نخست وزیر برای رسیدگی به امور مالی نظمیه هیأتی از وزارت مالیه و سرهنگ محمدخان درگاهی را مأمور این کارکرد و بعد از یک ماه اعلام کردند که وستداهل و همکارانش صلاحیت اداره نظمیه را ندارند. دردی ۱۳۰۲ ژنرال وستداهل و سایر افسران سوئدی طبق دستور رئیس الوزراء از کار برکنار شدند و امور نظمیه برای مدت کوتاهی به میرزا محمود خان امیر اقتدار (امیر لشکر) حاکم نظامی تهران محول شد و در ۲۵ دی سرهنگ محمدخان درگاهی به ریاست نظمیه گمارده شد. «در ۲۷ بهمن ۱۳۰۲ بنابر تصویب هیأت وزیران نظمیه های سراسر ایران جزو تشکیلات نظمیه تهران شد.»[۸۷]
سرهنگ درگاهی تا سال ۱۳۰۸ رئیس نظمیه بود. در این جا باید اشاره شود که شعبه ای به نام شعبه خفیه نیز وجود داشت که از نظر « سازمانی جزء تأمینات بود ولی زیر نظر مستقیم رئیس نظمیه عمل می کرد و دستـور می گرفت و نخستین رئیس این شعبه آقای عباس حاتمی ملقب به ( برهان الملک) بود». [۸۸]
۲-۴- تقویت و توسعه ارتش نوین
تقویت و توسعه ارتش نوین از اساسی ترین اهداف، برنامه های و سیاست های رضا شاه بود. سالهای سلطنت رضاشاه، دوران ایجاد یک نظام جدید بود. او پس از رسیدن به سلطنت در سال ۱۳۰۴، با ایجاد و تقویت سه پایه نگهدارنده اش ارتش نوین، بورکراسی دولتی و پشتیبانی دربار برای تثبیت قدرت خود گام برداشت.
رضـا شاه به ارتش مـدرن به عنوان پـایۀ اصلی نظام جدید خود تکیه کرد با بهره گیری از این نظام جدید می توانست نظام سیاسی را کاملاً در دست خود نگه دارد.[۸۹]
رضا خان در طول سالهای ۱۳۰۰-۱۳۰۵ تلاش فراوانی کرد تا ساختار قشون را که وعده داده بود به اجراء درآورد.
۲-۴-۱- سازمان ستاد و لشکرها
سازمان ارکان حرب کل قشون و ستاد لشکرهای ارتش از سال ۱۳۰۵ تغییراتی در آن حاصل شد که شامل چهار رکن و یک دفتر ستاد و امور اداری شدند.
رکن یکم: عهده دار امور کارگزینی، سازمان، تجهیزات و تدوین قوانین مربوط به ارتش بود.
رکن دوم: عهده دار کسب اطلاعات از سازمان و تاکتیک های ارتش های خارجی، امور مربوط به هیأت ها و افسران دانشجوی اعزامی به خارج از کشور، نمایندگان نظامی مأمور خارجه، تجسس و کسب اطلاعات از داخل و خارج و نقشه برداری می پرداخت.
رکن سوم: مسئول تنظیم و تدوین آئین نامه های مربوط به عملیات جنگی، تعیین اسلوب و طریق آموزش در آموزشگاههای نظام و تربیت بدنی بود.
رکن چهارم: عهده دار اقدامات در مورد تهیه و تأمین احتیاجات مادی، تهیه وسایل حمل و نقل و پیش بینی- های لازم برای استفاده از آنها در موقع بسیج عمومی، تشکیل منازل و خطوط نظامی و رسیدگی به امور دریایی بود.
وزارت جنگ هم شامل: ادارۀ دادرسی و کل دعاوی، نظام اجباری، مالیه و مباشرت، نقلیه، هواپیمایی، قورخانه، تلگراف و بی سیم و صحّیه و امور دواب می شد.[۹۰]
سازمان لشکر ها هم در همین سال (۱۳۰۵) دچار تغییراتی شد. لشکر شمال غرب از دو تیپ در تبریز و ارومیه و قسمت های مستقلی که در اردبیل، سلمـاس و ماکـو بودند. لشکر غرب از تیپ مستقل لـرستان در خرم آباد و بروجرد و تیپ مستقل کردستان در سنندج،سقز، دزفول و کرمانشاه ایجاد شد. در سال ۱۳۰۶ در سازمان لشکرهای مرکز، شرق، جنوب و شمال تجدید نظر شد و فرماندهی لشکر مرکز منحل و هر یک از تیپ ها جداگانه تشکیل تیپ مستقل دادند.
لشکر شرق از یک تیپ مختلط در مشهد و یک هنگ مختلط در سیستان تشکیل شد. لشکر جنوب از یک تیپ مختلط در فارس و دو هنگ مختلط در خوزستان و کرمان و پنج گردان مختلط در اصفهان، یزد، بهبهان، بوشهر و بندر عباس تشکیل می شد. در این سال لشکر مرکز در گیلان، تنکابن و مازندران استقرار داشت و تیپ مختلط مستقل شمال را تشکیل دادند. در سال ۱۳۰۷ لشکر جنوب به علت عدم ارتباط با مرکز لشکر و وسعت منطقه استحفاظی و مشکلات موجود منحل شد و سه تیپ مستقل فارس، کرمان، خوزستان و هنگ مختلط مستقل اصفهان تشکیل شد.[۹۱]
در سال ۱۳۱۱ تغییرات مهمی در سازمان، محل استقرار هنگ و نیروی زمینی ارتش داده نشد.
در سال ۱۳۱۲ تیپ مستقل گارد پادگان مرکز به دو لشکر یکم و دوم پیاده تبدیل شد. در سال ۱۳۱۳، بلافاصله پس از دیدار رضا شاه از واحدهای نظامی ترکیه برای بهبود موقعیت و سازمان ارتش تغییراتی اساسی صورت گرفت. مهمترین قسمتی که به تشکیلات جدید ارتش (قشون متحد الشکل و وزارت جنگ) افزوده شد اداره تفتیش کل نظامی (بازرسی ارتش) بود که شامل دفتر تفتیش و آجودانی، دو دایـره و قسمت های کمیسیون تفتیش پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، هواپیمایی و امور مالی و اداره کل قشون را در بـر می گرفت. [۹۲]
درسال ۱۳۱۴ در سازمان نیروی زمینی ارتش و لشکرها تغییراتی ایجاد شد و ارتش دارای نه لشکر، که شامل دو لشکر مرکز، دو لشکر شمال غرب و پنج لشکر کردستان، خوزستان، فارس، بلوچستان(مکران) و لشکر شرق و خراسان و تیپ ها شامل چهار تیپ مختلط مستقل اصفهان، کرمانشاه،گرگان و گیلان بودند و یک واحد توپخانه ۱۰۵ بلند و یک ضد هوایی که زیر نظر ارکان حرب کل قشون بودند. [۹۳]
در سال ۱۳۱۹ ارتش ایران در هجده لشکر سازمان داده شد که گذشته از دو لشکر یکم و دوم (تهران)، یک تیپ مستقل مکانیزه نیز در تهران وجود داشت. [۹۴]
نیروی زمینی ارتش ایران در سال ۱۳۲۰ عبارت بود از:
۱۱۶ گردان پیاده چهار گروهانی که دارای گروهان توپ ۳۷ میلیمتری و یک گروهان مسلسل ضد هوایی و یک گروهان خمپاره و یک سواران زره پوش بود.
۴۹ گردان سوار و ۱۲۴ سواران مسلسل سنگین.
۳۰ آتشبار، ۱۰۵ کوتاه، ۲۷ آتشبار کوهستانی و چهار آتشبار ۷۵ صحرائی(شنیدر)، سه آتشبار صحرائی پیاده، دو آتشبار کوهستانی شنیدر و یک آتشبار صحرائی پیاده انگلیسی، نه آتشبار کوهستانی روسی، سه آتشبار ضد هوایی، دو آتشبار ۱۵۰ کرانه ای در لشکر گیلان و یک آتشبار ۱۵۰ کرانه ای در لشکر یکم مرکز.
دوازده گردان مهندسی که چهارگردان آن در مرکز و بقیه در لشکرهای دیگر بود.
تیپ مستقل مکانیزه شامل فرماندهی و قسمت فنی، هنگ توپخانه و ۱۰۵ بلند و ۱۵۰ کوتاه صحرائی، هنگ توپخانه ضد هوایی، گردان مسلسل ضد هوایی و دو آتشبار نورافکن بود. وسایل تندر و کند رو ارتش در این تاریخ بالغ بر ۵۵۲ دستگاه موتوری و ۲۷۲ دستگاه اسبی بود.[۹۵]
۲-۴-۲- نفرات و بودجه
قشون متحدالشکل ایران در سال ۱۳۰۰ از پنج لشکر، وزارت جنگ و ارکان حرب کل قشون ۲۹۳۰۸ افسر و سرباز بود. در دی سال ۱۳۰۱ تعداد افراد ارتش حدود ۳۰۰۰۰ نفر بود و در سال ۱۳۰۲ به تعداد این افراد ۴۱۰۰۰ نفر و در سال ۱۳۰۳ تعداد افراد به ۴۹۷۰۰ نفر رسید. نیروی موجود در دی سال ۱۳۰۴، ۴۱۶۱۳ نفر بود، اما در دی سال ۱۳۰۵ تعداد افراد ارتش به ۳۳۳۰۰ نفر کاهش یافت.[۹۶]
در طول سالهای بعد بر تعداد افراد ارتش اضافه شد و در سال ۱۳۱۶ تعداد افراد ارتش ۱۲۷۰۰۰ نفر و در مرداد ۱۳۲۰ تعداد آن به ۱۸۳۸۶۳ نفر رسید.[۹۷]
در تمام طول دوره سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ که سردار سپه وزیر جنگ، نخست وزیر و شـاه بود سهم عمده ای از بودجه ملی را به خود اختصاص داد. در سالهای ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ مبلغی به میزان ۰۰۰/۲۰۰/۹ تومان تقریباً ۴۰% از کل درآمد ملی را به ارتش (به استثنای امنیه و نظمیه) اختصاص می داد. بودجه نظامی ارتش در سالهای ۱۳۰۵ و ۱۳۰۶ در همین سطح باقی ماند.[۹۸]
بودجه وزارت جنگ از ۱۱۲ میلیون ریال در سال ۱۳۰۷ به ۵۹۳ میلیون ریال در سال ۱۳۲۰ رسید. میانگین بودجه وزارت جنگ در سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۲، ۸/۴۱ درصد بود. در سال ۱۳۱۳ به ۸/۳۸ درصد و در سال ۱۳۲۰ به ۲/۱۴ درصد رسید. به طور کلی میانگین بودجه وزارت جنگ در بین سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۲۰، ۶/۱۹ درصد بود.[۹۹]
۲-۴-۳- آموزش و تسلیحات
مهمترین و اساسی ترین سازمان آموزش ارتش مدرسه صاحب منصبی بود. دانشجویان مدرسه صاحب منصبی در سال ۱۳۰۸ در رشته های پیاده نظام، سواره نظام، مهندسی و توپخانه آموزش می دیدند و از سال ۱۳۱۴ دوره مالی و در سال ۱۳۱۸ هم دوره هوایی به آن افزوده شد.
در سال ۱۳۱۲ چهار افسر فرانسوی به سرپرستی سرهنگ کالدرو[۱۰۰] برای تدریس در رشته های سواره نظام، پیاده نظام، تاکتیک، توپخانه و نقشه برداری به استخدام وزارت جنگ درآمدند تا در دانشکده افسری به عنوان مربی و معلم به تعلیم دانشجویان بپردازند. [۱۰۱]
در سال ۱۳۱۴ ژنرال ژاندر [۱۰۲] و هفت افسر فرانسوی در دانشکده افسری استخدام شدند. از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۲۰، ۲۰۹۵ تن در رشته های مختلف از دانشکده افسری فارغ التحصیل شدند.
از سال ۱۳۰۳ آموزشگاه ستوانی در دانشکده افسری تأسیس شد. دوره این آموزشگاه یک سال بود و در مهر ۱۳۰۵ تعطیل شد. در سال ۱۳۰۷ بار دیگر این آموزشگاه دوباره شروع به کار کرد. دوره ی تحصیلی آن تا سال ۱۳۱۴ دو سال بود.فارغ التحصیلان این آموزشگاه با درجه ستوان سوم به ارتش وارد می شدند. [۱۰۳]
اما میزان بی سوادی در بین سربازان ۹۴ درصد و ۳۵ درصد از درجه داران سواد خواندن و نوشتن داشتند.[۱۰۴]
در سال ۱۳۱۴ «دانشگاه جنگ» برای آموزش فرماندهان واحدهای بزرگ تأسیس شد و سر لشکر امان الله جهانبانی به فرماندهی دانشگاه منصوب شد و تا سال ۱۳۲۰ شش دوره فرماندهی با ۹۶ افسر برگذار شد و دوره ستاد آن در سال ۱۳۱۵ تأسیس و آغاز به کار کرد و تا سال ۱۳۲۰، ۱۰۲ نفر از آن فارغ التحصیل شدند و دانشگاه جنگ تا شهریور ۱۳۲۰ به کار خود ادامه داد. [۱۰۵]
در سال ۱۳۰۲ برای تأمین اسلحه و تجهیزات «کارخانه جنگ افزارسازی» را در محل قورخانه ایجاد کردند. در سال ۱۳۰۴، برای توسعه اداره قورخانه، احداث «کارخانه های تفنگ سازی و لوله سازی» تهیه شد. در بین سالهای ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۰ توجه شایانی به اداره قورخانه شد، احداث کارخانه لوله سازی، کارخانه فشنگسازی، کارخانه شیمیایی و باروت سازی، مقداری تفنگ و مسلسل و توپ های کالیبر مختلف و مهمات از آلمان و سه هزار گلوله توپ های کوهستانی ده پوندی از انگلستان خریداری شد.
در سال ۱۳۱۳ «کارخانه تفنگ سازی»، در سال ۱۳۱۶ «کارخانه فشنگ سازی» در سلطنت آباد و در سال ۱۳۱۷ «کارخانه مسلسل سازی» تأسیس و در سال ۱۳۱۸ در دوشان تپه نصب و شروع به کار کرد. موجودی اسلحه و مهمات ارتش ایران در سال ۱۳۲۰ از این قرار بود: تفنگ ۵۰۷۵۷۸ قبضه، مسلسل ۸۱۵۸ قبضه، فشنگ و تفنگ و مسلسل ۸۵۵۱۱۰۳۸ عدد، توپ ۸۷۴ عراده، گلوله و فشنگ توپ ۳۲۸۳۳۸ عدد، ارابه جنگی ۱۰۲ عدد و ۱۶ زره پوش بود. [۱۰۶]
۲-۴-۴- نیروی هوایی
نخستین بار در سال ۱۳۰۱، دفتری بنام هواپیمای در ارکان حرب کل قشون ایجاد شدو در ارتش ایران نام هواپیمایی جزو سازمان درآمد. دولت ایران تمایل خود را برای خرید چند هواپیما و تأسیس یک اداره هواپیمایی و اعزام افراد برای آموزش در ۲۶ دی ۱۳۰۱(۱۵ ژانویه ۱۹۲۳)به دولت آمریکا اطلاع داد و از آنجا که آمریکا خود «مؤسس کنفرانس خلع سلاح» است به فروش اسلحه و وسایل جنگی به کشورهای دیگر تمایلی ندارد.[۱۰۷]
از آنجای که آمریکا از فروش هواپیمای خودداری کرد، ارتش ایران نخست یک هواپیمای فلزی یک باله از شرکت یونکرس آلمان خریداری کرد. تیپ گیلان و مازندران در سال ۱۳۰۲ دو فروند هواپیمای یونکرس خریداری و به تهران فرستاد. همچنین در همین سال چهار فروند هواپیما از روسیه خریداری شد.[۱۰۸] در سال ۱۳۰۳ نخستین هیأت دانشجویان ایرانی مرکب از ده تن برای فراگرفتن فن خلبانی به روسیه فرستاده شدند. نخستین خلبان ایران سرهنگ احمدخان نخجوان بود. در سال ۱۳۰۷ دومین هیأت به آموزشگاه خلبانی و دانشکده فنی روسیه اعزام شدند. بر اساس حکم وزیر جنگ در خرداد ۱۳۰۳ «هواپیمایی کل قشون» به عنوان یکی از ادارات ارکان حرب کل قشون تأسیس و سرهنگ احمدخان نخجوان به ریاست آن انتخاب شد. در سال ۱۳۰۵ اداره هواپیمایی دارای بیست فروند هواپیمای فرانسوی، روسی و آلمانی بود.
در سال ۱۳۰۶ اداره هواپیمایی دارای دو گردان و یک گروه تعلیماتی و ۳۳ فروند هواپیما بود. در سال ۱۳۱۱ نخستین سازمان نیروی هوایی ایران تشکیل شد که دارای یک گروه آموزشی، یک گردان شکاری و یک گردان بمباران و اکتشافی بود. در سال ۱۳۱۰ برای تکمیل سازمان هواپیمایی ایران یک آموزشگاه فنی تأسیس و برای آموزش خلبانی تعداد افسر سوئدی استخدام شدند. در سال ۱۳۱۴ «کارخانه هواپیما سازیشهباز» در دوشان تپه شروع به کار کرد. نخستین هواپیمای کارخانه شهباز در سال ۱۳۱۷ ساخته و به پرواز درآمد. [۱۰۹]
تعداد واحدهای هوایی ایران در سال ۱۳۲۰، شامل پنج هنگ بود.
دو هنگ آن در تهران و سه هنگ دیگر آن در شهرهای اهواز، مشهد و تبریز مستقر بودند. در شهریور سال ۱۳۲۰، نیروی هوایی ایران دارای ۲۸۳ فروند هواپیمای اکتشافی، جنگی و تمرینی بود. [۱۱۰]
۲-۴-۵- نیروی دریایی
در سال ۱۳۰۰ دولت ایران تنها یک کشتی بنام «مظفری» در اختیار داشت که در زمان مظفرالدین شاه خریداری شده بود. نیروی دریایی ایران در چهارم اسفند ۱۳۰۲ با یک کشتی، چند افسر و تعدادی سلاح تشکیل شد.
در سال ۱۳۰۳ نیروی بحریه ارکان حرب کل قشون فقط سه ناوچه در اختیار داشت. یکی از این ناوچه در جریان سفر سردار سپه به خوزستان، برای سرکوب شیخ خزعل توسط حسین موقر به دولت ایران تقدیم شد. پس از دستگیری شیخ خزعل سه کشتی متعلق به او به تصرف وزارت جنگ درآمد. در سال ۱۳۰۴ یک ناوچه مین جمع کن از آلمان خریداری شد که در ابتدا به نام «پهلوی» و بعدها «شاهین» خوانده شد.[۱۱۱]
فرم در حال بارگذاری ...