فرضیه دوم
۴-۴-۲. برنامه تمرین هوازی به همراه آموزش بر میزان کمر درد حاصل از امتیاز پرسش نامه درد کمردر زنان کم تحرک اثر معنیداری دارد.
با توجه به نتیجه آزمون رتبه- نشانه ویلکاکسون، بین اندازههای اولیه و ثانویه درد کمر در گروه هوازی تفاوت معنی دار وجود دارد(۰۵/۰P<).
جدول۴-۶. نتایج آزمون ناپارامتری ویلکاکسون برای مقایسه اندازههای اولیه و ثانویه درد در گروه هوازی
متغیر | آماره رتبه- نشانه ویلکاکسون | سطح معناداری |
کمر درد | ۳۷/۲- | ۰۱۸/۰ |
فرضیه سوم
۴-۴-۳.بین آثار برنامه تمرین انعطافپذیری و هوازی برامتیاز پرسش نامه درد کمردر زنان کم تحرکتفاوت معنیداری وجود دارد.
بر اساس نتیجه آزمون ناپارامتری کروسکال- والیس، نمرات اولیه درد کمر در بین سه گروه انعطافپذیری، هوازی و کنترل تفاوت معنیداری با یکدیگر ندارند (۰۵/۰P>) اما این درد کمر در اندازه گیری ثانویه به طور معنیداری در سه گروه تفاوت داشت. پاسخ کامل این فرضیه (مقایسه دو به دو) در پایان فصل مقایسه شده است(جدول ۴-۲۳)
جدول۴-۷. نتایج آزمون کروسکال والیس برای مقایسه اندازههای اولیه و ثانویه در سه گروه
متغیر | آماره کروسکال- والیس | درجه آزادی | سطح معناداری |
درد کمر (پیش آزمون) | ۴۷/۴ | ۲ | ۱۰۷/۰ |
درد کمر (آزمون پایانی) | ۲۹/۱۱ | ۲ | ۰۰۴/۰ |
فرضیه چهارم
۴-۴-۴. برنامه تمرینات انعطافپذیری به همراه آموزش برعوامل فیزیولوژیکی (استقامت عضلانی، نسبت دور کمر به دور لگن، شاخص توده بدن، انعطافپذیری، تعداد ضربان قلب، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک) زنان کم تحرک اثر معنیداری دارد.
۴-۴-۴-۱.برنامه تمرینات انعطافپذیری به همراه آموزش بر استقامت عضلانی (دراز نشست)زنان کم تحرک اثر معنیداری دارد.
بر اساس نتایج آزمون پارامتری t- همبسته، بین نمرات اولیه و ثانویه استقامت عضلانی شکم (دراز نشست) در گروه انعطافپذیری اختلاف معنیداری وجود دارد(۰۵/۰P<) (جدول۴-۸ ).
۴-۴-۴-۲.برنامه تمرینات انعطافپذیری به همراه آموزش بر نسبت دور کمر به دور لگن زنان کم تحرک اثر معنیداری دارد.
بر اساس نتایج آزمون پارامتری t- همبسته، بین نمرات اولیه و ثانویه نسبت دور کمر به دور لگن در گروه انعطافپذیری اختلاف معنیداری وجود ندارد(۰۵/۰P<) (جدول۴-۸ ).
۴-۴-۴-۳.برنامه تمرینات انعطافپذیری به همراه آموزش بر شاخص توده بدن زنان کم تحرک اثر معنیداری دارد.
بر اساس نتایج آزمون پارامتری t- همبسته، بین نمرات اولیه و ثانویه شاخص توده بدن در گروه انعطافپذیری اختلاف معنیداری وجود دارد(۰۵/۰ P<) (جدول۴-۸ ).
بنابراین، روایت مذکور مؤید آنست که از نظر اسلام، سوء استفادۀ مأمور دولت نسبت به اموالی که حسب وظیفه به او سپرده شده، خیانت در امانت محسوب می شود اعم از اینکه به قصد تصاحب برای خود یا دیگری باشد، یا بدون قصد تصاحب. و حال آنکه حسب قوانین موضوعه، چنانچه سوء استفادۀ مأمور بقصد تصاحب باشد، عمل ارتکابی از مصادیق اختلاس محسوب می شود.
گفتار دوم: مقایسه اختلاس با جرایم مشابه
با دقت در ارکان و شرایط تحقق اختلاس می توان آن را از جرائم مشابه دیگر تشخص داد. اساساًً از جمله مسائلی که در رابطه با مطالعه و بررسی جرائم بسیار مهم است، شناخت وجه اشتراک و افتراق جرائم از یکدیگر می باشد. زیرا این مهم در مقام تشخیص حق از باطل به هنگام دادرسی برای قضاوت و دفاع از موکل برای وکلاء می تواند راهگشا باشد و ایشان را از سقوط در ورطه خطا و اشتباه نجات دهد و از مجازات افراد به بیشتر یا کمتر از استحقاق، و چه بسا از ریختن خون بی گناهی و یا بی مجازات ماندن مجرمی و مفسدی جلوگیری نماید.
علی ایحال تشخیص جرائم از یکدیگر بسیار نتایج و تبعات ارزشمندی را به دنبال خواهد داشت که ما به همان مقدار مذکور اکتفا میکنیم؛ و به این مطلب اشاره میکنیم که در رابطه با اختلاس نیز قضیه به همین منوال است. یعنی ضرورت دارد که وجه اشتراک و افتراق این جرم با سایر جرائم مشابه مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
در صورت مقایسه جرائم مختلف با یکدیگر، به نظر می رسد که وجه تشابه و تمایز آنها مربوط به رکن مادی و شرایط اختصاصی هر جرمی نسبت به جرم دیگر می باشد و عمده وجه تشابه و تمایز اختلاس با جرائم دیگر نیز همین امر است.
بند اول: مقایسه اختلاس و خیانت در امانت
بین جرم اختلاس و خیانت در امانت ارتباط و نزدیکی به حدی است که برخی از حقوق دانان این دو جرم را تحت یک عنوان بررسی می نمایند و برخی اختلاس را مصداق مشدد جرم خیانت در امانت می دانند.
خیانت در امانت در ق.م.ا. مصوب ۱۳۷۵ که در حال حاضر رکن قانون بزه اختلاس را تشکیل می دهد در ماده ۶۷۴ تصریح گردیده است.
ماده ۶۷۴ : هرگاه اموال منقول یا غیر منقول یا نوشته هایی از قبیل سفته و چک و قبض و نظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هرکار با اجرت یابی اجرت به کسی داده شده و بنابراین بوده است که اشیاء مذکور مسترد و یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیاء نزد او بوده آنها را به ضرر مالکین یا متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود نماید به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.
از خیانت در امانت تعاریف زیادی به عمل آمده است.
خیانت در امانت رفتار مجرمانه و مخالف امانت است نسبت به مال منقول که به موجب هر امر و یا عقدی از عقود امانت آور سپرده به مجرم یا در حکم آن باشد. یا خیانت در امانت عبارتند از فعل مثبت امین در مال مورد امانت به یکی از صور قانونی به ضرر مالک.[۱۶]
الف: وجوه اشتراک
۱ـ سپرده بودن رکن اصلی هر دو جرم می باشد به نحوی که اگر موضوع جرم از طریقی غیر از سپردن به دست مرتکب رسیده باشد در صورت برداشت و تصاحب عملی ارتکابی از مصادیق هیچ یک از دو جرم مذکور نخواهد بود. در اختلاس مال بر اساس وظیفه از سوی موسسه دولتی یا عمومی و یا سایر اشخاص به مامورشناخته شده سپرده می شود و در خیانت در امانت نیز مجنی علیه خود را به امین می سپارد و پس از سپردن در صورت ارتکاب جرم واقع می شود.
۲ ـ از جهت رکن مادی نیز دو جرم با یکدیگر وجه اشتراک دارند همچنان که برای تحقق جرم اختلاس لازم است مرتکب اموال و وجوه را به نفع خود یا دیگری تصاحب یا به صورت عمدی تلف نماید در خیانت در امانت نیز بر اساس ماده ۶۷۴ ق.م.ا. بایستی یکی از چهار فعل مثبت تصاحب، تلف، مفقود و استعمال مال مورد امانت صورت گیرد.
۳ـ یکی دیگر از وجوه اشتراک دو جرم این است که در خیانت در امانت نیز همانند اختلاس حصول نتیجه مجرمانه شرط است یعنی تا مالک از عمل مرتکب متضرر نشود جرم تام به وقوع نپیوسته است و در مرحله شروع به جرم باقی می ماند. همچنین در هر دو جرم بایستی رفتار مجرمانه مبتنی بر عمد و قصد مجرمانه باشد و با عمل غیر عمدی امین یا مامور جرم محقق نخواهد شد بنابراین در هر دو جرم علاوه بر قصد عام در تصاحب اموال وجوه قصد خاص نیز لازم است و اگر تصاحب یا اتلاف مال در اثر اهمال و بی دقتی یا فراموشی صورت گرفته باشد محقق نمی شود .[۱۷]
ب: وجوه افتراق
۱ ـ براساس ماده ۶۷۴ ق.م.ا. (رکن قانونی جرم خیانت در امانت) عمل مرتکب به چهار شکل استعمال، تصاحب، تلف یا مفقود کردن انجام می شود. از این میان در جرم اختلاس فقط تصاحب و برداشت مد نظر است. تصاحب اموال دولتی یا نهاد عمومی غیر دولتی توسط مأمور مربوطه اختلاس به شمار می آید. البته تبصره ۱ ماده ۵ قانون تشدید… هم اتلاف اموال دولتی یا نهاد عمومی غیر دولتی توسط مأمور مربوطه را که (( تلف یا مفقود کردن)) هم می تواند مصداقی از آن به شمار آید در حکم اختلاس دانسته است.
۲ ـ مهمترین فرق دو جرم اختلاس و خیانت در امانت، در (( مرتکب جرم )) می باشد، به این صورت که در رابطه با جرم اختلاس مرتکب حتما باید از کارکنان یک اداره دولتی یا یک ارگان نظامی باشد، ولی برای تحقق خیانت در امانت به آن صورت که منظور قانون گذار بوده مرتکب ممکن است از کارکنان یک اداره دولتی و یا ارگان نظامی و یا غیراز آنها باشد.
۳ ـ سومین وجه تمایز دو جرم در این است که در خیانت در امانت اموال به موجب عقدی از عقود یا روابط حقوقی دیگر امانت آور به خائن داده شده یا قهراً به موجب قانون در اختیار او قرار گرفته در حالی که مال مورد اختلاس حسب وظیفه اداری به مختلس سپرده شده است. بنابراین خیانت در امانت مسبوق به رابطه امانی است که منشاء آن قرارداد یا عرف و بعضاً قانون است.
۴ ـ وجه تمایز دیگر اختلاس و خیانت در امانت این است که موضوع جرم اختلاس به لحاظ مالک خاص آن (دولت) دامنه شمول کمتری نسبت به موضوع جرم خیانت در امانت دارد زیرا حسب ماده ۶۷۴ ق.م.ا. موضوع خیانت در امانت عبارتند از: سفیدمهر یا امضاء، اموال منقول و غیر منقول یا نوشته هایی از قبیل سفته و چک و قبض و نظایر آن که متعلق به اشخاص حقیقی و حقوقی می باشد.
۵ ـ تمایز دیگر اختلاس و خیانت در امانت این است که مجازات اختلاس بسیار سنگین تر از مجازات خیانت در امانت است ضمن اینکه مجازات مقرر اداری نیز در مورد مختلس اجرا می شود.[۱۸]
بند دوم: مقایسه اختلاس و تصرف غیر قانونی
((ماده ۵۹۸ ق.م.ا. مقرر کرده: هر یک از کارمندان و کارکنان ادارات و … اموالی که بر حسب وظیفه به آنها سپرده شده است را مورد استفاده غیر مجاز قرار دهد بدون آنکه قصد تملک آنها را به نفع خود یا دیگری داشته باشد، متصرف غیر قانونی محسوب می شوند…))
تصرف غیر قانونی در دسته جرایم علیه اموالی است که متعلق به دولت و عموم جامعه می باشد.
اختلاس و تصرف غیر قانونی( موضوع ماده ۵۹۸ ق.م.ا. و مواد ۸۳ و ۸۴ ق.م.ج.ن.م.) از نظر کلیه عناصر متشکله با هم یکسان هستند و تفاوت آنها صرفاً در عنصر تصاحب است. با این توضیح که در اختلاس متهم مال را به نفع خود یا دیگری برداشت و تصاحب می کند اما در تصرف غیر قانونی عنصر تصاحب منتفی است و مرتکب صرفاً از اموال تحویلی در جهتی استفاده می کند که مجاز نبوده است یعنی با بقاء عین مال و بدون قصد تملک آن را مورد استفاده غیر مجاز قرار می دهد و حتی اگر عین هم از بین رفته باشد مانند تغییر ردیف بودجه، باز هم قصد تملک منتفی است.
ممکن است گفته شود در تصرف غیر قانونی نیز برداشت وجود دارد پس چه تفاوتی بین این جرم و اختلاس وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت هرچند در تصرف غیر قاونی نیز برداشت وجود دارد و مثلاً کارمند از وجوه دولتی برداشت می کند اما باید توجه داشت که این برداشت چون (( به نفع خود یا دیگری )) نبوده است لذا از شمول اختلاس خارج است و صرفاً تصرف غیرقانونی تلقی می شود.
همچنین است اگر کارمند بانک مقداری از وجوه تحویلی را برداشت کرده و با آن منزل مسکونی خریده و پرونده های وام صوری تشکیل دهد و حتی اقساط وام های مذکور را نیز پرداخت نماید که در این مورد نیز تردیدی در تصاحب و نهایتاً تحقق اختلاس وجود ندارد.
الف: وجوه اشتراک
به طور کلی وجوه اشتراک دو جرم عبارتند از:
۱ ـ در هر دو جرم مرتکب باید از کارمندان و کارکنان دولت و یا مامورین خدمات عمومی باشد.
۲ ـ موضوع هر دو جرم اموال دولت و یا اموال اشخاص است که نزد مأمورین دولت امانت است.
۳ ـ در هر دوجرم اموال مذکور باید بر حسب وظیفه به کارمند یا مأمور دولت سپرده شده باشد.
ب: وجوه افتراق
۱- عمل مرتکب در جرم اختلاس تصاحب و برداشت اموال موضوع جرم است یعنی مجرم اموال یا وجوه مزبور را به ناحق به نفع خود یا دیگری تملک و تصاحب می کند. در حالی که عمل مرتکب در جرم تصرف غیر قانونی صرفاً استفاده غیر مجاز و یا تضییع و یا به مصرف رساندن در غیر مورد قانونی مصوب، در غیر مورد معین یا زاید براعتبار مصوب است و بنابراین اموال موضوع جرم در مالکیت مرتکب یا دیگری قرار نمی گیرد.
۲- در اختلاس نفع مجرم یا دیگری و اضرار صاحبان اموال حتمی است حال آنکه در تصرف غیر قانونی در مواردی که متصرف غیر قانونی فقط اموال یا اوراق و وجوه سپرده شده به او یا اموالی که بر حسب وظیفه در اختیار داشته و در غیر مورد معین یا زاید بر اعتبار و یا در موردی که اعتباری برای آن منظور نشده مصرف نموده است اصولاً نفعی برای متصرف غیر قانونی در این موارد متصور نیست و چه بسا اتفاق می افتد که نه تنها ضرری برای دولت یا اشخاص ندارد بلکه در شرایطی منفعتی هم دارد همچنان که در تبصرۀ ماده ۱۵۲ ق.م.ع. مصوب ۱۳۵۵ مقنن به جهت اداری یا تأمین مصالح اجتماعی در این گونه موارد قائل به ارفاق قابل توجهی شده بود و همچنین بود در قسمت (ج) از بند ۱۶ قانون متهم دیوان جزای اعمال دولت به عمل آوردن مصارفی که اعتباری برای آنها تصویب نشده مشروط به آنکه مصلحت اداری ایجاب نموده و جمع مصارف از میزان خاص تجاوز نمی نمود.
بنابراین در اختلاس انتفاع مرتکب یا دیگری و اضرار دولت یا اشخاص شرط تحقق جرم است در حالی که درتصرف غیر قانونی منتفع شدن متصرف یا دیگری متضررشدن دولت یا اشخاص در همه ی موارد شرط تحقق جرم نیست.
۳- در جرم اختلاس لازم است در همه حال سونیت عام و خاص توأماً وجود داشته باشد یعنی باید هم قصد انجام فعل و هم قصد نتیجه که منتفع ساختن خود یا دیگری است وجود داشته باشد ولی جرم تصرف غیر قانونی در همه ی حالت جرمی عمدی نیست و در مواردی که یک جرم غیر عمدی است به عبارتی در تصرف غیر قانونی سوء نیت مطلق یعنی قصد عامل به ارتکاب جرم با وجود معرفت او به مخالف قانون بودن عمل کافی است و در موارد تضییع اموال به علت اهمال یا تفریط رکن معنوی اهمال و تفریط یعنی بی مبالاتی و غفلت(قصور) می باشد.[۱۹]
۴-تعلیق اجرای مجازات اختلاس به موجب ماده ۳۰ ق.م.ا. مصوب ۱۳۷۰ ممنوع است و فقط در موارد مذکور در تبصره ۳ ماده ۵ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۷۶ دادگاه می تواند مجازات حبس را وفق شرایط مقرر معلق نماید در حالی که در جرم تصرف غیر قانونی در صورت وجود شرایط مقرر قانونی تعلیق مجازات امکان پذیر می باشد.
۵- در خصوص جرم اختلاس بیش از یکصد هزار ریال در صورت وجود دلایل کافی بر وقوع جرم صدور قرار بازداشت موقت به مدت یک ماه الزامی است و در هیچ یک از مراحل رسیدگی قابل تبدیل نمی باشد ولی در خصوص تصرف غیر قانونی چنین و چیزی تصریح نشده و صدور قرار بازداشت موقت در هیچ موردی اجباری و الزامی نیست.
۶-در موارد قانونی مربوط به اختلاس ذکری از بنیادها و موسساتی که زیر نظر ولایت فقیه اداره می شوند نشده است اما در ماده ۵۹۸ ق.م.ا. به بنیادها و موسساتی که تحت نظر ولایت فقیه اداره می شوند نیز اشاره شده است بنابراین چنانچه کارکنان بنیادها و موسسات مذکور مرتکب اعمال مادی ذکر شده در ماده ۵۹۸ شوند در صورت داشتن جمیع شرایط متصرف غیر قانونی محسوب می شوند. [۲۰]
بندسوم: مقایسه اختلاس وسرقت
سرقت یکی از بهترین و بارزترین جرائم علیه اموال و مالکیت است که عرفاً بر کلیه جرائم علیه اموال و مالکیت که قصد انتفاع مرتکب در آن مورد باشد به کار می رود به طوری که در محاوره روزمره به سارق کلاهبردار به مختلس، مرتشی و کم فروش لفظ دزد اطلاق می گردد.
در کهن ترین قوانین مدون بشری قانونگذار به منظور حمایت از مالکیت برای سرقت مجازات مقرر داشته اند در فرهنگ حقوق پلک(کامن لا) در تفسیر سرقت آمده است سرقت لفظی عام برای دزدی است. برداشتن و ربودن مال، ربودن متقلبانه مال منقول متعلق به دیگری از تصرف او یا از تصرف کسی که آن را نگهداری می کند بدون رضایت او به قصد محروم کردن مالک از منافع آن و به خود اختصاص دادن آن برای استفاده شخصی یا به نفع رباینده.
در ماده ۲۶۷ ق.م.ا. سرقت چنین تعریف شده است سرقت عبارت از ربودن مال متعلق به غیر است .
دکتر ابراهیم پاد در کتاب حقوق کیفری اختصاصی سرقت را چنین تعریف کرده است:
سرقت عبارت از ربودن متقلبانه مال منقول متعلق به غیر است.
الف: وجوه اشتراک
DAFCS Direct Alcohol Fuel cells پیل سوختی الکلی مستقیم
فصل اول
مقدمه
فصل اول: مقدمهای بر پیلهای سوختی
مقدمه
امروزه در استفاده از سوختهای فسیلی که ۸۰ درصد انرژی زمین را تأمین میکنند دو مشکل اساسی وجود دارد. اول اینکه ذخایر این سوختها محدود است و دیر یا زود تمام خواهند شد. دوم اینکه سوختهای فسیلی از عوامل اساسی ایجاد مشکلات زیست محیطی مثل گرم شدن کره زمین، تغییرات آب و هوایی، ذوب کوههای یخی، بالا آمدن سطح دریاها، بارانهای اسیدی، از بین رفتن لایه ازن و … هستند [۱].
در اوایل سال ۱۹۷۰ استفاده از انرژی هیدروژن برای حل مشکلات ناشی از مصرف سوختهای فسیلی پیشنهاد شد. هیدروژن یک منبع انرژی عالی با ویژگیهای فراوان است. هیدروژن سبکترین، تمیزترین و پربازدهترین سوخت بهحساب می آید. یکی از ویژگیهای هیدروژن این است که طی فرآیندهای الکتروشیمیایی در پیلهای سوختی میتواند به انرژی الکتریکی تبدیل شود. قابل ذکر است بازده چنین تبدیلی در پیل سوختی بالاتر از راندمان یک موتور احتراق داخلی است که انرژی سوخت فسیلی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کند. علاوه بر این سوخت، سوختهای دیگری نیز همچون الکلها بهخصوص متانول و اتانول به دلیل چگالی بالای انرژی و آسانی ذخیرهسازی و حمل آنها نیز مورد توجه قرار گرفتهاند.
۱-۲- پیل سوختی چیست؟
پیل سوختی یک وسیله الکتروشیمیایی است که انرژی شیمیایی سوخت را به طور مستقیم به انرژی الکتریکی تبدیل می کند. معمولاً فرایند تولید انرژی الکتریکی از سوختهای فسیلی شامل چند مرحله تبدیل انرژی است :
احتراق که انرژی شیمیایی سوخت را به گرما تبدیل می کند.
گرمای تولید شده برای بهجوش آوردن آب و تولید بخار استفاده می شود.
بخار، توربینی را به حرکت در می آورد و در این فرایند انرژی گرمایی به انرژی مکانیکی تبدیل می شود.
انرژی مکانیکی باعث راه اندازی یک ژنراتور و در نتیجه تولید انرژی الکتریکی می شود.
در یک پیل سوختی برای تولید انرژی الکتریکی نیازی به عمل احتراق نیست و هیچ بخش متحرکی مورد استفاده قرار نمیگیرد، بهعبارت دیگر بهجای سه مرحله تبدیل انرژی، در یک مرحله انرژی الکتریکی تولید میشود (شکل۱-۱).
موتور احتراق داخلی
انرژی شیمیایی
انرژی الکتریکی
انرژی مکانیکی
انرژی حرارتی
پیل سوختی
انرژی شیمیایی
انرژی الکتریکی
شکل ۱-۱- مقایسه تبدیلات انرژی در فرایند تولید انرژی از سوختهای فسیلی با روند تولید انرژی در پیلهای سوختی.
نکته مهم دیگر که به آن میتوان اشاره داشت این است که این پیلها موتورهای الکتروشیمیایی هستند نه موتور گرمایی و بههمین دلیل تابع محدودیت سیکل کارنو نبوده و لذا بازده آنها بالا میباشد.
مزایای فناوری پیل سوختی عبارتند از:
آلودگی بسیار پایین و در حد صفر.
پیلهای سوختی که با هیدروژن کار می کنند آلودگی در حد صفر دارند و تنها خروجی آنها هوای اضافی و آب میباشد. این ویژگی نیز باعث شده پیلهای سوختی نه تنها برای حمل و نقل مورد توجه قرار گیرند بلکه برای کاربردهای خانگی و نظامی نیز مورد استفاده قرار گیرند. اگر پیل سوختی از سوخت دیگری برای تولید هیدروژن مورد نیاز خود استفاده کند یا اگر متانول را جایگزین هیدروژن در پیل سوختی کنیم آلودگیهایی از جمله دیاکسیدکربن تولید می شود، ولی مقدار این آلودگیها کمتر از آلودگیهایی است که وسایل معمول تولید انرژی به وجود میآورند.
وابستگی کمتر به نفت.
هرچند هیدروژن به سادگی در دسترس نیست ولی میتوان آن را از الکترولیز آب یا سوختهای هیدروکربنی بهدست آورد.
عدم وجود بخشهای متحرک و طول عمر بالا.
از آنجایی که پیل سوختی هیچ بخش متحرکی ندارد از نظر تئوری در شرایط ایدهآل طول عمر یک پیل سوختی تا زمانی که سوخت به آن میرسد میتواند بینهایت باشد.
وزن و اندازه.
پیلهای سوختی در ظرفیتهای متفاوتی ساخته می شود (از میکرووات تا مگاوات) که باعث می شود برای کاربردهای مختلف مورد استفاده قرار گیرند.
آلودگی صوتی بسیار پایین.
راندمان بالا نسبت به فناوریهای دیگر [۲].
۱-۳- تاریخچه
در سال ۱۸۳۹ ویلیام گرو[۱] فیزیکدان و روزنامه نگار انگلیسی اصول کار پیل سوختی را کشف کرد (شکل ۱-۲). گرو، چهار پیل بزرگ که هر کدام دارای ظرفی محتوی هیدروژن و اکسیژن بودند را برای تولید الکتریسیته بهکار برد. الکتریسیته حاصل آب را در یک ظرف کوچکتر به اکسیژن و هیدروژن تبدیل میکرد [۱].
شکل۱ -۲- پیل سوختی اولیه ساخته شده [۱].
اما سابقه تولید پیل سوختی به سال ۱۸۸۹ بر میگردد که اولین پیل سوختی توسط لودویک مند[۲] و چارلز لنجر[۳] ساخته شد. در اوایل قرن بیستم تلاشهایی در جهت توسعه پیل سوختی صورت گرفت. در سال ۱۹۹۵ پیل سوختی قلیایی پنج کیلوواتی ساخته شد.
از سال ۱۹۶۰ سازمان فضایی آمریکا (ناسا) از پیلهای مزبور در سفینههای جیمینی و آپولو جهت تولید الکتریسیته و تهیه آب مورد نیاز فضانوردان استفاده کرد. در طی دهه هفتاد فنآوری پیل سوختی در وسایل خانگی و خودرو بهکار گرفته شد. اولین خودروی مجهز به پیل سوختی حدود سال ۱۹۷۰ توسط شرکت جنرال موتورز آمریکا ساخته شد. با سرمایه گذاری جدی وزارت انرژی آمریکا از زمان جنگ خلیج فارس و نیز سرمایه گذاری بعدی این وزارتخانه فنآوری پیل سوختی توسعه چشمگیری پیدا کرده است.
از دهه هشتاد به بعد شرکت بالارد در کانادا تحت حمایت دولت با انجام پروژه ساخت زیردریایی که در آن از پیل سوختی استفاده میشد بهعنوان پیشرو این صنعت در دنیا معرفی شد.
هواپیمای پیل سوختی ناسا در سال ۲۰۰۰ میلادی با نیروی محرکه دوگانه باتری خورشیدی و پیل سوختی مورد بهره برداری قرار گرفت که توان پرواز طولانی (شش ماه) بدون وقفه را دارد.
پیشرفتهای بعدی همه در جهت بهینه کردن هر چه بیشتر این پیلها و افزایش بازده کارآیی آنها میباشد تا این پیلها را به شکل یک محصول تجاری در دسترس تبدیل کنند [۲].
۱-۴-کاربردهای پیل سوختی
در شکل (۱-۳) منابع تأمین کننده هیدروژن و تقاضاهای مورد استفاده از هیدروژن و سهم هر یک به صورت شماتیک رسم شده است.
شکل ۱-۳- منابع تأمین کننده هیدروژن و تقاضاهای استفاده از هیدروژن [۳].
همانطوریکه در شکل ۱-۴ مشخص است، میتوان کاربردهای پیل سوختی را به سه بخش کاربرد وسایل قابل حمل، کاربرد در بخش حمل و نقل و وسایل متحرک و کاربردهای نیروگاهی تقسیم نمود.
شکل ۱-۴- کاربردهایی از پیل سوختی در سیستم حمل و نقل دریایی، زمینی، وسایل پرتابل و مصارف نیروگاهی [۳].
۱-۵- انواع پیل سوختی
پیلهای سوختی بر اساس نوع الکترولیت استفاده شده در آنها به پنج نوع اصلی زیر طبقه بندی میشوند [۴]:
پیل سوختی پلیمری با غشاء مبادله کننده پروتون
پیل سوختی قلیایی
Tolypocladium spp.
Hirsutellin A, Hirsutellin B, Phomalactone
حشرات و کنهها
Hirsutella thompsonii
Harzianic acid, Alamethicins, Tricholin, Peptaibols, Antibiotics, 6-Pentyl-α-pyrone, Massoilactone
قارچها
Trichoderma spp.
Viridin, Gliovirin, Glisoprenins, Heptelidic acid
قارچها
Gliocladium spp.
Trichothecenes, Beauvericin, Naphthazarin, Fusaric acid
قارچها، حشرات و علفهای هرز
Fusarium spp.
Colletotrichin
علفهای هرز
Colletotrichum
اُاسپورئین[۸۶] یک رنگدانهی قرمز از دی بنزو کینونها با خاصیت ضد میکروبی است که به وسیلهB. bassiana و B. brongiartii و بعضی از قارچهای خاکزی غیربیمارگر در حشرات تولید می شود (ایال[۸۷]و همکاران، ۱۹۹۴؛ استراسر[۸۸]و همکاران، ۲۰۰۰). اُاسپورئین دارای خاصیت آنتیبیوتیکی علیه باکتری های گرم مثبت و تا اندازهای روی باکتری های گرم منفی نیز میباشد (برور[۸۹]و همکاران، ۱۹۸۴). تصور می شود که اُاسپورئین در کوتیکول (و نه در همولنف) لاروهای M. sexta در طول بیماری قارچی با B. bassiana تولید شده و قادر به توقف فعالیت عوامل میکروبی ساپروفیت در سطح میزبان باشد. همچنین این متابولیت تنها متابولیت ثانویهای بود که در مقادیری به وسیله جدایههای قارچ B. brongiartii تولید شد (استراسر و همکاران، ۲۰۰۰). اُاسپورئین غشا را مختل می کند (جفز[۹۰]و خاچاتوریانز، ۱۹۹۷). این اختلال ممکن است به خاطر اثرات بازدارندگی آن روی ATPase وابسته به یونهای سدیم، پتاسیم و کلسیم باشد.
اسید اگزالیک یکی از عوامل تعیین کننده بیمارگری در بعضی از موجودات گیاهی است (گودوی[۹۱]و همکاران، ۱۹۹۰). جدایههای مختلف قارچ B. bassiana نیز مقادیر قابل توجهی از این اسید آلی را تولید می کنند (کودایرا[۹۲]، ۱۹۶۱). بیدوچکا و خاچاتوریانز (۱۹۹۱) نشان دادند که این اسید می تواند پروتئینهای کوتیکولی را حل کند ولی بعداً ثابت شد که تفاوتی بین بیمارگری تیپ طبیعی یا وحشی[۹۳] قارچ با جهش یافته حاوی مقادیر بالای اسید اگزالیک علیه ملخهای شاخک بلند وجود نداشت (بیدوچکا و خاچاتوریانز، a1993).
۲-۲-۵-۶- سموم حلقوی
دپسی پپتیدها[۹۴] یک گروه بسیار متنوّع از ترکیبات هستند که دارای گروه هیدروکسی و اسید آمینه در ساختمان خود هستند که از طریق آمید و استر به یکدیگر متصل شده اند تا یک ساختار حلقوی را به وجود آورند (ویسکونتی[۹۵]و همکاران، ۱۹۹۲). دستراکسینها[۹۶] خانوادهای از پپتیدهای حلقوی با خاصیت حشرهکشی هستند که در طول رشد فعال قارچ M. anisopliae تولید میشوند (ساموئلز و همکاران، a1998). تعدادی از ترکیبات دپسی پپتید نیز به وسیله قارچ B. bassiana و چند قارچ دیگر تولید میشوند. بووریسین[۹۷] یک هگزا دپسی پپتید شامل تکرار حلقهای سه مولکول فنیل آلانین جایگزین شده با مولکولهای هیدروایزوالریک اسید[۹۸] است. ساختمان بووریسین خیلی شبیه انیاتینها[۹۹] میباشد که به وسیله Fusarium spp. تولید میشوند (ویسکونتی و همکاران، ۱۹۹۲).
بووریسین برای نخستین بار در قارچ B. bassiana تشخیص داده شد (گرو و پوپل[۱۰۰]، ۱۹۸۰؛ گوپتا و همکاران، ۱۹۹۵)، هر چند که در تعدادی از قارچهای بیمارگر گیاهی مانند Fusarium spp. نیز تشخیص داده شده است (گوپتا و همکاران۱۹۹۱؛ لوجریکو[۱۰۱]و همکاران، ۱۹۹۸). چندین آنالوگ بووریسین توصیف شده است (گوپتا و همکاران، ۱۹۹۵)، ولی تمام جدایههای قارچ B. bassiana بووریسین تولید نمیکنند (فراپیر[۱۰۲]و همکاران، ۱۹۷۵). بووریسین باعث افزایش نفوذپذیری غشا نسبت به یونهای پتاسیم و سدیم شده (استینراف[۱۰۳]، ۱۹۸۵) و فسفوریلاسیون اکسیداتیو جفت نشده را در میتوکندریها افزایش میدهد. این ترکیب دارای خاصیت باکتریکشی بوده (اوچینیکوف[۱۰۴]و همکاران، ۱۹۷۱) و برای بعضی از حشرات سمّی است (گوپتا و همکاران، ۱۹۹۵). افزایش غلظت کلسیم سلولی در نتیجه وجود بووریسین نیز باعث مرگ برنامه ریزی شده سلولهای[۱۰۵] موش گردید (اوجسیوس[۱۰۶]و همکاران، ۱۹۹۱).
بوورولیدها[۱۰۷] از ترکیبات بازدارنده ی سیستم ایمنی بوده و در قارچهای مختلفی از جمله B. bassiana، B. brongiartii و P. fumosoroseus تشخیص داده شده اند (گرو، ۱۹۸۰). یک تترا دپسی پپتید از این گروه از میسلیومهای B. brongiartii به وسیله جگوروف[۱۰۸]و همکاران (۱۹۹۰) جداسازی شده است.
باسیانولیدها، اکتا دپسی پپتیدهای حلقوی متشکل از چهار مولکول ال-ان-متیل لوسین و دی-آلفا-ایزووالریک اسید هستند (شکل ۲-۲) و در قارچهای V. lecanii و B. bassiana استخراج شده است که از طریق گوارش برای لاروهای کرم ابریشم (Bombyx mori (L. )) کشنده است (سوزوکی و همکاران، ۱۹۷۷).
شکل ۲-۲- ساختمان باسیانولید (وکورس[۱۰۹]و همکاران، ۲۰۰۰)
سایکلوسپورینها[۱۱۰] ترکیبات حلقوی با خاصیت بازدارندگی سیستم ایمنی و ضد التهابی در انسان بوده و همچنین خصوصیات ضد انگلی و ضد قارچی دارند (وارتبرگ و ترابر[۱۱۱]، ۱۹۸۸). این ترکیبات در ابتدا از قارچ Trichoderma polysporum (روجر[۱۱۲]و همکاران، ۱۹۷۶) و تعدادی از قارچهای خاکزی جداسازی شدند، اما بعدها مشخص شد که قارچهایTolipocladium cylindrosporium ، B. brongiartii، B. nivea،B. bassiana و Verticillium spp. نیز سایکلوسپورینها را تولید می کنند.
مشخص شده است که فاز مخمری قارچ B. bassiana متابولیتهای سمّی را ذر همولنف میزبان ترشح می کند (مازت۸و همکاران، ۱۹۹۴). این متابولیتهای سمّی از پپتیدهای حلقوی دارای وزن مولکولی پایین (مانند بووریسین و باسیانولید که از کشتهای آزمایشگاهی B. bassiana جداسازی شده اند) متفاوت هستند. سموم ترشح شده در بدن موجود زنده به صورت پروتئینهای با وزن مولکولی بالا (>10 کیلو دالتون) توصیف شده اند (مازت[۱۱۳]و همکاران، ۱۹۹۴؛ بوسیاس و همکاران، ۱۹۹۵). مولکولهای بزرگ سمّی نیز از بعضی از جدایههای قارچ B. bassiana در شرایط آزمایشگاهی به دست آمدند که تزریق آنها به لاروهای G. melonella خاصیت سمّی بروز داد (فوگت[۱۱۴]و همکاران، ۲۰۰۴). تزریق سرم همولنف لاروهای آلوده باB. bassiana نشان داد که دارای خاصیت حشرهکشی، ملانیزه کردن و اثرات سمّی روی سلول (خاصیت سیتوتوکسیک) بود. مطالعات کروماتوگرافی و زیستسنجی روی مشتقات سرم خام نشان داد که دارای ساختمان پروتئینی، حساس به گرما و دارای بار منفی هستند (فوگت و وی، ۲۰۰۴).
۲-۳- استفاده از قارچها علیه آفات انباری و بررسی تاریخی آن
دانش بشر در رابطه با بیماریهای حشرات بطور قابل ملاحظهای در قرن ۱۹ توسعه پیدا کرده است. اغلب بررسیهای انجام شده در ارتباط با بهره گرفتن از قارچها علیه آفات انباری در سطوح آزمایشگاهی بوده و تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است. اولین بررسی از قارچها روی حشرات انباری توسط فرون (۱۹۷۷) صورت گرفت. وی در آزمایشات خود اثر رطوبت نسبی بر روی کارایی قارچ B. bassiana را برای ایجاد آلودگی در مراحل نابالغ سوسک لوبیا ((Acanthoscelides obtectus مورد ارزیابی قرار داد و بیان نمود که تحت شرایط کنترل شده میتوان این قارچ را علیه این آفت بکار برد. سیرل و دوبرسکی (۱۹۸۴) حساسیت شپشهی دندانهدار را به قارچ B. bassiana مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که حساسیت این حشره به این قارچ در رطوبت بالای ۹۰ درصد به بالاترین میزان خود رسیده و با کاهش رطوبت از حساسیت آن به شدّت کاسته می شود. رودریگز و پراتیسولی (۱۹۹۰) گزارش کردند که خسارت وارد شده به حبوبات و ذرت توسط Sitophilus zeamais(Mothsch) و A. obtectus در اثر تیمار با قارچهایBeauveria brongiartii (Sacc)Peth و M. anisopliae کاهش پیدا می کند. پس از آن آدانه و همکاران (۱۹۹۶) بررسیهای اولیهای را برای کنترل شپشه ذرت ((S. zeamais بهوسیله ۱۰ جدایه از قارچ B. bassiana انجام دادند. تمام جدایههای به کار رفته قابلیت بیماریزایی بر روی این حشره را دارا بودند، اما میزان بیماریزایی جدایهها بسیار متفاوت بوده و میزان تلفات این حشره نسبت به جدایهها از ۱۰ تا ۱۰۰ درصد گزارش گردید. موینوو همکاران (۱۹۸۸) کارایی قارچ B. bassiana را برای کنترل چندین گونه از آفات انباری مورد ارزیابی قرار دادند و بیان کردند که این قارچ می تواند بطور مؤثّّری این آفات را کنترل کند. رایس و کاگبرن (۱۹۹۹) در بررسی اثر بیماریزایی جدایههای قارچ B. bassiana روی سه گونه از آفات انباری مشاهده کردند که گونه Rhyzopertha dominica به مراتب حساستر از S. oryzae و T. castaneum میباشد. اثر بیماریزایی قارچ B. bassiana برای کنترل S. zeamaisو Prostephanus truncates H. توسط میکل و همکاران (۲۰۰۱) مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه گرفتند که بیماریزایی قارچ روی حشرات مختلف متفاوت بوده و میزان خسارت به دانه های ذرت کاهش چشمگیری داشت. بوراسا و همکاران (۲۰۰۲) در بررسیهای خود دریافتند که سویه IMI330194 قارچ B. bassiana باعث ۱۰۰ درصد تلفات در حشرات کامل Prostephanus truncatus می شود. کاسا و همکاران (۲۰۰۲) حساسیت حشرات کامل S. zeamais وP. truncates را نسبت به جدایههای مختلف قارچهای B. bassiana، M. anisopliae و Isaria fumosorosea، در شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار دادند و مشاهده کردند که گونه S. zeamais در برابر هر سه گونه قارچ از خود مقاومت نشان میدهد. باتا و همکاران (۲۰۰۵) مشخص نمودند که میزان تلفات حشرات کامل R. dominica در غلظت ۱۰۷×۸/۱ کنیدیوم در میلیلیتر سوسپانسیون جدایه Meta 1 قارچ M. anisopliae، به میزان ۷/۵۶ درصد بوده است. اتاناسیوو همکاران (۲۰۰۸) اثرات بیماریزایی قارچ M. anisopliae و خاک دیاتومه را روی R. dominica و S. oryzae در گندم و ذرت مورد آزمایش قرار دادند و گزارش کردند که میزان تلفات R. dominica در گندم و ذرت نسبت به S. oryzae بیشتر بوده و بیشترین میزان تلفات در بالاترین غلظت قارچ M. anisopliae و خاک دیاتومه مشاهده گردید. صفوی و همکاران (۲۰۰۷) تأثیر مواد غذایی را روی رشد و بیماریزایی کنیدیهای قارچهای بیمارگر حشرات، B. bassianaو M. anisopliae علیه مرحله لاروی Tenebrio molitor بررسی کردند و گزارش کردند که جدایه BEH1 تکثیر یافته در محیط کشت ۲ درصد پپتون کمترین LT50 را در بین جدایههای مورد مطالعه داشته است. وگا و همکاران (۲۰۰۳) کنیدیهای تولید شده توسط سه قارچ بیمارگر حشرات در ۶ محیط غذایی مایع مختلف (نسبت کربن: نیتروژن) را اندازه گیری کردند و گزارش کردند که بیشترین تعداد کنیدی در محیط با غلظت کربن ۳۶ گرم در لیتر و نسبت کربن: نیتروژن ۱۰: ۱ تولید شده است. جکسون و شیسلر (۱۹۹۲) گزارش کردند که محیط غذایی با نسبت کربن: نیتروژن بالا یا پایین کمترین میزان تولید کنیدی را داشته است. شاه و همکاران (۲۰۰۵) در بررسیهای خود دریافتند که حداکثر تولید کنیدیوم برای جدایهM. anisopliae در محیط با نسبت کربن: نیتروژن ۳۵: ۱ مشابه با محیط SDA بهدست آمد. همچنین نسبت کربن: نیتروژن۲/۵: ۱ را بهعنوان شاخص بیماریزایی در کیفیت کنترل معرفی کردند. سان و لیو (۲۰۰۶) نقش محیطهای غذایی ۳۳ کربنه را در جوانهزنی کنیدی، رشد هیفی و کنیدیزایی عوامل بیوکنترل قارچی مشخص کردند. مقدار جوانهزنی عامل تعیین کننده بیماریزایی است که تحت تأثیر محیطهای کشت قرار دارد. صفوی و همکاران (۲۰۰۷) گزارش کردند که کنیدیهای سه جدایهLRC107، LRC137 و DEBI007 از قارچ Beauveria bassiana تکثیر یافته در محیط کشت OSM (تحت فشار اسمزی بالا) بیشترین سرعت جوانهزنی را داشته اند. حسین و همکاران (۲۰۱۰) سه قارچ B. bassiana، M. anisopliae وI. Fumosorosea را در محیطهای غذایی مختلف کشت دادند تا اسپورهایی با خاصیت بیماریزایی بیشتر تولید کنند که میزبان را سریعتر از بین ببرد. طبق گزارشهای آنها تفاوت در نیازهای تغذیهای گونه های قارچی همانند جدایههای قارچی وجود داشته است. به جز در مورد قارچ M. anisopliae (EBCL 02049)، تمام قارچهای کشت شده در محیط با فشار اسمزی بالا، کمترین رشد قطری (۳۲>میلیمتر)، کمترین کنیدیومزایی در M. anisopliae (۴۰۶) و B. bassiana (EBCL03005) را داشتند. همچنین کنیدیومزایی بالا در تمام جدایههای بیماریزای حشرات مشاهده شد، ولی جوانهزنی بالا فقط در جدایه M. anisopliae (۹۳-۹۸%) گزارش گردید.
۲-۴- مکانیسم عمل و چرخه زندگی قارچهای بیماریزا در حشرات
بند سوم ـ طبقه بندی تجربی
یکی دیگر از طبقه بندیهایی که صورت گرفته و در نوع خود جالب است طبقه بندی تجربی است. این طبقه بندی که بر اساس تجارب شخصی پایه گذاری شده ارزش علمی چندانی ندارد. شارل دوشوسوا پس از تجربه کردن تمام مواد میگوید: برای شخص معتاد دو نوع ماده مخدر به طور کلی وجود دارد:
پرواز حالتی است عالی که رابطه شخص با حقیقت و دنیای حقیقی هرگز قطع نمیشود. اما سفر حالتی است که فرد خود را به طور طبیعی به جای دیگری احساس میکند و میپندارد که او خود به تنهایی یک دنیاست.
ماری جوانا، تریاک و حشیش باعث پرواز میشوند و موادی چون مرفین، هروئین، کوکائین، ال اس دی، مسکالین و آمفتامینها انسان را به سفر میبرد.[۳۴]
طبقه بندیهای تجربی بدین لحاظ که توسط مصرف کنندگان مواد مخدر صورت میگیرد میتواند بر اطلاعات مورد نیاز دانشمندان و محققات بیفزاید اما از آنجا که واکنشهای هر فرد در مقابل هر ماده قابل پیش بینی نیست و با دیگران متفاوت است لذا کمتر میتوان برای آن معیاری در نظر گرفت.
بند چهارم ـ طبقه بندی نهایی
همان طور که قبلاً نیز گفته شد این طبقه بندی توسط سازمان بهداشت جهانی صورت پذیرفته و در سطح جهانی نیز مورد قبول قرار گرفته است. ما نیز با پذیرش این طبقه بندی، در این گفتار به بررسی هر یک از گروه های آن میپردازیم. در این طبقه بندی، مواد مخدر به هشت گروه اصلی تقسیم شدهاند که ما در هشت بند به مطالعه آنها خواهیم پرداخت.
الف. مخدرها:
مخدرها فعالیت سیستم اعصاب مرکزی را کند میکنند و از لحاظ فیزیکی و روانی اعتیاد آورند. مخدرها مصادیق زیادی دارند از جمله تریاک، کدئین، مرفین، هروئین، متادرن، پتیدین، پرکدن، ویلاودید، دارون، دتین اکسیلات، هیدرومرفین و …[۳۵]
اما برای جلوگیری از طولانی شدن بحث تنها ۳ تا از مهمترین این مواد را بررسی میکنیم.
۱- تریاک:[۳۶] تریاک قدیمی ترین و مشهورترین ماده مخدر است که در فارسی به صورت تریاق و دریاق آمده است . تریاک عبارت است از شیره الکالوئید داری که از تیغ زدن گرز خشخاش و لخته شدن نارس به دست میآید.[۳۷] تریاک مادهای است به رنگ قهوهای تیره تریاک دارای حدود ۲۵ الکالوئید، سه اسید همراه الکالوئید و سه ماده خنثی (مسکوئیئ، مسکونوزین و اپیون) و انواع مشتقات است که مهمترین آنها مرفین، هروئین، شیره، بتائین و کدئین است.[۳۸]
تغییرات حاصله از مصرف تریاک معمولاً در سطوح ذهنی ـ ادراکی و تصوری بروز میکند و شخص پس از مصرف احساس میکند ایدههایش روشن و تصوراتی شده و روحی لطیف دارد. اثر بسیار مهم تریاک این است که فرد از تاثیرات خارجی یا محیطی فاصله میگیرد. مخصوصاً تاثیراتی که نیاز به قضاوت، تجزیه و تحلیل و تعقل دارد.[۳۹]
۲- مرفین:[۴۰] مرفین اولین الکالوئید تریاک است که در سال ۱۸۰۵ میلادی توسط شخصی به نام (سوتورنر) شناخته شد و نام آن از نام خدای یونان باستان یعنی مورفئوس گرفته شده است. مورفین ماده موثر و جزء اساسی تریاک بوده و ۷ تا ۱۴ درصد آن را تشکیل میدهد. مورفین از تریاک خام تصفیه میشود ، ضد درد است و سیستم مرکزی اعصاب را نیز تضعیف میکند.[۴۱]
مورفین پودری کریستالی به رنگ قهوهای روشن و یا سفید که به طور غیرمستقیم از ساقه خشخاش میآید، مورفین طعمی تلخ و بویی تند زننده دارد و یکی از قوی ترین و قدیمی ترین داروهای خواب آور است. مصرف مورفین تمام احساسات را تغییر میدهد و به تجربههای ادراکی، تلخی و حسی و اساساً ارتباطات شخصی با دنیای خارج، ظاهری دلنشین میبخشد.
کارکردهای ذهنی در سطوح بالا مثل قدرت استدلال نه تنها دچار اشکال و اختلال نمیگردد. بلکه عملکرد آن با هیجان و شور توام است. مورفین به صورت پودر، قرص، کپسول و آمپول در دسترس قرار میگیرد و از طریق خوراکی، کشیدن از راه مجاری تنفسی، تزریق زیرپوستی و تزریق داخل سیاهرگی مورد مصرف قرار میگیرد.[۴۲]
هروئین از طریق خوراکی، کشیدن از راه مجاری تنفسی و تزریق مورد مصرف قرار میگیرد و به طور متوسط اثر آن ۶-۴ ساعت در بدن باقی میماند کمبود هروئین زودتر از مورفین احساس میشود . هروئین بر خلاف الکل که بعضی رفتارهای سرکوب شده را آزاد میکند، تعدادی از رفتارهای پایه مثل رفتار جنسی، خشونتی و رفتارهای گرسنگی را سرکوب میکند و از قدرت آن کم میکند.[۴۵]
ب. توهم زاها:
این مواد مجموعهای ناهماهنگ و غیر متجانس از موادی را تشکیل میدهند که به گروه های متنوع شیمیایی و دارویی تعلق دارند و بیشتر به موادی اطلاق میشود که اسید لیسرژیک داشته و دارای اثرات انبساط خاطر هستند این گروه از مواد مخدر نیز سیستم مرکزی اعصاب را تضعیف و یا تحریک میکند و مهمترین اثر آنها ایجاد حالات عاطفی، رفتاری، خلقی، روانی متغییر در مصرف کننده است. همچنین ایجاد حالات توهمی سمعی و بصری و تصورات موهوم که اغلب به رویاهای شبانه شباهت دارد از جمله اثرات سوء دیگر این مواد است.[۴۶]
شناخته شده ترین و رایج ترین نوع داروهای این گروه ال اس دی است. و بقیه عبارتند از ام دی آ، پی ام آ، تی ام آ، دی ام تی، اس تی پی و … در این بند نیز تنها مشهورترین ماده توهم زای این گروه را بررسی میکنیم.
ای اس دی (L.S.D) در سال ۱۹۳۸ میلادی توسط شیمیدانی به نام آلبرت هوفمن ، رئیس آزمایشگاه کارخانجات ساندوز شهربال از راه ترکیب به وسیله اسیدلیسرژیک به دست آمد و از مهم ترین و قوی ترین ترکیبات شیمیایی مصنوعی است. ال اس دی به طور طبیعی در قارچ گندم سیاه وجود دارد.[۴۷]
اثرات عمده ال اس دی بر روی مصرف کننده مانند دیگر توهم زاها دو اثر بارز و مشخص است:
۱- بروز زمینههای شخصی
۲- افزایش قدرت تلقین پذیری که باعث بالا رفتن حساسیت فوق العاده مشخص نسبت به تاثیرات خارجی(محیط) وجود اجتماعی اطراف(گروه) میشود.[۴۸]
ال اس دی معمولاً به صورت گرد سفید رنگ و همچنین مایعی صاف و روشن بدون رنگ و بو یافت میشود. این ماده معمولاً از طریق خوراکی مصرف میشود که این ماده به سرعت از طریق معده جذب شده و اثرات آن ۱۲-۸ ساعت در بدن باقی میماند و اثرات آن عبارت است از اختلالات خلق و خوی، افزایش حسهای بینایی و اشتباهات در حس بینایی، تخریب تصویر بدنی و دگرگونی شخصیتی ، دوگانگی شخصیت، اختلالات ذهنی، اختلالات رفتاری و ایدههای هندیانی(قدرت خواندن فکر دیگران) مصرف دائمی ال اس دی احتمالاً ایجاد وابستگی روانی میکند اما وابستگی جسمی و فیزیکی ندارد.
ج. مسکنها:
مسکن ها آن گروه از داروها و موادی را در بر میگیرند که علاوه بر آنکه فعالیت سلسله اعصاب مرکزی را کند میکند . بر شعور و حس هوشیاری فرد هم اثر سوء و منفی میگذارد و مسکنها معمولاً با تجویز پزشک به عنوان مسکن برای برطرف کردن درد یا ایجاد خواب و آرامش و از بین بردن اضطراب و عصبانیت مورد استفاده قرار میگیرد.
مصرف بیش از حد آنها ایجاد حالتهای مسمومیت شدید، بیهوشی و مرگ میکند . این مواد در اثر مصرف مداوم و منظم ایجاد وابستگی میکنند. معروف ترین دسته این گروه را باربیتو ریکها تشکیل میدهند که شامل سکونال، فنوباربیتال، استیال متاکوالن، ترینال، دوریدن، متی پریلون و پلاسیدین میباشد.[۴۹]
د. آرام بخشها
این گروه نیز تضعیف کننده سیستم مرکزی اعصاب است و مانند مسکنها با مصرف کم حالت آرامش ایجاد میکند. بدون اینکه خواب آور باشند. این مواد برای ناراحتیهای خفیف روانی کمتر از مسکنها ایجاد وابستگی میکند. از اثرات مصرف این مواد کاهش هشیاری ذهنی و واکنش های عاطفی و آسیب به حس جهت یابی است.
دیازپام، کلردیازپوکساید، اگزازپام و مپروبامات از این گروه هستند. مصرف منظم دیازپام ایجاد تحمل میکند و در نتیجه مصرف کننده میزان مصرف ماده را افزایش میدهد تا به تاثیر مطلوب برسد.[۵۰]
هـ. چسب و مواد فرار(استنشاقیها):
استنشاقیها در بسیاری از محصولات صنعتی مانند چسبهایی که زود خشک میشوند، سوختنیها مثل بنزین، حلالها مثل استون و مواد پاک کننده یافت میشوند. این مواد پس از استنشاق از طریق ششها وارد رگها میشوند و آنگاه به دیگر اندامهای بدن به خصوص مغز و کبد میرسند.
پس از مصرف به فرد حالت و احساس سرخوشی ، سبک حالی، بی باکی و بی پروایی دست میدهد. تنفس، ضربان قلب و دیگر اعمال بدن به کندی میگراید. استنشاق مداوم این مواد موجب آسیب دیگری کبد و کلبه، پریدگی رنگ پوست، احساس ضعف و بی حالی ، عدم توانایی تفکر صحیح، لرزش ، عطش زیاد، کاهش وزن، تحریک پذیری، افکار پارانوئیدی، حالات تهاجمی و ستیزه جویی میگردد.[۵۱]
شدیدترین و سریعترین وابستگی به کراک است که باید به طور دائم در حال استعمال آن باشد. مشهورترین مواد این گروه، آمفتامینها و فراوردههای کوکاست و در این بند کوکائین را مطالعه میکنیم.
کوکائین از برگ گیاه کوکا به دست میآید و الکالوئید اصلی برگ کوکاست و نیز قوی ترین محرک گیاهی هم هست. اثرات کوتاه مدت آن مشابه آمفتامینها است و بر خلاف هروئین وابستگی فیزیکی تولید نمیکند بلکه تنها وابستگی شدید روانی ایجاد میکند. تغییرات حاصله از مصرف کوکائین که در مجمع به مستی کوکائینی اشتهار دارد در سه مرحله مشخص میشود.
۱- حالیت کیفوری که فرد خود را خیلی آگاه، قدرتمند و مفید احساس میکند که با احساس نیاز به تحرک و سرعت زیاد همراه است.
۲- فرد دچار اغتشاش ذهنی و توهم میگردد، ابتدا در قوای بینایی و شنوایی و سپس در سطح پوست به صورت احساس غیر طبیعی سرما و سوزنی شدن (در نوک انگشتها) که میتواند به تمام نقاط بدن سرایت کند.
۳- خواب آلودگی که مخصوص کوکائینیهای مزمن است و اینها به علت زوال فیزیکی و روانی و اخلاقی دارای رفتار خشن و تهاجمی و نابهنجار هستند و تخریب ضمیر خود آگاه باعث بروز حالت اغتشاش دهنی و هذیان دائمی میگردد.[۵۲]
ز. کاتابیس یا شاهدانه
علت اینکه فرآوردههای گیاه شاهدانه را در فراز جدا از طبقه بندی مواد میآورند آن است که این مواد بسته به مقدار کم یا زیاد، ویژگیهای مصرف کننده ، زمان و مکان مصرف و کیفیت ماده در گروه های توهم زا، سستی زا، محرک ، فرار و غیر مرئی قرار میگیرند. کاتابیس تولید وابستگی فیزیکی نمیکند اما مصرف آنچه دائمی و چه نامرتب تولید وابستگی روانی میکند. مصرف کاتابیس یک عامل ظاهر کننده و یا شدت دهنده صفات روانی، صفات پسکوتیکی و یا نوروتیکی است و به مقدار زیاد تلقین پذیری شخص را افزایش میدهد . از مهمترین فراوردههای شاهدانه، حشیش و ماری جوانا میباشد.