۳- ۶- ۱۱- روشها و فنون آماری مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل مشاهدات
پس از جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و ورود داده های این پرسشنامه ها ،جهت تجزیه و تحلیل آنها از روش های مختلف آماری ، استفاده شده است. روش های آماری مورد استفاده در این تحقیق شامل فنون آمار توصیفی( شامل جداول فراوانی ، مقیاس لیکرت و … ) و فنون آمار استنباطی شامل آزمون فرض آماری آزمون رگرسیون خطی است. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز SPSS بوده است .
مورد سنجش را نشان میدهد و به ارزیابی «درستی و خوب بودن » یک سنجه کمک میکند (دانایی فرد و دیگران ، ۱۳۸۳ : ۳۱۶).
۳- ۷- ۱- ثبات سنجهها
توانایی یک سنجه برای حفظ ثبات در طی زمان ( علی رغم شرایط غیر قابل کنترل آزمون و وضعیت پاسخ دهندگان ) شاخصی از اثبات و آسیب پذیری کم آن در برابر تغییرات است . این توانایی برازش ابزار اندازه گیری است زیرا هر زمان که اندازه گیری صورت گیرد نتایج امر حاصل میشود . برای آزمون پایایی سنجه ها دوراه وجود دارد : پایایی باز آزمون و پایایی به شکل موازی (همان، ص ۳۱۷).
۳-۷ -۲ - سازگاری درونی سنجه ها
سازگاری درونی سنجه ها شاخصی است از تجانس بندها در سنجه که مفهوم را انعکاس میدهند . به عبارت دیگر ، بندها باید با همدیگر به عنوان یک مجموعه عمل کنند وبه طور مستقل مفهوم یکسانی را اندازه گیری کنند به گونه ای که پاسخ دهندگان معنای کلی یکسانی را برای هر یک از مؤلفه ها قایل شوند. سازگاری میتواند از طریق روائی دونیمه کردن مجموعه سوالهای پرسشنامه یا سنجه و روائی سازگاری بین خود سوالها یا طبقات آزمون شود .
ضریب آلفای کرونباخ نوعی ضریب پایایی است که نشان میدهد چگونه اجزاء در یک مجموعه ، به نحو مناسب به یکدیگر همبسته شدهاند . آلفای کرونباخ در قالب میانگین همبستگی ای درونی میان اجزاء سنجش کننده مفهوم محاسبه میشود (همان، ص ۳۱۸).
فرمول مورد استفاده برای محاسبه آلفای کرونباخ :
k : تعداد گویههای پرسشنامه
: واریانس هر سوال
: واریانس مجموعه سوالات
۳۳-۶-۲) آزمون پایایی
داده های پرسشنامه پس از توزیع در بین جامعه آماری و وارد نمودن اطلاعات آن در نرم افزارSPSS نسخه ۱۸ ، ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) محاسبه گردید. فرمول محاسبه آلفای کرونباخ به شرح زیر است :
k = تعداد سؤالات
= مجموع واریانس سؤالات
= واریانس نمره های خام آزمودنیها (پاشا شریفی و شریفی، ۱۳۸۳: ۲۴۴)
در تحقیقات علمی پرسشنامهای، اعتبارهای کمتر از ۶/۰، معمولاً ضعیف تلقی می شود، دامنه ۷/۰ قابل قبول و بیش از ۸/۰ خوب تلقی میشود. البته هر چه ضریب اعتبار به عدد یک نزدیکتر شود بهتر است (سکاران، ۱۳۸۰: ۳۸۵) .
برای پرسشنامه بی تفاوتی سازمانی نیز مقدار ضریب آلفای کرونباخ ۳۴ سوال پرسشنامه ۸۶۳/۰ بدست آمد.
جدول۳-۱: مقدارضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه بی تفاوتی سازمانی
ضریب آلفای کرونباخ | تعداد سوالات |
۸۶۳/۰ | ۳۴ |
۳-۷) روش تجزیه و تحلیل داده ها :
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی با بهره گرفتن از بسته نرم افزاری SPSSاستفاده شده است. نظر به اینکه متغیرهای این تحقیق به کمک روش آزمون توزیع نرمال داده ها (آزمون کلوموگروف- اسمرینوف)(جدول۳-۳) و همچنین فاصلهای – عددی بودن داده ها ، برای بررسی تاثیر مولفه های استراتژی های تحول بر روی اثربخشی سازمانی از آزمون رگرسیون گام به گام استفاده گردید.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱)مقدمه
اساس و مبنای تصمیم گیری مدیران و سازمان ها در سطح خرد و کلان اطلاعاتی است که غالباً با بهره گرفتن از علم آمار و تحلیل داده ها در اختیار تصمیم گیران قرار می گیرد. به طور کلی داده ها نمایانگری از واقعیتها و مفاهیم هستند. چنانچه دادهها بصورت واژه و نه به صورت ارقام به توصیف واقعیتها بپردازد آنها را دادههای کیفی میگویند. اینگونه دادهها از طریق مشاهده، مصاحبه، استخراج از اسناد و مدارک و امثال آن گردآوری میشود. تحلیل اطلاعات شامل عملیات متعددی است و شامل شرح و آماده سازی دادههای لازم برای آزمون فرضیهها و سپس تحلیل روابط میان متغیرها و بالاخره مقایسه نتایج مشاهده شده میباشد. در واقع هدف نهایی هر پروژه تحقیقاتی این فصل تحقیق میباشد. در این فصل در بخش اول به تجزیه و تحلیل توصیفی دادهها و در بخش دوم به آزمون آماری فرضیات پرداخته خواهد شد
۴-۲) بررسی ویژگیهای جمعیت شناختی
در این قسمت به ارائه آمار توصیفی، نمودارها و جداول ویژگیهای جمعیت شناختی نمونه پرداخته میشود. ارائه آمار توصیفی از آن جهت مهم است که باعث شناخت بهتر از جامعه و ویژگیهای عمومی آن و همچنین تحلیل بهتر ارتباط بین متغیرها میشود. در این تحقیق جنسیت و تحصیلات به عنوان سؤالات عمومی پژوهش در نظر گرفته شدهاند.
۴-۲-۱ )جنسیت
پاسخی را که افراد در مورد جنسیت به پرسشنامه دادهاند به صورت جدول ۴-۱ ارائه گردیده است. چنانچه در جدول توزیع فراوانی ملاحظه میشود پرسشنامه حاضر در بین ۱۵۱ نفر از کارکنان مرد و ۵۴ نفر از کارکنان زن شاغل در دانشگاه کاشان توزیع گردیده است.
جدول ۴-۱: توزیع فراوانی جنسیت پاسخگویان
جنسیت | فراوانی | درصد |
زن |
تعیین خط مشی و استانداردهایی برای تهیه طرحهای جامع در زمینههای خاص توسعه گردشگری که با یکدیگر هماهنگی داشته باشند و همدیگر را تقویت کنند و تعیین رهنمودها و استانداردها برای طراحی مناسب تسهیلات گردشگری.
شالوده ریزی برای اجرای مؤثر طرح و سیاست توسعه گردشگری و مدیریت بخش گردشگری با فراهم کردن چارچوب لازم سازمانی و نهادی.
ایجاد چارچوبی برای هماهنگی موثر فعالیتها و سرمایه گذاری بخشهای عمومی و خصوصی در توسعه گردشگری.
ارائه معیارهایی برای نظارت مداوم در پیشرفت توسعه گردشگری، و نگه داشتن آن در مسیری معین (عبدالله زاده، ۱۳۷۹: ۱۳-۱۲).
انواع گردشگری:
جهانگردی و گردشگری از جهات و ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گرفته، تقسیم بندیهای مختلفی از آن به عمل امده است. برای برنامهریزی در عرصه گردشگری، علاوه بر تعریف شناخت انواع گردشگری و دسته بندی انها بسیار مهم است: زیرا تقاضاها و خدمات مورد نیاز انواع گردشگران یکسان نیست؛ برای مثال گردشگرانی که به قصد دیدار از اقوام و دوستان مسافرت میکنند معمولاً به هتل و حتی رستوران بیرون از منزل نیاز ندارند، اما از سایر امکانات و تسهیلات استفاده میکنند. در مقابل، برای گردشگرانی که به قصد تجارت سفر میکنند، ممکن است امکاناتی همچون هتل و تسهیلات اقامتی اهمیت زیادی داشته باشد و از طرفی علاقه ای به بازارهای محلی نداشته باشند. همچنین احتمال دارد گردشگر روستایی هیچ تمایلی به خدمات شهری نداشته باشد و تمام مدت سفر خود را در روستا اقامت نماید.بر این اساس، تاکنون صاحب نظران و سازمانهای بین المللی با توجه به معیارهای مختلف، دسته بندیهای مختلفی از گردشگری ارائه کردهاند (کاظمی، ۱۳۸۵: ۲۴و۲۵). صاحبنظران و سازمانهای بینالمللی با توجه به معیارهای مختلف دستهبندیهای متعددی از گردشگری ارائه دادهاند که شامل:
گردشگری فرهنگی: جهانگرد در پی شناخت فرهنگ،آداب و رسوم، سنتهای یک گروه یا جامعه در یک منطقه است. (الوانی و دهدشتی،۱۳۸۲).
گردشگری علمیو آموزشی:
گردشگری تفریحی: رایجترین نوع جهانگردی. این نوع از گردشگری نیز خاص گروههایی است که جهانگردی را از زاویه تفرج، سرگرمی، ورزش و فعالیتهائی چون کوهنوردی، اسکی و… می بینند. (الوانی و دهدشتی،۱۳۸۲).
گردشگری مذهبی: زیارت و حج و سفرهای دینی بودائیان و هندویان و غیره. این نوع از جهانگردی یکی از رایجترین اشکال جهانگردی در سراسر جهان است. جاذبههای مذهبی، زیارتگاهها، مکانها مقدس هر ساله تعداد زیادی از جهانگردان را به سوی خود جلب میکنند. جهانگردان مذهبی با توجه به مذهب خاص خودشان به منظور هدفهای زیارتی مسافرت میکنند. تسهیلات اقامتی و پذیرایی این نوع از جهانگردی مانند مسافرخانهها و زائرسراها با توجه به بافت اجتماعی و فرهنگی و عقیدتی جهانگردان دارای ویژگیهای خاص خودش است که در هر کشوری از تنوع خاص خودش است (رضوانی، ۱۳۷۹: ۱۹).
گردشگری تجاری و بازرگانی: مهمترین مسافرتهایی که تحت این عنوان صورت میگیرد عبارتند از سفرهایی که افراد برای شرکت در بازارهای مکاره، نمایشگاههای کالا و صنایع و یا بازدید از تأسیسات کارخانهها و همانند آنها مینمایند. معمولاً در مسافرتهای تجاری مکان اقامت اختیاری نیست و هزینه این قبیل اقامتها به عهده شرکتهای تجاری است (رضوانی، ۱۳۷۹: ۲۰).
گردشگری ورزشی: به منظور انجام ورزشی خاص یا مسابقات بینالمللی. ورزش و گردشگری دو نیروی قوی برای جذب گردشگران هستند. و ابزار بسیار مناسبی برای جهانی شدن هستند. رویدادهای ورزشی به ویژه بازیهای المپیک درخشش بسیار بالایی در رسانههای گروهی دارند. سفر کردن و پرداختن به ورزش و همکاریهای بین المللی به تشویق فرهنگها در دوستی، صمیمیت، احترام به همدیگر کمک میکنند. اگر ورزش و جهانگردی به گونهای صحیح هدایت شوند. توسعه پایدار را به دنبال خواهد داشت.
گردشگری تاریخی: بازدید از بناهای باستانی، آثار تاریخی، موزهها و شناخت تاریخ یک کشور از دیگر مقاصد جهانگردان است. (الوانی و دهدشتی،۱۳۸۲). این گونه از گردشگری که «گردشگری میراث» نیز نامیده میشود به بازدید از موزهها، مکانها و بناهای تاریخی میپردازد و امروزه بخش عمده ای از گردشگری را به خود اختصاص داده است(نیازی و همکاران،۴۶:۱۳۸۹)
گردشگری سلامت (درمانی): برای بهرهگیری از آبهای گرم معدنی یا برای بهرهگیری از امکانات تشخیصی و درمانی کشورهای دارای این ظرفیت. در این شکل از گردشگری، افراد بیشتر با اهداف پزشکی به جای دیگری مسافرت میکنند. در این سفرها افراد دیگری شخص بیمار را همراهی میکنند که آنها هم جزء گردشگران درمانی محسوب میشوند. در این سفرها شخص بیمار برای معالجه، گذران دوران نقاهت، تغییر آب و هوا به توصیه پزشک معالج و همچنین برای استفاده از آبهای معدنی شفابخش مسافرت میروند (خاکساری، ۱۳۷۸: ۱۵).
گردشگری فضایی :گونه جدیدی در صنعت گردشگری است که فعلاْ توسط آژانس فضایی روسیه و با اعزام داوطلبان به ایستگاه بینالمللی فضایی آغاز شده است (خانم انوشه اولین گردشگر زن جهان) (ویکی پدیا)
طبیعتگردی یا گردش در طبیعت: گردشگری در طبیعت عبارت است از انواع گردشگری که در بستر طبیعت صورت میگیرد که هدف آن دادو ستدهای بین جهانگرد و محیط زیست است و در آن به محیط زیست آسیب وارد نشود (صارمینآیین، ۱۳۹۲: ۱).
گردشگری فرهنگی
شورای بینالمللی محوطهها و بناها (Icomos) گردشگری فرهنگی را شکلی از گردشگری میداند که طی آن بازدید کننده، به همه جنبههای فرهنگی در مورد یک مکان، مقایسه سبک زندگی، تغذیه، ویژگیهای جغرافیایی، محیط، شهرها و روستاها، به ویژه بیشتر به کارکردهای فرهنگی محوطههای تاریخی و تجربه آنها میپردازد. گردشگری فرهنگی یک تجربه آموزشی و تفریحی است که هنر را با میراث اجتماعی، طبیعی و تاریخی در هم میآمیزد و مردم را درباره جنبههای اجرایی، هنری، معماری، تاریخی یک مکان خاص آموزش میدهد، بازدید کنندهها به وسیله مردم از ظواهر جامعه میزبان به صورت کامل به هیجان در میآیند، این هیجان به وسیله آثار هنری یا تاریخی، علمی، سبک زندگی یا میراثی است که از طرف جامعه میزبان، منطقه، گروه یا موسسات به نمایش درمیآید.
وقتی که هردوتهالیکارناسوسی[۳] اولین بار در سال ۲۷۰۰ سال پیش، اهرام مصر را دید، یک گردشگر فرهنگی بود، شرح وقایع وی درباره آثار و ابنیه، مجموعه راهنمایی برای اولین گردشگرها بود. هردوت در بازدید از ابنیه سعی کرد به جمع آوری اطلاعات درباره مردمانی بپردازد که آنها را ساختهاند. برای بسیاری از مورخان، آنچه که حالا قابل توجه گردشگری است، مربوط به کنجکاوی بیپایان آنها بود. اشتیاق مسافرت جهت آموختن درباره مردمان دیگر و فرهنگ آنها همیشه انگیزهای برای گردشگران بوده است.
هونزیکر و کراپف[۴] اصرار دارند که گردشگری بدون انگیزهی فرهنگی وجود ندارد. گردشگری انبوه و فراگیر در حدود ۱۵۰ سال پیش شکل مدرن به خود گرفت. توصیف آنچه که مربوط به گردشگری فرهنگی است، بحثی طولانی است. آن طور که ویلیامز خاطر نشان میکند فرهنگ یکی از واژگان دو یا سه پهلو در زبان انگلیسی است، این پیچیدگی وقتی قابل توجه است که با واژه گردشگری ترکیب شود، در نتیجه این پدیده را کمتر میتوان توضیح داد. اکثر تعریفها بیانگر این است که گردشگری فرهنگی یعنی آموختن درباره شیوه زندگی دیگران؛ آموختن درباره خویشتن تعریف مشترک دیگری است که بر محور گردشگری فرهنگی شکل میگیرد.
یکی از بیشترین جاذبههای این تعاریف و واژگان در علوم انسانی توسط آدامز سیمپلی[۵] ارائه شده است: «مسافرت برای غنای شخصی.» نس فسای[۶] گردشگری فرهنگی را به صورت ایده تحقیق برای تحصیل شناخت بیشتر تعریف میکند. پژوهشگران دیگری آن را به صورت ایده توسعه، نمایش و تفسیر منابع فرهنگی به عنوان عنصر ضروری گردشگری تعریف کردهاند، این تعریف مبتنی بر ارضاء حس کنجکاوی گردشگر برای دیدار دیگر مردمان در محیط زیست اصلیشان و مشاهده جنبههای مادی زندگی آنها از قبیل هنر صنعت، موسیقی، ادبیات، رقص، خوردنیها و نویشدنیها، بازی، صنایع دستی، زبان و آداب و رسوم است Keith 2000: 126).)
کلاود مولین [۷] در مورد گردشگری فرهنگی مینویسد: گردشگری فرصتی است برای میزبان و گردشگران تا یکدیگر را دریابند و جهان را بهتر بشناسند، آیینه یکدیگر باشند تا احساساتمان را متحول کنیم و تجربه مکانی غنی بدست آوریم. مک نولتی؛ گردشگری فرهنگی را پایان فرایند زندگی پذیر کردن اجتماع برای اهالی و گردشگران میداند.
توسعه گردشگری فرهنگی فرصتی است برای حفظ گذشته، تاریخ و میراث، همچنین محرکی است برای حفظ منابع فرهنگی به عنوان داراییهای اجتماع ما، حفاظت و ارتقاء میراث و منابع فرهنگی تنها زمانی ممکن خواهد بود که ساز و کارهای برنامه ریزی گردشگری به خوبی فهمیده و به کار گرفته شوند. ما برای این کار نیازمند محافظت بیشتر از سنتها، اصالت، هویت مردم، آثار باستانی و تاریخی هستیم تا بتوانیم حیات اقتصادی را بهبود، جاذبهها و میراث فرهنگی را ارتقاء بخشیم.
۱-۶-۱- پیشینه گردشگری فرهنگی
هردوت مورخ را میتوان اولین گردشگر فرهنگی به حساب آورد، او در کتاب خویش برای ما از فرهنگ و آداب و رسوم و همچنین از آثار و ابنیه و نحوه ساخت آنها سخن میگوید و آموزش را که مهمترین کارکرد گردشگری فرهنگی است در نظر گرفته است.. گردشگری فرهنگی همانند انواع دیگر، سابقهای کهن دارد که نقشههای یافت شده راهنمای گردشگری دلیل این ادعاست. تونی پروتت[۸] روزنامه نگار استرالیایی مقیم نیویورک کتابی تحت عنوان «راه ۶۶ بعد ازمیلاد مسیح» منتشر کرده است، وی میگوید بر حسب اتفاق یک نقشه و راهنمای گردشگری مربوط به قرن دوم میلادی (۱۸۰۰ سال پیش) را بدست آوردم که در رم باستان تهیه شده بود و نشان میدهد که توجه حکومتها به گردشگری مربوط به قرون جدید و معاصر نیست، منظور دولت روم در آن تاریخ از تشویق جهانگردی و ایجاد یک سازمان دولتی برای تسهیل آن و تأمین امنیت و رفاه جهانگردان در طول مسافرت بمانند امروز کسب درآمد نبود، بلکه هدف؛ آموزش بوده است. مولف نوشته است که پس از مشاهده این نقشه و کتاب دستنویس راهنمای آن، رونوشتی از نقشه به طول شش متر تهیه کرده، گام به گام مسیر جهانگردان آن زمان را در اطراف مدیترانه طی نمود که از رم آغاز و به اسکندریه و کارتاژ ختم میشد. جهانگردان آن زمان از آثار و مکانهای متعددی از جمله خرابههای آکروپولیس، دشت ماراتن، محل جنگ ایرانیان و یونانیان، سالامیس، محل جنگ دریایی ایران و اتحادیه یونانیان، ترموپیلانه، محل نابودی ارتش اسپارت به دست ایرانیان، آمفی تئاتر دلفی، محل تشکیل شورای شهر آتن، خرابههای شهر تروا، اهرام مصر، اسکندریه و کارتاژ (تونس امروز) دیدن میکردند. مولف همچنین نوشته است که جهانگردان رومی از پارهای نقاط ایران طی شرایطی بازدید میکردند (روزنامه همشهری، ۱۳۸۱: ۳۲).
احتمالاً معروفترین مسافر تمام اعصار مارکوپولو بود که ماجراهایش را در زمان سلطنت قوبیلای خان گزارش و مکتوب کرد، مسافرتهای وی زمینی و از طریق آسیای مرکزی، بیابان گوبی، و امپراطوری مغول از تبت تا برمه و هند جنوبی بود و سفر دریایی ۵/۳ ساله وی پس از اقامت ۱۷ سالهاش (۹۲-۱۲۷۵م) اتفاق افتاد. بعد از هفتصد سال گردشگرها میتوانند با شگفتی تاجر ونیزی را بخوانند. این بطوطه در ۱۳۷۷- ۱۳۰۴ ماجراجویی کرده و سفرنامه تحریر کرده است. او سفر خود را در سال ۱۳۲۶ با زیارت مکه آغاز کرد، در قرن نوزدهم کاشفان و محققانی چون سرریچارد برتون[۹] و چارلز مونتاگ دافی[۱۰] و در قرن بیستم یی. تی لارنس[۱۱]، لاول توماس [۱۲] فریا استارک[۱۳] و اج. وی. مورتون[۱۴] با اطلاعات مکتوب خود به ماجراجویی و کنجکاوی پرداختهاند. (Gates 1991: 251- 253) بعد از رنسانس، گردشگری با سفرهای باستانشناختی و علایق هنری دوباره از سر گرفته شد (The New Caxtan, 1969: 5739.). کاوشهای باستانشناختی در مکانهای مقدس یا به روایت کتابهای مقدس در مکانهای (حفاری شلیمان در تروا) صورت گرفت.
با گسترش حفاریها و اشتیاق دانستن دربارهی زمانهای اولیه در میان مردم، گردشگری میراث فرهنگی توسعهی چشمگیر یافت. برای این که میراث و محوطهها، زمینههای متنوعی از جاذبههای فرهنگی و گردشگری را همواره با خود دارند. گردشگری میراث فرهنگی و توسعه پایدار آن از اوایل دهه ۷۰ میلادی در دستور کار سازمان جهانی گردشگری قرار گرفته است. شعار روز جهانی گردشگری در سال ۱۹۹۹؛ «گردشگری : محافظ میراث جهانی برای هزاره جدید» بوده و در همان سال بیانیه خیوه (Khive) ازبکستان که با مشارکت یونسکو، اتحادیه اروپا، ایکوموس و سازمان جهانی شهرهای میراث با عنوان «گردشگری و محافظت از میراث فرهنگی» برگزار شده است. همچنین کنفرانس بینالمللی توسط سازمان جهانی گردشگری در دسامبر ۲۰۰۰ در کشور کامبوج برگزار شد که در منشور پایانی آن به رعایت قوانین و مقررات راهنما در توسعهی گردشگری فرهنگی پایدار تاکید شد و مقرر گردید؛ در قوانین همایشهای مختلف بینالمللی گردشگری قبل از هر چیز باید به محافظت از میراث فرهنگی تاکید شود. سازمان جهانی گردشگری در سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۲ برنامهای را برای مدیریت گردشگری در محوطههای میراث فرهنگی برای کمک کردن به حکومتهای ملی و محلی برای فائق آمدن بر مشکلاتی از قبیل افزایش بازدید کنندگان در محوطههای میراث فرهنگی و تاثیرات منفی بر روی محوطهها و محیط اطراف گرفته است.
۱-۶-۲- تعریف گردشگر فرهنگی
گردشگرانی که برای آگاهی از گذشته، پی بردن به تبادلات فرهنگی و تمدنی ملتها، دیدن مناطق باستانشناختی و تاریخی، الگوهای فرهنگی (موسیقی، رقص و جشن) و نیز آداب و رسوم، فعالیتهای سنتی اقتصادی، سبکهای معماری و بازدید از موزهها سفر میکنند، گردشگر فرهنگی نامیده میشوند (افخمی، ۱۳۸۱).
۱-۶-۳- اهمیت گردشگری فرهنگی
امروزه پژوهشگران در زمینه گردشگری به این نکته تاکید میکنند که تمامی گردشگران در نهایت هدف فرهنگی دارند. این جمله به این معنی است که شناخت فرهنگ جامعه مقصد برای یک گردشگر بسیار مهم است و دیگر اهداف مسافرت وی را تحتالشعاع قرار میدهد. از دیدگاه محققان زمینه گردشگری، گردشگران فرهنگی فرهیختگانی هستند که بر تعاملات فرهنگی جوامع مبدأ و مقصد تاثیری پایدار دارند و نقش محوری این گردشگران را در ترسیم تصویری درست و روشن از جامعه مقصد برای جامعه مبدأ نمیتوان انکار کرد، همینها در نهایت اساس گفتگوی تمدنها و فرهنگها و در نهایت صلح و تفاهم جهانی را فراهم میکنند. (افخمی، ۱۳۸۱). امروزه گردشگران به دنبال فهم بیشتر هویت فرهنگی مکانی هستند که در آن به سر میبرند و علاقهمندند که تفاوتهای فرهنگی مناطق مختلف را دریابند و در حفظ آنها بکوشند. احیاء علاقه به فرهنگ از پیآمدهای جهانی شدن است و در این میان کشورهای در حال توسعه میتوانند هویت فرهنگی خود را بیش از ملل صنعتی ارائه کنند. (یونسکو، ۱۳۷۹: ۱۹۶). امروزه بسیاری از کشورها از گردشگران را نه به دلیل درآمد و اشتغال، بلکه به جهت اینکه واسطه تعامل فرهنگی هستند، استقبال میکنند (یونسکو، ۱۳۷۹: ۲۰۱).
۱-۶-۴- دلایل مسافرت فرهنگی
واقع گریزی: یکی از مهمترین جاذبهها برای یک بازدید کننده محل فرهنگی متفاوت بودن آن با زندگی روزمره است، در عمل این امر یا به مفهوم یک ویژگی شگفت یا به معنای داستانهای علمی و تخیلی آینده گرایانه است.(یونی فیس، ۱۳۸۰: ۳۱). دیدن شیوههایی از زندگی مردمان روستایی، فرهنگها و آداب و رسوم، بازدید از آثار باستانشناختی و تاریخی انگیزههای متفاوتی را در فرد ایجاد میکند. احساس غرور یا کسب امتیاز از شیوه زندگی که دیگر وجود ندارد اما با حسرت و تأسف از آن یاد میشود چرا که بهتر از شیوه زندگی کنونی تلقی میشود و هر یک از این دو طرز تفکر میتواند موجب کسب اعتبار شود.
منزلت: یکی از عوامل اصلی ایجاد انگیزه برای بازدید از محلهای فرهنگی، کسب منزلت است. کسب منزلت دلیلی است برای شکل گرفتن احساس نیاز مسافرت به جایی که دیگران میروند و همسطح و همرنگ شدن با آنان و نیز برای کسانی که خود را پیشتاز دیگران میپندارند، به مکانهایی میروند که توده مردم نمیروند و کارهایی انجام میدهند که توده مردم انجام نمیدهند. (یونی فیس، ۱۳۸۰: ۳۲).
مذهب و معنویت: یک دلیل اساسی و مهم برای بازدید از یک مکان به جای مکانهای دیگر، تقدس مکان مورد نظر و انگیزش معنوی مکان است، محلها و مکانهای مذهبی و مقدس موجب ارضاء معنوی انسان میشوند.
پژوهش و آموزش: کسب تجربه از سفر همواره مورد توجه بوده است، امروزه کسب تجربه با پژوهش و آموزش همراه است. گردشگران بیشتر برای پژوهش و آموزش یا برای ارضاء حس کنجکاوی به مسافر ت میکنند.
۱-۶-۵- گردشگری و فرهنگ
تعریف از فرهنگ بسیار چشمگیر و متنوع است. در اینجا تعریفی که در کنفرانس تدابیر فرهنگی در شهر مکزیکو در ۱۹۸۲ از فرهنگ ارائه شده است، بر دیگر تعاریف ترجیح داده میشود. فرهنگ مجموعهای تام از خصوصیات معنوی، مادی، فکری و عاطفی است که جامعه یا گروههای اجتماعی را متمایز میکند و نه تنها در برگیرنده هنر و ادبیات است بلکه شیوههای زندگی، حقوق اساسی بشر، نظام ارزشها، سنتها و باورها را هم در برمیگیرد. (یونسکو ۱۳۷۹: ۲۸۰). نارزالینالیم در مورد گردشگری و فرهنگ مینویسد: گردشگری و فرهنگ همبستگی متقابل دارند و همه صور سفر حتی اگر به قصد دیدن بناها و مناطق تاریخی، شرکت در جشنها و مشاهده هنرها هم نباشد، باز هم موجد تأثیر فرهنگی بر گردشگران و میزبان آنها هست، در واقع تنوع فرهنگها اصلیترین انگیزهی مسافرت است.(یونسکو ۱۳۷۹: ۲۵۶). گردشگری و به طور کلی فرصتهایی که برای تجربه کردن و لذت بردن از دیگر فرهنگها باعث ایجاد گردشگری میشود که همانند یک چاشنی زندگی را ارزشمند میسازد. در گذشته، کارکرد اقتصادی گردشگری به عنوان شغل، تجارت یا صنعت، اصلیترین عاملی بوده است که اندیشیدن به گردشگری را شکل داده است. مطالعات اخیر درباره کارکردهای درونی و بیرونی گردشگری نشان میدهند که گردشگری بیش از هر چیز پدیداری اجتماعی- فرهنگی است.(همان، صص ۲- ۲۳۱). گردشگری امروزه به یک نهاد فرهنگی تبدیل شده است و به خودی خود یک آیین است. گردشگری نه تنها میتواند بر آینده فرهنگی میزبان تاثیر گذارد بلکه میتواند الگوها و میراث فرهنگی فراموش شده را نیز احیا کند. گردشگران به دنبال جذابیتها هستند و گذشتهای را میکاوند که تنها در کتابهای تاریخی یافت میشوند. (یونسکو ۱۳۷۹: ۳۲۳-۳۲۵).
در کشورهای صنعتی، درباره فرهنگ به یکی از اصلیترین دلایل مسافرت تبدیل شده است و لذت بردن از گردشگری اهمیت بسیار زیادی دارد. گردشگری در معرض چرخش فرهنگی است و در دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ اصلیترین نیروی جذب افراد به گردشگری فرار از روزمرگی زندگی صنعتی بود. امروز بیشتر محتمل است که مسافران به دنبال معنایی برای زندگی میگردند و به دنبال گریز گاهی برای فرار از یکنواختی واقعیت «فرامدرن» هستند که البته پدیدهای فراگیر نیز است، این جاست که فرهنگ میتواند نقشی اساسی ایفا کند. در ۱۹۷۰ بود که فرهنگ به عنوان پادزهری که معانی متعالیتر از روزمرگی زندگی داشت، مطرح شد، امروز به همان دلایل، همان اتفاق در حوزه فراغت و جهانگردی رخ میدهد. (یونسکو ۱۳۷۹: ۱۹۵-۶). فرهنگ، جاذبه گردشگری است، بدون فرهنگ که تفاوتها را ایجاد میکند همه جا همانند هم به نظر میرسد، پس فرهنگ مهمترین عامل تمایز مقصدها است و مکانهای دنیا بدون داشتن میراث فرهنگی مختلف چیزی برای جذب مسافران به گردشگری نخواهد داشت. عامل برانگیختن گردشگری فرهنگی وجود فرهنگهای متفاوت، متضاد و بیگانه است و بدون حضور فرهنگی بیگانه، گردشگری، قدرت جذابیت اندکی خواهد داشت.(یونی فیس، ۱۳۸۰ :۱۵).
۱-۶-۶- ارزیابی گردشگری فرهنگی
رشد فزاینده گردشگری در پنجاه سال اخیر یکی از قابل توجهترین پدیده اقتصادی و اجتماعی این دوره است. رشد گردشگران بینالمللی افزایش یافته، در واقع از ۲۵ میلیون در سال ۱۹۵۰ به ۶۹۸ میلیون در سال ۲۰۰۰ رسیده است. این آمار نشان میدهد که رشد متوسط سالانه بیش از ۷ درصد در طول پنجاه سال بوده است. پیشبینی سازمان جهانی گردشگری نشان میدهد که این رشد ادامه مییابد و گردشگری در آینده رشد فزایندهای خواهد داشت به طوری که گردشگران بینالمللی از یک میلیارد در سال ۲۰۱۰ به بیش از یک و نیم میلیارد نفر در سال ۲۰۲۰ افزایش خواهد یافت. این ارقام به بخش کلی گردشگری مربوط است. اما انتظار میرود گردشگری فرهنگی و گردشگری در محوطههای میراث جهانی از این هم فراتر برسد. افزایش تقاضا برای گردشگری فرهنگی به وسیله سیر تکامل الگوهای گردشگری حمایت میشود که نشان میدهد گرایش آشکار به سمت سفرهای کوتاهتر با استفاده بهتر از تعطیلات وجود دارد. تعطیلات کوتاه موجب بازدیدهای کوتاه چند منظوره شده که اساساً بر گردشگری فرهنگی و شهری استوار است. امروز گردشگری فرهنگی بخشی از زندگی مدرن است و علت چنین امری، افزایش سرسام آور گردشگری در کل و بهتر شدن ارتباطات، افزایش ثروت و رفاه و اوقات فراغت بیشتر است. وجود فرهنگهای متفاوت و متضاد عامل برانگیختن گردشگری فرهنگی است که تأثیری مستقیم و مستمر در عرصه فرهنگ اقتصاد، اجتماع و سیاست دارد. دیان سود جیچ[۱۵] با صراحت در کتاب خود «شهر صد مایلی» بیان کرده است که: «به عنوان نیرویی برای تحول اجتماعی، گردشگری همان تاثیر انقلاب صنعتی را داشته است، در طول کمتر از سه دهه، گردشگری نحوه نگاه و کار جهان را دگرگون کرده است.» (یونی فیس، ۱۳۸۰: ۱۶). گردشگری فرهنگی بخشی از بازار گردشگری است که بیشترین پتانسیل رشد را داراست و در حال پیشرفت و توسعه در همه سطوح جامعه است. تقریباً ۵۰ درصد گردشگران را میتوان در مقوله «مصرف کنندگان فرهنگ»[۱۶] قرار داد.
نمایشگاههای آثار هنری، کنسرتها، سفرهایی که موضوعهای تاریخی و فرهنگی داشته باشند و وقایع بزرگ قادرند صدها هزار نفر را به خود جلب کنند. (یونسکو ۱۳۷۹: ۲۲۵) بنابر عقیده «مولر و تیم»[۱۷] گردشگری فرهنگی میتواند سنتهای قدیمی را احیاء کند و آنها را با وضعیت جدید تطبیق دهد، توسعه گردشگری میتواند مانع مهاجرت شود و با بهبود استانداردهای زندگی در خدمت ایجاد عزت نفس و پرورش نگرشهای مثبت در میان افراد اجتماع باشد. فرنس شوتن[۱۸] گردشگری را به فروش رویاها تشبیه کرده، محرک گردشگران را احساس حسرت و جستجوی اصالت میداند (یونسکو ۱۳۷۹: ۲۴۵).
۱-۶-۷- گردشگری فرهنگی و جامعه
جامعه باید قابلیت پذیرش گردشگران فرهنگی را داشته باشد، گردشگران فرهنگی که از قشر تحصیل کرده و فرهیخته هستند، به مراتب خیلی سریعتر و دقیقتر از سایر گردشگران وضع مقصد گردشگری را توصیف و به اطلاع بقیه و بلکه جهانیان میرسانند، در این خصوص باید دقت بسیار کرد، اگرچه انتقادها از سوی گردشگران فرهنگی برای جامعه میزبان در دراز مدت مفید خواهد بود و جوامعی که میخواهند مقصد گردشگران بشوند، خود را به استانداردهای جهانی خواهند رساند. برای جذب گردشگر فرهنگی در یک جامعه رویکرد مشترک گروههای ملی، مناطق، شهرها، افراد لازم است، چرا که این امر با مدیریت مناسب و پویا، فرایند آموزش دایمی و عمومی، تعلیم و تربیت و رویکرد آکادمیک میسر است. گردشگری فرهنگی میتواند وسیلهای برای آگاه ساختن مردم از میراثشان باشد، میراثی که ارزش و جاذبه قابل توجهی برای گردشگران دارد، به تثبیت هویت ملی کمک میکند و همین مسئله میتواند به حمایت مثبت از میراث ملی نیز بیانجامد.
یک جامعه، بدون داشتن روح و اصالت فرهنگی نمیتواند مقصد گردشگران فرهنگی شود، همچنین جوامعی که دارای میراث هستند ولی با اعمال منفی همچون بیتوجهی و عدم حمایت به تهی شدن محل از روح فرهنگی کمک میکنند، در حقیقت به خالی شدن گردشگر و از بین رفتن جاذبههای گردشگری فرهنگی کمک میکنند.
۱-۶-۸- گردشگری فرهنگی؛ صلح جهانی و امنیت
گردشگری فرهنگی، عامل گفتگوی فرهنگی بین فرهیختگان، نخبگان و اندیشمندان جوامع با یکدیگر بوده و هدف نهای آن ارائه تصویر و هویت است. حیات اجتماعی انسانها وابسته به ارتباطات فرهنگی و ارائه تصویر و هویت از طریق فرهنگ، میراث، ریشهها و سنتها، هنر، ارائه و شناساندن مشترکات فرهنگی بین اقوام و جلوگیری از جهانی شدن است و این گردشگری فرهنگی است که بهترین و اصلیترین ابزار برای رسیدن به این نتیجه است. استواری و سلامت یک فرهنگ در برخورد با دیگر فرهنگها آشکار میشود و پیامد بزرگ شناخت فرهنگها، شناخت انسان از خویشتن و جامعه خویش است. بهترین راه شناخت فرهنگها به صورت بارز از طریق گردشگری است. (دیبائی، ۱۳۷۱: ۱۸). برای شناخت تاریخ، شیوه زندگی، آداب و رسوم، ارزشهای فرهنگی و میراث باستانشناختی، مشاهده مستقیم بهترین راه است. قابلیت هر فرد و جامعه وابسته به فرهنگ و میراث فرهنگی و باستانشناختی آن جامعه است که بردارهای گردشگری فرهنگی محسوب میشوند. گردشگری فرهنگی در غنی کردن فرهنگ بشریت میکوشد و هر فرهنگ و قابلیتهای فرهنگی را صرف نظر از زمان و مکان برای همه بشریت میداند، به همین دلیل است که هر نوع زیان فرهنگی یک زیان ابدی برای بشریت است.
در دوره پس از جنگ سرد، فرهنگ و مذهب جایگزین ایدئولوژی شدهاند و به صورت منابع عمدهای که تعارضها و تنشهای بینالمللی را کاهش میدهند، درآمدهاند.(چاک، ۱۳۷۷: ۴۹۴). اگر فرهنگها و مذاهب رو در روی هم قرار بگیرند، شاهد نتایج بسیار غم انگیزی چون حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در امریکا خواهیم بود، این امر بارها به اثبات رسیده است که دست آویز قرار دادن هماهنگ و مذاهب نتایج بس غم انگیزی به بار خواهد آورد. گردشگری بینالمللی به صورت عام در هر شکلی و گردشگری فرهنگی بینالمللی به صورت خاص، عامل تعدیل کننده رفتارهای سیاسی و راه میان بری برای صلح جهانی است. چرا که گردشگران فرهنگی، اندیشمندانی هستند که در جوامع مبدأ و مقصد به صورت پایدار تاثیر گذاشته و زمینه را برای درک و فهم متقابل و گفتگوی فرهنگی و انسانی فراهم میآورند. توسعه گردشگری فرهنگی و تماس بین فرهنگها عامل بقای جهانی و ادامه حیات در کره زمین خواهد بود که میباید بیش از پیش توسط رهبران تمام جوامع بشری مورد توجه قرار گیرد.
با وجود توان اقتصادی گردشگری، برقراری صلح به مفهوم افزایش توان اقتصادی خواهد بود. جنگ در یک کشور شاید نیازهای عرضه کننده گردشگری آن را به طور ناگهانی و به شدت ناکام بگذارد و طرحها و راهکارهای آن را دچار چالش کند زیرا بازدید کنندگان در هنگام جنگ وارد کشور جنگ زده نمیشوند.(یونی فیس، ۱۳۸۰: ۴۸). کشورهای در حال توسعه در سراسر جهان که در جستجوی راههایی برای کسب درآمد بیشتر هستند، به گردشگری به عنوان پاسخی به این نیاز مینگرند.(یونی فیس، ۱۳۸۰: ۴۹). و سازمان جهانی گردشگری دربارهی توسعه گردشگری بدین گونه گفته است: «توسعه جهانی گردشگری وسیله یا ابزاری بسیار مهم برای تفاهم و صلح بینالمللی است.»(چاک، ۱۳۷۷ : ۴۵). اوتانت دبیر کل پیشین سازمان ملل، سال ۱۹۶۷ را سال گردشگری اعلام کرد و ضمن سخنرانی مشهوری در این زمینه اظهار داشت: «گردشگری با پدید آوردن تفاهم متقابل میان ملتها به پیشبرد و استواری صلح جهانی کمکهای شایستهای میکند.» (دیبائی، ۱۳۷۱: ۳۷).
۱-۶-۹- نقش گردشگری فرهنگی
از نظر اقتصادی: توسعه ی منطقهای، توسعهی گردشگری روستایی و عشایری، ایجاد رقابت در سرمایهگذاری در گردشگری.
اطلاعات جدول شماره ۵ در ارتباط با میانگین نمره نگرش دانشجویان نسبت به رفتارهای خنثی کننده می باشد داده های این جدول موید آنست که میانگین نمره نگرش دانشجویان برای عبارات ۴۰- «نمرات بطور حقیقی منعکس کننده دانش من درباره رئوس مطالب پرستاری نیست.»(۶۱/۳)، ۲۲- «تقلب در آزمون در صورتی که یک دوست خوب که در معرض خطرمردودی است، از من تقاضای کمک نماید، امری قابل قبول می باشد.»(۲۳/۳) و ۳۰- «کپی کردن مطالب از منابع دیگر در صورتی که حجم تکالیف دوره زیاد باشد، اشکالی ندارد.»(۱۹/۳) بیشترین(نگرش مثبت تر) و برای عبارات،۲۶- «تقلب در آزمون اشکالی ندارد، زیرا دانشجویان باید با هم متحد بوده و به یکدیگر کمک نمایند» (۲۹/۲)، ۴۴- «در صورتی که موفقیت در دوره پرستاری و بعنوان فردی موفق مطرح بودن برایم مهم باشد، تقلب کردن و یا کپی برداری اشکالی ندارد.» (۴۸/۲)، و ۳۱- «تقلب در آزمون اشکالی ندارد، زیرا صدمه ای به بیمار نمی زند.»(۵۶/۲)، کمترین(نگرش منفی تر) مقدار می باشد. نتایج پژوهش میشل وندهی، جورج دیخوف و امیلی لابف[۱۲۶](۲۰۰۴-۱۹۸۴) با عنوان: یک پیگیری بیست ساله با بررسی اثر کدهای اخلاقی ، نشان داد که بیشترین میانگین نمره (نگرش مثبت تر) رفتارهای خنثی کننده مورد استفاده توسط دانشجویان در سال ۲۰۰۴ شامل: «چنانچه افراد اطراف من برگه امتحانی خود را نپوشانند، من بخاطر تقلب کردن مقصر نخواهم بود.» ( ۵۱/۴ )، «تقلب کردن مورد پذیرش است، زیرا به کسی صدمه نخواهد زد.» ( ۴۷/۴ ) و «تقلب می کنم زیرا کسب نمره آزمون برایم لازم است.» ( ۴۲/۴ ) بود. کمترین میانگین نمره (نگرش منفی تر) نیز مربوط به عبارات : «چنانچه مراقبین امتحانی، مراقبت کافی نداشته باشند تقلب اشکالی ندارد.» ( ۰۹/۴ )، من« تقلب می کنم زیرا مدرس مربوطه بسیار سختگیر است.» ( ۰۹/۴ ) و «من تقلب می کنم زیرا در خطر از دست دادن بورسیه تحصیلی هستم» ( ۲۳/۴ )، می شد(۵۲).
به اعتقاد پژوهشگراحتمال خطر مردودی یا ترس از عدم اخذ نمره لازم جهت موفقیت در آزمون با توجه به نتیجه تحقیق حاضر و پژوهش وندهی و همکاران می تواند یکی از دلایل اصلی بروز رفتارهای خنثی کننده در دانشجویان باشد از سوی دیگر کسب نمره کمتر در مورد عبارت «تقلب در آزمون اشکالی ندارد، زیرا صدمه ای به بیمار نمی زند.» در این پژوهش در مقایسه با پژوهش وندهی و همکاران می تواند نشان دهنده توانایی بیشتر دانشجویان پژوهش حاضر در ارتباط دادن اثرات مخرب رفتارهای خنثی کننده بر روی بیماران نسبت به نمونه خارجی باشد.
جدول شماره ۶ در ارتباط با نگرش دانشجویان نسبت به کدهای اخلاق پرستاری می باشد نتایج این جدول نشان می دهد که میانگین نمره نگرش دانشجویان برای عبارات ۱۲-«رعایت اصول اخلاق پرستاری برای حرفه پرستاری بسیار مهم می باشد.» (۱۹/۴)، ۲۴- «پرستاران در قبال اعمال حرفه ای خود مسئول هستند.» (۱۹/۴) و ۲۹- «پرستاران باید صلاحیت و شایستگی خود را در حرفه پرستاری حفظ نمایند.» (۱۹/۴) بیشترین، و برای عبارات ۱۱- «دروغ گفتن به بیماران در صورتی که آسیبی به آنها نرساند اشکالی ندارد.» (۸۴/۲)، ۳۳- «پرستاران مجبور نیستند ارزشهای حرفه ای خود را با ارزشهای شخصی خود ادغام نمایند.» (۳۶/۳) و ۱- «دانشجویان پرستاری در برابر اعمال و قضاوتهای پرستاری در محیطهای بالینی مسئول هستند»(۵۰/۳) کمترین میزان می باشد. در مجموع کسب میانگین نمره ۶۲ ( دامنه نمرات از ۱۶ تا ۸۰ با میانگین نمره ابزار ۴۸) نشان دهنده نگرش مثبت دانشجویان نسبت به کدهای اخلاق پرستاری ارائه شده در این پژوهش می باشند. در پژوهش مک کرینک(۲۰۰۸) میانگین نمره ۲۴/۶۴ (دامنه از ۱۴ تا ۷۰ و انحراف معیار=۲۴/۵) برای دیدگاه نسبت به کدهای اخلاقی نشان داد که اکثریت پاسخ دهندگان دیدگاه مثبت نسبت به کدهای اخلاق پرستاری داشتند.
جدول شماره ۷ نگرش دانشجویان نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی را نشان می دهد در این جدول میانگین نمرات دانشجویان برای عبارات ۱۳- «مراقبت از همه بیماران صرف نظر از وضعیت اقتصادی- اجتماعی آنها باید صورت گیرد.» (۲۶/۴)، ۱۷- «گوش دادن به سخنان بیمار مهم است.» (۱۹/۴) و ۲۳- «تامین راحتی و آسایش برای بیمار از اجزاء مهم پرستاری است.» (۰۷/۴) بیشترین(نگرش مثبت تر) و برای عبارات ۳۶- «خطاب نمودن بیماران با نام کوچک( با رعایت طرح انطباق)، اشکالی ندارد.» (۸۳/۲)، ۳- «یک عنصر ضروری در حرفه پرستاری، مراقبت کردن از تمامی بیماران است.» (۵۸/۳) و ۲۸- «لمس(با رعایت طرح انطباق) ، از ابعاد مهم مراقبت پرستاری می باشد.» (۶۴/۳)، کمترین مقدار(نگرش منفی تر) می باشد. در مجموع کسب میانگین نمره ۶۹/۵۹ (دامنه نمرات از ۱۳ تا ۶۵ با میانگین نمره ابزار ۳۹) در پژوهش حاضر نشان میدهد که نگرش اکثر دانشجویان نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی مثبت می باشد. پژوهش مک کرینک (۲۰۰۸) که با عنوان “عدم صداقت علمی در دانشجویان پرستاری: رفتارها، نگرش ها، خنثی سازی و هویت فرهنگی” انجام شده بود نیز نشان داد که میانگین نمره نگرش نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی در میان دانشجویان پرستاری ۵۸/۲۱ ( دامنه نمرات ۵ تا ۲۵) است که نشان از نگرش مثبت آنها نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی داشت(۱۰).
در پژوهش هاریهاران، جونالاگادا، والروند و موسلی[۱۲۷] که با عنوان ” دانش، نگرش ، قانون و مراقبت اخلاقی در میان پرستاران و پزشکان باربادوس[۱۲۸] ” انجام گرفت پرستاران بیشترین توافق را به ترتیب با عبارات «بچه ها هرگز نباید بدون اجازه والدین تحت درمان قرار گیرند.» ، «پرستاران باید در همه حال بیماران را از خطاهای پزشکی صورت گرفته آگاه نمایند.» و«تامین آسایش و راحتی بیمار مهم است.» را داشتند و کمترین توافق را بترتیب در مورد عبارات «اگر بیماری تصمیم به مردن داشت باید او را در این زمینه یاری کرد.» ،«اگر قانون اجازه به سقط داد پزشکان نباید انجام آنرا منع کنند.» و «رضایت آگاهانه فقط در مورد عمل جراحی مهم است و نه آزمایشات و دارودرمانی» داشتند. عبارت «پزشکان و پرستاران نباید از بیماران پرخاشگر مراقبت کنند.» در جایگاه چهارم کمترین توافق قرار داشت([۱۲۹]).
همانطور که مشاهده می شود بر طبق پژوهش محقق و پژوهشی که توسط هاریهاران و همکاران صورت گرفته است «تامین آسایش و راحتی برای بیمار مهم است.» و «مراقبت از همه بیماران صرف نظر از وضعیت اقتصادی- اجتماعی آنها باید صورت پذیرد» در هر دو پژوهش از مقبولیت بالایی در میان پرستاران برخوردار است از سوی دیگر در پژوهش حاضر عباراتی که مربوط به قلمرو شخصی بیماران است مانند ” لمس کردن(با رعایت طرح انطباق) ” و ” خطاب نمودن با نام کوچک(با رعایت طرح انطباق) ” از مقبولیت کمتری میان دانشجویان برخوردار است که به اعتقاد پژوهشگر موارد اخیر نیازمند آموزش تکنیکهای برقراری ارتباط متناسب با فرهنگ، اعتقادات مذهبی، بدون تجاوز به قلمرو شخصی افراد به دانشجویان می باشد
نتایج جدول شماره ۸ در رابطه با میزان رفتارهای عدم صداقت علمی از دیدگاه همکلاسی ها بوده و نتایج آن بیانگر آنست که بیشترین میزان ارتکاب این رفتارها در مورد عبارات ۴۸- «نوشتن از روی دست دانشجوی دیگر با اطلاع وی» (۷/۹۲%)، ۴۶- «گرفتن سوالات آزمون از دانشجویان دیگری که آن آزمون را قبلاً داده اند.» (۱/%۸۷) و ۴۹- «دریافت پاسخ از دانشجوی پرستاری دیگر، در حین آزمون» (۱/۸۶%)، بیشترین و کمترین میزان ارتکاب برای عبارات،۵۵- «حضور در محیط بالینی و انجام مراقبت از بیمار در صورتیکه پرستار یا دانشجو تحت تاثیر دارو یا الکل قرار دارد.» (۲۸%)، ۶۳- «گم کردن، شکستن و یا صدمه زدن به اموال و متعلقات بیمار و عدم گزارش کردن آن» (۳/۴۸%) و ۵۸- «ثبت اجرای داروها ، در صورتیکه داده نشده است.» (۲/۵۰%)، می باشد. در این رابطه نتایج تحقیق مک کرینک نشان داد بیشتر رفتارهای گزارش شده از عدم صداقت علمی شامل: «صحبت کردن در موردبیماران در مکانهای عمومی و یا با پرسنل غیر پزشکی» (۳/۳۵%)، «نقل قول و یا کپی برداری از منابع دیگر، بدون ذکر منابع» (۲/۳۵%)، «انجام مشترک کار کلاسی با سایر دانشجویان در صورتیکه اجازه آن توسط استاد داده نشده باشد.» (۳/۲۴%) و کمترین آنها شامل: «گزارش و یا ثبت درمانهایی که برای بیمار انجام و یا مشاهده نشده است.» (۸/۸%)، «ثبت پاسخ بیمار به درمان و یا دارو، درحالیکه بررسی نشده است.» (۷/۶%) و «ثبت اجرای داروها ، در صورتیکه داده نشده است.» (۱/۲%) بود(۱۰). در پژوهش نخعی و سید حسینی (۱۳۸۴) نیز که فقط در مورد تقلب امتحانی صورت گرفته بود عبارات «در جریان قرار ندادن استاد، هنگامی که به اشتباه در ورقه او نمره زیاد قرار داده باشد.» ، «دریافت و یا ارسال پاسخ سوالات از طریق ایما و اشاره» و «نگاه کردن از روی دست دیگران و یا در معرض دید قرار دادن برگه ها»، به ترتیب بیشترین میزان گزارش ارتکاب را شامل می شد(۵۷).
نتایج گویای آنست که ارتکاب رفتارهای عدم صداقت علمی در محیط آکادمیک با شدت بیشتری نسبت به محیط بالینی گزارش شده و به نظر پژوهشگر علت این امر شاید به دلیل حساسیت بیشتر پرستاران نسبت به سلامت مددجویان در محیطهای بالینی و بی ضرر دانستن رفتارهای عدم صداقت علمی در محیط دانشکده ها دانست، در صورتیکه با توجه به افزون شدن این رفتارها نسبت به گذشته و احتمال تسری آنها به محیطهای بالینی این طرز تفکر در درازمدت سبب گسترش و شدت یافتن این رفتارها در محیطهای بالینی خواهد شد.
همانطور که مشاهده می شود اختلاف زیادی در میزان گزارشدهی رفتارهای عدم صداقت علمی در پژوهش محقق و مطالعه خانم مک کرینک وجود دارد که این امر می تواند ناشی از این حقیقت باشد که دانشجویان مورد پژوهش محقق بدلیل گزارش موارد عدم صداقت علمی مشاهده شده در همکلاسی ها با راحتی بیشتر و سوگیری کمتری این رفتارها را گزارش کرده اند، در حالیکه در نمونه خانم مک کرینک، دانشجویان موارد عدم صداقت علمی خودشان را گزارش کرده اند.
جدول شماره ۹ ضرایب هم بستگی میان متغیر های مورد مطالعه را نشان می دهد، داده ها حاکی از وجود همبستگی مثبت میان نگرش نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی با کدهای اخلاقی و عدم صداقت علمی می باشد، این بدان معناست که با افزایش نمره نگرش دانشجویان در زمینه کدهای اخلاقی نگرش آنها نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی نیز بیشتر می شود ( ۰۰۰۱/۰ > P) ، همچنین با افزایش نمره نگرش دانشجویان در زمینه عدم صداقت علمی(نگرش منفی تر) نگرش آنها نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی مثبت تر می شود ( ۰۰۹/۰ > P) این بدان معناست که نگرش منفی نسبت به عدم صداقت علمی منجر به نگرش مثبت در التزام به مراقبت اخلاقی می شود. از سوی دیگر وجود همبستگی منفی میان عدم صداقت علمی با رفتارهای خنثی کننده نشان دهنده آنست که هرچه نمره دانشجویان در زمینه نگرش نسبت به عدم صداقت علمی بیشتر شود ( نگرش منفی تر) نگرش نسبت به رفتارهای خنثی کننده منفی تر خواهد شد ( ۰۰۰۱/۰ > P) ، همچنین میان معدل و عدم صداقت علمی همبستگی مثبت و معدل با رفتارهای خنثی کننده همبستگی منفی وجود دارد، یعنی دانشجویان با معدل بالاتر نگرش منفی تری نسبت به عدم صداقت علمی( ۰۰۰۱/۰ > P) و رفتارهای خنثی کننده
( ۰۰۰۱/۰ > P) دارند. هیچ ارتباط معناداری میان سن و سایر متغیرها وجود نداشت، همبستگی مثبت و معنادار ضعیفی میان ترم تحصیلی و گزارش موارد عدم صداقت علمی به چشم می خورد ( ۰۵۷/۰ > P) که نشان دهنده افزایش در گزارش موارد این رفتارها با افزایش ترم تحصیلی می باشد. در پژوهش والتون[۱۳۰] (۲۰۱۰) با عنوان ” یک بررسی درباره عدم صداقت علمی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه کانزاس[۱۳۱] ” ارتباط معناداری میان سن و گزارش رفتارهای عدم صداقت علمی مشاهده شد، به نحوی که دانشجویان زن سنین ۲۴-۱۸ سال بیش از دانشجویان زن سنین ۲۵ و بالاتر(۱۱/۰-=r، ۵۵/۳-=z، ۰۰۱/۰=p) رفتارهای عدم صداقت علمی همکلاسی ها را گزارش می کردد([۱۳۲]). نتایج پژوهش مک کرینک (۲۰۰۸) حاکی از آن بود که ارتباط منفی میان سن و گزارش موارد رفتارهای عدم صداقت علمی وجود دارد (ضریب هم بستگی پیرسون=۲۴۰/۰- ، ۰۵۸/۰=r2 )همچنین ارتباط معناداری میان سن و کدهای اخلاقی وجود داشت (ضریب هم بستگی پیرسون=۹۴/۰ ، ۰۰۸/۰=r2)این بدان معناست که با افزایش سن نگرش نسبت به کدهای اخلاق پرستاری مثبت تر می شود، سن با بقیه متغیرها ارتباط معناداری را نشان نمی داد. همبستگی منفی ضعیفی میان معدل و رفتارهای خنثی کننده و همبستگی مثبت و ضعیفی میان معدل و نگرش نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی در پژوهش وی به چشم می خورد، میان معدل با سایر متغیرها ارتباط معناداری وجود نداشت. درمطالعه مک کرینک همبستگی ضعیفی میان ارتکاب رفتارهای عدم صداقت علمی و التزام به مراقبت اخلاقی وجود داشت اما همبستگی منفی و قویاً معناداری میان گزارش موارد عدم صداقت علمی با نگرش نسبت به عدم صداقت علمی (ضریب هم بستگی پیرسون=۲۸۹/۰- ، ۰۸۳/۰=r2 )و کدهای اخلاق پرستاری(ضریب هم بستگی پیرسون=۳۴۵/۰- ،۱۱۹/۰=r2)وجود داشت، یعنی دانشجویانی که رفتارهای عدم صداقت علمی را غیر اخلاقی تر می دانستند نگرش مثبت تری نسبت به کدهای اخلاق پرستاری داشته و گزارش کمتری از موارد رفتارهای عدم صداقت علمی دادند، در پژوهش وی همچنین ارتباط مثبت و متوسطی میان ارتکاب رفتارهای عدم صداقت علمی و نگرش نسبت به رفتارهای خنثی کننده وجود داشت، وجود ارتباط منفی و متوسط میان نگرش نسبت به رفتارهای خنثی کننده و نگرش نسبت به عدم صداقت علمی و همبستگی مثبت و قویاً معنادار میان نگرش نسبت به عدم صداقت علمی و کدهای اخلاق پرستاری(ضریب هم بستگی پیرسون=۵۰۸/۰ ، ۲۸۸/۰=r2 ) ( دانشجویانی که نگرش مثبت تری نسبت به کدهای اخلاق پرستاری داشتند رفتارهای عدم صداقت علمی را غیر اخلاقی تر می دانستند) نیز از یافته های دیگر پژوهش مک کرینک می باشد، در نهایت وجود همبستگی منفی متوسط میان نگرش نسبت به رفتارهای خنثی کننده و کدهای اخلاق پرستاری، همبستگی منفی و ضعیف میان نگرش نسبت به رفتارهای خنثی کننده و التزام به مراقبت اخلاقی و همبستگی مثبت و متوسط میان کدهای اخلاق پرستاری و التزام به مراقبت اخلاقی از یافته های دیگر پژوهش وی می باشد(۱۰).
نکته قابل توجه در یافته های بدست آمده از بررسی ارتباطات متغیرهای مورد مطالعه، وجود ارتباط تنگاتنگ و با سطح معنی داری بالا میان نگرش دانشجویان پرستاری نسبت به کدهای اخلاق پرستاری و عدم صداقت علمی با نگرش آنها نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی می باشد که بیانگر اهمیت این دو متغیر در تعیین نگرش دانشجویان نسبت به التزام به مراقبت اخلاقی می باشد. نکته دیگر وجود همبستگی متوسط معنادار میان معدل با نگرش دانشجویان نسبت به عدم صداقت علمی و رفتارهای خنثی کننده است، این امر شاید ناشی از کمتر بودن فشار روانی حاصل از احتمال شکست و یا ناکامی در آزمونها و تکالیف، در میان دانشجویان توانمند تر به لحاظ درسی نسبت به دانشجویان ضعیفتر به لحاظ درسی باشد.
داده های جدول شماره ۱۰ حاکی از آنست که مردها نسبت به زنها نگرش مثبت تری نسبت به عدم صداقت علمی دارند( ۰۰۷/۰ > P)، در زمینه کدهای اخلاق پرستاری( ۰۰۲/۰ > P) و التزام به مراقبت اخلاقی( ۰۰۴/۰ > P) نگرش زنها مثبت تر از مردان بوده، اما در مورد رفتارهای خنثی کننده ( ۰۰۱/۰ > P) مردان نگرش مثبت تری داشتند. در ارتباط با ارتکاب رفتارهای عدم صداقت علمی نیز مردان اندکی بیش از زنان رفتارهای عدم صداقت علمی در همکلاسی ها را گزارش کردند( ۷۰۵/۰ > P). در پژوهش مک کب[۱۳۳] (۲۰۰۸) با عنوان ” عدم صداقت علمی در مدارس پرستاری: یک پژوهش تجربی ” هیچ تفاوت آماری از نظر میزان رفتارهای عدم صداقت علمی میان مردان و زنان وجود نداشت(۲۲). برخلاف نتایج پژوهش محقق، والتون (۲۰۱۰) نشان داد که زنان بیش از مردان شاهد رفتارهای عدم صداقت علمی در همکلاسی های خود بوده اند(۵۹).
از نتایج بدست آمده توسط پژوهشگر اینطور استنباط می شود که مردان تمایل بیشتری نسبت به رفتارهای عدم صداقت علمی و رفتارهای خنثی کننده دارند و این مورد شاید بدلیل ویژگی های روانشناختی مردان نسبت به زنان(بیان راحت تر رفتارهای عدم صداقت علمی) باشد.
جدول شماره ۱۱ ارتباط متغیرهای اصلی مورد مطالعه به تفکیک وضعیت تاهل را نشان می دهد و گویای آنست که دانشجویان متاهل نسبت به دانشجویان مجرد نگرش مثبت تری نسبت به عدم صداقت علمی ( کسب نمره بیشتر به معنای غیر اخلاقی تر دانستن حیطه نگرش نسبت به عدم صداقت علمی می باشد) (میانگین=۲۰/۵۷ ، ۳۳۵/۰ > P)، رفتارهای خنثی کننده (میانگین=۵۶/۴۹ ، ۰۵۶/۰ > P) ، کدهای اخلاق پرستاری (میانگین=۴۴/۶۳ ، ۴۵۴/۰ > P)، التزام به مراقبت اخلاقی (میانگین=۴۸/۵۱ ، ۲۰۶/۰ > P) داشته، و بیشتر شاهد رفتارهای عدم صداقت علمی در هم کلاسی های خود بوده اند (میانگین=۴۴/۵۰ ، ۴۴۶/۰ > P)، اما این داده ها از نظر آماری معنادار نمی باشند. نتایج پژوهش میشل وندهی، جورج دیخوف و امیلی لابف[۱۳۴](۲۰۰۴-۱۹۸۴) گویای آن بود که دانشجویان مجرد بیش از دانشجویان متاهل مرتکب رفتارهای عدم صداقت می شوند (۰۰۱/۰P=) که این معناداری در پژوهش ایشان در سالهای ۱۹۹۴ و ۱۹۸۴ نیز بدست آمده بود(۵۲). این دوگانگی در نگرش مثبت نسبت به عدم صداقت علمی و التزام به مراقبت اخلاقی در میان دانشجویان متاهل شاید بعلت فشار بیشتر مشکلات زندگی و مسئولیتهای بیشتر آنها نسبت به دانشجویان مجرد باشد که از سویی موجب تمایل به سمت رفتارهای عدم صداقت علمی در آنها شده در صورتی که گرایش آنها به التزام به مراقبت اخلاقی همچنان محفوظ مانده است.
جدول شماره ۱۲ ارتباط متغیرهای اصلی مورد مطالعه را به تفکیک آشنایی دانشجویان با کدهای اخلاق پرستاری نشان می دهد و گویای آنست که میانگین نمرات دانشجویانی که با کدهای اخلاق پرستاری آشنایی داشتند نسبت به آنهایی که با این کدها آشنایی نداشتند در زمینه عدم صداقت علمی (میانگین=۱۲/۵۸ ،۴۴۳/۰ >P)،و رفتارهای خنثی کننده (میانگین=۷۶/۴۵ ،۶۸۳/۰ >P)، کدهای اخلاق پرستاری (میانگین=۶۶/۶۱ ، ۸۱۳/۰ >P)، مراقبت اخلاقی (میانگین=۷۴/۴۹ ، ۹۶۱/۰ > P) و گزارش عدم صداقت علمی (میانگین=۴۶، ۱۹۷/۰ > P) اندکی کمتر می باشد، این بدان معناست که این دسته از دانشجویان نگرش مثبت تری نسبت به عدم صداقت علمی و رفتارهای خنثی کننده داشته و بالعکس نگرش منفی تری نسبت به کدهای اخلاق پرستاری، التزام به مراقبت اخلاقی داشته و میزان ارتکاب عدم صداقت علمی در آنها کمتر است اما این تفاوت ها از نظر آماری معنادار نیستند. در پژوهش آرنولد، مارتین، جینکز و بیگبی[۱۳۵] (۲۰۰۷) با عنوان ” آیا ارتباطی میان کدهای اخلاقی و عدم صداقت علمی وجود دارد ” مشخص شد که آشنایی دانشجویان با کدهای اخلاقی تاثیری در کاهش رفتارهای عدم صداقت علمی ندارد([۱۳۶])، نتیجه این تحقیق برخلاف نتایج پژوهش مک کب، تروینو و باترفیلد (۲۰۰۱) بود که نشان می داد آشنایی دانشجویان با کدهای اخلاق پرستاری در کاهش رفتارهای عدم صداقت علمی موثر است([۱۳۷]).
از نظر محقق بعلت آشنایی تعداد کمی از دانشجویان با کدهای اخلاق پرستاری، از درجه اعتماد نتایج فوق کاسته شده و معنادار نشدن ارتباط میان متغیرهای مورد مطالعه به تفکیک آشنایی با کدهای اخلاق پرستاری به همین دلیل می باشد.
جدول شماره ۱۳ میانگین ، انحراف معیار و روابط متغیرهای اصلی مورد مطالعه با منبع آشنایی دانشجویان با کدهای اخلاق پرستاری با بهره گرفتن از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه را نشان داده و داده های بدست آمده از آن موید آنست که از بین متغیرهای مورد مطالعه تنها گزارش عدم صداقت علمی (۰۴۰/۰=P) با منابع آشنایی با کدهای اخلاق پرستاری دارای ارتباط معنادار می باشد ، بطوریکه عبارت ” سایر منابع ” با (۵۵/۵۱) بیشترین و ” معلم ” با (۴۰) کمترین نمره را به خود اختصاص دادند این بدان معناست که دانشجویانی که منبع آشنایی آنها با کدهای اخلاق پرستاری ” معلم ” می باشد کمتر و آنهایی که منبع آشنایی آنها با کدهای اخلاق پرستاری منابع متفرقه می باشد بیشتر ارتکاب رفتارهای عدم صداقت علمی را در همکلاسی های خود گزارش کردند، ازآنجایی که فرآوانی افرادی که منبع آشنایی با کدهای اخلاق پرستاری در آنها ” سایر ” گزارش شده است بیشتر از سایر گروه ها می باشد ( ۹ نفر )، می توان نتیجه گرفت که نمره میانگین بیشتر در این گروه را ناشی از فراوانی بیشتر شرکت کنند گان در این قسمت دانست.
جدول شماره ۱۴ ضرایب رگرسیونی عوامل مرتبط با التزام به مراقبت اخلاقی بر اساس مدل رگرسیون چندگانه به روش بک وارد را نشان می دهد داده های جدول فوق نشان دهنده آنست که از بین عوامل مرتبط با التزام به مراقبت اخلاقی در بررسی چندگانه تنها نگرش نسبت به کدهای اخلاق پرستاری از عوامل مرتبط معنی دار می باشد(۰۰۰۱/۰=P) و به ازای یک واحد افزایش در نمره نگرش نسبت به کدهای اخلاقی ]با فاصله اطمینان ۹۵% (۵۴۵/۰، ۳۸۴/۰)[ بطور متوسط ۶۶۶/۰ واحد، نمره التزام به مراقبت اخلاقی افزایش می یابد، همچنین ارتباط ضعیفی نیز بین معدل و جنس با التزام به مراقبت اخلاقی وجود دارد به نحوی که به ازای یک واحد افزایش در نمره معدل ]با فاصله اطمینان ۹۵% (۰۷۲/۰، ۴۶۹/۱-)[ بطور متوسط ۱۳۴/۰ واحد، از نمره التزام به مراقبت اخلاقی کاسته شده و به ازای جنسیت مونث ]با فاصله اطمینان ۹۵% (۹۶۱/۳، ۰۴۸/۰-)[ بطور متوسط ۱۳۷/۰ واحد، نمره التزام به مراقبت اخلاقی افزایش می یابد. با توجه به داده های بدست آمده می توان نگرش نسبت به کدهای اخلاق پرستاری را قوی ترین عامل پیش گویی کننده در التزام به مراقبت اخلاقی دانشجویان به حساب آورد، یعنی با قوی تر شدن نگرش نسبت به کدهای اخلاق پرستاری التزام به مراقبت اخلاقی نیز قوی تر می شود. نتایج پژوهش مک کرینک(۲۰۰۸) نیز موید این یافته است، وی دریافت نگرش دانشجویان نسبت به عدم صداقت علمی، رفتارهای خنثی کننده و کدهای اخلاق پرستاری با التزام به مراقبت اخلاقی در ارتباط است]۰۱/۰=P، ۷۰/۲۷=(۱۸۳،۳)F،۲۱۲/۰=R2)[، بنحوی که نگرش نسبت به کدهای اخلاق پرستاری قوی ترین سهم را در پیشگویی التزام به مراقبت اخلاقی داشت (۴۰۶/۰=β) ، نگرش نسبت به عدم صداقت علمی در رتبه بعدی (۲۷۰/۰=β) و نگرش نسبت به رفتارهای خنثی کننده کمترین سهم را در پیش گویی التزام به مراقبت اخلاقی داشته(۱۸۶/۰=β)و فراوانی ارتکاب رفتارهای عدم صداقت علمی هیچ ارزش پیش گویی کنندگی در التزام به مراقبت اخلاقی نداشت(۱۰).
به عقیده پژوهشگرسهم بالای کدهای اخلاق پرستاری بعنوان عامل پیشگویی کننده التزام دانشجویان پرستاری به مراقبت اخلاقی، ناشی از این حقیقت است که این کدها مشخص کننده ارزشها و اصول اخلاقی ناب و پایه برای پرستاران بوده و حاصل پژوهش ها، تجارب طولانی مدت و نیاز سنجی کارشناسانه از سوی متخصصین این حیطه می باشد. بنابراین می تواند در درونی سازی ارزشهای حرفه ای و اخلاقی بخوبی ایفای نقش کرده و سهم بزرگی در ارائه مراقبت اخلاقی از بیماران و مددجویان این حرفه و سایر مشاغل داشته باشد.
کاربرد یافته ها و پیشنهادات برای پژوهش های بعدی
یافته های این پژوهش حاوی اطلاعات بسیار مهمی برای مربیان و برنامه ریزان رشته پرستاری در زمینه فرآوانی گزارش دهی دانشجویان از ارتکاب رفتارهای عدم صداقت علمی، نگرش آنها نسبت به عدم صداقت علمی، رفتارهای خنثی کننده، کدهای اخلاق پرستاری و التزام به مراقبت اخلاقی می باشد، از آنجا که ایجاد و حفظ یک جامعه اخلاقی بعنوان یک استراتژی پایه و هدف بلند مدت، نیازمند شفاف سازی نقش ها و اصول اخلاقی است، دانشکده های پرستاری بعنوان محلی برای پرورش هویت حرفه ای باید مسئولیت درونی سازی اصول اخلاقی و پرورش صداقت در میان دانشجویان را بعهده گیرند که لازمه این امر در ابتدا شناسایی آسیبها و کمیت و کیفیت آن به منظور مقابله هدفمند می باشد.
آموزش
با توجه به اثبات تاثیر آموزش در تغییر و شکل دهی باور و نگرش دانشجویان که عاملی بالقوه در بروز رفتارهای مبتنی بر هنجارهای مورد پذیرش خواهد بود پیشنهاد می شود تا دانشجویان پرستاری بصورت کاملاً شفاف و مدون با خط مشی های دانشکده در ارتباط با مصداق های عدم صداقت علمی در کلاس درس و محیط بالینی آشنا شده و بصورت یک تعهد کتبی ضمن آگاهی از عواقب شرکت کردن در این رفتارها آنرا تائید و امضاء نمایند.
از آنجایی که در این پژوهش و مطالعات بسیار دیگری وجود ارتباط بسیار قوی میان نگرش نسبت به کدهای اخلاقی و التزام به مراقبت اخلاقی به اثبات رسیده است، بسیار ضروری است تا مربیان پرستاری اهتمام ویژه ای نسبت به آموزش کدهای اخلاق پرستاری در ابتدای هر دوره پرستاری داشته باشند، دانشجویان نیز باید به مطالعه دقیق این اصول پرداخته و بحث و بررسی پیرامون کدهای اخلاقی در تمام طول دوره آموزشی استمرار یابد.
بدلیل ماهیت ناآگاهانه بودن رفتارهای خنثی کننده و بخصوص تاثیر غیر مستقیم این رفتارها در پذیرش رفتارهای عدم صداقت که در نهایت مضرات آن گریبانگیر مددجویان خواهد شد لازم است تا مربیان با تدوین سناریوهای هدفمند در این زمینه، نسبت به آگاه سازی ایشان با این پدیده اقدام نمایند، این امر در نهایت منجر به برخورد آگاهانه دانشجویان در محیطهای علمی و بالینی خواهد شد.
مدیریت
نقش مدیران و برنامه ریزان بعنوان خط اول سیاستگذاری آموزشی، پژوهشی و عملکردی، نقشی منحصر به فرد و تعیین کننده است. تدوین و اتخاذ سیاستهای آسیب شناسانه، تعیین نیاز و در نهایت اجراء و ارزشیابی اهداف در زمینه عدم صداقت علمی گام اساسی در مهار یا به حداقل رساندن این پدیده است، در این راستا مدیران میتوانند فعالیتهای زیر را به انجام رسانند :
تدوین و بازنگری دوره ای کدهای اخلاق پرستاری، تسهیل در انجام مطالعات و پژوهش در زمینه های مختلف عدم صداقت علمی و رفتارهای خنثی کننده جهت برنامه ریزی های آتی.
برنامه ریزان باید فشارهای وارده بر دانشجویان ( کسب نمره خوب، یادگیری علوم جدید، محدودیت زمانی و …) و مشکلات ناشی از کار و خانواده که بیرون از محل تحصیل با آنها مواجه هستند را در هنگام برنامه ریزی برای دوره آموزشی و ارائه تکالیف مورد نیاز مد نظر قرار دهند.
اتخاذ سیاستهای تنبیهی مناسب در اکثر پژوهش های صورت گرفته در این حیطه مثمر ثمر دانسته شده است، اما آنچه اهمیت ویژه ای دارد آنست که دانشجویان از قبل نسبت به این مجازاتها آگاهی کامل یافته و کاملاً احساس نماید که بی صداقتی وی کشف و مجازات خواهد شد.
آموزش کدهای اخلاقی در برنامه های آموزشی بدو خدمت پرستاران و کار کنان مشاغل مرتبط با سلامت
پیشنهاداتی برای پژوهشهای بعدی
الف) پیشنهادات بر اساس یافتههای پژوهش
با توجه به وجود نتایج بدست آمده از این پژوهش پیشنهاد می شود:
از آنجایی که در این پژوهش شیوع رفتارهای عدم صداقت علمی در همکلاسی ها مورد بررسی قرار گرفت امکان بررسی شیوع این رفتارها در خود دانشجویان میسر نشد لذا پیشنهاد می شود جهت مقایسه ارتکاب این رفتارها در دو جنس، مطالعاتی در این زمینه انجام شود.
بدلیل نقش بارز کدهای اخلاق پرستاری در التزام به مراقبت اخلاقی و آشنایی بسیار کم دانشجویان با کدهای اخلاق پرستاری بصورت مدون و منسجم، پیشنهاد می شود تا مطالعاتی مداخله ای در زمینه آموزش این کدها و سپس بررسی تاثیرات آن بر نگرش و عملکرد دانشجویان پرستاری و مقایسه با گروه های شاهد صورت پذیرد.
بدلیل کمبود نمونه ها در زمینه آشنایی با منابع کدهای اخلاق پرستاری در این پژوهش، جهت اعتبار کافی نتایج در این زمینه پیشنهاد می شود مطالعاتی در زمینه شیوع رفتارهای عدم صداقت علمی به تفکیک منابع آشنایی با کدهای اخلاق پرستاری در گروههایی که هر کدام با یک منبع خاص آموزش دیده اند به منظور مقایسه اثرات صورت گیرد.
ب) سایر پیشنهادات
انجام پژوهش های مشابه در پرستاران شاغل به منظور کشف علل و انگیزه های رفتارهای عدم صداقت علمی و رفتارهای خنثی کننده در محیطهای بالینی
انجام پژوهش با متغییرهای فردی و اجتماعی متنوع تر مانند نژاد، مذهب، وضعیت اقتصادی- اجتماعی جهت کشف زیرگروههای در معرض تقلب
انجام پژوهش های مداخله ای مانند تاثیر اخذ تعهد کتبی مبنی بر انجام مجازاتهای مصوب در صورت کشف موارد عدم صداقت علمی از دانشجو، بر میزان بروز رفتارهای عدم صداقت علمی
بررسی تاثیر مربیان و هم کلاسی ها بر روی رفتارهای عدم صداقت علمی
بررسی ارتباط بین فاکتورهای فردی و موقعیتی بر روی تفکر عدم صداقت علمی
نتیجه گیری نهایی یافته ها
در این پژوهش که به منظور بررسی نگرش دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان نسبت به عدم صداقت علمی،رفتارهای خنثی کننده ،کدهای اخلاق پرستاری و التزام به رعایت مراقبت اخلاقی انجام شد ۶ سوال مطرح می باشد:
در مورد سوال اول پژوهش: نگرش دانشجویان پرستاری نسبت به عدم صداقت علمی چگونه است؟
نتایج پژوهش نشان دهنده آنست که با توجه به نمره میانگین کسب شده توسط دانشجویان( میانگین=۷۹/۴۹، انحراف معیار ۰۲/۷ با دامنه نمرات ۱۹تا ۹۵ و میانگین نمره ابزار ۵۷) نگرش اکثر آنها نسبت به رفتارهای عدم صداقت علمی ( با توجه به رابطه معکوس نمره کسب شده با نگرش دانشجو) مثبت می باشد.
جدول ۳-۳ انتخاب مشخصات هاضم هندی (ساسه ، ۱۳۷۴)
۳-۱-۱۰ روش محاسبه قطر لوله خروجی مخزن دایجستر
اگر مخزن خروجی بزرگ باشد و اندازه آن بتواند به ارتفاع مخزن هاضم برسد ،خروجی مخزن به صورت دریچه ساخته می شود که متصل به انتهای کف مخروطی است اما در صورتی که مخزن خروجی کوچک باشد از لوله برای اتصال دو مخزن استفاده می شود. قطر لوله خروجی بهتر است کمی بیشتر از قطر لوله ورودی باشد این حوضچه در طرف مقابل حوضچه ورودی به نحوی ساخته می شود تا سطح فوقانی آن هم سطح زمین باشد تا هنگام ورود مواد اولیه از حوضچه ورودی بنا به قوانین فشار مایعات و ظروف مرتبطه مواد تخمیر شده از کف مخزن تخمیر به طرف مجرای خروجی و حوضچه خروجی هدایت گردد . مجرای خروجی cm۲۰ از سطح زمین قرار می گیرد و مجرای ورودی در ۵۰ سانتیمتری عمق زمین تا مواد تخمیر شده پس از ورود مواد اولیه از طریق مجرای خروجی خارج گردد..مخزن جبرانی در محاسبات فوق به صورت نمیکره در نظر گرفته شده است که به صورت کانال مکعب مستطیل شکل معادل سازی می شود.
۳-۱-۱۱ حل معادلات حاکم و روش ساخت همزن
معادلات حاکم بر مساله طراحی همزن و همچنین روش به کار گرفته شده از منبع (عمرانی و همکاران ، ۱۳۸۴) گرفته شده است. بنابراین از ذکر این منبع به وفور خودداری میگردد. با توجه به نوع فرایند و نیز به علت سهولت ساخت و سادگی فناوری در کشور و از آنجا که ویسکوزیته مایع مورد نظر در حد متوسط بوده و سرعت دورانی همزن نیز نمی باید خیلی زیاد و یا خیلی کم باشد (برای ایجاد شرایط مناسب برای باکتری های متانزا ) از بین انواع مختلف همزن ها همزن پارویی استفاده شده است(عمرانی و همکاران ، ۱۳۸۴). از آنجایی که کف هاضم بیوگاز مخروطی باست باید از اختلاط مایع در این قسمت نیز اطمینان حاصل نمود. برای هم زدن افقی مواد و اطمینان از اختلاط کامل آنها از دو ردیف پره در بالا و پایین شفت مرکزی استفاده شده است و در هر ردیف ۲ تیغه وجود دارد. با توجه به اینکه قطر مخزن تخمیر بدست آمده است و فرضیات : تعداد تیغه ها ۴ عدد با زاویه ۴۵ درجه و عرض هر تیغه ۶ سانتی متر، چگالی فولاد ۸۰۰۰ کیلوگرم بر متر مکعب، چگالی مایع ۱۰۰۰ کیلوگرم بر متر مکعب، قطر همزن برابر ۵۰ درصد قطر هاضم و هر ۴ ثانیه همزن یک دور کامل بزند. با بهره گرفتن از رابطه (۳-۱۷) میتوان توان همزن، و همچنین از رابطه (۳-۱۸) توان تولید را به دست آورد.
رابطه (۳-۱۷) | |
رابطه (۳-۱۸) |
عدد توان برای همزن پارویی، توان تولید شده
گشتاور موتور از طریق رابطه (۳-۱۹) محاسبه می شود. گشتاور تحت فشار برابر با رابطه (۳-۲۰) خواهد بود. با توجه به اینکه همزن در لجن فیبردار کار می کند بنابراین شرایط سخت در نظر گرفته و میباشد. هرگاه فرض شود که نیروی بازدارنده در فاصله از طول تیغه پارویی وارد می شود رابطه (۳-۲۱) استفاده می شود. لنگر خمشی که نتیجه نیروی وارده و طول شفت است در انتهای شفت که متصل به موتور خواهد شد، ایجاد می شود. طول شفت می باشد(رابطه (۳-۲۲)). نیروها و گشتاورهای وارد بر شفت در شکل (۳-۲) نشان داده شده اند(عمرانی و همکاران ، ۱۳۸۴).
رابطه (۳-۱۹) | |
رابطه (۳-۲۰) |
سؤال اصلی:
بین چرخه عمر شرکت و هزینه آورده صاحبان سهام در قلمرو پژوهش چه رابطهای وجود دارد؟
سوا لات فرعی:
فرضیه اصلی:
بین چرخه عمر شرکت و هزینه آورده صاحبان سهام در قلمرو پژوهش رابطهی مستقیم وجود دارد.
فرضیات فرعی:
در این تحقیق از مدل منظر حسن و همکاران (۲۰۱۵) استفادهشده است. اینان تحقیق خود را در مورد رابطه بین تأثیر چرخه عمر شرکت بر هزینه سرمایه شرکتها به انجام رسانیدهاند. مدلهای تحقیق آنها بهصورت زیر میباشد: رابطه بین چرخه عمر شرکت بر هزینه سرمایه شرکت با بهره گرفتن از مدل زیر مورد آزمون قرار میگیرد:
که در آن:
: هزینه آورده حقوق صاحبان سهام K
: چرخه عملیات CLC-UM
: اندازه شرکت SIZE
: نسبت ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به ارزش بازاری حقوق صاحبان سهام BM
: ریسک سیستماتیک (بتای حسابداری) BETA
LOSS: سود (زیان)
LEV: اهرم مالی
ZSCORE: ورشکستگی احتمالی شرکتها
یادآوری میگردد که در پژوهش منظر حسن و همکاران (۲۰۱۵) از متغیرهای اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام به ارزش بازاری حقوق صاحبان سهام، ریسک سیستماتیک، سود (زیان)، اهرم مالی و ورشکستگی احتمالی شرکتها بهعنوان متغیرهای کنترلی یادکردهاند. درحالیکه در انجام تحقیق خود هیچ نوع کنترلی بر این متغیرها توسط محققین اعمال نشده است و همانند متغیر چرخه عمر که مستقل تلقی شده، در کنار هم بهعنوان متغیرهای تعریفشده در رابطه خطی فوقالذکر آورده شده است. در تحقیق حاضر به جهت ایفای نقش متغیرهای مستقل به همه این متغیرها، متغیر مستقل اطلاق شده است.
در این تحقیق مشابه کار منظر حسن و همکاران (۲۰۱۵) معادله فوقالذکر بهعنوان یک رابطه پارامتریک تعریفشده که در آن مقادیر متغیرهای مستقل و تابعی بر مبنای عملکرد تاریخی شرکتها در یک بازه ۵ ساله تعیین و ۷β …و ۲β و ۱β و α بهعنوان پارامترهای مجهولی تلقی شده که با بهره گرفتن از رگرسیون خطی مرکب و تحلیل دادههای تابلویی برآورد شدهاند.
روش تحقیق از جهت هدف: با توجه به اینکه در این تحقیق از مدلها، روشها و نظریههای موجود در راستای حل مسئله یا بهبود وضعیت استفاده کردیم، بنابراین تحقیق فوق از جهت هدف، کاربردی است.
روش تحقیق از جهت روش استنتاج و گردآوری دادهها: با عنایت به اینکه از جامعه آماری (شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران) نمونه علمی انتخاب شده است، بنابراین از جهت روش استنتاج استقرایی است.
روش تحقیق از جهت طرح تحقیق: نهایتاً با عنایت به اینکه دادههای اصلی تحقیق در کار میدانی بر مبنای عملکرد گذشته و دادههای تاریخی مندرج در صورتهای مالی به دست آمده، بنابراین تحقیق فوق از جهت طرح تحقیق، پس رویدادی است.
هر پژوهش باید دامنه مشخص و تعریفشدهای داشته باشد تا پژوهشگر در تمامی مراحل احاطه کافی بر کار خود داشته باشد و بتواند پیامدهای حاصل از نمونه را به جامعه آماری تعمیم دهد. قلمرو این پژوهش ازلحاظ موضوعی، زمانی و مکانی به شرح زیر بوده است.
قلمرو موضوعی پژوهش تعیین ارتباط بین چرخه عمر شرکت و هزینه آورده صاحبان سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است.
حیطه مکانی اجرای تحقیق و به تعبیری افراد جامعه آماری موردمطالعه در این تحقیق عبارت از شرکتهای منتخب پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران با ویژگیهایی چون ختم دوره مالی به ۲۹/۱۲، عدم تعلق به مجموعه شرکتهای واسطهگری مالی یا سرمایهگذاری، نداشتن بیش از سه ماه توقف معاملاتی و در اختیار بودن صورتهای مالی در بازه زمانی موردمطالعه، به عضویت بورس درآمدن پیش از بازه زمانی موردمطالعه و عدم خروج از بورس طی این بازه زمانی است که در فصل سوم این گزارش تحقیقی بهعنوان جامعه آماری تعریفشده است.
قلمرو زمانی تحقیق حاضر بر مبنای بازه زمانی دادههای موردمطالعه عبارت از بازه زمانی ۵ ساله مربوط به سالهای عملکردی مالی ۱۳۸۹ الی ۱۳۹۳ بوده است.
چرخه عمر شرکت[۴]: همه موجودات زنده، ازجمله نباتات، جانوران و انسانها همگی از منحنی عمر یا چرخه عمر پیروی میکنند. اینگونه موجودات متولد میشوند، رشد میکنند، به پیری میرسند و در نهایت میمیرند در اقتصاد و مدیریت از همین تعریف استفادهشده و عمر سازمانها را به مراحل مختلف تقسیم مینمایند (آنتونی ورامش[۵]،۱۹۹۲).
هزینه آورده صاحبان سهام (هزینه سرمایه): هزینه سرمایه یکی از مفاهیمی است که همواره موردتوجه صاحبنظران مالی بوده است و عامل اصلی در ایجاد شکاف بین سود حسابداری و سود اقتصادی است، این مفهوم به شکلهای مختلف تعریفشده است لیکن یکی از تعریفهایی که مقبولیت بیشتری دارد هزینه سرمایه را بهعنوان کمینه نرخ بازدهی تعریف میکند که با کسب آن ارزش واحد اقتصادی ثابت میماند. (کردستانی و حدادی،۱۳۸۸).
گزارش تحقیق حاضر طی ۵ فصل به ترتیب زیر ارائهشده است.
فصل اول: در این فصل کلیات تحقیق مشتمل بر تشریح و بیان موضوع، اهداف و سؤالات تحقیق، روش کلی تحقیق، قلمرو تحقیق، تعاریف عملیاتی واژهها مورداشاره قرار گرفت.
فصل دوم: در این فصل ادبیات و پیشینه موردبررسی قرارگرفته است. در این فصل پس از ارائه مبانی نظری موضوع تحقیق، تحقیقات مختلفی که در رابطه با ابعاد مختلف موضوع پژوهش انجامگرفته، مورد بررسی قرار می گیرد.
فصل سوم: این فصل به شرح جزییات اجرایی روش تحقیق اختصاصیافته است. در این فصل به ترتیب روش کلی تحقیق، جامعه آماری، نمونه آماری، ابزار و روشهای گردآوری و تحلیل دادهها مورد بحث قرارگرفته است.
فصل چهارم به توصیف نمونه آماری، توصیف یافتهها، تحلیل پیشفرضها و نهایتاً تجزیهوتحلیل روابط بین متغیرها در راستای فراهم آوردن یافتههای موردنیاز در استنتاج نسبت به فرضیات تحقیق پرداخته شده است.