الف – برخورد مدیریتی داشته باشد.
ب – مسولیت پذیر باشد، با افراد و سازمان های بالا دست رفتار مناسبی داشته باشد و بتواند با خلاقیت و نوآوری و وظیفه شناسی مأموریت های محوله رابه خوبی انجام دهد.
ج – در سلسله مراتب تشکیلاتی، افراد و بخش های پایین دست خود را به خوبی رهبری کرده و اعتماد آن ها را نسبت به خود جلب نماید .
با توجه به اینکه فرایند های کارآفرینی شامل فرایند برنامه ریزی و سازمان دهی نیز بوده و معمولا منجر به تأسيس سازمان های جدید میشوند، بنابرین فرایند های کارآفرینی با فرایند های مدیریتی ارتباط خیلی نزدیکی دارند (و همین عامل باعث می شود که گاهی این دو به اشتباه یکی دانسته شوند) از این رو یکی از رویکردهای مهم بررسی فرایند های کارآفرینی سازمانی رویکرد مدیریتی مبتنی بر علم مدیریت میباشد. بر این اساس رویکرد مدیریتی به کارآفرینی سازمانی یکی از شاخه های درونی اصلی رشته یا علم کارآفرینی محسوب میگردد . مدیریت کارآفرین شامل فرآیندهای برنامه ریزی کارآفرینانه، سازماندهی کارآفرینانه، فرماندهی و کنترل کارآفرینانه میباشد . ( پور داریانی، ۱۳۸۳ ، ۱۷).
۲ –۳۶ – تصمیمگیری مدیران کارآفرین
این نکته قابل توجه است که مدیران بنا به ضرورت حرفهای، تصمیمگیرندهاند. به عبارت دیگر جنبه اصلی مدیریت، تصمیمگیری است. نحوه تصمیمگیری مدیران در سازمانها میتواند اثرات مختلفی را بر جای گذارد. تصمیمگیری در یک ساختار بروکراتیک، متمرکز و رسمی است. در حالی که یک مدیر کارآفرین در یک ساختار ارگانیک تصمیمگیری میکند تا بتواند کارآفرینی را در سازمان افزایش دهد .در این راستا یک مدیر کارآفرین نباید به تنهایی تمام فعالیتهای سازمان را عهدهدار شود، بلکه باید به کارکنان اجازه دهد در تصمیمگیریهای سازمان مشارکت نمایند . ( پور داریانی، عزیزی ، ۱۳۸۴ ، ۲۶)
پیشینه تحقیق
الف – اسمیت (۲۰۱۱) در پژوهش خود دریافت که بین زنان و مردان در استفاده از سبک شهودی تفاوت معناداری وجود ندارد و نیز بین سبک عقلانی و شهودی رابطه معناداری مشاهده نمی شود.
ب – سچوماکر (۲۰۱۰) نیز در مطالعه خود دریافت که بین سبک اجتنابی و عقلانی رابطه معنادری وجود دارد در حالی که در دیگر سبک های تصمیم گیری این رابطه مشاهده نگردید.
ج – تامپسون (۲۰۱۰) در پژوهشی به این نتیجه دست یافت که بین سبک های تصمیم گیری مدیران بر اساس جنسیت سن آن ها تفاوت معناداری وجود ندارد.
د – در حالی که آرفین، احد، ابراهیم (۲۰۰۸) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که سن، سابقه و تحصیلات تأثیر معناداری بر انتخاب سبک تصمیم گیری دارد.
ه – تانهلم (۲۰۰۸) نیز در مطالعه ای دریافت که بین سبک تصمیم گیری آنی و احساسی با استرس رابطه معناداری وجود دارد، در حالی که این رابطه با سبک های عقلایی، شهودی و وابستگی مشاهده نگردید.
و – برن (۲۰۰۸) در مطالعه ای نشان داد که مأموریت ها ی سازمان، تصمیم گیری افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و ویژگی های فردی و نوع ارتباطات بر تصمیم گیری تأثیر قابل ملاحظه ای دارد.
ز – پارکرو همکاران (۲۰۰۷) نیز به این نتیجه دست یافت که بین سبک عقلایی وهریک از سبکهای تصمیم گیری شهودی، آنی و اجتنابی رابطه معنیدار منفی، بین سبک تصمیم گیری شهودی و آنی وبین سبک تصمیم گیری وابستگی و اجتنابی رابطه معنیدار مثبت به دست آوردند.
ک – کروسلی و هاگهوس (۲۰۰۵) نیز به این نتیجه رسیدند که بین سبک تصمیم گیری عقلایی و شهودی با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود دارد. در حالی که این رابطه با سبک های آنی، احساسی و وابسته مشاهده نگردید.
ل – کارین (۲۰۰۳) در مطالعات خود دریافت که جنست در فرایند تصمیم گیری تاثیر معناداری ندارد و این در حالی است که این فرایند بیشتر تحت تاثیر قدرت، ادراکات سیاسی، مدیریت تعارض و اعتماد در سازمان است.
م – در پژوهشی که بلاستین و فیلیپ (۱۹۹۹۰) انجام دادند دریافتند که مدیرانی که به هویت ثابتی دست یافتند از سبک تصمیم گیری عقلانی، مدیرانی با هویت گرایش به مراقبت از سبک تصمیم گیری وابستگی و مدیران با اعتماد به نفس بالا که از نظر هویتی به کسی وابسته نیستند از سبک تصمیم گیری شهودی استفاده میکنند.
ن – رضازاده (۱۳۸۹) درپژوهش خود بر روی مدیران دانشگاه فردوسی مشهد دریافت که سبک غالب تصمیم گیری آن ها عقلانی است و بین سبک تصمیم گیری زنان و مردان در سبک اجتنابی رابطه معنی داری وجود دارد. اما بین سبکهای تصمیم گیری در گروههای مختلف سنی، در سطوح تحصیلی و همچنین سنوات خدمت مختلف، رابطه معناداری یافت نشد.
ح- مقدم و طهرانی (۱۳۸۷) در پژوهشی دریافتند که بین سبک های تصمیم گیری عقلایی و شهودی رابطه معنی دار منفی، بین سبک تصمیم گیری عقلایی و اجتنابی و بین سبک تصمیم گیری شهودی و آنی رابطه معنی دار مثبت وجود دارد. همچنین بین سبک تصمیم گیری اجتنابی و هر یک از سبکهای تصمیم گیری وابستگی و آنی در این بررسی رابطه معنی دار منفی به دست آمد. در این بررسی رابطه معناداری بین هر یک از سبکهای تصمیم گیری و دو ویژگی جمعیت شناختی سابقه خدمت و تحصیلات مدیران به دست نیامد.
ت – روحی (۱۳۷۹) پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه بین شیوه های تصمیمگیری مدیران با سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهر اصفهان» انجام داد. برای بررسی شیوه تصمیمگیری مدیران از مدلی که تصمیمگیری را شامل سه شیوه (آمرانه، مشورتی و مشارکتی) میدانست استفاده کرد و جهت بررسی ابعاد سلامت سازمانی از هفت بعد (یگانگی نهادی، نفوذ مدیر، ملاحظهگری، ساختدهی، حمایت منافع، روحیه و تأکید علمی) استفاده گردید. به طور کلی نتایج تحقیق بیانگر آن است که اگر مدیران مدارس در به کار بردن تصمیمگیری مشارکتی اهتمام ورزند، سلامت سازمانی مدرسه آنان در تمام ابعاد بهبود خواهد یافت. مرتضائیمقدم تحقیقی با عنوان «تأثیر ذهن فلسفی مدیران بر شیوه تصمیمگیری آنان در دانشگاه فردوسی مشهد» انجام داد. اهم نتایج تحقیق عبارتند از:مدیرانی که از سبک تصمیمگیری مشارکتی استفاده کردهاند به طور معنادارتری از ذهن فلسفی بالاتری نسبت به مدیرانی که سبک آمرانه را اتخاذ کردهاند برخوردارند و همچنین بین مدیرانی که سبک تصمیمگیری مشارکتی را اتخاذ کردهاند با مدیرانی که سبک مشورتی را اتخاذ کردهاند در زمینه ذهن فلسفی تفاوت معناداری وجود ندارد.
فصل سوم:
روش اجرای تحقیق
۳ – ۱ – مقدمه