پروژه بررسی سهولت فضای کسب و کار در کشورهای جهان، درسال ٢٠٠۴ در بانک جهانی کلید خورد. موسسه مالی بین المللی[۷۵](IFC) به عنوان مجری این پروژه نقش بازوی توسعه بخش خصوصی را برای بانک جهانی ایفا میکند و به دلیل اعتبار بالایی که آمارهای اعلام شده توسط این موسسه برای سرمایهگذاران دارد، کسب جایگاه مناسب دررتبه بندیهای این موسسه، از اهمیت راهبردی و فوقالعاده ای برخوردار است، ضمن اینکه رتبهبندیها و آمارهای اعلام شده از سوی این موسسه، برای سرمایهگذاران خارجی راهنمایی مطمئن برای انتخاب کشور میزبان تلقی میشود.
ایجاد اصلاحات به بنگاهها اجازه میدهد تا سریعتر رشد نمایند و مشاغل بیشتری را ایجاد کنند که تعداد بیشتری از این شغل ها در بخش رسمی اقتصاد ایجاد خواهد شد زیرا فواید رسمی بودن (مانند استفاده از اعتبارات و خدمات عمومی بهتر) بر هزینه های رسمی بودن (مانند مالیاتها) برتری و ترجیح دارد. بزرگ شدن بخش رسمی به این معناست که کارگران بیشتری از حمایتهای مستمری بازنشستگی، مقررات ایمنی کار، و مزایای سلامت برخوردار میگردند. همچنین باعث افزایش درامدهای مالیاتی دولت میگردد که با انتقال بیشتر شرکتها به بخش رسمی دولتها میتوانند بار مالیاتی شرکتها را کاهش دهند که خود انگیزه مضاعفی را برای کسب و کار در بخش تولید میدهد.
زنان که سه چهارم بخش غیررسمی را تشکیل میدهند و جوانانی که به دنبال پیدا کردن نخستین شغل خود هستند اصلیترین گروههایی هستند که از این اصلاحات نفع میبرند.
رتبهبندی آسانسازی انجام کسب و کار، تمام مسائل را عنوان نمیکند. این شاخص مواردی مانند نزدیکی به بازارهای بزرگ، کیفیت خدمات زیربنایی (به غیر از خدمات تجارت بینمرزی) امنیت اموال از دزدی و چپاول، اوضاع اقتصاد کلان یا قدرت نهادها را در نظر نمیگیرد که این از معایب این شاخص میباشد که خود تدوینکنندگان آن هم بر آن واقفند.
١- شروع کسب و کار (فرایند ثبت شرکت)
٢- اخذ مجوزها (تمامی فرایند لازمالرعایه از اخذ مجوز تا تاسیس و راه اندازی یک کارگاه را
شامل می شود)
٣- استخدام و اخراج نیروی کار
۴- ثبت مالکیت (فرایند لازم جهت ثبت دارایی در دفتر اسناد رسمی میباشد).
۵- اخذ اعتبار
۶- حمایت از سرمایهگذاران (سهامداران)
٧- پرداخت مالیات
٨- تجارت فرامرزی
٩- انحلال یک فعالیت
١٠ – الزامآور بودن قراردادها
این شاخص مجموعه فرآیندی را که یک کارآفرین به منظور تاسیس یک شرکت تا بهرهبرداری رسمی از یک فعالیت تجاری، خدماتی و یا صنعتی انجام میدهد، ارزیابی میکند.
در این شاخص چالشهای مربوط به آغاز یک فعالیت جدید (منظور فرایند ثبت شرکت است) که در نظر گرفته میشوند، عبارتند از:
تعداد مراحلی که لازم است یک کارآفرین برای آغاز یک فعالیت طی نماید.
متوسط زمان لازم برای انجام فرایند (روز تقویمی)
هزینه مورد نیاز (درصد درآمد سرانه ناخالص ملی)
حداقل سرمایه مورد نیاز برای آغاز فعالیت (درصد درآمد سرانه ناخالص ملی)
مفروضات در مورد شرکت:
شرکت با مسئولیت محدود میباشد
در بزرگترین شهر تجاری واقع است.
دارای مالکیت صددرصد داخلی (بومی)، دارای ۵ مالک بوده و هیچ یک از آنها شخصیت حقوقی نیستند.
این شرکت سرمایهای اولیهای معادل ١٠ برابر درآمد سرانه دارد.
یک ماه پس از شروع فعالیت دست کم ١٠ و حداکثر ۵٠ کارمند با ملیت همان کشور استخدام مینماید.
دارای گردش مالی معادل حداقل ١٠٠ برابر درآمد سرانه است.
پس از آنکه یک کارآفرین کسب و کار جدید را به ثبت رسانید، موظف است مقرراتی را به منظور عملیاتی نمودن فعالیت، مراعات و طی نماید. برای بررسی این فرایند گزارشات Doing Business تنها بر بررسی فرآیندهای عملیات بخش ساختمان اعم از اخذ مجوزها و پروانههای لازم، تکمیل فرمها، رعایت دستورالعملهای بازرسی، مقررات ایمنی و اقدامات مربوط به انشعابات آب و برق و گاز و … مبتنی است. این شاخص میزان سهولت یا سختی تعامل با مراجع قانونی صادرکننده مجوزهای ساخت یک انبار برای مصارف صنعتی را بررسی میکند. هدف نهایی:
محاسبه تعداد مراحل قانونی
زمان (بر حسب روزهای تقویمی)
هزینه اتمام هر مرحله (به صورت درصدی از درامد سرانه) در شرایط واقعی و متعارف برای فعالان اقتصادی
مفروضاتی در مورد شرکت سازنده
شرکت با مسئولیت محدود میباشد.
در بزرگترین شهر تجاری آن کشور فعالیت میکند.
با مالکیت کاملا خصوصی و صد در صد داخلی (بومی) است.
دارای ۵ مالک است که هیچ یک از آنها شخصیت حقوقی نیستند.
دارای یک تیم کاری ۶٠ نفره (کارگران، کارمندان) که همه آنها اتباع آن کشور هستند, این گروه کاری تجربه و مهارت فنی لازم برای اخذ پروانه ساختمانی و دیگر گواهی ها را دارا میباشند.
دارای دست کم یک کارمند با مجوز رسمی معماری است.
تمام مالیاتها و همچنین بیمه های محاسبه شده مرتبط با فعالیتهای عمومی خود (برای مثال بیمه حوادث برای کارگران و همچنین بیمه مسئولیت شخص ثالث) را پرداخت کرده است.
مالک زمینی است که قرار است انبار در آنجا ساخته شود.
مفروضاتی در مورد ساخت انبار و خطوط آب, برق و تلفن
دارای دو طبقه، هر دو بالاتر از سطح زمین، با مساحت کل ١٣٠٠ متر مربع و ارتفاع هر طبقه نیز ٣ متر است.
دارای دسترسی به جاده و واقع در پیرامون بزرگترین شهر تجاری کشور (اما همچنان در محدوده رسمی شهر) میباشند. در مناطق ویژه اقتصادی یا صنعتی نیز واقع نشده است.
در زمین به مساحت ٩٢٩ متر مربع واقع شده که مالکیت آن به طور کامل متعلق به شرکت سازنده است که این موضوع در دفاتر ثبت املاک به ثبت رسیده است.
انبار نیازمند یک انشعاب برق سه فاز ١۴٠ کیلووات آمپر است.
انبار نیازمند حداکثر ١٣٢۵ لیتر آب در روز است. انبار دارای خط تلفن ثابت میباشد.
reflux
۷۰
۸۶
]۱۱۵[
۴
Nano-ZMS-5
EtOH
reflux
۷۵
۹۰
]۱۱۵[
۵
Nano-crystalline sz
EtOH
reflux
۳۰
۹۲
]۱۱۵[
۳-۴- شناسایی و بررسی طیف های برخی از ترکیبات سنتز شده :
۳،۲- دی فنیل کوئینوکسالین
در این ترکیب تنها هیدروژن های آروماتیک وجود دارند که در طیف ۱HNMR به صورت دو پیک چند تایی در محدوده ppm56/7-28/7 =δ برای ده پروتون و دو پیک دوتایی-دوتایی در ppm21/8 و ۸/۷=δ برای چهار پروتون ظاهر شده اند. درطیف ۱۳CNMR، کربن های آروماتیک به صورت هشت پیک در محدوده ppm49/153-29/128 =δ ظاهر می شوند.
اسنفتو [۲،۱-b] کوئینوکسالین
در این ترکیب تنها هیدروژن های آروماتیک وجود دارند که در طیف ۱HNMR به صورت دو پیک دوتایی- دوتایی در ppm22/8و۷۷/۷=δ برای چهار پروتون، یک پیک سه تایی در ppm84/7=δ برای دو پروتون و دو پیک دوتایی در ppm42/8و۴/۸=δ برای چهار پروتون ظاهر شده اند. درطیف ۱۳CNMR، کربنهای آروماتیک به صورت ده پیک در محدوده ppm09/154-87/121 =δ ظاهر می شوند.
۶-متیل-۳،۲- دی فنیل کوئینوکسالین
در طیف ۱HNMR این ترکیب، پروتون های گره متیل به صورت یک پیک یکتایی در ppm6/2=δ ظاهر می شوند. هیدروژن های آروماتیک به صورت دو پیک چند تایی در محدوده ppm54/7-38/7=δ برای ده پروتون، یک پیک دوتایی- دوتایی در ppm63/7=δ برای یک پروتون، یک پیک یکتایی در ppm98/7=δ و یک پیک دو تایی در ppm10/8=δ برای یک پروتون ظاهر شده اند. درطیف ۱۳CNMR، کربن CH3در ppm94/21=δ وکربن های آروماتیک به صورت چهارده پیک در محدوده ppm34/153-03/128 =δ ظاهر می شوند.
۶- متیل- اسنفتو [۲،۱-b] کوئینوکسالین - ۱۱- اون
در طیف ۱HNMR این ترکیب پروتون های گره متیل به صورت یک پیک یکتایی در ppm56/2=δ ظاهر می شوند. هیدروژن های آروماتیک به صورت یک پیک دو تایی درppm52/7=δ برای یک پروتون، دو پیک سه تایی در ppm33/8 و۷۷/۷=δ برای چهار پروتون، یک پیک یکتایی در ppm91/7=δ برای یک پروتون و یک پیکچندتایی درمحدوده ppm04/8-8=δ برای سه پروتون ظاهر شده اند. درطیف۱۳CNMR، کربن های آروماتیک در محدوده ppm44/142-91/122=δ ظاهر می شوند. درطیف ۱۳CNMR، کربنCH3 در ppm81/30=δ وکربن های آروماتیک به صورت شانزده پیک در محدوده ppm96/153-57/121 =δ ظاهر می شوند.
۶،۷- دی متیل- فنانترو [۹،۱۰-b] کوئینوکسالین -۱۱-
اون
در طیف۱HNMR این ترکیب پروتون های گره متیل به صورت یک پیک یکتایی در ppm58/2=δ ظاهر می شوند. هیدروژن های آروماتیک به صورت یک پیک چند تایی در محدوده ppm79/7-75/7 =δ برای چهار پروتون، یک پیک یکتایی در ppm06/8=δ برای یک پروتون، دو پیک دوتایی در ppm57/8و۲۱/۸=δ برای سه پروتون و یک پیک چندتایی دیگر در محدوده ppm4/9-38/9 =δ برای دو پروتون ظاهر شده اند.
فنانترو [۹،۱۰-b] کوئینوکسالین -۱۱- اون
در این ترکیب تنها هیدروژن های آروماتیک وجود دارند که در طیف ۱HNMR به صورت سه پیکچندتایی درمحدوده ppm34/8-74/7=δ برای هشت پروتون و دو پیک دوتایی در ppm41/9و۵۷/۸=δ برای چهار پروتون ظاهر شده اند. درطیف ۱۳CNMR، کربن های آروماتیک به صورت نه پیک در محدوده ppm44/142-91/122 =δ ظاهر می شوند.
۶- متیل- فنانترو [۹،۱۰-b] کوئینوکسالین - ۱۱- اون
در طیف۱HNMR این ترکیب پروتون های گره متیل به صورت یک پیک یکتایی درppm69/2=δ ظاهر می شوند. هیدروژن های آروماتیک به صورت یک پیک چند تایی در محدوده ppm79/7-68/7=δ برای پنج پروتون، یک پیک یکتایی در ppm09/8=δ برای یک پروتون، دو پیک دوتایی در ppm57/8و۲۱/۸=δ برای سه پروتون و یک پیک چندتایی دیگر در محدوده ppm4/9-38/9 =δ برای دو پروتون ظاهر شده اند. درطیف ۱۳CNMR، کربن CH3 در ppm08/22=δ وکربن های آروماتیک به صورت هفده پیک در محدوده ppm26/142-88/122 =δ ظاهر می شوند.
۲- فنیل- بنزوتیازول
- تهیه و تنظیم موافقتنامه ها، صورتجلسات، پروتکل ها و یادداشتهای تفاهم مربوط به همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورها.
- پیگیری اجرای تصمیمات متخذه و توصیه های مندرج در صورتجلسات، پروتکل ها و یادداشتهای تفاهم مربوط به همکاریهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران با دیگر کشورها.
- تنظیم محتوای مذاکرات وزیر امور اقتصادی و دارایی با مقامات دیگر کشورها و پیگیری موارد مطروحه در این مذاکرات، با همکاری ادارات کل ذیربط سازمان.
- همکاری در پیگیری حل و فصل و فیصله دادن اختلافات و ادعاهای مالی موسسات و شرکتهای ایرانی و خارجی که در تنظیم روابط اقتصادی جمهوری اسلامی
ایران با دیگر کشورها موثر می باشند.
فصل سوم:
روش شناسی پژوهش
مقدمه
پژوهش را میتوان علمی منظم دانست که در نتیجه آن پاسخهایی برای سوالهای مورد نظر مطرح شده پیرامون موضوع پژوهش بدست میآید. همچنین روش پژوهش به عنوان فرایندی نظاممند برای یافتن پاسخی به پرسش یا راهحلی برای مسالهای قلمداد شده است. در این فصل روش پژوهش، روش گردآوری اطلاعات، جامعه آماری، ابزار سنجش، روایی و پایایی پرسشنامه، روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه و روشهای آماری که در انجام این پژوهش بکارگرفته شده اند، مورد بررسی قرار میگیرد.
متغیرهای تحقیق
مهمترین و مفیدترین راه برای طبقه بندی متغیرها و نقشی که پژوهش به عهده دارند تقسیم آنها به دو نوع مستقل و وابسته است، متغیر مستقل توسط پژوهشگر اندازه گیری، دستکاری یا انتخاب می شود تا تاثیر یا رابطه آن با متغیر دیگری (وابسته) اندازه گیری شود. متغیرهای تحقیق حاضر عبارتند از:
حمایت سازمانی ادراک شده، عدالت توزیعی، انگیزش شغلی کارکنان (شامل ابعاد انگیزش درونی، بی انگیزگی بیرونی، تنظیم همانندسازی شده و تنظیم بیرونی )، فنآوری اطلاعات نوین(شامل ابعاد بهره مندی از IT، پذیرش تغییرات IT و استفاده ار IT).
ابزار سنجش
ابزار سنجش وسایلی هستند که پژوهشگر به کمک آنها قادر است اطلاعات موردنیاز خود را گردآوری، ثبت و کمی نمایند. انواع ابزارهای گردآوری عبارتند از : پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری پاسخهای جامعه ی هدف استفاده شد. پرسشنامه مجموعه سوالات مکتوبی است، که حول متغیرهای یک مسأله پژوهش تنظیم می شود که به شکل حضوری یا غیرحضوری، مستقیم یا غیرمستقیم توسط پاسخگو تکمیل میگردد. در این پژوهش،
پرسشنامه سوالات با بهره گرفتن از مقیاسهای اسمی و ترتیبی اندازه گیری شد. مقیاسهای اندازه گیری واحدهایی هستند که برای سنجش کیفیتها در ابزارهای گردآوری اطلاعات بکار می روند (حافظ نیا، ۱۳۷۳).
در این پژوهش از ابزار پرسشنامه با سوالات بسته برای جمع آوری دیدگاه های کارکنان سازمان سرمایه گذاری وکمکهای اقتصادی وفنی ایران استفاده گردیده است.
پرسشنامه ها شامل ۲ بخش عمده میباشد :
۱- نامه همراه: در این قسمت هدف از گردآوری دادهها به وسیله پرسشنامه و ضرورت همکاری پاسخ دهنده در عرضهی دادههای مورد نیاز، بیان شده است. برای این منظور بر با ارزش بودن دادههای حاصل از پرسشنامه تأکید گردیده تا پاسخ دهنده به طور مناسب پاسخ سوالها را عرضه کند.
۲- سؤالات پرسشنامه: این بخش از پرسشنامه ها شامل ۲ قسمت است:
الف) متغیرهای دموگرافی(جمعیت شناختی): در این قسمت سعی شده است که اطلاعات کلی و جمعیت شناختی در رابطه با پاسخ دهندگان جمع آوری گردد. این بخش از پرسشنامه شامل چهار سؤال میباشد. اطلاعات مربوط به این بخش از پرسشنامه در جدول ۳-۱ نشان داده شده است.
جدول ۳-۱): متغیرهای جمعیت شناختی پرسشنامه.
۱) وضعیت تاهل: | مجرد – متاهل |
۲) سن: | کمتر از ۲۵ سال- ۲۶ تا ۳۰ سال- ۳۱ تا ۳۵ سال-۳۶ تا ۴۰ سال-بالاتر از ۴۰ سال. |
۳) میزان تحصیلات: | فوق دیپلم و پائین تر- کارشناسی-کارشناسی ارشد - دکتری و بالاتر. |
۴) سابقه خدمت: | بین ۱ تا ۵ سال -بین ۶ تا ۱۰ سال - بین ۱۱ تا ۱۵ سال - بین ۱۱ تا ۱۵ سال - بیشتر از ۲۰ سال. |
ب) سؤالات تخصصی: سؤالات اختصاصی شامل سه بخش میباشد که بخش اول شامل سؤالات مربوط به سنجش حمایت سازمانی ادراک شده میباشد، بخش دوم مربوط به سنجش عدالت توزیعی و بخش سوم مربوط به سنجش انگیزش شغلی کارکنان و بخش چهارم مربوط به سنجش واکنش به فنآوری اطلاعات نوین میباشد.در این بخشها، از پاسخ دهندگان خواسته شده است تا نظر خود را در پاسخنامهای که بصورت طیف پنج گزینهای لیکرت[۱۶۱]تنظیم گردیده است، مشخص نمایند (جدول ۳-۲).
جدول ۳-۲ طیف لیکرت.
۵۸,۶۶۸,۷۸۸
درصد تحقق سهمیه سالانه
۹۰,۸
۷۹,۶
۸۴,۰
۸۱,۴
۱۰۸,۲
۷۶,۸
۱۰۸,۷
۱۰۰,۶
۹۰,۵
جمع کل
سهمیه سالانه
۲۴۶,۲۴۱,۱۳۶
۱۲۴,۴۳,۹۸۳
۳۴,۷۱۶,۳۶۲
۴۳,۵۲۶,۲۵۰
۲۳,۰۰۲,۵۲
۸,۲۸۲,۹۷۵
۲۲,۲۴۴,۸۷۲
۲۰,۵۱۹,۱۵۹
۵۲۲,۵۷۶,۷۸۸
درصد تحقق سهمیه سالانه
۸۱,۴
۶۶,۵
۶۹,۷
۷۸,۳
۶۹,۴
۶۶,۲
۸۸,۳
۹۰,۵
۷۶,۷
نتیجه گیری:
استدلال محکمی که می تواند صورت بگیرد این است که، وصول مالیات آموزش و پرورش عمومی جزئی از دارایی مالیاتی است، جایگزینی آن بوسیله دارایی مالیاتی روشن و واضح، سیستم مالیاتی ما را برای درک پرداخت مالیات، ساده تر می کند و نگهداری سوابق مالی را افزایش خواهد داد. مالیات پردازان برای اولین بار باید به روشنی درک کنند که دولت برای برآورد نرخ این مالیات معتبر است و تغییرات هدفمند در مورد این نرخ برای اولین بار باید مشهود باشد
فصل ۵ :
جمع بندی و نتیجه گیری
سوال هفتم تحقیق : ارائه راهکارهای نوین جهت تامین منابع مالی آموزش و پرورش
با عنایت به اهمیت بحث تامین مالی آموزش و پرورش و با توجه به اینکه هنوز تامین مالی آموزش و پرورش به طور متمرکز و از طریق برنامه های توسعه ی اقتصادی ـ اجتماعی اعمال می گردد، تمامی دغدغه ها و نارسایی ها و تحقق اهداف آرمانی در نهایت می بایستی از طریق برنامه های مذکور تدبیر و مدیریت و اجرا گردد.
تامین مالی آموزش و پرورش و یک الگوی پیشنهادی :
تخصیص بودجه و تصمیمات پولی در بخش آموزش و پرورش معمولا در چهارچوب سیاستهای کلی تامین مالی و آماده سازی زمینه های آموزش و پرورش صورت می گیرد. این تصمیمات باید علاوه بر تامین مطلوب مالی ، کارآیی و برابری را نیز در نظر داشته باشد. حوزه ی انتخابها در ایران بسیار محدود و وابسته به بودجه ی عمومی و مقدار ناچیزی از منابع غیر دولتی است که ناکارآمدی خود را در پشتیبانی مطمئن و مطلوب آموزش و پرورش روز به روز آشکارتر می سازد. بنابراین سوال این است که در شرایط کنونی بهترین روش مطلوب تامین مالی آموزش و پرورش کشور کدام است ؟ در این راه تا چه اندازه می توان بر بخش خصوصی تکیه داشت ؟ آیا می توان با تدابیری آن بخش را ملزم به سرمایه گذاری در این راه کرد ؟ چنانچه سهم بخش خصوصی در تامین مالی آموزش و پرورش افزایش یابد با توجه به تفاوتهای فاحش سطح درآمدی بین نواحی مختلف کشور و حتی مناطق یک شهر آیا تضمینی برای برابری وجود خواهد داشت ؟
کشورهایی که فرصت لازم برای اتخاذ سیاستهای مناسب اموزشی و اقدام در آن زمینه به اتکای سرمایه گذاری دراز مدت را داشتند به مهمترین ابزار و راهبرد توسعه دست یافتند استدلالهای نظری و مصادیق عملی نیز از این دیدگاه حمایت می کند اما چگونه می توان از آموزش و پرورش برای ایفای نقش حساسی که بر عهده دارد حمایت کرد ؟ مروری بر پیش نیازهای بحث آن را روشن می سازد :
ـ به استناد تاریخ انسانی ، فرهنگ بنیان و سرچشمه اقتصاد است ؛
ـ برای سروسامان دادن به نظام آموزشی در مسیر توسعه به تخصیص و مصرف منابع در راه تربیت منابع انسانی نیاز است .
۲) جابه جایی[۱۴۰]
۳)تابش[۱۴۱]
با این حال برای سادگی و آسانتر شدن آنالیز، تقریبا تمام مدلهای ریاضی برای کامپوزیتها فقط تاثیر هدایت حرارت و تحت شرایط گرمایش یکطرفه[۱۴۲] بررسی و توصیف میکنند. تاثیر انتقال حرارتی ناشی از همرفت و جابهجایی خارجی[۱۴۳] مانند جریان هوا، بر روی سطح داغ کامپوزیتها معمولا در نظر گرفته نمیشود.
به طور متشابه، تابش حرارت[۱۴۴] از طرف کامپوزیت نیز معمولا در نظر گرفته نمیشود.
ساده ترین مدل، آنالیز تک بعدی است[۱۴۵] که هدایت حرارتی را در جهت ضخامت کامپوزیت[۱۴۶] که از یک طرف گرم شده است را توصیف میکند. این نوع انتقال حرارت به صورت شماتیک توسط شکل ۲‑۱۱ نشان داده شده است.
شکل ۲‑۱۱ : هدایت حرارتی تک بهدی در جهت ضخامت یک ماده کامپوزیت تحت فلاکس حرارتی یکطرفه با توزیع یکسان گرمایش[۱]
این مدل فرض می کند که کامپوزیت یک ورقه ضخیم حرارتی[۱۴۷] با توزیع دمایی یکنواخت در صفحه است. سطح خنک یا همان سطح پشتی ورقه ، فرض می شود که آدیاباتیک[۱۴۸] است. مدل هدایت حرارتی تک بعدی (۱D) به وسیله فرمول زیر نشان داده می شود [۹۹]:
(۲‑۵) |
T : دما
t : زمان
x :فاصله تا سطح داغ در جهت ضخامت
:دانسیته
: گرمای ویژه کامپوزیت
: هدایت حرارتی کامپوزیت در جهت ضخامت
مقادیر، ، فرض می شود که به دما وابسته نیست. که البته همانطور که بعدا توضیح خواهیم داد، این فرض صحیح نیست.
طرف سمت چپ معادله نشان دهنده تغییرات انرژی حرارتی در واحد حجم و طرف سمت راست فلاکس حرارتی ناشی از هدایت حرارتی را نشان میدهد.
به وسیله شرایط مرزی مناسب، این معادله یک نقطه شروع برای پیش بینی توزیع دما در صفحه کامپوزیتی صاف که از یک طرف تحت حرارت قرار گرفته است، ارائه میدهد.
آنالیز و تحلیل تک بعدی در بسیاری از مدل های ریاضی که به صورت مختصر به توصیف فرایندهای شیمیایی ،فیزیکی و حرارتی نیز می پردازد، زمانیکه کامپوزیت تحت مجاورت شعله قرار می گیرد، کاربرد دارد.
در واقع، در توصیف مدل های ترموفیزیکی و ترموشیمیایی که در بخش های بعد مورد بررسی قرار می گیرد، فرض بر این است که کامپوزیت تحت مجاورت فلاکس حرارتی یک طرفه که به صورت یکنواخت تمام سطح را پوشش میدهد، بنابراین هدایت حرارتی میتواند به وسیله تئوری انتقال حرارت تک بعدی مدل شود.
اگرچه تحلیل و آنالیز انتقال حرارت چند بعدی نیاز به مدل کردن توزیع دما[۱۴۹] در کامپوزیت هایی که به صورت موضعی سطحشان مورد گرمایش قرار میگیرد.
Griffis و همکاران [۱۰۰] و دیگران مدل انتقال حرارت هدایتی دو بعدی را برای تعیین توزیع دما در جهت شعاعی و ضخامت در مواد کامپوزیتی که غیر همگن[۱۵۰] که تحت حرارت موضعی و به مدت زمان کوتاه قرار گرفته اند استفاده کرده اند.
Charles and Wilson [41]و Milke and Vizzint [42]و Asaro و همکاران [۴۳] از مدل انتقال حرارت سهبعدی برای پیشبینی هدایت حرارت در جهتهای x و y و z در کامپوزیتهای ارتوتروبیک استفاده کردند.
جهت x به عنوان جهت ضخامت و جهت های Y و Z به عنوان جهت های صفحه ای[۱۵۱] تعریف می شوند. مدل انتقال حرارت به وسیله فرمول زیر نشان داده می شود:
(۲‑۶) |
: به ترتیب هدایت حرارتی در جهات X وy وz هستند.
مثل معادله(۲‑۵)، مدل هدایت حرارتی سه بعدی فرض می کنیم که هدایت حرارتی کامپوزیت با دما تغییر نخواهد کرد. همچنین فرض میکنیم که دیگر فرایندهای حرارتی فعال مثل تجزیه وزین ، جریان همرفتی مواد ناپایدار و غیره بر روی فرایند هدایت حرارتی تاثیر نخواهد گذاشت.
به همین دلیل معادلات(۲‑۵) و (۲‑۶)، فقط برای پیش بینی دمای کامپوزیت های تحت مجاورت آتش های با فلاکس حرارتی پایین که منجر به اشتعال یا تخریب ماتریس آلی و یا الیاف نمی شود، دقیق است.
برای بیشتر کامپوزیت های پلیمری این محدوده فلاکس حرارتی پایین که در آن پیرولیز صورت نمیگیرد در محدوده ۲۰-۱۰ است.
مدلسازی هدایت حرارتی به طور قابل ملاحظه ای دارای دقت کافی برای تعیین توزیع دمایی در میان لایه های پلیمری است.(زمانیکه تحت فلاکس حرارتی کمی باشد)
به عنوان مثال ۴-۵ پروفایل های دمایی اندازه گیری شده توسط Asaroو همکاران [۴۳] در سطح جلویی[۱۵۲]، بخش میانه[۱۵۳] و سطح پشتی[۱۵۴] کامپوزیت لایهای وینیل استر/ شیشه تحت تابش اشعه[۱۵۵] با فلاکس حرارتی پایین در مدت پیش از یک ساعت را نشان میدهد.
این فلاکس حرارتی برای تخریب ماتریس پلیمری کافی نیست، بنابراین هدایت حرارتی یک فرایند حرارتی غالب خواهد بود.
نمودار موجود در شکل ۲‑۱۲ رشد دمایی نظری محاسبه شده به وسیله معادله(۲‑۶) را نشان می دهد و تطابق بسیار عالی با مشاهدات موجود از طریق مقادیر دمای آزمایشگاهی دارد.
شکل ۲‑۱۲ : مقایسه میان تغییرات دمایی نظری و تجربی در کامپوزیت لایه ای وینیل استر/الیاف شیشه در مجاورت فلاکس حرارتی پایین.منحنی نظری بر اساس محاسبات مدل سه بعدی هدایت حرارتی توسط Asaro و همکاران بدست امده است.[۴۳]
همانطور که گفته شد، تاثیرات جابه جایی[۱۵۶] و تابش[۱۵۷] بر روی انتقال حرارت و هنگام مدل سازی پاسخ حرارتی مواد کامپوزیتی در شعله، معمولا نادیده گرفته می شود.
اما Griffis و همکاران [۴۲-۴۶] مدلی برای انتقال حرارت معرفی کردند که تاثیر هر دو پارامتر هدایت و جابه جایی بر روی رشد دمایی کامپوزیت ها را توصیف میکند.
همچنین Milke و Vizzini [42] مدلی را برای آنالیز تاثیر هدایت و تابش بر روی پاسخ حرارتی کامپوزیت ها ارائه کردند. دراین مدل افزایش دما به وسیله تئوری هدایت حرارت ۳بعدی (معادله ۲-۵) محاسبه شده است.
تاثیر تابش اشعه به محیط و افزایش دما (T) به وسیله فرمول زیر محاسبه می شود:
(۲‑۷) |