۴- تعیین کمیته ویژه مرکب از متخصصان برای گردش کار کمیسیون ؛
۵-کمک به شورای اقتصادی –اجتماعی در هماهنگ کردن اقدامات حقوق بشر در نظام حقوق ملل متحد؛
۶- رسیدگی به شکایات مربوط به نقض حقوق بشر.[۷۳]
۷-یکی دیگر از وظایف کمیسیون حقوق بشر تعیین نماینده ویژه برای بررسی وضعیت حقوق بشر در کشورهایی است که در معرض اتهام نقض حقوق بشر قرار دارند.این نمایندگان وظیفه دارند با نمایندگان کشور مربوطه و همچنین با موافقت آنها به آن کشور سفرکنندو نیز از افراد و سازمان ها گزارش هایی را جمع آوری کرده و مورد بررسی قراردهند. در سال های حقوق بشر برای برخی از موضوعات خاص نیز گزارشگرانی ویژه تعیین کرده است.[۷۴]
۳-۱-آیین کار کمیسیون
بیشتر جلسه های این کمیسیون به وسیله شورای اقتصادی و اجتماعی تنظیم می شد و بر اساس قطعنامه ۱۱۵۶ این شورا ، کمیسیون سالی یکبار تشکیل جلسه می داد،که به مدت ۶ هفته ادامه داشت و نیز کمیسیون می توانست جلسه فوق العاده به مدت یک هفته برای گروه های کاری داشته باشد، شرکتکنندگان در اجلاس کمیسیون حقوق بشر عبارتند از :نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل متحدکه عضو کمیسیون نیستند ولی از آنها دعوت شده است در این جلسه شرکت کنند،نمایندگان سازمانهای تخصصی- نمایندگان دفتر کمیساریای عالی پناهندگان- کشورهای عضو سازمان ملل که عضو کمیسیون نیستندولی توسط دولت خود به عنوان ناظر در کمیسیون حاضر می گردند ونمایندگان سازمان های غیر دولتی.[۷۵]
فعالیت کمیسیون را می توان به سه دوره تقسیم نمود . از ۱۹۴۷تا ۱۹۶۶ کمیسیون به تدوین استانداردهای حقوق بشر در قالب کنوانسیون هایی پرداخت مانند کنوانسیون های حقوق مدنی و سیاسی و نیز حقوق فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی.
در دور دوم از ۱۹۶۷ کمیسیون به بررسی نقض حقوق بشر در کشورهای جهان پرداخت.برای انجام این کار کمیسیون اقدام به ایجاد گزارش های موضوعی و گروه های کاری نمود.
در دور سوم از ۱۹۹۰ کمیسیون اقدام به ارائه خدمات مشاوره ای و فنی به کشورهای جهان در مسایل حقوق بشر نمودو نیز تاکید بر ارتقا ی حقوق فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی هم چنین حق توسعه و بر خورداری از استانداردهای اولیه زندگی نمود.[۷۶]
همچنین از سال ۱۹۹۲ پنج اجلاس ویژه با مجوز شورای اقتصادی و اجتماعی در قطعنامه شماره ۱۹۹۰/۴۸ مورخ ۲۵ ماه می ۱۹۹۰ برگزار شده است. در اکتبر سال ۲۰۰۰ جلسه ای جهت بحث و بررسی نقضهای مهم و برجسته حقوق بشر افراد فلسطینی توسط اسرائیل تشکیل شد. بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱موضوع تروریسم نیز مورد توجه کمیسیون حقوق بشر قرار گرفت.[۷۷]
۴-۱- رویه رسیدگی به شکایت ها
تا قبل از ۱۹۶۷ کمیسیون حقوق بشر برای رسیدگی به شکایات از رویه های نسبتا یکسانی بهره می برد و غالب توصیه ها و روش های ارائه شده به آن به طور کلی موثر واقع نشد تا اینکه دو قطعنامه معروف به ۱۲۳۵و ۱۵۰۳ از سوی شورای اقتصادی –اجتماعی ، روش های رسیدگی کمیسیون به اعلامات مربوط به نقض حقوق بشر را تعیین کرد. [۷۸] در طی آن سال هایی که میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل رسیددر آن تاسیس نهادی به نام کمیسیون حقوق بشر پیش بینی شد که بر اساس آن رسیدگی به شکایات مربوط به حقوق بشر علیه دولت های عضو و دولت هایی که صلاحیت کمیته را برای این منظور به رسمیت شناخته بودند، فراهم کرد.[۷۹]
۱-۴-۱- شکایت و موضوع قطعنامه ۱۲۳۵
این قطعنامه به کمیسیون حقوق بشر و کمیسیون فرعی جلوگیری از تبعیض و حمایت از اقلیت ها اجازه می دهد اطلاعات مربوط به نقض وسیع حقوق بشر و آزادی های اساسی را بررسی کند.این قطعنامه مشتمل بر ۶بند است. در بند ۲ آمده است به کمیسیون حقوق بشر و کمیسیون فرعی اجازه داده می شود: اطلاعات مربوط به نقض فاحش حقوق بشرو آزادی های اساسی را مورد بررسی قرار دهد. همچنین در بند ۳ از این کمیسیون خواسته شده است مطالعه کاملی در مورد وضعیت حقوق بشر انجام دهد و گزارشی که با توصیه تواٌم است را به شورای اقتصادی و اجتماعی ارائه دهد. این قطعنامه به کمیسیون امکان می دهد هرگونه وضعیت مربوط به نقض حقوق بشر را مورد بررسی قراردهد.گروه های کاری و سیستم گزارش ویژه در مورد موضوعات خاص کشورها به وسیله کمیسیون حقوق بشر انجام وظیفه می کنند وکمیسیون مشروعیت خود را از این قطعنامه کسب می کند. [۸۰]
۲-۴-۱- رویه رسیدگی و شکایت ها بر اساس قطعنامه ۱۵۰۳
بر اساس قطعنامه ۱۵۰۳ شورای اقتصادی- اجتماعی سازمان ملل که در سال ۱۹۷۰ به تصویب این شورا رسیده به کمیسیون های حقوق بشر و نیز کمیسیون فرعی اجازه داده می شود که شکایات و اعلامات مربوط به نقض حقوق بشر، در جلسات خصوصی رسیدگی شود.به کمیسیون فرعی حقوق بشر اجازه داده می شود شکایات دریافت شده را به دبیر کل سازمان ملل ارائه و نیز پاسخ های دولت مربوط را دریافت کند ویک گروه کاری مرکب از ۵ نفر از اعضای خود با در نظر گرفتن تقسیم متناسب جغرافیایی برای بررسی این شکایات تشکیل دهد، که هر ساله در یک دوره ۱۰ روزه قبل از تشکیل کمیسیون فرعی جلسه ای خصوصی برگزار نماید این کمیسیون پس از دریافت گزارش گروه های کاری در مورد ارجاع آن به کمیسیون حقوق بشر تصمیم می گیرد.کمیسیون حقوق بشر هم با توجه به نظرات خود درباره آن تصمیم می گیرد و ممکن است توصیه هایی به شورای اقتصادی – اجتماعی سازمان ارائه دهد.[۸۱]
طبق قطعنامه ای که در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۰به تصویب رسید یک گروه کاری به صورت سالانه توسط کمیسیون فرعی اعتلا و حمایت از حقوق بشر از میان اعضای کمیسیون منصوب می شوند.این گروه کاری راجع به شکایات بعد از هر اجلاس کمیسیون فرعی برای بررسی شکایات دریافتی از افرادو گروه های مدعی قربانی نقض حقوق بشر و پاسخهای ارسالی دولت ها تشکیل جلسه می دهد.اگر گروه کاری دلایل موجه و معقولی بر نقض های فاحش حقوق بشر بیابد موضوع مزبور را به گروه کاری وضعیت ها ارجاع می دهد..گروه کاری اخیر حداقل یک ماه قبل از برگزاری جلسه کمیسیون حقوق بشر، به تشکیل جلسه مبادرت می ورزد تا تصمیم گیرد که آیا وضعیتهای مزبور را به کمیسیون ارجاع دهد یا خیر.[۸۲]
بند دوم- پنجاه و چهارمین اجلاس کمیسیون حقوق بشر
بحث انگیزترین مواد دستور کار جلسه کمیسیون، ماده ۱۰آن است عنوان آن : مسئله نقض حقوق بشر و آزادی های اساسی در سراسر دنیاست.تحت این عنوان کشورهای عضوو ناظر و سازمانهای غیر دولتی سخنرانی کرده و نظرات و انتقادات خود را از نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف و گوشه وکنار دنیا ابراز می دارند. گزارشگران موضوعی و نمایندگان ویژه که گزارش های خود را قبلا تسلیم کرده اند و منتشر شده در جلسه کمیسیون حضور یافته و خلاصه گزارش خود را عرضه می دارند؛ در این اجلاس کشورهای افغانستان، روآندا،بروندی،میانمار ،نیجریه ، عراق ، کوبا ، سودان ، یوگسلاوی و ایران گزارشگر ویژه داشتند.
۱-۲- رد قطعنامه پیشنهادی علیه کوبا
واقعه کم نظیری که در این اجلاس اتفاق افتاد عدم تصویب قطعنامه پیشنهادی امریکا و کانادا وتعدادی از
کشورهای اروپایی علیه کوبا بود. این قطعنامه به رای گذاشته شد و به تصویب نرسید. این امر شکست بزرگی برای آمریکا به حساب می آمد ،یکی از دلایل مهم این نتیجه تغییرات حادث در کوبا و به خصوص سفر پاپ به آن کشور بود. به این ترتیب وضعیت حقوق بشر کوبا فعلا از تحت نظارت کمیسیون و بررسی نماینده ویژه خارج شد.[۸۳]
۲-۲- راًی منحصر بفرد آمریکا در حمایت از اسراییل
قطعنامه شماره ال ۸۰(L80) در رابطه با وضعیت حقوق بشر در جنوب لبنان و ساحل غربی بود که طی آن شدیدا از اعمال خلاف انسانی و ناقض حقوق بشر اسراییل در جنوب لبنان و سرزمین های اشغالی ابراز نگرانی شده است.هنگامیکه این قطعنامه به رای گذاشته شد، از ۵۳ عضوکمیسیون ،۵۲ عضو به قطعنامه رای مثبت دادندو آن را تصویب کردندو تنها آمریکا به حمایت از اسراییل به قطعنامه رای منفی داد.[۸۴]
۳-۲- گزارش آمریکا نسبت به گزارش اعدام های غیر قانونی، اختصاری و خودسرانه
گزارشگر ویژه کمیسیون حقوق بشر در خصوص اعدام های غیر قانونی به کشورهای زیادی مسافرت کرده و گزارشات و یافته های خود را ارائه کرده است.یکی از این کشورها ایالات متحده آمریکا است که از آن بازدید نموده و در گزارش خود ادعا هایی مبنی بر زیاد بودن اعدام ها، اعدام افراد کمتر از ۱۸ سال، فقدان دفاع کافی برای متهم ، صدور حکم اعدام علی رغم عقب افتادگی متهم و نظایر آن را عنوان کرده بود.[۸۵]
بند سوم – نهادهای ملی و کمیسیون حقوق بشر
مفهوم نهاد ملی و نقش حمایتی آن «نهاد ملی» عبارت از نهادی است که دولتها، بر مبنای قانون اساسی و یا در اجرای قوانین عادی، مبادرت به تأسیس آن می نمایند تا بدین وسیله، با ساز و کارهای کاملا مشخص، زمینه ارتقای حقوق بشر و حمایت از آن فراهم آید. نهادهای ملی، تحت عناوینی همچون«کمسیون حقوق بشر» «هیأتهای واسطه» با اختیارات نظارتی و مشورتی نسبت به حقوق بشر در سطح ملی یا بینالمللی تجربه شده است.این نهادها اصولا، تحت عناوین اخطار، توصیه، و یا طرح دعاوی و شکایات دریافتی افراد و گروه ها در مراجع ذیصلاح، ایفای وظیفه می نمایند.[۸۶]
قضیه نهادهای ملی حقوق بشر اولین بار، در سال ۱۹۴۶، در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد، به عنوان«آرمان مشترک محقق به وسیله تمام افراد و ملتها» مورد توجه قرار گرفت. این شورا از دولتهای عضو خواست فرصتهای لازم را در سطح ملی برای تأسیس گروه های اطلاع رسانی و با کمیتههای محلی فراهم آورند تا، با همکاری آنان، بتوان نسبت به توسعه فعالیتهای کمیسیون حقوق بشر اقدام نمود. در سال ۱۹۹۰، کمیسیون حقوق بشر سازماندهی یک کارگاه ویژه «آموزش موضع نهادهای ملی و منطقهای»را پیشنهاد نمود که براساس آن، اولین کارگاه بینالملی نهادهای ملی به منظور حمایت از حقوق بشر در ۷ تا ۹ اکتبر ۱۹۹۱ در پاریس تشکیل شد.کمیسیون مذکور، در قطعنامه ۵۴/۱۹۹۲ خود، اصول مربوط به اساسنامه نهادهای ملی را تحت عنوان «اصول پاریس مورد تأکید قرار داد که این اصول تهایتا طی قطعنامه ۱۳۴/۹۸ در ۲۰ دسامبر ۱۹۹۳ به تصویب مجمع عمومی ملل متحد رسید.[۸۷]
ترکیب اعضای نهاد ملی ترکیب اعضای نهاد ملی و تعیین اعضای آن باید به ترتیبی باشد که نمایندگی اکثریت قابلیتهای ملی مرتبط با ارتقا و حمایت از حقوق بشر (جامعه مدنی)به طور بیطرفانه و مردمی در آن حضور، همکاری و فعالیت داشته باشند. ترکیب اعضای نهاد ملی ترکیب اعضای نهاد ملی و تعیین اعضای آن باید به ترتیبی باشد که نمایندگی اکثریت قابلیتهای ملی مرتبط با ارتقا و حمایت از حقوق بشر (جامعه مدنی)به طور بیطرفانه و مردمی در آن حضور، همکاری و فعالیت داشته باشند.[۸۸]
بند چهارم-اقدامات نهایی کمیسیون حقوق بشر
در سالهای اخیر، کمیسیون مزبور به طور فزاینده توجه خود را به ترویج حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، از جمله حق توسعه، معطوف کرده است. کمیسیون مزبور اقدام به تأسیس چند رکن فرعی جهت کمک به فعالیتهای خود در این زمینه کرده که از آن میان میتوان به گروه های کاری مربوط به بررسی آثار دیون خارجی و همچنین موضوعات دیگر مانند حقوق مردمان بومی اشاره نمود.
به طور کلی در اواخر کار کمیسیون، موضوعات زیر توسط کمیسیون از طریق گروه های کار و یا گزارشگران موضوعی صورت میگیرد: تبعیض نژادی، اجرای سند کنفرانس دوربان ۲۰۰۱ در زمینه تبعیض نژادی، بیگانه ستیزی و تمام اشکال نابردباری، حق توسعه، نقض حقوق بشر در هر منطقه جهان، حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حقوق مدنی و سیاسی، شامل موضوع شکنجه و دستگیری، ناپدید شدن اجباری، ترویج و حمایت از آزادی عقیده و بیان، استقلال قضات و وکلا، مجازات و نابردباری مذهبی، حقوق زنان، خشونت علیه زنان و علل و عواقب آن، حقوق کودکان، فروش کودکان، فحشای کودکان و پورنوگرافی، کارگران مهاجر، اقلیتها و افراد آواره، مسائل مردمان بومی، ترویج و حمایت از حقوق بشر شامل کار کمیسیون فرعی، ارکان مبتنی بر قرارداد و نهادهای ملی، تروریسم و حقوق بشر، حقوق افراد دارای معلولیت، بازداشتهای خودسرانه، حقوق هر شخص برای بهرهوری از بالاترین معیار قابل دسترسی فیزیکی و روحی، حق تعلیم و تربیت، حق دسترسی به غذا، مدافعان حقوق بشر، حق داشتن مسکن مقتضی، حق آزادی مذهب و عقیده، استفاده از مزدوران به عنوان برای بهرهوری مردم از حق تعیین سرنوشت، حقوق بشر و فقر مفرط، تعدیل ساختاری و وام خارجی، یکی از فعالیتهای دیگر کمیسیون، همکاریهای فنی و خدمات مشورتی است که در این ارتباط با همکاری کمیساریای عالی حقوق بشر به کشورها کمک می کرد.[۸۹]
قطع نظر از صلاحیتهای ذکرشده برای کمیسیون، اختیارات کمیسیون محدود باقی ماند و کمیسیون توان و صلاحیت اجرای تصمیمات خود را ندارد، توصیه های آن صرفا در حد سفارش و خواهش هستند، ماموران کمیسیون هیچ اقتدار الزامی برای ورود به یک سرزمین و یا بازجویی از گواهان را نداشتند.[۹۰]
در کمیسیون حقوق بشر، اخذ تصمیم، مبتنی بر رأی گیری و ملاک، رأی اکثریت است که معمولا به شکل قطعنامه ارائه میشود، در حالی که در نهاد معاهدات، تصمیم گیری، مبتنی بر اجماع در بالاترین درجه ممکن است. در حالی که در کمیسیون حقوق بشر از حربههای تبلیغاتی در رویارویی با دولتها استفاده میشود و سیاست شرمنده سازی دنبال میشود، در نهادهای معاهدات ارتباط بر پایهگفتگوی سازنده و به دور از مناقشه و بدون تبلیغات است.به طور کلی، گفتگو از عملکردی مشورتی برخودار است .هدف گفتگو در نهایت، تطابق با موازین بینالمللی حقوق بشر است و اصل استماع مورد احترام است.[۹۱]
بند پنجم – کمیته حقوق بشر
کمیته حقوق بشر که بر اساس ماده ۲۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی(مصوب ۱۹۶۶)تنها نهاد صلاحیت دار برای نظارت بر حسن اجرای مقررات این سند و پروتکل های منضم به آن تلقی می شود.این نهاد مرکب از ۱۸ عضو است که توسط دولت های عضو میثاق به مدت چهار سال انتخاب می شوند و در ظرفیت شخصی خود به ایفای وظایف مقررمی پردازند(بند ۳ ماده ۲۸). اولین وظیفه کمیته بر طبق ماده ۴۰ میثاق، رسیدگی به گزارش های دوره ای دولت ها در زمینه اقداماتی است که با هدف اثر بخشیدن به حقوق مذکور در این سند صورت گرفته است. رسیدگی به شکایت دولت ها علیه یکدیگر در زمینه ادعای
نقض حقوق مندرج در میثاق، دومین صلاحیتی است که این نهاد بر طبق ماده۴۱ عهده دار انجام آن است. در کنار دو مورد بالا، کمیته حقوق بشر بر طبق پروتکل اول منضم به میثاق قادر است به شکایات افرادی که مدعی هستند در حیطه صلاحیت دولت عضو پروتکل، قربانی نقض حقوق شده اند، رسیدگی کند.[۹۲]
مسئولیت و وظیفۀ اصلی کمیتۀ حقوق بشر بررسی گزارش های دولت های عضو است که می بایستی به این کمیته تسلیم نمایند. این گزارش ها در خصوص اقداماتی است که این دولت ها در راستای محقق کردن حقوق بشر به رسمیت شناخته شده در میثاق حقوق مدنی و سیاسی تصویب نموده اند و همچنین در خصوص میزان پیشرفتی است که در برخورداری از این حقوق شامل حال شهروندان آن کشورها شده است. در طی سالیان کمیتۀ حقوق بشر یک سری خط مشی های گزارش دهی جامع تهیه نموده و رویه هایی را در ارتباط با بررسی این گزارش ها با جزئیات بیشتر در پیش گرفته است.
این خط مشی ها به این منظور طراحی شده اند که دولت های عضو این میثاق میزان متابعت خودشان را با تکالیف معاهده ایِ شان و میزان کمک به حل و غلبه بر مشکلاتشان در راستای تحقق این حقوق را شناسایی و گزارش نمایند، میثاق حقوق مدنی و سیاسی صراحتا اختیار و قدرت درست سنجی گزارش های کشوری را به کمیتۀ حقوق بشر نداده است آن هم از طریق تحقیقات خودش با این حال اعضای کمیته می توانند اطلاعات شخصی خودشان را که از کارشناسان حقوق بشر گرفته اند و اطلاعاتی که توسط سازمان های حقوق بشر غیر دولتی در اختیارشان قرار داده شده و آن ها را در ارتباط با نشست هایشان با نمایندگان دولت هایی که ازآنها شکایت شده استفاده کنند. نمایندگان دولت هایی که از آن ها شکایت شده می بایستی در جلسات بررسی گزارشات کشوری حاضر باشند، از طریقی ملزم کردن نمایندگان کشوری به ادای توضیحات در خصوص محتوای این گزارشات است و نیز طریق درخواست اطلاعات تکمیلی از نمایندگان دولت ها است که کمیته می تواند موارد مطرح شده در شکایت و مشکلات موجود را بررسی کند و آنها را مورد توجه مجمع عمومی جامعه سازمان ملل متحد در گزارش های سالیانۀ خود منعکس نماید. تکامل نظام گزارش دهی در سالهای اخیر سرعت بیشتری پیدا کرده و به صورت ابزار بسیار مؤثرتری برای اجرای مفاد میثاق حقوق مدنی و سیاسی در آمده است. برای مثال زمانی در خصوص اینکه آیا اعضای کمیته می توانند اطلاعات لازم را از سازمانهای غیر دولتی برای بررسی گزارش کشوری دریافت کنند اختلافات وجود داشته یک چنین اطلاعاتی در حال حاضر به طور رسمی بین دولت ها در حال چرخش است.
امروزۀ کمیتۀ حقوق بشر همچنین نتیجه گیریهایی خودش در مورد تک تک گزارش های کشوری را در گزارش های سالانۀ کمیتۀ حقوق بشر هم منتشر می کند که به اطلاع دولت های عضو و همچنین به اطلاع مجامع سازمان ملل متحد هم رسانده می شود. به علاوه کمیتۀ حقوق بشر اخیرا شروع کرده به ملزم کردن دولت ها به گزارش دهی در خصوص اقداماتی که به عمل آوردند در راستای تحقق بخشیدن به پیشنهادات حقوق بشر در ارتباط با تک تک مواردی که به آن ها ارجاع شده تحت پروتوکل الحاقی. همچنین کمیتۀ حقوق بشر تصمیم گرفته که به استحضار دبیر کل سازمان ملل با ارگان های اطلاع رسانی مربوطه در سازمان ملل در ارتباط با موارد نقض فاحش حقوق بشر که در جریان بررسی گزارش های کشوری برخورد می شود کمک های کشوری کمیتۀ حقوق بشر تعداد زیادی نظریه های عمومی را به تصویب می رساند و منتشر می کند که این نظریه به مفهوم برداشت کمیتۀ حقوق بشر در خصوص مفاد مختلف میثاق حقوق مدنی و سیاسی هم می باشد.
نهادهای حقوق بشر که مسئولیت نظارت بر اجرای حقوق مورد حمایت را در معاهدات مربوط به حقوق بشر به عهده دارند، ماند کمیته حقوق بشر معمولاً در اقدامهای مقطعی یا موقّت حمایتی و فوری برای حفاظت از حقوق و اشخاص قربانی تخلّفات حقوق بشری، اختیار دارند.[۹۳]
اختیار کمیته درباره اقدامهای موقّت از قواعد دادرسیاش نشاٌت میگیرد. کمیته به موجب مادّه ۸۶ میتواند قبل از اعلام نظریههایش نسبت به تقاضای رسیده به دولت عضو، او را از نظریههایش نسبت به انجام دادن اقدامهای موقّت برای اجتناب از وارد کردن خسارت جبران نشدنی به قربانیِ تخلّف ادّعایی، مطلع کند. در چنین وضعی، کمیته به دولت عضو یادآوری میکند که نظریههایش درباره اقدامهای موقّت به مسائل ماهوی پرونده ربطی ندارد. در عمل، گزارشگر ویژه، غالباً مسئولیت صدور درخواستهای اقدامهای موقّت یا لغو آنها را به عهده دارد[۹۴]. اقدامهای موقّت، تصمیمهایی موقّت است که کمیته باید متعاقب دریافت تقاضای جبران خسارت قبل از اعلام آرای نهایی خود اتّخاذ کند. تصمیم به پذیرش تقاضای اقدام موقّت، یک پیششرط نیست. همچنین لازم نیست که قبلاً اقدامهای جبرانی محلّی انجام شده باشد. هدف اقدامهای موقّت به روشنی، حمایت و ممانعت از ورود خسارت جبراننشدنی به قربانی است. بنابراین، خسارت به قربانی، عنصری برجسته و مهم است. اقدامهای موقّت، عمدتاًً در موارد فوری درباره اشخاص محکومشده که در انتظار اجرای حکم و مدّعی عدم محاکمه عادلانهاند و یا در موارد اخراج یا استرداد مجرمان محتمل، درخواست میشود. به عنوان یک امر حکمی، اقدامات درخواستی کمیته مبتنی بر قواعد دادرسی صرفاً یک توصیه و غیر الزامی تلقّی شده است.[۹۵]
۱-۵-نظام رویه گزارش دهی در کمیته حقوق بشر
همانطور که قبلا اشاره شد در بند ۱ مادۀ ۴۰ میثاق حقوق مدنی و سیاس دولت های عضو ملزم هستند که گزارش های کشوری خود را در خصوص اقداماتی که به تصویب رسانده اند به منظور تحقق حقوق مصوبه در میثاق حقوق مدنی و سیاسی و همچنین در ارتباط با میزان پیشرفت در تحقق این حقوق و بهره مندی شهروندانشان از این حقوق را به اطلاع کمیتۀ حقوق بشر برسانند. میثاق حقوق مدنی و سیاسی مشخص می کند که این گزارش ها به منظور نشان دادن هر گونه فاکتور هر گونه عامل و هر گونه مشکلی است که توانایی آن کشور را برای به اجرا درآوردن مفاد میثاق حقوق مدنی و سیاسی تحت تأثیر قرار می دهد. میثاق حقوق مدنی و سیاسی تمامی دولت عضو را متعهد می نماید که گزارش ات اولیۀ خودشان را طی یک سال پس از لازم الاجرا شدن میثاق حقوق مدنی و سیاسی برای کمیته ارسال کند و از آن پس هر زمان که کمیتۀ حقوق بشر از دولت ها درخواست کرد ملزم به ارائه گزارش های کشوری هستند.
۴-۳-نتایج حاصل از حساسیت آنتی بیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن
نتایج با اندازه گیری قطر هاله عدم رشد و استفاده از دستورالعمل CLSI 2013 به شرح نمودار زیر گزارش شد.
نمودار(۴-۲) نتایج حاصل از روش دیسک دیفیوژن برای تمام ایزوله های انتروکوکی در نمونه های بالینی
۴-۴-نتایج حاصل از استخراج
استخراج ژنوم با روش جوشاندن انجام شد که از نظر کیفی توسط دستگاه الکتروفورز و از لحاظ کمی توسط دستگاه نانودراپ مورد بررسی قرار گرفت.
شکل(۴-۷) بررسی کیفی .الکتروفورز نمونههای DNA استخراج شده با روش جوشاندن بر روی ژل آگارز ۱
شکل(۴-۸) بررسی کمی نتایج اندازه گیری غلظت DNA استخراجی با روش جوشاندن با دستگاه نانودراپ در طول موج ۲۶۰ نانومتر
۴-۵-نتایج PCR
پس از انتخاب پرایمرها ، برنامه PCR برای هر جفت پرایمر بهینه سازی شد. بدین معنا که تعداد سیکل ها و دمای اتصال مناسب برای هر جفت پرایمر تعیین شد. پس از بهینه سازی برنامه PCR برای هر جفت پرایمر، برای ۱۵۰ نمونه واکنشهای PCR انجام گرفت. سپس صحت انجام PCR با انجام الکتروفورز محصولات PCR بر روی ژل آگارز ۵/۱% و رنگ Safe stain جهت مشاهده باند محصول PCR زیر نور UV، به کمک شاخص وزن مولکولی مناسب تأیید شد. همچنان که در تصاویر مشاهده می شود، به وضوح تک باند محصول PCR برای هر نمونه در مقایسه با مارکر وزن مولکولی قابل تشخیص است و هیچ گونه باند اضافی مشاهده نمی شود که نشان از اتصال اختصاصی پرایمر به توالی هدف در ژن و در نتیجه تکثیر قطعه ژن مورد نظر است.
شکل(۴-۹) الف) سمت راست نتایج حاصل از الکتروفورز از ژن aph(3′)-IIIaب) سمت چپ نتایج حاصل از الکتروفورز از ژن
aac(6′)-Ie-aph(2″)-Ia
چاهک اول) مارکر (DNA 100bp).
چاهک دوم) محصول تکثیریافته ژن aac(6′)-Ie-aph(2″)-Ia ( 369 bp ) در سویه انتروکوک استاندارد.
چاهک سوم) محصول تکثیریافته فاقد ژن از نمونه بالینی.
چاهک چهارم-هشتم) محصول تکثیریافته از نمونه های بالینی مورد بررسی.
چاهک نهم) مارکر (DNA 100bp).
چاهک دهم) محصول تکثیریافته ژن aph(3′)-IIIa( 523 bp) در سویه انتروکوک استاندارد.
چاهک یازدهم) محصول تکثیریافته فاقد ژن از نمونه بالینی.
چاهک دوازدهم- هجدهم) محصول تکثیریافته از نمونه های بالینی مورد بررسی.
شکل(۴-۱۰) نتایج حاصل از الکتروفورز از ژن ant(4)-l a
چاهک اول) مارکر (DNA 100bp).
چاهک دوم) محصول تکثیریافته ژن ant(4)-l a ( 296 bp ) در سویه انتروکوک استاندارد.
چاهک سوم) محصول تکثیریافته از نمونه های بالینی مورد بررسی.
فراوانی گونه های انتروکوکوس فکالیس و انتروکوکوس فاسیوم که حاوی فقط یک ژن مقاومت به آمینوگلیکوزیدها بودند به شرح زیر است:
جدول(۴-۲) درصدفراوانی سویه های انتروکوک حاوی یک ژن در نمونه های بالینی
فراوانی | تعداد | ژن موردنظر |
۹/۵۶% | ۸۲ | aac(6′)-Ie-aph(2′’)-Ia |
۲/۲۲% | ۳۲ | aph(3′)-IIIa |
۸/۳۸% | ۵۶ | ant(4)-Ia |
اول ایده به سراغ شما می آید و بعد قالبش را انتخاب می کنید؟
مسیرهای مختلفی است. خیلی وقتها هم تحمیلی است. یک جرقه ممکن است زده بشود و آدم یک کاری را بکند. بعد آن کار بنا به دلایلی دچار یک نوع وقفه یا حادثه بشود. من حتی حوادث در کارهام تاثیر دارد. من حتی از سکته ی قلبی و عمل قلب آنژیو پلاستیک خودم استفاده کردم برای یک کار. در کسوت یک دست فروش کار انجام دادم و کارهایم را شکستند و بعد فروش کارهای شکسته. شکستگی جزئی از کار است. حتی گاهی بازآفرینی آن اتفاق، یعنی بعضی از سنگها و کارها را بنا به شفارش شکستم یا روی تکه های شکسته طرحها را لی اوت کردم. این جا است که یک ایده شما دارید، آن ایده که فکر اولیه است طی فرایند الزاما با آن چیزی که در ذهنتان است یکی نیست. ممکن است دستخوش تغییر بشود. و برای من یک رویداد تلخ هم ممکن است کار را به یک مسیری ببرد که من سوار بر آن رویداد بشوم و آن را بخواهم به نفع خودم مصادره کنم. برای گنجها هست. برای سنگها هست. برای شیشه ها هست.
۴-۳ بهنام کامرانی
شکل ۴-۶/ بهنام کامرانی/ ۱۳۹۲/ http://www.zibasazi.ir/fa/news /4548
متولد ۱۳۴۷ شیراز. فوق لیسانس نقاشی از دانشگاه هنر. دانشجوی دکترای پژوهش هنر دانشگاه هنر. عضو انجمن هنرمندان نقاش. برگزاری و شرکت در نمایشگاههای داخلی و خارجی
از آن جایی که تعامل نقاشی-انیمیشن در سالهای اخیر در حوزه ی هنرهای جدید قابل بحث و بررسی است؛ گفتگویی با دکتر بهنام کامرانی، نقاش و هنرمند فعال در حوزه ی هنر جدید در خصوص کاربرد و تعامل انیمیشن در هنرهای جدید داشتم.
بعد از مطرح کردن عنوان پژوهش و موضوعات مورد بحث از آقای کامرانی خواستم که صحبت را خودشان شروع کنند.
«من فکر می کنم که از بعد از دهه ی هشتاد، یک مقدار مرز بین هنرها کمرنگ شده و به خصوص هنرهایی که قبلا شاید کاربردی محسوب می شدند، یا تزیینی محسوب می شدند، یا در واقع در هنرهای زیبا آنطوری که هنرمندان مدرن طبقه بندی می کردند، جای می گرفتند؛ در واقع آمدند در خود متن اصلی هنر معاصر. بنا بر این تصویرسازی الان یک قسمت اعظمی است که در نقاشی معاصر از ویژگیهایش استفاده می شود. یا مثلا از انیمیشن و فیلم در ویدئوآرت استفاده می شود. منتها همه ی اینها به نظر من برمی گردد به این که استراتژی هر هنرمند نسبت به آن کار چه بوده و به چه شکل بوده؟ در واقع ما الان دیگر نمی توانیم خیلی از سبک یا ژانرهای کلی بگوییم. یا حتی وقتی داریم از ویدئوآرت صحبت می کنیم یا شاخه های هنر معاصر، خیلی کلی بتوانیم طبقه بندیشان بکنیم یا به سادگی تعریفشان بکنیم. مرزها بسیار سیال است و بسته به این که هر هنرمند به اصطلاح چه فضایی را در کار خودش تصمیم می گیرد و انتخاب می کند، فرق می کند. حتی در واقع خود هنرمندها هم دیگر دیواره ها یا مرزهای ثابتی برای فعالیتهایشان ندارند. مثلا می بینیم که یک فیلمساز در ایران مثل آقای کیارستمی[۱۴۶] کار ویدئوآرت دارد، کار فیلم سینمایی دارد، کار فیلم کوتاه هم دارد، فعالیت عکاسی یا به اصطلاح فوتوآرت هم انجام می دهد. اینها چیزهایی است که درواقع مرزهای یک هنرمند را در فعالیتهایش خیلی گسترده کرده است. بنا بر این وقتی از هنر معاصر صحبت می کنیم، باید به این تنوع و به این سیال بودن آگاه باشیم.
در زمینه ی انیمیشن، خوب سالهای زیادی است که انیمیشن در متن فضای تصویری معاصر قرار گرفته است. استفاده از انیمیشن، نه خود انیمیشن. چون به هر حال انیمیشن مثل فیلم کوتاه یا فیلم سینمایی تعاریف خاص خودش را دارد. اما این که چرا انیمیشن استفاده می شود؛ یک قابلیت دیزاین و طراحی است که خود انیمیشن دارد. در واقع آن ویژگی تصویرسازانه، اعوجاجها و همین طور ویژگیهای طراحی که در خود انیمیشن است، خیلی خیلی در متن فضای ویدئویی معاصر مطرح شده. (در ویدئوآرت معاصر). دلیلش هم این است که خود طراحی دوباره مطرح شده است. امروزه مقالاتی نوشته می شود با عنوان این که؛ اصلا طراحی به مثابه ی نقاشی معاصر، البته این مقاله ای که الان دارم اسم می برم دقیقا عنوان یک مقاله از آرت ژورنال است. به خاطر این که طراحی مهم شده و به خاطر سادگی دسترسی به آن، ویژگیهای اکسپرسیو و بداهه ای که پیدا می کند، ویژه گیهای فردی که پیدا می کند، وقتی این طور در فضای حرکتی تعریفش بکنیم، می بینیم که انیمیشن هم این ویژگیها را خیلی دارد. در واقع علاوه بر این، انیمیشن تنوع خیلی زیادی دارد. راه های دسترسی به انیمیشن خیلی زیاد است. مثلا ویلیام کنتریج یک هنرمند بسیار مطرحی است که طراحیهایش را تبدیل به چیزهایی شبیه به انیمیشن می کند و جزء ویدئوآرتیستهای بسیار مطرح معاصر است و در واقع خود این ویژگیهای بینامتنیش یا بینا رشته ایش یا بینابینیش باعث شده است که کارهایش بسیار مطرح بشود. یا مثلا از هنرمندهای ایرانی آویش خبره زاده را داریم که سالی که از طراحی و وول خوردن طراحیش که به یک شکلی انیمیشن بود در بینال ونیز استفاده کرد؛ جایزه ی اول دانشجویی بینال ونیز را برد. به نظرم این اصطلاح خیلی خیلی مهم می شود. حتی بعضی از آرتیستها بر روی ویژگی کودکانه بودن انیمیشن -که حالا البته بسیاری از انیمیشنها قاعدتا خیلی هم ممکن است بچه گانه نباشند- ولی از این ویژگی بچه گانه اش در کارشان استفاده می کنند. اگر اشتباه نکنم سه دوره قبل بینال ونیز که من رفتم، حتی انیمیشنهایی که به شکلهای اولیه ساخته می شد؛ سیستمهایش را دوباره بازسازی کرده بودند. مثلا در غرفه ی ژاپن بود که شما یک چرخ را به وسیله ی دستتان می چرخاندید و این در واقع مثل انیمیشنهای اولیه یا فیلمهای اولیه چرخ می خورد و تبدیل می شد به یک انیمیشن یا فیلم. می خواهم بگویم حتی از حالتهای اولیه ی این ماجرا هم استفاده می کنند به خاطر این که خود آن اینستالیشن یا به اصطلاح شیئیتی هم که باعث این ماجرا می شود از نظر هنری امروز مهم و جذاب است. بنابراین باز نتیجه گیری می کنم که بستگی دارد که هنرمند چه ویژگی یا چه خصلتی را بخواهد در انیمیشنش دنبال بکند. گستره اش بسیار نامحدود است. یعنی از کارهای تجربی طراحی گونه که مثال زدم مثل آویش خبره زاده و کنتریج و اینها شروع می شود تا کارهای دیجیتالی خیلی پیچیده را دربر می گیرد. بعضی وقتها مرز بین فیلم و انیمیشن هم در این فضاهای دیجیتال یک مقدار گم می شود و شما نمی توانید دقیقا بگویید فیلم است یا انیمیشن است یا در واقع کار دیجیتالی یا …»
ارتباط نقاشی و انیمیشن در هنر جدید چگونه است؟
فکر می کنم سوال غلطی است. وقتی ما از اولش این فرض را می گذاریم که دیگر مرزهای بین نقاشی و انیمیشن آن مرزهای سیال نیست. خیلی هم نمی توانیم صحبت کنیم که خوب نقاشی، کدام نقاشی؟ نقاشی که الان مثلا هنرمندهایی هستند مثل خدابیامرز خانم لاشایی[۱۴۷] یا خیلی از هنرمندهای دیگر که نقاشی می کشند و روی نقاشیشان ویدئو پخش می کنند و در واقع خود مرزهای نقاشی و ویدئو را به هم وصل می کنند. به نظر من این که حالا صحبت بکنیم از این که نقاشی مرزش کجاست یا انیمیشن مرزش کجاست شاید در واقع آن کارکرد قبلی را نداشته باشد. ولی من فکر می کنم در صحبتهایم توضیح دادم؛ به این دلیل که در نقاشی معاصر طراحی، دیزاین خیلی اهمیت پیدا کرده و تصویرسازی بسیار اهمیت پیدا کرده، قطعا می توانیم این طور صحبت کنیم که بده و بستانهای بین نقاشی و انیمیشن هم خیلی زیاد شده. مثلا شهزیا سکندر[۱۴۸] هنرمند خیلی مطرح پاکستانی که در نیویورک کار می کند. در واقع خیلی خیلی سنتی مینیاتور کار می کند. بعد عناصر مینیاتورش را وارد می کند در فضای معاصر. او عناصر مینیاتورش را به کمک نرم افزار حرکت می دهد، چرخش می دهد و یک جور ویدئوآرت و انیمیشنهای خیلی خیلی هنری با همان کارهای نقاشیش می سازد. در واقع ارتباط بین نقاشیها و ویدئوآرتهای شهزیا سکندر بسیار زیاد است. ولی ممکن است که یک هنرمندی هم خیلی از فضای نقاشانه استفاده نکند. مثلا در کارهای خود من، در بعضی از کارهای ویدئوآرت من ارتباط نقاشانه وجود ندارد. اتفاقا من در اکثر مواقع آن کاری را که نمی توانم یا در واقع فضای نقاشی اجازه نمی دهد، در ویدئوهایم انجام می دهم. ولی در بعضی از ویدئوهایم مثل ویدئوی برج آزادی من هم از فضای فیلم استفاده کردم، هم از فضای طراحی که تک فریم تک فریم یک چیزی شبیه انیمیشن می شود. یعنی یک انیمیشن اولیه یا طراحانه است. همزمان من از همه ی اینها استفاده کردم. هم از فیلم استفاده کردم، هم از عکس استفاده کردم و تک تک فریمها را عکس گرفتم، بعد اینها را پشت سر هم چیدم. یعنی باز ویدئو رابطه بین همه ی اینها را با هم نشان می دهد. به نظرم از کار تا کار یا آرتیست تا آرتیست، هنرمند تا هنرمند و پروژه تا پروژه ی یک هنرمند فرق می کند.
چرا و چه می شود که هنرمند به موضعی می رسد که از رابطه نقاشی و انیمیشن برای خلق ایده اش استفاده کند؟
نمی دونم چی میشه. برای این که فرق می کند یک هنرمندی هست که اصلا انیماتور است و احساس می کند که کارش را باید در گالری عرضه کند و یک فرمت خاصی را برای کارش در نظر می گیرد و کارش را در گالری پخش می کند به عنوان ویدئوآرت یا شکل خاصی از هنر جدید. باز هنرمند تا هنرمند فرق می کند. یک هنرمندی هم هست ممکن است بدهد انیمیشنش را کسی بسازد و یک کارهای بسیار پیچیده مثل دوره ی قبل بینال ونیز، باز هم غرفه ی ژاپن یک کار بسیار پیچیده ای داشت که نصفش طبقه ی پایین پخش می شد، بعد پله می خورد می رفت بالا. در واقع یک فضای گردی درست کرده بود که تمام آن فضای گرد انیمیشن پخش می شد و حتی یک قسمتهایی روی زمین پخش می شد. دیواره ها را هم یک مقدار به شکل قوسی شکل در نظر گرفته بود و یک فضای بی وزن خیلی خیلی عجیب درست کرده بود. کارهای پیچیده ای که البته از نظر اجرای خود انیمیشن ممکن است خیلی پیچیده نبوده باشد ولی از نظر اینستالیشن و چیدمان خود فضای ویدئوییش خیلی پیچیده بود. ممکن است کاری به این صورت باشد. به نظر من باز بسته به خود هنرمند است که چطور می رسد به این که اصلا انیمیشن کار بکند یا نکند. آیا ضرورتهایش برای کار یا پروژه ای که می خواهد انجام بدهد، لازم هست یا نیست؟ کاملا به نظر من دلبخواه و بستگی به شرایط دارد. بستگی به قابلیتهای کار هنرمند دارد.
بالاخره یک مرزی و تفاوتی بین انیمیشن و نقاشی به عنوان هنر ایستا و هنر متحرک هست که منجر به انتخاب شود؟
واقعا مرزی نیست. گفتم مثلا در ویدئوآرت من کاملا کارها طراحی است. من تک تک طراحیها را گذاشتم، یک کم حرکتشان دادم و کشیدم. بعد ازشون عکس گرفتم و بعد چیدمشون پشت سر هم. خیلی طراحی است. خیلی نقاشی است. خیلی عکس است. ولی شما وقتی پیوسته می بینید چیزی شبیه انیمیشن می شود. بنابراین مرزی واقعا نیست. یعنی شما نمی توانید بگویید صد در صد این عکس است یا انیمیشن است یا طراحی. همه اش هست. خیلی مرزی بین اینها وجود ندارد. یا مثلا ویلیام کنتریج همزمان هم کارهای طراحی اش را عرضه می کند، هم طراحیهایی که پاک می کند و پاک می کند و دوباره طراحی می کند را به صورت انیمیشن می بینیم. یا مثلا هنرمند خیلی مطرح دیواری معاصر موتو[۱۴۹] که دیوار را کار می کند، رنگ می زند و دوباره کار می کند یعنی انیمیشنها و طراحیهایش را در فضای شهری کار می کند و فریم فریم از آنها فیلم می گیرد و وقتی شما می بینید انگار یک آدمی روی سطح دیوار راه می رود. یا مثلا یک هنرمند ژاپنی دیگر که باز همین طوری کار می کند، نقاشی دیواری و انیمیشن ویدئویی کار می کند یاماموتو[۱۵۰] دقیقا باز همین کار را انجام می دهد. خود اینها هم حتی مرزهای این ماجرا را می شکنند یعنی مثلا یکدفعه فیلم را نگه می دارد، یک کسی رد می شود از جلوی آن طراحی دیواریش و بعد ادامه. یعنی فضای بین نقاشی گرافیتی[۱۵۱] و نقاشی فضای شهری و انیمیشن و نقاشی، اینها را با هم یکی کرده یا مرزهایش را از میان برداشته است. به نظر من واقعا خیلی تنوعش زیاد است و خیلی نمی شود حکم داد که چطور این اتفاق می افتد یا چرا می افتد. بسته به هنرمندش و بسته به کار فرق می کند.
این نوع کارها را می توان در قالب خاصی گنجاند؟
قالب خاص که به هر حال دارد. شما مثلا جشنواره های (نیو مدیا[۱۵۲]) را که نگاه می کنید، آنها هم برای خودشان یک تقسیم بندیهایی دارند. یا مثلا شما هر کاری را نمی توانید در جایی که مال آن جا نیست، نشان بدهید. یا هنرمندهایی که اصولا فضای انیمیشن را برای کار هنری، به مثابه ی هنر معاصر استفاده می کنند، قطعا نوع خاصی از نمایش یا اینستالیشن را برای پخش کارشان انتخاب می کنند. دیگر به شکل روتین انیمیشن که همیشه در تلویزیون یا سینما می دیدیم، نیست. یک شکل تازه ای دارد. من فکر می کنم خیلی خیلی مهم است و به فضا خیلی اهمیت می دهند. یعنی اینها خیلی چسبیده به درکی از فضا، شرایط و موقعیت.
پس انیمیشن در هنر معاصر از انیمیشن سنتی در حوزه ی سینما و داستان گویی و روایتگری جدا می شود؟
بله جدا می شود ولی چون الان ما دانشکده های نیو مدیا هنوز نداریم. رشته های این چنین نداریم، جدا می شود ولی مثلا در دانشگاه چین که من هم نمایشگاه داشتم و هم دعوت شده بودم؛ آن جا یک دپارتمان نیومدیا داریم که هم فیلم تدریس می شود، هم ویدئو تدریس می شود، هم ویدئوآرت تدریس می شود، هم انیمیشن. یعنی اینها همه یکپارچه است. حالا این که هنرمند تصمیم می گیرد که فیلم کوتاه بسازد یا فیلم بلند یا ویدئوآرت بسازد، این بستگی به خودش دارد و شاخه ای که انتخاب می کند.
از هنرمندان و آثار ایرانی که از تعامل نقاشی و انیمیشن برای خلق ایده هایشان بهره برده اند چه کسانی را می شناسید؟
آثار خانم آویش خبره زاده شاید جزء پیشروترین این نوع کارها باشند.
نظرتان در مورد نقاشیهای متحرکی که تنها با یک حرکت کوتاه و به صورت لوب و تکرار روی تابلوهای تلویزیونی نمایش داده می شوند چیست؟
اینها هم هست که از حرکت دادن عکس یا نقاشی کار می کنند. هنرمندانی هم هستند که به این شکل کار می کنند مثلا آقای باربد گلشیری[۱۵۳] یک کار ویدئوی این چنینی داشت که یک مقدار هم طنزآمیز بود. می توانم بگویم که در بچه های بعد از نسل ما خیلی بیشتر این گرایشها دیده می شود. بچه هایی که بین حوزه های نقاشی و گرافیک و فیلم و انیمیشن کار می کنند خیلی تمایل به کارهایی به این شکل دارند. در حوزه ی هنرمندهایی که به نقاشیشان حرکت می دهند هم این ماجرا وجود دارد. مثلا آقای خسرو خسروی[۱۵۴] یک تعدادی از نقاشیهایش را به این شکل متحرک کرده است. المانهایش را بریده، در فضای عکس قرار داده و یک حرکتی به آنها داده است. و این هم می شود یک جور انیمیشن یا ویدئوآرت انیمیشن. ولی تعداد هنرمندانی که به این شکل کار می کنند کم است.
کمی از فضای هنر جدید دور شویم. ارتباط بین آثار فوتوریستها و حرکت ادراک شونده در آنها با انیمیشن را چگونه می بینید؟ آیا اصلا نزدیکی و ارتباطی وجود دارد؟
راستش خیلی ارتباطی وجود ندارد. به نظرم حرکت و انرژی که فوتوریستها بیشتر به دنبالش بودند، خیلی به انیمیشن مربوط نمی شود. چون انیمیشن آن موقع خیلی به این شکلی که ما صحبت می کنیم وجود نداشته است. به نظرم بیشتر جنبه ی ماشینیزم و فضای مدرن و حرکتی که اصولا در فضای مدرن وجود داشته، مسئله شان بوده است و بعدش هم عکاسی و فیلم. زمانی که نقاشی می شده خیلی شبیه به انیمیشن می شده ولی واقعا انیمیشن نبوده که روی آنها تاثیر بگذارد. چون حرکت اصلا یک زمانی در مقاطع مختلف مسئله ی مدرنیسم می شود. مثلا فوتوریستها یک نوعش هستند و جنبش نور و حرکت و تجربیاتی که در باهاوس[۱۵۵] می شود هم به نوعی دیگر. یا مثلا هنرمندان کینتیک آرت[۱۵۶]. حتی در مجسمه. بنابراین، اینها خیلی ربطی به انیمیشن به شکل سنتی اش پیدا نمی کنند.
با تشکر بسیار از صحبتهای خوب وموثرتان. صحبت آخر؟
نه صحبت خاصی نیست. همینها که گفته شد. ولی من فکر می کنم هرچه جلوتر می رویم قابلیت بیانی خیلی از رشته هایی که قبلا در حوزه ی سنتی وجود داشتند بیشتر بر ملا می شود و مثلا ما رشته ی خیلی مهمی داریم به نام هنرهای دستی یا صنایع دستی که قابلیتهای بیانی خیلی معاصری در آن وجود دارد. حالا یک هنرمند خودش باید بخواهد که با فضای هنر معاصر از نظر کیفی آشنا بشود که مثلا آن استفاده را از کارش در فضای معاصر بکند. نقاشی، انیمیشن، فیلم و خیلی از رسانه های دیگر حتی عکاسی که خود عکاسی هم همه نوع و شاخه هایش جزء هنر معاصر قرار نمی گیرد. بنابر این تعریف هنر معاصر و فضایی که وجود دارد که کمی هم تعریفش سخت است. به نظر من باعث می شود که شما تصمیم بگیرید که مثلا فرش ببافید و این فرش را به عنوان یک فضای هنر معاصرتان خلق بکنید. یا انیمیشن را در فضای ویدئوی معاصر استفاده بکنید. اینها بستگی به انتخابی دارد که هنرمند بکند. یا حتی ممکن است از فضای انیمیشن نقاشی بکنید. این را کمتر صحبت کردیم. هنرمندهایی هستند مثلا آقای رضا صدیقیان[۱۵۷] یک سری کار دارد که براساس نقاشی گیمهای کامپیوتری است. یا خود من در کارهای اخیرم از میکی موس یا کاراکترهای کارتونی ممکن است استفاده بکنم. این هم رابطه ای است؛ یعنی موضوعی است که خود آیکنهای انیمیشنی می آیند در فضای نقاشی. انیمیشن و کاراکترهای انیمیشنی می آیند و در فضای نقاشی مطرح می شوند. اینها کاملا داد وستدهایی است که در فضای هنر معاصر وجود دارد.
یا همان تعامل نقاشی و اینیمشن به گونه ای جدید.
و در پایان صحبتها تعدادی از آثار آقای کامرانی را دیدم و صحبتهایی راجع به کارهایشان داشتیم. ویدئوهای برج آزادی و آتشفشان که مرتبط با مجموعه ی اسکناسها بود، تابلوها و آثار خنجرهای قجری و ویدئوی مرتبط به آنها و نقاشی که از ترکیب گوشهای میکی موس بر روی سر یک سیاستمدار نقاشی شده بود، آثار آیفونی و دیجیتالی و بسیاری کارها و فعالیتهای متنوع که این هنرمند معاصر ایرانی را در این سالها به عنوان یک هنرمند فعال در هنر جدید در نمایشگاهها و جشنواره های داخلی و خارجی بسیاری مطرح کرده است. و ویژگی مهم آثار آقای کامرانی داشتن روحیه و عناصر ایرانی در اکثریت آثار در قالبهای متفاوت و بهره گیری مناسب و به جا از هنرهای مختلف در خلق ایده ها است.
و در نهایت نتیجه و تاکید بسیاری که در صحبتهای این هنرمند بود؛ سیال بودن مرز میان هنرها در هنر جدید و مطرح شدن هرچه بیشتر ویژگیهای طراحانه به خصوص نقاشی و انیمیشن در هنر جدید است.
۴-۴ مریم کشکولی نیا
شکل ۴-۷/ مریم کشکولی نیا/ ۱۳۹۲/ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان/ نگارنده
مصاحبه با سرکار خانم مریم کشکولی نیا کارگردان و طراح انیمیشن
متولد ۱۳۴۵. کارشناس ارشد انیمیشن از دانشگاه هنر تهران. موفقیت در جشنواره های انیمیشن داخلی و خارجی. برنده ی جشنواره ی انسی فرانسه.
۲۸ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۱ صبح دفتر امور سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
خانم مریم کشکولی نیا هنرمندی بسیار گرم و صمیمی و مهربان که بیشتر به خاطر تکنیک ویژه و هنرمندانه ای که در انیمیشنهایشان استفاده می کنند، شناخته شده اند. تکنیک انیمیشن زیر دوربین، به خصوص شن و نقاشی روی شیشه که بسیار فضاهای هنرمندانه و نقاشانه ای دارد.
اما سایر تکنیکها را هم در تجربه ی کاری خود دارند و بعد از تجارب مختلف این تکنیک را با توجه به علاقه و روحیات شخصی انتخاب کرده اند. و به همین دلیل ایشان را گزینه ی بسیار خوبی برای صحبت در خصوص تعامل نقاشی-انیمیشن دانستم.
مدت زمان زیادی با خانم کشکولی نیا به صحبت نشستیم و در خصوص موضوعات مختلفی مرتبط با انیمیشن و… گفتگو کردیم؛ اما در این جا تنها قسمتهایی از گفتگو که مرتبط با موضوع پژوهش است را می آورم.
راجع به حوزه های فعالیت هنریتان بگویید و ارتباط آنها با هم؟
من لیسانس گرافیک هستم و حدود ۱۲ سال گرافیک و تصویر سازی تجاری و سفارشی کار کردم. ولی همیشه به دنبال انیمیشن بودم و می دانستم حرفی که من می خواهم بزنم را در انیمیشن می توانم بیان کنم . سینما را هم دوست دارم ولی روحیه ی کار جمعی و گروهی را ندارم. پس بهترین انتخاب چیزی بود که بتوانم به طور مستقل و به تنهایی نیز انجام دهم ، و آن انیمیشن بود. در این چند سال اخیر فقط انیمیشن کار می کنم و فعالیت در زمینه ی گرافیک را به علت عدم علاقه متوقف کرده ام.
در انیمیشن چه شد که به این تکنیک رسیدید؟
این تکنیک هم به لحاظ بصری و هم شیوه ی اجرا و رسیدن به تصویر با روحیات من هماهنگ است. من تکنیکهای مختلف انیمیشن مانند پیپر[۱۵۸]، کات اوت[۱۵۹] دستی و دیجیتال ، فوتو انیمیشن ، انیمیشن عروسکی و انیمیشن سه بعدی را تجربه کردم و در انتها متوجه شدم تکنیک مورد علاقه من انیمیشن زیر دوربین است به خصوص تکنیک شن.
این تکنیک را به دلیل هماهنگ بودن با روحیاتم بسیار دوست دارم. یکی از خصوصیات این تکنیک قابلیت خلق ترانزیشنها[۱۶۰] و مورفهای بسیار روان و خلاقانه است، برای دستیابی به فیلمی روان و سیال بهتر است در صورت امکان از کات استفاده نشود، هر چه از مورف و ترانزیشن برای انتقال از نمایی به نمای دیگر استفاده شود فیلم به دست آمده به روح تکنیک نزدیکتر خواهد بود.
من تقریبا تمام مراحل تولید انیمیشن را تک نفره انجام می دهم و مزیتی که تنها کار کردن برای من دارد، این است که می توانم در حین کار تغییراتی که گاهی بسیار مهم هستند را در فیلمنامه و دکوپاژ و … بدهم. وقتی کار حسی باشد و تو غرق در کار باشی و با داستان زندگی کنی، خود کاراکتر و یا فضای کار به تو می گویند که کجا، چکار بکنی. ولی این آزادی عمل را فقط وقتی که تنها کار می کنی، داری و در صورتی که گروهی کار کنی باید تمام مراحل پیش تولید به دقت انجام شود و از دوباره کاری و تصمیمهای ناگهانی به شدت اجتناب شود.
مزیت کار دستی که شما با مشکلاتش انجام می دهید نسبت به کارهای کامپیوتری در چیست؟
به نظر من تکنیک باید حرفت را به بهترین نحو بزند. مهم این است که تکنیک با موضوع انتخابی هماهنگ باشد به طور مثال ممکن است داستان به گونه ای باشد که بهترین تکنیک برای اجرای آن تکنیک سه بعدی باشد، مسلما اگر این داستان را با شن اجرا کنیم کار موفق نخواهد بود.
من حس و حال نقاشی را در کار خیلی دوست دارم و اگر با کمک نرم افزارهای جدید بشود این حس و حال را درآورد، بسیار هم خوب است. به طور مثال نرم افزار تی وی پینت[۱۶۱] قلمهای بسیار خوب و نزدیک به واقعی را در اختیار انیماتور قرار می دهد و اگر بتوان با بهره گرفتن از نرم افزار با سرعت و راحتی بیشتر نتیجه ی مطلوب به دست آورد، من هیچ مغایرتی نمی بینم.
من به لحاظ پیشینه ی تحصیلی و تجارب گرافیکی که دارم از نظر تصویری کمتر مشکل دارم و خیلی حسی کار می کنم. رسیدن به تصاویر خوب درهر فریم برای من از همه چیز مهمتر و لذت بخش تر است.
علت این که انیمیشن شما را جذب کرد چه بود؟ چه ویژگی و تفاوتی با هنرهای دیگر داشت؟
به نظر من چون انیمیشن از نقاشی، عکاسی، موسیقی، سینما و .. کمک می گیرد، هنر کامل تری است. من قصه گویی را دوست دارم و نمی توانم در یک فریم قصه ی خودم را تعریف کنم و این بود که به سمت تصویر متحرک کشیده شدم.
۲-۵-۲ الگوی سازمان ملل برای بلوغ تجارت الکترونیکی
سازمان ملل متحد برای شناسایی سطح بلوغ تجارت الکتر ونیکی در سازمان ها، در سال ٢٠٠٠ مدلی پنج مرحله ای با عنوان مدل بلوغ تجارت الکترونیکی معرفی کرده است . تأکید این مدل که از دیدگاه کاربردی[۲۸] برخوردار است، بر کاربران و تعداد و نوع خدماتی است که این پنج مرحله عبارتند از: (سازمان ملل متحد،۲۰۰۰) .
*مرحله اول، حضور اولیه[۲۹]: در مرحله حضور اولیه، سازمان به حضور در وب و ایفای نقش در تجارت الکترونیکی متعهد می شود . به صورت ایستا در وب حضور پیدا کرده و اطلاعات بسیار کمی به کاربران ارائه می کند و سایت سازمان بسیار کم به روز می شود . از جنبه دولت الکترونیکی، کشور متعهد می شود تا وارد حوزه دولت الکترونیکی شود . سایت های رسمی ولی محدود و مستقل از یکدیگر به وجود می آیند، که اطلاعات سازمانی و سیاست های آن سازمان را به صورتی ایستا در اختیار کاربران قرار می دهند.
*مرحله دوم، توسعه[۳۰] : در مرحله توسعه حجم و به روز بودن اطلاعات و تعدا د صفحات وب افزایش می یابد . همراه با افزایش تعداد وب سایت های دولتی، حضور دولت بر شبکه افزایش می یابد . محتویات وب سایت ها شامل اطلاعات پویاتر و ویژه تری می شود و به طور مداوم و مستمر به روز می شود . علاوه بر این، سایت ها ممکن است به سایت های دیگر نیز اتصال داشته باشند.
*مرحله سوم، تعاملی [۳۱]: در حالت تعاملی وضعیت بهتر از دو حالت قبلی می شود، کاربران می توانند با سازمان ارتباط برقرار کرده، درخواست کرده و فرم هایی را از سایت دریافت کنند . در این مرحله حضور دولت در شبکه وب جهانی به میزان فراوانی گسترش می یابد و حجم وسیعی از موسسات و خدمات دولتی بر روی شبکه قابل دسترسی خواهند بود.
*مرحله چهارم، مبادله ای[۳۲] : مبادله کالا، مباحث امنیتی و خرید محصولات در این مرحله محقق می شوند. امکان انجام مبادلاتی مانند دادن روادید، گذرنامه، ثبت وفات و تولد، اعطای گواهینامه ها، که به ا منیت و محرمانه بودن نیاز دارند، به صورت کامل از طریق اینترنت وجود دارد . در این مرحله کاربر می تواند بهای خدمات و کالاها، صورت حساب ها و مالیات را به صورت به هنگام بپردازد . امضای دیجیتالی نیز به منظور تسهیل تشریفات کار و ایجاد ارتباط با دولت، مورد استفاده قرار میگیرد.
*مرحله پنجم، یکپارچه[۳۳] : مرحله بی سیم مرحله ای کاملا یک پارچه از کارکردهای الکترونیکی و ارائه خدمات بین بخش هاست. در این مرحله ظرفیت کامل خدمات به صورت « بسته واحد » وجود دارد و کاربران همه نوع خدمات را می توانند از سازماندریافت کنند . از جنبه د ولت الکترونیکی، در این مرحله تمامی خدمات دولتی از طریق دولت الکترونیکی ارائه می شود( سازمان ملل متحد،۲۰۰۰).
۲-۵-۳ الگوی مراحل رشد فناوری اطلاعات نولان
نولان[۳۴] در سال ١٩٧٩ مراحل رشد سیستم های اطلاعاتی در سازمان ها را در شش مرحله معرفی کرد. این شش مرحله عبارتند از:
١. ابتدایی،
٢. بسط و توسعه[۳۵]،
٣. کنترل،
۴. یک پارچه سازی،
۵. مدیریت داده ها و
۶٫بلوغ
۲-۵-۴ الگوی گارتنر[۳۶]
در سال ٢٠٠٢ دو مدل توسط گروه کاری گارتنر[۳۷] توسعه داده شد. یکی برای پیاده سازی تجارت الکترونیکی و دیگری برای بلوغ دولت الکترونیکی، که هر دو در چهار سطح انجام می شوند.
۲-۵-۴-۱ الگوی بلوغ دولت الکترونیکی گارتنر
چهار سطح مدل بلوغ دولت الکترونیکی گارتنر عبارتند از:
*مرحله اول، اطلاع رسانی[۳۸] مرحله ابتدایی اجرای دولت الکترونیکی، حضور بر روی وب و فراهم آوردن اطلاعات مربوطه برای استفاده عمومی است. شکل وب سایت در این مرحله شبیه به یک کتاب راهنماست.
*مرحله دوم، تعامل[۳۹]: در مرحله دوم، تعامل بین دولت، بخش بازرگانی و شهروندان تشویق می شود . مردم می توانند از طریق پست الکترونیکی از مراکز دولتی اطلاعات لازم را اخذ کنند . در این مرحله، امکان استفاده از موتورهای جستجو برای کسب اطلاعات و امکان بارگذاری کردن اسناد و فرم های مربوطه وجود خواهد داشت.
*مرحله سوم، مبادله[۴۰] (تراکنش): در این مرحله، پیچیدگی فناوری افزایش می یابد و همراه با آن ارباب رجوع نیز منتفع می شود و مبادلات با حجم زیاد و پیچیده نیز بدون مراجعه به دفاتر دولتی قابل اجراست . به طور مثا ل خدمت رسانی به هنگام، پرداخت مالیات، تمدید یا اخذ مجوزها، اخذ گذرنامه و روادید و رأی گیری به هنگام در این مرحله صورت می گیرد.
*مرحله چهارم، تغییر شکل : در این فاز، همه سیستم های اطلاعاتی یک پارچه اند و مردم امکان استفاده از خدمات دولت را از یک مکان مجازی خواهند داشت . بهترین پیچیدگی موجود در این مرحله، مربوط به بخش داخلی است که نیازمند تغییر اساسی در فرهنگ سازمانی، فرآیندها و مسئولیت ها در درون دولت است . کارمندان دولت در بخش های مختلف باید با یکدیگر به شکل کاملا خودکار کار کنند . در این مرحله صرفه جویی در هزینه ها و کارایی و رضایت مشتری به بالاترین حدممکن می رسد(گارتنر،۲۰۰۲) .
۲-۵-۴-۲ الگوی بلوغ تجارت الکترونیکی گارتنر
چهار سطح مدل بلوغ تجارت الکترونیکی گارتنر عبارتند از
*سطح یک، حضور اولیه[۴۱]: در این مرحله از اینترنت برای ارائه اطلاعات شرکت و بروشورهای آن استفاده می شود و بیشتر جنبه اطلاع رسانی دارد.
*سطح دو، پیشروی[۴۲] : برخی از ویژگی ها مانند موتور جستجو، اطلاعات تفصیلی درباره محصول و قابلیت تعامل با شرکت به سایت افزوده می شود . در واقع در این مرحله خدمات اساسی به مشتری ارائه می شود.
*سطح سه، یک پارچگی کسب وکار[۴۳] : در این مرحله ویژ گی های بیشتری از جمله امکان مبادله/معامله، با توجه به نیازهای خاص مشتریان به سایت افزوده می شود.
*سطح چهار، دگرگونی کسب وکار[۴۴] : در این مرحله تأمین کنندگان و مشتریان نیز یکپارچه می شوند . در این سطح، خدمات برتر به مشتریان ارائه شده و تعدیلات پیشرفت های در سایت صورت می پذیرد(گارتنر، ۲۰۰۲).
۲-۵-۵ الگوی میسرا و دینگرا[۴۵]
میسرا و دینگرا مدلی را پیشنهاد کرده اند که دیدگاهی سازمانی نسبت به بلوغ دولت الکترونیکی دارد . تأکید این مدل بر مراحلی است که سازمان ها در پیاده سازی تجارت الکترونیک طی می کنند . این مدل شش سطح را برای بلوغ الکترونیکی معر فی می کند که عبارتند از : (میسرا و دینگرا، ۲۰۰۲).
*سطح اول، بسته: در این مرحله سازمان از فناوری اطلاعات و ارتباطات در اداره امور استفاده نمی کند و حتی هیچ طرح یا برنامه ای نیز برای استفاده از آن در آینده نزدیک ندارد. این وضعیت ممکن است ناشی از عدم آشنایی با فناوری های ارتباطات و اطلاعات، نبود منابع کافی و نداشتن تفکر استراتژیک باشد. در نتیجه سازمان بر حسب میزان ارتباط و سهیم کردن دیگران در اطلاعات دولت الکترونیکی، در وضعیت بسته قرار دارد.
*سطح دوم، مقدماتی : در این سطح، سازمان نخستین گام ها را برای اتوماسیون کردن فرآیندهایش بر می دارد، اما اساس آن فاقد کل نگری و عمومیت کافی است. در این سطح، هیچ تلاش سازمان یافته ای به منظور فراهم کردن مقدمات ایجاد دولت الکترونیکی صورت نمی گیرد. به علت نداشتن یک برنامه کلی و رهبری نظام مند، بسیاری از تلاش های صورت گرفته به پایان نرسیده و عمومًا ن یمه کاره رها می شوند. از بین اقدامات پراکنده ای که صورت می گیرد، بعضی از آن ها ممکن است که با موفقیت روبه رو شوند، اما به طور کلی سازمان تعهد لازم را برای ایجاد دولت الکترونیکی به صورت یک عمل برنامه ریزی شده ندارد.
*سطح سوم، مرحله برنامه ریزی شده : در این م رحله از یک رویکرد سیستماتیک استفاده می شود. در این سطح سازمان به طور واضح و آشکار دارای چشم انداز تعریف شده، اهداف کلی و اهداف فرعی برای دولت الکترونیکی است. به علاوه مطالعه ارزیابی نیازها نیز در این مرحله صورت می گیرد. سپس از طریق برنامه ریزی گسترده ای که صورت می گیرد، سیاست ها، استراتژی ها، فعالیت های اجرایی مختلف، نقش ها، مسئولیت ها و منابع مورد نیاز بر حسب زمان، پول، نیروی انسانی تعریف شده تا اداره کردن الکترونیکی به صورت بهینه پیاده شود.
*سطح چهارم،مرحله تحقق یافته: در این سطح براساس برنامه های انجام ش ده، یک سیستم یک پارچه پیاده می شود که طبق آن تمام فرآیندهای درونی سازمان به صورت کامپیوتری انجام می شود و تبادل اطلاعات بین تمام واحدها به صورت یک پارچه انجام می شود .سازمان علاوه بر ارائه مؤثر خدمات به کارکنان خود، در این مرحله ارائه خدمات به مشتریان خارجی را نیز به طور مؤثر شروع می کند.
*سطح پنجم، نهادینه شدن: در این سطح، سازمان ها وضعیت واقعی خود را تثبیت کرده اند و بیشتر توجه شان به حذف شکاف های موجود بین آنچه که در برنامه بوده و آنچه که به وقوع پیوسته است، می باشد. به عبارت دیگر در این مرحله، نتایج تما می پروژه هایی که به اجرا رسیده است مورد بررسی قرار گرفته و با استانداردهای تدوین شده در برنامه ها مقایسه می شود . نتیجه این بررسی، شناسایی انحرافات و سعی در جهت اصلاح آن هاست. این اصلاح تا زمانی ادامه می یابد که دولت الکترونیکی بخشی از فرهنگ کاری سازمان شود . در این مرحله، دولت الکترونیکی به طور مؤثری توسط تمامی کاربران داخلی و خارجی پذیرفته می شود.
*سطح ششم، بهینه کردن :در این مرحله، سازمان خود را در بهبود مستمر و بهینه کردن تلاش ها متعهد می داند. در این سطح سازمان عمدتًا، به منظور تحقق کامل دولت الکترونیکی، به دنبال نوآوری در فناوری، فرآیندهای کاری، فرهنگ سازمانی و غیره است(میسرا و دینگرا، ۲۰۰۲).
۲-۵-۶ الگوی ایالت یوتا
وایندلی با توجه به نیاز ایالت یوتا در ایالات متحده آمریکا، در سال ٢٠٠٢ مدل بلوغی را برای این ایالت طراحی کرد . طبق این مدل، بلوغ دولت الکترونیکی دارای مراحل زیر است:
*سطح اول، وب سایت ساده : سطح اول بلوغ در این مدل، وب سایت ساده است. یک وب سایت ساده، شامل تعدادی صفحه است که اطلاعات آن به صورت ایستا و غیرپویا هستند.
*سطح دوم، دولت به هنگام : این سطح بلوغ، دولت به هنگام نامیده می شود. مهم ترین تفاوت این سطح با سطح قبلی آن ا ست که در این سطح انجام معاملات نیز امکان پذیر می شود.
*سطح سوم، دولت یک پارچه : سطح سوم دولت یک پارچه نامیده می شود. در این سطح، دوایر در انجام کارها کاملا با هم یک پارچه شده اند. یکی از نکات کلیدی در این سطح انجام معاملات الکترونیکی به طور کامل است.
*سطح چهارم، دولت تغییر شکل یافته : سطح چهارم مدل بلوغ، دولت تغییر شکل یافته نامیده می شود. در این مرحله فرآیندهای دولت الکترونیکی به صورتی انجام می شود که ماهیت انجام کارهای دولتی را تا حدود زیادی تغییر داده است. در این سطح ارائه خدمات بر اساس نیازها و احتیاجات تک تک شهروندان صورت گرفته و به نقطه نظرات آنان توجه می شود(وایندلی،۲۰۰۲).
۲-۵-۷ الگوی گروه مشاوره دلویت[۴۶] و تاچ
گروه مشاوره دلویت و تیم تحقیقاتی دلویت و تاچ در سال ٢٠٠٠ مدلی را برای بلوغ دولت الکترونیکی ارائه کردند . در این مدل، مراحل بلوغ دولت الکترونیکی به صورت یک پیوستار شش مرحله ای در نظر گرفته شده است . شرح هر یک از این مراحل به ترتیب زیراست: (دلویت،۲۰۰۰)
*مرحله اول، انتشار/تسهیم اطلاعات: در این مرحله، ادارات دولتی اقدام به ایجاد وب سایت کرده و اطلاعات مربوط به خود را برای استفاده عموم بر روی وب سایت قرار می دهند.
*مرحله دوم، مبادلا ت رسمی دوطرفه : در این مرحله به کمک امضا ءهای دیجیتال قانونی و معتبر، ارباب رجوع قادر به ارائه اطلاعات شخصی خود به وب سایت ادارات دولتی و انجام مبادلات پولی خواهند بود. در این مرحله ارباب رجوع باید نسبت به توانایی و قدرت سازمان در حفظ و نگهداری اطلاعات شخصی و محرمانه ای که به وب سایت ارائه کرده اند، متقاعد شوند.
*مرحله سوم، پورتال های چندمنظوره: در این مرحله دولت مشتری محور، موفقیت بزرگی در ارائه خدمات به مشتریان به دست می آورد. در این مرحله، دولت با بهره گرفتن از یک پورتال، امکان ارسال و دریافت اطلاعات و پردازش مبادلات پولی به ادارات دولتی مختلف را فراهم می آورد.
*مرحله چهارم، شخصی کردن پورتال: در مرحله سوم، ارباب رجوع از طریق یک وب سایت واحد به دامنه گسترده ای از خدمات دسترسی پیدا می کرد. در مرحله چهارم، دولت این امکان را برای ارباب رجوع فراهم می آورد، تا بتو انند پورتال را مطابق ویژگی های مطلوب خود تغییر دهند. برای دست یابی به این مرحله دولت به امکانات پیچیده تر برنامه ریزی وب نیاز دارند، تا کاربران قادر به اعمال تغییرات مورد نظر و مطلوب خود در پورتال باشند.
*مرحله پنجم، مجتمع کردن خدمات مشترک : در این مرحله تغییراتی واقعی در ساختار دولت شکل می گیرد . در این مرحله، ارباب جوع خدمات دولتی را به عنوان یک بسته واحد می بینند و ادراک آن ها از سازمان های دولتی به عنوان بخش های جدا از هم بسیار کمرنگ می شود. در این مرحله مبادلات و خدمات به صورت گروهی به ارباب رجوع ارائه می شود.
* مرحله ششم، انسجام کامل و دگرگون کردن مؤسسه : آن چه که در مرحله اول به صورت یک کتابچه راهنما و دایره المعارف ارائه شده بود، در این مرحله به یک مرکز ارائه دهنده کلیه خدمات دولتی تبدیل می شود که با نیازها و ترجیحات شخصی هر یک از ارباب رجوع ها انطباق یافته است. در این مرحله، کلیه دیوارهایی که خدمات مختلف را از هم منفک کرده بودند، از بین می رود و فناوری نوین باعث انسجام و از بین رفتن فاصله بین واحدهای پشتیبانی اداری و ارائه کننده خدمات به ارباب رجوع می شود (دلویت، ۲۰۰۰).
۲-۵-۸ الگوی نقشه راه تجارت الکترونیکی
مدل نقشه راه تجارت الکترونیکی وضعیت موجود و مطلوب یک کسب وکار یا به عبارتی فرایند بلوغ الکترونیکی را به صورت یک پیوستار پنج مرحله ای نشان می دهد. این پنج مرحله عبارتند از:
۰٫۹۱۸
۳۵
حذف گزارههایی که پایایی پرسشنامه از طریق روش آلفایکرونباخ را فراهم می آورد این امکان را فراهم نموده که ضمن داشتن پرسشنامهای با گزارههای کمتر و پایایی بیشتر امکان انجام تحقیق مناسبتری فراهم گردد.
روایی[۴۹] پرسشنامه
مفهوم روایی به این سوال پاسخ میدهد که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را میسنجد. بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازه گیری نمی توان به دقت داده های حاصل از آن اطمینان داشت. (بازرگان و سرمد, ۱۳۸۵, ص. ۱۷۰)روشهای متعددی برای تعیین روایی ابزار اندازه گیری وجود دارد که در این تحقیق از روشهای ذیل استفاده شده است:
الف: روایی محتوا[۵۰]: روایی محتوا نوعی روایی است که معمولا برای بررسی اجزای تشکیلدهنده یک ابزار اندازه گیری بکار برده می شود. روایی محتوای یک آزمون معمولا توسط افرادی متخصص در موضوع مورد مطالعه تعیین می شود. از این رو اعتبار محتوا به قضاوت داوران بستگی دارد. (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۱۷۱)
در این راستا میتوان به این نکته اشاره نمود که پرسشنامه این تحقیق بر مبنای مولفههای پرسشنامه استاندارد میباشد که توسط اندیشمندان و محققان حوزه پذیرش فناوری اطلاعات تدوین و توسعه داده شده است و همچنین پرسشنامه این تحقیق توسط اساتید محترم راهنما و مشاور، بررسی و تایید شده است.
ب: روایی سازه[۵۱] روایی سازه یک ابزار اندازه گیری نمایانگر آن است که ابزار اندازه گیری تا چه اندازه یک سازه یا خصیصهای را که مبنای نظری دارد میسنجد. شیوهای که برای تعیین اعتبار سازه در این تحقیق استفاده شده است آزمون روایی همگرا[۵۲] است. مطابق با این روش هر گاه یک یا چند خصیصه از طریق دو یا چند روش اندازه گیری شوند، چنانچه همبستگی بین این اندازه گیریها بالا باشد، نشاندهنده آن است که آزمون مورد نظر دارای روایی همگرای قابلقبولی است.
متغییرهای تحقیق
متغیرها: متغیرها شامل هرچیزی است که بتواند ارزشهای گوناگون و متفاوت بپذیرد. (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۸۲)
متغیرهای وابسته
پژوهشگر بیش از هر چیز به متغیر وابسته علاقمند است هدف وی توصیف یا پیشبینی تغییرپذیری متغیر وابسته است. به بیان دیگر همان متغیر اصلی است که به منزله یک مطلب قابل پژوهش جلوه میکند. پژوهشگر علاقمند است این متغیر و سایر متغیرهایی را که بر آن تاثیر میگذارند کمی کند و بسنجد. (بازرگان و سرمد, ۱۳۸۵, ص. ۸۳)در این تحقیق متغییر وابسته شامل استفاده و قصد استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی توسط مشتریان حقوقی میباشد.
متغیر مستقل
متغیر مستقل به گونه ای مثبت یا منفی بر متغیر وابسته تاثیر می گذارد. به بیان دیگر دلیل متغیر در متغیرهای وابسته را باید در متغیر مستقل جستجو کرد (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۸۵) در این تحقیق متغییرهای عملکرد و تلاش موردانتظار ،تاثیرات اجتماعی و تسهیل شرایط و اعتماد به سیستم بانکداری اینترنتی متغییر مستقل محسوب می شود.
متغیر تعدیلکننده
اینگونه متغیر بر رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تاثیر اقتضایی دارد یعنی حضور این متغیر سوم رابطهای را که اساسا بین متغیر مستقل و وابسته مورد انتظار است تحتتاثیر قرار میدهد. (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۸۷)متغییر های سن و جنس و تجریه و داوطلبانه یا اجباریبودن جز متغییرهای تعدیلکننده محسوب می شود.
متغیر مداخلهگر
از زمانی که متغیرهای مستقل به جریان میافتند تا بر متغیر وابسته نفوذ کنند و تا زمان این تاثیرگذاری ظاهر می شود بدین ترتیب نوعی ویژگی یا بعد زمانی برای متغیر مداخلهگر وجود دارد این متغیر به عنوان تابعی از متغیرهای مستقلی که در هر موقعیتی عمل می کنند ظاهر میشود و به استنباط و توصیف نفوذ متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته کمک می کنند. در این تحقیق اختلاس های بانکی جز متغییرهای مداخلهگر محسوب می شود.
مقیاس های اندازه گیری
مقیاس های معینی برای اندازه رسمی ترتیبی فاصله نسبتی وجود دارد که درجه پیچیدگی و تکامل اندازه گیری آنها هرقدر از اسمی به طرف نسبتی حرکت کنیم افزایش یافته قدر اندازه گیری آنها بیشتر می شود. بدان معنا که میتوان اطلاعات دقیقتری را در مورد متغیرها به دست آورد (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۲۰۸)
مقیاس اسمی
مقیاس اسمی مقیاسی است که به پژوهشگر اجازه میدهد اشیا را به مقولهها یا گروه های معینی دستهبندی کنند. طبقات بصورت جمعی خاص و کامل است اطلاعاتی که از کاربرد یک مقیاس اسمی میتوان بدست آورد عبارت از تحلیلهای آماری توصیفی است (فراوانی …) مقیاس اسمی پارهای اطلاعات پایهای مقولهای و خام در اختیار ما قرارمی دهد (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۲۰۸) در پرسشنامه حاضر متغیرهای سن- جنس – تحصیلات – تجربه متغیرهای اسمی محسوب میشوند.
مقیاس ترتیبی
نه تنها متغیرها را به طریقی طبقه بندی می کند که تفاوتهای کیفی آنها بین گروه ها مشخص می شود بلکه به گونه ای معنادار مقولهها را رتبه بندی می کند (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۱۰۹) برای هر متغیری که گروه های مختلف آن بتوانند بر پایه یک ویژگی اولویت بندی شوند مقیاس ترتیبی به کار میرود مقیاس ترتیبی قادر به تعیین مقدار تفاوت بین رتبه های داده شده نیست.
مقیاس فاصله ای
مقیاس فاصلهای به پژوهشگر امکان کاربرد روشهای محاسباتی معینی را برای اطلاعات جمعآوری شده از پاسخ دهندگان میدهد این مقیاس به ما اجازه میدهد میانگین و انحراف معیار پاسخهای مرتبط با متغیرهای مختلف را محاسبه کنیم (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۲۱۰)متغییرهای عملکرد و تلاش مورد انتظار، تسهیل شرایط و تاثیرات اجتماعی و اعتماد و قصد بهره گیری از سیستم مقیاس فاصلهای محسوب می شود.
مقیاس لیکرت
مقیاسها عبارتهایی هستند که تحت قوانینی امکان تخصیص حرف یا نمره را برای افراد نگرش و رفتارهای آنان فراهم می آورد. نقش اصلی این ابزارها تقسیم افراد به گروه های کلی برحسب نگرش معنی است. این تکنیکها برای قرار دادن افراد بر روی یک پیوستار خطی نسبت به یکدیگر آن هم به صورت نسبی طراحی میشوند. (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۲۴۱)یکی از رایجترین مقیاسهای اندازه گیری نگرش، مقیاس لیکرت است. این مقیاس از مجموعه ای منظم از عبارات که به ترتیب خاصی تدوین شده است، ساخته می شود. این گویه ها حالات خاصی از پدیده مورد اندازه گیری را به صورت گویه هایی که از لحاظ ارزش اندازه گیری دارای فاصلههای مساوی است عرضه می کند. برای تدوین گویه ها معمولا از عبارات مساعد و نامساعد درباره پدیده مورد اندازه گیری به تعداد مساوی استفاده می شود. (همان منبع ص ۲۲۵) در این پژوهش از طیف ۵ تایی لیکرت از گزارهی بسیار مخالف تا بسیار موافق بهره برده می شود. به طورکلی مقیاسها برای سنجش نگرشها، قضاوتها، عقاید و سایر خصیصههایی که به آسانی قابل اندازه گیری نیستند به کار میرود. مقیاس لیکرت از مجموعه ای منظم از گویه ها (عبارات) که به ترتیب خاصی تدوین شده است، ساخته می شود. این گویه ها حالات خاصی از پدیده مورد اندازه گیری را به صورت گویه هایی که از لحاظ ارزش اندازه گیری دارای فاصلههای مساوی است۷ عرضه می کند. (بازرگان و سرمد, ۱۳۸۵, ص. ۱۵۴)
جامعه و نمونه آماری
نمونهبرداری فرایند انتخابکردن تعداد کافی از میان اعضای جامعه آماری است به طوری که با مطالعه گروه نمونه و فهمیدن خصوصیات یا ویژگیهای آزمودنیهای گروه نمونه قادر خواهیمبود این خصوصیات یا ویژگیهای را به اعضای جامعه تعمیم دهیم (سکاران, ۱۳۸۰, ص. ۲۴۶)
جامعه آماری
در هر بررسی آماری، جامعه شامل عناصری است که میخواهیم درباره آن استنباطی انجام دهیم. کار مهم محقق این است که با دقت و به صورتی کامل حجم جامعه را تعریف کند. تعریف جامعه باید به صورت توصیف دقیق عنصرهایی باشد که به جامعه تعلق دارند و آن را میسازند. (بازرگان و سرمد, ۱۳۸۵, ص. ۱۰۰) در این تحقیق جامعه آماری شامل مشتریان حقوقی شعب سرپرستی مستقل بانک ملت در شهر تهران است.
نمونه آماری و روش نمونه گیری
انجام هر تحقیق علمی مستلزم صرف هزینه و زمان است، به همین دلیل در اغلب موارد، امکان بررسی کامل جامعه به صورت سرشماری وجود ندارد، بنابراین انتخاب نمونه و روش نمونه گیری برای تحقیق ضروری مینماید. نمونه بخشی از جامعه تحت بررسی است که با روشی که از پیش تعیین شده است انتخاب می شود، به قسمتی که میتوان از این بخش استنباطهایی درباره کل جامعه انجام داد(همان منبع ص ۱۱۰ ) صرفنظر از اینکه چه روش آمار استنباطی موردنظر است، قدرت آن روش به روش به کار گرفته شده برای انتخاب نمونه بستگی دارد.
در صورتی که نمونه نمایندهی واقعی جامعه نباشد، به عبارت دیگر اگر نمونه دارای اریب باشد، پیش بینی صحیح و دقیق درباره پارُامتر(های) جامعه امکان نخواهد داشت. اریب در نمونه گیری را میتوان با به کاربردن روشهای نمونه گیری صحیح و مناسب و در نظرگرفتن مشخصات عناصر جامعه کاهش داد و استفاده از چنین نمونههایی دارای پایایی خواهد بود.
در این تحقیق از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شده است. در نمونه گیری چندمرحله ای افراد جامعه باتوجه به سلسله مراتبی (از واحدهای بزرگتر به کوچکتر) از انواع واحدهای مختلف جامعه انتخاب کرد و دقت برآورد مورد نظر را افزایش داد (همان منبع ص.۱۸۶)
با توجه به نامحدود بودن جامعه برای تعیین نمونه مورد نظر از فرمول آماری مربوط به جامعه نامحدود استفاده گردید که در آن سطح اطمینان ۹۵% و ۱۹۶خطای برآورد ۷% لحاظ گردیده است
در این تحقیق ۱۹۶ نفر به عنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند . ۲۲۰پرسشنامه میان ایشان توزیع گردید و در نهایت۲۰۱ پرسشنامه جمعآوری شد. در این پژوهش، درصد بازگشت پرسشنامه ۹۱% بوده است .
نمونه گیری شامل سه مرحله میباشد: در مرحله اول به توصیهی مدیران توسعه بازار با توجه به حجم مشتریان حقوقی قابل توجه سرپرستی مستقل که شامل کلیدیترین شعب بانک ملت در شهر تهران میباشد ازبین سرپرستیهای بانک ملت انتخاب گردید. سپس در مرحله دوم ازمیان شعب ممتاز و درجه ۱ الف و ب تعدادی شعب به نسبت درجات شعب به روش نمونه گیری تصادفی ساده جهت بررسی انتخاب شدند (در مجموع ۱۴ شعبه) انتخاب گردیده و به نسبت اهمیت آن تعداد پرسشنامه مورد نظر از طریق معاونتهای اعتباری شعب به مدیران عامل و مدیران مالی شرکتها تکمیل گردید.
روش تحلیل داده ها
در این تحقیق از روشهای آماری توصیفی و استنباطی در کنار روش معادلات ساختاری بهره برده می شود. که نرمافزارهای مورد استفاده شامل spss16 و lisrel 8.50 میباشد. که در ذیل مهمترین روشهای آماری ذکر میگردد:
روش های توصیفی
برای مطالعه و توصیف مشاهدات و شاخص های قابلمحاسبه از روشهای توصیفی بهره بردهشده و میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد فراوانی و فراوانی تجمعی میانه و مد هر گزاره به همراه نمودارهای مرتبط قابلمشاهده و تحلیل میباشد.