وبلاگ

توضیح وبلاگ من

موضوع: "بدون موضوع"

دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد بررسی و شناخت مهمترین ویژگی ها و مختصات سبکی و محتوایی غزلیات اهلی ...

 

 

وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات / بحر رمل مثمن مقصور
موضوع کلی: عشق وسختی های راه آن وشکوه از بخت
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-عندلیب، بلبل/ شمع وسوختن، عندلیب وگل ،تناسب/ درافتادن، کنایه از جنگیدن/
۲-صبر، ضد صفت جزع ،است وآن عبارت است از :ثبات نفس واطمینان آن ومضطرب نگشتن آن در بلایا و مصائب ومقاومت کردن با حوادث وشدائد، به نحوی که سینه ی او تنگ نشود وخاطر او پریشان نگردد وگشادگی وطمأنینه که پیش از حدوث آن واقعه است زوال نپذیرد.(نراقی،۱۳۷۴ :۸۱۴)/ عاشق وصبوربودن، تضاد /
۳-همچون غنچه ، تشبیه /حسرت اندوختن، کنایه از حسرت خوردن/
۴-پیرکنعانی، کنایه از یعقوب، رجوع کنید به غزل ۳۰۰/ دیده از چیزی دوختن، کنایه از خود داری کردن از نگاه/
۵-برق غیرت، تشبیه بلیغ اضافی/ غیرت، حمیّت ، تعصب بر چیزی نزد سالک از جمله لوازم محبت حال غیرت است.( سجادی،۱۳۷۰: ۶۳۲)/داع ستم ، تشبیه بلیغ اضافی/
غزل ۳۱۳

 

 

خوشا کسی که به کوی تو بخت همدم اوست
دلم که در خم چوگان زلف توست چو گوی
به مرگ مدعی از درد، دل بسوخت مرا
دلا تو چند چو پروانه لافی از آتش
ترا چه تاب جمالی که مه ازو تابی است
ز سیل فتنه چه غم خانه ی دل ما را
به یمن ساقی عیسی نفس نخواهد مرد

 

 

 

سفال درد سگان تو ساغر جم اوست
شکسته شد همه عمر و هنوز در خم اوست
هنوز خانه بختم سیه بماتم اوست
ترا چه طاقت یک شعله زآتش غم اوست
چه جای ماه که خورشید ذرّه کم اوست
که از اساس کحبت بنای محکم اوست
چراغ خاطر اهلی که زنده از دم اوست

 

 

 

وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن / بحر مجتث مثمن اصلم
موضوع کلی: عشق وآوارگی راه عشق وتحمل سختی ها برای رسیدن به وصال معشوق
پایان نامه - مقاله - پروژه
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-همدم بودن بخت، تشخیص/ جم ، جمشید، رجوع کنید به غزل۳۰۱/
۲-چوگان زلف، تشبیه بلیغ اضافی/دل چو گوی تشبیه بلیغ/ شکسته شدن دل، کنایه از ناامید شدن/
۴-دل مجاز از انسان/ چو پروانه، تشببیه/ لافی از مصدر لافیدن ، ادعا داشتن/ آتش غم، تشبیه بلیغ اضافی/
۵-خورشید وذرّه، اضاد/
۶-سیل فتنه، تشبیه بلیغ اضافی/خانه ی دل، تشبیه بلیغ اضافی/
۷-ساقی، در ادبیّات عرفانی بر معنای متعدد اطلاق شده است گاه کنایه از فیاض مطلق وگاه بر ساقی کوثر اطلاق شده و به استعاره از آن مرشد کامل نیز اراده کرده اندهمچنین گفته اند که مراد از ساقی ذات به اعتبار حب ظهور واظهار است.(سجادی) / تلمیح به داستان عیسی(ع) رجوع کنید به غزل ۳۰۷/چراغ خاطر،تشبیه بلیغ اضافی/
غزل ۳۱۴

 

 

با یک دم وصلت غم عالم نتوان گفت
ما وصل نجوئیم و غم هجر تو خواهیم
با زخم تو خاموشم و زخمی دگرست این
بسیار دهان تو کم از ذره بود لیک

دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع بررسی وجوه تقابل سبک زندگی لیبرالیستی با اسلام و تأثیر آن بر برنامۀ ...

همچنین سبک بر ردیفی از رموز متمایز مختص به گروهی اجتماعی و بیان ترجیحات فردی نیز دلالت دارد. بدین ترتیب، سبک نه خصیصۀ عمل فردی و نه مشخصۀ عمل یا مصنوع گروهی است، بلکه از آن هر دو است. تجلی مشخصه‌ای گروهی در عمل فردی و درعین‌حال محصول جمعی اعمال فردی است. آخرین نکته این که سبک داشتن به معنای ادعای برتری نیز هست. مدعای هنجاری برتری و که‌تری در ادعای سبک دار بودن نهفته است (فاضلی، ۱۳۸۲،ص۱۲۶).
۲-۲-۱-۲- معنای اصطلاحی سبک زندگی
نظرات متعددی از سبک زندگی از سوی صاحب‌نظران ارائه شده است. برخی از این تعاریف توسط متخصصین در علم روانشناسی بوده است و بعضی دیگر از آن‌ها توسط صاحب‌نظران علم جامعه‌شناسی؛به عبارت دیگر افرادی که وجه فردی را در تعریف سبک زندگی به کار می‌بردند، از بُعد روان‌شناسانه به این مقوله نگریسته‌اند و عده‌ای نیز که وجه جمعی را در تعریف سبک زندگی مد نظر داشته‌اند، از بُعد جامعه‌شناسی به این مفهوم پرداخته‌اند. در این پژوهش به برخی از این تعاریف اشاره می‌نماییم.
الف) سبک زندگی ازجنبۀ روان‌شناختی:
مطابق نظر آدلر (p.89,1989,Lundin) خاطرات اوایل زندگی انسان (دوران کودکی)، برای کشف سبک زندگی افراد در بزرگ‌سالی راه بسیار آسانی است. در واقع این خاطرات کلید کشف سبک زندگی افراد هستند. همچنین سبک زندگی کودکان یا بزرگ‌سالان مطابق با چشم‌انداز آن‌ها از جهان تغییر می‌کند. سبک زندگی به طور عملی جنبه‌های رفتاری انسان‌ها را توضیح می‌دهد؛ جنبه‌هایی مانند تفکر، هیجانات، احساسات و رفتارها.بنابراین، سمت و سوی سبک زندگی هر شخص توسط کنش‌های درونی‌اش گزینش می‌شود.
پایان نامه - مقاله - پروژه
همچنین وی (ترجمۀ زمان شعار، ۱۳۹۰،ص۱۶)، در رابطه با سنین شروع گزینش سبک زندگی توسط فرد اعتقاد دارد کودک در سنین چهار یا پنج سالگی شرایط زندگی‌اش را مورد ارزیابی قرار داده و سبک زندگی خود را انتخاب می‌کند. از نظر او سبک زندگی بر اهداف و شیوه‌های دست‌یابی به این اهداف تأکید دارد. از نظر او، سبک‌های زندگی دائمی افراد شکل گسترش‌یافتۀ سبک زندگی اولیۀ آن‌هاست و با مشاهدۀ برخورد افراد با سه تکلیف مهم زندگی خود که عبارتنداز کار، جامعه و روابط صمیمانه، می‌توان به سبک زندگی آنان پی برد؛زیرا سبک زندگی در انتخاب کار، نحوۀ ارتباط با دیگران و عشق منعکس می‌شود. در واقع، آدلر (ترجمۀ سعیدی، ۱۳۹۱، ص ۲۳)،رویه و روش مشخص فرد در زندگی‌اش را شیوۀ زندگی نامید، او این مفهوم را به عنوان خود، شخصیت، فردیت، وحدت و یکپارچگی شخصیت، شکل‌دهندۀ فعالیت‌های خلّاق فرد، شیوۀ مواجهۀ فرد با مشکلات، عقیده و نظر فرد دربارۀ خود و مشکلات زندگی و نگرش کلّی نسبت به زندگی به‌کاربرده است. در رویکرد نهایی آدلر (پیشین،ص۵۹)، سبک زندگی توسط قدرت خلّاقیت شخصی (فردی) تعیین می‌شود و هر شخصی برای خلق سبک زندگی‌اش دارای آزادی است.
امّا در تعریف دیگری از آدلر، سبک زندگی، یعنی کلیّت بی‌همتا و فردی زندگی که همۀ فرآیندهای عمومی زندگی، ذیل آن قرار دارد. تعریف اخیر یکی از تعاریفی است که بیش‌ترین تأثیر را بر محققان علوم اجتماعی داشته است (مهدوی کنی،۱۳۸۷، ص۲۰۶).
علاوه بر این کرن و ویلر، به عنوان صاحب‌نظران سبک زندگی در حیطۀ روان‌شناختی اعتقاددارند از آنجایی که کودکی در شخص محدود به محیط اجتماعی اولیۀ او و ادراک از این محیط است، او راهکارهایی را بر اساس این ادراک‌های سوگیرانه از جهان در ارتباط با دیگران، انتخاب شغل و روابط صمیمانه گسترش می‌دهد. این راهکارها با پاسخ‌های ذهنی کودک در نهایت به شکل یک شیوۀ ثابت و منظم از باورها و در یافتن بهترین راه حل برای مشکلات زندگی سازمان‌دهی می‌شود (به نقل از زمان شعار،۱۳۹۱، ص۱۷).
شفیع آبادی و ناصری (سعیدی،۱۳۹۱، صص۲۲-۲۳)، معتقدند سبک زندگی مجموعۀ عقاید، طرح‌ها و نمونه‌های عادتی رفتار، هوی و هوس‌ها، هدف‌های طویل‌المدت، تبیین شرایط اجتماعی و یا شخصی است که برای تأمین امنیت خاطر فرد لازم است. در واقع سبک زندگی مجموعه‌ای از قوانین و راهنمایی‌هایی است که افراد شکل می‌دهند تا آن‌ها را در مسیر زندگی و به سمت اهدافشان سوق دهد.
از نظر استین، افراد از سنین نخستین زندگی عقایدی دربارۀ چیزهایی که در زندگی‌شان اتفاق می‌افتد، ایجاد می‌کنند. این که چه چیزی موفقیت است و چه چیزی شکست همچنین درک و شناخت این امور تأثیر فراوانی بر سبک زندگی افراد دارد (همان).
ب) سبک زندگی از جنبۀ جامعه‌شناختی
به نظر گیدنز (رحمت‌آبادی،۱۳۸۵، صص۲۳۷-۲۳۸)، سبک زندگی را می‌توان به مجموعه‌ای از رفتارها تعبیر کرد که فرد آن‌ها را به کار می‌گیرد تانه فقط نیازهای جاری او را برآورند بلکه روایت خاصی را که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران مجسم سازد. سبک زندگی مجموعه‌ای نسبتاً هماهنگ از همۀ رفتارها و فعالیت‌های یک فرد معین در جریان زندگی روزمره است. سبک زندگی مستلزم مجموعه‌ای از عادت‌ها و جهت‌گیری‌ها و بنابراین برخوردار از نوعی وحدت است که علاوه بر اهمیت خاص خود از نظر تداوم امنیت وجودی پیوند بین گزینش‌های فرعی موجود در یک الگوی کم و بیش منظم را تأمین می‌کند. سبک زندگی اساساً به معانی نمادین محصولات توجه دارد؛ یعنی آنچه در ورای هویت آشکار این محصولات نهفته است، سبک زندگی اصطلاحی است که در فرهنگ سنتی چندان کاربردی ندارد، چون ملازم با نوعی انتخاب از میان تعداد کثیری از امکان‌های موجود است. این رویکرد راهی است که به درک مدرن بودن سبک‌های زندگی و تقابل آن‌ها با شکل‌بندی‌های پیشین می‌ انجامد و این معانی نمادین اموری توافقی هستند که پیوسته در حال از نو ابداع شدن هستند. همچنین وی اعتقاد دارد (ترجمۀ فاضلی، ۱۳۸۲، ص۶۹) سبک‌های زندگی کردارهایی هستند که به جریان عادی زندگی روزمره تبدیل شده‌اند، جریان‌هایی که در لباس پوشیدن، غذا خوردن، شیوه‌های کنش و محیط دلخواه برای ملاقات کردن دیگران جلوه می‌کنند. امّا وی یادآور می‌شود که چنین رفتارهایی بازتاب کنندۀ هویت‌های شخصی، گروهی و اجتماعی‌اند.
زیمل (ترجمۀکاویانی،۱۳۹۱، ص۶۲)، در رابطه با سبک زندگی می‌گوید: «سبک زندگی تجسم تلاش انسان است برای یافتن ارزش‌های بنیادی خود در فرهنگ عینی‌اش و شناساندن آن به دیگران؛ به سخن دیگر، برای معنای مورد نظر خود (فردیت برتر)، شکل (صورت)های رفتاری‌ای را برمی‌گزیند». زیمل توان چنین گزینشی را «سلیقه» و این اشکال به هم مرتبط را «سبک زندگی» می‌نامد.
کاویانی (همان) معتقد است سبک زندگی، بیش از آنکه به شناخت‌ها و عواطف فرد به صورت سازه‌های ذهنی، نظر داشته باشد، رفتارهای فرد را به صوت عینی و مشهود مورد مطالعه قرار می‌دهد.
وبلن (ترجمۀ مهدوی کنی، ۱۳۸۷، ص۲۰۷)، در جایی، سبک زندگی را الگوی رفتار جمعی می‌داند. این رفتارها از جنس رسوم و عادات اجتماعی و روش‌های فکری‌اند. در جای دیگر، سبک زندگی فرد را تجلّی رفتار و مکانیسم روحی، عادات فکری و معرفت او قلمداد می‌کند.
وبر(همان)، سبک زندگی را از جنس رفتار می‌داند که تمایلات، آن را هدایت می‌کند و فرصت‌های زندگی، بستر بروز آن را فراهم می‌کند.
ویلیام لیزر (ص۲۰۸) سبک زندگی را طرز مشخص یا متمایز زندگی کردن گروهی از مردم معرفی می‌کند؛ نظامی که تأثیر فرهنگ (ارزش‌ها، منابع، نمادها و قوانین) بر نیروهای زندگی در گروه شکل می‌گیرد. یوث و مک کی (ص۲۰۷) سبک زندگی را الگویی برآمده از ارزش‌ها و باورهای مشترک یک گروه یا جامعه می‌داند که به صورت رفتارهای مشترک ظاهر می‌شود. اصطلاحی که در موارد متعدد با خرده‌فرهنگ مترادف است.
بوردیو (pp.76-173,1984)، مطلق سبک را چنین توصیف می‌کند:«سبک»بیش‌ترین توانایی را برای ارائۀ ویژگی‌هایی دارد که همۀ فعالیت‌ها را در خود خلاصه کرده است. او سبک زندگی را فعالیت‌های نظام‌مندی می‌داند که از ذوق و سلیقۀ فرد ناشی می‌شوند و بیشتر جنبۀ عینی دارند و درعین‌حال به صورت نمادین به فرد هویّت می‌بخشند و میان اقشار مختلف اجتماعی تمایز ایجاد می‌کنند. خلاصۀ دیدگاه بوردیو این است که افراد و گروه‌ها در یک جامعه، دارای موقعیت‌های متفاوت و متمایزی هستند؛ فرد یا گروه، با درونی کردن این وضعیت و نمادهای آن، یک نظام طبقه‌بندی اجتماعی را در ذهن خود پدید می‌آورند. این نظام، مجموعه‌ای از ترجیحات و انتخاب‌ها (سلیقه‌ها) را در ذهن فرد تولید می‌کند که معنایشان ذاتی نیست، بلکه رابطه‌ای است. این ترجیحات و انتخاب‌ها وقتی در محدودۀ توانایی‌ها و نا توانایی‌های اقتصادی و نمادین در قالب کنش‌ها و دارایی‌ها بروز می‌یابد، «سبک‌های زندگی» متمایز را پدید می‌آورد.
از آنجایی که به نظر می‌رسد تعریف بوردیو باهدف پژوهش پیش رو نزدیکی بیشتری دارد بنابراین تعریف وی از سبک زندگی را به عنوان تعریف نهایی برگزیده‌ایم.
نکته‌هایی که در این تعاریفوجود دارد را می‌توان این‌گونه برشمرد:

 

    1. تقریباً در همۀ تعریف‌ها می‌توان دو مفهوم را یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است؛ در واقع، هر دو مفهوم نیز به واژۀ «سبک»بازمی‌گردد: یک مفهوم وحدت و دو مفهوم تمایز. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عناصری است که کم و بیش به طور نظام‌مندباهم ارتباط داشته و یک کل را پدید می‌آورند. همین اتحاد و نظام‌مندی، این کل را از کل‌های دیگر متمایز می‌کند. وجود کلماتی همچون الگو، نظام‌مندی، کلیّت، هویّت و تمایز در تعریف‌ها حاکی از همین مطلب است. محور دیگری که در بیشتر تعریف‌ها مورد توجه قرار گرفته است کارکرد سبک زندگی است. نکته‌ای که در بیشتر تعریف‌ها باعث تمایز مفهوم سبک زندگی از مفاهیم مشابه (مانند فرهنگ یا پاره فرهنگ، هویت، شخصیت و …) و محدودسازی آن می‌شود خلّاقانه و گزینشی بودن اجزا و عناصر سبک زندگی است.

 

    1. تعابیری که گاهی در هنگام استفاده از «سبک زندگی» می‌شود این توّهم را پدید می‌آورد که سبک زندگی با رفتار، دارایی و پایگاه فرد یا گروه یکسان فرض شده است؛اما بررسی تعریف‌ها نشان می‌دهد سبک زندگی، عموماً «الگو»ی رفتار، دارایی و پایگاه فرد یا گروه در نظر گرفته می‌شود.

 

    1. سبک زندگی تعیین‌کنندۀ مرزهای قشرهای اجتماعی است و نه نوعی قشربندی (آن چنان که وبر قائل است) آنگاه سبک زندگی ازموقعیت‌های اجتماعی متمایز است.

 

    1. نکته‌هایی که در همۀ تعریف‌ها، باعث تمایز مفهوم سبک زندگی از مفاهیم مشابه، مانند فرهنگ یا پاره فرهنگ، هویت، شخصیت و …و محدودسازی آن می‌شود، خلّاقانه و گزینشی بودن اجزا و عناصر سبک زندگی است. بوردیو مبنای گزینش را «ذوق و سلیقه» یا به تعبیری «ترجیحات» قرار می‌دهد.

 

    1. سبک زندگی، اموری را شامل می‌شود که به زندگی انسان اعم از بعد فردی و اجتماعی، مادی و معنوی او مربوط می‌شود؛ اموری نظیر بینش‌ها (ادراک‌ها و معتقدات) وگرایش‌ها (ارزش‌ها، تمایلات و ترجیحات) که اموری ذهنی یا رفتار درونی هستند و رفتارهای بیرونی (اعم از اعمال هشیارانه، حالات و وضعیت جسمی)، وضع‌ها، موقعیت‌های اجتماعی و دارایی‌ها که اموریعینی می‌باشند و حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به معنای خاص آن. پس اموری محیطی (اعم از فیزیکی و اجتماعی یا به تعبیری فضا و زمان یا وضعیت اجتماعی) و وراثتی به طور مفهومی از سبک زندگی جدا می‌باشند، اگر چه بر آن تأثیرگذارند و آن را شکل می‌دهند.

 

    1. مهم‌ترین ویژگی سبک زندگی عبارت است از: شکل‌گیری آن، حول محور گرایش‌ها (تمایلات، ترجیح‌ها) یا آنچه ذوق و سلیقه خوانده‌شده؛به عبارت دیگر، سبک زندگی، الگو یا مجموعه‌ای از رفتارها، وضع‌ها و دارایی‌هایی است که ناشی از سلیقه باشد. از این رو، در الگو یا مجموعه‌ای که در آن ترجیح و تمایلی مطرح نباشد، بحث از سبک زندگی معنا ندارد؛بنابراین، در شرایطی که یک الگو برای رفتار وجود داشته یا پی‌گیری یک الگو میسر باشد، نمی‌توان صحبت از سبک زندگی کرد (مهدوی کنی،۱۳۸۷، ص۲۱۰).

 

۲-۲-۱-۳- عناصر مفهوم سبک زندگی
پس از مروری بر تعاریف مفهوم سبک زندگی، برای دقیق‌تر شدن در این مفهوم لازم است به بررسی عناصر مندرج در آن پرداخته شود. به دلیل روشن بودن واژۀ زندگی، در مورد عناصر دیگر این مفهوم به بحث می‌پردازیم.
الف) سبک: که قبلاً در مورد آن به صورت مفصل توضیح داده شد.
ب) فعالیت و رفتار/ ارزش و نگرش: یکی از سؤالات مهم در رابطه با مفهوم سبک زندگی این است که آیاسبک‌های زندگی را باید بر اساس فعالیت و رفتار تعریف کنیم یا ارزش‌ها و نگرش‌ها؟ کفۀ ادبیاتی که فعالیت و رفتار را مشخصۀ سبک زندگی می‌دانند سنگین‌تر است. از طرفی هم مطالعات اجتماعی نشان داده‌اند که فاصلۀ زیادی میان ارزش‌ها و نگرش‌های مردم و رفتار و فعالیت واقعی آنان وجود دارد. این بدان معنا نیست که ارزش‌ها و نگرش‌ها را یکی از منشاءهای بروز سبک‌های زندگی ندانیم، بلکه ارزش و نگرش جزئی از سبک زندگی نیستند. سبک زندگی همان بخش از زندگی است که عملاً تحقق می‌یابد. طیف کامل فعالیت‌هایی که افراد در زندگی روزمره انجام می‌دهند و خصایصی نظیر داشتن سبک (با همۀ ویژگی‌هایی که برای سبک ذکر کردیم) دربارۀ آن‌ها صدق می‌کند. ارزش‌ها و نگرش‌های مشابه، به سبک زندگی یکسان نمی‌انجامدو داشتن سبک زندگی همسان به معنای ارزش‌ها و نگرش‌های مشابه نیست. فقط تعاملی بین این دو مقوله برقرار است. طیف فعالیت‌های افراد در هر عرصه از زندگی می‌تواند سازندۀ سبک زندگی آن‌ها در آن عرصه باشد. به همین دلیل می‌توانیم از سبک زندگی در زمینۀ مصرف مادی، رفتار بهداشتی، رانندگی، مصرف فرهنگی یا رفتار درون منزل سخن بگوییم (فاضلی،۱۳۸۲، ص۷۹).
ج) انتخاب کردن و سبک زندگی: بدون شک می‌توان گفت که شرط تحقق سبک زندگی انتخاب است. هیچ فرهنگی حق انتخاب را به کلی سلب نمی‌کند، اما هر ساخت اجتماعی محدودیت‌هایی بر انتخاب‌ها اعمال می‌کند. سبک زندگی طیف رفتاری است که ویژگی‌های پیش‌تر گفته را دارا است و ناشی از انتخاب فرد یا گروه در میان محدودیت‌های ساختاری خود نیز هست. سبک زندگی شامل آنگونه رفتارهایی که مردم حق انتخاب بدیلی برای آن‌ها ندارند نمی‌شود. بر همین اساس می‌توانیم توضیح دهیم که چرا هر قدر با دنیای توسعه‌یافته‌تری مواجه می‌شویم اهمیت سبک زندگی در جامعه افزایش می‌یابد. به هر میزانی که جامعه ثروتمندتر و متکثرتر می‌شود طیف گسترده‌تری از محصولات فرهنگی تولید می‌شوند که باید برای مصرف آن‌ها دست به انتخاب زد.اینگونه است که انتخاب به خصیصۀ ذاتی جامعه تبدیل می‌شود و سبک زندگی اهمیت بیشتری می‌یابد؛اما یک نکته در خصوص انتخاب کردن وجود دارد. آیا انتخاب کردن فرآیندی آگاهانه برای شکل دادن به سبک زندگی ای قصد شده است؟ ظاهراً رأی بوردیو در باب منش و قرار داشتن نیروی شکل‌دهنده به انتخاب‌ها در سطحی میان خودآگاهی و ناخودآگاهی یا آنچنان که گیدنز آن را ((خرد عملی)) می‌خواند، درست است. انتخاب کردن روال‌ها و رفتارهای سبک زندگی دال بر آن نیست که چنین انتخاب‌هایی آگاهانه‌اند. عاملیت و ساختار در خرد عملی یا منش گرد هم آمده‌اند تا انتخاب‌هایی که سبک زندگی را می‌سازند، تحقق یابند (همان).
د) سلیقه: سلیقه، مفهوم محوری سبک زندگی است. از نظر لغوی این کلمه معنی «میل، علاقه، دوست داشتن، لذت بردن و قدرت تشخیص است» اما در رابطه با معنی اصطلاحی آناین تعریف را می‌توان ارائه کرد: «نوعی توانایی فردی برای قضاوت یا درک آنچه خوب یا مناسب است به خصوص در مواردی همچون هنر، سبک، زیبایی و رفتار». بوردیو در عبارتی کوتاه، سلیقه را «ترجیحات به نمایش درآمده» بیان می‌کند و در جای دیگری می‌گوید: «سلیقه اصولی است که مردم را قادر می کند، در میان کالاهای طبقه بندی شده آنچه مناسب ایشان است، بشناسند». به این ترتیب سلیقه از نظر بوردیو، رغبت، ظرفیت، خلاقیت، انتخاب و ترجیح است. پس سلیقه، جنبۀ درونی داشته و امور بیرونی ای که مطابق باسلیقۀ فرد خوانده می‌شود (اعم از رفتارها و دارایی‌های مادی و معنوی) نماد یا به عبارتی تجسم و عینیت یافتن آن است؛ نه خود سلیقه (مهدوی کنی، ۱۳۸۷، ص۲۱۷). علاوه بر این سلیقه از عناصر سازندۀ سرمایۀ فرهنگی و به تبع آن سبک زندگی است. ذوق و سلیقه معمولاً گونه‌هایی از کدهای اجتماعی هستند که ارزش‌های فرهنگی را هویدا می‌کنند. داوری زیبایی‌شناختی و درک هنر از ذوق و سلیقه برمی‌خیزد زیرا قریحه از عناصر سازندۀ نظام قشربندی است و بر ترجیحات و علایق منحصربه‌فرد انسان‌ها دلالت دارد (خادمیان، ۱۳۸۷، ص۴۱).
۲-۲-۱-۴-تاریخچۀ سبک زندگی
با گذشت زمان و در آغاز قرن ۲۰، به جای تمرکز بر رفتارهای مصرفی و تکیه بر جنبه‌های عینی زندگی انسان (و اتفاقاً در اصل خود بیشتر وابسته به نیازهای اولیه مانند خوردن، پوشیدن و مسکن)، جنبه‌های ذهنی و نیازهای ثانوی انسان (مانند روابط انسانی،نگرش‌ها و گرایش‌ها) مورد توجه قرار گرفت اگرچه، محوریت و تکیه بر رفتار مصرفی در تمامی سال‌های قرن ۲۰ تداوم یافت.نظریه‌پردازانی که در آغاز قرن ۲۰ از این اصطلاح بهره برده‌اند آن را در نقد محوریت روابط وسرمایه در نظریه طبقات اجتماعی مارکس و نظام سرمایه‌داری لیبرال و مکاتب مربوط به آن، با طرح محور جدید «مصرف» به کار گرفتند. طبیعی است، در این نظریه‌ها عناصری اززندگی انسان به منزله «سبک زندگی» اهمیت یافت که به رفتارهای مصرفی او مربوط می‌شد، اما توجه به ابعاد فرهنگی و معنوی تر زندگی انسان در دهه‌ های بعد، باعث شد از این اصطلاح در ابعاد وسیع تری بهره برده شود .
آدلر(زمان شعار، ۱۳۹۱، ص۸)مفهوم سبک زندگی را برای اولین بار در سال ۱۹۰۰ بیان کرد. به نظر او سبک زندگی به مثابۀ مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی است که هر فردی به طور ذهنی در سال‌های اولیۀ کودکی آن را در قالب یک طرح‌وارۀ نظام‌یافتۀ فردی در بافت اجتماعی خانواده برای خود طراحی می‌کند. کودک شیوه‌های مختلف رفتاری را آزمایش می‌کند. به خصوص هنگامی که پاسخی را از محیط دریافت می‌کند، سپس دیدگاه یگانۀ خود را در مورد خود، دیگران و جهان گسترش می‌دهد.
به تعبیر اباذری و چاوشیان (خواجه‌نوری، هاشمیو روحانی، ۱۳۸۹، ص۲۲) بعد از دهۀ ۸۰ میلادی، با گسترش فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی نظیرماهواره، اینترنت و گسترش شبکه‌های ارتباطی در جهان، فرهنگ مدرن در جهان گسترش پیدا کرد. با فرایند جهانی شدن، شبکه‌های ارتباطی و ماهواره‌ها با اینکه فرایند یکسان‌سازی فرهنگ جهانی را دنبال می‌کردند، اما درعین‌حال موجب خلق تمایزات گوناگون میان مردم شدند. افراد با ایجاد تمایز، سعی در متفاوت نشان دادن خود از دیگری داشتند. این امر با مصرف کردن کالاهای مادی و معنوی نمود عینی تری به خود گرفت و ادبیات جدیدی تحت عنوان سبک زندگی وارد عرصه جامعه‌شناسی شد.
۲-۲-۱-۵- شاخص‌های سبک زندگی
از نظر کاویانی،یکی از راه‌های درک بهتر مفهوم «سبک زندگی»، بررسی عناصر و مؤلفه‌هایی است که برای سبک زندگی برشمرده شده است. منظور از مؤلفه، اموری است که مصداق عینی سبک زندگی محسوب می‌شوند. پس مواردی که از سوی محققان به عنوان عوامل مؤثر بر سبک زندگی پیشنهادشده از قبیل میزان درآمد و تحصیلات به عنوان مؤلفه در نظر گرفته نمی‌شوند (کاویانی، ۱۳۹۱، ص۸۱).
عناصری که زیمل، وبلن و وبر (مهدوی کنی، ۱۳۸۷،ص ۲۰۵)، در آثار خود از آن‌ها یادکرده‌اند، عبارت است از: شیوۀ تغذیه، خودآرایی (نوع پوشاک و پیروی از مد)، نوع مسکن (دکوراسیون، معماری و اثاثیه)، نوع وسیلۀ حمل‌ونقل، شیوه‌های گذران اوقات فراغت و تفریح، اطفار (رفتارهای حاکی از نجیب‌زادگی یا دست و دل بازی، کشیدن سیگار در محافل عمومی، تعداد مستخدمان و آرایش آن‌ها). ادوارد فرن، این مؤلفه‌ها را در سه گروه فعالیت‌ها (مانندکار و سرگرمی)، علاقه مندیها (مانند خانواده و رسانه) و عقاید (مانند موضوعات سیاسی و اجتماعی) دسته‌بندی می‌کند. بودریو بررسی سبک زندگی را یک در مطالعۀ دارایی (کالاهای تجملی یا فرهنگی ای) می‌داند که افراد دور خود جمع کرده‌اند؛ مانند خانه، ویلا، قایق تفریحی، ماشین، اثاثیه، نقاشی‌ها، عطر، لباس‌ها و دو، فعالیت‌هایی که افراد خود را با آن متمایز نشان می‌دهند؛ ورزش‌ها، بازی‌ها، تفریحات (پیاده‌روی یا کوه‌پیمایی، اسکی یا سوارکاری، گلف یا تنیس)، لباس پوشیدن، رسیدگی به ظاهر بدن خود، نحوه استفاده از زبان و بودجه‌بندی. لوید وارنر، در قالب بررسی سبک زندگی، افزون بر نحوۀ گذران اوقات فراغت و تفریحات و سلیقه‌های ورزشی، به تفاوت‌های دینی و چشم‌اندازهای اخلاقی، ارزش‌های سیاسی، الگوهای زندگی خانوادگی، روابط زناشویی و تربیت کودک در تحقیقات خود اشاره کرده است. گردن، در جمع‌بندی خود چند عاملمهم را در مطالعه سبک زندگی برمی‌شمرد: الگوهای مصرف، نوع لباس، نحوه صحبت، نگرش‌ها و الگوهای مربوط به نقاط تمرکز علاقه‌مندی در فرهنگ مانند امور جنسی، عقلانیت، دین، خانواده، میهن‌پرستی، آموزش، هنرها و ورزش‌ها.
اما مهدوی کنی (همان) پیشنهاد می‌کند، عناصر مذکور در چهار مقوله طبقه‌بندی شود: اموال (سرمایه‌های مصرفی)، فعالیت‌ها (عادات، شغل، گذران اوقات فراغت و …)، نگرش‌ها و گرایش‌ها و روابط انسانی (از بین فردی گرفته تا اجتماعی).
همانطور که مشاهده می‌شود نظرات گوناگونی در رابطه با شاخص‌ها و مؤلفه‌های سبک زندگی از سوی جامعه‌شناسان ارائه شده است. از آنجایی که می‌توان سبک زندگی را مجموعه‌ای از رفتارها دانست، مصداق‌های زیادی هم برای آن می‌شود در نظر گرفت. در نهایت در زمینۀ شاخصه‌های سبک زندگی همانطور که بیان شد نظرات، تعاریف و دسته‌بندی‌های گوناگونی وجود دارد اما راهبرد ما در این پژوهش استفاده از دسته‌بندی‌هایی است که اکثر محققان بر روی آن‌ها اتفاق نظر دارند عبارت‌اند از:
الف) مصرف فرهنگی
از نظرگیرو، کاتز و شاویت (فاضلی، ۱۳۸۲، ص۱۲۷) به دو دلیل شاخصه‌های سبک زندگی بیشتر از عرصۀ مصرف فرهنگی استخراج شده‌اند. دلیل یک این است که مصرف فرهنگی غالباً کمتر از بقیه انواع فعالیت‌ها مستلزم هزینه کردن است و قدرت انتخاب افراد نیز در این زمینه زیاد است. به علاوه قریحه که از عناصر سازنده سبک زندگی است بیش از هر چیز در الگوی انجام دادن فعالیت و مصرف فرهنگی بروزمی‌کند. دو اینکه دیدگاه بوردیو (همان) درباره اینکه طبقات بالا خود را با بهره گرفتن از فرهنگ متعالی از بقیه طبقات متمایز می‌کنند، سبب شده است تا بسیاری از پژوهشگران نظریه وی را دوباره بیازمایند. به هرحال سلیقه‌های افراد در مصرف فرهنگی، در کنار فعالیت‌های فراغت و الگوهای مصرف از اصلی‌ترین شاخص‌های مورد استفاده در مطالعات سبک زندگی بوده است. از نظر گیرو و کاتز (همان)، برخی از شاخص‌های فعالیت‌های فرهنگی مورد استفاده عبارت‌اند از: دیدن تلویزیون، رسانه‌های تصویری دیگر (ماهواره و اینترنت)، گوش دادن به موسیقی، خواندن روزنامه، رفتن به سینما، خواندن کتاب، خواندن مجله، گوش دادن به رادیو، شرکت در فعالیت‌های هنری، رفتن به تئاتر، بازدید از موزه و شرکت کردن در انواع فعالیت‌های هنری. هر یک از انواع مصرف فرهنگی می‌توانند در ابعاد مختلف به عنوان شاخص به کار گرفته شوند. برای مثال می‌توان مصرف انواع موسیقی (کلاسیک، پاپ، راک، اپرا و …) را شاخص قرارداد و در زمینۀ مطالعۀ ادبیات، مصرف کتب ادبی متعالی و عامیانه را از هم جدا کرد. همچنین بوروکز (ص۱۲۸) اعتقاد دارد، شدت مصرف هر محصول فرهنگی نیز می‌تواند شاخصی برای سبک زندگی باشد. برای مثال به عوض شاخص قرار دادن خواندن/نخواندن کتاب یا رفتن/نرفتن به سینما، دفعات خواندن یا دفعات رفتن به سینما در یک بازۀ زمانی شاخص دانسته می‌شود.
ب) فعالیت‌های فراغت

دانلود پایان نامه در رابطه با کارسینوم سلول سنگفرشی

ضایعات ادنتوژنیک شامل کیست های ادنتوژنیک و آملوبلاستوما ایجاد شود(۱).
SCC دهان ممکن است به اشکال مختلفی دیده شود(۱):
اگزوفیتیک (توده ای، قارچی شکل، پاپیلری، گل کلمی)
اندوفیتیک (مهاجم، فرورفته، زخمی)
لکوپلاکیا (پلاک سفید)
اریتروپلاکیا (پلاک قرمز)
اریترولکوپلاکیا (ترکیبی از پلاک قرمز و سفید)
ممکن است زخمی نکروتیک با حاشیه های برجسته و نا منظم همراه با سفتی قاعده[۷] و یا یک توده اگزوفیتیک با ویژگی سطحی وروکوز، گرانولر یا زخمی ایجاد شود(۳). SCC دهان در اثر تروما به راحتی خونریزی می کند و به طور ثانویه عفونی می شود(۳). در اکثر موارد، ضایعات بدون علامت هستند، درد فقط وقتی بروز می کند که عضلات یا اعصاب در مراحل پیشرفته بیماری تحت تهاجم تومور قرار گرفته باشند و این مسئله تاخیر در مراجعه به پزشک را توجیه می کند(۲). ضایعات بزرگ ممکن است در تکلم، جویدن یا بلع نرمال تداخل ایجاد
کند(۳).
تظاهرات اولیه SCC شامل تغییر رنگ سطحی، ایجاد توده، لنف نودهای بزرگ شده یا تغییر عملکرد ارگان است(۸). اختلال عملکرد زبان می تواند بر تکلم و تغذیه اثر بگذارد(۱). دیس فاژی، بلع دردناک، گوش درد، محدودیت حرکتی، خونریزی دهانی، توده های گردنی و از دست دادن وزن ممکن است همگام با پیشرفت بیماری رخ دهد(۱).
در بررسی حفره دهان هیچ ناحیه ای نباید مورد غفلت واقع شود. اما نواحی با ریسک بالا از نظر بدخیمی شامل: کف دهان، کناره های طرفی زبان و لب پایین بایستی به دقت معاینه شوند. بیمار باید به منظور یافتن هرگونه تغییر بافتی شامل: ضایعات سفید، قرمز، سفید و قرمز، همچنین از نظر هرگونه تغییرات سطحی نظیر ایجاد خشونت سطحی، حالت گرانولر، زخم یا توده کاملأ ارزیابی شود(۱). حدود دو سوم SCC های دهان، در زمان تشخیص متاستاز قابل شناسایی از نظر بالینی به لنف نودهای گردنی دارند(۱۰). وقتی اندازه ضایعه بزرگتر از ۴ سانتی متر باشد، در ۹۰% موارد درگیری لنف نود وجود دارد(۲). لنف نودهای تحت تأثیر قرار گرفته سفت بوده و در لمس حساس نیستند. اگر گسترش خارج کپسولی به بافتهای همبند اطراف رخ داده باشد، چسبیده ( fixed) و به هم پیوسته matted )) خواهند بود(۱۰). حضور گسترش خارج کپسولی لنف نود با میزان بالایی از عود موضعی و ناحیه ای، متاستاز دور دست و مرگ و میر همراه است(۱۱). انتشار لنفاتیک کارسینومای دهانی معمولأ گره های لنفاوی ساب مندیبولر، دیگاستریک، زنجیره گردنی فوقانی و نهایتأ باقیمانده زنجیره گردنی را گرفتار می کند(۱).
روش های تشخیصی رایج و کمک تشخیصی نوین
در حال حاضر استاندارد طلایی تشخیص ضایعات دهانی بدخیم و پیش بدخیم، تهیه بیوپسی بافتی و بررسی
هیستوپاتولوژی است.
نمای هیستوپاتولوژی SCC:
SCC از اپیتلیوم سطحی دیسپلاستیک منشا می گیرد و از لحاظ بافت شناسی به وسیله جزایر و طناب های مهاجم از سلول های اپیتلیوم سنگفرشی بدخیم مشخص می شود. تهاجم شامل گسترش نامنظم اپیتلیوم ضایعه از میان غشای پایه و به داخل بافت همبندی زیر اپیتلیوم می باشد. ممکن است سلول های مهاجم به عمق بافت چربی، عضلانی یا استخوانی زیرین گسترش یابند و در هنگام پیشرفت، بافت های اصلی را تخریب کنند. اغلب یک واکنش ایمنی سلولی یا آماسی قوی نسبت به اپیتلیوم مهاجم وجود داشته و نواحی کانونی نکروز نیز ممکن است حضور داشته باشد. اپیتلیوم ضایعه قادر است شکل گیری عروق خونی کوچک و جدید را تحریک کند(آنژیوژنز). تهاجم تومور چه سطحی باشد چه عمقی، سلول های ضایعه اغلب سیتوپلاسم فراوان ائوزینوفیلیک به همراه هسته بزرگ هیپرکروماتیک داشته و نسبت هسته به سیتوپلاسم در آنها افزایش یافته است. درجات مختلفی از پلئومرفیسم سلولی و هسته ای مشاهده می شود. از آنجا که محصول طبیعی اپیتلیوم سنگفرشی کراتین می باشد، ممکن است مرواریدهای کراتینی (کانون های گرد از لایه های متحدالمرکز سلول های کراتین) در اپی تلیوم ضایعه تولید شوند (۱۲).
یک ارزیابی هیستوپاتولوژیک از درجه شباهت این تومورها به بافت های منشا (اپیتلیوم سنگفرشی) و توانایی آنها در تولید کراتین، Grading نامیده می شود و ضایعات به وسیله یک مقیاس سه یا چهار عددی طبقه بندی می شوند، به طوریکه تومورهای کمتر تمایز یافته، اعداد بالاتر را از آن خود می سازند. Grade هیستوپاتولوژیک یک تومور تا حدودی بیانگر رفتار بیولوژیک آن نیز می باشد. به عبارت دیگر توموری که آن قدر بالغ است که شباهت زیادی به بافت منشا خود دارد، با سرعت آهسته تری رشد کرده و دیرتر متاستاز می دهد. چنین توموری Low Grade (Grade I) یا کارسینوم سلول سنگفرشی کاملا تمایز یافته نامیده می شود. بر عکس توموری که پلئومرفیسم سلولی و هسته ای زیادی دارد و فاقد کراتین بوده یا تولید کراتین آن بسیار کم است ممکن است آن قدر نابالغ باشد که تشخیص منشا آن مشکل باشد. چنین توموری اغلب با سرعت زیاد رشد کرده و متاستاز می دهد و به عنوان تومور High Grade (Ggrade III/IV) یا با تمایز اندک یا آناپلاستیک شناخته می شود. توموری که ظاهر میکروسکوپی آن مابین این دو حد باشد کارسینوم با تمایز متوسط خوانده
می شود (Grade II/III)(12).
شناسایی زود هنگام ضایعات بدخیم، یک اصل اساسی است. بنابراین معاینه کامل سر و گردن و داخل دهان یک شرط لازم است. روشهایی که به معاینات کلینیکی دهان کمک می کند شامل: تصویر برداری، تکنولوژی های نوری، رنگ آمیزی بافت های زنده با تلوئیدین بلو ( Toluidine Blue) و تهیه سیتولوژی با کمک کامپیوتر از
پایان نامه - مقاله - پروژه
نمونه های (Brush Biopsy) دهانی است(۱) که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
رادیوگرافی معمولی، توموگرافی کامپیوتری(CT[8])، MRI[9] ، سیتی اسکن هسته ای و اولترا سونوگرافی از جمله تصویر برداری هایی هستند که به بررسی درگیری استخوان و وسعت ضایعات بافت نرم کمک می کنند. CT و MRI در تعیین وضعیت گره های لنفاوی زنجیره گردنی کمک کننده هستند.
اولترا سونوگرافی برای هدایت سوزن طی عمل بیوپسی سوزنی از گره های لنفاوی سودمند است(۱).
Aانواع تکنولوژی های نوری برای کمک به تشخیص SCC شامل انواع زیر می باشد:
Chemiluminescent : در این روش دهانشویه اسید استیک ۱% قبل از اعمال نور استفاده
می شود تا دبری ها را حذف کند. سپس نور سفید- آبی در محدوده طول موج ۵۸۰ – ۴۳۰ نانومتر به بافت تابانده می شود. مخاط نرمال آبی دیده می شوند، در حالیکه مخاط غیرنرمال، نور را منعکس نموده و سفیدتر و شفاف تر دیده می شود. البته این تکنیک توانایی افتراق تغییرات دیسپلاستیک از ضایعات خوش خیم یا التهابی را ندارد. به نظر می رسد نیاز به کارآزمایی های بالینی دقیق برای نشان دادن فواید این تکنیک به عنوان یک ابزار موفق و مؤثر در غربالگری سرطان دهان وجود دارد(۲).
در مطالعه­ ای که در سال ۲۰۱۱ در انگلستان در مورد کاربرد Chemiluminescentدر شناسایی ضایعات دهانی بالقوه بدخیم انجام شد، ۱۲۶ بیمار که ضایعات دهانی از جمله: لکوپلاکیا، اریتروپلاکیا، لیکن پلان، کاندیدای هیپرپلاستیک مزمن و کراتوز اصطکاکی یا فیبروز تحت مخاطی داشتند، تحت تابش Chemiluminescent و سپس انجام بیوپسی قرار گرفتند و نتایج حاکی از افزایش آشکارسازی اکثر لکوپلاکیاها با این تکنیک بود. حساسیت این روش در شناسایی ضایعات دیسپلاستیک مخاط دهان ۳/۷۷ % و اختصاصیت آن ۸/۲۷ % گزارش شد. بنابراین نتیجه گیری شد این روش دقت کافی برای مشخص کردن ضایعات دیسپلاستیک را نداشته، بلکه می تواند به عنوان یک سیستم معاینه کلی مخاط دهان به ویژه در بهبود آشکار سازی لکوپلاکیا به کار رود(۱۳).
تصویر برداری بافتی با بهره گرفتن از فلورسنسبه نظر می رسد فقدان فلورسنس بافت، به عنوان یک پدیده اولیه مرتبط با دژنراسیون بافتی، در تشخیص سرطان دهان نوید بخش باشد. این روش تغییرات ساختمانی و بیوشیمیایی اولیه مخاط دهان که با مشاهده مستقیم دیده نمی شوند را آشکار می سازد(۱۴). در این تکنیک پس از تابش یک نور آبی به مخاط، بافت نرمال، با انعکاس نور سبز روشن پاسخ می دهد، در حالیکه بافت غیرنرمال در مقایسه با بافت های سالم مجاور، نور تیره تری را منعکس می کند(۲). نتایج اولیه یک مطالعه در سال ۲۰۱۲ که تست فلورسنس را در ۳۲ بیمار در معرض خطر سرطان دهان انجام داد، حاکی از این بود که این تکنیک یک تست مؤثر برای شناسایی افرادی که در معرض خطر بالای سرطان دهان قرار دارند، می باشد. در این مطالعه، حساسیت فلورسنس ۱۰۰% و اختصاصیت آن ۹۳% بود(۱۴).
اسپکتروسکوپی: در این روش از یک فیبر نوری کوچک برای ایجاد طیف نور متنوع استفاده شده و اسپکتروسکوپ رکوردهای دریافتی از کامپیوتر را آنالیز می کند. این تکنیک در افتراق مخاط نرمال از ضایعات، بسیار دقیق است. اما به دلیل سایز کوچک فیبر نوری برای اسکن کردن مناطق وسیعی از مخاط دهان، قابلیت استفاده عملی محدودی دارد. همچنین این تکنیک توانایی افتراق ضایعات خوش خیم از بدخیم را ندارد(۲).

 

    1. B. رنگ آمیزی بافت زنده با بهره گرفتن از تولوئیدین بلو:

 

این روش برای کمک به تعیین نواحی نیازمند بیوپسی مفید است(۱). تولوئیدین بلو به DNA یا RNA[10] غیرطبیعی باند شده و نواحی با ریسک بالای پیشرفت به سمت سرطان را مشخص می کند(۲). اتصال مثبت تولوئیدین بلو (به ویژه در نواحی لکوپلاکیا، اریتروپلاکیا و جذب محیطی آن در یک زخم) ممکن است نیاز به انجام بیوپسی را ثابت کند. اتصال مثبت کاذب رنگ می تواند ناشی از ضایعات زخمی یا وجود التهاب باشد، اما پاسخ منفی کاذب، شایع نمی باشد(۱). حساسیت این روش برای ضایعات بدخیم ۱۰۰% و برای ضایعات دیسپلاستیک ۵/۷۹ % و اختصاصیت آن در حد ۶۲% عنوان شده است(۲). البته همواره باید تأکید نمود که این روش هرگز جایگزین بیوپسی نبوده و تست قطعی تشخیص تغییرات بدخیمی، همچنان، بیوپسی است(۱).
Brush Biopsy . C :
آنالیز کامپیوتری نمونه های Brush Biopsy بر روی سلول های متفلس رنگ آمیزی شده با روش پاپا نیکولائو، نتایج نسبتأ موفقی را نشان داده است(۱). در این روش از یک برس استفاده می شود که توانایی نفوذ در ضخامت مخاط را داشته و می تواند نمونه ای را که معرف همه سلول های ضایعه باشد. تهیه کند. با بهره گرفتن از این تکنیک سلول های لایه بازال و مجاور بازال جمع­آوری شده و با کمک کامپیوتر آنالیز می شوند. حساسیت این روش نسبتأ بالا و در برخی مقالات تا حد ۱۰۰% هم گزارش شده است(۲).
در روش جدیدی به نام Modified Brush Biopsy که نخستین بار در سال ۲۰۱۰ توسط متخصصین گروه بیماری های دهان دانشکده دندانپزشکی مشهد معرفی شد، از ترکیب Brush Biopsy و سیتولوژی بر پایه مایع (LBC[11]) برای تعیین ارزش تشخیصی این روش در شناسایی ضایعات دهانی بدخیم و پیش بدخیم استفاده شد. در این مطالعه، از ۲۶ بیمار مبتلا به ضایعات دهانی بدخیم یا پیش بدخیم، Brush Biopsy تهیه و در فرمول ساده LBC قرار گرفت و با بهره گرفتن از سانتریفیوژ، نمونه ای که معرف همه سلولهای ضایعه باشد، در دسترس قرار گرفت. سپس همه بیماران تحت بیوپسی روتین و بررسی هیستوپاتولوژی هم قرار گرفتند. این روش حساسیت ۹/۸۸% و اختصاصیت ۱۰۰% نشان داد. بنابراین پیشنهاد شد می تواند به عنوان ابزار مؤثری برای غربالگری ضایعات دهانی بدخیم و پیش بدخیم مورد استفاده قرار گیرد(۱۵).
گر چه در حال حاضر استاندارد طلایی تشخیص ضایعات دهانی بدخیم و پیش بدخیم تهیه بیوپسی بافتی و بررسی هیستوپاتولوژی است، اما به هر حال این روش نگرانی هایی از جهت خطاهای نمونه برداری و خطاهای تفسیر هیستوپاتولوژی و فقدان حساسیت کافی برای تعیین پیشرفت ضایعه را به همراه دارد. بنابراین نیاز به سیستم های دقیق تر برای پیش بینی پیشرفت ضایعات در مراحل اولیه، کاملأ منطقی به نظر می رسد (۲).
بررسی مارکرهای سرمی در سرطان دهان
در حال حاضر تعدادی از مارکرهای سلولی و مولکولی برای کمک به شناسایی تغییرات اولیه در جهت کمک به شناسایی ضایعات دارای پتانسیل بدخیمی در مخاط دهان در حال بررسی هستند (۲).
با پیشرفت دانش بشر از درک ژنتیک، تغییرات ژنتیکی ممکن است به عنوان چنین مارکری در نظر گرفته شود. به علاوه شواهدی وجود دارد که نشان می دهد مقادیر سیتوکین های بزاقی می تواند اطلاعات مفیدی از رفتار اپی تلیوم دهان و کارسینوژنر فراهم کرده و توانایی این مارکرها می تواند در آینده ای نزدیک، آنها را تبدیل به ابزاری برای غربالگری سرطان دهان نماید(۲). ماتریکس متالوپروتئیناز و مهار کننده بافتی آن نقش مهمی در شروع و پیشرفت سرطان دهان ایفا می کنند(۱). آغاز یا پیشرفت سرطان دهان می تواند با پلی مرفیسم ژن فاکتور رشد عروقی اندوتلیال (VEGF) مرتبط باشد(۱). افزایش CDK[12]2 و CDK4 در مدل های حیوانی، مرتبط با افزایش خطر ابتلا به SCC دهان و پوست عنوان شده است(۹). آنتی بادی بر علیه پروتئین P53 ( یک پروتئین سرکوبگر تومور) در سرم بیماران مبتلا به SCC دهانی شناسایی شده است(۱۶). بنابراین مطالعه بیشتر روی بافت های دهانی همچنین سلولها یا مایعات بدن از جمله سرم و بزاق به منظور کمک به درک بهتر پاتوژنز سرطان دهان و یافتن ابزاری مفید برای غربالگری سرطان دهان در مراحل اولیه، ادامه خواهد یافت (۲).
جستجو برای یافتن روش هایی که امکان شناسایی سرطان دهان را در مراحل اولیه امکان پذیر نماید، محققان را به سوی تحقیقات جدی در این زمینه سوق داده است(۱۶). در سالهای اخیر، توجه به بیومارکرهای موجود در سرم برای تشخیص زود هنگام سرطانهای مختلف از جمله سرطان دهان(به ویژه SCC) مورد علاقه بیشتر پژوهشگران قرار گرفته است(۱۷). تغییرات ژنتیکی که در سلولهای سرطانی رخ می دهد، منجر به تغییر پاسخ سلول به محیط اطراف خود می شود که به صورت تغییر در بیان پروتئین های مسیرهای سیگنال دهنده سلولی تظاهر می کند و با مطالعات بررسی پروتئین ها در سرم، قابل ردیابی خواهد بود(۱۷).
گلوتاتیون
یکی از بیومارکرهای قابل اندازه گیری در سرم مبتلایان به SCC گلوتاتیون است که پپتیدی داخل سلولی با اعمال متفاوتی از جمله سم زدایی، دفاع آنتی اکسیدانی و تعدیل نمودن پرولیفراسیون سلولی می باشد(۱۸). فرمول شیمیایی این مولکول عبارتست از: C10H17N3O6S و تری پپتیدی با اتصال پپتیدی گاما بین گروه آمین سیستئین و گروه کربوکسیل گلوتامات است. دریافت گلوتاتیون به عنوان یک ریزمغذی در رژیم غذایی ضروری نیست، زیرا بدن می تواند از آمینواسیدهای سیستئین، گلوتامیک اسید و گلایسین، آن را تولید کند(۱۹). گلوتاتیون در یک فرایند دو مرحله ای وابسته به آدنوزین تری فسفات (ATP[13]) ساخته می شود: - نخست گاماگلوماتیل سیستئین از گلوتامات و سیستئین با واسطه آنزیم گاماگلوتامیل سیستئین سنتتاز تولید می شود.
سپس، گلایسین به انتهای C - ترمینال گاماگلوتامیل سیستئین از طریق آنزیم گلوتاتیون سنتتاز، اضافه می شود(۱۹).
برخی از ویژگی های مهم گلوتاتیون عبارتند از:
یک آنتی اکسیدان اندوژن(درون زاد) مهم است که توسط سلولها تولید می شود و در خنثی کردن مستقیم رادیکالهای آزاد و ترکیبات واکنشی اکسیژن شرکت می کند. همانگونه که آنتی اکسیدان های اگزوژن( برون زاد) مثل ویتامین C و E در فرم احیاء(که همان فرم فعال آنهاست)، عمل می کنند(۲۰).
چرخه نیتریک اکساید را تنظیم می کند که برای حیات نقش بحرانی( Critical) دارد و در صورت عدم تنظیم، مشکل جدی ایجاد می کند(۲۱).
در واکنش های متابولیک و بیوشیمیایی مثل سنتز و ترمیم DNA ، سنتز پروتئین، سنتز پروستاگلاندین، انتقال آمینو اسید و فعالیت آنزیمی، نیاز به گلوتاتیون وجود دارد. بنابراین هر سیستمی در بدن می تواند تحت تأثیر گلوتاتیون قرار گیرد، به ویژه سیستم ایمنی، سیستم عصبی، سیستم گوارشی و ریه ها (۲۲).
گلوتاتیون نقشی حیاتی در متابولیسم آهن دارد. به طوریکه نشان داده شده سلول های yeast ( مخمر) عاری از آهن یا حاوی مقادیر اندک گلوتاتیون احیا (GSH[14])، دچار نقص آنزیمهای خارج میتوکندریایی و به دنبال آن مرگ می شود(۲۱).
گلوتاتیون دارای دو فرم احیا یا همان GSH و اکسید یا همان GSSG[15] می باشد. پدیده
اکسیداسیون – احیا از خصائص ذاتی سلول بوده و گلوتاتیون در این امر نقش اساسی دارد(۲۳). گلوتاتیون که بیشتر به فرم احیا شده وجود دارد، در واکنش با رادیکالهای آزاد و سموم به فرم اکسید خود یعنی GSSG تبدیل شده با حضور آنزیم گلوتاتیون رودکتاز فاکتور [۱۶]NADPH مجددأ به فرم احیاء خود بازمی گردد. کسر GSH /GSSG از فاکتورهای مهم در رابطه با تغییرات دائم رادیکال های آزاد اکسیژن می باشد. میزان این کسر در سلول های مختلف، متفاوت بوده، نشان دهنده موقعیت محیط سلول متناسب با فعالیت آن می باشد(۲۳). در حالت عادی نسبت GSH /GSSG برابر ۱/۳ می باشد. استرس شدید اکسیداتیو سبب انباشتگی GSSG شده و مقدار کسر کاهش می یابد که کاهش مقاومت بدن برای مقابله با رادیکالهای آزاد را در پی دارد(۲۳). منظور از استرس اکسیداتیو زمانی است که تعادل بین تولید مواد اکسیدان و آنتی اکسیدان در بدن به نفع اکسیدان ها دچار اختلال شود(۲۴).

تأثیر نقوش سفال کلار بر قالی کلاردشت- فایل ۱۰

۳-۹ نگارۀ هندسی
الف: چهار گوش ب: شش گوش ج: دایره ها د: فرمها و قالبها
الف: اشکالی که خطوط محیطی آنها پیرامون یک چهار گوش است مانند نگارۀ حلوا قجل ( شکل۳۹ ).
( شکل۳۹- طرح نگارۀ حلوا قجل، عابدینی، ۱۳۸۷: ۳۴ ).
ب: شش یا هشت گوش که خطوط محیط بیرونی آنها شش یا هشت گوش است مانند نگارۀ مجمه ( سینی ) ( شکل- ۴۰ ).
( شکل۴۰- طرح نگارۀ مجمه، عابدینی، ۱۳۸۷: ۳۸ ).
ج: اشکالی که فرم کلی محیط آنها بر اساس یک نقطۀ مرکزی است مانند ورگ چنگ ( پنجه گرگ ) ( شکل۴۱ ).
( شکل۴۱- طرح نگارۀ ورگ چنگ ( پنجه گرگ )، ( عابدینی، ۱۳۸۷: ۲۵ ).
د: فرم ها و قالبها خود به چهار دسته تقسیم می شوند:
۱- گیاهان ( نگارۀ لاری ) ۲- حیوانات ( نگارۀ بز ) ۳- فرم حاشیه که فقط در حاشیه به کار می رود (نگار پیچا چنگ) ۴- فرمهای متنی(فرمهای که عموما در متن به صورت مجزا و مستقل بکار می رود ( نگارۀ کلاهی ) ( شکل۴۲ ).
قالب ها اشکالی که همواره در داخل قاب به کار می روند مانند نگارۀ صندوق ( مجابی و دیگران: ۱۳۸۶، ۳۷ ).
( شکل۴۲- طرح نگارۀ کلاهی ( کلاه خان )،( عابدینی، ۱۳۸۷: ۴۳ ).
فصل چهارم:
بررسی تأثیر نقوش سفال کلار بر روی قالی کلاردشت
۴-۱ بررسی تأثیر نقوش سفال کلار بر روی قالی کلاردشت
دردنیای پر از رمز و راز و نماد پردازی های چند هزار ساله بشر، به سختی می توان از برخی نمادها و معنای واقعی آنها در دوره ای که آفریده شده اند صحبت کرد؛ یعنی هر آنچه که تحت عنوان هنر و علم نماد شناسی گفته آید چاره گشا نخواهد بود، مگر این که بتوانیم مصادیق حقیقی و ملموس آن را با اطمینان خاطر ارائه کنیم اما چون هیچکدام از ما از دوران پیش از تاریخ نیامده ایم بنابراین هرچه می گوییم حدس و گمان هایی است که فکر می کنیم باید درست باشند! اما باید اذعان کرد که حقیقت با واقعیت فرق دارد آنچنان که این دو گاهی فرسنگ ها از هم دورند! بعید به نظر می رسد کسی بتواند بگوید که صد در صد نماد ها و رمز و رازهای موجود در نقوش قالی را می شناسد، یا لااقل محقق در مطالعاتی که در این زمینه داشته، نمی تواند چنین ادعایی را داشته باشد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
موضوعاتی که به آن پرداختیم اطلاعات آنها کم و بیش در کتاب ها آمده است و برگرفته از استنباط های شخصی برخی فرهیختگان از این مقوله است که می تواند جای شک و سوأل باشد. محقق سعی کرده است علاوه بر شناسایی طرح های منطقه، موتیف ها و ریشۀ نقوش را به سرانجام برساند که با پرداختن به آنها، ریشه یابی این طرح ها آسان تر شود. محقق طرح های قالی کلاردشت را متأثر از افکار هنرمند از محیط پیرامون می داند و با توجه به اشکال و نقش های بکار رفته در هنر قالیبافی نزدیکی تشابهات را می توان در آنها به روشنی نشان داد. در این میان نه تنها هنر و صنعت قالیبافی بلکه صنعت سفالگری این منطقه نیز تحت تاثیر محیط پیرامون خود قرار گرفته است. مردمان ساکن کلاردشت مردمانی هستند، که زندگی آنان تا صد سال گذشته به حرفه های کشاورزی و دامپروری وابسته بود و معیشت زندگی آنها به محیط پیرامون شان گره خورده بود.
بیشتر هنرمندان برای خلق آثارهنری خودشان تأثیر شدیدی از دنیای پیرامون خود پذیرفته اند و با به کار گیری اشکالی اعم از، هندسی، گیاهی، جانوری و غیره… دنیای پیرامون را به تصویر کشیدند. به عنوان مثال نقوش حیوانی مانند بز کوهی، کَل، که در طرح های قالی کلاردشت دیده شده است هنوز هم یکی از بیشترین نقوشی است که در قالی های منطقه کوهستانی کلاردشت دیده می شود.
موضوع این فصل بررسی تاثیر نقوش سفال کلار بر قالی کلاردشت است. هنرمند سفالگر با الهام از محیط پیرامونی خود نقش و نگاره هایی را بر روی سفال نقر کرده است. سفالینه های تپه کلار دارای تزئیناتی است که قرابت زیادی با اشکال موجود درقالی کلاردشت دارد.
سفال نقش بسیار مهمی در زندگی مردمان پیش از تاریخ دارد و در زندگی روزمره آنها چه در حمل ونگهداری مواد اولیه و چه در رفاه حال خانواده جهت بهتر زندگی کردن و چه در بهداشتی تر بودن زندگی شان تأثیر بسزای دارد. سفال در دوره های بعدی نیز نقش مؤثر خود را در روند زندگی انسان ایفا می کند. وجود نقش و نگاره ها در روی سفال، بعد ها به صورت الگو در خلق آثار تزئیناتی در هنر های دیگر مؤثر بوده است. در دوره های بعدی بشر توانست با مهارت و با بکارگیری قالب ذوب فلزاتی مانند آهن، طلا و نقره را به کار بندد و نقش و نگاره هایی در دوران اولیه بر روی سفال به اجرا در آورد و تجربه قوی تری را بر روی این اشیاء بکار بندد.
هرچند بوجود آمدن فلزات تأثیر بسزایی در کم رنگ شدن رونق سفال در زندگی بشر داشته و زندگی رنگ تجملاتی به خود گرفته باشد، اما همچنان نقش و نگاره ها و موتیف ها مدرن ترگشته و پیشرفت را همزمان با بشر طی کرده اند و هم گام با دورۀ زمانی بشر پیش رفته اند. بکار گیری نقوش هندسی، گیاهی، حیوانی و انتزاعی نه تنها بر روی فلزات خود را نشان داده اند بلکه در بافندگی نیز سیر صعودی خود را طی کرد، آنچنان که در دوران هخامنشی قالی پازیریگ نشان دهندۀ قدرت بافندگی و مهارت فنون ایجاد بکارگیری نگاره ها، و نقش ها در فرش است. از طرفی با به تصویر کشیدن این نوع نگاره ها آداب و رسوم، اعتقادات، را تبیین می کردند. در دوره های بعدی نیز همچنان بافندگی پیشرفت چشمگیر داشته چنان که در دوران ساسانیان شهرت قالی بهارستان تا دور دست ها رفته بود. این مهارت در فن بافندگی تأثیر شگرفی در دوران نخستین اسلامی در پارچه ها و طراز های خلفای اولیه و در دوره های بعدی اسلامی داشته است.
در منطقه کوچک کلاردشت که زمینه های مساعد دامداری و دامپروی را در خود داشته و از قدیم الایام آباد بوده و بهترین محل برای چراندن دام به شمار می آمد و از سوی دیگر کشفِ دوک نخ رسی ( شکل۱) درکاوش های تپه کلار بیانگر این موضوع است که این منطقه دارای صنعت بافندگی می باشد.
( شکل۱- سردوک های گلی و سفالی، موسوی کوهپر، عباس نژاد، ۱۳۸۵: ۱۶۴ ).
سفال تپه کلار و شهر دِلِه دارای نقوش زیگزاگی است و احتمال می رود که هنرمند به تأثیر از چین خوردگی ها و ناهمواری های کوه های پیرامون، این نقش را بر روی سفال نقر کرده باشد. در شکل۲ نمونه ای از سفال دوران تاریخی در تپه کلار را داریم که سفالگر سطح ظروف رابا شیئی از جنس سنگ صاف یا سفال ساییده نقوش دلخواه خود را که معمولا خطوط موازی و اریب، متقاطع و نامنظم هستند ایجاد کرده است . در شکل ۳ نیز نمونه ای از سفال دوران اسلامی که در محوطه شهر دِلِه بدست آمده است را داریم که تفاوت چندانی با سفالینه های اواخر تاریخی ندارد هرچند این امر در اکثر محوطه های که دارای توالی تاریخی به دوران اسلامی است اجتناب ناپذیر است( شکل۲-۳ ).

( شکل۲- امیر عضدی، ۱۳۸۶: ۱۳۲). (شکل۳- کریمیان، سقایی: ۱۳۹۲، ۸۵).
اشکال هندسی سفال تپه کلار و شهر دِلِه تقریبا شباهت نزدیکی با نقش مایه های موجود در نمد کلاردشت نیز دارد. از آنجایی که نمونه ای ازقالی کلاردشت از گذشته های دور در دست نداریم نمد را پل ارتباطی مناسبی برای انتقال تأثیر نقوش در طول توالی زمان برقالی کلاردشت قرار داده ایم.
در توضیح و تفسیر نمد کلاردشت می توان به استفاده از کادر های چهار گوش ( مربع، مستطیل ) شش گوش و رنگ بندی های متعدد ( آبی، سیاه، سفید، نارنجی، قهوه ای ) در متن و حاشیه نمد اشاره کرد. استفاده از نقوش هندسی مانند: لوزی، چارگوش، شش گوش و بکار گیری موتیف های گیاهی و ایجاد دایره های کوچک که در داخل آنها نقش هندسی ( ضربدری ) نقر شده است از مهمترین این نقش ها هستند.
نقش زیگزاگی نیز در سفال تپه کلار که دارای طرح شیاری مواج و موازی است متعلق به لایه ساسانی در محوطه باستانی تپه کلار بدست آماده است و شباهت تنگا تنگی با طرح موجود در سفال اسلامی بدست آمده در محوطه دوره اسلامی شهر دِلِه دارد، که مشابهت نزدیکی با طرح های نمد و قالی کلاردشت دارد، تزئین سفال با نقش هندسی که بر روی لبۀ آن نقر گردیده است نشان می دهد که قسمت ابتدای سفال و نقش هندسی زیگزاگی در نمد و قالی نیز در ابتدا وجود داشته است ( سفال، نمد، فرش ) ( شکل۴ ).

(طرح نمد و عکس فرش از محقق). (کریمیان، سقایی: ۱۳۹۲، ۸۵). (موسوی کوهپر، عباس نژاد، ۱۳۸۵: ۷۶).
( شکل۴- توالی نقوش )
ایجاد نقش هندسی در چهار ضلع نمد به صورت مثلث که ضلع وسط را به صورت شش گوش در می آورد، در قالی نیز مشاهده شده است که بیانگر قالب اصلی در اکثر فرش دست باف کلاردشت است ( شکل۵ ).

( شکل۵- استفاده از لچکی، از محقق ).
استعمال واژه ای در فرش به نام « درب دیگ » به صورت نقش هندسی مثلث در حاشیه قالی و نمد و نیز در سفال ها نیز مشاهده می شود. نقش کنده هندسی به صورت مثلث دندانه دار بر روی بدنه سفال نقر گردیده است و مربوط به نیمه اول سفالینه های پارتی در محوطه باستانی تپه کلار است. هنرمند نمد مال و بافنه فرش می توانستند این گونه نقش های موجود در سفالینه ها را الگوی مناسبی برای خلق آثار هنری خود داشته باشند ( شکل۶ )

(عکس فرش و طرح نمد از محقق). ( کریمیان، سقایی: ۱۳۹۲، ۸۵). (امیر عضدی، ۱۳۸۶: ۹۴).
( شکل۶- درب دیگ در هر چهار نقش مایه ها).
سفال تپه کلار دارای نقشی است که قرابت تنگاتنگی با نقش قالی کلاردشت به نام قلاب ( ذِلفَک) داشته که این نقش دور تا دور ترنج در قالی دیده می شود و از جمله نقوشی است که بسیار جالب توجه است و شاید این نقش در توالی زمان و گذشت روزگار به این شکل در آمده است. این سفال که نقش آن در بدنه سفال نقر شده است در نوع تزئینات نقش افزوده جای دارد و مربوط به نیمه دوم سفالینه های پارتی است.
همچنین در نمونه دست بافته های عشایری و روستایی فارس به اشکال و نگاره های بر می خوریم که با نقش «ول زلفک» قرابت نزدیکی دارد، این نگاره ها ریشه در فرهنگ و تمدن هخامنشی، اشکانی و ساسانی دارد که قفقاز هم از این جهان فرهنگی جدا نیست. مهمترین و قدیمی ترین این نقشها و نگاره های مشترک( خورشید آریایی، گل شطرنجی، مرغ و درخت، گل هشت پر و نیلوفر آبی است. نقش مایه هشت گوش که لوزی میانی آن هشت نگاره قلاب منشعب می شود این نقش مایه یکی از صورت های مختلف نقش مایه های معروف به خراسانی است. نگاره های قلاب مانند صورت ساده شده سر مرغ و گردن پرندگان است که به شیوه متنوع و بویژه برای آراستن ترنجهای لوزی شکل، در فرشهای فارس است( پرهام، ۱۳۶۴: ۱۰۹-۱۰۸).
خانم فیلیس آکرمن که در مورد نقش مایه های نمادی و اساطیری تمدن های کهن فلات ایران و سرزمین بین النهرین پژوهش کرده که سفالگران پیش از تاریخ ایران دسته های پرندگان را به منظور تجسم ابر و در رابطه با مراسم مذهبی جادوگری برای آمدن باران نقاشی می کردند( پرهام، ۱۳۷۱: ۶) ( شکل۷).

(طرح عکس و نمد از محقق). (طرح سفال، امیر عضدی، ۱۳۸۶: ۱۱۰)

(طرح سر مرغ و گردن پرندگان، پرهام، ۱۳۷۱: ۶). (عکس از محقق، فرش عشایری و روستایی فارس: موزه ملی فرش).
( شکل۷- نقش مایه قلاب زلفک).
سفال دوره ساسانی در محوطه باستانی تپه کلار دارای نقش هندسی در بدنه به صورت لوزی بر روی سفال نقر شده و در نمد نیز بشکل کاملا مجزا و بزرگ طراحی شده و در فرش کلاردشت نیز بصورت تنۀ اصلی فرش و به عنوان غالب بکار رفته است ( شکل۸).

(عکس فرش و طرح از محقق). (طرح سفال، امیر عضدی، ۱۳۸۶: ۱۳۰).

دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد بررسی شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران در شرکت ...

  • الگوی ارزیابی بهره وری جمعی سازمان یا مدل تحلیل پوششی داده ها

 

  • مدل ریاضی برنامه ریزی آرمانی تخصیص بودجه در سازمانهای دولتی

 

  • مدل مثلث عملکرد سازمانی

 

    • الگو های فیشر برای ارزیابی عملکرد

دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

  • الگوی بنچ مارکینگ

 

  • الگوی مهندسی مجدد

 

  • مدل برنامه ریزی استراتژیک مشتری مدار

 

  • الگوی اعتبار سنجی

 

  • الگو برداری از لایه عملکرد و نتایج دولت[۵۱]

 

  • الگوی فرایند تحلیل سلسله مراتبی[۵۲]

 

  • الگوی کارت امتیاز متوازن

 

  • الگوی ممیزی کیفیت و مدیریت جامع[۵۳]

 

  • الگوی بالدریج

 

  • ۱۶-الگوی ترکیبی یا مدل تصمیم گیری متوالی(سلطانی، ۱۳۸۰: ۸۷).

 

۲-۱۵٫ اجزای اصلی نظام ارزیابی عملکرد
در تمام نظام های ارزیابی به طور عام چهار جزء دیده می شود که عبارتند از:
۲-۱۵-۱٫ جمع آوری اطلاعات
اطلاعات مورد نیاز دقیقاً از عملکردی بدست می آید که به طور تجربی رخ داده است. این جزء نظام، وظیفه طراحی شیوه و تدبیری را بر عهده دارد که بتواند آنچه را که در موقعیت ارزیابی در حال رخ دادن است دقیقاً بر اساس استاندار های مشخص شده تعریف کند.
۲-۱۵-۲٫ ارزیابی و سنجش
این جزء از نظام، وظیفه طراحی شیوه ها و تدابیر مورد نیاز را بر عهده دارد که محتوای آنچه را که رخ داده است تعیین و آنها را با آنچه باید رخ می داده است مقایسه کند.
۲-۱۵-۳٫ اقدامات اصلاحی
پس از مقایسه بین عملکرد و استانداردها، اغلب به کمک ساز و کار بازخور، نقاط انحراف از استاندارد ها مشخص می شود. لذا پس از تشخیص نقاط انحرافی، مدیر با اقدام اصلاحی، شکاف به وجود آمده را کاهش می دهد. این کار تا هنگامی که عملکرد قابل قبولی حاصل نشده است، ادامه می یابد.
۲-۱۵-۴٫ شبکه ارتباطی
تعاملی بین دریافت کننده اطلاعات، ارزیابی کننده و اصلاح کننده اطلاعات حاصل از عملکرد، در سیستم شبکه ارتباطی امکان پذیر می شود. این شبکه ارتباطی تعیین کننده ساختار نظام ارزیابی را تحت
تأثیر قرار می دهد و به عبارت دیگر ساختار حاکم بر نظام های ارزیابی ، از شبکه ارتباطات متأثر است (بوهلاندر و اسکات[۵۴]، ۲۰۰۷: ۱۹).
۲-۱۶٫ کاربردهای ارزیابی عملکرد
از اطلاعاتی که در نتیجه ارزیابی عملکرد کارکنان به دست می آید می توان در موارد زیر استفاده نمود:
۲-۱۶-۱٫ برنامه ریزی نیروی انسانی
یکی از منابع تأمین نیروی انسانی مورد نیاز، نیروهای موجود در درون سازمان است. برای استفاده صحیح از این منبع، ضروری است که کیفیت، قابلیت ارتقاء و توانایی های بالقوه نیروهای شاغل در سازمان شناخته شوند و اطلاعات لازم در بارۀ آنها جمع آوری گردد. در صورت طراحی درست، اطلاعاتی که به وسیله سیستم ارزیابی به دست می آید می تواند به طور دقیق و صحیح، نقاط قوت وضعف نیروهای درون سازمان را آشکار سازد (رایموند[۵۵]، ۲۰۰۲: ۳۸). ارزیابی معلوم میکند که آیا فرد، مهارت، تخصص و شرایط لازم را به منظور احراز سمتی بالاتر دارد و برای ترفیع مقام آماده است، یا اینکه حتی دارای دانش و مهارت برای انجام شایسته شغل فعلی خویش هم نیست. اگر مشخص گردید که مشکل ناشی از آموزش نیست، یعنی اگر بدانیم که نمی توان کم کاری یا بی اثری کارمند را با آموزش رفع نمود، چاره ای جز انتقال، تنزیل مقام یا حتی اخراج فرد ازسازمان نخواهد بود.
۲-۱۶-۲٫کارمندیابی و انتخاب
نتایج حاصل از ارزیابی عملکرد کارکنان فعلی می تواند در پیش بینی عملکرد آتی کسانی که می خواهیم انتخاب و استخدام نمائیم مفید واقع شود(سعادت، ۱۳۶۸: ۲۱۵).
۲-۱۶-۳٫آموزش و تربیت کارکنان
بخشی از اطلاعاتی که از ارزشیابی عملکرد به دست می آید به سازمان در تعیین نیازهای آموزشی کمک می کند. بدین معنی که اگر معلوم شود عملکرد ضعیف کارمند ناشی از فقدان آموزش است مسئولان مربوطه می توانند با برگزاری دوره های آموزشی مناسب، این کاستی را از بین ببرند. پس نتایج ارزیابی عملکرد کارکنان ، اولاً در تعیین نیازهای آموزشی سازمان و ثانیاً درتعیین نوع مهارت بخصوصی که بیشتر مورد نیاز سازمان است نقش مهمی دارد (همان، ۳۸). همچنین ارزیابی عملکرد کارکنان، معلوم می کند که در کجا و در چه واحد و دایره ای در سازمان نیاز به چه آموزشی وجود دارد. البته نباید تصور کرد که وجود یک سیستم ارزیابی عملکرد در سازمان، به خودی خود ضمانتی برای آموزش و تربیت شایسته کارکنان خواهد بود ولی اطلاعات حاصل از ارزیابی عملکرد، کار تعیین نیازهای آموزشی را ساده تر می نماید(همان، ۳۸).
۲-۱۶-۴٫ تعیین مسیر شغلی
عملکرد کارمند در شغلش نشان دهندۀ توانایی های بالقوه و بالفعل و نقاط قوت و ضعف اوست در نتیجه با ارزیابی فرد و تعیین مسیر شغلی ارزیابی فرد و کسب اطلاعاتی در این زمینه می توان مسیر شغلی فرد را در سازمان ترسیم نمود. منظور از مسیر شغلی مشاغلی است که در طی عمر کاری فرد در سازمان یکی پس از دیگری به او واگذار می شود(همان، ۳۹).
۲-۱۶-۵٫ حقوق و مزایا
یکی از عوامل بسیار مؤثر در افزایش پرداخت، اطلاعاتی است که از ارزیابی چگونگی عملکرد فرد به دست آمده است. امروزه اکثر مدیران و مسؤلان معتقد هستند که باید با افزودن به حقوق و دستمزد، به عملکرد برجسته کارکنان، پاداشی مشهود و ملموس داد. پرداخت پاداش به عملکرد خوب، نقش بسیار مهمی در ایجاد انگیزه برای ادامه آن خواهد داشت و اگر کارکنان قوی همان حقوق و مزایی را دریافت نمایند که کارکنان عادی یا ضعیف دریافت می نمایند به تدریج انگیزه خود را از دست می دهند و تبدیل به کارکنانی عادی میگردند(همان، ۳۹).
۲-۱۶-۶٫ شناخت استعداد بالقوه کارکنان
بنا به این گفته «گذشته چراغ راه آینده است»، در مواردی همزمان با ارزیابی عملکرد کارمند، استعداد ها و توانایی های بالقوه او نیز سنجیده می شود. و بر این اساس، مشاغلی که احتمال می رود فرد در انجامش موفق تر باشد به عهده او گذارده می شود. ولی باید تذکر داده شود عملکرد گذشته فرد، همیشه معیار خوبی برای پیش بینی عملکرد او در آینده نخواهد بود و موفقیت در انجام مؤثر کاری بخصوص به این معنا نیست که فرد همان اندازه، در کار دیگری موفق باشد.
نمودار شماره (۲-۱): کاربردهای ارزیابی عملکرد
۲-۱۷٫ محدودیتهای ارزیابی عملکرد
علیرغم وجود مواد قانونی وآیین نامه های استخدامی و نظامهای ارزیابی مدون برای سنجش و درجه بندی شایستگی و ارزیابی عملکرد در کشور، برنامه های ارزیابی به درستی اجرا نمی شوند. وجود پاره ای از عوامل مداخله گر موجب عدم موفقیت کامل آن برنامه ها در سازمان ها شده است (قاسمی[۵۶]، ۲۰۰۹: ۱۱۸).در این قسمت، به عمده ترین محدودیت ها و موانع اجرای موفقیت آمیز برنامه های ارزیابی عملکرد اشاره می شود:
۲-۱۷-۱٫ ترس از درگیر شدن با کارکنان
برخی از مدیران گمان می کنند که در صورت داشتن صراحت لهجه و بیان نقاط ضعف یا نتیجه ارزیابی و نیز دادن امتیاز پایین به افراد مجبور به درگیری با افراد هستند. یا اگر نتایج کاملاً مثبت نباشد از روبه رو شدن با کارمندان یا دیدن عکس العمل های ناخوشایند آنان وحشت دارند.
۲-۱۷-۲٫ شرایط اقتصادی
شرایط سخت اقتصادی معمولاً این تصور را در افراد ایجاد می کند که حقوق پرداختی به کارکنان متناسب با ارزش آنها نیست چه رسد به اینکه قسمتی از آن توسط نظام ارزیابی دست خوش تغییر شود.

 
مداحی های محرم