اما در هر حال کرنش صفحهای داریم:
(۴-۳)
۴-۵- تعاریف عمومی کرنش
کرنش تانسوری است که می تواند بوسیله یک ماتریس با مختصات کارتزین نشان داده شود:
(۴-۴)
به جای و و و و و مؤلفه های کرنش برشی و و به ترتیب استفاده می شوند. تحت این شرایط غالباً به صورت بردار نوشته میشوند که شامل شش مؤلفه است:
(۴-۵)
(۴-۶)
مشابهاً برای کرنش ها، مؤلفه های کرنش های عمودی مثبت بیانگر کشش و مؤلفه های کرنش عمودی منفی بیانگر فشار هستند.
برای حالت کرنش صفحه ای داریم:
(۴-۷)
در حالیکه برای تقارن محوری داریم: (شعاع=r)
(۴-۸)
اگر در یک المان از کرنش در یکی از راستا ها جلوگیری شده باشد و یا کرنش در آن راستا ناچیز باشد، حالت کرنش صفحه ای در آن المان ایجاد می شود. در سازه های با طول زیاد مانند سدهای خاکی، تونل ها، پی های نواری، لوله های نفت و… می توان از کرنش در راستای طولی سازه صرف نظر کرد و شرایط کرنش مسطح را بر سازه حاکم دانست. در این مطالعه جهت مدل سازی سازه تونل از شرایط کرنش مسطح بر سازه حاکم است.
رابطه مدول یانگ E و سایر مدول های سختی مانند مدول برشی G، مدول بالک K و مدول ادئومتر Eoed به صورت زیر است:
(۴-۹) G
(۴-۱۰) K=
(۴-۱۱) Eoed=
در این مطالعه برای مدل سازی رفتار خاک از مدل موهر کلمب استفاده شده است که در ذیل به اختصار به خصوصیات آن پرداخته خواهد شد.
۴-۶- مدل موهر کلمب (پلاستیک کامل)
مدل موهر کولمب پنج پارامتر ورودی احتیاج دارد که می توان از آزمایشات روی نمونه های خاک به دست آید. این پارامتر ها با واحد های استانداردشان در ذیل آمده اند:
(KN/m2) مدول یانگ :
(-) نسبت پواسون :
(o) زاویه اصطکاک :
(KN/m2) چسبندگی :
(o) زاویه اتساع :
۴-۷- قرارداد جهت
ایجاد المان محدود دو بعدی در PLAXIS بر مبنای مدل هندسی است. این مدل هندسی در صفحه x-y در دستگاه مختصات عمومی ایجاد می شود (شکل (۴-۱)). در حالیکه جهت z در جهت خارج از صفحه است. اگر چه PLAXIS V8 یک نرم افزار دوبعدی است، اما تنش ها بر اساس سیستم مختصات کارتزین ۳ بعدی است. در آنالیز کرنش مسطح که در این مطالعه مورد استفاده قرار خواهد گرفت، در جهت خارج از صفحه تنش است.
شکل (۴-۱) سیستم مختصات ومؤلفه های تنش مثبت
۴-۸- مدل
مدل المان محدود می تواند به صورت کرنش صفحه ای و یا تقارن محوری باشد و مدل کرنش صفحه ای در جاهایی به کار می رود که هندسه مدل دارای مقطع عرضی یکنواخت باشد و حالت تنش وابسته به آن و آرایش و ترتیب بارگذاری آن بر روی طول یکنواخت عمود بر مقطع عرضی (جهت z ) باشد. تغییر مکان ها و کرنش ها در جهت z صفر در نظر گرفته می شود. با این وجود تنش نرمال در z به طور کامل در نظر گرفته می شود.
مدل تقارن محوری برای ساختار های دایره وار با مقطع عرضی و شعاع یکنواخت استفاده می شود و در این حالت ترتیب بارگذاری پیرامون محور مرکزی می باشد به طوری که تغییر مکان و حالت تنش در هر جهت شعاعی یکنواخت در نظر گرفته می شود.
۴-۹- المان ها
کاربر برای مدل کردن لایه های خاک و سایر حجم های انبوه باید یکی از اجزاء مثلثی ۱۵ گرهی و ۶ گرهی را انتخاب نماید. مثلث ۱۵ گره ای المان پیش فرض می باشد که از درون یابی مرتبه چهار از تغییر مکان و انتگرال گیری عددی از ۱۲ نقطه گاوس (نقاط تنش) بدست می آید. مثلث ۶ گره ای از درون یابی مرتبه دوم و انتگرال گیری عددی از ۳ نقطه گاوس (نقاط تنش) بدست می آید نوع المان ها برای المان های سازه و سطوح مشترک، بطور اتوماتیک سازگار با نوع المانی در نظر گرفته می شود که در اینجا انتخاب می شود.
.
شکل (۴-۲) موقعیت گره ها و نقاط تنش در المان خاک
۴-۱۰- صفحات[۱۶]
صفحات یکی از اجزاء سازه ای هستند که برای مدل کردن سازه های لاغر در زمین با صلبیت خمشی کافی (یا مقاومت خمشی) و مقاومت عمودی[۱۷] به کار گرفته میشوند. صفحات برای شبیه سازی اثر دیوارها، صفحات، پوسته ها و پوشش ها که در امتداد محور z گسترش یافته اند به کار می رود. مثال هایی از سازه های ژئوتکنیکی که شامل صفحات هستند در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل (۴-۳) کاربرد صفحات در سازه های ژئوتکنیکی
مهمترین پارامتر صفحات، صلبیت خمشی، EI و مقاومت محوری، EA میباشد. از دو پارامتر فوق مقدار ضخامت صفحه ،deq که از رابطه زیر به دست می آید نتیجه می شود.
(۴-۱۳) deq=
۴-۱۰-۱- ضریب پواسون
برای سازه های سنگین[۱۸] (همانند پوستهجهای بتن) واقع بینانهتر است که ضریب پواسون در حدود ۱۵/۰ را وارد کنید.
۴-۱۰-۲- وزن
وزن صفحات به صورت نیرو بر واحد مساحت وارد می شود. برای سازه های نسبتاً سنگین این نیرو در اصل، از ضرب وزن واحد مصالح در صفحه در ضخامت صفحه بدست می آید.
۴-۱۱- المان های تیر[۱۹]
صفحات در المان محدود دو بعدی، مرکب از المان های تیر (المان های خط) با سه درجه آزادی در هر گره که شامل دو درجه آزادی اتقالی (ux , uy) و یک درجه آزادی دورانی (دوران در صفحه x-y:z ) می باشند.
مشخصات ورودی المان تیر عبارتست از: ، ، ، ، ، در آن E مدول الاستسیته مقطع، A مساحت مقطع، I ممان اینرسی مقطع، d ضخامت مقطع، W وزن در واحد طول مقطع و ضرب پواسون مقطع است.
وقتی که از المان خاک ۶ گرهای استفاده می کنیم هر المان تیر توسط ۳ گره تعریف می شود در حالی که در المان خاک ۱۵ گرهای از ۵ گره برای تعریف المان تیر ۳ گرهی و ۵ گرهی با نقاط تنش و گرهها را نشان میدهد.
ساخت آغازگر-پایانبخشی در کتابهای آموزشی که منجر به درک سهلتر و سریعتر محتوای کتاب میشود کدام است.
دبیرمقدم (۱۳۸۴: صص ۱۲۱-۱۲۲) هلیدی را احیاگر رویکرد نقشگرایی میداند و او را تداومدهنده راه مکتبهای پراگ و لندن معرفی میکند. او رویکرد هلیدی را رویکردی جامعهشناختی و نشانهشناختی به زبان میداند که اصولاً به ساختهای زبانی به عنوان شقوق و انتخابهایی متعلق به محور جانشینی عنایت دارد. او متذکر میشود که در منظر هلیدی منشأ وجودی هر یک از این انتخابها و شقها درواقع پاسخگویی به نیازی ارتباطی در جامعه است. به عبارت دیگر از منظر این رویکرد، متن ساخته میشود تا معنایی رد و بدل شود؛ یعنی هدف اصلی زبان انتقال معنی است و ساخت متنی کلام بر چگونگی سازمانبندی اطلاعات از رهگذر شیوه آرایش و ترتیب عناصر محتوایی کلام ناظر است. به تعبیر هلیدی و متیسون (۲۰۰۴: ص ۲۹) کارکردهای اصلی زبان عبارت اند از بیان تجربیات و نمایش روابط اجتماعی.
به نظر تامسون (۲۰۰۴: ص ۷) درست است که در رویکرد زایشی تنها معنایی گزارهای[۸] مورد توجه است اما بسیار سادهانگارانه است که معنی را محدود به معنای گزارهای نماییم. او توضیح میدهد اگر منظورمان از معنی مجموعه آن چیزهایی باشد که گوینده میخواهد شنونده آنها را بفهمد، آنگاه پر واضح است که درک چگونگی جاگرفتن پیام در بافت جزئی از معنی است. او تصریح میکند که با اتخاذ چنین موضعی، در واقع ما معنای[۹] جمله را معادل کارکرد[۱۰] آن قرار دادهایم.
هلیدی(۲۰۰۴: صص ۲۹-۳۰) سه لایه معنایی برای بند در نظر میگیرد که به طور همزمان در هر بند حاضر هستند. او این لایه های معنایی را فرانقش[۱۱] مینامد:
در این رویکرد، معنای یک بند در واقع مجموع این هر سه لایه است؛ به عبارت دیگر در این رویکرد، معنای بند یا جمله، چیزی است فراتر از مجموع معنای کلمات سازنده بند، یا حتی فراتر از معنای گزارهای.
در این رویکرد، فرانقش متنی به دو قسمت ساختاری تقسیم میشود که عبارتند از: ساخت آغازگر-پایانبخش و ساخت اطلاع. ساخت آغازگر-پایانبخش شامل دو نقش است: آغازگر و پایانبخش. آغازگر کانون و عنصر سازماندهنده هر بند است و پایانبخش عنصری دیگر در بند است که درباره آغازگر اطلاعاتی اضافی میدهد.
مفهوم آغازگر- پایانبخش (مبتدا و خبر) پیش از هلیدی در آثار دیگر زبانشناسان و همچنین در دستورهای سنتی به کار رفته بود. از جمله باید به ویلم متسیوس[۱۴] از اعضای مکتب پراگ اشاره کرد. اگرچه باید متذکر شد آنچه برای متسیوس مبتدا و خبر تلقی میگردد لزوماً بر آغازگر و پایانبخش هلیدی منطبق نیست و این به تفاوت تعریف این دو از این پدیده بر میگردد. نزد متسیوس مبتدا مساوی است با اطلاع کهنه و خبر یعنی اطلاع نو. حال آنکه برای هلیدی، آغازگر و پایانبخش مفاهیمی هستند که به گوینده بر میگردند، اما کهنگی یا نوی اطلاع متوجه شنونده است. در واقع برای گوینده اطلاع کهنه و نو وجود ندارد و تمام اجزای پیام برای گوینده کهنه محسوب میشوند.
در زبان فارسی هر سازهای میتواند در جایگاه آغازگر ظاهر شود و الگوهای متنوعی در ساخت آغازگر-پایانبخشی در این زبان وجود دارد. چیستی و چگونگی نسبت میان اجزای بند با یکدیگر و روابط میان اجزای بندهای گوناگون در شکل کلام، در انتقال پیام نقش دارد. از اینرو الگوی ساخت آغازگر و پایانبخش مناسب به خواننده در فهم معنای مورد نظر نویسنده کمک شایانی میکند. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه الگوهای توزیع آغازگر و پایانبخش در جملات کتابهای آموزشی جدید دبستان است تا مناسبترین الگو از منظر درک خواندن استخراج شود. به عبارت دیگر، هدف این تحقیق دستیابی به نظامی است که مؤلفان کتابهای آموزشی را در ارائه بهتر مفاهیم آموزشی برای دانشآموزان دبستانی یاری دهد.
این پژوهش در چارچوب دستور نظاممند نقشگرا، توصیفی از ساخت زبان فارسی به کار رفته در متون آموزشی دبستان به دست میدهد و الگوهای رایج توزیع آغازگر و پایانبخش را در ساخت پارگراف استخراج می کند. سپس به مدد آزمونهای درک خواندن این الگوها بررسی میشوند تا مشخص گردد که آیا رابطهای معنادار میان این الگوها و درک خواندن وجود دارد یا خیر؟ این بحث میتواند در تألیف این قبیل کتب به مؤلفان کمک بسیار کرده و قدمی باشد برای بهبود وضع آموزش به کودکان دبستانی.
آیا ارائه اطلاعات با سطح شناختی دانشآموزان همخوانی دارد؟
فصول دوم و سوم، که مربوط به پیشینه پژوهشها در حوزه آغازگر/پایانبخش و نیز معرفی چارچوب نظری دستور نظاممند نقشگرای هلیدی است، با بهره گرفتن از منابع مختلف و با روش کتابخانهای انجام میگیرد. در فصل چهارم ابتدا داده ها به صورت میدانی جمعآوری میشود و سپس با روش همبستگی مورد تحلیل قرار میگیرد.
جامعه آماری برای استخراج الگوهای توزیع آغازگر/پایانبخش عبارت است از متون درسی کتابهای آموزشی جدید دبستان به جز سال اول. در آزمون درک خواندن، جامعه آماری عبارت است از دانشآموزان ۸ تا ۱۱ ساله به تفکیک سن و جنس که تا حد امکان از لحاظ طبقه اجتماعی همگن شدهاند.
ناتوان : این اصطلاح توصیف کننده عواطف فردی است که احساس کند مهار حوادث و رویدادهای حائز اهمیت را در حیات خود از دست داده است و در نتیجه قرار گرفتن در حالت ناتوانی ، به احتمال زیاد خود را در رفتارهایی درگیر می کند که بازتاب
بیهودگی: فردی که احساس بیهودگی می کند ، کسی است که در یافتن و به کار بردن مناسب در خصوص اهمیت یا فایده اقدامات خود دچار مشکل شده است (اینکه چه چیز با معنا و مفید است).
بی هنجاری : این اصطلاح وضع فردی را توصیف می کند که برای راهنمایی و هدایت رفتار ، قواعد محدودی را تشخیص می دهد. نظام اجتماعی و مقررات رفتاری او از هم گسیخته و برایش رهنمودهایی محدود وجود دارد.
انزوای اجتماعی: وضع روانی فردی که توانایی تعامل با دیگران را از دست داده است و احساس می کند از فهم نگرش های دیگران عاجز است.
از خود بیزاری: فرد در این حالت با رفتارهایی که منعکس کننده ارزش ها یا نیازهای واقعی او نیستند ، درگیر است و به جای اظهار وجود ، در فعالیت های بی معنی درگیر می شود و عزت نفس اندک و عدم علاقه در این افراد مشاهده می شود. (کورمن ،۱۳۷۰ ؛۲۲۹)
کاهش یکپارچگی اجتماعی
ازهم گسیختگی هنجارها و ارزش های سنتی
احساس بی هنجاری ، بیهودگی و ناتوانی
احساس انزوای اجتماعی
احساس بی تفاوتی _ کاهش انگیزه
بیزاری از خود در ابراز رفتارهای مربوط به حرفه و شغل
حداقل سرمایه گذاری در رفتار مربوط به شغل
نیاز به تکنولوژی زیاد در انجام فرایند کاری برای حصول هدف
نمودار ۹-۲ اثرات بی تفاوتی بر عملکرد شخص (کورمن ۱۳۷۰ ،۲۲۹)
فرد نسبت به وقوع یا عدم وقوع پدیده های پیرامونی و مشخصا تحقق یا عدم تحقق اهداف سازمان، اجرا یا عدم اجرا برنامه ها ، انجام یا عدم انجام ماموریت های سازمانی و نهایتا موفقیت و عدم موفقیت سازمان بی خیال و بی اعتناست.
ماموریت ها و تکالیف محوله را با دقت و سرعت و حساسیت لازم انجام نمی دهند.
در ارائه پیشنهاد ، ایده و راهکار جدید و چگونگی بهبود شرایط کار در سازمان ، حرکتی و یا علاقه ای از خود نشان نمی دهد.
از برنامه های آموزشی استقبال نمی کنند.
از مواجهه با مدیر اکراه دارد.
تاخیر در ورود یا تعجیل در خروج و سنگینی گذشت اوقات در درون سازمان معرف بیزاری او از سازمان بودن است.
به لحاظ پاره ای از ملاحظات مربوط به تامین شغلی در سازمان می ماند ، اگر شرایط او هموار باشد سازمان را ترک می کند. (میرحسینی و زواره ،۱۳۷۴ ؛ ۶۸ ،۷۸)
عدم همسویی بین افراد و سازمان.
بروکراسی شدید در سازمان و نخبه گرایی در انتصاب ها.
ساختار سازمان بلند و طولانی.
انجام کار بدون فهم دلایل آن.
عدم فرصت مشارکت در تصمیم گیری.
بی نیازی و یا عدم آگاهی و شناخت نسبت به نیازهای خود.
ناکافی بودن و یا نامناسب بودن سبک های رهبری و روش های مدیریتی
فقدان و ناکارآمدی نظام ارزشیابی کارکنان
بی تفاوتی گروهی از کارکنان
انتقال بی تفاوتی به محیط کار (میرحسینی و زواره ،۱۳۷۴ ؛ ۶۸ ،۷۸).
حال که با علل بروز بی تفاوتی آشنا شدیم باید بدنبال راه چاره و روش پیش گیری و از بین بردن آن در کارکنان باشیم. در اینجا تعدادی از مهمترین روش های کنترل بی تفاوتی را مورد بررسی قرار می دهیم.
آزادی عمل به کارکنان در انجام امور قسمت خود:منظور از آزادی عمل، فکر کردن و عمل نمودن در مورد حیطه کاری خود می باشد. در این صورت کارکنان احساس رضایت می کنند و از انجام کار خود ابراز خشنودی می نمایند.
اهمیت دادن به هر شغل بدون مقایسه با مشاغل دیگر سازمان:اگر به هر شغل بعنوان یک کار مهم و مورد نیاز در سازمان توجه شود، هیچگاه مقایسه بین مشاغل و مشخص کردن مهمترین و کم اهمیت ترین، پیش نمی آید. در نظر مدیریت منابع انسانی، وجود کلیه شغلها در جایگاه خود مهم و برای ادامه کار سازمان و رسیدن به اهداف عالی ضروری و لازم است. در این صورت هیچ کس احساس حقارت نمی کند و کارکنان با انجام کاری که مسئول آن هستند ابراز رضایت و خشنودی می کنند.
ارزیابی عملکرد :فرآیندهای مختلفی در مدیریت منابع انسانی وجود دارد. از جمله آنها، ارزیابی عملکرد کارکنان می باشد که به نوبه خود بسیار حائز اهمیت و در خور توجه است. به همبن دلیل کمی بیشتر به آن می پردازیم. برای دست یابی به یک عدالت در سنجش عملکرد کارکنان، در هر سطوحی می بایست ارزیابی دو جانبه یعنی مدیران از زیر دستان خود و کارکنان از مدیران و رواسای قسمت خود صورت گیرد. این روش می تواند مناسبات بین آنها را بهبود ببخشد و نظر کارکنان نسبت به مدیریت را تغییر دهد.
زیبایی محل کار:زیبایی و آراستگی محل کار موجب دلچسب شدن آن برای کارکنان می شود. در یک بررسی بعمل آمده مشخص شد که استفاده از رنگهای دلپذیر در محیط کار باعث کاهش غیبتهای مکرر کارکنان، افزایش دلبستگی و دلگرمی آنان به کار و کاهش خستگی عمومی بدن می گردد. سلولهای چشم در مقابل طول موجهای مختلف حساسیت های مختلف از خود نشان می دهند. مثلاً رنگهای روشن و ملایم چشم و اعصاب کارکنان را آرامش می بخشند و با توجه به تحقیقات روانشناسی ناخود آگاه در آنان شور و علاقه به کار ایجاد می کنند.
افزایش دانش کارکنان:سازمانهای یادگیرنده بدنبال کسب بهترین ها (از جهات مختلف) هستند. برای بدست آوردن بهترین ها باید دائماً آموخت و آموخته ها را انتقال داد. این کار را همه کارکنان از مدیر ارشد تا کارکنان ساده سازمان به نسبت نیاز شغلی باید انجام دهند. آموزش مستمر به سازمان قدرت می دهد و سرعت حرکت را برای رسیدن به هدف، بیشتر می کند. در سازمانهای یادگیرنده، بدلیل افزایش توانایی فکری کارکنان، آموزش روش های جدید، عدم وجود سرزنش، استقبال از ایده های جدید، کاهش شدید تنبیه ها، تقویت رضایت مندی کارکنان، تقسیم قدرت در بین کارکنان و … کارکنان از کار خود لذت می بدند و دائماً در حال پویایی هستند در چنین سازمانی بهیچ وجه بی تفاوتی بوجود نمی آید. در سازمانهای یادگیرنده، نوآوری و خلاقیت بسیار بالا است. هر چه آموزش با کیفیت تر و بیشتر صورت گیرد، موجب ایجاد تغییر در افراد می شود. که نتیجه آن بوجود آمدن افرادی خلاق و فعال می باشد و باعث پیشرفت سازمان می گردد. برای ایجاد سازمانی یادگیرنده، ضمن تلاش برای ایجاد این رویه و گسترش فرهنگ یادگیری، باید مدیران بر این عقیده باشند که هزینه یادگیری و آموزش با ارتقاء دانش و افزایش سطح تخصصی افراد جبران خواهد شد. در حقیقت با بسط فرهنگ یادگیری و افزایش سطح دانش، سود نهایی سازمان بیشتر خواهد شد. از دیگر فواید آموزش، آشنایی کارکنان با مشکلات و در نتیجه ایجاد تفکر، پویایی بلند مدت در سازمان، خلاقیت، نوآوری و همچنین باعث عدم مقاومت کارکنان در برابر تحولات و تغییرات سازمان و… می شود.
شایسته سالاری:شایسته سالاری را می توان انتخاب بهترین ها در مناسب ترین جایگاه تعریف کرد. امروزه سازمانها برای رسیدن به سطح مطلوب خود، نیاز به بکار گیری انسانهایی با خصوصیات و شایستگی ها بالا دارند. مطمئناً هیچ کسی یافت نخواهد شد که خواهان شایسته سالاری نباشد. یعنی شایسته خواهی در همه وجود دارد. اما هر کس شایسته را بنوعی تعریف می کند. در این میان سازمان باید با معیارهای منطقی و علمی بدنبال شایسته شناسی و بعد شایسته گماری و برای آینده شایسته پروری نماید.
مشارکت کارکنان در تصمیمات سازمان:یکی دیگر از روش های کنترل و از بین رفتن بی تفاوتی، تقسیم قدرت و اجازه دادن به کارکنان برای تصمیم گیری بر اساس سطح مسئولیت آنها می باشد که موجب همکاری و مشارکت کارکنان در پیش بردن سازمان، بسمت اهداف خود می شود. درصورت مشارکت کارکنان در تصمیم گیری اختلاف در نظرات و تعیین الویت ها از بین می رود و موجب نزدیکتر شدن نظرات مدیران و کارکنان می شود. مشارکت در تصمیم گیری باعث می شود که استرس ناشی از انتظارات مبهم و دائماً در حال تغییر مدیریت کاهش یابد، انگیزه برای انجام کار درست افزایش پیدا کند، کمیت و کیفیت در عملکرد کارکنان بیشتر شود و ارزیابی عملکرد کارکنان با صحت بیشتری انجام شود.(رائیجی، ۱۳۸۹؛ ۴)
جایگزینی وسیله بجای هدف
گلدنر استدلال می کند که قوانین و مقررات سازمان های بروکراتیک ، علاوه بر اینکه رفتارهای غیر قابل قبول را تعیین می کنند ، در همان حال حداقل سطح عملکرد قابل قبول را نیز مشخص می نمایند. اگر قوانین و مقررات نهادینه نشده باشند و به منزله ی جزئی از رفتارهای درونی کارکنان در نیایند ، در آن صورت موجب تشویق بی تفاوتی می شوند . به عبارت بهتر کارکنان فقط در سطح ، حداقل های قابل قبول کار می کنند. بنابراین قوانین به جای آن که به عنوان وسیله ای برای شناسایی رفتارهای قابل قبول تلقی شوند ، در عوض به عنوان وسیله ای برای تنظیم حداقل استاندارد عملکرد تعبیر و تفسیر می شوند.(م… ، ۱۳۸۳ ؛۵۵)
چان لاین[۴۵] (۱۹۹۸)، در پژوهشی تحت عنوان «انیمیشن برای آموزش دانش آموزان با سطوح مختلف دانشی[۴۶]» گزارش میکند که چگونه دروس بدون تصویر، با تصاویر ساکن و با تصاویر متحرک تأثیر میکنند بر دست یابی دانش آموزان با سطوح مختلف دانشی، به دانش توصیفی و روندی. او میگوید هنگامی که دانش قبلی افراد در موضوع مورد آموزش کم باشد، تصویر به شکل ساکن یا متحرک برای یادگیری حقایق توصیفی، بهتر میتواند عمل کند نسبت به دروسی که فقط دارای متن باشند. اگر چه در یادگیری حقایق دانش روندی، تفاوتی بین استفاده از متن یا تصویر دیده نمیشود؛ اما دانش آموزان دارای سطوح بالا از دانش قبلی از موضوع، بهتر یاد میگیرند حقایق توصیفی را در حالت استفاده از تصویر، و لیکن تصاویر ساکن در یادگیری دانش روندی برای این دانش آموزان تأثیری ندارد. مطالعات چان لاین حاکی از آن است که دانش آموزان با سطوح مختلف دانش قبلی، به گونه ای متفاوت اعمال نشان دهندهی دست یابی خود به یادگیری را نشان میدهند. تصاویر متحرک نسبت به تصاویر ساکن، برای تأثیرگذاری بر یادگیری برتری ندارند و حتی میتوانند برای یادگیری گیج کننده باشند اگر که حرکات آنها با کیفیت پردازش اطلاعات بصری توسط دانش آموزان، متناقض باشد.
کوسا و کاراکاس[۴۷] (۲۰۱۰) در پژوهشی تأثیر نرم افزار سه بعدی بر یادگیری هندسه ی تحلیلی فضایی در ۲۴ معلم دبیرستان پرداختند. نتایج پژوهش آنان بیانگر آن بود که نرم افزار سه بعدی کابری، نرم افزار بسیار مفیدی برای یادگیری و آموزش هندسه تحلیلی فضایی است. ضمن اینکه استفاده از این نرم افزار درک تجسم فضایی افراد را ارتقاء می بخشد.
یازلیک و اردهان[۴۸] (۲۰۱۲) در پژوهشی به بررسی تأثیر نرم افزار هندسه پویا با عنوان «کابری[۴۹]» در آموزش هندسه پرداختند نتایج پژوهش آنها که به شیوه ی نیمه آزمایشی انجام گرفت نشان داد که اگر چه پیشرفت و بهبود درسی در هر دو گروه کنترل و آزمایش قابل توجه بوده است، اما دانش آموزان گروه آزمایش عملکرد بهتری را از خود در یادگیری مطالب نشان داده اند.
جدول شماره (۲-۲): خلاصه ی مطالعات تجربی داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش | ||
محقق و همکاران | سال | نتیجه |
گلزاری | ۱۳۸۳ | استفاده از نرم افزار کمک آموزشی در افزایش یادگیری دانش آموزان در مقایسه با روش تدریس سنتی به تنهایی، مؤثرتر است. استفاده از دست سازه ها نیز در افزایش یادگیری دانش آموزان در مقایسه با روش تدریس سنتی به تنهایی، از تأثیرگذاری بیشتری برخوردار است. در مقایسه ی دو شیوه ی آموزش سنتی با کمک نرم افزار و آموزش سنتی با دست سازه ها، تفاوتی دیده نشد. |
ریحانی و همکاران | ۱۳۸۸ | نرم افزارهای هندسه ی پویا با فعال سازی طرحواره های مرتبط و مناسب تر، تشویق فرد به استفاده از راهبردهای حل مسأله، تأثیر مثبت در نحوه ی کنترل فرایند حل و باورهای فرد، توانایی های حل مسأله به ویژه ساخت حدس های منطقی و خلاقانه را افزایش و توسعه می دهد. |
دهقان پور | ۱۳۸۹ | به کارگیری دست سازه ها در آموزش ریاضی در مقایسه با روش تدریس سنتی بر افزایش یادگیری، بهبود نگرش مثبت دانش آموزان نسبت به این درس، لذت بیشتر بردن از ریاضی، کاستن ترس و اضطراب از این درس، افزایش انگیزه، افزایش مهم و سودمند دانستن ریاضیات، افزایش توانایی حل مسأله و افزایش میزان فراشناخت در دانش آموزان مؤثر است. اکثریت معلمان (۸۰/۰) دیدگان مناسبی درباره ی استفاده از دست سازه های آموزشی دارند. بین مدرک تحصیلی معلمان و دیدگاهشان درباره استفاده از دست سازه های آموزشی رابطه معناداری وجود ندارد. بین سابقه تدریس معلمان در ریاضی دوره راهنمایی و دیدگاهشان درباره دست سازه های آموزشی رابطه معناداری وجود ندارد. |
لیاقتدار و همکاران | ۱۳۹۱ | تدریس بر مبنای فن هیلی در مقایسه با روش سنتی از تأثیر گذاری بیشتری بر پیشرفت تحصیلی فراگیران برخوردار است. |
مایر و مورنو | ۹۹/۱۹۹۸ | فراگیرانی که مطالب آموزشی را در قالب انیمیشن و صدا در کنار یکدیگر دریافت کرده اند ۸۰ درصد بیشتر از فراگیرانی که انیمیشن و متن را دریافت کرده اند، دارای میانگین بالاتری بوده اند. |
چان لاین | ۱۹۹۸ | هنگامی که دانش قبلی افراد در موضوع مورد آموزش کم باشد، تصویر به شکل ساکن یا متحرک برای یادگیری حقایق توصیفی، بهتر میتواند عمل کند نسبت به دروسی که فقط دارای متن باشند. اگر چه در یادگیری حقایق دانش روندی، تفاوتی بین استفاده از متن یا تصویر دیده نمیشود؛ اما دانش آموزان دارای سطوح بالا از دانش قبلی از موضوع، بهتر یاد میگیرند حقایق توصیفی را در حالت استفاده از تصویر و لیکن تصاویر ساکن در یادگیری دانش روندی برای این دانش آموزان تأثیری ندارد. مطالعات چان لاین حاکی از آن است که دانش آموزان با سطوح مختلف دانش قبلی، به گونه ای متفاوت اعمال نشان دهندهی دست یابی خود به یادگیری را نشان میدهند. تصاویر متحرک نسبت به تصاویر ساکن، برای تأثیرگذاری بر یادگیری برتری ندارند و حتی میتوانند برای یادگیری گیج کننده باشند اگر که حرکات آنها با کیفیت پردازش اطلاعات بصری توسط دانش آموزان، متناقض باشد. |
کوسا و کاراکاس | ۲۰۱۰ |
شکســته شــود نــام دستـــان ســـام ز زاول نگیــرد کســـی نیــــز نـــام
(فردوسی،۱۳۸۷: ۱۰۱۰و۱۰۱۱)
و سخن آخر در نام وننگ پهلوانان در شاهنامهی فردوسی این است که :« نام در نزد پهلوانان شاهنامه، به معنای: سربلندی،آوازهی نیک، افتخار،آبرو، نام داری، شجاعت، دلاوری و… به کار میرود.نام به هر کدام از معانی فوق که آمده باشد، عالی ترین محرک قهرمانان شاهنامه است.» (همان: ۱۱۳)
فتوّت و جوانمردی، بارزترین وضروریترین خصلت یک پهلوان است. جوانمردی زکات قدرت و زور یک پهلوان است وخدا هرچه بیشتر این خصلت را در کسی ببیند، قدرت اورا بیشتر میکند و به این خاطر، غالب پهلوانان، معلّم فتوّت وجوانمردی هستند.
نمونهی بارز جوانمردی نبرد سهراب با رستم است زمانی که سهراب رستم را بر زمین میزند دشنهای آبگون در میآورد تا سر رستم را از تنش جدا سازد.رستم که این گونه میبیند به او میگوید:
دگــرگــونــه تــر بــاشـد آییــن مــا جـــزیــن بــاشــد آرایـش دیـــن مـــا
کسـی کـــاو بـــه کشتــی نبــرد آورد ســــر مهتــــری زیــــر گـــــرد آورد
نخسـتین کــه پشـتش نهــد بــر زمیـن نبّــرد ســـرش گــرچـه بـاشـد بـه کـین
گـرش بـــار دیگـــر بـــه زیـــر آورد زافگنـــــندنــش نـــــام شیـــــر آورد
بــدان چــــاره از چنـــگ آن اژدهـــا همــی خـواست کـایـد ز کشتن رهــــا
دلیـــر جـــوان ســر بـــه گفتــار پیــر بـــداد و ببـــود ایــن سخـن دلپـذیــر
{یکــــی از دلــــی و دوم از زمـــــان ســـوم از جـــوانمـردیـش بــی گمــان}
رهــا کـرد زو دست و آمــد بــه دشـت چــوشیــری کــه بــر پیش آهـو گذشت
(فردوسی،۱۳۸۷: ۲۷۷)
بدین گونه سهراب در حالی که میتوانست به راحتّی رستم را بکشد، در کمال جوانمردی از خون حریف نامدار خود میگذرد و او را رها میسازد و به شکار کردن میپردازد. هومان هم بابت این کار بر سهراب خرده میگیرد که چرا شیری را که به دام آورده بودی رها کردی. امّا سهراب اندکی از کار خود پشیمان نبود. او سرنوشت خود را به قضا و قدر روزگار سپرده بود.
نمونه های دیگر جوانمردی واز خود گذشتگی پهلوانان شاهنامه کسانی چون :ایرج، کیخسرو، سیاوش هستند.فریدون ایرج را به جنگ برادرانش سلم و تور میخواند. ایرج جوانمردانه میخواهد، حتّی پادشاهی ایران را به برادرانش بدهد وسخن پدر را نمیپذیرد و مردانه با دل و جانی لبریزاز گذشت ومهربانی به دیدار سلم و تور میرود،امّا برادرانش ناجوانمردانه اور ا میکشند.ایرج در جواب اعتراض تور به پادشاهی او بر ایران زمین به او میگوید:
بــــدو گفت کــای مهتــر کـامـجــوی اگـــر کـــام دل خــواهـی آرام جـــوی
مــن ایـران نخـواهـم نـه خـاور نه چین نــه شـاهـی نــه گستــرده روی زمیـــن…
سـپــردم شمـــا را کـــلاه و نگـــــین بــدیـن روی بــا مــن مــداریـد کیـــن
مـــرا بـــا شمــا نیــست ننـگ ونبــرد روان را نبــایــد بــــریـن رنجــه کـــرد
زمـــانـــه نخــواهــم بـــه آزارتــــان اگــــر دور مــــانــم ز دیــــدارتــــان
(فردوسی:۱۳۸۷: ۶۲)
یکی دیگر از سجایای اخلاقی پهلوانان، نیکی و نکوکاری است، که در شاهنامهی فردوسی جایگاهی خاص دارد. بارزترین خصیصیهی یک پهلوان که نمود عینی دارد، نیکی کردن به مردم است. چیزی که همه از یک قهرمان انتظار دارند.
در طول حیات بشری به خصوص در ایران، مردم همواره شاهد حضور پهلوانان و قهرمانان محبوبی بودهاند که با حضور خود در کوچه وخیابان و متن جامعه از جان و مال و ناموس مردم صیانت میکردند و هرکجا ظلم و ستمی میدیدند، به میان میآمدند و آن راریشه کن میکردند. همین نیکی و نکوکاری پهلوانان باعث میشد که مردم به دیدهی احترام به آن ها بنگرند.
یکی دیگراز ارکان اندیشه های انسان دوستانهی فردوسی نیکی ونکوکاری است، که همیشه در نظر ایرانیان، به ویژه پهلوانان وقهرمانان نمودی عینی دارد.
در این خصوص ملا احمد میگوید:«در تاریخ افکار اجتماعی و اخلاقی مردمان ایرانینژاد، سنتهای قدیمی وغنی وجود دارد.در حیات برای نیکی و نکو کاری همیشه جایی هست و انسان بـاید از ایـن امـکان، مـدام استفـاده نمـوده از خـویش فقط نـام و کـار نیـک بـاقـی گذارد»: (ملااحمد،۱۳۸۸: ۵۷)
همـــه نیکـیـت بـــایـــد آغـــاز کـــرد چــو بـا نیـک نــامـان بــوی هـم نــورد
(فردوسی، ۱۳۸۷: ۵۹۲)
درشاهنامه رستم نمایندهی بزرگ نیروی نیکی و نکوکاری است و همیشه علیه بدی مبارزه میکند. وی برای گسترش نیکی ونابودی بیداد وستم حتّی به شاهان هم رحم نکرده است و هنگام رویارویی با اسفندیار به او خطاب میکند:
زمیـــن را ســراســـر همـــه گشتـــه ام بســی شـــاه بیـــداد گــــر کشتـــه ام
(فردوسی،۱۳۸۷ :.۱۰۰۵)
نکوکاری رستم بر کسی پوشیده نیست،اسفندیار که برای بستن دست رستم آمده ومیداند که باید با اوبجنگد؛ امّا از گفتن حقیقت ابایی ندارد و در مورد رستم چنین میگوید:
نکـــوکـــار زو بـــــه گیتـــی کســـی نبــودسـت، کـــاورد نیکـــی بـســــی
(همان: ۹۸۴)
سیاوش هم یکی از چهره های درخشان شاهنامه است که مظهر شجاعت ودلیری،پهلوانی وکاردانی و از همه مهمتر پاکی و قداست و راستی است.فردوسی،در سیمای این قهرمان دوست داشتنی تمام سجایای اخلاقی و صفتهای پسندیدهی انسانی را آورده است.او هم در گفتار و هم در رفتار وکردار و اندیشه پاک و بی آلایش است. گویی سیاوش در شاهنامه آمده است تا مظهر حسن وخوبی باشد.هیچ صفت مذمومی در وجود این پهلوان معصوم قرار نگرفته است واین را خود سیاوش چنین بازگوکرده است.
زگفتــار و کــردار، بـــر پیــش و پـــس زمــن هیــچ نـــاخــوب نشنیــد کــس
(همان: ۳۶۲)
فردوسی با حزن واندوه وتأسف بسیار تأکید میکند که سرانجام مرگ،عاقبت، این چنین مردانی بزرگ را هم در آغوش میگیرد.با وجود این باید همواره به جانب نیکی روی آورد ونکوکاری کرد. شاید در دنیای دیگر پاداش نیکی ونکوکاری خود را گرفت: (ر.ک.ملااحمد،۱۳۸۸:۶۸)
تـوتــا زنــده ای،ســوی نیکــی گــرای مگــر کـــام یــابــی، بــه دیگـر سـرای
(همان : ۱۰۵۳)
فردوسی هم توسط سیمای شاهان وقهرمانان نیکوکار، هم با پند واندرزهای حکیمانه، هم با ستایش خوبی و مذمت بدی، مردم را به عدل و دادگستری، رحم و شفقت،نیکی ونکوکاری دعوت نموده است: (ر.ک.، ملااحمد، ۱۳۸۸: ۶۸)
بکــوشیــد وخــوبـی بـه کـــار آوریـد چـــو دیــدیـد ســرمــا بهــار آوریــد
زخــون ریختـن دسـت بــایـد کشیــد ســـر بــی گنــاهـان نبــایــد بــریــد
(فردوسی، ۱۳۸۷٫: ۷۹۴)