در ترانه” ۴۹ از مجموعه مرغان آواره” شاعر خدا را سپاس میِگوید که با فقیران و کارگران یگانه است.
از تو سپاسگزارم،
که هیچ یک از چرخِهای قدرت نیستم
اما
با آفریدگان زندهِیی
که در زیر این چرخِها درهم میِشکند
یگانهِام (تاگور، ۱۳۸۹ : ۱۱۹).
۴-۲-۲-۳٫ همدلی با زنان:
یکی از جنبهِهای اجتماعی رمانتیسم توجه به زن است. زنان در این عمر به تدریج وارد عرصهِهای مهم اجتماع میِشوند. گذشته از این امر «اصولا در ماهیت رمانتیسم نوعی وجد و شور سرخوشانه و زمانه نیز مستتر است و زمینه را برای ظهور و بروز بیشتر عنصر زنانه در اجتماع فراهم میِآورد »
(جعفری، ۱۳۷۸ : ۱۸۲ ).
تاگور نیز به این جنبه اجتماعی توجه داشته و در مقاله ای دیدگاه خود نسبت به زنان را بیان کرده است.
“مقالهِی زن: ترجمه امیر سعید الهی” :
«در مرحلهِی فعلی تاریخ، دنیای متمدن در واقع جهانی مردانه است. تمدنی ناشی از قدرت که در آن زن را به زور به حاشیه راندهِاند. پس مدنیت توازن خود را از دست داده و ازجنگی به جنگ دیگر میِبرد. نیروهای محرکه آن نیروهای مخربِاند.
آیینِهای آن با شمار وحشتناکی از قربانیان انسانی همراه است. این تمدن مغرضانه به خاطر نابرابری ذاتی خود در راستای یک سلسله فجایع باسرعتی هراسِانگیز، درحال فروپاشی است و سرانجام زمان آن فرارسیده است که زن باید قدم به جلو گذارد و ضربان حیات خود را با این حرکت بیِپروای قدرت همراه کند.
ویژگییهای نجابت، تواضع، از خودگذشتگی و قدرت فداکاری خیلی بیشتر از آنِچه که مرد دارد در وجود زن به ودیعت نهاده شده است. این ژرفای فطرت زن است که امکان زندگی در آن ذخیره شود. هر جا که چیزی شخصی و انسانی است، دنیای زن همان جا است. دنیای خانواده است که هرکس در آن ارزش خود را به عنوان یک شخص میِیابد. بنابراین ارزش او، ارزش بازاری نیست، بلکه ارزش عشق است. یعنی؛ ارزشی که خداوند در رحمت بیکران خود برای همهِی مخلوقاتش قرار داده است.[…]زن باید از قدرت خود برای شکستن پوشهِها بهره گیرد و به ذات اشیا برود، جایی که در آن معمای زندگی به شکل دلبستگی درمیِآید. امروزه مسئولیت زن بیشتر از هر زمان دیگری است و حوزه وظایف او بسیار بیشتر از محدودهِی زندگی خانوادگی است. در تمدن آینده، زنان، این مخلوقات ضعیفِتر که-همیشه در سایهِی آن مخلوقات تنومند، یعنی مردان
میِزیستند– جایگاه خود را خواهند داشت، و آن مخلوقات بزرگِتر تسلیم خواهند شد»
(دهباشی، ۱۳۸۸: ۱۲۰–۱۱۰).
تاگور اشعاری در وصف وستایش زن سروده است که در این قسمت به آن اشاره میِکنیم:
“ترانه ۲۲ ا زمجموعه صد بند تاگور”
ای زن ! موسیقی چشم ساران زندگی در لبخندهای توست !
“ترانه ۳۱”
تو –ای زن! –دل جهان را با ژرفای اشکِهایت فرا گرفته است هم بدانِگونه که دریا پهنهِی خاک را! (همان: ۲۵۵ )
” ترانه ۴۸: میوه چینی “
ای زن!زیبایی و نظم را، مثل موقعی که زنده بودی و آنِها را به خانهِی من آوردی، به زندگی تنهای من بیاور.
تکهِهای غبار آلودهِی وقت عبادت را بروب،
کوزهِهای خالی را پرکن،
و به هر آنِچه از یاد رفته روکن
بعد در اندرونی بقعه را بازکن
شمع را روشن کن.
تا آن جا خاموش در برابر پروردگارمان
با هم روبرو شویم (تاگور، ۱۳۸۸ : ۱۹۴).
” ترانه ۵۶: میوه چینی”
لحظهِیی به کنارم آمدی
و با راز بزرگ زنی که در آفرینش است نوازشم کردی
زنی که همیشه سرشاری لطف خود را
به خدا باز میِگرداند.
او زیبایی و جوانی جاوید طبیعت است؛
در رودهای خروشان میِرقصد
و در فروغ بامدادی آواز میِخواند (همان : ۱۹۷).
” ترانه ۵۷: میوه چینی “
او کیست که در قلبم نشسته؟ زنیست که تا ابد تنهاست
من او را خواستم و به وصالش نرسیدم
او را با حلقهِهای گل آراستم
و در ستایشش ترانهِها خواندم
لحظهِیی لبخندی در صورتش درخشید
وبعد ناپدید شد.
و در ادامه از اندوهگینی زن میِگوید که در جست و جوی شادی است و او “شاعر” برایش خلخال و تختخواب طلایی می خرد، زن دوباره غمگین است. حتی با وجود گردونهِی پیروزی در پایان شعر، که زن در جستجوی یاری ابدی است!!
از او پرسیدم:
به من بگو، به دنبال کیستی؟ فقط گفت: چشم به راه آن ناشناسم.
روزها میِگذرد و او گریه میِکند
کی یاری که من او را نمی شناسم
میِآید و تا ابد یار من خواهد بود؟ (همان: ۱۹۸)
این موضوع سبب شد تا در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی ابتدا سیستم برنامه ریزی تولید[۷]۴ و سپس به علت عدم توانایی سازمان ها برای نگهداری حجم بالایی از مواد اولیه، سیستم برنامه ریزی مواد مطرح گردد. این سیستم عمدتاً به برنامه ریزی مواد بر اساس لیست مواد اولیه و قطعات[۸]۵، درخت محصول، زمان بندی و برنامه ریزی تولید، ظرفیت های واقعی تولید و موجودی اقلام درون انبار می پرداخت. این سیستم اطلاعات مفیدی از قبیل برنامه دقیق نیازمندی های مواد و قطعات جهت تولید بر اساس برنامه تولید در بازه های زمانی مشخص، اطلاعات میزان کسری مواد اولیه و قطعات در لحظه نسبت به برنامه تولید، برنامه ساخت محصولات نیمه ساخته مورد استفاده در خطوط و مراحل دیگر تولید و محاسبه موجودی در دست برای محاسبه نیازمندی های مواد خط تولید را در اختیار سازمان ها قرار می داد. این سیستم زمان تحویل اقلام موردنیاز برای ساخت یک محصول خاص را از زمان تحویل به مشتری تا زمان برای مونتاژ شدن روی خطوط مونتاژ برنامهریزی میکرد. لیکن سازمان ها در اجرایMRPI با مشکلات متعددی رو به رو بودند. اعم این مشکلات، عدم توجه به ظرفیت های تولیدی سازمان و برنامه ریزی ظرفیت، برنامه ریزی تامین کنندگان، مدیریت عملیات و فروش، مدیریت تقاضا و ارتباط بین تولید و استراتژی های رقابتی سازمان بود. به علاوه استقرار این نرمافزار مستلزم استفاده ازMain Frame ها بود که اغلب بسیار گران قیمت بودند (Akkermans et al., 2003; Umble et al., 2003; Jacobs and Weston, 2007).
سیستم های اطلاعاتی دهه۸۰: برنامه ریزی منابع تولید[۹]۶
تا اوایل دوره ۸۰ سیستم های حوزه برنامه ریزی مواد تقریبا پویائی لازم را بدست آورده بودند. ولی ضعف عمده این سیستم ها این بود که سایر سیستم های سازمان و منابع درون را در نظر نمی گرفتند. اولین گام در رفع مشکلات این سیستم ها، ایجاد شرایطی بود که جهت انجام محاسبات برنامهریزی مواد بتوان بازخوردهای لازم را از فرایند اجرایی تولید دریافت نماید. به این ترتیب نوع کاملتری از سیستم ها با عنوان برنامه ریزی نیازمندی های مواد حلقه بسته شکل گرفت. سپس با افزودن جنبههای مالی بهMRP حلقه بسته، سیستمی پدیدار شد که در حقیقت یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت کلیه منابع تولیدی بود. این سیستم توسعه یافته، برنامهریزی منابع تولید (MRPII)نام گرفت. برنامهریزی منابع تولید روشی برای برنامه ریزی بهینه و کارآمد تمامی منابع مستقیم و غیر مستقیم تولید از قبیل مواد اولیه، ماشین آلات و تجهیزات تولیدی، منابع انسانی و منابع مالی و بهینه سازی فرایندهای تولید از طریق هماهنگ کردن میزان مواد اولیه و قطعات و نیازمندی های تولید و همراه شدن با سیستم های حسابداری و مالی جهت مدیریت مواد و ظرفیت است.
به طور خلاصه سیستم MRPII یک ماژول توسعه یافته ازMRP می باشد که در آن سیستم ها به فرایند تولید گسترش یافته و برنامه ریزی از حوزه مواد به کنترل منابع موثر در فرایند تولید از قبیل مواد اولیه، قطعات نیمه ساخته، ماشین آلات و تجهیزات تولیدی، منابع انسانی و مالی توسعه پیدا کرده است و علاوه بر موجودی اقلام، جریانات مالی و حسابداری را نیز در بر گرفتند. لیکن محدودیت هایی در این نوع از سیستم ها وجود داشت که محرک ایجاد نسل بعدی سیستم های اطلاعاتی گردید. برخی از این محدودیت ها به شرح زیر است:
به تدریج فرایند تولید از وضعیت تولید برای انبار دور شده و به تولید و ساخت برای سفارش نزدیک می شد. این وضعیت نیازمند برنامه ریزی بسیار پیچیده تری در سازمان ها بود. لیکن سیستم MRPII تنها تولید به منظور انبار را پشتیبانی مینمود و سایر روش های تولیدی را پوشش نمیداد.
افزایش کیفیت و کاهش هزینه به عنوان ملزومات اولیه بقای سازمان ها در بازار به شمار می رفت و به مرور زمان رقابت در مواردی از قبیل تحویل سریع محصولات و خدمات، انعطاف پذیری در تولید، ائتلاف بهتر با تامین کنندگان و مشتریان و سطوح بالاتر تمایز محصولات مطرح می گردید (Yeh et al., 2007; Berchet and Habchi, 2005; Xue et al., 2005; Al-Mashari et al., 2003; Merode et al., 2004).
بنابراین نقص این سیستم در مدیریت سفارشات تولید، برنامه ریزی تولید و مواد و نیاز به سیستم های اطلاعاتی یکپارچه منجر به توسعه سیستم برنامه ریزی منابع سازمان گردید.
سیستم های اطلاعاتی دهه۹۰: برنامه ریزی منابع سازمان
سیستم های اطلاعاتی این دوره تکامل یافته سیستم MRPII هستند. در حقیقت ابتدا برنامه ریزی منابع مالی MRPIII که توسعه یافته سیستم MRPII با هدف پوشش سیستم های مدیریت منابع مالی سازمان جهت پشتیبانی از تصمیم گیری و پاسخگوئی به شرایط پیچیده بازار در تولید و اثرات مالی آن ایجاد گردید. در نهایت با اضافه شدن سیستم های پشتیبان جهت تصمیم گیری[۱۰] به سیستم برنامه ریزی منابع تولید و ساخت، سیستم های برنامه ریزی منابع سازمان ایجاد شدند تا فرآیندها و وظایف مختلفی از جمله کنترل کیفیت، نگهداری و تعمیرات، حسابداری و امور مالی را به سیستم های تولیدی متصل کرده و پاسخگوی مناسبی در مسئله رقابت و سرعت بخشیدن و بالا بردن دقت تصمیم گیری های مدیران باشند. اثرات این سیستم درکل پهنه سیستم ه
ا و فرآیندهای سازمان و حوزهای متعددی همچون مدیریت زنجیره تامین[۱۱]، مدیریت ارتباط با مشتری[۱۲]، کنترل سفارشات[۱۳] و سیستم مدیریت پایگاه داده ها[۱۴] وجود دارد. این سیستم بیش از آنکه عنوان جدیدی برای سیستمMRPII باشد، به عنوان سطح بعدی در سطوح تکاملی سیستم های اطلاعاتی طراحی شده برای پشتیبانی از عملیات سازمان به شمار می رود. جنبه های تکنولوژیکی نظیر رابط کاربر، بانک اطلاعاتی رابطه ای[۱۵]، استفاده از زبان نسل چهارم و ابزارهای مهندسی نرم افزار در برنامه نویسی، معماری سه لایه ای سرور/کلاینت، استفاده از یک پایگاه داده مشترک، طرح ریزی و زمانبندی منابع فروشنده براساس برنامه های زمان بندی و تقاضاهای پویای مشتریان، از ویژگی های این سیستم است. این سیستم توسط بسیاری از سازمان های بزرگ و چند ملیتی مورد استفاده قرار گرفته است. بخش های مختلف این سیستم به طور یکپارچه کار کرده و این امکان را به سازمان می دهد تا محصولات خود را قیمت گذاری کرده، گزارشات مالی ایجاد کند و منابع سازمانی خود (افراد، مواد اولیه و پول) را به صورت موثر مدیریت نماید. همان طور که پیشتر نیز بیان شد، استفاده از سیستم برنامه ریزی منابع سازمان به سبب ایجاد اطلاعات یکپارچه از سراسر سازمان و تسهیل تصمیم گیری به سرعت در حال گسترش بوده و روز به روز بر تعداد سازمان هایی که این سیستم را پیاده سازی می کنند، افزوده می شود (Kumar et al., 2003; Basoglu et al., 2007; Umble et al., 2003; Al-Mashari et al., 2003; Merode et al., 2004; Sawah et al., 2008; Jacobs and Weston, 2007; Kakouris and Polychronopoulos, 2005; Nikookar et al., 2010; Yeh et al., 2007; Rose and Kraemmergaard, 2006).
نسل جدید از سیستم های اطلاعاتی دهه ERP II :90
ظهور اینترنت منجر به یکپارچگی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان با سیستم هایی نظیر مدیریت زنجیره تامین، مدیریت ارتباط با مشتری، اتوماسیون فروش[۱۶]، برنامه ریزی و زمان بندی پیشرفته[۱۷]، هوشمندی تجاری[۱۸] و کسب و کار الکترونیک[۱۹] گردید. با افزوده شدن مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری به سیستم برنامه ریزی منابع سازمان؛ نسل جدیدی از سیستم های اطلاعاتی برنامه ریزی منابع سازمان ایجاد گردیدند تا امکان پاسخ گویی به نیازهای ارتباطی سازمان با دنیای خارج را فراهم آورند. هدف این سیستم ایجاد یک رابطه دارای ارزش افزوده برای طرفین تجاری از طریق بهینه نمودن مدیریت ارتباطات با مشتری و ارائه خدمات بهتر به ذینفعان سازمان است. این سیستم می تواند منجر به یکپارچگی با تجهیزات تولید، جمع آوری داده ها بوسیله سیستم های همراه، توسعه اطلاعات از طریق اینترنت، اتصال اطلاعات با تامین کننده و مشتری، یکپارچه کردن زنجیره تامین سازمان و فرآیندهای تجاری وابسته و استفاده بهینه از منابع مالی و سرمایه سازمان به سبب افزایش سرعت انجام کارها در زنجیره تامین، گردد (Basoglu et al., 2007).
تعاریف سیستم برنامه ریزی منابع سازمان
برای سیستم برنامه ریزی منابع سازمان تعاریف متعددی ارائه شده است که تقریبا همه یک مفهوم را بیان میکنند. در ادامه به چند مورد از این تعاریف اشاره می گردد:
ردیف | تعریف | منبع |
۲-۴-۱) | یک سیستم اطلاعاتی که به وسیله مجموعه ای از ماژول های کارکردی مرتبط و یکپارچه، تمامی کارکردهای سازمان از قبیل برنامه ریزی تولید، کنترل موجودی، فروش و منابع انسانی را اتوماتیک کرده و در قالب یک پایگاه داده و معماری اطلاعات مشترک استاندارد و یکپارچه می کند و نیازمندی های واحدهای مختلف را پوشش می دهد. | Berchet and Habchi, 2005; Yen and Sheu, 2004; Botta-Genoulaz and Millet , 2005; Liao et al., 2007; Sawah et al., 2008; Calisir and Calisir, 2004; Quattrone and Hopper, 2005; Peslak, 2006; Akkermans et al., 2003; Kayas et al., 2008; Enquist and Juell-Skielse, 2010; Bernroider, 2008; Yen et al., 2002; Wu et al., 2007 |
۲-۴-۲) | یک سیستم اطلاعاتی که با یکپارچه کردن و استاندارد کردن تمامی بخش ها و فرایندهای سازمان (برنامه ریزی، خرید، فروش، توزیع، حسابداری و ارائه خدمات به مشتری) بهبود سفارشات و موجودی ها و مدیریت زنجیره تامین، امکان مدیریت فرایند برنامه ریزی و عملیات سازمان را فراهم می کند. | Ifinedo , 2008; Sheu et al., 2004 |
۲-۴-۳) | یک سیستم توانمند ساز و پشتیبانی کننده که دارای ماژول های منابع انسانی، حسابداری و مالی، تولید، مدیریت پروژه، اتوماسیون، هوشمندی تجاری و … است. | Musaji, 2002 |
۲-۴-۴) |
برای بررسی خاصیت ضد اکسیدانی عصارههای گیاهی، مقایسه نتایج به دست آمده از این عصارهها، با مواد ضد اکسیدان استاندارد، امری ضروری است. یکی از این مواد استاندارد بوتیل هیدروکسی تولوئن میباشد.
غلظتهای ۱، ۸/۰، ۵/۰، ۲۵/۰، ۱/۰، ۰۵/۰،۰ ۰۰۵/۰، ۰۰۰۵/۰و ۰۰۰۰۵/۰ میلی گرم بر میلی لیتر در ۸ عدد بالن ژوژه ۱۰ میلی لیتر تهیه گردید. سپس ۸ عدد بالن ژوژه ۵ میلی لیتر هم تهیه شد که ۱ میلی لیتر از هر کدام از این محلولها را به درون بالنها انتقال یافت. بعد ۱ میلی لیتر از محلول DPPH تهیه شده به این بالنها اضافه شد. همچنین در یک بالن ۵ میلیلیتر دیگر ۱ میلی لیتر متانول و ۱ میلی لیتر از DPPH به عنوان شاهد اضافه گردید. پس از ۳۰ دقیقه، محلولهای با غلظت ضد اکسیدان بیشتر در اثر احیا از بنفش به زرد تغییر رنگ پیدا کرد. سپس جذب هر کدام از محلولها را با صفر کردن توسط محلول متناظر، در طول موج ۵۱۷ نانو متر با دستگاه UV/Vis خوانده شد. برای خواندن جذب محلول شاهد از متانول مرک به عنوان استاندارد برای صفر کردن دستگاه استفاده شد. پس از محاسبه درصد مهار برای هر غلظت طبق رابطه مذکور در قسمت بعدی، نمودار درصد مهار بر حسب منفی لگاریتم غلظت (میلی گرم بر میلی لیتر) رسم شد.
ب) عصارههای گیاهی : از عصارههای گیاهی بهطور مجزا یک غلظت پایه تهیه شد به این ترتیب که ۲۵ میلیگرم از هر عصاره بهطور جداگانه توزین شد ودریک بالن ژوژه ۲۵ میلی لیتر با متانول به حجم رسانده شد. پس ازتهیه محلول پایه برای عصاره چند غلظت رقیقتر هم طبق غلظت هایی که در مورد BHT گفته شد تهیه گردید. تهیه محلولهای عصاره از محلول پایه به روش رقیق سازی متوالی انجام شد. به ۱ میلی لیتر از هر محلول عصاره ۱ میلی لیتر از محلول DPPHاضافه شد. محلولهای شاهد وعصاره به مدت نیم ساعت در فضای تاریک نگه داری شد ودر طول این مدت مقداری تکان داده شد تا محلولها کاملاً همگن شوند. جذب هریک از این محلول ها با دستگاه UV/Vis در طول موج ۵۱۷ نانومتر قرائت شد. درهرمرحله از خواندن جذب به شاهدی برای صفر کردن دستگاه لازم است که حاوی مواد شیمیایی یکسان با آن ( حلال و نمونه گیاهی ) وفاقد رادیکال آزاد DPPH است. در صد مهار با فرمول زیر محاسبه شد:
در این فرمول Ablank و Asample به ترتیب میزان جذب شاهد ونمونه می باشند . مقدار IC50 نشان دهنده غلظتی از ترکیب است که موجب ۵۰% بازدارندگی در ظرفیت رادیکالی میگردد سپس منحنی درصد مهار برحسب منفی لگاریتم غلظت رسم شد و با کمک آن IC50 قابل محاسبه است. (این آزمون سه مرتبه تکرار شد).
در مورد گیاه Physospermum cornubiense (L.) DC. همه غلظت های عصاره گیاهی سر شاخه ۲ برابر شده تا درصد مهار غلیظ ترین محلول بیشتر از ۹۰٪ باشد.
برای اندازه گیری مقدار کل ترکیبات فنلی از روش فولین- سیکالتو و گالیک اسید به عنوان استاندارد استفاده شد .
تهیه محلول ۲% سدیم کربنات : میزان ۷/۲ گرم از سدیم کربنات در بالن ژوژه ۵۰ میلی لیتری با آب تقطیر شده به حجم رسید .
تهیه محلول شاهد : ۲/۰ سی سی حلال DMSO، یک میلی لیتر معرف فولین سیوکالتو وپس از گذر سه دقیقه زمان، ۳ میلی لیتر محلول سدیم کربنات ۲% به بالن ژوژه ۵۰ میلی لیتری منتقل و با آب مقطر به حجم رسید.
محلولهای استاندارد گالیکاسید: محلولهایی از گالیکاسید با غلظتهای ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ و۱۰ میلیگرم بر میلیلیتر تهیه شد. ۱/۰میلیلیتر از هریک از محلولها به بالنهای۵۰ میلیلیتری حاوی آب مقطر افزوده شد. سپس به همه بالنها ۱میلیلیتر معرف فولینسیوکالتو اضافه شد. بعد از ۳ دقیقه، ۳ میلیلیتر محلول سدیمکربنات %۲ افزوده و بالنها با آب مقطر به حجم رسانده شد و به مدت ۲ ساعت در محیط آزمایشگاه نگه داشته شد.
تهیه محلول از عصاره : میزان ۱۰ میلی گرم از عصاره مورد نظر به طور دقیق با ترازوی آنالیتیکی وزن و در لوله آزمایش ریخته شد سپس میزان ۲ میلی لیتر حلال DMSO به آن افزوده و در اثر هم زدن پیوسته با همزن ارتعاشی حل گردید .
سه نمونه از عصاره در سه بالن ژوژه۵۰ میلی لیتری با مشخصات ذیل تهیه گردید.
میزان ۲/۰ میلی لیتر از محلول عصاره را برداشته وداخل بالن ژوژه ۵۰ میلی لیتر ریخته و بر روی آن حدود ۳۵ میلی لیتر آب مقطر اضافه نموده وسپس ۱ میلی لیتر از معرف فولین- سیکالتو افزوده و به خوبی مخلوط گردید . بعد از ۳ دقیقه، ۳ میلی لیتر از محلول سدیم کربنات ۲% افزوده و با آب مقطر به حجم ۵۰ میلی لیتر رسید. محلولها به مدت ۲ ساعت در دمای آزمایشگاه نگه داشته شد. در طول این مدت مقداری تکان داده شد تا محلولها کاملاً همگن شوند پس از صفرکردن جذب با محلول شاهد جذب هریک از محلولها بادستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج ۷۶۰ نانومتر قرائت شد .
با بهره گرفتن از جذبهای به دست آمده از محلولهای استاندارد گالیکاسید، نمودار جذب- غلظت رسم شد و معادله خط آن محاسبه گردید. با قراردادن مقدار جذب عصارهها در این معادله، مقدار معادل گالیک اسید ترکیب های فنلی گیاه به دست آمد. مقدار کل ترکیب های فنلی هم ارز با وزن گالیک اسید در عصاره گیاه، از طریق معادله خط منحنی کالیبراسیون زیر به صورت محاسباتی قابل تعیین است .
Absorbance = 0012/0 × Gallic acid (µg/mg) 0033/0 +
الف. برای انجام این آزمایش ابتدا محلولهای زیر تهیه شد.
میزان ۲۵۰ میلی لیتر آب مقطر در ارلن ریخته و جریان مداومی از گاز اکسیژن به مدت ۱ ساعت همراه با اختلاط به داخل آن وارد شد تا از اکسیژن اشباع شود.
مقدار ۲۰ میلیگرم از هر یک از نمونهها در ۱۰ میلی لیتر دی متیل سولفوکسید حل گردید.
مقدار ۲۰ میلیگرم از شاهد مثبت BHT در ۱۰ میلی لیتر دی متیل سولفوکسید حل گردید.
مقدار ۷/۵ میلی گرم بتاکاروتن در یک بالن ژوژه ۱۰ میلی لیتر ریخته و با کلروفرم (HPLC grade) به حجم رسانده شد.
مقدار ۳۸/۵۶ میلی گرم لینولئیک اسید در بالن ژوژه ۵ میلی لیتر ریخته و با کلروفرم به حجم رسانده شد.
بالناول: مقدار ۳۰۰ میلی گرم توئین ۴۰ در بالن ۲۵۰ میلی لیتر و بالندوم : مقدار۲۰۰ میلی گرم توئین ۴۰ در بالن ۲۵۰ میلی لیتر دیگر ریخته شد.
ب. تهیه محلولهای نهایی و انجام آزمایش
به بالن اول مقدار ۳ میلی لیتر و به بالن دوم مقدار ۲ میلی لیتر از محلول شماره ۵ اضافه شد.همچنین به بالن اول حاوی توئین مقدار ۵/۱ میلی لیتر از محلول شماره ۴ اضافه شد.
با بهره گرفتن از تبخیر کننده دوار حلال کلروفرم موجود در هر دو بالن تبخیر و به بالن اول ۱۵۰ میلی لیتر و به بالن دوم ۱۰۰ میلی لیتر از آب مقطر اشباع از اکسیژن اضافه و خوب مخلوط شد.
برای هریک از نمونهها، شاهد مثبت وشاهد منفی ۳ عدد لوله آزمایش هرکدام حاوی مقدار ۳۵۰ میکرولیتر از نمونهها (محلول شماره الف-۲)، شاهد مثبت (محلول شماره الف-۳) و شاهد منفی (حلال مورد استفاده برای تهیه نمونهها) تهیه گردید. همچنین برای هر یک از نمونهها، شاهد مثبت و شاهد منفی یک لوله آزمایش حاوی مقدار ۷۰۰ میکرولیتر از نمونهها (محلول شماره ۲)، شاهد مثبت (محلول شماره ۳) و شاهد منفی (حلال مورد استفاده برای تهیه نمونهها) تهیه شد (محلولهای شاهد). به سری ۳ تایی لولهها مقدار ۵/۲ میلی لیتر از محلول بالن ۲۵۰ میلی لیتر اول و به سری یک تایی مقدار ۵ میلی لیتر از محلول بالن ۲۵۰ میلی لیتر دوم اضافه گردید.
قبل از افزودن محلول (۴-الف) به لولههای آزمایش عصارهها و شاهد مثبت، این محلول به لولههای شاهد منفی افزوده و پس از ۲ ساعت ماندن در دمای ۵۰ درجه سانتیگراد، اسپکتروفتومتر (UV-Vis) با سری یکتایی محلولهای شاهد منفی در طول موج ۴۷۰ نانومتر صفر و جذب سری سه تایی شاهد منفی در این طول موج سه بار خوانده شد. میانگین جذبها در طول موج نام برده باید بین ۴/۰ -۳/۰ به دست آید.
تمامی نمونهها و شاهدهای مثبت و منفی به مدت ۲ ساعت در دمای ۵۰ درجه سانتیگراد نگه داری شدند. پس از این مدت دستگاه را هر بار با محلولهای موجود در لولههای تکی مربوط به نمونهها، شاهد مثبت و منفی در طول موج ۴۷۰ نانومتر صفر نموده و جذب مجموعههای سه تایی نمونهها و شاهدهای مثبت و منفی در این طول موج خوانده شد و با بهره گرفتن از رابطه ذیل درصد مهار لینولئیک اسید محاسبه گردید.
%I={1- (As (t=0) - As (t=2h))/ (Ac (t=0) - Ac (t=2h)) } 100 |
جذب نمونهها در لحظه صفر : As (t=0) |
جذب نمونهها پس از ۲ ساعت: As (t=2h) |
جذب شاهد منفی در لحظه صفر:Ac (t=0) |
جذب شاهد منفی پس از ۲ ساعت:Ac (t=2h) |
درصد مهار :%I |
فضاهای تفریحی: نظیر پارکها،پارکهای نفریحی ویژه(دیسنی لندها،پارکهای سینمایی)،محله های گشت گذار و دیدنی،آثار تاریخی،تفریحات دریایی،تفریحات هرزه وار(محله های بدنام،فحشا،پورنوگرافی).
هریک از فضاهای مزبور را می توان بصورت بسیار ریزتری تقسیم بندی و گونه شناسی کرد.برخی از این فضاها جمعیتهای همگن و برخی دیگر جمعیتهای نامهگن و ناپایدارند.اما بطور کلی انطباق و ضعیت اجتماعی-فرهنگی مصرف کنندگان با فضاهای فراغتی کاملاً امکان پذیر است.این فضاها از مهمترین عواملی هستن که به شخصیت شهری شکل می دهند(فکوهی،۲۶۹-۲۶۸:۱۳۸۳)
۲-۱-۴- فضاهای فرهنگی و نیازهای جامعه
فرهنگ هرجامعه یک مفهوم کلی و تمامی ارزش ها و یافته های معنوی مردمان آن جامعه را در بر می گیرد و مفهوم فرهنگ به شالوده زندگی اجتماعی یک قوم یا ملت بستگی دارد.جنبه هایی چون رفتارهای اجتماعی،سنت ها و اعتقادات مذهبی و ارزشهای اجتماعی،فرهنگ هرقوم یا ملتی را تشکیل می دهد.پس در حقیقت،فرهنگ میراث هرقومی است که از پیشینیان برگرفته شده و به نسل های بعدی انتقال یافته است.خاصیت فرهنگ ها و تمدن های پویا و بالنده در قدرت جاذبه و دافعه آنهاست.یعنی آنچه برای زندگی خود لازم میبینند،از فرهنگ های دیگر می گیرند و انچه را زاید می دانند فرو می نهند و به دور می ریزند.بنابراین فرهنگ امروزی انسانها از گذشته بارور می شود،نیازهای امروزی او را برآورده می سازد و آینده را نیز پایه گذاری می کند.بنابراین تعریف،فرهنگ هرجامعه تبلور حیات آن جامعه است.بدین منظور ایجاد و توسعه مراکز فرهنگی به عنوان مکانی که فرهنگ هر جامعه در آن رشد و توسعه و بالندگی یابد امری ضروری است(علیزاد گوهری،۱۱۷:۱۳۸۴).
کمیت و کیفیت فضاهای فرهنگی و هنری یکی از مهمترین عوامل توسعه فرهنگی هر جامعه محسوب می شود.این فضاها مکان و محلی است که در آن انواع محصولات و آثار فرهنگی و هنری عرضه می شود و مخاطبان،انواع نیازها و تقاضاهای فرهنگی و هنری خود را در آنجا یافته و برآورده می سازند.منظور از فضاهای فرهنگی و هنری بناهایی است که با معماری خاص به منظور کاربردی ، فرهنگی و هنری ساخته شده و تجهیزات و وسایل مخصوص این نوع کاربری ها در آنها تعبیه شده باشد.سالن نمایش فیلم(سینما)،سالن اجرای موسیقی و تئاتر،کتابخانه،موزه،مساجد،تکایا،هنرستان های هنری،چاپخانه از این جمله اند.از منظر سیاست گذاری و برنامه ریزی فرهنگی و هنری این فضاها به دودسته مهم تقسیم می شوند((فضاهای کالبدی و فضاهای غیرکالبدی)).
منظور از فضاهای کالبدی،بناهایی است که تعداد و وسعت فیزیکی آنها نقش اساسی در میزان کاربری آنها داشته باشد.به عبارت دیگر افزایش کاربری این فضاها و اثر مستقیم آن بر روند توسعه فرهنگ و هنر منوط به رشد تعداد و گسترش فیزیکی(افزایش ظرفیت کاربردی) آنهاست.به عنوان مثال در مورد سالن سینما از یک سو افزایش تعداد سالن ها موجب رشد نرخ دسترسی مردم به تولیدات سینمایی و رشد مخاطبان سینما می شود و از سوی دیگر وسعت هرچه بیشتر هر سالن و در نتیجه افزایش تعداد صندلی(ظرفیت) سالن به تعداد مخاطبان سینما می افزاید که هر دو رویکرد به طور مستقیم بر توسعه هنر سینما تاثیر می گذارند.
اما در مورد فضاهای غیرکالبدی چنین نیست به گونه ای که رشد کاربری آنها و نقشی که در روند توسعه فرهنگ و هنر ایفا می کنند بستگی به افزایش تعداد و وسعت آنها ندارد.در این مورد چاپخانه مثال خوبی است که با تعداد اندک و حداقل وسعت فیزیکی،در صورت برخورداری از دستگاه های پیشرفته،با ظرفیت و سرعت چاپ بالا،اثر گذاری بیشتری در روند نشر کتاب خواهد داشت تا در مقایسه با تعداد زیاد چاپخانه ها و وسعت زیاد آن دارای فن آوری و دستگاه های قدیمی و فرسوده باشند.با همین دیگاه تاثیر یک آموزشگاه آزاد هنری در توسعه آموزش هنر،وابسته به توسعه فضای فیزیکی آن نیست و چه بسا آموزشگاه هایی که فقط یک اتاق برای کلاس دارند اما از کیفیت بالای آموزشی و استقبال زیاد علاقه مندان برخوردار است(طبرسا و فتحی،۸:۱۳۸۱).
۲-۱-۵-فعالیتها و نیازهای فرهنگی،ورزشی و تفریحی
حیات فرهنگی هر جامعه در دو بعد متجلی می شود:
الف)فعالیت و مشارکت فرهنگی ب)خلاقیت هنری
فعالیت فرهنگی از جمله مفاهیم اصلی مرتبط با حیات فرهنگی است.فعالیت فرهنگی ،فعالیتی محسوب می شود که درباره تولید و بهره برداری و انتقال معانی و نماده،باهدف ارتقای معنوی صورت گرفته و در زمره فعالیتهای اجتماعی قرار می گیرد.این فعالیتها را می توان در قالب فعالیت های زیر طبقه بندی کرد(اسماعیلی،۷:۱۳۸۱)
فعالیت مذهبی
این فعالیتها شامل انجام اعمال مذهبی و شرکت در مجامع مذهبی،شرکت در مجلس های سخنرانی دینی،شرکت در جلسه های دعا و ذکر،رفتن به جلسه قرآن،شرکت در نماز جماعت و جمعه،زیارت اهل قبور،رفتن به زیارتگاه ها،خواندن قرآن و شرکت در مراسم اعتکاف می باشد.
فعالیتهای اجتماعی
مشارکت در فعالیت های اجتماعی از طریق عضویت و فعالیت در مجامعی چون انجمن های علمی،فرهنگی،انجمن خانه مدرسه،اتحادیه صنفی،تشکل های اسلامی،بسیج و احزاب سیاسی،انجمن خیریه،معاشرت با اقوام و خویشان،همسایگان و دوستان،رفتن به قهوه خانه،کافه و پاتوق که با هدف برقراری و توسعه رولبط اجتماعی است و از جمله فعالیتهای اجتماعی بشمار می آید.
فعالیت ورزشی
انجام حرکات جسمانی به صورت فردی یا گروهی با هدف تقویت و یا بازتولید انرژی از دست رفته ،همچنین تماشای مسابقات ورزشی و پیگیری اخبار و اطلاعات مربوط به آن نیز فعالیت ورزشی به حساب می آید.
فعالیت تفریحی
هرگونه فعالیت جسمی و ذهنی به منظور دست یابی به انبساط خاطر و سرگرم سازی که فرد در زمان اوقات فراغت انجام می هد.جزء فعالیت تفریحی محسوب می شود.فعالیت های تفریحی به آن دسته از فعالیت ها اطلاق می شود که در کاهش تنش های روانی ،تجدید روحیه،آرامش ذهنی،زیاد کردن تحمل در برابر مشکلات و دردها تاثیر بسزایی دارد(شیروانی دستگردی،۱۱:۱۳۷۸)
فعالیت هنری
فعالیت های هنری،فعالیت هایی است که تخیل و تجسم،خمیر مایه اصلی است.منظور از این نوع فعالیت ها،پرورش استعداد و ذوق هنری است.
فعالیت رسانه ای
فعالیت هایی است که در زمینه شرکت در تهیه برنامه صوتی و تصویری و نوشتارهای همگانی مانند راید،تلویزیون،سینما و تئاتر انجام می شود.همچنین بهره برداری از خدمات عرضه شده با ابزار و وسایل یاد شده جزء فعالی تهای رسانه ای محسوب می شود(اسماعیلی،۷:۱۳۸۱)
۲-۲-شهروند کیست؟
در اینجا لازم است تعریفی از واژه شهروند ارائه گردد. آیا تنها ساکن بودن به مدت مشخص در یک شهر موجب می شود که فرد شهروند نامیده شود؟شهروندی مقوله ای است که با مفهوم فرهنگ هر جامعه گره خورده و از آنجا که فرهنگ هر مرز و بوم ناشی از سه قلمرو اساسی فعالیتهای اجتماعی، فضای سیاسی و وضعیت اقتصادی آن جامعه است فرهنگ هر جامعه ای کاملا منحصر به فرد و هر فرهنگی نیز شهروند ویژه خود را می طلبد. در تعریف شهروند می توان گفت که شهروند کسی است که حقوق فردی و جمعی خود را می شناسد و از آنها دفاع می کند قانون را می شناسد و به آن عمل می کند و از طریق آن مطالبه می کند، از حقوق معینی برخوردار است؛ می داند که فرد دیگری هم حضور دارد و دفاع از حقوق او یعنی دفاع از حقوق خودش و فردی که در امور شهر مشارکت دارد.
۲-۲-۱-حقوق شهروندی
پس شهروندی نه تنها به معنای سکونت در یک شهر به مدت مشخص که به معنای مجموعه ای از آگاهی های حقوقی فردی و اجتماعی است. در یک جامعه مدنی حقوق یک فرد عبارتند از: حقوق اساسی به معنای حقوق بنیادی شهروندان یک جامعه، حقوق سیاسی به معنای حق مشارکت در فرآیندهای سیاسی، حقوق اجتماعی که در برگیرنده حقوق اقتصادی و نیز حداقل استانداردهای زندگی در تسهیلات اجتماعی است.
۲-۳- مبانی نظری
در خصوص مشارکت اجتماعی نظریههای مختلفی ارائه شده و در یک طبقه بندی کلی میتوان نظریههای مشارکت را در دو گروه طبقهبندی کرد:
نظریههایی که منشأ “وبری” دارند، یعنی از طریقی به نظریههای مارکس وبر برمیگردند و در آنها بر سیستم اعتقادات، باورها، گرایشها و اندیشههای فردی تاکید شده است. در ارتباط با مساله مشارکت طبق نظریههای وبری فرض بر این است که اگر مشارکت به عنوان یک کنش اجتماعی در نظر گرفته شود این کنش برخاسته از وجوه فرهنگی هر جامعه است و تحت تاثیر عناصر گوناگون موجود در نظام فرهنگی جامعه قرار میگیرد. لذا تصور و پنداشتی که افراد و کنشگراها دارند به شدت در رفتار آنها در زمینه مشارکت موثر خواهد بود. در واقع هنگامی که در جامعهای رفتار مشارکتی وجود ندارد یا گرایش به مشارکت اندک است، ریشه آن به سیستم دیدگاههای آن جامعه و فرد در ارتباط با فرهنگ، باورها و تصوراتی که نسبت به محیط پیرامون خود دارد بر میگردد. طرفداران این نظریه یک متغیر اساسی به نام بی قدرتی یا احساس بی قدرتی[۳] را مطرح میکنند به این معنی که هر قدر باورها، گرایشها و فرهنگ اجتماعی، احساس بیقدرتی را در فرد تقویت کند گرایش آنها به مشارکت کاهش مییابد. افرادی که کاملاً احساس بیقدرتی میکنند اعتماد به نفس خود را در عرصه اجتماعی از دست داده و احساس میکنند حضور یا عدم حضورشان تاثیری در فرآیندهای اجتماعی ندارد لذا در عرصه اجتماعی کمتر فعالیت مشارکتی دارند.
دسته دوم نظریههای مشارکتی بر جنبههای رفتاری تاکید دارند. در این نظریهها بخش اعظم رفتار به جای آنکه حاصل باورها و گرایشها باشد نتیجه سود و زیانی است که یک رفتار در خود دارد، به این معنی که پاداشها و مجازاتهایی که در قبال انجام یک رفتار نصیب شخص میشود تعیین کننده ادامه رفتار وی میباشد. در واقع برای این گونه افراد این مساله مهم است که در صورت نشان دادن گرایشات مشارکتی نظام اجتماعی چقدر آنها را تنبیه میکند و یا پاداش میدهد. این افراد عقلانی رفتار میکنند و با محاسبه هزینه فایدههای مشارکت یا عدم مشارکت در تصمیمگیری اقدام مینمایند.
البته هر دو نظریه چندان هم با یکدیگر مغایرت ندارند و میتوان آنها را در یک نظریه جامعتر مطرح نمود. بههرحال ارزیابی که از پاداش یک رفتار میشود کاملاً به سیستم فکری افراد وابسته است. ممکن است در یک فرهنگ شنیدن ناسزا هم چندان هزینه بر نباشد و بستگی به این دارد که تصور فرد از خود توهین در اجتماع چه باشد (علوی تبار،۱۳۸۷ : ۱۲).
۲-۳-۱- نظریه مشارکت اجتماعی
سی مور مارتین لیبست عالم جامعه شناسی معاصر در کتاب ” انسان سیاسی “[۴] و رابرت دال عالم سیاسی معاصر در کتاب “تجزیه و تحلیل جدید سیاست” کوشیدهاند متغیرهای متعدد را در مدلی کلی تنظیم نمایند. مدل لیبست که عمدتاً بر متغیرهای اجتماعی تأکید دارد ماهیتی جامعه شناختی دارد و بر آنست که پدیده مشارکت یا عدم مشارکت اقشار و گروههای مختلف اجتماعی را در تشکلهای اجتماعی- سیاسی نظیر انجمنها، کانونها، سندیکای کارگری، شوراهای محلی، انتخابات، احزاب و مانند آن بر اساس چندین عامل کلی اجتماعی تبیین نماید.
مدل دال که مبتنی بر رویکردی روانشناسی رفتارگرایانه است پدیده گرایش یا عدم گرایش به مشارکت اجتماعی- سیاسی را مورد توجه قرار داده و با تأکید بر متغیرهایی چون بیگانگی اجتماعی، احساس بیقدرتی، احساس بیمعنایی و احساس تنفر از خویشتن، عواملی را که در نهایت منجر به تصمیم فرد برای مشارکت و یا عدم مشارکت میشود بیان نماید.
رابرت دال در کتاب “تجزیه تحلیل جدید سیاست” با ارائه تصویری از عدم علاقه افراد نسبت به مسائل اجتماعی میکوشد با ذکر دلایلی نشان دهد که چرا مردم خود را در امور اجتماعی درگیر نمیکنند. مثلاً دال دلیل میآورد که :
“اگر مردم در ارزشیابی خود متوجه شوند پاداشی که از درگیریهای اجتماعی- سیاسی بدست میآید از پاداش سایر فعالیتها ناچیزتر است، آنان کمتر خود را در مسائل و امور اجتماعی درگیر خواهند کرد.”
و یا :
“هرچه احساس فرد در مورد میزان کارآیی خود ضعیفتر باشد به همان نسبت کمتر ممکن است در امور اجتماعی مشارکت نمایند.”
۲-۳-۲- نظریه یادگیری اجتماعی۱
در اغلب نظریههای جدید یادگیری، اصل تقویت، اصلی بنیادین است. بر اساس این اصل رفتاری که به دنبال خود تقویت مثبت (پاداش) داشته باشد، استحکام مییابد و در آینده بیشتر تکرار میشود.
۱ Social Capital
در روانشناسی کاربرد نظریه بیش از پیش مورد عنایت واقع شده و چند نظریه پرداز مختلف بر اساس اصول تقویت، ” نظریههای مبادله” را ارائه نمودهاند که به بررسی مبادله پاداشها و هزینهها در تعامل اجتماعی میپردازد.
با اینکه نظریه باندورا در خصوص یادگیری اجتماعی تأکید زیادی بر تقویت نمیکند و بیشتر به یادگیری مشاهدهای میپردازد (از راه تقلید و بدون ضرورت تقویت) اما هنوز در نظریههای خود اهمیت زیادی به تقویت به عنوان تسهیل کننده رفتار میدهد.
مهمترین نظریه ارائه شده در خصوص یادگیری اجتماعی که به وسیله آلبرت باندورا مطرح شده و بر اساس نظریه وی، رفتارهای اجتماعی محصول یادگیری و تجربه است و مردم رفتارهای مشارکتی را نیز مانند سایر رفتارهای اجتماعی از دیگران میآموزند و تجربه میکنند.
۲-۳-۳- نظریه مبادله اجتماعی
دسته دوم نظریههای یادگیری به مفاهیم پاداش و تنبیه توجه دارند. در نظر آنها آنچه که موجب بروز یک رفتار میشود و پایداری آنرا سبب میشود پاداش حاصل از انجام آن است. مفروض اصلی این دیدگاه آنست که انسانها رفتارهایی را از خود بروز میدهند که نتایج پاداش دهندهای برای آنها داشته باشد. در این دیدگاه مشارکت به عنوان یک رفتار زمانی توسعه مییابد که انسانها در مقام مشارکت کننده پاداشی بر آن مترتب ببینند.
مهمترین نظریه پرداز در این رویکرد جورج هومنز۱ است. وی در تئوری مبادله اجتماعی۲ معتقد است رفتار فعلیه فرد متاثر از این مسئله است که چگونه آن رفتار در گذشته تشویق و تقویت شده است. وی چهار قضیه بنیادی را برای تبیین رفتار انسان مطرح نموده که میتوان آنها را برای تبیین رفتار مشارکتی به کار گرفت. این قضایا به قرار زیر میباشند:
۱ J.Homans
۲ Exchange Theory
۱- اگر عملی که از فرد سر میزند پاداش دریافت کند احتمال تکرار آن افزایش مییابد (قضیه موفقیت).
بر پایه این قضیه، اگر مشارکت به عنوان یک رفتار از سوی فرد انجام گیرد و پاداش دریافت کند (منافع مادی حاصل از آن یا منزلت اجتماعی ناشی از آن) احتمال آنکه تمایل به رفتار مشارکتی افزایش یابد زیادتر میشود.
۲- چنانچه رفتاری که از فرد سر میزند با تشویق و پاداش همراه گردد و رفتار تشویق شده در محیط و بستری خاص انجام گیرد، فرد همواره تمایل به یافتن همان زمینه و بستر خواهد داشت.
۳- هرچه نتیجه یک رفتار برای فرد با ارزشتر باشد احتمال بیشتری دارد که فرد همان رفتار را دوباره تکرار کند (قضیه ارزش).
شکل ۳-۱۹: شکل مدار قدرت یک اینورتر تک فاز منبع جریان
کلیدهای اینورتر در حالت کلی میتواند کموتاسیون طبیعی یا کموتاسیون اجباری باشد. اگر کلیدها بهصورت کموتاسیون طبیعی باشد، مدار تنها قادر به جذب تنها راکتیو است، اما اگر کلیدها بهصورت کموتاسیون اجباری باشد، علاوه بر توان راکتیو سلفی، مدار قادر به تولید توان راکتیو خازنی نیز هست.
اگر مقدار، بهصورت کموتاسیون طبیعی باشد، زاویه روشن شدن کلیدها نسبت به ولتاژ متناوب ورودی، میتواند بین صفر تا ۱۸۰ تغییر کند. در نتیجه زاویه جریان خط نسبت به ولتاژ ورودی تأخیر داشته و توان راکتیو جذب میگردد.
هنگامیکه اینورتر بهعنوان منبع توان راکتیو مورد استفاده قرار میگیرد، زاویه روشن شدن کلیدها نسبت به ولتاژ ورودی در حالت ایده آل نود درجه بوده و متوسط ولتاژ dc از نظر تئوری صفر است در نتیجه منبع dc توانی مبادله نمیکند(رشید، ۲۰۰۱).
۳-۴ مدل سازی فیلترهای هارمونیکی
در این بخش مدلسازی فیلترههای هارمونیکی SVC شبکه فولاد هرمزگان وعملکرد آنها در فرکانس ۵۰ هرتز با نرم افزار MATLAB SIMOLINK انجام شده است.
الف- فیلتر هارمونیک دوم
شکل ۳-۲۰: مدار هارمونیک دوم و مقدار آن
شکل۳-۲۱منحنی امپدانس- فرکانسی هارمونیک دوم
ب- فیلتر هارمونیک سوم
شکل ۳-۲۲: مدار هارمونیک سوم و مقدار آن
شکل۳-۲۳منحنی امپدانس- فرکانسی هارمونیک سوم
ج - فیلتر هارمونیک چهارم
شکل ۳-۲۴: مدار هارمونیک چهارم و مقدار آن
شکل۳-۲۵منحنی امپدانس- فرکانسی هارمونیک چهارم
د – فیلتر هارمونیک پنجم
شکل ۳-۲۶: مدار هارمونیک پنجم و مقدار آن
شکل۳-۲۷منحنی امپدانس- فرکانسی هارمونیک پنجم
ه – همه فیلترها
شکل۳-۲۸منحنی امپدانس- فرکانسی هارمونیکهای دوم، سوم، چهارم و پنجم
۳-۵- مدل سازی کامل شبکه فولاد هرمزگان جنوب
در شکل زیر دیاگرام تک خطی کوره قوس الکتریکی نشان داده شده است
شکل ۳-۲۹: دیاگرام تک خطی کوره قوس الکتریکی
در این بخش مدلسازی کامل شبکه فولاد هرمزگان با بهره گرفتن از نرم افزار PSCAD انجام شده که در شکل زیر نشان داده شده است
شکل ۳-۳۰: مدلسازی کامل شبکه فولاد هرمزگان با بهره گرفتن از نرم افزار PSCAD
منحنی مشخصه ولتاژ- جریان کوره قوس الکتریکی در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل ۳-۳۱: منحنی مشخصه ولتاژ- جریان کوره قوس الکتریکی
شکل موجهای ولتاژ و جریان کوره قوس الکتریکی در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل ۳-۳۲: شکل موجهای ولتاژ و جریان کوره قوس الکتریکی
منحنی تغییرات توان راکتیو و ضریب توان در باس اصلی در شکل زیر نشان داده شده اند.
شکل ۳-۳۳: منحنی تغییرات توان راکتیو و ضریب توان در باس اصلی
۳-۶- نتایج عملی ناشی از اندازه گیری
۳-۶-۱- نتایج اندازه گیری در طول یک ذوب
نتایج اندازه گیری ولتاژ جریان توان و ضریب توان برای یک ذوب در شکلهای زیر نشان داده شده است
شکل ۳-۳۴: منحنی ولتاژ و جریان کوره قوس الکتریکی در طول یک ذوب
شکل ۳-۳۵: منحنی توان کوره قوس الکتریکی در طول یک ذوب