۱-۶-۵- عدم وجود مدیریتی هدفدار و توانمند
از عوامل دیگر در نابودی تالابها عدم وجود مدیریتی هدفدار و توانمند است که در بسیاری از موارد اقداماتی را که جهت حفاظت و حراست از تالابها پیش بینی می شود به نتیجه نهایی نمی رساند. عدم اطلاعات لازم و ضروری پیرامون بسیاری از تالابها و عدم ارائه طرحهای جامع مدیریتی، حفاظت از تالابها را با مشکل مواجه کرده است و از این روست که در پنجمین نشست کنوانسیون رامسر، در کوشیرو ژاپن درسال (۱۹۹۳) بر اصول استفاده خردمندانه از تالاب تأکید و اعلام شد که لازم است از محدودیتهای بوم شناختی یک سیستم تالابی شناخت کاملی داشته باشیم تا بتوانیم در مورد تأثیر عملکرد ها بر تالاب به درستی داوری کنیم، بنابراین زمانی که اطلاعات کافی و جامعی دردست نیست باید فعالیتهای مؤثر بر تالابها با رعایت کلیه اصول احتیاطی صورت گیرد به عبارت دیگر هنگامی که اعمال یک فعالیت بر تالاب مجاز است که به وضوح کلیه آثار و پیامدهای آن مشخص شود و در صورت وجود هر گونه ابهام باید از انجام آن ممانعت به عمل آید.
۱-۶-۶- استفاده از تالابها به عنوان مناطق تفرجگاهی
اگر چه یکی از اهداف جدید مدیریت تالابها در راستای آشنایی مردم با ارزشها و حفاظت از آنها به شمار می آید لیکن اگر این اقدام بدون برنامه ریزی صحیح و لجام گسیخته باشد نه تنها هدف مذکور محقق نمی شود بلکه گاهی به روند تخریب تالاب نیز کمک می کند. صید و شکار نیز در این مناطق می بایست طبق ضوابط و مقررات حساب شده و مدرن صورت پذیرد.
علاوه بر موارد ذکر شده، برداشت مواد توربی از تالابها، استفاده مکرر اقتصادی نظیر استخراج نمک، مواد معدنی و پرورش آبزیان و… دیوار کشی و تغییر شکل آنها به مخازن آب تغییر مسیر آبراهه ها و یا پمپاژ آبهای زیرزمینی نواحی مجاور، ایجاد سد وکنترل آب رودخانه ها، افزایش رسوب گذاری، کانالی کردن رودخانه ها، ورود گونه های غیر بومی و جمع آوری تخم پرندگان توسط افراد سود جو از جمله عمده ترین عوامل دیگری هستند که در نابودی تالابها هر یک به نوبه خود نقش بسزایی دارند.
۱-۷ – جوامع جلبکی در اکوسیستم های آبی
اکثریت جلبکها در محیط های آبی زندگی می کنند. طریقه زندگی و استقرار آنها در این محیط ها متفاوت است و بر اساس آن واژه های زیادی ایجاد شده است. در ساده ترین تقسیم بندی جلبکهایی که در آب شناور می باشند فیتوپلانکتون نامیده می شوند و آنهایی که به صورت کف زی بر بستر محیط های آبی رشد می کنند را بنتوس می نامند و بالاخره دسته ای که روی بسترهای غوطه ور در آب به صورت چسبیده رشد می کنند به پری فایتون موسومند. جلبکهای فیتوپلانکتونی بر حسب اندازه (به میکرومتر) و منشأ دارای واژه های خاصی هستند که در منابع علمی زیاد مورد استفاده است.
تقسیم بندی و واژه های مورد استفاده درباره جلبکهای کف زی در رابطه با نوع بسترهایی است که بر روی آن زندگی می کنند. برای معرفی این جلبکها از یک ریشه لغوی مرتبط با بستر و یک پیشوند که حالت رشد آنها را مشخص می کند استفاده می شود. در این میان، دو پیشوند اپی (برای رشد بر سطح ) و اندو ( برای رشد یا نفوذ در بستر ) معمول تر می باشد و واژه هایی مثل اپی لیتون (جلبکهای رشد یابنده بر روی سنگ) ، اپی پلون (جلبکهای رشد یابنده روی گل یا درون رسوبات )، اپی پسامون (جلبکهای رشد یابنده روی سطوح شنی) و اپی دندرون (جلبکهای رشد یابنده روی چوب ) از آنها ایجاد شده است. به همین ترتیب از پیشوند اندو به ویژه در مورد سطوح سنگی و شنی هم استفاده می شود و دسته ای که روی بسترهای غوطه ور در آب بصورت چسبیده رشد می کنند به پری فایتون موسومند ( افشار زاده ۱۳۸۲) .
پری فایتون واژه کلی و بحث انگیزی است که در مفهوم گسترده ای استعمال می شود، این واژه تا اندازه ای مترادف با واژه آلمانی Aufwuchs است. در بیشتر منابع از جمله Wetzel and Westlake (نقل از Vollenweider ،۱۹۷۴) این واژه در رابطه با آن دسته از اجتماعات گیاهی متصل (چسبنده) (به جز گیاهان عالی ریشه دار ) است که در ارتباط با بسترهای زنده و غیر زنده غوطه ور در آب می باشند، که در این حالت شامل اپی فیت و اندوفیت (که در منابع جلبک شناسی زیاد مستعمل می شوند) و انواع دیگری مثل اپی زوئیک و اندوزوئیک است. در تقسیم بندی دیگری پری فایتون ها به دو دسته کلی پری فایتون های حقیقی و پری فایتون های کاذب طبقه بندی می گردند. دسته اول غیر متحرک اند و از طریق گیره، قلاب یا ساقه های ژلاتینی به بستر اتصال دارند و دسته دوم آنهایی می باشند که در بین یا درون پری فایتون های حقیقی بصورت آزاد و متحرک اند و یا می خزند. بنابراین در حالت اخیر حتی تیکوپلانکتون فایتون های حقیقی هم باپری فایتون کاذب مترادف میشود و متافیتون ها یا متاپلانکتون ها نیز به همین مفهوم یعنی جلبکهای آزاد در بین پری فیتون های حقیقی دسته ای از پری فیتون های کاذب می با شند. علاوه بر این در بسیاری از مقالات و منابع جلبک شناسی پری فایتون در مفهومی کلی تر اطلاق می شود که شامل همه موجودات کوچک (از جمله جلبکها) است که بر روی هر بستر غوطه ور در آب رشد می نمایند، این حالت اشکال کف زی را هم در بر می گیرد .(۱۹۷۹ Wetzel )
در محیط های آبی مختلف، فراوانی و تنوع هر یک از این جوامع جلبکی و نقش آنها متفاوت است. در محیط های دریایی و آب های شیرین ساکن مانند دریاچه ها، تالابها و برکه ها، اهمیت فیتوپلانکتون ها بیشتر است و در آب های شیرین جاری، مثل رودخانه ها و نهرها جلبک های کف زی نقش بیشتری دارند (Lee, 1989., Blum, 1956). در تالاب ها و دریاچه ها متناسب با عوامل اکولوژی و فاکتورهای محیطی اهمیت هر یک از این جوامع تغییراتی می یابد و تقویت یا تضعیف می شود، به همین منظور مطالعه فلور محیط های آبی به ویژه تالاب ها و دریاچه ها از جنبه های مختلف فیتوپلانکتون ها لازم می باشد (فرخ زاده، ۱۳۷۹).
۱-۸- فیتوپلانکتون ها
تعریف هنسن (۱۸۸۷) از پلانکتون همه مواد آلی زنده یا مرده ای که در آب به صورت شناور و یا به صورت غیر فعال در حرکت هستند را شامل می شد. امروزه این نام مشترکی برای موجودات زنده میکروسکوپی است که در هر عمقی از آب دریا و یا آب شیرین شناور می باشند. در واقع گیاهان میکروسکوپی آبزی که از نور برای غذاسازی استفاده می کنند، فیتوپلانکتون نام دارند. فیتوپلانکتون ها در تمامی آب ها اعم از آب های شور، شیرین، نمکزارها و حتی در آب های سرد قطبی و چشمه های آب گرم تا دمای ºC80 قادر به زندگی می باشند (Sheath, 1992). به طور کلی فیتوپلانکتون ها با قطر کمتر از میکرومتر تا اشکال کلنی به اندازه یک نخود فرنگی می باشند. اکثر فیتوپلانکتون ها با چشم غیر مسلح دیده نمی شوند اما هنگام ازدحام یا تراکم رنگ آب را سبز نموده و شفافیت آب دریاچه را کاهش می دهند(سندهال، ۱۳۸۱). فیتوپلانکتون ها بر حسب اندازه (به میکرومتر) و منشاء دارای واژه های خاصی هستند که در منابع علمی زیاد مورد استفاده است. فیتوپلانکتون ها بر اساس اندازه سلول (قطر) بر حسب میکرومتر با بهره گرفتن از پیشوندهای ماکرو (بزرگتر از ۲۰۰ میکرومتر)، میکرو (۲۰۰-۲۰ میکرومتر)، نانو ( ۲۰-۱۰ میکرومتر، اولترا (۱۰-۲ میکرومتر) و پیکو (۲-۲/۰. میکرومتر) تقسیم بندی می شوند (Lee, 1989)، اگر چه Manny در سال ۱۹۷۲، پلانکتونهای کمتر از ۱۰میکرومتر قطر را به عنوان نانوپلانکتون نام برده است، البته برخی از محققان تقسیم بندی های دیگری را پیشنهاد کرده اند که در آنها حدود اندازه دسته ها متفاوت است از جمله (Shkundina, ۱۹۹۱ ). برای نشان دادن منشاء فیتوپلانکتون ها از واژه های دیگری استفاده می شود. پلانکتون های حقیقی یا یوپلانکتون آنهایی هستند که در اکثر طول زندگی شان به حالت آزاد و شناورند و پوتاموپلانکتون، پلانکتون های حقیقی یا بومی آبهای جاری به ویژه رودخانه می باشند (Descy & Gosselain, 1994 ). تمامی موجودات پلانکتونی مورد بحث پلانکتون واقعی نیستند؛ زیرا برخی از آنها در بستر و یا روی گیاهان آبزی در نزدیک حاشیه و کناره آبها زندگی می کنند و از طریق جریانها به داخل کشیده می شوند که به تیکو پلانکتون ها معروفند. تیکوپلانکتون ها اشکال پلانکتونی می باشند که عموماً در سواحل زیستگاه های آبی و بین گیاهان آبزی زندگی می کنند و از این بخش به آبهای آزاد منتقل می شوند که گاهی به آنها پلانکتون کاذب هم گفته می شود. مروپلانکتون ، پلانکتون هایی هستند که با افزایش جریان آب از حالت کف زی بر روی رسوبات به حالت معلق در می آیند، در واقع هر دو نوع اخیر پلانکتون کاذب محسوب می گردند فیتوپلانکتون ها اساس بسیاری از شبکه های غذایی در محیط های آبی می باشند و از نظر جهانی در زمره مهمترین تولید کنندگان اولیه به شمار می روند (Billen et al, 1994). در بین فیتوپلانکتون های آب دریا دیاتومه ها و داینوفلاژله ها گونه های شاخص هستند در حالی که در آب شیرین، دیاتومه ها، داینوفلاژله ها، دسمیدها و جلبک های سبز- آبی برجسته تر می باشند. در بعضی مواقع تراکم بیش از حد جلبک های پلانکتونی در یک منطقه ممکن است آب را رنگی کنند و اگر این تراکم بسیار بالای فیتوپلانکتون در سطح آب جمع شود به آن شکوفایی می گویند (Reynolds, 2006). جزر و مد قرمز پدیده ای است که در صورت مساعد بودن شرایط محیطی در آب های ساحلی از افزایش فوق العاده جمعیت داینوفلاژله ها حاصل می گردد. تعداد این جلبک ها در حالت فوق تا میزان ۱۰۶×۵/۷ سلول در هر لیتر اندازه گیری شده است. در موجوداتی که به طور معلق زندگی می کنند اندازه سلول دارای اهمیت فراوانی می باشد (Whitford, 1984) . بزرگترین دیاتومه شناخته شده می باشد که هر سلول آن دارای قطری بالغ بر ۲ میلیمتر دارد (بونی، ۱۳۷۹) و کوچکترین سلولهای فیتوپلانکتونی، متعلق به انواع جلبک های سبز- آبی می باشند که از نظر اندازه شبیه به باکتریها بوده قطری معادل ۲-۲/۰ نانومتر دارند (nm1000mm = 1است). بطور کلی ارزش غذایی فیتوپلانکتون ها در رابطه با داشتن پروتئین ها، قندها و چربی های بالا می باشد. جلبک های تاژکدار سبز که فاقد دیواره سلولی هستند برای بی مهرگان منبع غذایی خوبی محسوب می شوند. از فیتوپلانکتون ها و سایر جلبک ها برای پرورش نرم تنان دوکفه ای استفاده می گردد. کشت توده ای فیتوپلانکتون های Scendesmus quadricauda در آب خروجی فاضلاب ها نشان دهنده تولید ۴۵ تن در هکتار وزن خشک است که برابر با حاصلخیزی برخی از گیاهان زراعی می باشد (بونی، ۱۳۷۹). کشت فیتوپلانکتون ها و جلبک های سبز در سفینه های فضایی به صورت یک سیستم بسته به اجرا در می آید، بدین صورت که مواد زائد نیتروژن دار فضانورد به عنوان یک ماده غذایی پس از رقیق شدن برای فیتوپلانکتون ها قابل استفاده بوده و همچنین از بازدم آن ها نیز به عنوان منبع CO2 جلبک استفاده می شود.
جلبک های معلق در ستون آب را فیتوپلانکتون می نامند و جلبک های که به صورت لایه هایی به کف چسبیده اند، جلبک های کف زی یا پری فیتون نام دارند. ماکروفیت ها شامل نهاندانگان آبزی، بریوفیت ها(شامل خزه ها و گیاه غاف ) و برخی جلبک های کف زی است. ( زمانی که اندازه آنها بزرگ شده است رشته های جلبک سبز کلادوفورا در زمان رشد به حدود ۶ متر می رسد ). نهاندانگان به طور کلی برای رشد نیاز به جریان آرام آب و محیط کم عمق دارند. به همین خاطر آنها را در چشمه ها، رودخانه های با اندازه متوسط یا در حاشیه رودخانه های بزرگ می بینیم. بریوفیت ها پراکنش محدودتری دارند. اما به فراوانی در آب و هوای سرد و سرچشمه های رودخانه ها و در زیر سایه یافت می شوند. جلبک های کف زی به طور معمول در تمام سطح آب وجود دارند و می توانند با میکروب ها و محیط خارج که شامل پری فیتون است رابطه و تجمع پیدا کنند. فیوپلانکتونها قادر هستند که در جریان سریع نهرها جمعیت خود را حفظ کنند و در هنگام جریان آرام آب نرخ رشد آنها افزایش پیدا کرده و به میزان دو برابر افزایش پیدا می کنند. یعنی در جریان آرام آب رشد پری فیتون بهتر است از زمانیست که جریان آب سریع است. بنابراین برای یک سیستم رودخانه ای با توجه به شکل و فرم و مشخصات طولی رودخانه می توان به صورت ایده آل در نظر گرفت که جلبک های کف زی و بریوفیت ها در قسمت های بالایی رودخانه و محل سرچشمه رودخانه غالب هستند و در قسمت های جلوتر و پایین دست رودخانه که در آنجا رودخانه وسیع تر می شود و جریان آب بوسیله گیاهان کمتر می شود فراوانی جلبک های کف زی بیشتر می شود. ماکروفیت ها عمدتاً در رودخانه های متوسط و در امتداد حاشیه رودخانه های بزرگ رشد می کنند و فیتوپلانکتونهایی را با جمعیت قابل ملاحظه ای را در دشت های رودخانه ای ایجاد می کند. از آن جا که جلبک های کف زی در تمام آبهای روان دیده می شوند و نقش مهمی را در زنجیره های غذایی ایفامی کنند بیشتر مورد مطالعه قرار گرفته اند.
۱- ۹- رده های مهم فیتوپلانکتون ها
۱- ۹- ۱- رده باسیلاریوفیسه یا دیاتومه ها
دیاتومه ها دارای پراکندگی وسیعی در اکوسیستم های آبزی می باشند. آغاز پیدایش دیاتومه ها به ۱۳۵ میلیون سال قبل می رسد. فسیل دیواره های سلولی آن ها به صورت معادن خاک دیاتومیت در نقاط مختلف دنیا وجود دارد. دیاتومه ها در دریاها از نظر تغذیه و زنجیره غذایی نقش بیولوژیکی مهمی دارند و حتی برخی از گونه های دیاتومه ها شاخص های مهمی در شناسایی کیفیت آب به شمار می روند (کیان مهر، ۱۳۷۱). دیاتومه ها تنها گروهی هستند که دیواره های آنها دارای دو بخش مجزای اشباع شده از سیلیس است. این کفه ها شامل اپی تکا و هیپوتکا هستندکه در محل ناحیه کمربندی بر روی همدیگر قرار می گیرند (Lobban, 1988., South & Whittick, 1987). این قسمت ها توسط پیوند های پکتینی و یا دندانه های ریز به یکدیگر متصل می شوند که دیواره سیتوپلاسم، واکوئل و هسته را در بر می گیرند. کلروپلاست ممکن است شامل یک ساختار مرکب یا تعدادی ساختار صفحه مانند باشد. رنگ کلروپلاست در گونه های پلانکتونی، زرد- قهوه ای است که البته این رنگ ها به دلیل وجود کلروفیل a, c و β کاروتن و رنگدانه های گزانتوفیلی خاص مانند دیاتوزانتین و فوکوزانتین بر روی کلروفیل می باشند. مواد ذخیره ای دیاتومه ها شامل چربی، گلبولهای ولوتین و کریزولامینارین در محلول های غلیظ می باشند. اشکال متفاوت دیاتومه ها در تشخیص جنس و گونه آنها مهم است. بعضی از دیاتومه ها دایره ای شکل و دارای تقارن شعاعی هستند مانند Cyclotella که به دیاتومه های سنتریک معروف اند. گروهی شبیه به مثلث اند مانند Triceratium و تعدادی نیز تقارن دو طرفه دارند مانند Navicula که به دیاتومه های پینیت معروف می باشند و دارای شکاف طولی یا رافه هستند و در نهایت بعضی از دیاتومه ها دارای ساختار بدون نقط یا خط تقارن می باشند مانند Eunotia (Lee 1989). طرحهای موجود در روی سطح فراستول ها اغلب خیلی پیچیده هستند که شامل پرزهایی می باشند که ورود مواد غذایی را تسهیل می کنند و مناطق برآمده ای با طرح های منظم را به وجود می آورند. این شیارها امکان ارتباط سیتوپلاسم را با محیط برقرار می کنند.
۱-۹-۲- رده داینوفیسه (داینوفلاژله ها)
این گونه ها در آب های اقیانوسها و سایر محیط های آبی گسترش قابل توجهی دارند اگر چه بعضی از آن ها بدون رنگ می باشند و نمونه های انگلی نیز در بین آن ها یافت می شوند اما غالباً تک سلولی و اتوتروف می باشند. یک شیار عرضی در سلول آن را به دو بخش Epicone وHypocone تقسیم می کند. این سلول ها دارای دو تاژک هستند که در فاصله نزدیکی از هم در هر سلول خارج می شوند. یکی از آن ها در غلافی در قسمت خلفی سلول قرار دارد و باعث حرکت طولی می شود، دیگری روبانی شکل بوده و به طور متقاطع از غلاف دیگری خارج می شود و در ناحیه شیار عرضی قرار دارد. در شکل سلول مثل مسطح شدن سلول در قسمت های جلویی و عقبی و طرفین ممکن است تغییراتی صورت گیرد که پوشش سلولی آمفیزا نام دارد که شامل یک لایه خارجی به همراه یک کیسه داخلی می باشد ( بونی، ۱۳۷۹). در بعضی از گونه های عریان، این کیسه ها اغلب خالی هستند در حالی که در گونه های دیگر این کیسه ها حاوی صفحه های سیلیسی غلاف داری می باشندکه دارای اهمیت خاصی در طبقه بندی آن ها می باشد. در اعضای این گروه کلروپلاست ها صفحه مانند یا در اشکال دیگر و به رنگ زرد- سبز یا زرد- قهوه ای دیده می شوند. در کلروپلاست کلروفیل c, a و β کاروتن و در تعدادی از گونه ها علاوه بر رنگیزه های فوق، رنگدانه های گزانتوفیلی خاص مانند پیریدینین ، نئوپریدنین وداینوزانتین مشاهده شده است. در این گونه ها چربی و نشاسته جز اصلی ترین مواد ذخیره ای می باشند. در آن ها هسته بزرگ و مهره ای شکل و سایر اجزای سلولی شامل لکه چشمی دیده می شود (بونی، ۱۳۷۹).
۱-۹-۳- جلبک های سبز پلانکتونی(رده کلروفیسه)
این گونه ها در آب های شیرین به راحتی یافت می شوند ولی در دریا بسیار کم هستند. سلول های واجد تاژک به صورت تک سلولی و یا کلونی با ۲ یا ۴ تاژک در هر سلول یافت می شوند. کلروپلاست معمولا” منفرد و به شکل فنجان مانند است. رنگدانه های فتوسنتزی شامل کلروفیل های b, a و β کاروتن است و نشاسته به عنوان ماده ذخیره اصلی در این گروه وجود دارد. دیواره سلولی از جنس سلولز که سطح خارجی آن از پکتین است ساخته شده است. غالباً داخل کلروپلاست، یک لکه چشمی مشخص نیز وجود دارد و در بسیاری از گونه های مربوط به آب شیرین، منافذ کوچک تنظیم کننده فشار اسمزی نیز دیده می شوند. بعضی از گونه های غیر متحرک فیتوپلانکتون های سبز دارای گرایش های جمع- زیستی ( کلونی مانند) هستند و تشکیل اجتماعات سلولی سست و یا اجتماعات سلولی چسبیده Mucilaginous matrix به هم را می دهند و Ceonobia نامیده می شوند. نوع اول که دارای اجتماعات سلولی هستند عموماً بیشتر مربوط به آب های شیرین می باشند به عنوان مثال سلول های فیتوپلانکتون Pediastrum تشکیل یافته از صفحه های مسطح و در گونه Hydrodictyon به صورت شبکه ای از سلول های منظم و بهم چسبیده دیده می شوند. دسمیدها گروه شناخته شده ای از فیتوپلانکتون های آب شیرین هستند و معمولاً به صورت تک سلولی یافت می شوند. تیره دسمیداسه به دو گروه تقسیم می شوند. گروه اول دارای دیواره سلولی یکنواخت و بدون فرورفتگی مانند جنس Closterium دارند و در گروه دیگر دیواره سلولی کاملا” فرورفته می باشد که این حالت در جنس Cosmarium دیده می شود.
۱-۹-۴- اوگلناهای تاژکدار(رده اوگلنوفیسه)
این جلبک ها معمولاً کمتر در دریاچه ها یافت می شوند و در محیط هایی مثل استخرها و مرداب ها که دارای محتویات آلی بالاتر است بیشتر دیده شده اند. به جز تعداد کمی از آن ها بقیه در آب های شیرین و مصب ها زندگی می کنند و در آن ها هم گونه های بی رنگ و هم رنگدانه دار دیده می شود. این جلبک ها دارای انواع کلروفیل b, a و گزانتین هایی مانند آستازانتین و دیاداینوزانتین و آنترازانتین می باشند.
۱-۹-۵- جلبک های قهوه ای- طلائی (رده (Chrysophyceae :
اعضای این رده دارای جفت تاژک هایی با طول نامساوی هستند و تاژک بلندتر دارای زائده های مو مانند است. انواعی از این فیتوپلانکتون ها دارای پوسته هایی از جنس سیلیکات هستند. در این گروه انواع سیلیکات فلاژله ها نیز دیده می شوند که دارای استخوان بندی داخلی از جنس سیلیکات می باشند. رنگدانه های فتوسنتزی شامل کلروفیل c2, c1, a و فوکوزانتین می باشد. ماده ذخیره اصلی کریزولامینارین β-۱,۳ glucopyranoside است. یکی از ویژگی های بارز کریزوفایتها که به عنوان کلید شناسایی گونه های مختلف نیز به کار می رود، تشکیل نوعی کیست یا نوعی اسپور مخصوص به نام استاتوسپور است. استاتوسپور اغلب کروی یا بیضوی شکل می باشد و بر روی سطح آن تزئیناتی شبیه خار یا زگیل دیده می شود. اعضای این رده در آب های شیرین (با مقدار کلسیم کم)، بیش از آب های شور یافت می شوند (ریاحی، ۱۳۷۷).
۱-۹-۶- رده Prymnesiophyceae :
اعضای این رده جلبک هایی تک سلولی تشکیل یافته از دو تاژک هایی هستند که دارای تاژکهای نرم و صاف با طول مساوی می باشند. محتویات سلولی آن ها همانند گروه قبلی می باشند. در بعضی از گونه ها یک ساختار تاژک مانند اضافی نیز در بین دو تاژک اصلی به وجود می آید که به آن Haptonema می گویند (South, 1987). این تاژک ممکن است به شکل مارپیچی یا صاف باشد. سلول ها تک سلولی با یک یا دو کلروپلاست، هر کدام با یک پیرنوئید منفرد و دارای یک لکه چشمی می باشند. انواع رنگدانه های کلرفیل c2, c1, a و β کاروتن در اعضای این گروه دیده می شود وکریزولامینارین ماده ذخیره اصلی می باشد. نوع Chrysochromulina در محیط های آب شیرین و دریا یافت می شود و بوسیله تزئینات آلی که دارد شناسایی می گردد. در بعضی از گونه ها این اندام ها دارای کربنات کلسیم هستند و دارای طرحهای پیچیده ای در Coccolithe می باشند.
۱- ۹- ۷- رده کریپتوفیسه
اعضای این گروه، تک سلولی هایی هستند که دارای یک جفت تاژک نامساوی می باشند و هر دوی آن ها با زائده های مو مانند پوشیده شده اند. سلولها دارای ساختار (پشتی- شکمی) هستند و در بخش وسط مسطح می باشند. رنگ کلروپلاست از سبز تا قهوه ای متغیر است. انواع رنگدانه های c2, a و α کاروتن و رنگدانه های فیکواریترین و فیکوسیانین و دیاتوزانتین در آنها دیده می شود و نشاسته ماده ذخیره اصلی می باشد (South & Whittick, 1987).
۱-۹- ۸- جلبک های سبز- آبی (رده سیانوفیسه یا سیانوباکترها)
اعضا این گروه به دلیل پروکاریوت بودن از سایر گروه ها متمایز هستند و مانند باکتریها به دلیل نداشتن هسته، غشا هسته و کروموزوم مشخص می باشند. دیواره سلولی از دو لایه کاملا ًنزدیک به غشا پلاسمایی تشکیل شده است. لایه داخلی از جنس مورئین توسط یک فضای پری پلاسمیک از لایه خارجی جنس لیپوپروتئین جدا می شود. ساختار دیواره سلولی این جلبک ها شبیه باکتری های گرم مثبت می باشد. لایه ژلاتینی نیز شباهت زیادی به کپسول باکتری ها دارد، این لایه آب را در خود ذخیره می کند و در نتیجه سبب می شود تا سلول در برابر خشکی محیط مقاومت نماید (ریاحی، ۱۳۷۷). فیتوپلانکتون های این گروه تک سلولی، کلونی یا رشته ای ماننداند که گاهی در آب های دریایی و آب شیرین شکوفایی ایجاد می کنند. اعضای این گروه دارای کلروفیل a و β کاروتن، c- فیکواریترین، آلوفیکوسیانین و c- فیکوسیانین هستند. ماده ذخیره ای سلول ها دانه های فیکوسیانین (از اسید آرژنین و اسید آسپارتیک) می باشد (South & Whittick, 1987). گونه های رشته ای دارای سلولهای بخصوص به نام هتروسیست هستند که هتروسیست ها باعث تنظیم و کنترل اسپورزایی و تشکیل اکینت می گردد، همچنین هتروسیست ها در تثبیت نیتروژن هوا دخالت دارند (Callieri, 2000). اعضای این رده همچنین حاوی واکوئل های گازی هستند که برای کنترل شناوری آن ها به کار می رود.
۱-۱۰- جلبک های کف زی
تقریباً تمام لایه های آب که نور دریافت می کنند،چه در رودخانه های بزرگ و چه در رودخانه های کوچک محیط مناسبی را برای رشد جلبک ها فراهم می کنند. جلبک های کف زی از زنجیره های غذایی درون آب حمایت می کنند و باعث حذف مواد معدنی درون آب و نازک شدن رسوبات درون آب می شوند و می توانند در زیستگاه های آبزی درون آب تغییراتی ایجاد کنند Stevenson 2000) و (Dodds and طبقه بندی جلبک ی کف زی بیشتر بر اساس اندازه آنها صورت می گیرد. جلبک های بزرگ ، در بستر آب هستند که با چشم غیر مسلح دیده می شود. در مقایسه با آنها جلبک های میکروسکوپی وجود دارند که بدون میکروسکوپ قابل مشاهده نیستند. جلبک ها را براساس محل رشد آنها نیز طبقه بندی می کنند. اگر روی سنگ ها رشد کنند epiLithon ، روی رسوبات epipeLon ، روی شن و ماسه epipsammon ، روی چوب epixylon و اگر روی دیگر گیاهان رشد کنند epiphyton نامیده می شوند فرم EpipeLic و epipsammic به صورت یک لایه نازک ، روی گل و لای کف آب را پوشانده است و به راحتی توسط جریان آب به حرکت در می آید. این حرکات موجب جذب رسوبات موجود در آب شده و باعث صاف شدن آب می شود و می توان از آن برای تعیین کیفیت آب استفاده کرد. فرم Epiphytic در روی ماکروفیت ها بخصوص نهاندانگان بوجود می آید و می تواند به میزبان خود آسیب برساند. برخلاف گونه ها epipeLic فرم epiphytic و epiLithic از طریق ماده موسیلاژی یا سلول های پایه محکم به جایگاه چسبیده و به راحتی توسط جریان آب جدا نمی شوند .برخی از جلبک ها از طریق ماده زمینه ای دیواره سلولی یا از طریق سیستم های رشته ای به همدیگر متصل شده و ایجاد کلنی می کنند ، این شکل رشد را termed adpres می نامند و متفاوت با روشی است که در آن یک سلول به تنهایی رشد میکند. پس می توان نتیجه گیری کرد جلبکهای دریایی از لحاظ شکل ساختاری و شیوه رشد دارای تنوع بسیار زیادی هستند. در تشکیل پری فیتون ممکن است دیاتومهها، جلبکهای سبز و سیانو باکتریها نیز شرکت داشته باشند. گرچه جلبکهای قرمز، chrysophyceans وtribophyceans نیز ممکن است وجود داشته باشند .( Graham and Wilcox)
پاتریک میزان نفوذ دیاتومه ها را در اسلایدهای شیشه ای که در داخل سه رودخانه آمریکا قرار داده بود مورد برسی قرار داد. و Moore’s جنوب رودخانه ontario را مورد برسی قرار داد و chudyba’s مطالعه ای از epiphytes جلبک cladophora glomerata دررودخانه Skawa لهستان انجام داد در آمریکای شمالی روی ماکروجلبک های ۱۰۰۰ رودخانه یک تحقیق وسیع صورت گرفت و حدود ۲۵۰گونه ماکروجلبک مورد بررسی قرار گرفت که ۳۵ درصد آنها جلبک های سبز ،۲۴ درصد سیانوباکتری ها ، ۲۱ درصد دیاتومه ها و دیگر chrysophytes و ۲۰درصد جلبک های قرمز بودند. دیاتومه ها روی بستر پهن نبودند به صورت کلنی های ژلاتینی یا حالت رشته مانند بودند و حالت های دیگر که در بررسی ماکروجلبکها کمتر قابل مشاهده است.
۱-۱۰-۱- فراوانی و پراکنش جلبک های کف زی:
عواملی که به طور مستقیم بر روی جلبک های کف زی تأثیرگذار هستند عبارتند از نور، دما ، جریان آب ، بستر ، آب (لایه ها) ، شسته شدن بوسیله طوفان ، شیمی آب و چرا . درسال Biggs 1996 پیشنهاد کرد که ویژگی های منطقه ای و حوضه آب خیز مثل توپوگرافی ، زمین شناسی ، استفاده از زمین ، پوش گیاهی ، آب و هوا از دیگر متغییرهایی هستند که به طور مستقیم در پدیدار شدن یا از بین رفتن توده جلبک های کف زی را تنظیم می کند. نور در تعامل با دما موجب پدیدار شدن توده جلبکی می شود. درحالیکه اختشاشات (گردش بستر و حمل و نقل مواد ، سرعت بالای جریان آب ) و چرا موجب دفع و کاهش توده جلبکی می شود.
فراوانی یا توده زنده جلبک های کف زی را با چندین روش می توان اندازه گیری کرد(Stevenson and Smol 2003 Steinman et al. 2006 ) به طور معمول جلبک های موجود در یک منطقه را مشخص می کنند و شمارش می کنند ، بعضی از محققین از یک دستگاه مکش استفاده می کنند که جلبک ها به صورت دو غاب در داخل یک محفظه جمع آوری شده و سپس دو غاب را از صافی های مخصوص عبور داده و با شمارش تعداد سلول ها میزان توده زنده را اندازه گیری می کنند. یا رنگریزه کلروفیل را خارج کرده و با بهره گرفتن از روش طیف سنجی مقدار آن را اندازه گیری می کنند. لایه های مصنوعی از کاشی یا اسلایدهای شیشه ای را می توان در داخل آب قرار داد ، فرصت لازم به آنها داده شود تا رسوبات در آنها ته نشین شود پس با جمع آوری رسوبات در داخل ظرف بتری دیش می توان میزان جلبک های آن را برای یک منطقه شناخته شده در نظر گرفت. تعداد سلول ها را به ازای هر سانتی متر مکعب بیان می کنند یا اگر حجم سلول تخمین زده شود به عنوان حجم زنده در هر سانتی متر مکعب بیان می شود. به طور معمول برای تخمین وزن زنده جلبک ها از وزن خشک نمونه استفاده می کنند ، که در این حالت تمام مواد آلی نمونه را در دمای تقریباً ۵۲۰ درجه سانتی گراد می سوزانند . (مواد آلی نمونه از دست رفته توسط آتش به Co2 تبدیل می شود) و وزن خشک بدون خاکستر را اندازه گیری می کنند ( A.F.D.M ) . از آنجائیکه کلروفیل فراوان ترین رنگیزه موجود در گیاهان می باشد. اغلب میزان جذب آن رااندازه گیری می کنند. اندازه گیری تولید اولیه یا میزان شکل گیری توده زنده جدید نیزمهم است. روش های آزاد سازی اکسیژن در داخل یک محیط بسته یا در داخل رودخانه ها مواردی هستند که مورد استفاده قرار می گیرند .
ساده ترین راهکار برای بررسی عوامل محدودکننده این است که یکی از آنها را به طور مستقل در زمان معین مورد بررسی قرار دهیم. هر چند که این عوامل پیچیده درکل با هم هستند. اهمیت هر یک از عوامل محدود کننده رشد گیاه بستگی به این دارد که آیا عوامل دیگر عرضه می شوند ، حتی در کوتاه مدت. بنابراین نور می تواند یکی ازعوامل محدودکننده فراوانی مواد غذایی باشد و میزان اهمیت آن به صورت فصلی یا ازجایی به جای دیگر متغیر است. علاوه بر این ممکن است دو یا چند عوامل بیشتر به طور همزمان رشد گیاه را محدود کنند و به همین خاطر بسیار مشکل است که ما اثر یک عامل محدودکننده را بر رشد گیاه بررسی کنیم بدون در نظر گرفتن سایر عوامل محیطی. قبل از در نظر گرفتن نقش عوامل محدودکننده رشد جلبک های کف زی لازم است که نقش هر کدام از آنها را به طور جداگانه مورد بررسی قرار دهیم .
دررودخانه های کوچک که زیر پوشش های جنگلی قرار دارند. در طی تابستان نور یکی از عوامل محدود کننده است برای رشد جلبک های کف زی قبل از اینکه تاج پوشش گیاهی به حداکثر رشد خود برسد و نور کاهش یابد.
گرچه عوامل دیگر ممکن است اثر نور را از بین ببرند. مواد غذایی بخصوص نیتروژن و فسفر به همان اندازه که در رودخانه های آب شیرین تأثیر دارند ، بر اتوتروف های رودخانه ها ی روان نیز تأثیر گذار هستند که اثر آنها نسبتاً پیچیده و بغرنح است. جریان آب باعث انتقال مداوم مواد غذایی شده و تخلیه مواد غذایی را کاهش می دهد. هم چنین جریان آب از طبقه بندی حرارتی که مانع جریان مواد غذایی می شود جلوگیری می کند.
در برخی از مطالعات غنی سازی آب رودخانه با نیتروژن و فسفر تأثیری بر جلبک های کف زی نداشته و در موارد دیگر تأثیر گذار بوده است. بسته به نوع ترکیبات ومنطقه ، نیتروژن و فسفر جزء عوامل محدودکننده هستند. دیگر مواد غذایی مثل عناصرکم مصرف و ضروری و بیکربنات ها نیز مهم هستند ، دما سرعت واکنشهای متابولیسمی را زیاد می کند ، و گاهی مواقع چرا جمعیت ها جلبک ها را به شدت کاهش می دهد. جریان سریع آب استقرار جلبک ها را محدود می کند. و ماکروفیت ها نیز درتوزیع جلبک ها تأثیر گذار هستند. در جاهایی که میزان آبدهی متغیر است عواملی مثل سیل یا از بین رفتن رسوبات موجود در آب باعث کاهش قابل توجه جلبک های کف زی می شود. به عنوان یک نتیجه در آب و هوای بسیار بارانی فصل رشد محدود می شود به فاصله زمانی بین آخرین سیل در بهار و اولین سیل پاییز ، و محصولات تابستان به تعداد روزهای سیل متوالی بستگی دارد. به هر حال در آب هایی که تغییرات میزان آبدهی کم باشد ، تأثیری مستقیم بر رشد جلبک های کف زی دارد. به طور کلی به نظر می رسد که اثرات نور موادمغذی و زلال بودن آب دارای اهمیت زیادی می باشد و هرکدام از آنها می توانند در زمان و شرایط خاص به عنوان یک عامل محدودکننده رشد جلبک های کف زی باشند.
۱-۱۱- عوامل مؤثر بر ترکیبات جامعه وتولیدات جلبک های کف زی :
۱-۱۱-۱- نور
نور می تواند ترکیبات جامعه میزان توده زنده و تولیدات جلبک های کف زی را تحت تأثیر قرار دهد. اکثر شواهد نشان می دهد که گروه های جلبکی متفاوت پاسخ متفاوتی را نسبت به نور از خود نشان می دهند. جلبک های سبز به نور بیشتری احتیاج دارند ، دیاتومه ها و سیانو باکتریها نسبت به جلبک های سبز نیز به نور کمتری احتیاج دارند . ۱۹۹۶ Hill )) جلبک های متحرک برای جلوگیری از حرکات زیاد در امتداد شیب نور به صورت غیر متحرک در روی بستر قرار گرفته و رشد می کنند. و با کاهش میزان نور در درون آب میزان رشد جلبک ها نیز کاهش پیدا می کند. بی حرکت شدن یا هتروتروف شدن به بعضی از جلبک ها این امکان را می دهد که در شرایط نور بسیار کم قادر به زندگی کردن باشند. تغییرات فصلی در پری فیتون رودخانه Metro-lius را می توان به تغییرات شدت نور و فتوپریود نسبت داد. چون دیگر متغییرهای محیطی که شامل درجه حرارت ، سرعت ، مواد حل شده و کدورت می باشند در طول سال معمولاً ثابت هستند sherman and phinney 1971) ). فراوانی جلبک های کف زی در فصل زمستان کاهش می یابد که به دلیل کاهش نور در این فصل است. برخی از دیاتومه ها مثل Diatoma biemale محدود به فصل بهار و تابستان هستند. هر چند از ۶۲ گونه که دارای ویژگی های مشترکی برای مطالعه بودند تنها ۹ گونه فصلی بودند و بقیه در طول سال وجود داشتند ، و این حداقل میزان نفوذ نور در طبقه بندی ترکیبات را نشان می دهد .
در رودخانه های کوچک تحت پوشش جنگل های متراکم نور یک عامل محدودکننده است. تعدادی از مطالعات نشان داده است که از بین بردن جنگل باعث ورود نور بیشتر به کف رودخانه شده و موجب افزایش رشد پری فیتون می گردد ( Murphy and Hall1981, Keithan and Lowe .(Lowe et در رودخانه های مناطق گرمسیری میزان کلروفیل به طور قابل توجهی بیشتر بود نسبت به استخرهایی که دارای نور کمتر یا در سایه کامل بودند.
هنگامیکه فسفر را به استخرها اضافه کردند برای بررسی محدودیت غذایی مشخص شد که میزان کلروفیل دراستخرهایی که میزان سایه در آنها کم بود تا حدی افزایش پیدا کرد ، اما در استخرهایی به شدت دارای سایه میزان کلروفیل تغییری نکرد (Larned and Santos 2000).
کانال هایی که به صورت آزمایشی در رودخانه های مراتع نیوزلند ساخته بودند بوسیله پارچه هایی سایه دار کردند و میزان نور فعال برای فتوسنتز P.A.R در آنها ۶۲درصد ، ۹۲درصد و ۹۹درصد کاهش پیدا کرد. مشاهده شد که میزان تولید جلبکی در آنها در زیر سایه۶۲ درصد با یک میزان ثابتی کاهش پیدا می کند..
در حالیکه در سمت های بدون سایه شاهد شکوفایی جلبکی بودیم Quinn et al.1997)) . تاج درختان می تواند حدود ۹۱درصد نور فعال برای فتوسنتزی را مسدود کند. بنابراین رودخانه هایی که در زیر سایه هستند به طور معمول میزان نوری که بتوان با آن حداکثر فتوسنتز را انجام داد دریافت نمی کنند.
مقایسه رسیدن نور به دو رودخانه در جنگل ها برگ ریز ، در برابر یک سایت باز به عنوان شاهد و نمونه نشان می دهد که همراه با ظهور برگ ها میزان نور ورودی به رودخانه ها کاهش می یابد. در نتیجه کاهش نور تولیدات اولیه پری فیتون نیز کاهش می یابد که به نوبه خود جذب مواد غذایی قابل دسترس برای گیاه خوران کاهش می یابد. گرچه ممکن است بعضی از سازگاریهایی فیزیولوژیکی در جلبک ها صورت گیرد. اما این اقدام نیز برای جبران کمبود نور کافی نیست . ( Steinman 1992 و Hill 1996)
زیاد
۴
خیلی زیاد
۵
در این تحقیق به منظور بررسی رابطه بازاریابی درونی و رفتارهای فرانقشی و کیفیت خدمات ۳۹ پرسش در قالب یک پرسشنامه تنظیم شده است. که بعد پاداش در قالب ۵ سوال از سوال شماره ۱ تا ۵ بعد توسعه در قالب ۳ سوال ازسوال ۶ تا ۹ و بعد چشم انداز از سوال ۱۰ الی ۱۳ و بعد رفتاری فرانقشی بین فردی از سوال ۱۴ الی ۱۸ و بعد رفتارهای فرانقشی سازمانی شامل اظهار نظر، فضیلت مدنی و طرفداری شامل سوالهای ۱۹ الی ۲۳ می باشد. و در مورد ابعاد کیفیت خدمات شامل بعد ملموس بودن شامل سوالهای ۲۴ و ۲۵، بعد قابلیت اطمینان از سوال ۲۶ الی ۲۹، بعد پاسخگویی شامل سوالات ۳۰ الی ۳۲، بعد تضمین از سوال ۳۳ الی ۳۵ و در نهایت بعد همدلی از سوال ۳۶ الی ۳۹ که همگی سوالات با بهره گرفتن از طیف ۵ گزینه ای مورد اندازه گیری قرار گرفت.
۳-۳- جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری به کل افرادی اطلاق می شود که از جهات خاص مربوط به نقطه نظرهای تحقیق دارای صفات مشترک بوده و مشمول نتایج پژوهش مورد نظر باشند. (فرهنگی و صفرزاده، ۱۳۸۷)به عبارت دیگر جامعه آماری عبارت است از کلیه عناصر و افرادی که در یک مقیاس جغرافیایی مشخص (جهانی یا منطقه ای) دارای یک یا چند صفت مشترک باشند (حافظ نیا ۱۳۸۴، ۱۱۹) جامعه آماری تحقیق مورد مطالعه اداره کل امور مالیاتی اردبیل می باشد و از آن تمایی که موضوع مورد مطالعه بازاریابی درونی می باشد. بازاریابی درونی در این سازمان که وظیفه اصلی آن وصول مالیات و حقوقی دولت برای آبادانی و سرافرازی کشور می باشد توسط کارکنان صورت می گیرد لذا افزایش بازاریابی درونی می تواند منجر به وصول هر چه بیشتر مالیات در کنار سایر ابزارها برای رسیدن به سهم بیشتر مالیات در بودجه سالیانه کشور و عدم وابستگی به منابع دیگر از جمله نفت باشد. علت انتخاب این سازمان برای مطالعه می باشد.
نمونه عبارت است از مجموعه ای از نشانه ها که از یک قسمت، یک گروه یا جامعه ای بزرگتر انتخاب می شود، بطوریکه این مجموعه معرف کیفیات و ویژگی های آن قسمت، گروه یا جامعه بزرگتر باشد (خاکی، ۱۳۸۹، ص ۲۵).
نمونه برداری فرایند انتخاب کردن تعداد کافی از میان اعضای آماری است، بطوریکه با مطالعه گروه نمونه و فهمیدن خصوصیات یا ویژگی های آنها این امکان جود دارد که این خصوصیات یا ویژگی ها به اعضای جامعه آماری تعمیم داده شود. در این پژوهش حجم جامعه آماری ۱۸۵ نفر می باشد که با بهره گرفتن از فرمول کوکران تعداد نمونه به تعداد ۱۰۹ نفر انتخاب گردید.
۳-۴- روایی و پایایی پرسشنامه
روایی پرسش نامه
منظور از روایی آن است که وسیله اندازه گیری بتواند خصیصه ویژگی مورد نظر را به درستی اندازه بگیرد به عبارت دیگر روایی تعیین می کند که ابزار تهیه شده تا چه مفهوم خاص مورد نظر را اندازه می گیرد. برای تقویت روایی پرسشنامه در اختیار استاد راهنما و همچنین متخصصین در این حوزه قرار گرفت و از روایی پرسشنامه اطمینان حاصل گردید.
پایایی
هدف و منظور از سنجش پایایی و ثبات پرسشنامه این است که در زمانها و مکانهای مختلف قابلیت استفاده داشته باشد. در واقع پژوهش پایا است که ابزار اندازه گیری آن معتبر باشد و چنانچه این پژوهش توسط فرد یا همان پژوهشگر در زمانها و مکانهای دیگر انجام بشود به همان نتایج مشابه دست یافت.
در این پژوهش که ابزار اصلی اندازه گیری داده ها، پرسشنامه می باشد پایایی پرسشنامه یا قابلیت اعتماد آن با بهره گرفتن از روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است. ضریب آلفای کرونباخ، برای سنجش میزان تک بعدی بودن نگرشها، عقاید و .. بکار می رود. در واقع می خواهیم ببینیم تا چه حد برداشت پاسخگویان از سوالات یکسان بوده است. آلفای کرونباخ به روش زیر محاسبه می شود.
که در این روابط k تعداد سوالات واریانس سوال iام واریانس مجموع کلی سوالات، ( برگفته شده از آلن وین ، ۲۰۰۲). با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ می توان نتیجه گرفت: ۱- هر قدر همبستگی مثبت بین سوالات بیشتر شود، میزان آلفای کرونباخ بیشتر خواهد شد و بالعکس، ۲- هر قدر واریانس میانگین سوالات بیشتر شود آلفای کرونباخ کاهش پیدا خواهد کرد، ۳- افزایش سوالات تاثیر مثبت و یا منفی (بسته به نوع همبستگی بین سوالات) بر میزان آلفای کرونباخ خواهد گذاشت، ۴- افزایش حجم نمونه باعث کاهش واریانس میانگین سوالات در نتیجه باعث افزایش آلفای کرونباخ خواهد شد. بدیهی است هر قدر شاخص آلفای کرونباخ به ۱ نزدیکتر باشد، همبستگی درونی سوالات بیشتر و در نتیجه پرسشها همگن تر خواهند بود.
کرونباخ ضریب پایایی ۴۵% را کم، ۷۵% را متوسط و قابل قبول و ضریب ۹۵% را زیاد پیشنهاد کرد. (کرونباخ، ۱۹۵۱). اعتبار یا قابلیت اعتماد یک پرسش نامه بایستی حداقل ضریب الفای کرونباخ ۷۰% را دارا باشد. جدول زیر نشان مید هد که ضریب آلفای کرونباخ برای سوالات تمامی متغیرها بالای ۷۰% میباشد. تعداد نمونه هایی که برای محاسبه پایایی استفاده گردید به شرح جدول ۳-۲ می باشد.
جدول ۳-۲- مقدار آلفای کرونباخ برای بعد/ متغیر
بعد/ متغیر
آلفای کرونباخ
پاداش
۵/۷۹%
توسعه
۹/۷۹%
چشم انداز
۲/۸۸%
رفتار بین فردی
۳/۸۰%
رفتار سازمانی
۹/۷۱%
۴-۵ بررسی اثرات غیر خطی متغیر های مستقل بر متغیر وابسته تحقیق
در بخش دوم تحلیل داده های جمع آوری شده، روابط غیر خطی درجه دوم بین متغیر های مستقل و متغیر وابسته تحقیق مورد توجه قرار گرفت. در این بخش به تفکیک اثرات متغیر های مستقل در پیش بینی تغییرات متغیر وابسته طبق یک الگوی سهمی درجه دو(Quaderatic) مورد توجه است. در واقع هدف بررسی فرضیه دوم تحقیق در قالب فرضیه کلان دوم تحقیق مبنی بر روابط انحنایی(curve linear) می باشد.
۴-۶ آزمون فرضیه دوم
فرضیه دوم تحقیق همانطور که در فصل سوم نیز بیان شده به شرح زیر است
فرضیه ۲:سودمندی منابع وعملکرد رابطه غیر خطی دارند.
از آنجایی که متغیر های مرتبط با انعطاف پذیری در این تحقیق به ترتیب سطح نقد شوندگی، موجودی کالا،هزینه بازاریابی ، هزینه تحقیق وتوسعه و سود انباشته هستند ، در این مطالعه رابطه آنها با عملکرد بطور جداگانه آزمون می شود و می توان فرضیه۲ را به صورت زیر بررسی کرد:
۴-۶-۱ بررسی اثرات غیر خطی متغیرهزینه بازاریابی بر (ROA)متغیر وابسته
مخارج بازار یابی که طبق تعریف هزینههایی که برای بدست آوردن سهم بیشتری از بازار مصرف می شود. در برآورد خطی تغییرات متغیر وابسته نرخ بازده دارایی ها نقش معنی داری را از خود نشان داد. و از بین پنج متغیر مستقل دومین اثر خطی معنی دار را بر نرخ بازده داراییها (ROA) از خود نشان داد. در این بخش هدف بررسی نقش این متغیر در تغییرات نرخ بازده داراییها (ROA) در قالب یک تابع خطی درجه دوم است.
طبق نتایج جدول آنالیز واریانس مشخص می شود که سطح معنی داری آزمون زیر ۰۵/۰ است و لذا فرض صفر مبنی بر عدم برازش تابع رد می شود و تابع درجه دوم استخراج شده از قدرت بالایی برای بیان روابط بین دو متغیر مخارج بازاریابی و نرخ بازده داراییها (ROA) دارد. لذا تابع استخراج شده از توان لازم به لحاظ آماری برخوردار است. مقدار ضریب تعیین تعدیل نشده ۱۷/۰ = R Square و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده ۱۶/۰ = R2 Adj است و نشان می دهد، ضرایب موجود در تابع از توان تشریح ۱۶درصد واریانس بر خوردار است.
جدول۴-۵ تحلیل واریانس برای بررسی برازش کلی مدل رگرسیونی درج دوم ME
مدل رگرسیون | SS | df | MS | F | سطح معنی داری(Sig.) | |||
۱ | رگرسیون | ۱۱/۲۶ | ۲ | ۰۵/۱۳ | ۵۸/۱۵ | ۰۰۱/۰ | ||
باقیمانده | ۸۸/۱۲۴ | ۱۴۹ | ۸۳۸/۰ | |||||
مجموع | ۱۵۱ | ۱۵۱ | — |
جدول۴-۶ ضرایب رگرسیونی درجه دوم اثرات مخارج بازار یابی بر ROA
no
۷۰٫۵۸
۳۰ روز معافیت از پرداخت انبارداری
۳
no
۶۵٫۰۱
۴
no
۸۸٫۵۲
اجاره کانتینر به خطوط فعال
۵
no
۴۰٫۳۴
فروش کانتینر
۶
ok
۹۱٫۸۷
اعطای یارد های اختصاصی و تکمیل بندر خشک شلمچه
۷
بر اساس نتایج تحلیل سلسله مراتبی بهترین روش برای مدیریت کانتینرهای خالی واگذاری یاردهای اختصاصی در محوطه های خارج از بندر به خطوط کشتیرانی و همچنین تکمیل و فعال سازی بندر خشک در شلمچه است. انتقال زمینی کانتینرهای خالی موجود در بندر خرمشهر به بندر امام خمینی و بارگیری آن ها بر کشتی های بزرگ در بندر امام، اجاره ی کانتینرهای خالی به سایر خطوط فعال و تقسیم سود حاصل از آن، ۳۰ روز معافیت از پرداخت هزینه ی انبارداری کانتینرهای خالی به منظور کاهش هزینه های شرکت کشتیرانی و جذب سهم بیشتری از صادرات توسط بندر خرمشهر، ۱۰ روزمعافیت از پرداخت انبارداری برای تخلیه ی محتوای کانتینرها در انبارهای C.F.Sبندر، بازاریابی های بندر خرمشهر به منظور شناسایی پتانسیل ها و ظرفیت ها و افزایش صادرات و جلوگیری از رسوب کانتینر، به ترتیب اهمیت راهکارهای بندر و کشتیرانی در مورد کانتینرهای موجود در خرمشهر می باشد و آخرین استراتژی نیز فروش کانتینر برای جلوگیری از پرداخت هزینه های گزاف انبارداری می باشد که خطوط کشتیرانی برای کانتینرهای رسوب شده ی خود اتخاذ می کنند.
۴-۵-فاکتورهای مؤثر بر میزان کانتینرهای خالی موجود در بندر خرمشهر
بر اساس مصاحبه های صورت گرفتهعوامل زیر به عنوان فاکتورهای مؤثر بر میزان کانتینرهای خالی موجود در بندر خرمشهر شناسایی شده است :
از یک دیدگاه می توان گفت مقدار کانتینرهای خالی موجود در یک بندر نشان دهنده ی میزان عملیات انجام شده و تردد کانتینر در بندر است که هرچه میزان آنها بیشتر باشد میزان تردد کانتینر و کالا در بندر بیشتر بوده است. بنابراین میزان عملکرد یک بندر میزان کانتینرهای خالی آن را تعیین می کند و از دیدگاه دیگر هرچه میزان کانتینرهای خالی ای که شرکت های کشتیرانی به دلیل استفاده از بندر به عنوان انبار کانتینر خالی خود خارج نکرده اند، بیشتر باشد این مسأله حاد و ناخوشایند می گردد بنابراین استفاده از انبار بندر به عنوان انبارصاحب کانتینر(خط کشتیرانی) علت دیگر خارج نشدن سریع کانتینرهای خالی از محیط بندر خرمشهر می باشد.
آنکه در ولایت حلب و حران و کوفه و کرخ بغداد و مشاهد ائمّه و مشهد رضا (ع) و قم و کاشان و آوه و سبزوار و گرگان و استر آباد و دهستان جربادقان و همه بلاد مازندران و بعضى از دیار طبرستان و رى و نواحى بسیارى از رى و بعضى از قزوین و نواحى آن و بعضى از خرقان، همه شیعى اصولى امامتى باشند، بس عالم بخشیده است بر این گونه که بیان کرده شد و به هر ولایتى طایفهاى غلبه دارند و خطبه و سکّه مختلف است و احکام و فتاوى بر مذهب خود کنند (قزوینی، ۱۳۶۶: ۴۵۹).
نگارنده حدودالعالم، محدوده طبرستان را از ناحیه دیلمان در قرن چهاردهم هجرى از چالوس تا تمیشه مىداند (آملى، ۱۳۱۳: ۲۱۱). تمیشه در انتهاى مرز شرقى طبرستان و در شانزده فرسخى سارى و در سر راه استرآباد قرار دارد و به نوعى کردکوى کنونى است. از این رو، طبرستان شامل دشت و کوه و ساحل دریا بود که از ناحیه دیلمان تا مرز تمیشه وسعت داشت. شهرهاى مهم مناطق جلگهاى آن عبارت بودند از: سارى، آمل، تمیشه، ناتل و چالوس. همچنین شهرهاى کلار، کجور و فریم از مهمترین شهرهاى مناطق کوهستانى به شمار مىرفتند (ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۲۶۶). سرزمین طبرستان از نظر جغرافیاى طبیعى داراى هواى معتدل، آب فراوان، زمین حاصلخیز و جنگلهاى انبوه است. بارانهاى پىدرپى و رطوبت و گرمى هوا در تابستان، گیاهان و درختان را چندان نیرومند مىساخت که به مناطق زیر خط استوا شباهت دارد (ابن طباطبا، ۱۳۷۲: ۴۱۱). با تمام این ویژگىها، شهرهاى آن پرجمعیت و دههاى آن بسیار آباد بود (اعتمادالسلطنه، ۱۳۷۳: ۸۹). کشاورزى رکن اساسى اقتصاد طبرستان بود و حتى بخشى از تولید خود را به خارج از این منطقه صادر مىکردند. وجود کوههاى سختگذر، رودهاى متعدد، جنگلها و باتلاقهاى بسیار در سرزمین طبرستان، از موانع طبیعى در ایجاد شبکه راههاى ارتباطى بوده است. در داخل طبرستان، مهمترین راهها از شهر مرکزى آن یعنى آمل منشعب مىگردی. یک راه از آمل به طرف غرب در جهت ساحل تا ناتل و چالوس و از آنجا تا کوهستان دیلمان امتداد مىیافت. این راه تا چالوس از مناطق هموار مىگذشت و سپس از مسیر کوه، شهرهاى کلار و کجور را به دیگر مناطق متصل مىساخت (پرگارى، ۱۳۷۸: ۸۷).
راه دیگر از آمل به طرف شرق مىرفت و از شهرهاى مامطیر (بابل) و سارى مىگذشت و به تمیشه مىرسید. تقریباً تمام راه از میان دشتهاى هموار مىگذشت و از نظر وجود رودها و مسیلهاى متعدد این مسیر، پلهاى بسیارى در نقاط مختلف میان راه ساخته شده بود که در برقرارى ارتباط این مناطق با یکدیگر نقش مهمى داشت. دو راه، طبرستان را به نقاط خارج از این منطقه مرتبط مىساخت: یکى از آنها در امتداد راه آمل به تمیشه تا استرآباد و گرگان کشیده مىشد. دیگرى راه آمل به رى بود. این راه با وجود اینکه از کمارتفاعترین معابر مىگذشت، از نظر کوهستانى بودن بسیار سختگذر بود و براى عبور کاروانهاى تجارى به ویژه دستههاى نظامى مناسب نبود (حدودالعالم من المشرق الى المغرب، ۱۳۶۲: ۲۱۱). از دیگر ویژگىهاى طبیعى طبرستان، وجود دریا و سواحل آن است و این، بهدلیل ناآشنایى با فنون دریانوردى و کشتىرانى، یکى از عوامل حفاظ طبیعى منطقه در مقابل دشمنان بود. رطوبت زیاد حاصل از نزدیکى دریا، در آب و هواى منطقه و زندگى آنجا تأثیرهاى زیادى مىگذاشت. شهرها و روستاهاى منطقه میان دریا و دامنه کوه واقعاند. این امر، موقعیتى طبیعى و استثنایى را در طبرستان از نظر اقتصادى و سیاسى فراهم مىکرد تا در موقع اضطرارى از کوه و دریا براى فرار از دست دشمنان مقتدر خود استفاده کنند. پراکندگى جغرافیایى، غناى اقتصادى و شرایط سیاسى این منطقه، موجب مىگشت تا شمار بسیارى از قبیلهها که با انگیزههاى متفاوت به این سرزمین کوچ کرده بودند، بتوانند به زندگى خود در آنجا ادامه دهند. چون طبرستان با دریا و کوه محصور شده است، کمتر از دیگر مناطق مىتوانست در مناقشههاى سیاسى نقش داشته باشد. از این رو، طبرستان در انزواى سیاسى به سر مىبرد و از سرزمینهاى پیرامون، تأثیر اندکى مىپذیرفت و به همان نسبت، در مسائل آنها، تأثیر اندکى مىگذاشت. مجموع این عوامل، زمینههاى استقلال نسبى طبرستان را از روزگاران بسیار دور فراهم آورده بود و هرگاه حکومت مرکزى در ایران ضعیف مىشد، حاکمان طبرستان به صورت مستقل عمل مىکردند و مشکلاتى براى حکومتها ایجاد مىکردند (جعفریان، ۱۳۸۸: ۲۸۷). به نقل از زکریاى قزوینى، چریکان حاکم طبرستان در جنگاورى مهارت داشتند و کسى مأموریت سرکوبى یاغیان خطه طبرستان را به عهده نمىگرفت (رابینو، ۱۳۶۵: ۱۱۴). زندگى مردم در سرزمینهاى کوهستانى و پستى و بلندى آن، آنان را نیرومند و ورزیده ساخته بود. گذشته از آن، قبیلههاى متعدد در آن به علت رقابت و فزونطلبى معمولاً با هم در نزاع و جنگ بودند و همین امر، روحیه جنگاورى را در میان آنان پرورش مىداد. به طورى که بخش عمده پیادهنظام سپاهیان حکومتهاى مختلف را تشکیل مىدادند. زاعهاى مداوم میان قبیلهها و حکومتهاى محلى و علاقه به آزادى از سلطه حکومتهاى غیر بومى و حفاظت سرزمینشان در برابر هجوم اقوام دیگر، ضرورت داشتن بعضى از استحکامات و قلعههاى متعدد را در مناطق مختلف موجب مىگردید (ستوده، ۱۳۷۴: ۷۴). در نتیجه منطقه طبرستان تا مدتها به پذیرش سلطه اعراب حاضر نشده بود و دور از دسترس حکومتهایى بود که مرکز آنها در شام یا عراق قرار داشت. به همین دلیل، منطقه امنى براى مهاجرت ساداتى بود که تحت فشار امویان و عباسیان قرار داشتند. حاکمان محلى این نواحى هم از دشمنان خلافت اموى و عباسى بودند. سادات علوى در برابر فشار منصور عباسى و پس از آن مهدى و هارونرشید عباسى به این منطقه کوچ کردند.
وارد شدگان به دیلم از فرزندزادگان حسن بن على (ع) هستند و از جمله آنها، یحیى بن محمد بن عبداللّه بن حسن بن حسن (ع) و یحیى بن عبداللّه بن حسن بن حسن (ع) مىباشند (ابن طقطقى، ۱۳۶۰: ۱۴۴).
از فرزندزادگان زید بن حسن بن على (ع) و از میان منتقلشدگان از کوفه به دیلم، عبدالرحمن بن محمد بن عبدالرحمن بن قاسم بن محمد بطحانى است (فراى، ۱۳۶۳: ۲۴۱).
همچنین از اولاد عمر اشرف فرزند على زینالعابدین (ع)، ابومحمد حسن بن على بن حسن بن علىاکبر بن عمر اشرف است (قزوینى، ۱۳۶۶: ۱۴۱). برخى از مهاجران علویان به طبرستان از میان فرزندزادگان حسن بن على (ع) عبارتاند از ابوعبداللّه محمد اکبر و از مهاجران کوفه به طبرستان، عبداللّه بن حسن اعور و ابوالعباس احمد بن حسن بن محمد کابلى هستند (کیاگیلانى، ۱۴۰۹ ق: ۷۷). همچنین قاسم بن ابراهیم از نسل ابراهیم اشتر و از اولاد ابراهیم غمر، از جمله آنها ابوالحسین یحیى هادى صغیر و ابوعبداللّه محمد بن على بن سلیمان و ابوعبداللّه محمد بن على بن سلیمان بن قاسم رسى هستند (لسترنج، ۱۳۶۷: ۲۵۴).
از فرزندزادگان حسین بن على (ع) و از اولاد محمدباقر (ع) و از فرزندزادگان موسى کاظم (ع) افراد زیادى به طبرستان کوچ کردند. از جمله آنها، ابوجعفر محمد بن قاسم اشج و برخى از اولاد قاسم بن حمزه بن موسى کاظم (ع) و برخى از فرزندان حسین بن موسى بن اسماعیل بن موسى کاظم (ع) هستند (مرعشى، ۱۳۶۸: ۹۸).
از فرزندزادگان زید شهید و محمد بن حنفیه و عباس بن على (ع) و جعفر بن طیار و عقیل بن ابىطالب نیز به طبرستان کوچ کردند که مؤف منتقلالطالبیه نامهاى ایشان آورده است. از فرزندزادگان حسن بن على (ع) و از جمله از فرزندان عبداللّه بن حسن بن حسن، برخى به چالوس کوچ کردند که از جمله آنها عبداللّه بن حسن بن قاسم کابلى و مهدى بن حسن بن قاسم کابلى هستند (مسعودی، ۱۳۷۴: ۲/۴۵۱). از اولاد عیسى بن زید شهید در چالوس، عبداللّه بن حسین بن محمد است (یاقوت حموى، ۱۳۹۹ق: ۴/۲۱۱). از فرزندزادگان حسن بن على (ع) و از اولاد حسن بن حسن و ابراهیم بن غمر بن حسن بن حسن، به آمل کوچ کردند (یعقوبى، ۱۳۷۱: ۲/۴۱۲).
یکى از نخستین کوچها که به قیام انجامید، آمدن یحیى بن عبداللّه بن حسن بن حسن علیهماالسلام به دیلم بود (مسعودی، ۱۳۷۴: ۲/۳۴۷). دیلم ناحیه کوهستانى بالاى سرزمینهاى ساحل گیلان است. به قولى میان طبرستان، جبال، گیلان و دریاى خزر قرار دارد (لسترنج، ۱۳۶۷: ۱۸۶). در سدههاى اولیه اسلامى شامل منطقه کوهستانى شرق سفیدرود و کوهپایه مشرف بر سرزمینهاى ساحل گیلان است. امروزه دیلمان شامل ناحیه کوچک سیاهکل در دشت و ناحیه کوهستانى دیلمان در جنوب آن است. یحیى بن عبداللّه به روایتى جزو همراهان حسین بن على صاحب فخ بود. چون او و یارانش کشته شدند، یحیى بن عبدالله مخفى شد و بهصورت ناشناس از شهرى به شهرى دیگر مىرفت تا پناهگاهى بیابد (اصفهانى، ۱۳۳۹: ۴۴۷).
یحیى از سال ۱۷۰ هجری فعالیت خود را آغاز کرد. گفتهاند شمار فراوانى از مردمان حجاز و تهامه و یمن با وى بیعت کردند. او مدتى را در یمن و مصر و مغرب سپرى کرد. پس از مرگ هادى عباسى، در زمانى که هارون به قدرت رسید، به بغداد بازگشت. هارون سخت در پى او بود تا آنکه به رى آمد و از آنجا به ماوراءالنهر (فرارود) رفت. در آنجا تحت حمایت خاقان ترک قرار گرفت. هارون از وى خواست تا یحیى را تحویل دهد، ولى او نپذیرفت. پس از دو سال و اندى، یحیى که نزدیک به یکصد و هفتاد نفر از یارانش از بصره و کوفه و خراسان همراهش بودند، به طبرستان و دیلم رفت. حرکت یحیى نخستین قیام شیعى در منطقه دیلم بود و سرآغاز حرکت گسترده سادات به طبرستان و دیلم شد (حقیقت، ۱۳۶۳: ۵۵). رفتن علویان و دیگر مخالفان عباسى به منطقه طبرستان و دیلم مىتوانست به نوعى به معناى بهرهبردارى از دشمن مشترک، یعنى عباسیان باشد. ابن طقطقى در تاریخ فخرى درباره این قیام مىنویسد: در آنجا مردم معتقد شدند که وى استحقاق پیشوایى دارد، پس با او بیعت کردند و گروهى از مردم شهرها گرد وى جمع شدند و رفتهرفته کار او بالا گرفت (ابن طقطقى، ۱۳۶۰: ۱۶۱). هارون رشید از رفتن یحیى بن عبداللّه به دیلم آگاه شد و فضل بن یحیى را به حکومت شرق گماشت و مأمور سرکوبى یحیى بن عبداللّه کرد. دستور داد هر گونه که مىتواند یحیى بن عبداللّه را آرام کند و اگر بپذیرد از بخشیدن هرگونه مال و جایزهاى در حق او دریغ نورزد. فضل در پى مأموریت خود رفت و نامهاى براى استمالت به یحیى نوشت. یحیى چون پراکندگى و تفرقه همراهان و اختلاف آراى آنها را دید، دعوت فضل را پذیرفت (اصفهانى، ۱۳۳۹: ۴۵۱). ولى به آن وعدهها و شرطهایى که فضل نوشته بود و گواهانى که او گماشته بود، راضى نشد. خود شرایطى جداگانه براى تسلیم نوشت و آنها را براى فضل فرستاد. فضل نیز آنها را براى هارون رشید فرستاد و او همه شرایط و خواستههاى یحیى را پذیرفت (همان). وقتى یحیى به بغداد آمد، هارون مقدمش را گرامى داشت و هدایاى بسیار به او داد. اما هارون مىکوشید تا نقشهاى بکشد و یحیى را به مخالفت با خویشتن متهم سازد. سرانجام به اتهام شکستن پیمان بیعت با هارون، زندانى شد و در زندان درگذشت (کیاگیلانى، ۱۴۰۹ ق: ۵۸).
قیام یحیى نشان مىدهد که مناطق طبرستان و دیلم از نظر جغرافیایى و سیاسى مىتوانست براى یک نهضت شیعى، آمادگى داشته باشد. کمتر از هشتاد سال پس از یحیى، این تجربه با موفقیت انجام گرفت. وقتى از یحیى پرسیدند: چرا دیلم را برگزیده است، او گفت: «ان للدیلم معنا خرجه فطمعتُ ان تکون معى» من شنیده بودم که در دیلم خروجى براى ما خواهد بود، من دل بستم که من همان خروجکننده باشم» (اصفهانى، ۱۳۳۹: ۴۵۲). این حرکت دو نکته را نشان مىدهد: یکى وجود شمارى از علویان در طبرستان و دیگر، توجه ویژه دیلمیان به علویان. یکى از علل اساسى یکپارچگى سادات و مردم، مشترک بودن دشمن یعنى عباسیان بود. این دشمنى سبب مىشد تا مردم دیلم و طبرستان، علویان را به دشمن تحویل ندهند. حتى علویان براى جذب نیروى قیام، به مهاجرت به این مناطق تشویق مىشدند. آنچه علویان در این دیار بهجا گذاشتند و باعث محبوبیت و علاقه بیشتر مردم این مناطق به آنها شد، تقوا و دیندارى آنها بود. چنانکه ابن اسفندیار مىنویسد: آنچه سیرت مسلمانى است با سادات است (ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۲۲۸).
عامل دیگر درباره ورود علویان به طبرستان، به زمان مأمون برمىگردد. او پس از آنکه بر امین پیروز شد، کوشید تا پایگاهى در جامعه به دست آورد. بدان علت که عناصر و خاندان عباسى بر امین تکیه مىکردند. براى ایجاد این پایگاه، مىتوانست حمایت مردم را که علاقه به علویان داشتند، جذب کند و از آن به عنوان ابزارى براى سرکوب قیامهایى بسازد که به نام علویان صورت مىگرفت. افزون بر آن مأمون مىدانست که علویان در زمان پدرش دردسرهاى زیادى براى او ایجاد کردند. از این رو، براى جلوگیرى از نارضایتى آنها سیاست جدیدى در پیش گرفت و موضوع ولىعهدى امام رضا (ع) و هوادارى از علویان را در پیش گرفت. با انتخاب امام رضا (ع) به ولىعهدى و آمدن ایشان به ایران، گروههاى فراوانى از سادات راهى ایران شدند. تسامح مأمون در برابر علویان در مقایسه با سختگیرى پدر و اجدادش در رفت و آمد سادات به ایران تأثیر بسزایى داشت. مولانا اولیاءاللّه آملى مىنویسد: چون خبر ولىعهدى امام رضا (ع) در جهان فاش شد، سادات علوى از اطراف شام و حجاز و عراق و یمن و مدینه و هرجا که بودند، روى به خراسان نهادند تا به امام رضا بپیوندند (اولیاءاللّه، ۱۳۵۲: ۶۱).
در نتیجه آزار و تعقیب علویان و مظلومیت آنها و قیام و شهادت آنها به دست عاملان خلفاى عباسى، گرایش مردم به علویان افزایش یافت و سرانجام در ورود سادات به منطقه طبرستان تأثیر داشت.
پس از مرگ متوکل، میان فرزندانش بر سر خلافت اختلاف افتاد و این سبب شد فرصتى براى علویان فراهم آید تا قیام بکنند (ابن اثیر، ۱۳۷۱: ۹/ ۴۱۶۷ ـ ۴۱۶۸). از جمله آنها یحیى بن عمر بن یحیى بن حسین بن زید بن على بن حسین بن على (ع) بود. مسعودى در مروجالذهب نسب او را از تبار عبداللّه بن جعفر طیار مىداند (مسعودی، ۱۳۷۴: ۲/ ۵۵۳). یحیى بن عمر نخست در زمان متوکل در خراسان خروج کرد. عبداللّه بن طاهر او را دستگیر ساخت. متوکل دستور داد او را به عمر بن فرج رخجى بسپارد. مدتى در خانه یحیى بن خاقان زندانى بود تا اینکه آزاد شد. به بغداد رفت، مدتى در آنجا بود، سپس به کوفه رفت و مردم را به رضا از خاندان محمد (ص) فراخواند. او در رفتار خود با مردم از روى عدالت و خوشسلوکى عمل مىکرد و مردى شجاع و جنگجو و نیرومند بود (اصفهانى، ۱۳۳۹: ۶۰۶).
وقتى یحیى براى بار دوم در زمان مستعین تصمیم به خروج گرفت، نخست به زیارت قبر امام حسین علیهالسلام آمد و براى زوارى که در آنجا بودند، تصمیم خود را آشکار ساخت. جمعى از حاضران دعوتش را پذیرفتند و اطراف او را گرفتند. یحیى به کوفه آمد و بسیارى با او بیعت کردند (اصفهانى، ۱۳۳۹: ۶۰۷).
چون خبر قیام یحیى بن عمر به بغداد رسید، محمد بن عبداللّه بن طاهر، والى بغداد عموزادهاش حسین بن اسماعیل را براى دفع یحیى مأمور ساخت. یاران یحیى بن عمر او را به جنگ حسین بن اسماعیل برانگیختند. در میان آنها مردى به نام هیضم بن علاء عجلى بود که با گروهى از خویشان خود به یارى یحیى آمده بود، ولى افراد آنها به سبب پیمودن راه زیاد خسته بودند. هنگامى که جنگ شروع شد، نخستین کسانى که فرار کردند، همین هیضم بن علاء و همراهان او بودند (اصفهانى، ۱۳۳۹: ۶۰۸). یحیى در میدان جنگ ایستاد و جنگید تا به شهادت رسید. سرش را نزد حسین بن اسماعیل آوردند. مردم کوفه قتل یحیى بن عمر را باور نمىکردند و حتى به فرستاده حسین بن اسماعیل دشنام دادند. اما وقتى یکى از برادران مادرى یحیى بن عمر به نام على بن محمد نزد مردم کوفه آمد و خبر قتل یحیى را داد، مردم با دیدن او، یقین به شهادت یحیى کردند (اصفهانى، ۱۳۳۹: ۶۰۹).
مردمان طبرستان به زهد و علم و پرهیزگارى سادات علوى معتقد بودند و آنها با رفتار و گفتار خود اسلام را به مردم معرفى مىکردند. اهل طبرستان به نقل ابن اسفندیار از ستم و ناجوانمردى حاکمان خلیفه به ویژه محمد بن اوس که از سوى طاهریان در این منطقه بود، به ستوه آمده بودند. هر زمانى ساداتى به نواحى آنها مىآمدند، به او مىگراییدند و به زهد و علم و ورع آنها اعتقاد داشتند و معتقد بودند آنچه سیرت مسلمانى است، با سادات است (ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۲۲۸).
طبرستان در این زمان زیر سلطه حاکمان طاهرى بود و ستم طاهریان و برخى از حاکمان محلى در گرایش مردم به علویان تأثیر زیادى داشت. در سال ۲۲۷ ق قارن بن شهریار باوندى که به پیروزى طاهریان در منطقه کمک کرده بود و به پاداش خدمتش دوباره به حکومت کوههاى شروین رسید، اسلام را پذیرفت. در این ایام، روند پذیرش اسلام از سوى جمعیت بومى طبرستان روندى شتابآهنگ داشت. بیشترین مردم مذهب سنت و فقه شافعى را برگزیدند. اما دیرى نگذشت که تشیع در طبرستان بهخاطر عملکرد سادات انتشار یافت. امامیه به ویژه در آمل و مشرق طبرستان یعنى گرگان طرفدارانى یافت. پیروان قاسم بن ابراهیم الرسى علوى (متوفى به ۲۴۶ق) در رویان و کلار مذهب شیعه زیدیه را تبلیغ مىکردند. یکى از مهمترین ناشران آموزههاى قاسم، جعفر بن محمد النیروسى، از مردم نیروس رویان بود. در نتیجه یکى از علل گسترش تشیع امامیه و زیدیه در منطقه طبرستان، زهد و پارسایى سادات علوى بود (فرای، ۱۳۶۳: ۴/۱۷۹).
در سال ۲۳۷ هجرى قمرى، سلیمان بن عبداللّه به حکومت طبرستان گماشته شد. او فردى بىکفایت و ضعیفالنفس بود. پس از مدتى که دوباره به حکومت طبرستان رسید، محمد بن اوس بلخى راکه آدمى بىتدبیر بود، براى اداره امور طبرستان گماشت. حکومت آمل و رویان و چالوس در دست محمد بن اوس بود. محمد پسر خود، احمد را به حکومت چالوس و کلار نشاند (ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۲۲۲).
چون ستم محمد بن اوس در رویان به غایت رسید، مردم آن دیار نزد سادات تظلمخواهى مىکردند تا آنها را از دست این ظالم خلاص کنند. سرانجام نزد محمد بن ابراهیم از سادات حسنى در کجور رفتند و گفتند ما از دست ستم جماعت محمد بن اوس به جان آمدیم و مقتداى اهل اسلام همیشه شما و آبا و اجداد شما بودند. ما مىخواهیم که سید عالى را بر خود حاکم گردانیم، تا در میان ما به عدالت رفتار کند. باشد که با تو بیعت کنیم تا به برکت تو از ستم حاکم طاهرى رهایى یابیم (مرعشى، ۱۳۶۸: ۱۲۹). محمد بن ابراهیم که تمامى منابع او را به دیانت معرفى کردهاند، خود را اهلیت این کار ندانست و سرانجام داماد خود را در رى به نام حسن بن زید براى این کار معرفى کرد و سرانجام دولت علوى در سال ۲۵۰ ق به دست او در طبرستان تشکیل شد (ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۲۲۸). تشکیل یک دولت شیعه از سادات علوى صرفنظر از امامى یا زیدى بودن آنها، یک تشکل منسجم از سادات علوى بود و سادات نواحى دیگر ایران و مناطق اسلامى را به مهاجرت به این منطقه تشویق کرد. آنها در این منطقه از امنیت و آسودگى و احترام و محبوبیت برخوردار شدند. از همین رو، داراى یک قدرت سیاسى شدند. در پایان به سخن مولانا اولیاءاللّه استناد مىکنیم که مىنویسد: »سادات علویه از اطراف عالم بدو پیوستند و هرگاه که پاى در رکاب کردى، سیصد علوى شمشیرزن برنشستندى» (آملى، ۱۳۱۳: ۶۹).
در بررسی علل گسترش فرهنگ دینی و مذهبی تشیع به واسطهی علویان در سرزمین طبرستان و بعدها به تَبَعِ آن درسراسر ایران میتوان موارد گوناگونی را ذکر کرد که در ادامه به برخی از مهمترین این موارد اشاره خواهیم کرد:
۱-حضور چمشگیر سادات علوی به عنوان مروّجین فرهنگ شیعه
یکی از اساس ترین دلائل اقبال عمومی علویان در گسترهی سرزمین طبرستان حضور چشمگیر سادات مهاجر به این منطقه بوده است. این مهاجرت، از همان قرن نخست هجری آغاز شد و در نیمههای قرن دوم هجری، سرعت گرفت. در اواخر قرن دوم و تا قرن سوم، گروههای زیادی از سادات، در شهرهای مختلف ایران از جمله قم، ری، اصفهان و گرگان در کنار سایر قبایل عربی مهاجر، زندگی میکردند. چند دلیل برای مهاجرت آنها به ایران وجود داشت. نخست آن که، آنها هم مانند سایر اعراب به دنبال زندگی بهتری بودند و مهاجرت به ایران را برای رسیدن به چنین هدفی مناسب میدیدند. مهم آن بود که، آنان به دلیل محبوبیتی که به عنوان نواده پیامبر (ص) داشتند، از سوی مسلمانان با استقبال بیش تری روبرو میشدند. دلیل دوم آن نیز این بود که در دوره اموی و عباسی، آنها در عراق و حجاز امنیت نداشتند. از زمان منصور عباسی که سرکوبی علویان را با شدت دنبال میکرد، علویان به اجبار به هر سوی میگریختند. در این زمان ایران هم محل مناسبی برای آنها بود. به هر روی فشار خلفای عباسی به سادات علوی موجب مهاجرت آنان به سوی ایران شد. در ایران نیز مناطق شمالی بهترین جا برای استقرار آنان بود. مردم نیز به سادات علوی گرایش داشته و همین گرایش زمینهساز حضور علویان در منطقه و قیام آنان علیه حاکمان عباسی شد. منطقه دیلم و مناطق شمالی ایران، از نظر جغرافیایی، سیاسی و امنیتی آمادگی ایجاد یک نهضت شیعی، نه الزاماً شیعه دوازده امامی را داشت. البته آشنایی بیشتر مردم کرانههای دریای مازندران با تشیع در قرن سوم ه. ق بود که به قیام و استقلال این سرزمین انجامید. در قرن سوم، به ویژه زمان متوکل، علویان مورد تعقیب بودند فرزندان اهلبیت به مناطق دور دست و امن، کرانههای دریای مازندران پناه میبردند (ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۲۲۲).
محمدبن زید پس از آن که توانست با قیامهای متعدد، حکومت خود را در طبرستان مستقر سازد از علویان حمایت کرد (ابن اثیر، ۱۳۷۱: ۴/ ۴۷۴).
محمد بن زید نخستین کسی بود که بنایی بر قبر علی (ع) و امام حسین (ع) بناکرد و در این راه بیست هزار دینار خرج کرد. وی هر سال سی هزار درهم به مشاهد علی (ع) و حسنین (ع) و سایر اقربای خویش میفرستاد (جعفریان، ۱۳۸۸: ۲۹۶). در کتاب تاریخ طبرستان آمده است: «محمدبن زید اقدام به تشکیل حکومت نکرد بلکه وی زمانی که گروهی از بزرگان دیلم نزد وی رفتند از پذیرش حکومت خودداری ورزید و حسن بن زید معروف به «حالب الحجاره» را که در ری ساکن بود معرفی کرد و نمایندگان مردم نزد وی در ری رفتند و حسنبن زید دعوت آنان را پذیرفت و در ۲۵ ماه رمضان سال ۲۵۰ ه. ق به دعوت مردم رویان و کلای، عازم طبرستان شد. سادات آن دیار و بزرگان شهر، مقدمش را گرامی داشتند و به استقبال وی شتافتند و براساس کتاب خدا و سنت رسول الله و امر به معروف و نهی از منکر با وی بیعت کردند» (ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۴۴۲). حکومت علویان که از سال ۲۵۰ ه. ق در مناطق مختلف شمال ایران آغاز شده بود تا سال ۳۱۶ ادامه یافت. به هر روی، مهاجرت سادات به ایران از جهت سیاسی و اجتماعی تأثیر مهمی در ایران داشت. خواهیم دید که در قرون بعد، سادات در هر شهر، نقیبی ویژه خود داشتند و به عنوان شریف، رئیس یا صدر، در تحولات اجتماعی و سیاسی شهر، نقش مهمی بر عهده داشتند. از جمله شهرهایی که شمار زیادی علوی در آن زندگی میکرد، شهر ری بود. از آثار بر جای مانده از مهاجرت سادات به آن، مرقد عبد العظیم حسنی (ع) است که در نیمه قرن سوم هجری در این شهر درگذشت. اصولا شمار علویان ساکن این شهر فراوان بوده است. شایان ذکر است که سادات علوی به دلیل انتساب به پیامبر (ص) و خاندان برگزیدهی او، در میان مردم طبرستان نیز از قرب و منزلت خاصی برخوردار بوده و به واسطهی حضور خود، زمینههای آشنائی و اثر پذیری طبریها با فرهنگ شیعی را پدید آوردند. به بیان دیگر حضور علویان در منطقهی طبرستان، به تدریج بر افکار و اذهان مردم، تاثیرات مثبتی گذاشت به خصوص که مردم آنان را به پاکی، زهد و تقوا میشناختند. مهمترین عامل این حضور را بایددر حرکت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) زعیم و قائد علویان در اواخر قرن دوم و سوم هجری به سوی ایران دانست. سیاست فریبکارانهی خلافت عباسی در جلب حمایت و رضایت مخالفان و معترضان مختلف خود باعث شد تا مأمون توجهی خود را به شخصیت بارز شیعی آن زمان، یعنی حضرت رضا (ع) معطوف دارد. مأمون با زیرکی و سیاست خاصی تصمیم گرفت که با شعار بازگرداندن خلافت به فرزندان پیامبر (ص) و با همان شعاری که اسلاف او بیان کرده بودند، خلافت عباسی را از آشوبهای شیعیان در امان دارد. هدف مأمون تحمیل خلافت به امام و سپس جانشینی آن حضرت بود. کاری که فرجام آن شهادت پنهان آن حضرت به دست مامون و آغاز حکومت به ظاهر مشروع او بود که دیگر نمیتوانست با مخالفت علویان و پیروان او روبرو گردد. اما نفس حکمت و حضور امام در شهرهای ایران و سپس خراسان در تحکیم پایگاه شیعیان که هواخواهان حکومت علوی بودند اثرات مهمی داشت. اصلی ترین تاثیرحضور امام در ایران، حرکت و استقرار سادات و علویان در مناطق امن ایران خصوصا طبرستان بود که تحت پوشش زیارت و پیوستن به امام رضا (ع) صورت رفت که به دنبال خود ترویج و تبلیغ فرهنگ و مذهب شیعه را نیز به همراه داشت. بر شهادت امام رضا (ع) نیز موج جدیدی از احساسات شیعی را در بین علویان و پیروان آنها به وجود آورد و از طرف دیگر علویان که از طرف دستگاه خلافت احساس خطر جدی میکردند، به سرعت از اطراف مرکز خلافت پراکنده شدند و همانطور که گفته شد مهمترین منطقهی امن برای آنها مناطق شمالی ایران بود که شامل طبرستان و اطراف آن سرزمین میبود (آملى، ۱۳۱۳: ۵۸). البته شایان ذکر است سایر نقاط ایران همچون ری، بعضی از شهرهای خراسان، نواحی اصفهان، و قم نیز در ای زمینه پذیرای سادات علوی بوده اند؛ اما رشته کوههای موجود در طبرستان و قومس، دیلمان، و طالقان، عامل مهمی برای توفیق نظامی علویان در درگیری احتمالی با سپاه خلیفه و عاملان او بوده و با توجه به شرایط طبیعی این دیار، جایگاه امنی به شمار میرفت. از طرف دیگرنفوذ معنوی که به جهت انتساب به خاندان نبی در ایشان مشاهده میشد، در جذب ظاهری بعضی از حکام محلی طبرستان موثر واقع شد (قهرمانی نژاد، ۱۳۸۸: ۴۲). بنابر این گفتهی ظهیرالدین مرعشی در کتاب تاریخ طبرستان، رویان و مازندران، مبنی بر تمایل قلبی اسپهبدان مازندران و طبرستان به شیعه (ظهیر الدین مرعشی مینویسد: «چون سادات خبر غدر (حیله) مأمون نسبت به حضرت رضا (ع) را شنیدند، به کوهستان دیلمان و طبرستان پناه بردند. بعضب بدانجا شهید گشتند و مزار و مرقد ایشان مشهور و معروف است وچون اسپهبدان مازندران در اوائل که اسلام قبول کردند، شیعه بودند و با اولاد رسول (ع) حُسن اعتقاد داشتند، سادات را د این ملک مقام آسانتر بود». را باید با همین جهت، تحلیل و تفسیر نمود. به عبارت دیگر استقرار و نفوذ علویان در این مناطق به نحوی بود که حتی اسپهبدان و کسانی که از دورهی حاکمان ساسانی باقی مانده بودند، به هر علت ممکن به سوی ایشان تمایل پیدا کردند (مرعشی، ۱۳۹۱: ۶۹). بعدها تشکیل رسمی حکومت مستقل علویان در طبرستان که مرکز ثقل جنبشهای شیعی در ایران قرار گرفت به گسترش فرهنگ دینی و مذهبی تشیع کمک شایانی کرد. به نحوی که اثرات سازندهی آن تا به امروز نیز قابل مشاهده است.
۲-انطباق اعمال و رفتار علویان با آموزههای شیعی و مکتب ناب اسلامی
آموزهها و تعالیم شیعی که به علت دوری از عرصههای قدرت و ثروت، همگونی بهتری با اسلام راستین و همخوانی بیشتری با آرمان والای طبریها مبنی بر آزادی از فشار روز افزون حاکمان به ویژه تازیان بیگانه داشت، خود از مهمترین عوامل اقبال و گسترش این مذهب در طبرستان و دیگر مناطق ایران بوده است.
تفکر شیعی مبتنی بر رویارویی با زور و بیداد و ستم، آرمان اجتماعی راستینی بود که جنبشهای شیعی از ابتدا در پی نیل به آن بودند. قیامهایی چون نهضت امام حسین (ع)، جنبش زید بن علی و دیگر علویان پیرو آنها، به خوبی گواه این زلال و همگونی و همخوانی با تعالیم ناب مذهب تشیع بوده است. این معنا برابر اندیشه قدرتهای حاکم اموی و عباسی که دین، قدرت و ثروت را تنها وسیله ای برای بیدادگری و به بندگی گرفتن مردم، به ویژه غیر تازیان قرار داده بودند، گرایش روز افزون طبریها به مذهب تشیع و دوری از حاکمان اموی و عباسی و باورهای آمیخته به نژاد پرستی و عربی آنان را در پی داشت. یکی از ویژگیهای علویان، آن بود که در برابر عباسیان ادعای خلافت داشتند، در حالی که سایر قبایل عربی چنین ادعایی نداشتند. این مسأله برای جریان هایی که با عباسیان مخالف بودند، بسیار اهمیت داشت. آنها در جستجوی رهبرانی بودند تا بتوانند مخالفت و مبارزه خود را با عباسیان مشروعیت بخشند. طبعا پذیرفتن علویان به عنوان رهبر، قدم مهمی برای جلب حمایت تودههای مردم در این مبارزات میشد. این مسأله سبب حساسیت حکومتهای وابسته به خلافت نسبت به علویان بوده و در بسیاری از موارد، به آزار و اذیت علویان منتهی میشد. در واقع آشنایی با روحیات علویان و محشور بودن با ایشان، مردم طبرستان را به صورت قلبی به مذهب تشیع رهنمون ساخت. زهد و پرهیزگاری عملی، صداقت در کردار و رفتار، حق طلبی و حق جوئی و دیگر صفات حسنهی علویان محبوبیت خاصی را برای آنان در بین طبرستانیان رقم زد و آنان را با پذیرش آموزههای شیعی از سوی آن مردم مواجه ساخت.
مورخینی که تاریخ طبرستان را در عصر فرمانروائی علویان بررسی کرده اند، بیش از هر چیز در باب فضائل اخلاقی و کرم و سخاوت و دستگیری آن خاندان از بینوایان و تشویقی که از اهل دانش و معرفت کرده اند سخن گفتهاند (جعفریان، ۱۳۸۲: ۳۷۵).
۳-صدور فرمانهای مذهبی از سوی حاکمان علوی
سازماندهی و ادارهی سرزمین طبرستان و دولت نوبنیاد شیعی آن بدون وجود قوانین خاص و مشخص عملاً نا ممکن بود. از این رو شاهد آن هستیم که حاکمان علوی از همان ابتدای تشکیل حکومت خود در طبرستان دست به اصلاحات و همچنین صدور فرامینی زدند که برای استحکام پایههای قدرت تفکر و دولت شیعی در طبرستان ناگزیر مینمود. از جملهی این فرامین و دستورات میتوان به فرمانهای صادره از سوی داعی کبیر اشاره کرد.
حسن بین زید علوی معروف به داعی کبیر که از شر مخالفان داخلی و خارجی خود در طبرستان آسوده شد به صدور فرمانهای مذهبی برای عُمّال خود در شهرها و بخشهای تابعه همت گماشت. تمام شواهد حاکی از آن است که وی از قیام و نهضت خود هدفی جز احیاء و توسعه و گسترش فرهنگ شیعی نداشت. تا قبل از ورود داعی کبیر به منطقه طبرستان، اجتماعات اولیهی نهضت، بیشتر به منظور چاره اندیشی در مقابل حملات احتمالی عمال طاهریان به رویان تشکیل میگردید و نهایت آرزوی آنان ایجاد حکومتی مستقل در رویان بود (درگاهی، ۱۳۸۷: ۱۱۴). ولی رهبری نهضت توسط داعی کبیر، از روز نخست این حرکت به آن جهتی اسلامی- شیعی داد و با مردم بر اساس مبانی اعتقادی شیعه بیعت کرد و همانطور که گفته شد دستورات و قوانین خاصی را در این راستا صادر نمود. حسن بن زید (داعی کبیر) در همان آغاز حرکت خود به مردم اعلام کرد که برای برپا داشتن کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) و امر به معروف و نهی از منکر با شما بیعت میکنم (ابن اسفندیار، ۱۳۶۶: ۲۲۹). وی حرکت تبلیغ خود را بر همین اساس که از خط مشی خاص شیعیِ بر گرفته از شعار معروف امام حسین (ع) در نهضت راستینش بود، قرار داده بود. برای کارگزاران خود دستور العملی بدین شرح صادر کرد و همهی پیروان خویش را به عمل بدان تشویق و ترغیب نمود.
برای نمونه مضمون برخی از این دستورات را متذکر میشویم:
۱-مردم را به متابعت به کتاب خدا و سنت پیامبر وادار کنید به گونهای که در اصول و فروع دین از رفتار و گفتار علی (ع) پیروی کنند.
۲-از عقیده جبریه و مشبهه دوری گزینند.
۳-در اذان و اقامه «حی علی خیر العمل» بگویند.
۴-در اقامه هر عبارت را دو مرتبه بگویند.
۵-در نماز «بسم الله الرحمن الرحیم» را با صدای بلند بخوانند.
۶-برای نماز بامداد قنوت را واجب دانند.
۷-در نماز میت پنج تکبیر بخوانند.