژنتیکی برای افزایش تولید شیر، منجر به داشتن نمره وضعیت بدنی پایینتر در طولانی مدت و افزایش احتمال بروز بیماری میشود [۱۰۸].
پایان نامه - مقاله - پروژه

تعیین نمره وضعیت بدنی با روش اولتراسونیک

به دلیل همبستگی بالای چربی زیرپوستی با کل چربی بدن، ضخامت چربی زیرپوستی شاخص مناسبی برای چربی ذخیره ای بدن محسوب میشود [۳۲]. استفاده از سونوگرافی به صورت یک جایگزین یا تایید نمره وضعیت بدنی نشان داده شده است [۱۱۴]. در یک تحقیق چربی زیرپوستی در گاوهای هلشتاین در شش ناحیه (ناحیه راست کمری، ناحیه چپ کمری، خاصره راست، خاصره چپ، بالای راست دم و بالای چپ دم ) اندازه گیری شد. هر یک از شش ناحیه مورد نظر، همبستگی متفاوتی با نمره وضعیت بدنی داشت (بین ۳۵/۰ تا ۶۵/۰) [۴۴]. همچنین اندازه گیری چربی زیرپوستی با روش اولتراسونیک برای تعیین نمره وضعیت بدنی، در بالای دنده ۱۲ و بین استخوان هیپ و پین در سیستم نیوزلندی توسط مک دونالد استفاده شد و ضریب همبستگی ۶۹/۰ برای دنده ۱۲ و ۸۲/۰ برای ضخامت چربی بین هیپ و پین محاسبه شد. بنابراین مناسب ترین ناحیه برای اندازه گیری ضخامت چربی بین هیپ وپین پیشنهاد شد [۹۰]. همچنین ضریب همبستگی بین نمره وضعیت بدنی و ضخامت چربی پشت بین ۸۲/۰ تا ۹۵/۰ محاسبه شد [۱۱و۱۱۴]. اسکرودر و استافنبیل کل ناحیه پشتی ستون فقرات را بررسی کردند و ناحیه ساکرال را به عنوان مناسبترین محل برای اندازه گیری ضخامت چربی پشت پیشنهاد کردند. چون این ناحیه بیشترین میزان بافت چربی در ناحیه پشتی را دارد و همبستگی بالایی (۹/۰) با کل محتوای چربی بدن دارد. همچنین در یک موقعیت ساده و قابل دسترس جهت بررسی قرار گرفتهاست [۱۱۴]. دومک و همکاران در سال ۱۹۹۵ نواحی ابتدای دم، کمر و بالای استخوان ران را برای اندازه گیری ضخامت چربی پشت بررسی کردند و مناسب ترین ناحیه را در در خط وسط بین هیپ و پین توصیه نمودند. آنها همبستگی بالایی(۸۶/۰) بین پهلوهای چپ و راست پیدا کردند، بنابراین پیشنهاد کردند که فقط یک سمت گاو برای ارزیابی ضخامت چربی پشت کافی است [۴۴].
جدول ‏۲-۱ ارتباط نمره وضعیت بدنی، ضخامت چربی پشت و کل محتوای چربی بدن با وضعیت حیوان [۱۱۴].

 

وضعیت حیوان نمره وضعیت بدنی ضخامت چربی پشت(میلی متر) کل چربی بدن (کیلوگرم)
خیلی لاغر ۱ ۵> ۵۰>
لاغر ۵/۱ ۵ ۵۰
نسبتا لاغر ۲ ۱۰ ۷۶
متوسط ۵/۲ ۱۵ ۹۸
خوب ۳ ۲۰ ۱۲۲
خیلی خوب ۵/۳ ۲۵ ۱۴۶

تحقیقات انجام شده با موضوع : اثر بخشی آموزش مشاوره گروهی مهارت حل مسئله بر کاهش ...

پرسشنامه مربوط به تهاجم وتوهین می باشد.
۱-۶-۴-۵-تعریف نظری لجاجت وکینه توزی:
ازجمله خصوصیات و صفات زشت و رذایل اخلاقی در انسانها لجاجت وکینه توزی[۱۱] می با شد لجاجت یعنی پافشاری و سرسختی و اصرار بر امری و یا کاری و یا خواسته ای بدون در نظر گرفتن خوب یا بد آن وکینه توزی احساسی است که ریشه و خاستگاه آن احساس کمبود در خود از وجود نعمتی در دیگر است. به این معنا که شخص با توجه به وجود نعمتی در دیگری و فقدان آن در خود ، احساس می کند که چیزی از دیگری کم دارد. همین احساس کمبود موجب می شود تا نسبت به نعمت هایی که دیگری از آن برخوردار می باشد دچار رنجش وکینه توزی گردد(اکرمی ،۱۳۸۸).
۱-۶-۴-۶-تعریف عملیاتی لجاجت وکینه توزی:
میزان لجاجت وکینه توزی نمره ای که فرد از پرسشنامه پر خاشگری AGQ (1979 ) به دست می آورد، ماده های۲۳ تا ۳۰ این پرسشنامه مربوط به لجاجت وکینه توزی می باشد.
۱-۶-۵-تعریف نظری عود:
عود[۱۲]عبارت است از بر گشت ،فرد وابسته به مواد به مصرف مجدد مواد مخدر پس از اینکه به تعهد خود برای ترک مواد عمل کرد (بک،ترجمه:گودرزی ،۱۳۸۰ ).
پایان نامه - مقاله - پروژه
عود فرایندی است که در آُن تغییراتی در افکار ،احساسات ،نگرشها و الگوهای رفتاری فرد به وجود آمده و فرد را مجددا” بسوی مصرف مواد مخدر ،یا الکل سوق داده ویا راجع به آن فکر یا صحبت می کند (مارلات و و گوردون[۱۳]، ۲۰۰۰).
۱-۶-۶- تعریف عملیاتی عود :
منظور از عود عبارت است از وجودمورفین در ادرار افراد وابسته به مواد که در سه مرحله قبل از آزمون ،پس از آزمون و مرحله پیگیری بعمل می آید.
۲-۱-مقدمه:
اعتیاد نیز همانند بیماری های مختلف از چندین عامل [۱۴]نشأت می گیرد. تلاش درجهت شناخت بیماری اعتیاد و پیشگیری و درمان آن امری است ضروری که باید از طریق آموزش های گروهی به عموم مردم صورت گیرد ( محمدی، ۱۳۸۷).
آمارهای منتشر شده از سوی سازمانهای بین المللی ،به خصوص سازمان جهانی مبارزه با مواد مخدر و سازمان یو نسکو حاکی از افزایش آمار مصرف این مواد در سطح جهان است، تنها تفاوت موجوددر بین تمام کشورها در رده های سنی متفاوت میل به مصرف مواد و نوع الگوی مصرف مواد است .بر هیچکس پوشیده نیست که افزایش مصرف ومیل به مصرف مواد تیشه به ریشه بنیادهای اخلاقی ، اقتصادی و اجتماعی یک جامعه می زند و آن را از درون دچار فساد کرده و در نهایت به انحطاط می کشد .این مشکل امروزه آن چنان خود نمایی می کند که هیچ کشوری نمی تواند خود را کاملا” از آن مصون بداند (پوراسلامی، ۱۳۸۳).
۲-۲-تاریخچه مواد مخدر:
برای آشنایی با مواد مخدر نمی توان زمان مشخصی را عنوان کرد ولی بشر از آغاز زندگی برای تسکین و کاستن درد های خود از بوته هایی که مواد تخدیرکننده در برداشته استفاده می نمودند. مردم ارو پا از چهار هزار سال پیش بر اثر ات ضد درد و تخدیری با افیون آشنایی داشتند
سومریان این ماده را استعمال و آن را گیاه شادی می نامیدند . تریاک و ترکیباتش در تمامی
دوره های تاریخ بابل، مصر ،روم وجود داشته و بالاخره عده ای معتقدند که مجارستان اولین کشور
ارو پایی است که با خشخاش آشنا شده و گیاه شنا سان آنها ۱۲۰۰ سال قبل از میلاد آن را شناخته اند و شیرابه اش را به کار می بردند. یونانیان در زمان سقراط به آثار مصرف تر یاک واقف بودند و از آن استفاده می کردند ،هندیان نیز در شمار نخستین ملتی هستند که به گیاه مخدر کوکنار (خشخاش) آشنایی پیدا کرده بودند ( پور اسلامی، ۱۳۸۳).
۲-۳-تعریف اعتیاد:
اعتیاد[۱۵] عبارت است از یک پدیده زیستی که به بدن این امکان را میدهد که خود را
تدر یجا” با پاره ای ازمواد سمی سازش دهد و مصرف روزمره از این مواد راکه برای یک موجود زنده به کل کشنده است تحمل کند (پور افکاری، ۱۳۸۴).
در سال ۱۹۸۴ سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اصطلاح اعتیاد دیگر اصطلاح عملی نیست و اصطلاح وابستگی دارویی رابه جای آن توصیه کرد. مفهوم وابستگی مواد[۱۶] در
چند دهه معانی رسمی بسیار و فراوانی داشته است. اساسا” در ارتباط با تعریف وابستگی از دو مفهوم وابستگی جسمی[۱۷]، وابستگی رفتاری[۱۸] می توان یاد کرد. وابستگی : نوعی سندروم بالینی است که باعث تظاهرات رفتاری ، شناختی و فیزیولوژیکی می گردد وفرد مصرف مواد را به رفتارهای دیگر ترجیح می دهد (پورافکاری، ۱۳۸۴).
۲-۴-مراحل پیشگیری از اعتیاد :
۱- پیشگیری اولیه برای جلوگیری از شروع استعمال مواد مخدر
۲- پیشگیری ثانویه شامل شناسایی به موقع افراد وابسته به مواد و معرفی آنها برای مراکز درمانی و باز پروری
۳ -پیشگیری ثالث شامل درمان کسانی که تحت تأثیر مصرف شدید مواد مخدر قرار گرفته اند.(مناجاتی وهمکاران ،۱۳۸۴).
۲-۵-درمان بیماری اعتیاد :
الف -عملیات سم زدائی به وسیله متادون یا مواد غیر افیونی و ارتباط با پزشکان مربوطه
ب -عملیات باز توانی و باز پروری توسط متخصصان روان شناسی ،جامعه شناسی ،زیست شناسی ،مدد کاری اجتماعی برای بهبود بخشیدن به شرایط و کیفیت زندگی افراد وابسته به مواد و بکار گیری فعالیت های روان درمانی ،خانواده درمانی ،گروه درمانی،گروه های حمایت ازبستگان می باشد(زارع،۸۲).
۲-۶-تعریف گروه وگروه درمانی:
کلمه گروه[۱۹] معانی و کاربردها ی متعددی دارد و با کلماتی نظیرتوده ،انبوه خلق ،اجتماع ،سازمان و دسته بکار می رود. گروه تعاریف گوناگونی داردکه عبارتنداز:۱- تجمع دو نفر یا بیشتر که با یکدیگر ارتباط ومشارکت دارند ۲- تجمع عده ای از افراد که عملکرد مشترک و هدف مشخص دارند و از قوانین و مقررات درون گروهی خاصی تبعیت می کنند ۳- تجمع هدف دار دو نفر یا بیشتر که با یکدیگر نقش متقابل دارند ۴- مجموعه ای از افراد که در ارتباط با یکدیگر هستند و هر فرد از نقش های خود در درون گروه آگاهی دارد ( شفیع آبادی، ۱۳۷۲ ).
به اعتقاد اولسن[۲۰](۱۹۷۰)گروه درمانی یک سلسله فعالیت های سازمان یافته است که گاهی یک وهنگامی دو مشاور با تقریباهشت تا ده نفر شرکت کننده دور هم می نشینند وتلاش می کنند به تجزیه وتحلیل موضوع خاصی بپردازند تابتوانند راه حل مناسبی برای مشکل گروه بیابند.از اینروهدف گروه درمانی در وهله اول معمولا حل مشکل ودر مرحله بعد جلوگیری از بروز مشکلات می باشد (شفیع آبادی،۱۳۸۶).
گروه درمانی آموزش مهارت حل مسئله برای افراد مشروح زیر مناسب می باشد :
۱ -افرادی که بعد از دریافت یک در مان مناسب سوء مصرف مواد مخدر نتوانند پاک بمانند.
۲-افرادی که با وجود حضور پیوسته در گروه های معتادین گمنام هنوز نمی توانند پاک شوند. ۳-افرادی که پس از یک مدتی پاکی دوباره به مصرف مواد مخدر روی می آورند.
۴-افرادی که به شکل پیوسته و دوره ای بین پاکی و عود حرکت می کنند(زارع،۱۳۸۳).
۲-۷-دیدگاه های مختلف درموردعلل وعوامل موثر پرخاشگری درافراد وابسته به مواد:
۲-۷-۱-دیدگاه زیستی:
میزان همگامی ارثی بالاتری درخانواده های افرادخشن دیده می شود وعوامل زیستی متعددی مانند تاثیر داروها وسوءمصرف مواد،سطح هورمونها،صدمه به مناطق خاص مغز وناقلان عصبی به تناوب در فرایند خشونت دخیل دانسته شده اند(بردبار،۸۶).
۲-۷-۲-دیدگاه فروید:
پس از بروزجنگ جهانی اول،فروید غریزه ای به نام انیروی مرگ عنوان کرد که انرژی آن درجهت تخریب زندگی است.درواقع پرخاشگری درافراد به طور عمده ازتغییر جهت غریزه خود تخربی گر مرگ به سمت دیگران ریشه می گیرد(همان منبع).
۲-۷-۳-دیدگاه یادگیری اجتماعی:
خشونت،رفتاری است که مثل سایر فعالیتها اکتساب وحفظ می شود.از نظر این دیدگاه خشونت فردی ریشه درعواملی چون تجربه گذشته فرد پرخاشگر ،یادگیری وطیف وسیعی از عوامل مربوط به موقعیت بیرنی اودارد. تجربه رفتارهای متضاد والدین،مصرف مواد درمنزل،فقدان کارکردهای مناسب خانواده ،مشاهده مصرف مواد توسط والدین وخشونت آتی می تواند احتمال ارتکاب کودکان به خشونت خانوادگی ونیز مصرف مواد رادربزرگسالی افزایش دهد که تداوم بین نسلی اعتیاد وخشونت را همراه باتغییرات ساختاری خانواده به دنبال دارد ودراین شرایط رواج دورباطل اعتیاد وخشونت خانوادگی افزایش می یابد(همان منبع).
۲-۷-۴-دیدگاه اسناد:
اسنادهای همسران وکودکان درمورد شرایط زندگی ،به رضایت وخشونت آنها ازخانواده بر می گردد.همسران افراد معتاد ،احتمالاًمشکلات زناشویی ورفتارهای منفی وپرخاشگرانه شوهر یاهمسر معتاد رابه وبژگی های شخصیتی کلی اونسبت می دهند واین رفتارها راتعمدی،بابدخواهی ومستحق سرزنش می دانند.ازعوتقب اسنادهای منفی ونامناسب،کاهش رضایت خانوادگی وکیفیت سیستم حمایتی خانوادگی است که خود رابطه مستقیمی با خشونت های خانوادگی دارد(همان منبع).
۲-۸-عوامل خطر ساز(فردی،خانوادگی،محیطی) درشکل گیری پرخاشگری واعتیاد:
۲-۸-۱-عوامل فردی:
ویژگی های شخصیتی ورفتارهای مرتبط با اعتیاد وخشونت خانوادگی که باهم ،همپوشی زیادی دارند،ازجمله :بیش فعالی،مزاج دشوار،دلبستگی آسیب دیده نسبت به مادر،فعالیت جنسی زودرس،رفتارهای ضد اجتماعی ،فرار از خانه ،بازداری اجتماعی پایین،مشکلات تعاملی باهمسالان،انزوای اجتماعی ومحرومیت اجتماعی باعث شکل گری اعتیاد وپرخاشگری در افراد می گردد(بربار،۸۶).

بررسی اثرات آمیخته بازاریابی سبز بر ارزش ویژه برند با تاکید اثر میانجی ...

راه حل را به عنوان مشکل افراد می بینند۲۸%

 

 

 

انتقال دهنده

 

از موضوعات سبز غافل اند۲۲%

 

 

 

۲-۲-۱۰ نوع شناسی مشتریان
مارگارت در سال ۱۹۹۲ و در یک مطالعه بیان کرد ۹۳% از بزرگسالان هنگام خرید، کالاهای که تأثیر زیادی بر محیط دارند را مورد ملاحظه قرار می­ دهند. همچنین در همان سال پتی گزارش داد که در کشورهای توسعه یافته بیش از ۷۵% از جمعیت، از معیارهای محیطی به صورت منظم برای تصمیمات خرید استفاده می کنند. سیمنتراس نیز در سال ۱۹۹۵ بیان کرد ۴۲% از مصرف کنندگان انگلیسی کالاهایی را انتخاب می­ کنند که براساس معیارهای محیطی است و اینکه ۲۷% از بزرگسالان انگلیسی آمادگی دارند که بیش از ۲۵% بیشتر برای کالاهای محیط دوستانه پرداخت کنند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
جدول(۲-۵): نوع شناسی مشتریان سبز(صائمیان و زارع پور، ۱۳۸۹)

 

 

 

 

نوع شناسی مشتری

 

 

 

سبزهای باوفا

 

خریداران سبز اساسی و طرفداران کالاهای قابل بازیافت هستند۱۱%

 

 

 

سبزهای پشتیبان

 

سبز می خرند اما نمی خواهند در شکل زندگی تغییر ایجاد کنند ۵%

 

 

 

جوانه ها

 

مواظب هستند اما فقط اندکی بابت خریدهای سبز هزینه می کنند ۳۳%

 

 

 

شکایت کنندگان

 

معتقدند مشکل محیط مربوط به شخص دیگر است۱۸%

 

 

 

قهوه ای ها(بی توجه ها)

 

اصلاً توجهی به محیط ندارند۳۱%

 

 

 

۲-۲-۱۱ مدیریت محصولات سبز
نگرانی­های زیست محیطی، که تقاضاهایی برای برخی محصولات جدید ایجاد کرده (مانند تجهیزات کنترل آلودگی)، در برخی موارد سبب تجدید نظر در محصولات فعلی شده و در مواردی حتی طراحی، فرموله سازی، و یا تولید محصول را متحول کرده است. برای ایجاد یک اقتصاد سبزتر، می­بایست دامنه­ای از محصولات و فناوری­های جدید سبز وجود داشته باشد. در حال حاضر برای کاهش اثرات منفی محیطی و اجتماعی تولید، به جای تلاش برای بهبود محصولات در نقطه­ی پایانی خط تولید، بیشترین توجه به نوآوری در زمینه محصولات پاک معطوف شده است. این مسأله در بسیاری از صنایع در قالب شعار برای طراحان محیط، خود را نشان می­دهد. توسعه و تولید موفقیت محصولات سبز جدید، نیازمند فرایندی با سطح بالای یکپارچگی و ارتباطات، اطلاع رسانی خوب، توجه دقیق به مفاهیم محیط زیست، حمایت مدیریت عالی و استفاده از رهیافتی مشخص برای سنجش و الگوبرداری است.
ویژگی محصولات سبز در دو طبقه­ی کلی جای می­گیرند. نخست آنهایی که به تأثیرات اجتماعی و محیطی محصول یا خدمت مربوط است (یکی از معیارهای کلیدی جدید مدیریت محصولات و طراحی آن از دید بازاریابی سبز، تأکید بر وضعیت محصول پس از مصرف است). گروه دوم ویژگی­ها، به فرایند تولید کالا و شرکت تولید کننده­ آن مربوط هستند. بازاریابی سنتی در مورد کل محصول شامل محصول مشهود (شامل بسته بندی و سایر ابعاد محصول) و محصول اضافی(ابعاد خدماتی) بحث می­ کند. از آنجایی که بازاریابی سبز نیازمند رهیافتی برای مدیریت محصول است، در نظر گرفتن ویژگی­های کل محصول[۷۲] مفیدتر است.
در این راستا به کارگیری یکپارچگی همه و یا برخی از مفاهیم R5 در توسعه محصول می ­تواند در بهبود عملکرد زیست محیطی محصول پس از مصرف مفید واقع شود. این R5 عبارتند از قابلیت تعمیر[۷۳]،قابلیت جایگزینی[۷۴]، قابلیت استفاده مجدد[۷۵]، قابلیت بازیافت[۷۶]، قابلیت بازسازی[۷۷] (صائمیان ، زارع پور،۱۳۸۹)
۲-۲-۱۲ بازاریابی سبز موثرترین راهبرد انجام مسئولیت های اجتماعی و زیست محیطی شرکت­ها
امروزه یکی از اساسی­ترین زمینه ­های مسئولیت اجتماعی شرکت­ها پیدا کردن تعادلی حیاتی میان هدف­های سودآور و حفظ محیط طبیعی است؛ زیرا در محیطی که منابع طبیعی آن به تاراج رفته باشد و در طبیعتی که در آن همه چیز پژمرده است، سازمان و شرکتی باطراوت و پویا امکان رشد نخواهد یافت.
موثرترین ابزار در جهت برقراری این تعادل بهره گیری از راهبردهای بازاریابی سبز و پایدار است. برای داشتن شرکت و سازمانی سبز، باید نگرش­های سبز زیر را در شرکت پرورش داد:
موقعیت و ظرفیت محیط طبیعی برای استقرار واحد صنعتی در منطقه خاص مناسب باشد.
در جریان تولید محصولات، از مواد خام محدودی استفاده شود.
در فرایند تولید، ضایعات ایجاد نشود یا حداقل ممکن باشد.
در مصرف انرژی برای تولید محصولات، صرفه جویی شود.
محصولات در بازیافت از نظر فیزیکی و مولکولی قابل شکستن باشد.
با تأکید بر نگرش­ها مورد اشاره باید راهبردهای سبز مختلفی را در تمامی سطوح و مراحل شرکت طراحی و پیاده کرد(صالحی امیری، ۱۳۸۷). این راهبردها عبارتند از:

پایان نامه درباره :بررسی انتقال‌پذیری آغازگر‌های SSR گونه‌های خویشاوند در کهور پاکستانی Prosopis juliflora- فایل ۴

 

B 104

 

۲۶۰۱۰۳

 

۳۵۱۲۱۹۶

 

۳۶m

 

 

 

B 105

 

۲۵۹۷۷۴

 

۳۵۱۲۰۹۶

 

۴۱m

 

 

 

B 106

 

۲۵۸۴۴۳

 

۳۵۰۹۷۴۵

 

۳۹m

 

 

 

B 107

 

۲۵۸۲۵۲

 

۳۵۰۸۵۳۹

 

۳۴m

 

 

 

B 108

 

۲۵۸۲۱۰

 

۳۵۰۸۵۱۲

 

۳۹m

 

 

 

B109

 

۲۵۸۲۰۵

 

۳۵۰۸۵۰۶

 

۴۱m

 

 

 

شکل۱-۳ عکس هوایی نمونه های والدی (منطقه‌ی غرب کرخه)
۲-۲-۳ استخراج DNA ژنومی
جایگاه DNA[68]ی ژنومی درون سلول است و گیاهان برخلاف جانوران دارای دیواره‌ی سلولی محکمی هستند که به منظور خارج ساختن DNA باید این دیواره و غشای سلولی را از بین برد. هر روش مکانیکی که باعث شکستن دیواره و غشای سلولی بدون تجزیه‌ی DNA شود و دسترسی به مواد سلولی را افزایش دهد مورد استفاده قرار می‌گیرد. بدین منظور از نیتروژن مایع استفاده شد که علاوه‌ بر شکستن دیواره‌ی سلولی، آنزبم‌ها و نوکلئاز‌ها را غیرفعال نگه می‌دارد، از طرف دیگر افزودن بافر CTAB[69] نیز سبب حذف غشای سلولی می‌شود. بافر CTAB ترکیبی از (۸Tris-HCl (pH=، Na2EDTA[70](PH=8) ، NaCl، CTAB و ۲-مرکاپتواتانول[۷۱] بود (جدول ۲-۳).
غشاهای بیولوژیکی ساختاری کلی دارند که تشکیل شده‌اند از مولکول‌های لیپید به صورت یک دو لایه‌ی پایدار و پروتئین که توسط پیوند‌‌های غیرکووالانت کنار یکدیگر نگاه داشته شده‌اند. از آن‌جایی‌که ترکیب لیپید و دترجنت CTAB به یکدیگر شباهت دارند ، اجزاء CTAB موجود در بافر استخراج قادر به ایجاد پیوند و حل لیپیدهای تشکیل دهنده‌ی غشاء سلولی و هسته می‌باشند. ماده‌ی ۲-مرکاپتواتانول یکی از اجزاء بافر استخراج است که بصورت تازه به نمونه اضافه می‌شود و در شکستن پل‌های دی‌سولفیدی پروتئین‌ها و دناتوره شدن پروتئین‌های غشاء و سیتوزول موثر است، بدین صورت غشاء تجزیه و DNAی ژنومی آزاد می شود. در غلظت خاصی از نمک NaCl دترجنت ترکیبی نامحلول با نوکلئیک اسیدها ایجاد می‌کند. DNA به دلیل دارا بودن بار منفی به بار مثبتی که NaCl ایجاد می‌کند جذب شده و تجمع می‌یابد.
EDTA موجود در بافر استخراج یک عامل کلاته کننده است که به Mg+2 موجود در دیواره‌ی سلولی متصل گشته و باعث بی‌ثباتی دیواره‌ی سلولی می‌شود، همچنین یون منیزیم یک کوفاکتور برای DNase می‌باشد که بااتصال Mg+2 به EDTA فعالیت DNase موجود کاهش می‌یابد. بافر (۸Tris-HCl (pH= به محلول ظرفیت بافری می‌دهد تا DNA در pH های بالاتر و یا پایین‌تر از حد مجاز استخراج، آسیب ‌نبیند.
پایان نامه - مقاله
در مرحلۀ بعد از اضافه کردن بافر استخراج، محلول کلروفرم-ایزوآمیل‌الکل[۷۲] به نسبت ۲۴ به ۱ اضافه می‌شود. کلروفرم جداسازی فاز مایع و ارگانیک را تسهیل نموده و با واسرشته کردن پروتئین‌ها و از بین بردن لیپید‌ها باعث جدا شدن ماده‌ی ژنتیکی می‌شود. به‌منظور رسوب‌دهی DNA از ایزوپروپانول سرد استفاده می‌شود که باعث از بین رفتن ترکیبات فنولی باقی‌مانده و یون‌های معدنی نیز می‌شود.
جدول ۲-۳ ترکیبات بافر استخراج CTAB

فایل های پایان نامه درباره :رابطه بین هوش هیجانی مدیران و عملکرد مالی شعب بانک ...

 

مومنی (۱۳۸۵)

 

مدل ۱ : ورودی ها : تعداد کارکنان،سرمایه فیزیکی سپرده ها-خروجی ها : وام های تجاری،وام به اشخاص،سرمایه گذاری در اوراق بهادار،وام های معوق
مدل ۲ : تعـــداد کارکنـــان،سرمــــایه فیزیکی سپرده ها-خروجی ها:وام های تجاری، وام به اشخاص،سرمایه گذاری در اوراق بهادار،وام های معوق،کارمزدهای دریافتی،سپرده های دیداری
مدل ۳ : ورودی ها : هــزینه های بهره ای،هزینه های غیر بهره ای-خروجی ها :درآمدهای بهره ای،درآمدهای غیر بهره ای

 

 

 

بخش دوم : هوش هیجانی
۲-۲-۱ مقدمه
در گذشته، هیجانات راپر هرج و مرج، اتفاقی، غیر عقلانی و ناپخته می دانستند و هیجان و عقل را متضاد یکدیگر می دانستند. امروزه برخلاف تصور گذشته ، هیجانات و عقل در مقابل یکدیگرنیستند بلکه هیجانات و احساسات می توانند در خدمت عقل عمل کنند (اکبر زاده،۱۳۸۳،ص ۵۰) . همگام با رشد سریع صنایع و فن آوری تکنیکی امروزه توجه ویژه ای نیز به بعد انسانی و تلویحا” روانشناختی کار شده است صاحبان صنایع با سرمایه گذاری های کلان سعی دارند با ایجاد شرایط فیزیکی و روانی مناسب برای کارکنان خود، آن ها را در انجام بهتر ودقیق تر وظایف خود یاری دهند تا اهداف اصلی و از جمله مهمترین آن ها (افزایش بهره وری) آسیب نبیند. یکی از جدیدترین پدیده هایی که در این حیطه مورد توجه قرار گرفته، موضوع هوش هیجانی است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
به باور بسیاری از صاحب نظران هوش هیجانی یکی از جدیدترین تحولات و ابداعات بشری در درک رابطه بین تفکر و هیجان است ( Wong & Law . 2002.p10 ) . از پیشگامان این تحولات در حوزه هوش می توان به گاردنر[۸۲]( ۱۹۸۳ ) اشاره کرد و در حوزه ی هیجان از کشفیات زوزف لی دوکس[۸۳] نام برد ، اما این تحولات به مطرح شدن هوش هیجانی توسط سالووی و مایر (۱۹۹۰ ) برمی گردد که آشکارا بر در هم تنیدگی هوش و هیجان تأکید می کنند و از نظر آن ها هوش هیجانی عمدتاً به عنوان توانایی فرد در بازنگری احساسات و هیجان های خود و دیگران ، تمایز قایل شدن میان هیجان ها و استفاده از اطلاعات هیجان ها در حل مسأله و نظم بخشی رفتار تعریف می شود (Mayer & Salovey,1997,p.17)
گلمن (۱۹۹۸) هوش هیجانی را ظرفیت یا توانایی سازماندهی احساسات و هیجانات خود و دیگران، برای برانگیختن خود و کنترل مؤثر احساسات و استفاده از آن ها در روابط با دیگران می داند .
گلمن بر نیاز به هوش هیجانی در محیط کار یعنی محیطی که اغلب به عقل توجه می شود تا قلب و احساسات تمرکز می کند او معتقد است نه تنها مدیران و روسای شرکت ها نیازمند هوش هیجانی هستند بلکه هر کس که در محیط سازمان کار می کند نیازمند هوش هیجانی است . در حرکت به سطوح بالای سازمان اهمیت هوش هیجانی در مقایسه با هوش عقلی افزایش می یابد. در این زمینه گلمن و همکاران او معتقد ند که هوش هیجانی در تمامی رده های سازمانی کاربرد زیادی دارد اما در رده مدیریتی اهمیتی حیاتی می یابد( عرب و همکاران، ۱۳۹۰،ص۲).
به نظر مایر و همکاران(۱۳۸۵) تخقیق های علمی قابل ملاحظه ای در این زمینه صورت گرفته است (Ciarrochi,2005,p.1)، مطالعات نشان می دهد که هوش هیجانی کارکنان با عملکرد آنها رابطه مثبتی دارد و این رابطه در مورد مدیران معنادارتر است ( اعتباریان و امیدپناه، ۱۳۸۷، ص۱) . با وجود آن که مفهوم هوش از جمله مفاهیمی است که از گذشته تا حال مورد توجه بوده است ، اما نکته مهم این است که در واقع از آغاز مطالعه ی هوش غالباً بر جنبه های شناختی آن نظیر حافظه ، حل مسآله و تفکر تأکید داشته است ، در حالی که امروزه نه تنها جنبه های غیر شناختی هوش مثل توانایی های عاطفی ، هیجانی ، شخصی و اجتماعی مورد توجه اند ، بلکه در پیش بینی توانایی فرد برای حوزه های هوش و هیجان رخ داده دیدگاه های سنتی را زیر سوال برده و بر ارتباط نزدیک و در هم تنیده ی هوش و هیجان تأکید نموده است (Mayer & Salovey.1997. P17).
۲-۲-۲ پیشینه ی هوش هیجانی
مفهوم هوش هیجانی را اولین بار پاپن[۸۴] ( ۱۹۸۴ ) در رساله ی خود که به چاپ نرسیده است به کاربرد و چند سال بعد سالووی و مایر آن را در مجامع علمی مفهوم سازی نمودند . این نوع از مفهوم هوش در سال های اخیر در هر دو زمینه ی علمی و کاربردی ، توجهات زیادی را به خود اختصاص داده است . چرنیس[۸۵] اعتقاد دارد هر چند اصطلاح هوش هیجانی به طور مستقیم مورد استفاده قرار نگرفته است ، اما تاریخچه ی طولانی از تلاش در جهت کمک به بهبود هوش هیجانی و قابلیت های اجتماعی و هیجانی کارکنان وجود دارد (Bar-On.2000.P18 ). با این وجود می توان گفت که از لحاظ تاریخی هوش هیجانی مفهوم جدیدی است که در سال های اخیر مطرح شده و در مقابل هوش شناختی[۸۶] به کار می رود . این نوع هوش در واقع یک هوش غیر شناختی است که ریشه در مفهوم هـوش اجـتماعی دارد و برای اولین بار توسط ثرانـدایک[۸۷] ( ۱۹۲۰ ) مطرح شد . به عقیده ی ثراندایک ، هوش هیجانی توانایی مهم و مدیریت انسان ها برای عمل به شیوه ای خردمندانه در روابط انسانی است . او رفتار هوشمندانه را شامل هوش عینی ( مهارت ساختن و به کار بردن ابزار و وسایل ) ، هوش انتزاعی ( توانایی کاربرد کلمات ، اعداد و اصول علمی ) و هوش اجتماعی ( شناخت افراد و توانایی عمل خلاقانه در روابط انسانی ) می دانست .
نظریه پرداز دیگری که به جنبه های متفاوت هوش توجه نشان داد وکسلر[۸۸] بود . او در سال ۱۹۴۰ ایده ی عناصر غیرفکری و فکری[۸۹] را مطرح کرد ، به اعتقاد وی ، عناصر غیرفکری همان عناصر عاطفی ، شخصی و اجتماعی هستند . علاوه بر این او در سال ۱۹۴۳ چنین اظهار نظر کرد که توانایی های غیرفکری برای پیش بینی احتمال موفقیت فرد در زندگی لازم هستند (الوانی و ده بیگی،۱۳۸۶،ص۱۸ ) ، علاوه بر این موارد ، وکسلر در کارهای خود به تلاش های دال[۹۰] مبنی بر سنجش جهات غیرشناختی هـوش نیز اشاره کرد . لیپر[۹۱] ( ۱۹۴۸ ) نیز بر این باور بود که تفکر هیجانی بخشی از تفکر منطقی است و به این نوع تفکر یا به معنای کلی تر هوش ، کـمک می کند . پیاژه[۹۲] ( ۱۹۵۲ ) نیز بر در هـم تنیـدگی شنـاخت و عـواطف تأکید داشت ( جمالی،۱۳۸۱،ص۱۹) .
در هر حال سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۰ تحقیق ها در زمینه ی هوش اجتماعی ، دست خوش تحول بوده است و دیدگاه های مختلفی به وجود آمده آن که هوش اجتماعی را به عنوان توانایی ارتباط با دیگران ، دانش میان فردی ، توانایی قضاوت درست درباره ی احساسات ، خلق ها و انگیزه های دیگران ، عملکرد اجتماعی مؤثر و مهارت رمزگشایی نمادهای غیرکلامی تعریف کرده اند . در اوایل سال ۱۹۸۰ ، محققان به مفهوم سازی نظامند ایده ی هوش عاطفی دست زدند . مشهورترین آن ها مفهوم هوش های درون و بین فردی گاردنر ( ۱۹۸۳ ) و مطالعات استینز[۹۳] ( ۱۹۸۴ )در زمینه ی سواد عاطفی بود که سنگ بنای واژه ای شد که سالووی و مایر در سال های ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ آن را هوش هیجانی نامیدند ( هادی زاده و فرجیان،۱۳۸۷،ص۲۰ ).
در این راستا پس از ثرندایک[۹۴] نیز گاردنر ( ۱۹۸۳ ) هوش اجتماعی را متشکل از هوش درون فردی و بین فردی می دانست . گاردنر و استرانبرگ[۹۵] از جمله ی کسانی بودند که اعتقاد داشتند هوش نه تنها توانایی های شناختی را شامل می شود ، بلکه چگونگی تجربه و بیان هیجانات را نیز در بر می گیرد (دهکردی،۱۳۸۶،ص۱۹) . از نظر گاردنر ، هوش درون فردی شامل توانایی هوشی فرد برای مواجهه با خویشتن و ابراز مجموعه ای پیچیده و کاملاً متمایز از احساسات است و هوش بین فردی شامل توانایی هوشی فرد برای مواجهه با دیگران ، احساس کردن و تمایز قایل شدن بین اخلاق ، انگیزه و نیت آن ها می باشد، اما پس از گاردنر ، سالووی و مایر ( ۱۹۹۰ ) از جمله اولین افرادی بودند که هوش هیجانی را به عنوان زیر مجموعه ای از هوش اجتماعی تعریف کردند که شامل توانایی کنترل احساسات و هیجانات خویش و دیگران ، تشخیص احساسات و هیجان ها در خود و دیگران و استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و اقدامات خود فرد می شد . در سال ۱۹۹۰ همچنین بار-آن ، مفهوم بهره ی هیجانی[۹۶] را مطرح کرد تا بر اساس آن بتواند روش خود را برای ارزیابی هوش کلی توضیح دهد .او معتقد بود توانایی ما در کنار آمدن موفقیت آمیز با دیگران ، توأم با احساسات درونی را منعکس می سازد (دهکردی،۱۳۸۶،ص۲۰ ).
گلمن صاحب نظر علوم رفتاری و نویسنده ی کتاب کارکردن به وسیله ی هوش هیجانی ، اولین کسی بود که این مفهوم را وارد عرصه سازمان نمود ( تراویس برادبری،۱۳۸۴،ص۲۰ ) . او اظهار نظر نمود که در بهترین شرایط تنها بیست درصد از موفقیت ها در گرو مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهند . در واقع هوش هیجانی عدم موفقیت افراد با ضریب هوشی بالا و همچنین موفقیت غیر منتظره ی افراد دارای هوش متوسط را تعیین می کند . گلمن هوش هیجانی را شامل خودآگاهی ، مدیریت و مهار هیجان ها ، برانگیختن خویشتن ، همدلی و دست کاری و اداره ی روابط می دانست . در سال ۱۹۹۶ گلمن با انتشار کتاب مشهور خود ، نقش قابل توجهی در عمومیت بخشیدن به این مفهوم ایفا کرد و در سال ۱۹۹۸، هوش عاطفی را چنین توصیف کرد : هوش عاطفی نوعی دیگر از هوش ، مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است . به عبارت دیگر ، هوش عاطفی بیانگر توانایی اداره ی مطلوب خلق و خو و وضع روانی و کنترل تنش هاست و در واقع عاملی است که به هنگام ناکامی در دستیابی به هدف ، در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند (هادی زاده مقدم و فرجیان،۱۳۸۷،ص۱۹ ) .
در نهایـت ، یکی از افـــراد تأثیر گــذار در حوزه ی هوش هیجانی بار-آن است . او اولین بار در سال ۱۹۸۵ در رساله ی دکتـری خود عبــارت ضـــریب عاطفی را به کــار برد و در سال ۱۹۹۷ تسـت سنجـــش ایــن ضریب هیجانی را منتشــر کـرد (الوانی و ده ییگی،۱۳۸۶،ص۳) . بار-آن[۹۷] ( ۱۹۹۷ ) نیـــز همـــانند گلـــمن ، هوش هیجانی را شامل مؤلفه هایی همچون خودآگاهی هیجانی[۹۸] ، خودابرازی[۹۹] ، حرمت نفس[۱۰۰] ، خودشکوفایی[۱۰۱] ، استقلال ، همدلی ، مسئولیت پذیری اجتماعی[۱۰۲] ، روابط بین فردی[۱۰۳] ، واقع گرایی[۱۰۴] ، انعطاف پذیری[۱۰۵] ، حل مساله[۱۰۶] ، تحمل فشار روانی[۱۰۷] ، کنترل تکانش[۱۰۸] ، خوش بینی[۱۰۹] و شادمانی[۱۱۰] می دانست ( سادات خشوعی،۱۳۸۷،ص۲۱ ) .
هم اکنون و در مرحله ای که از سال ۱۹۹۸ آغاز شده ، اصطلاحات و پالایش های زیادی در ابعاد نظری پژوهشی در حوزه ی هوش هیجانی به عمل آمده و مقیاس های جدیدی برای اندازه گیری هوش هیجانی تهیه شده است و تحقیق های بنیادی تری در این حوزه انجام گرفته است و در واقع پیچیدگی حوزه ی هوش هیجانی به این دلیل است که این حوزه در برگیرنده ی جنبه های علمی و نیز جنبه های عامه پسند آن می باشد . نکته ی قابل ذکر دیگر این است که تاریخچه هوش هیجانی هنوز هم در حال نوشتن است (شهبازی،۱۳۸۵،ص۲۱ ) .
۲-۲-۳ تعاریف هوش هیجانی
همزمان با توسعه ی مفهوم هوش هیجانی و گستره ی سازمان و مدیریت و مطرح شدن آن به عنوان یک توانمندی دارای اهمیت انسانی ، تعاریف متفاوتی از آن نیز ارائه شده است ، صاحب نظران ، هوش هیجانی را با توجه به ویژگی ها و کارکردهای آن به صورت زیر تعریف کرده اند:
هوش هیجانی اشاره به رفتارهای مربوط به احساسات و توانائی های خود ادراک دارد (Cleveland,2014,P.10 ).
هوش هیجانی (EI) شامل توانایی شناسایی و درک احساسات، با بهره گرفتن از احساسات برای تسهیل شناخت، عواطف، درک و مدیریت احساسات می باشد (Schneider et al.,2005,P.853)
از نظر بارون[۱۱۱]، هوش هیجانی آرایشی از استعدادهای غیر شناختی، قابلیت ها و مهارت هائی است که توانائی فرد در سازگاری با شرایط و فشارهای محیطی را افزایش می دهد (طبری و قربانی، ۱۳۸۸، ص ۳۲)
هوش هیجانی فرد را ا نظر هیجانی ارزیابی می کند ، به این معنی که فرد به چه میزانی از هیجان ها و احساس های خود آگاهی دارد و چگونه آن ها را کنترل و اداره می کند (ناظم و لاجوردی،۱۳۹۰، ص۱۲۸).
از نظر سالووی و مایر ، هوش هیجانی عمدتاً به عنوان توانایی فرد در بازنگری احساسات و هیجان های خود و دیگران ، تمیز قائل شدن میان هیجان ها و استفاده از اطلاعات هیجان ها در حل مسأله و نظم بخشی رفتار تعریف می شود (Mayer & Salovey.1997. P26)
از دیدگاه گلمن هوش هیجانی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیات ، انعطاف پذیری ، توانایی حل مشکلات ، توانایی مقابله با استرس و تکانه ها تعریف می شود . بنابراین گلمن هوش هیجانی را توانایی حفظ انگیزه ، پایداری در مقابل ناملایمات ، کنترل در مقابل تکانش ها ، به تعویق انداختن کامیابی ، همدلی با دیگران و امیدوار بودن می داند ( آقایار،۱۳۸۶،ص۲۲ ) . در تعریف دیگری گلمن اشاره می کند هوش هیجانی مهارتی است که دارنده ی آن می تواند از طریق خودآگاهی ، روحیات خود را کنترل کند ، از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد ، از طریق همدلی تاثیر آن ها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه ای رفتار کند که روحیه خود و دیگران را بالا ببرد ( دوستار،۱۳۸۵،ص۷۸ ) .
بار-آن در تعریف خود از هوش هیجانی آن را مجموعه ای از مهارت ها ، استعدادها و توانایی های غیرشناختی می داند که توانایی موفقیت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی افزایش می دهد (طبری و قربانی، ۱۳۸۸، ص ۳۲) .
از دیدگاه بارون۱ ( ۱۹۹۶ ) ، هوش هیجانی یک نمونه از شایستگی های هیجانی و اجتماعی است که تعیین می کند ما نسبت به دیگران و در کنار آمدن با فشارهای و تقاضا های روزانه به چه خوبی می توانیم خودمان را درک و بیان نمائیم .
گاردنر در تعرف خود از هوش هیجانی ، معتقد است که هوش هیجانی توانایی فرد در شناسایی و ابراز هیجان ها در خود و دیگران است ( آقایار و شریف درآمدی،۱۳۸۵،ص۲۲ ) .
تاکر[۱۱۲] ( ۲۰۰۰ ) هوش هیجانی را توانایی درک عواطف خود و دیگران و تمایز بین آن ها را برای جهت دهی فکر و عمل تعریف کرد ( دهکردی،۱۳۸۶،ص۲۰ ) .
ویسینگر[۱۱۳] هوش هیجانی را هوش به کارگیری عاطفه و احساس در جهت هدایت رفتار ، افکار ، ارتباط مؤثر با همکاران ، سرپرستان ، مشتریان و استفاده از زمان در چگونگی انجام کار برای ارتقای نتایج می داند (Wong & Law . 2002. p22) .
بارون هوش هیجانی را توانایی های یک شخص در مواجهه با چالش های محیطی می داند که موفقیت های فرد را در زندگی پیش بینی می کند (وثوقی کیا،۱۳۸۳،ص ۱) .
به طور کلی می توان گفت که هوش عاطفی ، ظرفیت یا توانایی سازماندهی احساسات و عواطف خود و دیگران برای برانگیختن و کنترل مؤثر احساسات خود و استفاده از آن ها در روابط با دیگران است .
۲-۲-۴ ابعاد هوش هیجانی
به طور کلی ، توانمندی های هوش عاطفی مطابق با مدل شایستگی های هیجانی گلمن و در قالب چهار نوع توانایی فردی و اجتماعی به شرح زیر بیان می شوند :
خودآگاهی : ضروری ترین توانایی مرتبط با هوش هیجانی این است که فرد از هیجانات و احساسات خود آگاهی داشته باشد . توانایی خودآگاهی به فرد جایزه می دهد تا نقاط قوت و محدودیت های خود رابشناسد و به ارزش خود اعتماد پیدا کند ( خائف الهی و دوستار،۱۳۸۲،ص۲۳ ) . لذا فرد از طریق شناخت عمیق عواطف ، هیجان ها و حالات روانی ، توانایی ارزیابی صحیح از خود را به دست می آورد و به عبارتی در خودآگاهی ، فرد هیجانات و احساسات خود را می خواند و از آن ها آگاه می شود .
خود مدیریتی : توانایی کنترل و اداره کردن عواطف و هیجان ها ، توانایی حفظ آرامش در شرایط بحرانی و استرس زا ، توانایی خود انگیزشی و ابراز منویات درونی است . به عبارتی خود مدیریتی توانایی کنترل عواطف و هیجانات و رفتارهای صادقانه و درست است . افراد با مهارت خود مدیریتی اجازه نمی دهند بد خلقی ها در طول روز از آن ها سر بزند و می دانند منشاء بدخلقی ها کجاست و ممکن است چقدر طول بکشد ( Golman.1995.P23 ) .
آگاهی اجتماعی : تشخیص فکر و احساس دیگران ، که شامل برخورداری از همدلی در تمام سطوح فردی ، گروهی و سازمانی می باشد (Golman.1998. P23) . افراد دارای این مهارت دقیقاً می دانند که گفتار و کردارشان بر دیگران تأثیرمی گذارد و می دانند اگر تأثیر رفتارشان منفی است ، باید آن را تغییر دهند . یک نمونه از مهارت آگاهی اجتماعی ، همدلی است . همدلی یعنی توانایی ورود به احساسات دیگران یا توانایی درک احساسات کارکنان در فرایند تصمیم گیری هوشمند فردی یا گروهی است .
مدیریت روابط : توانایی مرتبط با هوش هیجانی ، شامل توانایی برقراری ارتباطات و مراودات آشکار و قانع کننده ، تأثیرگذاری ، تشریک مساعی ، کار گروهی ، فرونشاندن اختلافات و ایجاد پیوندهای قوی بین افراد است . از این مهارت می توان در جهت گسترش شور و اشتیاق و حل تعارض استفاده کرد . مهارت های خودآگاهی و خودمدیریتی مربوط به حوزه ی فردی است و مهارت های آگاهی اجتماعی و مدیریت روابط به چگونگی رابطه افراد و اجتماع بر می گردد و بیشتر به توانایی افراد در حفظ صحیح روابط با دیگران می پردازد (Golman.1998. P23) .

 

 

جدول ۲-۳ مدل هوش هیجانی دانیل گلمن و همکاران

 

 

 
مداحی های محرم