وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

تحقیقات انجام شده درباره خوشه‌بندی مبتنی بر انتخاب بر اساس نظریه خرد جمعی- فایل ۲۰

شکل۳-۱۵. پیاده‌سازی شرط کامل
شکل۳-۱۶. پیاده‌سازی شرط‌ تو در تو
شکل۳-۱۷. پیاده‌سازی یک شرط کامل در یک شرط ساده
شکل۳-۱۸. پیاده‌سازی یک شرط کامل در یک شرط کامل دیگر
شکل۳-۱۹. پیاده‌سازی حلقه ساده
شکل۳-۲۰. پیاده‌سازی یک حلقه ساده داخل حلقه‌ای دیگر
شکل۳-۲۱. پیاده‌سازی یک حلقه داخل یک شرط کامل
شکل۳-۲۲. پیاده‌سازی یک شرط کامل داخل یک حلقه ساده
در ادامه به بررسی روش ارزیابی گراف استقلال برای محاسبه درجه استقلال دو الگوریتم می‌پردازیم.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۴-۲-۳. ارزیابی گراف استقلال الگوریتم
ابتدا برای ارزیابی درجه استقلال دو الگوریتم به معرفی روشی جهت ذخیره‌سازی گراف آن می‌پردازیم. همان‌گونه که در مثال‌های ذکرشده مشاهده می‌شود همیشه یال‌هایی بدون وزن در گراف وجود دارند که صرفاً برای نمایش عملکرد کامل گراف به‌کاربرده می‌شوند و در امر ارزیابی نیاز به ذخیره آن‌ها نیست لذا برای ذخیره گراف در حافظه از ذخیره‌سازی آن‌ها صرف‌نظر خواهیم کرد تا هم حجم حافظه بهینه استفاده شود و هم سرعت اجرای مقایسه افزایش یابد. در این تحقیق برای ذخیره هر گراف در حافظه از آرایه‌ای به اندازه تمامی یال‌های وزن‌دار آن استفاده می‌شود که وزن هر یال (که می‌تواند شامل چندین خط از نماد‌های جدول نگاشت استاندارد باشد) در یک خانه منحصربه‌فرد ذخیره می‌شود. برای ارزیابی گراف استقلال دو الگوریتم کافی است آرایه‌های آن دو الگوریتم را باهم مقایسه کنیم. جهت ارزیابی آرایه‌های دو الگوریتم، ماتریسی با عنوان ماتریس درجه وابستگی‌ کد[۱۷۷] یا CDDM را همانند شکل ۳-۲۳ طوری فرض می‌کنیم که هر خانه آن مقایسه‌ای از وزن‌ یال‌های گراف الگوریتم اول باهر کدام از وزن‌ یال‌های گراف الگوریتم دوم باشد.

شکل۳-۲۳. ماتریس درجه وابستگی‌ کد
در شکل ۳-۲۳ متغیر n تعداد خانه‌های آرایه الگوریتم اول و متغیر m تعداد خانه‌های آرایه الگوریتم دوم می‌باشد. مقادیر خانه‌های ماتریس بر اساس رابطه ۳-۷ محاسبه می‌شود.
(۳-۷)
در رابطه ۳-۷ متغیرهای i و j شماره سطر و ستون ماتریس شکل ۳-۲۳ می‌باشند و تابع  بر اساس شبه کد ۳-۲۴ محتوای دو خانه از آرایه‌ها را باهم مقایسه می‌کند.
Function Compare (Cell1, Cell2) Return [CDD]
Count = 0
While we have Symbol in Cell1
Sym1 = Select an Symbol in Cell1
Foreach Sym2 in Cell2
If Sym2 = Sym1 is found then
Count++
Break
End If
End Foreach
End while
MSymbol = Max-Sym (Cell1, Cell2)
Result = Count / MSymbol
شکل۳-۲۴. شبه کد مقایسه محتوای دو خانه از آرایه‌های استقلال الگوریتم
در شکل ۳-۲۴ به ازای هر نماد در هر خانه از آرایه اول به دنبال اولین نماد عیناً مشابه در خانه‌ی آرایه دوم می‌گردد و تعداد نماد‌های مشابه را می‌شمارد. در نهایت جهت نرمال سازی درجه استقلال بین صفر و یک تعداد نماد‌های مشابه را بر مقدار بیشینه تعداد نماد‌های موجود بین خانه اول و دوم تقسیم می‌کند. همان طور که در تعریف شکل ۳-۲۴ نشان داده شده است مقدار به دست آمده از تابع  را با عنوان درجه وابستگی هر خانه[۱۷۸] یا همان CDD می‌شناسیم.
جهت به دست آوردن مقدار استقلال الگوریتم بر اساس ماتریس وابستگی، فرض می‌کنیم که ماتریس فعلی ماتریس مرحله اول یا همان  نام دارد. در این ماتریس خانه‌ای را پیداکرده که بیش‌ترین مقدار را دارد که ما مقدار آن را به متغیر  تخصیص می‌دهیم. با حذف سطر و ستونی که خانه بیشینه در آن قرار دارد ماتریس  را می‌سازیم و به طریق مشابه خانه‌ای که در آن بیش‌ترین مقدار وجود دارد در  نگهداری کرده و سطر و ستون خانه بیشینه را حذف می‌کنیم تا ماتریس مرحله بعد ساخته شود. این کار را به تعداد n بار می‌توان انجام داد که n حداقل تعداد خانه‌های دورآرایه‌ی الگوریتم اول و دوم می‌باشد. بر اساس تعریف بالا درجه استقلال الگوریتم مطابق با رابطه ۳-۸ محاسبه می‌شود.
(۳-۸)
در رابطه ۳-۸ نمادهای Alg1 و Alg2 به ترتیب نشان دهند آرایه‌های الگوریتم اول و دوم می‌باشد و متغیر m حداکثر تعداد بین خانه‌های آرایه‌های الگوریتم اول و دوم است. طبق این رابطه درجه استقلال دو الگوریتم برابر تفاضل یک از میانگین خانه‌های بیشینه در ماتریس‌های درجه وابستگی کد در مراحل بالا است که جهت نرمال سازی بین صفر و یک بر m تقسیم شده است. از این پس درجه استقلال الگوریتم[۱۷۹] را با عنوان AID می‌شناسیم.
۳-۴-۳. چهارچوب خوشه‌بندی خردمند مبتنی بر گراف استقلال الگوریتم
شکل۳-۲۵. چهارچوب خوشه‌بندی خردمند مبتنی بر گراف استقلال الگوریتم
همان طور که پیش‌تر به آن اشاره شد در روش پیشنهادی دوم این مقاله استقلال الگوریتم به عنوان وزنی برای ترکیب نتایج نهایی استفاده خواهد شد لذا در شکل ۳-۲۵ بخش ارزیابی استقلال حذف‌شده و پس از ارزیابی پراکندگی هر الگوریتم آن را در مجمع خردمند ذخیره می‌کنیم. در اصل اینجا مجمع خردمند شامل نتایج ارزیابی‌شده (نسبت به پراکندگی) به همراه درجه استقلال آن نتایج (احتمال درستی آن‌ها نسبت به هم) به عنوان وزن جهت ترکیب می‌باشند. همان‌گونه که در شکل نشان داده شده است این چهارچوب نیز غیرمتمرکز بوده و تمامی قوانینی که در بخش عدم تمرکز و ارزیابی پراکندگی در روش اول به آن اشاره شد در اینجا نیز صدق خواهد کرد. از این روی در این بخش تنها به تشریح روش ارزیابی استقلال بر اساس روش مبتنی بر گراف و همچنین روش ترکیب نتایج جمع‌ آوری شده در مجمع خردمند به صورت وزن‌دار بسنده می‌کنیم.
۳-۴-۳-۱. ارزیابی استقلال الگوریتم
مطابق شکل ۳-۲۵ نتایج ارزیابی درجه استقلال الگوریتم‌ها در ماتریس AIDM نگهداری می‌شود. اندازه این ماتریس  است که n تعداد الگوریتم‌هایی هستند که قرار است در خوشه‌بندی شرکت کنند. روش محاسبه سطر و ستون این ماتریس طبق رابطه ۳-۹ محاسبه می‌شود:
(۳-۹)
رابطه ۳-۹ توضیح می‌دهد که اگر دو الگوریتم غیر هم نام باشد مطابق با رابطه ۳-۸ درجه استقلال آن‌ها محاسبه می‌شود، و اگر دو الگوریتم هم نام باشد چون باید همانند روش اول با در نظر گرفتن پارامترهای اساسی آن دو الگوریتم مطابق شبه کد شکل ۳-۲ به محاسبه درجه استقلال ‌بپردازیم درجه استقلال آن را در این ماتریس منفی یک در نظر می‌گیریم تا پس از تولید پارامترهای اساسی حین اجرای الگوریتم به محاسبه آن بپردازیم. در این حالت استقلال الگوریتم هم در سطح عملکرد الگوریتم و هم در سطح پارامتر‌های اساسی الگوریتم در نظر گرفته می‌شود. در شکل ۳-۲۵ پس از اتمام کار انتخاب خوشه‌ها و تشکیل جامعه خردمند، درجه استقلال نهایی برای هر الگوریتم خوشه‌بندی برابر با میانگین مجموع درجه‌های استقلال آن الگوریتم نسبت به الگوریتم‌های غیر هم نام و پارامتر‌های اساسی الگوریتم‌های هم نام می‌باشد. رابطه ۳-۱۰ روش محاسبه درجه استقلال نهایی هر الگوریتم را‌ در حین اجرا نشان می‌دهد:
(۳-۱۰)
در این رابطه Algi نشان‌دهنده الگوریتمی است که قرار است درجه استقلال نهایی آن محاسبه شود و WisedCrowd جامعه خردمند و یا همان نتایج اولیه انتخاب‌شده می‌باشد و n تعداد الگوریتم‌های غیر هم ‌نام و m تعداد الگوریتم‌های هم ‌نام با این الگوریتم در جامعه خردمند می‌باشد. در این رابطه به ازای هر الگوریتم غیر هم نام درجه استقلال آن نسبت به الگوریتم از ماتریس AIDM خواند می‌شود و به ازای هر الگوریتم هم نام درجه استقلال آن نسبت به الگوریتم بر اساس پارامتر‌های اساسی الگوریتم که حین اجرا تولید می‌شوند با بهره گرفتن از تابع BPI محاسبه می‌شود. بدیهی است که AI همواره مقداری بین صفر و یک خواهد داشت چون از میانگین اعدادی که همیشه بین صفر و یک هستند به دست می‌آید. همچنین جهت استفاده از درجه استقلال نهایی به دست آمده به عنوان وزن در ترکیب نتایج اولیه آن‌ها را در ماتریسی با عنوان ماتریس استقلال الگوریتم‌ها[۱۸۰] یا همان AIM نگهداری می‌کنیم. قابل‌ذکر است که این ماتریس فقط و فقط استقلال نهایی الگوریتم‌هایی که موفق به ورود به جامعه خردمند شده‌اند را نگهداری می‌کند و نه تمام الگوریتم‌هایی که در تشکیل نتایج اولیه خوشه‌بندی ترکیبی نقش داشته‌اند.
۳-۴-۳-۲. روش انباشت مدارک وزن‌دار
در سال‌های اخیر بسیاری از مقالات جهت ترکیب نتایج خوشه‌بندی از روش انباشت مدارک به خاطر کالایی بالای آن استفاده کرده‌اند [۸, ۹, ۱۹, ۲۱, ۶۷]. در این روش برای ترکیب نتایج از رابطـه ۲-۵۶ استفاده می‌شود. همان طور که پیش‌تر ذکر شد در این رابطه پارامتر  تعداد دفعاتی است که جفت نمونه‌های  و  باهم در یک خوشه گروه‌بندی شده‌اند و همچنین  تعداد نمونه‌برداری‌هایی است که هر دوی این جفت نمونه‌ها به طور همزمان در آن ظاهرشده‌اند. با توجه به نحوه محاسبه پارامتر  می‌توان گفت شمارش تعداد نمونه‌ها یعنی هر نتیجه با وزن مساوی و برابر با یک در جواب نهایی شرکت می‌کند. در این تحقیق دیدگاه جدیدی در مورد رابطه ۲-۵۶ مطرح خواهد شد که در آن قرار است درجه نهایی استقلال هر الگوریتم به عنوان وزنی برای احتمال درستی هر نتیجه در نظر گرفته شود. از این روی از رابطه ۳-۱۱ که ما آن را با عنوان روش انباشت مدارک وزن‌دار[۱۸۱] یا همان  نام‌گذاری کرده‌ایم برای ترکیب نتایج استفاده خواهیم کرد.
(۳-۱۱)
در رابطه ۳-۱۱ متغیر  نشان‌دهنده ماتریس درجه استقلال الگوریتم می‌باشد و  تعداد دفعاتی است که جفت نمونه‌های  و  باهم در یک خوشه گروه‌بندی شده‌اند و تابع res مقدار مربوط به نمونه  -ام (که این مقدار برابر با مقدار نمونه  -ام نیز است) را از نتایج اولیه خوشه‌بندی بر می‌گرداند و  شماره‌ی الگوریتمی که دو نمونه  و  را تولید کرده است بر می‌گرداند که متناسب با آن درجه استقلال نهایی آن الگوریتم از ماتریس AIM خوانده خواهد شد. همچنین در این رابطه  تعداد نمونه‌برداری‌هایی است که هر دوی این جفت نمونه‌ها به طور همزمان در آن ظاهرشده‌اند.
۳-۴-۳-۳. شبه کد خوشه‌بندی خردمند مبتنی بر گراف استقلال الگوریتم
همان طور که پیش‌تر اشاره شد شکل ۳-۲۵ چهارچوب روش پیشنهادی دوم این تحقیق را ارائه می‌دهد. این فرایند با تولید نتایج اولیه شروع می‌شود و در ادامه با ارزیابی پراکندگی و وزن‌های به دست آمده از ماتریس استقلال الگوریتم اقدام به تولید جامعه خردمند می‌کنیم. در نهایت با بهره گرفتن از روش انباشت مدارک وزن‌دار افرازهای جمع‌ آوری شده در جامعه خردمند با یکدیگر ادغام‌شده و نتیجه نهایی را تولید می‌کند. شکل ۳-۲۶ نشان‌دهنده شبه کد روش پیشنهادی دوم است.

منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه بررسی اثر اسیدهیومیک ، نیتروکسین و کود بارور-۲ روی عملکرد کیفی و کمی ...

 

مواد معدنی

 

مقدار : کیلوگرم

 

مواد معدنی

 

مقدار: گرم

 

 

 

ازت

 

۰۳/۵

 

مس

 

۶۷/۲

 

 

 

فسفر

 

۱۲/۱

 

آهن

 

۵/۲۱

 

 

 

پتاس

 

۰۳/۵

 

منگنز

 

۶/۱۹

 

 

 

منیزیم

 

۷۸/۰

 

روی

 

۳/۱۰

 

 

 

کلسیم

 

۹۲/۳

 

بر

 

۹

 

 

 

گوگرد

 

۵۶/۰

 

 

 

 

 

 

 

مأخذ: گزارش ‘’ترکیبات مواد غذایی'’ چاپ انستیتوی تغذیه ایران، ترجمه خانم دکتر سیمین واقفی، نسرین عاملی، نیوشا نفیسی.

ازدیاد مرکبات

مرکبات را می توان به دو روش جنسی و غیر جنسی تکثیر نمود. روش جنسی عمدتا در مناطق پیدایش مرکبات به صورت گسترده استفاده می شود. استفاده از بذر، پراکنش مرکبات را به سایر نقاط تسهیل نموده است. در درختان بذری معمولا دوره نونهالی طولانی می باشد. نونهالی در اکثر مرکبات یک صفت مطلوب محسوب می شود زیرا درخت در این مرحله فاقد رشد زایشی بوده و رشد رویشی آن به صورت رشد طولی همراه با تشکیل شاخه های خاردار می باشد. طولانی شدن دوره نونهالی به خصوص در طول سال های ۱۹۹۰ در جاهایی که تاکید بر تولید محصول و حتی الامکان بازگرداندن مبلغ سرمایه گذاری بود یک صفت نامطلوب قلمداد می شد. روش تکثیر بذری امروزه به دلیل طولانی بودن دوره نو نهالی، تیغ‌دار بودن، تفرق صفات، عدم یکنواختی دانهال ها و عوامل مربوط به بیماری ها، تقریباً منسوخ شده است (عدولی و همکاران، ۱۳۸۴؛ فتوحی قزوینی، ۱۳۷۸).
غالبا با توجه به معایب ازدیاد جنسی، از فن ازدیاد رویشی و به ویژه کوپیوند، بیشتر استفاده می شود. در جنوب ایران نیز سلطان مرکبات و نارنگی نیز به صورت خوابانیدن هوایی ازدیاد می باشند. هنوز بسیاری از درختان لیموی ترش ایرانی در فلوریدا به علت زودباردهی آن ها در مقایسه با روش پیوند به روش خوابانیدن هوایی یا خواباندن شاخه ازدیاد می شوند. امروزه در ازدیاد تجاری مرکبات، ابتدا اقدام به تهیه پایه مناسب از طریق کاشت بذر نموده و سپس ارقام تجاری و اقتصادی سازگار با هر منطقه روی آن ها پیوند می‌نمایند (استراچ، ۱۳۷۳). بنابراین درختان اکثر باغ های مرکبات دنیا مشتمل بر دو قسمت بودند که ترکیبی از صفات مطلوب پایه و پیوندک را دار باشند را دار باشند (Davies and Albrigo,1994) .
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

شرایط اقلیمی مرکبات

مرکبات (به استثناء نارنج سه برگ) به عنوان گیاهان همیشه سبز شناخته شده اند. در مناطق گرمسیری رشد رویشی و فرایند زایشی در تمام طول سال ادامه دارد. اما در مناطق معتدل نیمه گرمسیری درختان با یک دوره استراحت جزئی مواجه هستند. در این حالت رشد شاخه و ریشه کاملا متوقف نمی شود بلکه به پایین ترین سطح فعالیت خود می رسد و جذب آب و مواد غذایی به شدت کاهش می یابد.

ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با تاثیر مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری شرکت ها درچرخه های ...

  • ویژگی های بنیادی دارائی و چگونگی استفاده از آن توسط واحد انتفاعی.

 

  • منافع و هزینه های مربوط به مبلغ سرمایه گذاری در دارائی.

 

  • مخاطرات همراه با سرمایه گذاری در دارایی.

 

بنابراین مدیران نیاز دارند که بدانند چگونه یک سیاست مدیریت سرمایه در گردش کارا را بکار گیرند تا رشد، سودآوری و موفقیت بلند مدت شرکت خود را تضمین کنند(ستایش و همکاران، ۱۳۸۸، ۴۵). به عبارت دیگر مدیران واحدهای انتفاعی در شرایط مختلف با توجه به عوامل درونی و بیرونی واحد انتفاعی و با توجه به ریسک و بازده باید استراتژی مناسبی را برای اداره و مدیریت سرمایه در گردش واحد خود انتخاب نمایند. چنانچه نوع استراتژی مدیریت دارائی ها و بدهی های جاری در موقعیتی معین به گونه ای مناسب انتخاب شود، امکان دستیابی به بهترین استراتژی مدیریت سرمایه در گردش فراهم خواهد شد. بررسی، کنترل و برنامه ریزی درباره اقلام سرمایه در گردش به منظور انتخاب بهترین راهبرد در مدیریت آن بایستی منجر به افزایش بازدهی، توان نقدینگی، توان پرداخت بدهی و تداوم فعالیت واحد انتفاعی گردد(رهنمای رودپشتی وکیائی، ۱۳۸۷،۶). شرکت هایی که دارای مدیریت سرمایه در گردش ضعیف هستند به مرور زمان مزایای رقابتی و انعطاف پذیری خود را از دست می دهند( فتحی و توکلی،۱۳۸۸، ۱۰۵).
دانلود پروژه
۲-۲-۵٫ انواع سرمایه در گردش

 

  • سرمایه در گردش دائمی: این دارائی ها به طور مداوم، در تمامی طول سال مورد نیاز می باشند. سرمایه در گردش دائمی بیانگر مبالغ نقد، دریافتنی ها و موجودی ها می باشند که به عنوان یک حداقلی جهت انجام عملیات در هر زمانی نگهداری می شوند(کردی،۱۳۹۲، ۴).

 

  • سرمایه در گردش غیر دائمی: بیان کننده دارائی های اضافی است که در مواقع خاص در طی سال مورد نیاز می باشند. به عنوان مثال، مقداری موجودی اضافی می بایست برای دوره هایی که فروش افزایش می یابد(به حداکثر می رسد)، نگهداری شود. برای پرداخت هزینه ملزومات اضافی که لازمه فعالیت زیاد می باشد، وجه نقد اضافی مورد نیاز است (کردی،۱۳۹۲، ۴)

 

۲-۲-۶٫ عوامل موثر بر سرمایه در گردش

 

  • فروش: فروش واقعی و پیش بینی شده ی شرکت بر مقدار سرمایه در گردشی که شرکت به مصرف می رساند(و مجبور است آن را تامین کند) اثر بسیار شدیدی دارد. فروش شرکت برحجم دارائی های جاری و بدهی های جاری اثر مستقیم دارد و باعث می شود که این اقلام خود به خود افزایش یابند. در طی زمان یک موسسه نسبت تقریبا ثابتی از دارائی های جاری به فروش سالانه حفظ خواهد کرد. شرکتی که به سطح ثابتی از فروش دست می یابد، در صورتی که بدرستی اداره شود با سطح ثابتی از وجوه نقد، حساب های دریافتنی و موجودی ها به عملیات خود ادامه می دهد. موسساتی که می خواهند در فروش خود افزایش و رشد داشته باشند، نیازمند سرمایه در گردش دائمی اضافی هستند. در صورتیکه فروش در حال کاهش باشد، انتظار کاهش در سرمایه در گردش دائمی می رود(کردی ،۱۳۹۲ ،۶).

 

  • عوامل فصلی و دوره ای: بیشتر موسسات با نوسانات فصلی در تقاضا برای محصولات و خدماتشان روبرو می شوند. این تغییرات در فروش بر میزان سرمایه در گردش تاثیر می گذارد. در یک بحران، ممکن است که فروش یک موسسه موقتا کاهش یابد، در نتیجه نیاز به کاهش موجودی ها و میزان مطالبات احساس می شود. در زمان بالا بودن نرخ بهره، ممکن است مشتریان به کندی صورت حساب هایشان را بپردازند، این حقیقت باعث افزایش در میزان مطالبات خواهد شد(کردی،۱۳۹۲، ۶).

 

  • نرخ بهره: سطوح نرخ بهره بر مقدار سرمایه در گردشی که یک موسسه نگهداری می کند، تاثیر می گذارد. هنگامی که نرخ بهره بالا باشد، موسسه به کاهش وجوه نقد، حساب های در یافتنی و موجودی ها ترغیب می شود. این کار هزینه های تامین مالی برای سرمایه در گردش را به حداقل می رساند و این امکان را برای موسسه به وجود خواهد آورد که وجوه نقد خود را با سود نسبتا بالایی سرمایه گذاری کند. از سوی دیگر، کاهش در نرخ های بهره، ممکن است منجر به سیاست های کاهش سرمایه در گردش شود. با هزینه های پایین بهره، موسسه ممکن است مایل به نگهداری سطوح بالاتری از سرمایه در گردش باشد. نرخ بهره در هر سطحی که باشد، موسسه باید به میزان کافی سرمایه در گردش نگهداری کند تا به طور موثر کسب و کارش را اداره کند(کردی،۱۳۹۲،۱۱).

 

  • تغییرات در تکنولوژی: پیشرفت های تکنولوژیک، مخصوصا آنهایی که به فرایند تولید مرتبط می شوند، تاثیرات زیادی بر میزان سرمایه در گردش دارند. اگر شرکت وسیله ای خریداری کند که مواد خام را نسبت به سابق با سرعت بیشتری جهت تولید آماده کند، نیاز دائمی برای موجودی ممکن است تغییر کند. اگر آماده سازی سریعتر مواد، نیاز به مواد خام بیشتری جهت جریانات تولیدی موثر داشته باشد، موجودی دائمی می بایستی که افزایش یابد(کردی،۱۳۹۲ ، ۶).

 

  • خط مشی های شرکت: بسیاری از خط مشی های شرکت بر میزان سرمایه در گردش دائمی و غیر دائمی اثر می گذارد. اگر موسسه سیاست اعتباری خود را از ۳۰ روز به ۶۰ روز تغییر دهد، ممکن است که وجوه بیشتری به طور دائم در مطالبات مسدود شود. در صورتی که موسس سیاست های تولیدی را تغییر دهد موجودی های مورد نیاز ممکن است به طور دائم یا موقت تحت تاثیر قرار گیرد. اگر موسسه سطح ایمنی موجودی نقد در دست خود را تغییر دهد، سرمایه در گردش دائمی ممکن است که افزایش یا کاهش یابد(کردی،۱۳۹۲ ،۷).

 

  • مدیریت وجه نقد: پلاک و کوکورک اهداف مدیریت وجوه نقد را افزایش نقدینگی، کنترل جریان نقدی، افزایش ارزش سرمایه و کاهش هزینه های سرمایه بیان کرده اند. بنابر این می توان چنین استدلال کرد که مدیریت مناسب و بهینه وجوه نقد بر روی مدیریت سرمایه در گردش سازمان تاثیر خواهد گذاشت چرا که بر روی مدت زمان وصول مطالبات و مدت زمان پرداخت بدهی ها تاثیر می گذارد و آن ها را در سطح بهینه نگه می دارد(فتحی و توکلی،۱۳۸۷، ۱۰۸).

 

  • نسبت بدهی(اهرم مالی): با این نسبت کل وجوهی که از محل بدهی ها تامین شده محاسبه می شود و از تقسیم کل بدهی ها بر کل دارائی ها بدست می آید.چیو و چنگ در مطالعه ای که بر روی عوامل موثر بر مدیریت سرمایه در گردش داشته اند، دریافتند که نسبت بدهی ارتباط منفی معناداری با تراز نقدینگی خالص و نیازمندی های سرمایه در گردش و در نتیجه با مدیریت سرمایه در گردش دارد و هرچه میزان نسبت بدهی بالاتر باشد میزان سرمایه در گردش لازم برای عملیات روزمره سازمان کاهش می یابد(فتحی و توکلی،۱۳۸۷، ۱۰۸).

 

  • جریان نقدی عملیاتی: جیو و چنگ در مطالعه اثر جریان نقدی عملیاتی بر روی مدیریت سرمایه در گردش دریافتند که جریان نقدی عملیاتی ارتباط مثبت معناداری با تراز نقدینگی خالص و ارتباط منفی معنادار با نیازمندی های سرمایه در گردش دارد و در نتیجه بر روی مدیریت سرمایه در گردش سازمان تاثیر گذار می باشد(فتحی و توکلی،۱۳۸۷، ۱۰۸).

 

  • ابزارهای کنترل ریسک: یکی از مرتبط ترین ریسک ها به سرمایه در گردش سازمان ریسک نقدینگی می باشد. ریسک نقدینگی ریسک نبود وجه نقد برای بازپرداخت تعهدات است.عموما شرکت ها هنگامی که به علل مختلف نتوانند محصولات خود را به فروش رسانند(افزایش موجودی کالا)، یا نتوانند وجوه نقد ناشی از فروش را دریافت کنند(وصول مطالبات) و یا اینکه هزینه های آنها افزایش بی رویه داشته باشد با مشکل نقدینگی مواجه می شوند که باعث نقصان در ساختار مالی شرکت گردیده و متعاقب آن خرید مواد اولیه و پرداخت تعهدات جاری با مشکل مواجه می شود.در این شرایط مدیریت ریسک به عنوان عاملی موثر برای حل مشکل نقدینگی شرکت ها در نظر گرفته می شود. گانداولی بحث می کند که مدیریت ریسک بخش مهمی از فرایند جریان نقدی می باشد و شرکت ها می توانند با انجام اقداماتی همچون سیاست های اعتباری مناسب، هزینه های بدهی را کاهش داده و ریسک اعتباری خود را بهتر مدیریت کنند(فتحی و توکلی،۱۳۸۷، ۱۰۸).

 

  • وسعت موسسه: وسعت یک موسسه چه از لحاظ دارائی ها و چه از لحاظ فروش، بر نیازش به سرمایه در گردش اثرمی گذارد. یک موسسه کوچک ممکن است از دارائی های جاری اضافی به عنوان یک حفاظ در مقابل وقفه های احتمالی در جریانات نقدی استفاده کند. موسسات کوچک نسبت به موسسات بزرگتر از منابع کمتری برای جریانات ورودی نقد برخوردارند. بنابراین در صورت عدم توانایی تعدادی از مشتریان در پرداخت به موقع، بیشتر تاثیر می پذیرند. موسسات بزرگتر که دارای منابع بیشتری از وجوه می باشند، احتمالا در مقایسه با کل دارائی ها یا فروش خود، به سرمایه در گردش کمتری نیاز دارند(کردی،۱۳۹۲، ۹).

 

  • فعالیت های موسسه: اگر موسسه ای ناچار باشد حجم زیادی از موجودی را انبار کند یا با شرایط اعتباری آسان جنس بفروشد (مثلا ۷۵ روزه)، این موسسه نسبت به آنهایی که خدمات یا کالاهای خود را نقدا بفروش می رسانند به سرمایه در گردش بیشتری نیاز دارند(کردی،۱۳۹۲، ۱۰).

 

  • دسترسی به اعتبار: موسسه ای که قادر است به آسانی از طریق بانک ها به اعتبار دست یابد، نسبت به موسسه ای که به چنین اعتباری دسترسی ندارد، با سرمایه در گردش کمتری می تواند به فعالیت خود ادامه دهد(کردی،۱۳۹۲، ۱۰).

 

  • گرایش به سود: از آنجایی که تمامی وجوه، هزینه ای در بردارند، مقدار نسبتا زیاد دارائی ها باعث کاهش سود یک موسسه می شود. بعضی از موسسات نیازمند سرمایه در گردش اضافی می باشند و مایلند که هزینه های کمی را متحمل شوند. موسسات دیگر، به منظور کسب تمامی سود حاصل از عملیات، در تمامی اوقات فقط یک حداقلی را به عنوان سرمایه در گردش نگهداری میکنند(کردی ،۱۳۹۲، ۱۰).

 

  • گرایش به ریسک: هر چه مقدار سرمایه در گردش، مخصوصا وجه نقد و اوراق بهادار قابل فروش بیشتر باشد، ریسک مشکلات نقدینگی کمتر است. موسساتی که نمی خواهند حتی ریسک های مختصری از کمبود نقدینگی را متحمل شوند، ممکن است وجه نقد اضافی نگهداری کنند. موسسات دیگر جهت کسب سود، ریسک هایی را قبول می کنند و ممکن است برای پرداخت بموقع صورت حساب ها، وجه نقد کافی نگهداری نکنند(کردی،۱۳۹۲، ۱۰).

 

  • غیر از عوامل گفته شده در بالا عوامل دیگری نیز می توانند مدیریت سرمایه در گردش را تحت تاثیر قرار دهند که از آن جمله می توان به خط مشی تولید شرکت، خط مشی اعتباری عرضه کنندگان، فعالیت شرکت در خصوص رشد و توسعه، سهولت دستیابی به مواد اولیه، سطح سود، سطح مالیات، خط مشی تقسیم سود، شیوه های مدیریت عملیات و … به عنوان عوامل موثر در تعیین میزان سرمایه در گردش سازمان اشاره کرد(فتحی و توکلی،۱۳۸۷، ۱۰۸و۱۰۹).

 

۲-۲-۷٫ شاخص های مدیریت سرمایه در گردش
سرمایه در گردش را با معیارها و مؤلفه های مختلفی می سنجند که در اینجا تحت عنوان شاخص های مدیریت سرمایه در گردش ذکر می گردد:
۲-۲-۷-۱٫ مدت زمان وصول حساب های دریافتنی: برابر میانگین تعداد روزهایی است که شرکت مطالبات خود را از مشتریانش جمع آوری می کند(فتحی و توکلی،۱۳۸۸،۱۰۷).
{( فروش/ حساب های دریافتنی ) *۳۶۵ = مدت زمان وصول مطالبات}
یک افزایش در حساب های دریافتنی در یک شرکت هم باعث افزایش سرمایه در گردش و هم باعث افزایش هزینه نگهداری و مدیریت حساب های دریافتنی می شود، که این هزینه ها ارزش شرکت را کاهش می دهد(محمدی، ۱۳۸۸، ۸۱). و به هنگام کاهش مدت زمان جمع آوری حساب های دریافتنی باید شرکت دقت کند که مشتریان اعتباری خوب خود را از دست ندهد(نوبانی و هاجر[۱۲]، ۲۰۰۹، ۲).
دوره وصول مطالبات کارایی واحد انتفاعی را در وصول وجوه مرتبط با فروش های نسیه نشان می دهد. علاوه بر این، نسبت مورد بحث می تواند سیاست های اعتباری واحد انتفاعی را نیز منعکس کند. یک سیاست درست در مدیریت پرتفوی حساب های دریافتنی می تواند ارزش شرکت را افزایش دهد(محمدی، ۱۳۸۸، ۸۱).

 

      •  

     

     

 

 

 

            1. مدت زمان نگه داری موجودی کالا: که از رابطه زیرمحاسبه می شود و نشان دهنده میانگین تعداد روزهایی است که موجودی کالا به وسیله شرکت نگهداری می شود (فتحی و توکلی،۱۳۸۸،۱۰۷).

           

           

       

ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی ارتباط علّی رفتار رهبری و انسجام گروهی در ورزشکاران ...

تعریف این سبک معمولاً با رفتار وظیفه‌محور که با تمایل شدید به کنترل امور و تسلط بر تعاملات و رهبری انجام کار به‌طور شخصی، همراه است، پیوند می‌خورد (کروز، هنینگسن، و اسمیت، ۱۹۹۹) ویژگی‌های دیگر این سبک عبارت‌اند از: مدیریت زمان، تأکید بر تحقق اهداف و نظارت دقیق (اشمیت و یِه، ۱۹۹۲) رفتار سازمان‌دهندگی و دستوری می‌تواند به بهره‌وری در سطوح فردی و تیمی، بسته به شرایط (بورک و همکاران، ۲۰۰۶) و مهارت‌های رهبر (مامفورد و هانتر، ۲۰۰۵) بینجامد. ما در این مطالعه، رهبری دستوری را به عنوان رفتار وظیفه‌ محور، با تمرکز شدید بر اهداف، نظارت دقیق و کنترل اقدامات مربوطه تعریف می‌کنیم. رفتار رهبر دستوری، کارکنان را در یک نقش وابسته قرار می‌دهد و آنها را به این سمت سوق می‌دهد که همواره قبل از اقدام، منتظر دستور مدیر مانده و کمتر به فعالیت‌های نوآورانه و مضاف بر نقششان روی آورند. در ارتباط با اجرای فرایند، یک رهبر دستوری تمایل دارد فعالیت‌هایی را که توسط زیردستانش باید انجام گیرد، مشخص ساخته و بر همۀ مراحل اجرا و همچنین نتایج پایانی آن نظارت دقیقی داشته باشد. رهبران غیردستوری زیردستانشان را آزاد می‌گذارند تا به هر طریقی که دوست دارند، وظایفشان را انجام داده و مسئولیت نتایج پایانی فعالیتشان را نیز بر عهده گیرند (ماکزیک و ریمان، ۱۹۸۷).
رفتار دستوری، به‌ویژه رفتار استبدادی دربرگیرندۀ نظارت دقیق بر اقدامات تیم و موقعیت حکم‌فرماییِ رهبر در مذاکرات تیمی و تصمیم‌گیری می‌باشد (بورک و همکاران، ۲۰۰۶) زیردستان ظاهراً از یکپارچگی کمتری در رابطه با اهداف تعیین‌شده در طول انجام فعالیت برخوردار بوده، درک ضعیفی از خود به عنوان عضوی از یک گروه دارند، و دیدگاه‌های متقابل اعضا نسبت به یکدیگر زیاد مثبت نیست (جاسوُلد و جاسوُلد، ۱۹۹۱) پیرامون این موضوع، پژوهش‌های متعددی گزارش می‌دهند که رابطۀ منفی‌ای بین رهبری دستوری و ارتباطات آزاد و همچنین شهروندی سازمانی وجود دارد (کروز و همکاران، ۱۹۹۹؛ پین و ارگان، ۲۰۰۰) بیشتر مطالعات از کاهش همبستگی و رضایت تیمی به عنوان یکی از کارکردهای رهبری دستوری نام می‌برند (آنتونوچیو، دیویس، لوینسون، و برِکِنریج، ۱۹۸۷؛ مائل و آلدرکس، ۱۹۹۳). دیگرانی چون ماکزیک و ریمان (۱۹۸۷) معتقدند که رفتار دستوری هنگامی مناسب است که کارکنان و تیم‌ها هنوز به رشد کافی در زمینۀ انگیزه‌هایشان و عملکردشان نرسیده‌اند و تیم منسجم و اثربخش نیست. در این موارد، استفاده از سبک رهبری دستوری اجتناب‌ناپذیر بوده و ممکن است که به پیشرفت کارکنان منجر شود (هرسی و بلانچارد، ۱۹۹۳). همچنین ثابت شده که در تیم‌های نوظهور از یک رهبر دستوری سود برده شده است؛ هرچند رهبر تیم اگر بخواهد به این سبک رهبری ادامه بدهد، اعضای تیم وابستگی شدیدی به رهبر پیدا خواهند کرد (ویلان، ۲۰۰۵) بحث اصلی این مقاله، توسعه تیم نیست، اما از آنچه آمد، می‌توانیم بگوییم که رابطۀ منفی‌ای بین رهبری دستوری و انسجام تیمی وجود دارد.
۳٫۲٫ رهبری حمایتی
یک سبک رهبری است که جهت‌گیری آن به سوی برآورده ساختن نیازها و علایق زیردستان از جمله به نمایش گذاشتن توجه به رفاه زیردستان و ایجاد یک محیط کاری حمایتی دوستانه از نظر روان‌شناسی است (هاوس، ۱۹۹۶) رهبری حمایتی شامل حساسیت نشان دادن به خواسته‌های اعضای تیم، تمرکز بر روابط کاری هماهنگ، حساسیت نشان دادن به نیازهای فردی و گروهی، مدیریت تنش‌های گروهی، و بازخورد مثبت بوده که درنهایت، فضای دوستانه‌ای در محل کار ایجاد می‌کند.
نشان دادن حمایت و مراقبت از کارکنان از سوی یک رهبر، این امکان را می‌دهد که در میان اعضای گروه، فضای دوستانه و آزادی و همچنین روابط منسجمی به وجود آید (چن و همکاران، ۲۰۰۲؛ هرست، استین، وستر و ویس).
رهبر با تسهیل ارتباطات، برانگیختن زیردستان به مشارکت در فرایند تصمیم‌گیری، و مدیریت حل تعارض، جو مطلوبی را درون یک گروه به وجود آورده و دیدگاه‌های مثبت اعضا نسبت به یکدیگر را به ارمغان می‌آورد (جاسوُلد ، ۱۹۹۱) در چنین شرایطی هست که ما انتظار داریم زیردستان رفتار منسجم‌تری در انجام فعالیت و تعاملات خود بروز خواهند داد؛ بر این اساس رهبری حمایتی، به‌ هم ‌پیوستگی تیم را تسهیل می‌بخشد.
در زمان حاضر واژه رهبری[۶] مفهوم جدید و پیچیده‌ای یافته است. تا قبل از این، واژه‌هایی مانند رئیس، فرمانده، شاهزاده و پادشاه به جای واژه رهبری در بیشتر جوامع معمول بود. این افراد در جامعه مشمول قوانینی جدا می‌شدند. فرهنگ لغات آکسفورد، واژه رهبری را در زبان انگلیسی از آغاز سال ۱۳۰۰ در خود جای داد. واژه رهبری در اواسط قرن نوزدهم برای اولین‌بار در رابطه با نفوذ و کنترل سیاسی پارلمان انگلیس استفاده شد. این واژه در بیشتر زبانها تا همین اواخر مطرح نشده بود (باس، [۷]۱۹۹۰) باوجود اینکه برای رهبری، تعاریف زیادی ارائه شده است، تعریفی جامع که مورد پذیرش همگان باشد، وجود ندارد. به‌گفته رالف استاگدیل[۸] (۱۹۴۸): «تعریف­هایی که از رهبری شده است، ازنظر تعداد، معادل یا برابر تعداد کسانی است که درصدد ارائه تعریفی از آن برآمده‌اند». (رابینز، ۱۳۷۸)
دانلود پروژه
«هارولد کونتز»[۹] و «سیریل اُدانل»[۱۰] می‌نویسند: «رهبری، تأثیرگذاری بر افراد است؛ تا تحقق هدف مشترکی را دنبال کنند» (هرولد کونتز و همکاران ۱۳۸۱).
«رابرت تاننبوم»[۱۱]، «ایرونیگ وچلر»[۱۲] و «فرد مازاریک»[۱۳] رهبری را اینگونه تعریف می‌کنند: «استفاده از فرایند ارتباط در موقعیتی خاص، برای اِعمال نفوذ در میان افراد و جهت دادن آن به‌سوی مقصد یا مقاصدی خاص». (سیدجوادین، ۱۳۸۱)
مروری بر نوشته‌های دیگر نویسندگان، روشن می‌کند که بسیاری از نویسندگان مدیریت، بر این نکته توافق دارند که رهبری «فرایند نفوذ در فعالیتهای فرد یا گروه، با قصد کوشش برای رسیدن به هدفی در موقعیتی مشخص» است. توجه به این نکته حائز اهمیت است که در این تعاریف، به سازمانی خاص اشاره‌ نشده است. یعنی بدون درنظر گرفتن زمینه و حوزه فعالیت (اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، آموزشی، ورزشی یا خانوادگی) در هر موقعیت که کسی کوشش کند بر رفتار فرد یا گروهی دیگر تأثیر بگذارد، رهبری صورت گرفته است. همچنین باید این مسأله را درنظر گرفت که منظور از ارتباط، تنها ازنظر سلسله‌مراتب، یعنی بالادست یا زیردست نیست؛ هر زمان که فرد بکوشد در رفتار دیگری نفوذ کند، آن فرد رهبر بالقوه است و شخصی که زیر نفوذ او برود، پیرو بالقوه است و فرقی نمی‌کند که این شخص، «کارفرما»، «همکار»، «معاشر»، «مرئوس»، «دوست» یا «خویشاوند» باشد. (هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۸)
۴٫۲٫ ماهیت رهبری در ورزش
پیش از آغاز بحث لازم است که ابتدا شباهت­ها و تفاوت­های بین دو اصطلاح مربی و مدیر آشنا شویم. مربی در مقام و موقعیتی قرار دارد که می ­تواند برای ورزشکاران خود تصمیمات ویژه ای اتخاذ نماید. به بیان دیگر یک مربی برای اداره تیم خود دارای قدرت قانونی است. اما این موضوع بیانگر این حقیقت نیست که شخصی به صرف مربی بودن به طور خودکار مدیری مؤثر و شایسته نیز باشد. مربی لایق و کار آمد شخصی است که مافوق قدرت قانونی خود بتواند بر افراد تأثیر گذارد. یعنی فردی که بتواند از ورزشکاران خود تلاش بیش از حد انتظاری را طلب کند. به عبارت دیگر مربی باید دارای قدرت رهبری باشد. (خلج، گیلدا، ۱۳۸۹)
به همان اندازه که جامعه به سوی دوران مشارکت در عرصه ورزش پیش می­رود، تعریف روشن و صریحی از رهبری، اهمیت حیاتی می­یابد. تردیدی نیست که برای برخورد با هر فرد کیفیت رهبری از اهمیت خاصی برخوردار است. بنابراین رهبری به صورت مدیریت سازمان­های ورزشی و مربیگری در سرتاسر دنیای ورزش گسترده شده و از این طریق می­توان میزان کیفیت تجارب به دست آمده را افزایش داد و نهایتا به افراد کمک کرد تا به موفقیت شایسته خویش دست یابند. (رمضانی نژاد، حکیمی، ۱۳۹۰)
رهبری موثر در ورزش تابعی از اجزا نقش­ها و سبک­های گوناگونی است تا نیازهای ورزشکاران را برآورده سازد و به هدف­های تیمی دست یابند (انشل، اچ مارک، ۱۳۸۰) با این حال در عرصه فعالیت­های ورزشی جایگاه مدیریت و رهبری به صورت متفاوت و متنوعی وجود دارد وهر جایگاه نیز برحسب ماهیت کار و فعالیت آن مستلزم سلیقه­ها و شیوه ­های­خاصی است و برای نیل به هدف، در موقعیت­های متفاوت به شیوه ­های مختلفی نیاز دارد. لذا موفقیت یک رهبر در یک موقعیت به مفهوم موفقیت وی در یک جایگاه دیگر و در موقعیت دیگر نخواهد بود. زیرا هر نوع کار و رشته ورزشی مستلزم شرایط رهبری ویژه­ای است، که توفیق در آن بستگی به دارا بودن آن شرایط خواهد داشت. به عنوان مثال با این که اصول اخلاقی حاکم بر مربیگری در رشته­ های ورزشی مختلف ممکن است مانند هم باشد، لیکن جریان رهبری در هر رشته ورزشی به دلیل ماهیت ویژه آن از دیگر رشته­ها متفاوت می­باشد. ازسوی دیگر حتی اگر یک مربی، در یک رشته ورزشی با یک تیم در مکانی معین به موفقیت­های زیادی دست یافت این امر به مفهوم توفیق همیشگی او در این رشته و یا در دیگر مکان­ها نخواهد بود. لذا لازم است رهبران ورزشی شرایط متنوع حاکم بر محیط ورزشکاران را همواره مورد توجه قرار دهند چرا که رهبری کارآمد نتیجه روابط متقابل سه عامل رهبر، پیروان و شرایط محیطی فعالیت می­باشد (محرم زاده، ۱۳۷۶).
در محیط ورزشی مربیان رهبران گروه، تیم یا باشگاه هستند. آن­ها تأثیر زیادی بر رضایت، عملکرد، انگیزش و موفقیت فردی و گروهی می­گذارند. این پرسش مطرح است که چگونه کسی می ­تواند رهبر خوبی شود؟ (مقصودی، ۱۳۸۸).
مربیگری بخاطر سپردن تکنیک­ها و اندیشیدن به بهترین برنامه نیست، بلکه توجه واقعی به ورزشکاران است. مربیان نه تنها باید نسبت به تکنیک و تاکتیک ورزش خاص خود آشنا باشند، بلکه می­بایست نسبت به آموزش به ورزشکاران آگاه باشد. آنها نه تنها باید از مهارت­ های روانی شناخت داشته باشند بلکه باید دارای مهارت­ های رهبری و ارتباط نیز باشند. ( مارتنز، رینر ۱۳۸۸)
در این میان یکی از ابعاد مهم در تصمیم گیری مربیان، انتخاب سبک و شیوه مربیگری (رهبری) است. (محسنی، ۱۳۷۶).
رهبری به بیان ساده در وهله اول عبارت است از دانستن چگونگی نشان دادن راه و ارائه راه­های دیگر به وسیله دادن بینش نسبت به چیزی که اتفاق خواهد افتاد. در وهله بعد رهبری باعث رشد وتوسعه محیط روانی واجتماعی می­ شود، چیزی که تجارت آن­را فرهنگ اتحاد می­نامد و آن را فرهنگ تیمی می­خوانند، که باعث رسیدن به اهدافی می­ شود که رهبر نشان می­دهد. این فرهنگ شامل انتخاب کردن، برانگیختن، تشویق کردن، حفظ کردن و ایجاد انسجام بین اعضای یک تیم است که شامل بازیکنان، کمک مربیان و هر کسی که به تشکیلات تیم کمک می­ کند، می­باشد. مربیان در ایفای نقش مربیگری، به دنبال بسط و توسعه محیطی هستند که به وسیله آن هر ورزشکار حداکثر فرصت برای موفقیت را داشته باشد و در آن به موفقیت تیمی نیز بیاندیشد. مربی نه تنها در خصوص محیط فیزیکی حساس است، بلکه محیط­های روانی و اجتماعی را هم در نظر می­گیرد (ام لیث، ۱۳۸۰).
تام پیترز و نانسی آستین [۱۴]در کتاب افراد « هیجان برای برتری[۱۵]» می­نویسد: مربیگری یک رهبری رو در روست که افراد با استعدادها، تجارب و علاقه­های مختلف به هم نزدیک و آن­ها را تشویق می­ کند که برای قبول مسئولیت قدم بردارند و به پیشرفت شان ادامه دهند و با همکاران و شریکان خود رفتاری تمام عیار داشته باشند(ام لیث، ۱۳۸۰).
تعریف رهبری اغلب با تعریف مدیریت اشتباه گرفته می­ شود. مدیریت شامل طرح ریزی، سازماندهی، کارگزینی، تأمین نیروی انسانی، برنامه ریزی، بودجه و روابط عمومی است. اختلاف در مدیریت، در ورزش بسیار زیاد است، در بسیاری از تیم­ها مدیریت بیش از حد اعمال می­ شود و در برخی کمتر از حد معمول است(ام لیث، ۱۳۸۰).
در عرصه فعالیت­های ورزشی جایگاه­های مدیریت و رهبری به صورت متفاوت و متنوعی وجود دارد و هر جایگاه نیز برحسب ماهیت کار و فعالیت آن مستلزم سلیقه­ها و شیوه ­های خاص است و برای نیل به هدف، در موقعیت­های متفاوت به شیوه ­های مختلفی نیاز دارد. لذا موفقیت یک رهبر در یک موقعیت به مفهوم موفقیت وی در یک جایگاه دیگر و در موقعیت دیگر نخواهد بود زیرا هر نوع کار و رشته ورزشی مستلزم شرایط رهبری ویژه است، که توفیق در آن بستگی به دارا بودن آن شرایط خواهد داشت. به عنوان مثال با این که اصول اخلاقی حاکم بر مربیگری در رشته­ های ورزشی مختلف ممکن است مانند هم باشد، لیکن جریان رهبری در هر رشته ورزشی به دلیل ماهیت ویژه آن از دیگر رشته­ها متفاوت می­باشد. از سوی دیگر حتی اگر یک مربی، در یک رشته ورزشی با یک تیم در مکانی معین به موفقیت­های زیادی دست یافت این امر به مفهوم توفیق همیشگی او در این رشته و یا در دیگر مکان­ها نخواهد بود. لذا رهبران ورزشی باید شرایط متنوع حاکم بر محیط ورزشکاران را همواره مورد توجه قرار دهند. چرا که رهبری کارآمد نتیجه روابط رهبری کارآمد نتیجه روابط متقابل سه عامل رهبر، پیروان و شرایط محیطی فعالیت می­باشد. (محرم زاده، ۱۳۷۶).
تحقیقات پژوهشگران به طور مستمر نشان داده است که نوع رهبری مربیان نقش تعیین کننده ای بر مشارکت ورزشی افراد دارد. این موضوع برای مربیان روشن است که نقشی اثر گذار و حیاتی را در محیط­های ورزشی ایفا می­ کنند. همچنین وسعت این اثرگذاری از محیط ورزشی هم فراتر می­رود و سایر حوزه ­های زندگی ورزشکاران را در بر می­گیرد (محسنی، ۱۳۷۳).
بنابراین می­توان گفت که سبک رهبری مربیان ورزشی در پیامد­های تیمی (فردی و اجتماعی نقش مهمی را ایفا می­ کند(حسینی کشتان، ۱۳۸۷).
۵٫۲٫ تئوری­های رهبری در ورزش
مجموعه تحقیقاتی که در ظرف ۵۰ سال اخیر انجام شده است، بیانگر این است که ویژگی­های شخصیتی، احتمال موفقیت رهبر را افزایش میدهند، ولی هیچ یک از آن­ها نمی توانند موفقیت او را تضمین کنند(رابینز، استیفن پی ۱۳۸۶).
از آنجایی که رهبری، زمینه ­های سازمانی یا موقعیت هایی که هم رهبر و هم اعضا را شامل می­ شود، از این رو محققان چندین تئوری مبنی بر اینکه شکل­های خاصی از رفتارها با موقعیت­های مختلف همخوانی دارد را پیشنهاد کرده اند (چالادورای پاکیناتان، ۱۳۹۰) چون پژوهشگران در صدد بر آمدند تا رفتار­های برخی از رهبران معروف را مورد بررسی قرار دهند. آن­ها در پی این بودند تا ببینند که آیا رفتار منحصر به فردی وجود دارد که رهبران موفق آن را در پیش گیرند (رمضانی نژاد، ۱۳۸۹).
در تحقیقات متعددی مشخص شد که سبک رهبری مربی بر عملکرد تیمی نقش مهمی دارد (رمضانی نژاد، حکیمی، ۱۳۹۰).
ورزشکاران ممکن است مربی خود را مدیری شایسته و موثر بدانند منوط به اینکه مربی نقش مربیگری خود و ورزشکارانش را در نیل به هدف، طراحی و مشخص نماید. در مورد همه ورزشکاران رفتاری دوستانه به دور از تبعیض داشته باشد و به آنان نشان دهد که مشکلات و معضلات شخصی شان را حل می­ کند(رمضانی نژاد، حکیمی، ۱۳۹۰). زیرا صفات مشخصه در رفتار بروز و نمود پیدا می­ کند و سرانجام افراد، رهبران را براساس رفتارهای شان ارزیابی کرده و تصمیم به پیروی از آن­ها می­گیرند. (محمدپناهی، پیام، ۱۳۸۷)
۶٫۲٫ نظریه صفات رهبری در محیط­های ورزشی
به دنبال مطالعه رهبری از دیدگاه صفات شخصیتی، پژوهشگران در محیط­های ورزشی نیز به دنبال بررسی صفاتی بودند که باعث موفقیت مربیان می­گردد. «اوجیلوی و توتکو»[۱۶] در سال ۱۹۶۶ در مطالعات نیمرخ الگوی مربی این نکته را مطرح کردند که مربی، فردی اقتدارگر، ازنظر فکر و اندیشه، مستقل و ازنظر دیدگاه ­ها و رشد عاطفی، واقع­گراست. کارن و ­والش[۱۷] (۱۹۷۷) در تحقیقی به بررسی خصوصیات مربیان موفق و ناموفق پرداختند و نتیجه گرفتند که بین آنها از نظر صفات شخصیتی تفاوت معنی­داری وجود ندارد. (ایزوآهولا، [۱۸] ۱۳۷۲)
در مطالعات رهبری در ورزش نیز سج[۱۹] (۱۹۷۵) به نتایج مشابهی دست یافت (آسلی، [۲۰] ۲۰۰۳) کارن (۱۹۸۰) معتقد بود به غیر از هوش، خصوصیات فیزیکی نسبت به عوامل روانی از اهمیت بیشتری در رهبری مربیان ورزشی برخوردار است. همچنین کراتی[۲۱] (۱۹۶۸) اهمیت قدرت فیزیکی و دلاوری ورزشی را برای رسیدن به مقام رهبری در تمامی موارد به صورت نسبی مهم دانست (ایزوآهولا، ۱۳۷۲) شناخت ویژگی­های معین رهبری، خوش­بینی زیادی را فراهم نیاورد، بنابراین مطالعات بررسی خصوصیات و ویژگی­های مربیان و دستیابی به خصیصه­هایی که باعث موفقیت یک مربی شود، متوقف شد محدودیت اصلی این نظریه، توجه نکردن به شرایط و موقعیتی است که رهبری در آن محقق می‌شود.
۷٫۲٫ تئوری­های شخصیتی رهبری
این تئوری­ها بر این باور استوار است که رهبران دارای مشخصات منحصر به فردی مانند توانایی­های ارثی، تجارب یادگیری یا مخلوطی از این دو هستند. اساساً جستجوی افرادی که مناسب رهبری هستند براساس ویژگی­های فردی، انگیزه­ ها و مهارت­ های ایشان صورت می­گیرد (محمدپناهی، ۱۳۸۷).
در دهه ۱۹۲۰ و اوایل ۱۹۳۰، التون مایو و همکارانش[۲۲] نهضت روابط انسانی را پایه‌گذاری کردند. عقیده این نظریه‌پردازان این بود که علاوه‌بر یافتن بهترین روش های تکنولوژی برای بالا بردن بازده کاری، ‌نفع مدیریت در آن است که به امور انسانی نیز توجه کند. وظیفه رهبر در لوای نظریه روابط انسانی، ایجاد تسهیل برای دستیابی به هدفهای مشترک در میان پیروان، ضمن فراهم کردن فرصتهایی برای رشد و پیشرفت شخصی آنان بود. (هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۸) از سال ۱۹۴۰ به بعد، نظریه‌پردازان در زمینه رهبری، نظرات متفاوتی را مطرح کردند که می‌توان طبق دسته‌بندی‌ای که پیشتر گفته شد، آنها را به‌شرح ذیل بیان کرد:
۸٫۲٫ نظریه­ های صفات شخصیتی رهبر
۱٫۸٫۲٫ نظریه ابرمرد:[۲۳]
پژوهشهایی که از سال ۱۹۴۵ درباره رهبری صورت می‌گرفتند، بیشتر بر این تلاش بودند که به شناختن و شناساندن صفاتی که رهبران واجد آنها بودند، بپردازند. بسیاری تاریخ را ساخته دست مردان بزرگ یا ابرمردان می‌دانند. قدمت این تفکر به یونان و روم باستان می‌رسد. آنان معتقد بودند که رهبران، رهبر به دنیا می‌آیند و رهبری موهبتی است که تنها عده معدودی به آن آراسته‌اند. طرفداران این نظریه معتقد بودند که پژوهش و مطالعه رهبری، راه به جایی نمی‌برد؛ زیرا صفات و شخصیت اثربخش رهبر، با او متولد می‌شود. آنان معتقد بودند که رهبران بزرگ تاریخ اگر در موقعیت دیگری هم به دنیا می‌آمدند، باز هم به رهبری می‌رسیدند و موجب حرکتهای عظیم می‌شدند (قهرمان تبریزی، ۱۳۸۵).
۲٫۸٫۲٫صفات شخصیتی رهبر[۲۴]
نظریه‌‌هایی که به صفات رهبری توجه دارند، در ادامه اندیشه مکتب مردان بزرگ مطرح شدند. با مطالعه زندگی رهبران بزرگ تاریخ، صفات مشترکی در همه آنان دیده شده است. بررسی صفات رهبری، سلسله‌ مطالعات گسترده‌‌ای را از سال ۱۹۲۰ ـ ۱۹۵۰ در برمی‌گیرد. بر اساس این نظریه‌‌ها، وجود صفاتی خاص در انسان، می ­تواند او را یک رهبر موفق و مؤثر سازد؛ ولی در مورد اینکه این‌ صفات کدامند، اتفاق ‌نظر وجود ندارد. نظر تلویحی این بود که اگر بشود این صفات ممیزه خاص رهبری را که در افراد فطری است، کشف کرد، می­توان رهبران را از غیر رهبران متمایز کرد. تحقیقات­بسیاری درباره صفات رهبری انجام شده است. بامروری برسوابق تحقیقی در مورد به‌کارگیری روش صفات ممیزه رهبری مشاهده می‌شود که ۵۰ سال تحقیق نتوانسته است خصیصه یاخصائص شخصیتی خاصی را ارائه کند که بوسیله آن بتوان رهبررا ازغیر رهبر تشخیص داد. البته نه به این معنا که برخی از صفات مانع و برخی تسهیل‌کننده رهبری هستند، بلکه مطلب مهم این است که در بیان صفات ممیزه، هنوز مجموعه ­ای را سراغ نداریم که به‌طور آشکار، توفیق یا شکست را پیش‌بینی کند. اگر برای یافتن خصوصیات شخصی‌ای که همواره باید همراه رهبر باشد، تلاش کنیم، حاصل کار نتیجه‌ای واضح­تر خواهد داشت. برای مثال: هوش، تسلط، اعتماد به نفس، توان و دانش شغلی، پنج ویژگی هستند که همواره با رهبری، همبستگیهای مثبتی دارند؛ اما این همبستگی­های مثبت را نباید به‌معنای شاخص­ های قطعی به حساب آورد (مشبکی، ۱۳۷۷).
جدول (۱) بیانگر برخی از دیدگاه­ هایی است که در تحقیقات مختلف درباره صفات و ویژگی­های شخصی لازم برای رهبری به‌دست آمده است (نورتاوس، [۲۵] ۲۰۰۱).
رالف استاگدیل پس از مرور و ترکیب نتایج بیش از ۲۵ سال تحقیق در مورد خصوصیات رهبری، به دو نتیجه مهم دست یافت:
نخست: او نشان داد ویژگی­های خاصی که بتوان توسط آنها رهبر را از غیر رهبر تشخیص داد، وجود ندارد.
دوم اینکه: او در تحقیقات متعدد، پنج گروه از خصیصه‌های فردی را که با رهبری مرتبط هستند، شناسایی کرد.
پژوهشگران دومین نتیجه‌ای را که استاگدیل بدان دست یافته بود، نادیده گرفتند و تقریباً تمامی تحقیقات در مورد مشخصه‌ های شخصی رهبر به مدت ۲۵ سال متوقف شد. در سال ۱۹۷۷، زمانی‌که مطالعات رهبری در سازمان آغاز شد، روبرت هاوس[۲۶] مصرانه مطالعه مشخصه‌ های شخصیتی رهبران مؤثر را مجدداً مورد بررسی قرار داد و نظریه رهبری کاریزما را مطرح کرد. همزمان با مطالعات هاوس، بورنز (۱۹۷۶) نیز دیدگاه جدید رهبری تحول­ گرا و عمل­گرا را در زمینه رهبری ارائه کرد؛ پس از آن نیز نظریه‌پردازان متعددی در این زمینه به ارائه نظریاتی پرداختند (ساشکین، ۱۹۹۸) همزمان بامطالعه خصوصیات رهبری درسازمان­ها، پژوهشگرانی که به سبک رهبری مربیان علاقه­مند بودند، خصوصیات مربیان رادر محیط­های ورزشی مورد بررسی قرار دادند.
جدول۲٫۱: ویژگی­ها و خصوصیات شخصیتی رهبری از نظر محققان مختلف نشان می­دهد

استاگدیل
(۱۹۴۸)

راهنمای نگارش مقاله درباره :تولید کالوس و تولید گیاهک بنفشه معطر با استفاده از تنظیم-کننده های رشد ...

منابع تغییرات درجه آزادی میانگین مربعات
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تعداد ریشه طول ریشه

 

 

 

نوع محیط کشت ریشه زایی ۴ ** ۶۸/۳۰ ** ۳۳/۱۰
خطای آزمایش ۱۰ ۰۱/۰ ۰۲/۰

 

 

 

ضریب تغییرات (درصد) - ۷/۳ ۲۶/۴

 

 

 

*، ** و ns به ترتیب بیانگرتفاوت معنی داری در سطح احتمال ۵٪، ۱٪ و عدم تفاوت معنی دار
۲-۶-۴ تعداد ریشه
بررسی اثر تیمار محیط کشت ریشه زایی بر تعداد ریشه تولید شده از شاخساره­های تولید شده از کالوس‏های به دست آمده از ریزنمونه‏های برگ، دمبرگ و ساقه گیاه گل بنفشه نشان داد، بیشترین تعداد ریشه (۹/۱۱ عدد) در محیط کشت MS همراه با ۱ میلی­گرم در لیتر NAA + 1/0 میلی­گرم در لیتر IBA و کمترین تعداد ریشه (۸/۳ عدد) تولید شده در محیط کشتMS بدون تنظیم کننده رشد تولید شد. بین تمام تیمارها از نظر تعداد ریشه تفاوت معنی داری وجود داشت (نمودار ۱۵-۴).
نمودار ۱۵-۴ اثر نوع محیط کشت ریشه زایی بر تعداد ریشه تولید شده از شاخساره­های تولید شده از کالوس­های بدست آمده ازریز نمونه برگ، دمبرگ و ساقه گیاه گل بنفشه.
*میانگین های دارای حداقل یک حرف مشترک در سطح احتمال ۵٪ آزمون دانکن تفاوت معنی دار ندارند.
۳-۶-۴ طول ریشه
بررسی اثر نوع محیط کشت ریشه زایی بر شاخساره‏های تولید شده از کالوس‏های حاصل از ریزنمونه ‏های برگ، دمبرگ و ساقه گیاه گل بنفشه نشان داد، بیشترین طول ریشه (۸۶/۸ سانتی­متر) در محیط کشت MS همراه با ۱ میلی­گرم در لیتر NAA + 1/0میلی­گرم در لیتر IBA و کمترین طول ریشه (۲/۴ سانتی­متر) در محیط کشت MS بدون تنظیم کننده رشد تولید شد. بین محیط کشت MS همراه با ۵/۰ میلی­گرم در لیتر NAA + 1/0 میلی­گرم در لیتر IBA (13/7 سانتی­متر) و محیط کشت MS همراه با ۱ میلی­گرم در لیتر NAA (7 سانتی متر) از نظر طول ریشه اختلاف معنی داری وجود نداشت (نمودار ۱۶-۴).
نمودار ۱۶-۴ اثر نوع محیط کشت ریشه زایی بر طول ریشه تولید شده از شاخساره های تولید شده از ریزنمونه برگ، دمبرگ و ساقه گیاه گل بنفشه.
*میانگین­های دارای حداقل یک حرف مشترک در سطح احتمال ۵٪ آزمون دانکن تفاوت معنی دار ندارند.
۷-۴ سازگاری
۱-۷-۴ بررسی اثر بسترهای کشت مختلف برای سازگاری گیاهک های گل بنفشه تولید شده در شرایط کشت بافت
پایان نامه - مقاله - پروژه
نتایج تجزیه واریانس نشان داد، اثر نوع بستر کشت بر درصد زنده­مانی گیاهک‏های گل بنفشه و طول شاخساره آن در شرایط کشت بافت در سطح ۱ درصد (۰۱/۰>P) معنی دار بود (جدول۱۳-۴).
جدول ۱۳-۴ تجزیه واریانس اثر نوع بسترهای مختلف کشت بر درصد زنده­مانی و طول شاخساره گیاهک‏های گل بنفشه در شرایط کشت بافت.

 

 

منابع تغییرات درجه آزادی میانگین مربعات
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درصد زنده مانی طول بلندترین ریشه

 

 

 

نوع بسترکشت ۲ ** ۹/۲۷۴۹ **۰۷/۵
خطای آزمایش ۶ ۱۳/۰ ۰۵/۰

 

 

 

ضریب تغییرات (درصد) - ۷/۴ ۵۷/۵

 

 

 

*، ** و ns به ترتیب بیانگرتفاوت معنی داری در سطح احتمال ۵٪، ۱٪ و عدم تفاوت معنی دار
۲-۷-۴ درصد زنده مانی
بررسی اثر نوع بستر کشت بر درصد زنده­مانی گیاهک‏های گیاه گل بنفشه نشان داد که بیشترین درصد زنده­مانی(۱۶/۸۵ درصد) در بستر پرلیت و کوکوپیت (۱:۱) و کمترین درصد زنده­مانی (۶۸/۲۵ درصد) در پرلیت مشاهده شد. هم چنین بین تیمارها از نظر درصد زنده­مانی تفاوت معنی دار وجود داشت (نمودار ۱۷-۴).
نمودار ۱۷-۴ اثر نوع بستر کشت بر درصد زنده­مانی گیاهک­های گل بنفشه تولید شده در شرایط کشت بافت.
*میانگین های دارای حداقل یک حرف مشترک در سطح احتمال ۵٪ آزمون دانکن تفاوت معنی دار ندارند.
۳-۷-۴ طول شاخساره
نتایج اثر نوع بستر کشت روی طول شاخساره گیاهک‏های گل بنفشه نشان داد، بیشترین طول شاخساره (۷۰/۷ سانتی متر) در بستر کشت پرلیت و کوکوپیت (۱:۱) و کمترین طول شاخساره (۱۸/۵ سانتی متر) در بستر کشت پرلایت تولید شد. بین تیمارها از نظر طول شاخساره اختلاف معنی داری وجود داشت (نمودار ۱۸-۴).
نمودار ۱۸-۴ اثر نوع بستر کشت بر طول شاخساره گیاهک‏های گل بنفشه تولید شده در شرایط کشت بافت.
*میانگین های دارای حداقل یک حرف مشترک در سطح احتمال ۵٪ آزمون دانکن تفاوت معنی دار ندارند.

شکل ۴-۴ مراحل سازگاری گیاهک­های گل بنفشه
فصل پنجم
بحث، نتیجه گیری و پیشنهادات
فصل پنجم
بحث، نتیجه گیری کلی و پیشنهادات

 
مداحی های محرم