وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

راه‌کارهای مبارزه با فقر اقتصادی بر اساس کلام و سیره عملی ...

۳.۸۰ ۳.۷۵ منبع: مرکز آمار ایران هر چند که در دهه ۸۰ نوساناتی در ضریب جینی کل کشور مشاهده می‌شود، ولی این ضریب همواره رو به سوی کاهش نابرابری داشته است. این کاهش در سال ۹۱ نسبت به سال ۸۰ کاملاً مشهود است. در سال ۹۰ برای اولین بار به ضریب جینی زیر ۴/۰ دست‌یافته‌ایم و این کاهش در سال ۹۱ بیشتر خود را نشان می‌دهد. شاهد آن را در سال ۹۰ در افزایش سهم ۵ دهک اول و در مقابل کاهش سهم دو دهک آخر در هزینه‌های ناخالص سرانه می‌توان مشاهده نمود. در کنار آن سهم بیست درصد فقیرترین جمعیت در کل هزینه ناخالص افزایش قابل توجهی یافته است. سهم ده درصد ثروتمندترین جمعیت به ده درصد فقیرترین جمعیت از ۴۳/۱۶ درصد در سال ۸۰ به ۷۹/۱۰ درصد در سال ۹۱ رسیده است که این کاهش خود توضیحی برای کاهش نابرابری است. همچنین سهم بیست و چهل درصد ثروتمندترین جمعیت به سهم بیست و چهل درصد فقیرترین جمعیت به ترتیب از ۶۱/۹ و ۹۰/۴ درصد در سال ۸۰ به ۶۵/۶ و ۷۵/۳ درصد در سال ۹۱ کاهش یافته است. نمودار ۵- ۱- ضریب جینی کل کشور ۹۱-۱۳۸۰ منبع: مرکز آمار ایران نمودار شماره ۵-۲- سهم ده درصد ثروتمندترین به ده درصد فقیرترین منبع: مرکز آمار ایران ۵-۲- آسیب‌شناسی برنامه‌های فقرزدایی در برنامه‌های توسعه در ایران، برنامه‌ریزی توسعه از بهمن سال ۱۳۲۷ هجری شمسی، با پیشنهاد برنامه هفت ساله عمرانی اول، توسط «کمیسیون برنامه» و تصویب آن توسط دولت قوام و سپس مجلس شورای ملی، آغاز شد و تاکنون به غیر از دوره‌های وقفه‌های مقطعی در زمان انقلاب یا جنگ، تداوم داشته است. تا قبل از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، پنج برنامه عمرانی، شامل دو برنامه هفت ساله و سه برنامه پنج ساله، تدوین و اجرا شد. در سال ۱۳۵۶، برنامه عمرانی ششم نیز تدوین گردید که به دلیل وقوع انقلاب، اجرا نشد. در سال‌های پس از انقلاب اسلامی، به دلیل مسائلی مانند عدم ثبات سیاسی در سال‌های اولیه و سپس جنگ هشت ساله، برنامه‌ریزی توسعه تا سال ۱۳۶۸، عملاً انجام نشد. از سال ۱۳۶۸ تاکنون، سه برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی تدوین و اجرا شده و برنامه چهارم نیز از اوایل سال ۱۳۸۴، به اجرا درآمده است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۷). در برنامه‌های عمرانی قبل از انقلاب، در دو برنامه نخست، به رشد اولویت داده شد و مسأله توزیع درآمد، چندان مورد توجه قرار نگرفت. برنامه سوم، برای نخستین بار مقوله توزیع را مورد توجه قرارداد، اما آن را پدیده‌ای ضد رشد تلقی کرد و به عنوان یک هدف اجتماعی و نه اقتصادی به آن نگریست. برنامه چهارم نیز یک گام فراتر نهاد و پیگیری سیاست توزیع عادلانه را نه تنها منافی رشد ندانست، بلکه آن را به مثابه ابزاری برای رفع موانع ساختاری موجود، بر سر راه رشد تولید قلمداد کرد و در نهایت، برنامه پنجم با اصیل تلقی کردن هدف توزیع، آن را بر هدف رشد مقدم دانست (حسین زاده بحرینی، ۱۳۷۸). ۵-۲-۱- برنامه اول در برنامه‌های توسعه پس از انقلاب، با توجه به تأکیدهای قانون اساسی انتظار می‌رفت رفع فقر و تحقق عدالت اجتماعی، به طور جدی‌تری مورد توجه قرار گیرد. در برنامه اول، تلاش برای تحقق عدالت اجتماعی و تأمین حداقل نیازهای اساسی آحاد مردم، جزء هدف‌های کلی برنامه قرار گرفت (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۶). خط‌مشی‌های اجرایی این اهداف کلی، عبارت بود از گسترش حمایت از خانواده‌های شهدا، مفقودین و اسراء و جانبازان، توجه خاص به آموزش کودکان استثنایی، تهیه و تدوین نظام تأمین اجتماعی مبتنی بر اصل ۲۹ قانون اساسی، حمایت از ایجاد تعاونی‌ها، تعمیم بیمه‌های اجتماعی با اولویت به روستاییان، عشایر و گروه‌های آسیب‌پذیر، تأمین تغذیه در حد نیازهای زیستی، تأمین آموزش‌های عمومی بهداشتی و درمانی، با تأکید بر مناطق محروم و روستایی کشور، سالم‌سازی محیط زیست، تعیین موازین ساخت مسکن شهری و روستایی و اعمال مالیات تصاعدی نسبت به ازدیاد سطح زیربنای مسکن (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۶). در هدف‌های کمی برنامه اول، هیچ نوع هدف‌گذاری کمی در ارتباط با مباحث توزیع درآمد و فقر در برنامه اول صورت نگرفته (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۶) و در سیاست‌های کلی، فقط به تغییر سیستم سهمیه‌بندی کالاهای اساسی، به طوری که سوبسیدهای پرداخت شده در چارچوب نظام تأمین اجتماعی کشور، به تدریج صرفاً به افراد کم درآمد جامعه، اختصاص یابد (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۶). در ماده واحده برنامه نیز، سه تبصره از ۵۲ تبصره قانون، شامل تبصره‌های ۵، ۶ و ۱۶ به سرمایه‌گذاری دولت در مناطق محروم و توسعه‌این مناطق و ایجاد تعادل‌های منطقه‌ای از طریق ایجاد فرصت‌های آموزشی و بهداشتی و تأمین دارو از طریق اعطای تسهیلات برای تأسیس داروخانه توجه کرده است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۶). در برنامه اول، به دلیل این‌که در سال‌های پس از جنگ قرار داشت، رویکرد دولت در برنامه توسعه، اولویت‌بخشی به رشد در مقابل توزیع درآمد و توجه به عدالت اجتماعی بود. زیرا اعتقاد بر این اصل مبتنی بود که «هر چند سیاست‌های اصلاح توزیع درآمد، در کوتاه‌مدت ممکن است رفاه نسبی در قشر محروم ایجاد کند، ولی در بلندمدت تا درآمد ملی افزایش نیاید، میزان رفاه اجتماعی، افزایش نخواهد یافت، بنابراین، رشد رفاه اجتماعی، در گرو رشد درآمد ملی و توزیع عادلانه آن است» (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۶۸). مفاد قانون برنامه اول در زمینه عدالت اجتماعی و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، به گروه‌های خاص، مانند جانبازان و شهدا و کودکان استثنایی و تأمین حداقل نیازهای اساسی مردم، محدود بوده است. تأمین تغذیه در حد نیازهای زیستی و آموزش‌های عمومی بهداشتی- درمانی و مراقبت‌های بهداشتی برای عامه مردم و با تأکید بر مناطق محروم و روستایی کشور، از راه‌کارهای مورد نظر دولت در برنامه اول بوده است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۶). ظاهراً سیاست‌های حمایتی برنامه اول، مبتنی بر رویکرد تأمین نیازهای اساسی برای مبارزه با فقر و هدفمند کردن حمایت‌ها به سمت گروه‌های محروم و آسیب‌پذیر بوده است. اما شمول نیازهای اساسی، بسیار محدود در نظر گرفته شده است. در واقع، نگاهی به آسیب‌های برشمرده شده برنامه‌ریزان از اقتصاد ایران در سال‌های قبل از برنامه اول نشان می‌دهد دغدغه اصلی برنامه‌ریزان دولت، نه رفع فقر، بلکه تأکید ویژه بر دستیابی به رشد اقتصادی و بهره‌برداری از ظرفیت‌های بلااستفاده اقتصاد بوده است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۶۸). اما همین توجه حاشیه‌ای دولت به رفع فقر در برنامه اول، در سال ۱۳۶۹ تحت‌الشعاع رویکرد تعدیل اقتصادی قرار گرفت و کاملاً فراموش شد. در واقع، دولت از اوایل سال ۱۳۷۰، برنامه‌ای با عنوان «برنامه تعدیل اقتصادی بر اساس تجدیدنظر در نرخ ارز و جبران‌های اقتصادی آن» را مبنای عمل قرار داد. رویکرد برنامه مذکور چنین بود: اکنون که در دوران بعد از جنگ و بازسازی اقتصاد به سر می‌بریم، قطعاً بسیاری از توجیهات دوران گذشته، برای زمان حال مناسب نیست و باید در دوران سیاست‌های تعدیل اقتصادی، به منظور بالا بردن میزان تولید، تشویق سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی و فراهم شدن اسباب توسعه، تجدیدنظر اساسی در معیارهای حمایتی دولت (از جمله سیاست‌های تخصیص ارز) صورت گیرد. لزوم تجدیدنظر مزبور به این دلیل است که مسائل سیاست تثبیت اقتصادی که لازمه دوره‌های بحرانی و جنگ بود، با مسائل تعدیل اقتصادی که سیاست غالب برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی را تشکیل می‌دهد، تفاوت اساسی دارد» (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۶۹) بدون آن‌که نتایج این رویکرد در گروه‌های آسیب‌پذیر، مورد ارزیابی قرار گیرد، توجه به داشتن نتایج مورد انتظار در زمینه رشد اقتصادی، با تأکید بیشتر برنامه‌ریزان دولت، در برنامه دوم توسعه نیز دنبال شد. لایحه پیشنهادی برنامه‌ریزان برای برنامه دوم، نتایج این رویکرد را چنین ارزیابی می‌کند: «این مجموعه از سیاست‌ها که تحت عنوان سیاست‌های تعدیل اقتصادی خوانده شده، حذف اغتشاش‌های ایجاد شده در مکانیزم‌های اساسی اقتصادی کشور که دامنه‌ای وسیع داشت را پیگیری می‌کرد. در این باره، مجموعه‌ای از تصمیم‌های استثنایی و تاریخی اتخاذ شد و به خواست خداوند متعال، این مرحله، به نحو قابل‌قبولی به اجرا درآمد. امروزه می‌توانیم با اطمینان ادعا کنیم که نظام جمهوری اسلامی ایران، به عنوان نمونه حکومت اسلامی برای سایر ملل مسلمان، می‌تواند به عنوان الگویی موفقیت آمیز در ارائه امور اقتصادی تلقی شود» (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۳). اما در فضای عمومی، چنین درخششی احساس نمی‌شد و مجلس، سال ۱۳۷۳ را به جای شروع برنامه دوم، به ارزیابی نتایج برنامه اول اختصاص داد تا بتواند نسبت به برنامه دوم و مفاد آن، تصمیم بهتری اتخاذ کند. ۵-۲-۲- برنامه دوم در برنامه دوم، تلاش به منظور تحقق عدالت اجتماعی، یکی از شانزده هدف کلان کیفی برنامه بود (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۷). این هدف کلان کیفی، از طریق خط مشی‌های اساسی مانند تقسیم بهینه منابع و امکانات عمومی و رساندن استان‌های محروم به حد نصاب متوسط کشور، بهبود توزیع درآمد و ثروت و کاهش ضریب جینی، ایجاد سیستم مالیاتی مترقی، تعمیم، گسترش و بهبود نظام تأمین اجتماعی، عنایت به مناطق محروم و روستاها با اولویت اشتغال، بهداشت و آموزش، تحت پوشش قرار دادن کلیه کودکان و نوجوانان لازم‌التعلیم، تأمین بهداشت عمومی و گسترش بیمه همگانی، سوق دادن کمک‌های انتقالی دولت برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و … دنبال شد (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۷). سیاست‌های عمومی، جمعیت، اشتغال و نیروی انسانی، سیاست‌های پرسنلی بخش دولتی و قیمت گذاری‌ها بود که فقط تقویت سنت قرض‌الحسنه در زمره سیاست پولی، تداوم سیاست پرداخت یارانه برای کالاهای اساسی و دارو و حتی‌الامکان علنی کردن بخشی از یارانه‌های پنهان در زمره سیاست‌های عمومی، ایجاد فرصت‌های اشتغال در مناطق محروم در زمره سیاست‌های پرسنلی بخش دولتی و اعمال نرخ‌های متناسب با مصرف در سیاست‌های قیمت گذاری را می‌توان تا حدودی و به طور غیر مستقیم در راستای این هدف کیفی و خط مشی‌های آن ارزیابی کرد. به طور مستقیم، هیچ سرفصل و بندی در هشت محور سیاست‌های کلی به کاهش فقر و برقراری عدالت اجتماعی تغییر نکرده است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۷). در واقع، با توجه به فشار تورمی سیاست‌های تعدیل در سال‌های انتهایی برنامه اول که بیشتر از همه، تهدید کننده گروه‌های کم درآمد و فقیر محسوب می‌شد، مقام معظم رهبری (دام ظله) رهنمودهایی برای برنامه دوم بیان کرد که رعایت عدالت اجتماعی و تأمین نیازهای اساسی را شامل می‌شد. بر این اساس، با وجود تداوم یافتن اولویت رشد بر توزیع و مسلط بودن سیاست‌های تعدیل، عدالت اجتماعی و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر نیز جزء محورهای برنامه دوم قرار گرفت و برنامه‌ریزان دولت پذیرفتند که رسیدگی به اقشار آسیب‌پذیر، از جمله وظایف دولت محسوب می‌شود (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۳) اما در این برنامه، توجه به عدالت اجتماعی و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، فقط در سطح هدف‌های کلان کیفی و خط مشی‌های اساسی برنامه و کلی‌گویی‌های متعارف برنامه‌ریزی در ایران، باقی مانده و در سیاست‌های کلی برنامه مطرح نشده است. در مفاد قانونی برنامه که شامل یک ماده واحده و ۱۰۱ تبصره بوده، در تبصره ۱۰ برای کاهش فقر و محرومیت، مکانیزم‌هایی مانند اعطای اعتبارات ارزان قیمت و قرض‌الحسنه مورد توجه قرار گرفته است. در تبصره ۱۱، به توسعه روستاهای محروم از طریق انجام طرح‌های عمرانی مناسب و … توجه شده و در تبصره ۱۲ نیز مقرر شده است از محل اعتبارات تأمین اجتماعی، ۴۸۰۰ میلیارد ریال برای پرداخت مستقیم کمک معاش ماهانه به اقشار کم درآمد تخصیص یابد که ۲۵ درصد آن، باید صرف فعالیت‌ها خوداشتغالی این افراد شود و در تبصره ۱۶ و ۱۷ نیز تداوم پرداخت یارانه‌ها مورد تأکید قرار گرفته است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۷). محتوای تبصره‌های مذکور نشان می‌دهد که رویکرد برنامه دوم نیز مانند برنامه اول، تأمین نیازهای اساسی و تداوم پرداخت یارانه‌های مستقیم، برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، همراه با هدفمند کردن این پرداخت‌ها بوده که به عنوان هدفی فرعی در کنار هدف اصلی برنامه، یعنی شتاب بخشیدن به رشد اقتصادی مطرح شده است. اهداف کمی کلان برنامه نیز در زمینه‌های تولید، سرمایه‌گذاری، مصرف، بودجه عمومی دولت، پول و اعتبار، بازرگانی خارجی و جمعیت و اشتغال بوده و هیچ هدف کمی در زمینه کاهش فقر و تحقق عدالت اجتماعی و بهبود توزیع درآمد و ثروت مشاهده نمی‌شود (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۷). اما همان‌طور که در مستندات برنامه سوم توسعه نیز گفته شده، گرچه برنامه دوم، بر اصول آزادسازی اقتصادی و خصوصی سازی مبتنی بوده است، لیکن در اجرای برنامه دوم، به دلیل فشار عمومی ناشی از تورم شدید، تغییرات اساسی در استراتژی‌های برنامه روی داد (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۸). از این رو، بر طبق تجربیات حاصل از برنامه اول و دوم، در برنامه سوم سعی شد تا همان هدف‌های قبلی، با تأکید بر ایجاد زمینه‌های ساختاری مناسب دنبال شود و اصلاح ساختارها و رویه‌های موجود، بر کلیه فصول برنامه حکم‌فرما شود. ۵-۲-۳- برنامه سوم در برنامه سوم، سوق دادن همه فعالیت‌های مربوط به رشد و توسعه اقتصادی به سوی عدالت اجتماعی و حفظ قدرت خرید گروه‌های کم درآمد و متوسط جامعه از طریق ایجاد اشتغال و سرمایه‌گذاری مولد برای آن‌ها و عمران روستاها، چندین بند از سیاست‌های کلی برنامه سوم، شامل بندهای ۱، ۲، ۳ و ۵ را به خود اختصاص داده و اولین بار، بحث امنیت غذایی، در بند ۱۳ سیاست‌های کلی مورد توجه قرار گفته است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۸). گرچه در این برنامه نیز هدف اساسی، رشد اقتصادی بود، اما توجه به عدالت اجتماعی، با توجه به سیاست‌های ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری (دام ظله) کمی پررنگ‌تر از برنامه‌های قبل بود و فصل مشخصی از برنامه را به خود اختصاص داد. ضمن آن‌که برای اولین بار خواسته شده است که مجموعه اقدامات حمایتی دولت، بر اساس معیارهای هدفمند بودن و شفافیت، در قالب نظام جامع تأمین اجتماعی اعمال شود. ضمن آن‌که بر تداوم یارانه کالاهای اساسی و حمایت از دهک اول، به شکل پرداخت‌های انتقالی، تأکید گشته و خواسته شده طبقه بندی یارانه‌ها بر اساس نوع مصرف و گروه هدف انجام شود (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۸). در مواد قانونی برنامه سوم نیز که در دو قسمت حوزه‌های فرا بخشی و امور بخشی ارائه‌شده، فصل پنجم از میان ۱۲ حوزه فرا بخشی، به نظام تأمین اجتماعی و یارانه‌ها اختصاص یافته است. در این فصل، که مواد ۲۶ تا ۴۷ برنامه را شامل می‌شود، بر تحقق اصل ۲۹ قانون اساسی تأکید شده است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۸۲). همانند دو برنامه پیشین، برنامه سوم نیز بدون ارائه هدف‌های کمی، به توصیه‌های سیاستی کلی مانند هدفمند سازی یارانه‌ها توجه کرده است. همان‌طور که مستندات برنامه سوم نیز نشان می‌دهد، دغدغه اصلی برنامه‌ریزان دولت در حوزه عدالت اجتماعی، هدفمند سازی یارانه‌ها بوده است. آسیب شناسی این برنامه از روندهای گذشته در حوزه تأمین اجتماعی و یارانه‌ها، مبتنی بر دستیابی به شیوه‌های بهتر برای پرداخت یارانه‌ها و نظام تأمین اجتماعی بوده است. در عین حال، برای جلوگیری از تأثیر آسیب‌های رفاهی بر تداوم پرداخت یارانه کالاهای اساسی، دارو و مواد غذایی تأکید شده است، البته تا زمانی که نظام اجرایی کارا و مطمئنی با روش آبرومندانه و اطمینان بخش، تأثیر حذف یا کاهش یارانه‌ها بر گروه‌های کم درآمد را خنثی کند. علاوه بر این، برای حفظ کرامت انسان‌ها گفته شده است که باید در برابر تغییر سطح قیمت‌ها، قدرت خرید مردم را حفظ کرد و حداقل نیازهای دهک اول درآمدی، به گونه‌ای تأمین شود که جنبه صدقه نداشته باشد، بلکه به عنوان وظیفه دولت در قبال این گروه تلقی شود. علاوه بر این، خواسته شده اعطای یارانه‌ها با اجرای سیاست‌هایی ادامه یابد که میزان یارانه خانوارهای کم درآمد را افزایش، طبقه متوسط را حفظ و یارانه خانوارهای پردرآمد را کاهش دهد و حذف کند (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۸). طبق رویکرد قابلیت محور در رفع فقر، تنها نکته مثبت برنامه سوم که در مواد قانونی آن مشاهده می‌شود، توجه به بحث امنیت غذایی است که در رهنمودهای کلی برنامه مصوب هیئت وزیران در فصل تأمین اجتماعی و در ماده ۱۹۷ قانون برنامه سوم، مورد تأکید قرار گرفته است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۸۲). بر اساس آمار ارائه‌شده در مستندات برنامه، حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد جمعیت کشور، در معرض خطر ناامنی غذا و تغذیه بوده‌اند (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۷۸). بدیهی است که نگاه مسلط برنامه‌ریزان در برنامه سوم، مبتنی بر رویکرد رفاهی است، به طوری که آثار منفی رشد اقتصادی برای گروه‌های کم درآمد را خنثی کند یا به حداقل برساند. گرچه ظاهراً سیاست‌های دولت در این برنامه، رنگ و لعاب دیگری یافته، اما برنامه‌ریزان کماکان بدون به کارگیری رویکردهای قابلیت محور در رفع فقر، نتوانسته‌اند سیاست‌های اثربخشی برای رفع فقر طراحی کنند و سازوکار اجرایی مناسبی را برای مبارزه با فقر تدارک ببینند. تنها دغدغه برنامه‌ریزان که بر آن تأکید زیادی شده، ارتقای شیوه‌های حمایتی موجود بوده است. شیوه‌هایی که در بهترین حالت، بهبود رفاهی توأم با حس وابستگی به اعانه دهنده را در نیازمند به کمک به وجود می‌آورند. همان‌طور که گزارش‌های نظارتی سازمان مدیریت نشان می‌دهند، چنین رویکردی به لحاظ عملی تحقق نیافته است. برای مثال، در بحث امنیت غذایی، تنها سیاست عملی، اختصاص بخشی از یارانه‌ها به شیر در مدارس بوده است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۸۲). ۵-۲-۴- برنامه چهارم قبل از تدوین برنامه چهارم، سند چشم انداز ایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی، توسط مقام معظم رهبری (دام ظله) به دستگاه‌های اجرایی و برنامه‌ریز ابلاغ شد. طبق این افق ترسیم شده، جامعه ایرانی در سال ۱۴۰۴، در کنار سایر ویژگی‌ها، باید عدالت اجتماعی را نیز داشته باشد و از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تأمین اجتماعی، فرصت‌های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده به دور از فقر، فساد و تبعیض و بهره‌مند از محیط زیست مطلوب، برخوردار باشد (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۸۲). در پایان سند چشم انداز ایران در افق ۱۴۰۴، تأکید شده است که تعیین اهداف در برنامه‌های توسعه و بودجه‌های سالیانه، باید بر اهداف ترسیم شده در این سند منطبق باشد. در برنامه چهارم، همان‌طور که در گزارش ربع قرن عملکرد نظام جمهوری اسلامی و در مستندات برنامه چهارم توسعه ذکر شده است، ارزیابی برنامه‌ریزان در حوزه عدالت اجتماعی نشان می‌دهد که توزیع نابرابر درآمدها و عدم برخورداری دهک‌های پایین درآمدی از یارانه‌ها هنوز هم وجود دارد و از ایجاد نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی، کاهش فقر، بیکاری و نابرابری، افزایش سرمایه انسانی در اقشار کم درآمد و رفع عدم تعادل‌های منطقه‌ای از طریق متعادل کردن توزیع امکانات عمومی (فرهنگی، آموزشی و اجتماعی)، و اصلاح نظام ناکارآمد و غیر هدفمند یارانه‌ها، به عنوان چالش‌های اساسی این بخش یاد می‌شود (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۸۴). از این رو، در برنامه چهارم توسعه، با توجه به تأکیدهای سند چشم انداز ایران در افق ۱۴۰۴، نگرش جامع‌تر و توجه بیشتری به برنامه‌های قبلی، به بحث عدالت اجتماعی و سیاست‌های حمایتی پدید آمده است. در سیاست‌های کلی برنامه چهارم، طی بندهای ۱۲ و ۱۳، بر تحقق عدالت اجتماعی، ایجاد فرصت‌های برابر، مبارزه با فقر و … تأکید شده است. علاوه بر این، در بندهای ۳۸، ۳۹، ۴۱ و ۴۳، به ترتیب بر امنیت غذایی، حفظ قدرت خرید گروهای کم درآمد، حمایت از تأمین مسکن برای گروه‌های کم درآمد و ارتقای سطح زندگی روستاییان و رفع فقر در روستاها تأکید شده است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۸۲). در قانون برنامه نیز یک بخش از هفت بخش قانون، به توسعه سلامت، امنیت انسانی و عدالت اجتماعی اختصاص یافته است که دو فصل هفتم و هشتم از ۱۵ فصل برنامه را شامل می‌شود. در این برنامه، برای اولین بار در کنار اهداف کلان اقتصادی، شاخص‌های کمی در زمینه کاهش فقر و نابرابری نیز تعیین شده‌اند. برای مثال، مقرر شده است که درصد جمعیت زیر خط فقر نسبی (۵۰ درصد میانه درآمدی) تا سال ۱۳۸۸، به ۷ درصد کاهش یابد و ضریب جینی به ۳۸/۰ برسد (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۸۴). علاوه بر تأکید سیاست‌های کلی بر عدالت اجتماعی، بخش سوم مواد قانونی برنامه چهارم، با عنوان توسعه سلامت، امنیت انسانی و عدالت اجتماعی، به مباحث سیاست‌های حمایتی دولت اختصاص یافته است. در این بخش، در مواد قانونی مختلف، از دولت خواسته شده است تا اقدامات مختلفی را به منظور کاهش فقر و نابرابری انجام دهد. در ماده ۸۴، دولت به نهادینه کردن امنیت غذایی و تغذیه در کشور مکلف شده است تا میزان خانوارهای آسیب‌پذیر از هزینه‌های غیر قابل تحمل سلامت را به یک درصد کاهش دهد. در ماده ۹۵، از دولت خواسته شده است حداکثر تا پایان سال دوم، برنامه، کلیه خانوارهای زیر خط فقر مطلق را تحت پوشش قرار دهد. در همین ماده بر اتخاذ روش‌های توانمند ساز و مشارکت محلی برای رفع فقر و محرومیت تأکید شده است. در ماده ۹۶، تحقق نظام جامع تأمین اجتماعی، بر اساس اصل ۲۹ قانون اساسی، جزء وظایف دولت محسوب شده است. در ماده ۹۷ نیز، دولت به تهیه طرح جامع کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی مکلف شده است. در این ماده، تهیه و تدوین طرح توانمند سازی زنان خودسرپرست و سرپرست خانوار، مورد تأکید قرار گرفته است. همچنین در ماده ۱۰۳ بند الف ماده ۴۶ برنامه سوم، بر هدفمند کردن یارانه کالاهای اساسی، انرژی و سایر موارد تأکید شده است. علاوه بر این، بر خلاف برنامه‌های قبلی، در این جا اهداف کمی در زمینه عدالت اجتماعی تعیین شده است (سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۳۸۴). برنامه چهارم نسبت به سایر برنامه‌ها، از رویکرد کامل‌تری در خصوص رفع فقر برخوردار است و برای نخستین بار، به بحث توانمند سازی و اتخاذ روش‌های توانمند ساز برای رفع فقر توجه کرده است. اما این تأکیدها در حد توصیه‌ای کلی و عمومی و فاقد راه‌کارهای اجرایی مشخص است و همواره از دولت خواسته شده است تا این اقدامات را انجام دهد، اما مشخص نشده است که چه بخشی از دولت یا کدام سازمان حمایتی، مسئول پیشبرد این اهداف و برنامه‌ها است. چنین سیاست‌هایی، فقط فرصت‌های مقطعی برای فقرا ایجاد می‌کنند. فرصتی که مشخص نیست به شکل مولد درمی آید و می‌تواند قابلیت خروج فقرا از وضعیت فقر را بدهد یا خیر. اما علاوه بر نکات فوق، می‌توان در این باره از نتایج سایر مطالعات نیز بهره گرفت. در رابطه با اثربخشی برنامه‌های توسعه در زمینه کاهش فقر نیز، تحقیقات معدودی به طور مستقل درباره روند تغییرات فقر و نابرابری در کشور، باملاحظه رویکرد برنامه‌های توسعه انجام‌شده است. سوری (۱۳۷۷) روند فقر و نابرابری را در سال‌های ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۵، با بهره گرفتن از اطلاعات درآمد و هزینه، حدود ۲۰۰ هزار خانوار ایرانی در طی این دوره بررسی کرده است تا به این سؤال پاسخ دهد که فقر در دوره‌ای که دوره بازسازی اقتصاد نام گرفته، چه تغییراتی داشته است. نتایج بررسی‌های وی نشان می‌دهد که میزان عمومی فقر در کشور، در دوره ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۰ ثابت بوده، در دوره ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۳ کاهش یافته، در سال ۱۳۷۴ افزایش یافته و در سال ۱۳۷۵ نیز در سطحی معادل ۱۳۷۴، ثابت مانده است. محمودی (۱۳۸۳) نیز تحولات توزیع درآمد در برنامه اول توسعه (۷۳-۱۳۶۸) را بررسی کرده است. نتایج مطالعه وی نیز نشان می‌دهد که میزان نابرابری در ایران، بسیار بالا است، و طی سال‌های برنامه اول توسعه، تغییری نکرده است. علاوه بر این، مطالعه وی نشان می‌دهد که نابرابری در مناطق شهری، کاهش و در مناطق روستایی افزایش یافته و این افزایش و کاهش، اثر یکدیگر بر نابرابری کل جامعه را خنثی کرده‌اند. همچنین این تحقیق، مؤید کاهش رفاه اجتماعی در نقاط روستایی در طی سال‌های برنامه اول توسعه است. حسینی نژاد و اقتصادیان (۱۳۸۵) نیز روند تغییرات فقر در سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۰ را بررسی کرده‌اند تا به این سؤال پاسخ دهند که آیا سیاست‌های توسعه‌ای پس از انقلاب، وضعیت فقر را بهبود بخشیده‌اند یا نه؟ نتایج این مطالعه نیز نشان می‌دهد در طی سال‌های اجرای برنامه‌های توسعه، استراتژی مشخص کاهش فقر از سوی برنامه‌ریزان دنبال نشده است. آزمون معنی داری کاهش فقر در سال‌های مختلف نشان می‌دهد که مقادیر شاخص‌های فقر، طی سال‌های اجرای برنامه‌های توسعه‌ای، روند مشخصی (در جهت کاهش) نداشته است. بنابراین، نتایج مطالعات فوق نیز تأیید می‌کند که برنامه‌های توسعه پس از انقلاب، موجب شکل گیری روند با ثبات در کاهش فقر و نداری در کل کشور نشده است. برنامه‌ریزان در واکنش به عدم اثربخشی رویکردهای اجرایی و حمایتی دولت که مهم‌ترین آن، پرداخت یارانه بوده است، بیشترین تأکید را بر هدفمند سازی یارانه داشتند که با وجود تأکید در هر چهار برنامه عملی نشده است. سه اشکال مهم در کلیه برنامه‌های توسعه به چشم می‌خورد که می‌توان آن‌ها را علل اصلی موفق نبودن برنامه‌های توسعه در جهت فقرزدایی دانست: هنوز یک برنامه جامع فقرزدایی مصوب نظام در کشور وجود ندارد و حضور بعضی از سیاست‌های کلی در برنامه‌های توسعه نیز متنوع، پراکنده و غیر هدفمند است. هنوز کشور فاقد یک نهاد، سازمان یا کمیته رسمی است که مسئولیت تمام اقدامات انجام گرفته و یا آتی در امر فقر را به عهده بگیرد. برای سیاست‌های مصوب برنامه‌های توسعه سازوکار اجرایی مشخص و دقیق تعیین نشده است و به همین دلیل در کلیه برنامه‌ها ضعف اجرا داشته‌ایم. در طول این سال‌ها سیاست‌ها و برنامه‌هایی انجام شد که متأسفانه باعث افزایش فقر در ایران شد. ذکر تفصیلی این موارد مجال دیگری می‌طلبد و خارج از حوصله این تحقیق است؛ اما در زیر به چند مورد آن‌ها بطور اجمالی اشاره می‌شود: تبعیض قائل شدن بانک‌ها بین مردم در اعطای وام و تسهیلات که موجب بیشتر شدن شکاف فقر در جامعه شد. شرایط سخت بانک‌ها در اعطای وام‌ همچون وام ازدواج به خانواده‌های نیازمند که موجب فراری شدن خانواده‌ها از گرفتن وام و یا سختی در بازپرداخت وام‌ها شد. بی‌تقوایی مسئولین و کارکنان بانکی در اجرای عقود اسلامی که موجب ربوی کردن نظام پولی کشور و گسترش فقر و بلا در جامعه شد. دنبال کردن سیاست‌های افزایش جمعیت بدون آماده‌ کردن پیش نیازهای آن که موجب فشار به طبقه محروم جامعه شد. اجرای سیاست‌های فزاینده واردات در کشور بدون حمایت از صنایع و تولیدات داخلی که موجب ورشکست شدن صنایع و تولیدات داخلی شد. اجرای نادرست و ناقص طرح هدفمندی یارانه‌ها که موجب بالارفتن افراطی قیمت‌ها شد. قوانین سخت‌گیرانه قضایی در مبارزه با اعتیاد که موجب فقیرتر شدن خانواده‌های گرفتار در دام اعتیاد شد و … بعد از بررسی وضعیت فقر در ایران و آسیب شناسی برنامه‌های فقرزدایی در برنامه‌های توسعه، راه حلی جامع برای مبارزه با فقر، که از راه‌کارهای قولی و عملی امیرالمؤمنین (ع) الهام گرفته، جهت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ارائه می‌شود. امید است که برای برنامه‌های فقرزدایی آینده کشور مفید واقع شود. ۵-۳- الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در کلام مقام معظم رهبری (دام ظله) از آن‌جایی که عنوان «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» اولین بار در فرمایشات رهبر معظم انقلاب (دام ظله) مطرح شد، در این بخش مباحثی از بیانات ایشان را پیرامون الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت جمع‌ آوری کرده‌ایم تا شاخصه‌های اصلی این الگو برایمان روشن شود.

عوامل اجتماعی موثر بر رضایت شغلی کارکنان موئسسات مطبوعاتی مطالعه ...

تعریف نظری: رضایت از همکاران شغلی ، بیانگر رضایت از توانایی ها و مهارت های همکاران در انجام وظایف شغلی شان و نیز حمایت های اجتماعی آنان از فرد کارکن می باشد . تعریف عملی :رضایت از همکاران شغلی ، با میزان تجربه و آگاهی علمی همکاران و میزان پاسداری همکاران از حرمت و شأن اجتماعی یکدیگر در جامعه سنجیده می شود . ۳-۳-۲-۷ :متغیرهای شخصی متغیرهای شخصی ( سن ، جنس ، وضعیت تأهل ، سابقه کار ، تحصیلات و … ) بیانگر خصوصیات و ویژگی های فردی شخص کارکُن می باشد ۳-۴:روش تحلیل داده ها این تحقیق از آمار توصیفی (فراوانی ،درصد ،میانگین،جداول متقاطع ) و استنباطی(همبستگی پیرسون ،همبستگی وی کرامر ،رگرسیون و تحلیل مسیر ) جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است . ۳-۵:واحد تحلیل واحد مورد بررسی در این تحقیق فرد است. ۳-۶:جمعیت آماری کلیه کارکنان زن و مرد شاغل در روزنامه همشهری اعم از پیمانی ، رسمی و کارگر جمعیت آماری این تحقیق را درششماه اول سل ۹۳تشکیل خواهند داد. بر اساس آمار برگرفته از واحد امورکارکنان، در سطح این روزنامه تعداد ۲۶۰ کارمند رسمی ، پیمانی مشغول به کار هستند . ستاد ستاد ۳-۷: تعیین حجم نمونه دراین تحقیق بااستفاده از فرمول کوکران تعداد جمعیت نمونه برآورد گردیده است. p =0.5 N =260 t =1.96 d =0.05 n=155/29 =۱۵۵/۲۹ ) ۰.۵ ۰.۵(۱- × ۲۶۰×۱.۹۶۲ ۲۶۰= ۲۶۰×.۰۵۲+۱.۹۶۲×.۵(۱-.۵) ۳-۸:شیوه نمونه گیری در تحقیــقات مختلفی که توسط محققان به اجـرا در می آید به دلایل زیر از میان جمعیت آماری، نمونه گیری می شود : ۱ـ کاهش هزینه: چون حجم داده های نمونه ای نسبت به حجم جامعه کوچک است به طور حتم هزینه تهیه آنها به مراتب کمتر از هزینه تمام شماری است. ۲ـ افزایش سرعت کار: چون حجم نمونه بسیار کمتر از حجم جامعه در سرشماری است گرد آوری و تلخیص داده ها با سرعت بیشتر، یعنی با صرف وقت کمتر انجام می شود. این مزیت خصوصاً وقتی که کسب نتایج و تهیه اطلاعات جنبه فوریت دارند مزیتی مهم است. در این تحقیق از نمونه گیری احتمالی[۵۳] پیروی شده است . در نمونه گیری احتمالی هر یک از واحدهای تشکیل دهنده جمعیت برای وارد شدن در نمونه از یک احتمال معین ، برابر یا نابرابر ولی نا مساوی با صفر ، برخوردار است. انتخاب نمونه احتمالی به مدد عامل شانس انجام می شود. این عامل شانس است که به جای قضاوت و دانش محقق ، معین می کند کدام واحد باید در نمونه وارد شود. بنابراین اشتباهات در نمونه های احتمالی عمدتا از مقوله اشتباهات تصادفی است و این نوع اشتباهات قابل اندازه گیری است . “(سرایی،۱۳۷۲: ۱۱-۱۰). از میان انواع نمونه های احتمالی ، از نمونه طبقه ای نسبی[۵۴] استفاده شده است. این نوع نمونه گیری در مقوله روشهایی است که در آن احتمال انتخاب برای همه واحدهای جمعیت برابر است. ابتدا جمعیت به دو یا چند طبقه تقسیم و سپس نمونه گیری بطور مساوی و تصادفی در طبقات انجـام می شود. ۳-۹:پایایی[۵۵] “اگر آزمایشی را چندین بار تکرار کنیم یا تجزیه و تحلیل را به دفعات مختلف انجام دهیم و در همه موارد نتایج یکسان باشد ، می گوییم مطالب به دست آمده دارای اعتبار علمی است . پس منظور از قابلیت اعتماد علمی حصول نتایج مشابه در تکرار اعمال قبلی است"(بیرو،۸۷:۱۳۷۵). پایایی شاخصی است دال براینکه تا چه حد سنجه (وسیله اندازه گیری) دارای خطاهای تغییر پذیری است . برای مثال « چنانچه طول شئ را در دو زمان با یک وسیله (خط کش) اندازه گیری کنیم و نتایجی نامشابه به دست آوریم ، تغییر وسیله اندازه گیری دارای خطای تغییر پذیری است » منظور ازاین مفهوم (خطاهای تغییر پذیری) این است که وسیله اندازه گیری نتواند به درستی واقعیتی را در زمان های مختلف و واقعیات مشابه را در یک زمان به درستی بشناسد و دگرگونی های آن را اندازه گیری کند ، حتی اگر دگرگونی در پاسخ ها ناشی از عدم حضور ذهــنی پاسخگــو باشد و وی پاسخ هایی جبهه ای بدهد ، باز کارایی ابزار سنجش مورد تردید قرار می گیرد . برای محاسبه پایایی تحقیق روش های مختلفی وجود دارد .در این تحقیق برای اندازه‌گیری پایایی شاخصی به نام ضریب پایایی استفاده می‌کنیم . دامنه ضریب پایایی از صفر تا ۱+ است. ضریب پایایی صفر معرف عدم پایایی و ضریب پایایی یک معرف پایایی کامل است. “پایایی کامل” واقعاً به ندرت دیده می‌شود و در صورت مشاهده قبل از هر چیز باید به نتایج حاصل شک کرد. برای محاسبه ضریب پایایی ابزار اندازه‌گیری، شیوه‌های مختلفی به کار برده می‌شود. در این تحقیق از نرم افزار spss بعنوان یکی از نرم افزارهای متداول برای تعیین پایایی و از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است . آمار ذیل نشان می دهد که این تحقیق از پایایی بسیار خوبی برخوردار است و گویه های طراحی شده در سطح.۷۹۸۲ قابل اطمینان هستند. ۳-۱۰: اعتبار[۵۶] “قضیه اعتبار به این مسئله راجع است که آیا داده های گردآوری شده تصویر راستینی از پدیده مورد بررسی به دست می دهند یا نه . به طور خلاصه اعتبار یعنی « آیا واقعاً همان چیزی را می سنجیم که قصد سنجش آن را داریم ؟» . به عبارت ساده تر منظور از اعتبار این است که ابزار مورد استفاده همان چیزی را بسنجد که محقق قصد اندازه گیری آن را دارد . سنجش اعتبار خود به سه نوع است . اعتبار محتوا ، اعتبار معیار و اعتبار سازه ای"(ساروخانی ،پیشین : ۲۸-۲۷) . اعتبار محتوا ، خود به دو دسته تقسیم می شود : اعتبار صوری و اعتبار نمونه گیری . اعتبار صوری : منظور شناسایی اعتبار شاخص ها یا معرف های پژوهش است از طریق مراجعه به داوران برای اطمینان در این امر. جهت بررسی اعتبار در این تحقیق از اعتبار صوری استفاده شد.. نظر کارشناسان و خبرگان می‌تواند کمک خوبی برای بهبود اعتبار ابزار اندازه‌گیری باشد. موضوع اعتبار از آن جهت اهمیت دارد که انـدازه گیری‌ های نامتناسب مــی‌توانـد هر پژوهـش علمــی را بی ارزش سازد. دراین تحقیق نیز از پرسشنامه های استاندارد شده بین المللی استفاده خواهد شد و پرسشنامه تنظیمی توسط چند تن از اساتید برجسته ای که در این حوزه تحـقیق نموده اند مورد ارزیابی و تأیید قرار گرفته است . فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق ۴-۱-آمار توصیفی (جدول۴-۱-۱) :جنسیت افراد مورد مطالعه جنس فراوانی درصد زن

دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله بررسی اثر آبشویی و حرکت نیترات در خاک با استفاده از مدل NLEAP ...

رشت کرم ساقه خوار برنج IRAN437C متاریزیوم آنیزوپلیه ۱۰۷×۴/۲ ۱۰۹×۴/۲ ۱۰۱۱×۴/۲ اهواز ملخ IRAN715C متاریزیوم آنیزوپلیه ۱۰۷×۴/۲ ۱۰۹×۴/۲ ۱۰۱۱×۴/۲ سراوان سوسک سرخرطومی حنایی خرما DEMI001 متاریزیوم آنیزوپلیه ۱۰۷×۴/۲ ۱۰۹×۴/۲ ۱۰۱۱×۴/۲ نور M14 متاریزیوم آنیزوپلیه ۳-۲-۲-۲- کشت قارچ ها: جهت کشت قارچ ها در شرایط استریل ابتدا سطح میز با پنبه الکل تمیز شد، سپس در کنار شعله به وسیله آنس فلزی مقداری از پرگنه های محیط منبع به محیط کشت منتقل شد. به این صورت از هر جدایه تعدادی کشت تهیه شد. کشتها برای ۱۴ روز در انکوباتور ۲۵ درجه نگهداری شدند، و از نظر رشد قارچ مورد بررسی قرار گرفتند. پایان نامه - مقاله - پروژه ۳-۲-۲-۳- تهیه سوسپانسیون کنیدیوم: برای تهیه سوسپانسیون کنیدیومی، سطح محیط های کشت توسط آب مقطر همراه با توئین ۸۰ (Tween 80) با غلظت ۰۱/۰ درصد شستشو داده شد. توئین ۸۰ با کاهش کشش سطحی، باعث میشود کنیدیوم ها از محیط راحت تر جدا شوند. برای این منظور ابتدا سطح میز با پنبه الکل تمیز شد، سپس در کنار شعله مقدار کمی محلول توئین ۸۰ در یکی از پلیت ها ریخته و سطح محیط کشت با بهره گرفتن از پیپت پاستور استریل که با حرارت مجرای آن بسته شده بود تراشیده و شستشو گردید. همین سوسپانسیون روی محیط دیگر ریخته شد و عمل تکرار شد. سوسپانسیون حاصله از ۴ لایه گاز استریل گذرانده شد تا قطعات میسلیومها جدا شوند. از محلول صاف شده با بهره گرفتن از سمپلر یا پیپت پاستور برداشت و با بهره گرفتن از لام هموسیتومتر (نئوبار) اقدام به شمارش اسپور ها جهت تهیه رقت پایه (۱۰۷ ×۴/۲ کنیدی در میلی‏لیتر) گردید. ۳-۲-۲-۴- تهیه اسلاید کالچر (Slide culture): روش کشت روی لام برای کمک به شناسایی قارچ های رشتهای، که به سختی با روش تهیه تیزمانت شناسایی میشوند، انجام میشود. این روش در واقع روش مطمئنی برای تشخیص قارچ‏ های مختلف است چرا که بسیاری از قارچ ها را با توجه به شکل آنها در محیط های کشت و رنگ کلنی و پرگنه ها نمیتوان تشخیص داد. جهت تهیه اسلاید کالچر به ازای هر جدایه قارچی یک عدد لام و تعدادی لامل و یک لوله شیشهای U و یا V شکل در داخل پتریدیش قرار داده و مجموعه در اتوکلاو ۱۲۱ درجه به مدت ۱۵ دقیقه گذاشته شد. سپس محیط کشت آماده، توسط اسکالپل استریل به مربعهای مساوی و کوچک، حدود یک سانتیمتر مربع بریده شد و یک عدد از این قطعات روی لامی قرار گرفت و این لام روی لوله شیشهای U شکل درون پتری دیش قرار گرفت، با بهره گرفتن از آنس با رعایت شرایط استریل در زیر هود و در کنار شعله از هر کدام از قارچ های کشت شده به طور جداگانه برداشت و روی اضلاع قطعات فوق الذکر تلقیح گردید و در مرحله بعد لامل با کمی اعمال فشار روی قطعات تلقیح شده با قارچها قرار داده شد. این عمل برای ۴ جدایه انجام گردید و مقداری آب مقطر استریل برای حفظ رطوبت و جلوگیری از خشک شدن محیط، به کف ظروف پتری اضافه گردید. کشت ها به مدت ۱۴ روز در انکوباتور ۲۵ درجه نگهداری شدند، و طی این مدت به طور مرتب با استفاده لوپ از نظر رشد قارچ بررسی شدند. پس از رشد و کنیدیوم زایی با بهره گرفتن از یک پنس، لامل موجود روی هر کدام از محیط ها به آرامی برداشته شد، یک قطره لاکتوفنل کاتن بلو روی لام دیگری قرار گرفت و لامل به آرامی روی لاکتوفنل به شکلی که حباب هوا تشکیل نشود قرار داده شد و سپس اقدام به مشاهده آنها در زیر میکروسکوپ گردید. ۳-۳- طرز آلوده کردن کنه ها با سوسپانسیون کنیدیوم قارچ: کنه ها بلافاصله پس از رسیدن به آزمایشگاه در الکل اتیلیک۷۰% ضد عفونی شدند. سالم بودن کنههای بالغ مهم بود و در اسرع وقت پس از جمع آوری مورد ارزیابی قرار گرفتند. کنه های صدمه دیده و تغییر رنگ داده حذف شدند. کنه های سالم دارای حرکت بودند و برای ارزیابی چنانچه کنه ها در زیر یک منبع نور قرار می گرفتند به سمت نور حرکت میکردند ]۱۷.[ برای انجام آزمایش، سوسپانسیونی حاوی ۱۰۷×۴/۲، ۱۰۹×۴/۲ و ۱۰۱۱×۴/۲ کنیدیوم در هر میلی لیتر از هر کدام از ۴ جدایه تهیه گردید و در یخچال با دمای ۴ درجه سانتیگراد نگهداری شد. برای هر جدایه قارچی سه گروه درمان (۳ بارتکرار) از هر کنهی مورد آزمایش، در غالب گروه های ۱۰ تایی کنه در نظر گرفته شد، هم چنین ۳۰ عدد کنه به عنوان گروه کنترل منفی در سه گروه ۱۰ تایی جای گرفتند که در مجموع تعداد ۳۹۰ کنهی هیالوما مارجیناتوم بالغ مورد استفاده قرار گرفت. در گروه های درمان، کنه ها به صورت انفرادی به وسیلهی پنس استریل ۵-۳ ثانیه در سوسپانسیون قارچی مربوطه و در گروه کنترل منفی نیز کنه ها ۵-۳ ثانیه در آب مقطر استریل همراه با توئین ۸۰ بدون اسپور، غوطه ور شدند. پس از غوطه وری، کنه ها به پتریدیشهایی کهتیمار اول کوددهی به میزان ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار کود اوره (N1)، تیمار دوم به میزان ۲۵۰ کیلوگرم در هکتار (N2) ، و برای تیمار سوم ۳۵۰ کیلوگرم در هکتار (N3) تعیین گردید و همراه با آب آبیاری به زمین داده شد. کودهای ازته به صورت محلول و در دو مرحله به زمین شد. اولین کوددهی در ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ با مقادیر ۵۰، ۱۰۰ و ۱۵۰ کیلوگرم در هکتار در تیمارهای N1، N2 و N3 و دومین کوددهی در دوم تیر ۱۳۸۶ با مقادیر ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ کیلوگرم در هکتار صورت گرفت. مقادیر عمق سطح ایستایی در سناریوهای مختلف آبیاری و مقادیر غلظت نیتروژن نیتراتی (NO3-N) ، در نیمرخ خاک از یازدهم اردیبهشت معادل اول ماه مه تا هشتم مهرماه معادل آخر ماه سپتامبر و نیز تلفات آبشویی نیترات و دنیتریفکاسیون و جذب نیترات توسط گیاه در ماه های مختلف فصل رشد پس از کوددهی یعنی از خرداد تا شهریور ماه برای این قطعه زراعی توسط مدل برآورد گردیده است. لازم به ذکر است که تیمار N1 شامل موارد I1N1، I2N1، I3N1 و تیمار N2 شامل موارد I1N2 ، I2N2 و I3N2 و تیمار N3 شامل موارد I1N3، I2N3 و I3N3 می باشد. ۳-۲- بررسی روند تغییرات غلظت نیترات شبیه سازی شده در نیمرخ خاک توسط NLEAP جدول (۳-۱) نشان دهنده مقادیر اندازه گیری شده غلظت اولیه نیترات در نیمرخ خاک در ابتدای دوره شبیه سازی است که برای پیش بینی غلظت نیترات در اعماق مختلف خاک در طول دوره شبیه سازی به مدل معرفی شد. جدول۳- ۱) غلظت اولیه نیترات خاک اندازه گیری شده (بهمنی، ۱۳۸۸) ۱۲۰ ۹۰ ۶۰ ۳۰ عمق (سانتی متر) ۲۷ ۹/۱۹ ۷/۹ ۳/۹ (میلی گرم بر لیتر) ۱/۶ ۵/۴ ۲/۲ ۱/۲ (میلی گرم بر کیلوگرم خاک) ۳-۲-۱- بررسی روند تغییرات غلظت نیترات خاک شبیه سازی شده در تیمار N1 در شکلهایزیر، روند تغییرات غلظت نیترات خاک پیش بینی شده و اندازه گیری شده در نیمرخ خاک از سطح تا عمق عمق ۱۲۰ سانتی متر در تیمار N1نمایش داده شده است. شکل۳- ۱) مقادیر شبیه سازی و اندازه گیری شده مقدار نیترات باقیمانده در عمق ۶۰-۳۰ سانتیمتری خاک در تیمار N1 (شبیه سازی= S، اندازه گیری= m) شکل۳- ۲)مقادیر شبیه سازی و اندازه گیری شده مقدار نیترات باقیمانده در عمق ۹۰-۶۰ سانتیمتری خاک در تیمار N1 (شبیه سازی= S، اندازه گیری= m) I3N1 I2N1 I1N1 شکل۳- ۳) مقادیر شبیه سازی و اندازه گیری شده مقدار نیترات باقیمانده در عمق ۱۲۰-۹۰ سانتیمتری خاک در تیمار N1 (شبیه سازی= S، اندازه گیری= m) در جدول (۳-۲)، نیز نتایج ارزیابی آماری شبیه سازی نیترات خاک توسط مدل NLEAPدر اعماق مختلف خاک در تیمار N1نشان داده شده است. جدول۳- ۲) مقایسه آماری مقادیر نیترات شبیه سازی شده و اندازه گیری شده برای اعماق مختلف خاک در تیمار N1 عمق خاک NLEAP حاوی کاغذ صافی (کاغذ واتمن) مرطوب بود منتقل گردیدند. سپس در ژرمیناتور با دمای ۲۵ درجه سانتیگراد و رطوبت ۷۰ درصد قرار گرفتند. لازم به ذکر است کاغذ های واتمن قبل از استفاده اتو کلاو شدند و هر روز پس از مطالعه کنه ها چند قطره آب مقطر استریل به کف ظروف جهت تامین رطوبت اضافه گردید. تمامی گروه های مورد آزمایش به صورت روزانه، به مدت ۲۰ روز مورد مشاهده و بازبینی قرار گرفتند و تلفات و رشد قارچ روزانهی آنها ثبت شد. ۳-۴- روش آنالیز اطلاعات بدست آمده: متوسط درصد آلودگی و تلفات کنه هیالوما مارجیناتوم در مطالعه حاضر در یک طرح خرد شده با در نظر گرفتن اثرات اصلی هفته، نوع قارچ، غلظت قارچ و تداخل سه طرفه با کمک رویه GLM (General linear Model) مورد آنالیز واریانس (Analysis at variance) دوطرفه قرار گرفت. تست توکی (Tukey) برای مقایسه میانگین ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به صورت حداقل مربعات میانگین و خطای معیار میانگین بیان شد. مقادیر۰۵/۰≥p به عنوان معنادار تلقی گردید. نرم افزار آماری SAS (Statistical Analysis system) برای تخمین اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت.

فایل ها درباره دوست یابی از منظر قرآن چگونه است

چیزی است و به مرور ایام از معنای اصلی مهجور گشته و به معنای ماخوذ شهرت گرفته است.(صالحی،۹۷:۱۳۸۶)
دوستی، یعنی یاری، رفاقت، محبت و عشق، نزدیکی، هم دلی و هم دمی بین دو نفر بدون وجود رابطه خویشاوندی سببی یا نسبی .( همان ، ۹۷)
دوسـتی حالت و صفت، و عمل دوست، محبت، یگانگی، صداقت و مودت و خـیـرخـواهـی، رفـاقت و یاری و مهر، خلاف خصومت و مقابل دشمنی و عداوت و بغض است.(همان،۹۸)
دوستی، رابطه ای است کامل تر و برتر از معاشرت ساده و هم زیستی مـعـمـولـی. یک فرد ممکن است در محیط زندگی، یا محل کار، یا سر کـلاس بـا افـراد مختلف برخورد داشته باشد بدون این که بین او و آنـان صـمـیمیت و هم دلی و همراهی وجود داشته باشد; چنین رابطه ای را دوسـتـانه نخوانند. دوستی گوهری است گران سنگ و ودیعه ای اسـت الـهـی، رابـطـه ای است از عمق دل و جان و وحدت آفرین، که انـسـان هـا را بـه هـم پـیوند داده، دل سوز یک دیگر و هم دم و همراه می سازد و در غم و شادی ها شریک و دم ساز می کند.(همان،۹۸).
امـیـرمـومـنـان علی(ع) می فرماید: الاصدقاء نفس واحده فی جسوم متفرقه (خوانساری،۱۳۶۰:۱۱۵)؛ دوستان، یک روح اند در جسم های جدا جدا و گوناگون.
ب: قرآن :
معناى لغوى و اصطلاحى قرآن:
قرآن درلغت: واژه ى «قرآن» مصدر است؛ مانند: رجحان، کفران، فرقان، نقصان و…( ابن منظور،۱۳۸۷: ۲۲)
لغت شناسان درباره لفظ «قرآن» چند معنا بیان کرده اند. ما دراین جا، به بیان دو معنا اکتفا مى کنیم:

 

    1. قرآن، به معناى «جمع و گردآورى»؛ کسانى که به این معنا قائلند، در آیه:(إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ)(سوره قیامت ،۱۷). در وجه نام گذارى آن به «قرآن» گفته اند: چون قرآن جامع فواید کتاب هایى است که از سوى خدا نازل گشته (تورات ،انجیل ،زبور و…)، بلکه جامع فواید همه علوم مى باشد؛ همان گونه که قرآن خود به این مطالب اشاره دارد؛ مانند:(تَفْصِیلَ کُلِّ شَیْء)(سوره یوسف ،۱۱۱) و (تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْء) (سوره نحل ، ۸۹).

 

بر این اساس قرآن گردآورنده علوم گذشتگان و آیندگان مى باشد، اعم از علوم معنوى ( که متعلق به انبیا و گذشتگان بوده است ) و علوم مادّى و تجربى و دنیوى (طباطبایی،۶۵:۱۳۶۰).

 

    1. قرآن، به معناى «خواندن». (إِنَّ عَلَیْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ)(سوره قیامت،۱۷). به این معناست: همانا پیوسته کردن اجزاى آن به یکدیگر و خواندن آن برتو، به عهدهى ماست (قمی،۱۳۸۷: ۳۲۵).

 

طبق این معنا، کتاب آسمانى مسلمانان به اعتبار آن که «خواندنى» است، «قرآن» نام گرفته است.
قرآن دراصطلاح: براى قرآن، تعریف هاى زیادى ارائه شده که هر کدام از این تعریف ها، ویژگى خاص خودش را دارد؛ از جمله: «قرآن عبارت است از کلام الهى که خداوندآن را به تدریج بر حضرت محمد(صلى الله علیه وآله)ـ خاتم پیامبران ـ به زبان عربى و لهجه ى قریش، نازل کرده است… . به آیه اى از آن، قرآن گفته مى شود، حتى بخشى از یک آیه نیز قرآن است.» (مسعودی، ۱۳۹۱: ۲۶۱).
ج: تربیت:
معنی لغوی تربیت:
تربیت کلمه ای عربی و مصدر باب تفعیل از ماده (ربی،یربو)به معنی رشد و تربیت به معنی رشد دادن است و در فارسی به آموزش و پرورش ترجمه می شود.
راغب اصفهانی در مفردات ذیل کلمه (رب) تربیت را حرکت تدریجی چیزی به سوی کمال تعریف می کند ودر جایی دیگر می نویسد رب در اصل به معنی تربیت وپرورش است یعنی ایجاد کردن حالتی پس از حالت دیگر در چیزی تا به حد نهایی وکمال خود. پروردن، پرورانیدن ، پروردن کودک تا بالغ شود ، پروردن وآموختن (دهخدا،۴۲۵:۱۳۷۷).
معنای اصطلاحی تربیت:
رشد دادن یا فراهم کردن زمینه رشد یا شکوفایی استعدادها و به فعلیت رساندن قوای نهفته یک موجود را تربیت می گویند.
تربیت به انسان اختصاص ندارد ودر مورد هر موجودی که قابلیت رشد داشته باشد به کار می رود و اگر در مورد انسان به کاررود کلیه ابعاد وجودی وی راشامل می شود.
در قرآن واژه (تزکیه) فراگیر ترین واژه ای است که قرآن درمورد تربیت اخلاقی به کاربرده است.
انسان موجودی است با استعدادهای شگرف وگرانقدر چنانکه از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمودند:
اَلّناسُ معادِنُ کَمَعادِنِ الَّذهَبِ وَ الْفِضَّهِ ( دستورانی،۱۳۸۹ : ۱۹۷ ) ؛ مردم چون معادن طلا ونقره اند با این تعبیر باید آنچه راکه مانع شکوفایی استعدادهای انسان است را رفع کرد و زمینه های مساعدرا فراهم کرد تا استعدادهای انسان به فعلیت رسد و انسان متصف به صفات وکمالات الهی شود.
د: انسان:
معنای لغوی انسان:
انسان واژه ای است عربی از ماده انس که در مقابل جن است (حیدری،۱۳۸۳ : ۱۱). از آن جهت که انسان ها با یک دیگر یا با هر چیزی مأنوس می شوند و خو می گیرند لذا می گویند: انسان مدنی بالطبع است، چون طبعاً حال انس گرفتن در انسان قوی است. و یا از ماده «نسیان» و اصل آن «انسیان» است. انسان چون اهل نسیان و فراموشی است به او انسان گفته شده است. از امام صادق (ع) روایتی به این مضمون نقل شده است: حضرت آدم از همان اول با این که بنا بود به آن شجره نزدیک نشود به زودی فراموش کرد و به آن درخت نزدیک شد.(صدوق،۱۳۸۹: ۷۴)
مفهوم انسان:
واژه انسان به بشر و بنی آدم از این رو اطلاق می شود که وجودش و خلقتش تنها با محبتِ به یکدیگر، قوام و ثبات خواهد داشت و لذا گفته اند انسانها فطرتاً اجتماعی هستند زیرا قوامشان و دوام وجودشان به یکدیگر پیوسته است و ممکن نیست، انسان به تنهائی بتواند تمام نیازها و اسباب زندگی خودش را فراهم نماید.
و نیز گفته شده است که: اطلاق نام انسان بر او بخاطر این است که با هر چیزی که به او پیوسته و همراه است اُلفت دارد و اُنس می گیرد، و از نظر لفظی گفته اند اصلش «انسیان» بر وزن إفعلال است.
از مطالب عنوان شده می توان نتیجه گرفت که :
انسان یک مرکب دو بُعدی است که یک بُعد او مادی و بُعد دیگرش غیرمادی است. بعد مادی انسان منشاء طبیعت و تمایلات حیوانی اوست و بُعد الهی او منشاء فطرت و تمایلات فوق حیوانی اوست. همین بعد است که به انسان مقامی، می دهد که فرشتگان به خاطر آن مقام مأمور به سجده بر وی می شوند. و با نظر به این بُعد است که خداوند به خود تبریک گفته و خود را أحسن الخالقین می نامد (حاجیان، ۱۳۷۹: ۱۸۴).
فصل دوم
«ویژگی ها وشاخص های دوست »
۲ـ۱ـ پیشینه موضوع:
شهریاری،(۱۳۹۱)، در پژوهشی تحت عنوان دوستی از منظر قرآن و سنت،عوامل و ریشه های پیدایش آن، آثار و پیامدهای فردی و اجتماعی آن انجام داده است.

 

در این تحقیق به سؤالاتی از قبیل دوستی یعنی چه؟ چرا دوست شویم و با که دوست شویم؟ دیدگاه قرآن و سنت در مورد دوستی چیست؟ علل بوجود آمدن دوستی چیست؟ دوستی چه آثار و فوائد فردی و اجتماعی دارد؟ تنهایی و عزلت طلبی چه ضررها و چه فوائدی دارد؟ و آیا دوستی کردن پاداش دارد یا خیر؟ پاسخ داده شده است. محقق با بهره گرفتن از روش توصیفی به بررسی عوامل و ریشه های پیدایش انتخاب دوست وآثار و پیامدهای فردی واجتماعی آن از منظرقرآن وروایات نبوی پرداخته است.
ابراهیمی ، (۱۳۹۱) در پایان نامه ای با عنوان تاثیر دوستی های نامشروع بر تصمیم گیری اخلاقی ضمن تعریف دوست به معنای یار، همدم، رفیقِ مهربان و ضدّ دشمن بیان می کند دوستی مشروع این است که فقط با افرادی می توانیم یار و همدم باشیم که شرع مقدس آنرا روا و جایز شمرده باشد.
آهکی ورزنه (۱۳۸۹) در پایان نامه ای با عنوان: راهکارهای گسترش دوستی در جامعه با تکیه بر آیات و روایات معصومین (ع) بیان می کند.
دوستی از ارزشهای انسانی و معیار برتری در جامعه است. از دیدگاه اسلام دوستی و مهرورزیدن، مایه قوام و برپایی جامعه انسانی است و بدون دوستی نظام اجتماع بشری سرد و بی روح و زیبایی های زندگی به کام انسان تلخ و بی معناست، و این ناشی از طبیعت آفرینش انسان است. با دقت و تفحص در آیات قرآن کریم و سنت معصومین(ع) به روشنی به دست می آید، که پیوند دوستی یک اصل مهم در دین اسلام است. و تاثیر بخشی دوستی در عرصه زندگی بشری غیر قابل انکار است. مهرورزی عامل قرب الهی و نجات و رستگاری انسان است.از این رو برای استوار سازی روابط اجتماعی و تحقق پیوند دوستی راه های کار آمدی ارائه گردیده است. این جستار که با هدف بررسی و بازگویی این راه ها نگاشته شده است، در پی آن است که واژه ی دوستی را مورد واکاوی قرار داده و…..
مقاله - پروژه
نادری گرگری (۱۳۸۷) در پژوهشی با عنوان: دوستی و مهرورزی در نهج البلاغه، دوستی و مهرورزی از دیدگاه امیرالمؤمنین (ع) را مورد بررسی قرار داده است. ایشان به بخش بعدی انواع دوستی بررسی شده در نهج البلاغه که قریب به ۲۵ نوع است،اشاره نموده است که برخی از آنها همانند دوستی به دنیا، دوستی آخرت و مرگ و دوستی خدا، دوستی پیامبر واهل بیت و… می باشد.
 
مداحی های محرم