۳٫ ارزش افزوده قابل توجه در تولیدات صنایع دستی.
۴٫ کاربردی بودن تولیدات صنایع دستی در صورت توجه به برآورده کردن نیاز اولیه.
دستهبندی ضعفهای صنایع دستی
۱٫ هدایت نشدن تولیدات صنایع دستی با هدفی متمرکز.
۲٫ نداشتن شناسنامه کیفی و مشخصات فنی محصولات صنایع دستی که باعث خواهد شد، مشتریان در اطمینان و انتخاب محصول مورد نظر دچار سردرگمی شوند.
۳٫ تزیینی شدن بیشتر صنایع دستی در حال حاضر و کم شدن کاربردی بودن آن.
۴٫ گران بودن محصولات صنایع دستی دارای درجه کیفیت عالی و در نتیجه کمشدن قدرت خرید مشتری با توج به ارزش هنری آن.
۵٫ نبود تضمین کیفیت و سایر تعهدات زمان سفارش تا تحویل متعارف در دنیا برای صنایع دستی.
۶٫ نبود خلاقیت در انتخاب طرح، رنگ و … که نتیجه آن دچار شدن صنایع دستی به سکون میباشد.
۷٫ عدم آگاهی از بازارهای داخلی و خارجی و تولید بدون توجه به نیاز اولیه، کاربرد بخصوص، کیفیت مطلوب، قیمت موجه و تیراژ منطقی.
۸٫ عدم وجود قانون کپی رایت برای حمایت از طرحها و تولیدات جدید و خلاق.
۹٫ عدم برخورد با تولیدات بیهویت و بی اصالت.
۱۰٫ عدم شناخت مردم نسبت به بسیاری از تولیدات صنایع دستی، که ناشی از عدم معرفی و ایجاد آگاهی از طریق رسانه ها میباشد.
دسته بندی تهدیدهای صنایع دستی
۱٫ تهدید اصلی از طرف کشور چین است. چین با کپی کردن از صنایع دستی ایران با کیفیتی نامطلوب، تولیدات خود را با قیمتی بسیار پایین در سرتاسر دنیا با نام ایران به فروش میرساند.
۲٫ عدم تطبیق صنایع دستی با زندگی امروز و در نتیجه حذف شدن تدریجی آن.
۳٫ منسوخ شدن بسیاری از شاخه های صنایع دستی و افزایش این روند در مورد سایر شاخهها.
دستهبندی فرصتهای صنایع دستی
۱٫ در صورت تغییر نگاه متولیان صنایع دستی از جنبه هنری به تجاری بودن آن، صنایع دستی ایران قابلیت جذب سرمایه های سرمایه گذاران و تاجران بسیاری را دارد.
۲٫ تأثیر مثبت بر اقتصاد ملی.
۳٫ وجود جمعیت جوان و آماده به کار.
۴٫ وجود بازار بزرگ ۱۰۰ میلیارد دلاری صنایع دستی در دنیا.
۲-۳-۷ محصولات صنایع دستی
با مطالعه و بررسی و سیر تکامل و هماهنگی ویژگیهای کاربردی، هنری، فرهنگی و تکنولوژیکی در طراحی اشیاء صنایع دستی گذشته میتوان دریافت که یک شیء کاربردی که دارای ویژگیهای هنر سنتی است و از دیرباز توسط صنعتگران هنرمند طراحی و تولید گردیده و به دلیل کاربردی بودن آن در زمان حاضر؛ تولید آن هنوز ادامه دارد و این مهم می تواند اذهان را در این رابطه به درستی روشن نماید که یک هنر صنعت باید همچون چشمهای جوشان باشد. این که چگونه یک شیء خاص راه طولانی را از دل تاریخ تا این زمان پیموده است و بنا به کاربردش چه ویژگیها و خصوصیاتی را کسب کرده یا از دست داده است، شاید برای تفکر و الگوگیری مفید باشد. انواع آبریزها، تنگآب، پیسوز، عود سوز، شمعدان، ظرف غذاخوری، دیگ، کاسه، جام، بشقاب، سینی و انواع ابزاری همانند چاقو، قیچی، قفل و امثالهم در طول زمان تغییرات زیادی را در خود پذیرفتهاند. بدون اینکه به ماهیت اصلی آنها خللی وارد آید.
«سیر تکامل و هماهنگی در موارد کاربردی، مواد، هنر، فرهنگ، تکنولوژی و اقتصادی در آثار صنایع دستی گذشته به خوبی قابل مشاهده است که طرحها به موازات گذشت زمان و تغییر زندگی و فرهنگ مصرفی مردم دستخوش تغییرات متعددی گشته بودند.»(گشایش، ۱۳۸۱، ۲۲۳)
به نظر میرسد، در طراحی این اشیاء اولین عنصر مورد نظر، کاربرد آن بوده است. یک شی تیز شبیه چاقو بنا به کاربردی که داشته ابعاد، فرم و حتی جنس آن تعیین میشده، سپس نوبت تزئین آن میرسید که با توجه به سلیقه کاربر، این کار را با نقوش گیاهی، انسانی، حیوانی با خط یا تکنیکهای درخور و منطبق با شرایط و ویژگیهای کاری به طوری که کاربرد را تضعیف نکند انجام مییافته و اینگونه است که در بدنه و دسته این اشیاء تزئینات بسیار زیبا و متنوعی را مشاهده میکنیم که هرگز از کاربری آن نکاسته است.
در بررسی طراحی این اشیاء از چگونگی بکارگیری عناصر زیباشناسانه مانند فرم، رنگ، بافت، جنس، رویه، ابعاد، اندازه و مهمتر از همه موتیفها و کلیت طراحی آنها مطلع میگردیم. البته بررسی خصوصیات و پیشینه هر شیء در دورهای خاص می تواند اساس الگوها و علل طراحی اشیاء آن دوره (فرهنگی ـ هنری ـ صنعتی ـ اقتصادی ـ اجتماعی ـ دینی و سیاسی) را مشخص نماید.
به نظر میرسد، در محصولات صنایع دستی امروزه طرحها به ندرت دارای کاربرد فیزیکی و روانی مطلوب میباشند، و به استثناء چند مورد (فرش و گلیم) ـ آنهم با تغییرات اندک ـ جنبه طرح با قدمت و اصالت بدوی خود را حفظ کرده اند.
«ساخت اشیاء صنایع دستی که بیشتر جنبه تزئینی دارند. حضور واقعی آنها را از بطن زندگی مردم کمرنگ کرده و میزان تقاضای آنها را محدود نموده است.» (گشایش، ۱۳۸۱، ۳۲۳). لذا اینطور به نظر میرسد که، سودآوری پائین آمده و با این روند، متأسفانه احتمال نابودی این هنر صنعت را در آیندهای نه چندان دور شاهد خواهیم بود. نشانه و پیامد این وضع نیز در ورود اشیاء صنایع دستی مرغوب هماهنگ با نیازهای روزمره واقعی یا کاذبی است که از کشورها و فرهنگهای دیگر وارد کشور شده و در حال اوجگیری نیز میباشند بهخوبی قابل مشاهده است. «نیاز جوامع انسانی در چگونگی استفاده از اشیاء عامل اصلی ماندگاری یک شیء در جریان زندگی است، بنا به مقتضیات زمان و کاربرد روز آن وسیله است که چگونگی فرم و اجزای هر وسیلهای مشخص میگردد» (پانرو و رلینک، ۱۳۷۸، ۱۰)
بهنظر میرسد در صنایع دستی حاضرمان اکثر اشیاء ساخته شده عینا همان اشیاء در گذشته میباشند. با همان تعاریف و نیازهای مربوطه به دوره های قدیم، در حالیکه امروزه نیازها و کاربردها تغییر و تحول یافته و میتوان آن اشیاء را با بهره گرفتن از طراحی مناسب برای استفادهگر امروز کاربردی نمود. در غیر اینصورت این اشیاء صرفا تزئینی بوده و این چنین است که عواقبی رکودی را در پی خواهند داشت. پرواضح است که شرایط فرهنگی جدید نیازهای جدیدی را برای استفادهگر بوجود می آورد. امروزه استفادهگر به جای صراحی، به انواع ظروف نگهداری آب در ابعاد کوچک، سبک با قابلیت حرارت نیازمند است که البته باید خصوصیات زیباییشناختی مخصوص به خود را نیز داشته باشد. انواع نمکدانها (خورجین) که قبلا به عنوان وسیله نگهداری لوازم، آنهم سوار بر مرکب بوده؛ دیگر به آن شکل قابل استفاده نیست و جای خود را با انواع کیف عوض کرده است. پیالهها و لیوانها به ظرف آبخوری شخصی سبک، قابل حمل و کوچک با طول عمر بالا با موازین بهداشتی متعارف تبدیل شده اند. پوشش خیابانها با توجه به اقلیم متنوع مناطق، فرهنگ و پوشش روز و میزان پیادهروی باعث شده نتوان از گیوهها به عنوان پایافزاری مناسب هرجا استفاده نمود و باید انواع کفش با انواع کیفیت و طراحیهای مختلف برای نیازهای متفاوت طراحی کرد.
شناخته شدن اشیاء صنایع دستی به عنوان اشیایی تزئینی و اصطلاحاً دکوری و در نتیجه غیرکاربردی بودن آنها منجر به تقاضای محدود آنها میگردد و دستاندرکاران این حوزه از فعالیتهای اقتصادی را دلسرد و کمکم منجر به حذف این اشیاء از صحنه عرضه خواهد شد. خصوصاً که اشیاء صنایع دستی با طراحی و ساخت کنونی در صورت تولید شدن هم به موازات اشیاء صنایع دستی خارجی متنوع با کیفیت مطلوب و نیز کالاهای دکوری جدید به روز شده قرار گرفته و قطعا میزان تقاضای استفادهگر برای اشیاء خارجی بیشتر بوده و در نتیجه فروش محصولات صنایع دستی کارگاههای کوچک و بزرگ دچار رکود مضاعف خواهند گردید.
رویکرد این بخش با مخاطبان کارگاهی و سرمایه گذاران دستاندرکار صنایع دستی میباشد که در این برهه شایسته است در جهت پیشبرد اهداف اقتصادی مجموعهشان تسریع بیشتر و علمیتری حاصل نمایند، چرا که رقبای خارجی سوار بر موج طراحی و ساخت مناسب بر سواحل فرهنگی ـ اقتصادی ما در حال تاختناند و آگاهانه اشیایی مناسب کاربرد زندگی ما را عرضه کرده اند، که در لایه های آن فرهنگ و باورهای خود را تبلیغ مینمایند. (حسینی، ۱۳۸۳) اشیاء زنده و جاری در زندگی روزمره که از مواد اولیه ساده، ولی با ارزش افزوده بالا ساخته شده اند. چنین موفقیتی منشعب از بکارگیری روشهای علمی و هدفمند در طرح، ساخت و اقتصادی عمل کردن بوده است. برای مثال میتوان به عطردانها اشاره کرد. عطردانها از جمله اشیاء کاربردی و بسیار زیبا و ظریف بوده اند که در ایران تولید میشده اند و تنوع طرحهای آن نشانه فرمشناسی، طراحی کاربردی و قدرت فنآوری هنرمندان سازنده آن بوده است.
فرمهای بکار رفته خاص در این اشیاء از نظر اسطورهشناسی، نشانه شناختی و زیباشناسی قابل بررسیاند. بافت، رنگ، رویه، خطوط و نوری که در این اشیاء بهکار گرفته شده است در عالیترین وضعیت مورد انتظار از یک محصول میباشند.
به نظر میرسد صنعتگر هنرمند آن یک طراح آگاه به مسائل کاربردی، زیباشناسی، فرهنگی، مواد و روشهای ساخت بوده است. ولی این مسئله امروزه به علت تخصصی شدن، علوم (که امر بسیار مطلوبی است) و نیز عدم ارتباط این متخصصان با یکدیگر (که بسیار نامطلوب است) به صورت جداگانه و به دور از همنشینی و هماندیشی صورت میگیرد، و نقش طراحان در این دوره از صنایع دستیمان از همه کمرنگ تر شده و توجه صرف به تکنیک منجر به ساخت اشیاء غیرکاربردی با تزئینات زیبا ولی بیفایده میگردد. از این جهت بیفایده، که در زندگی روزمره جایگاه فعالی نداشته و تنها رنگ و لعاب گذشته را با خود همراه دارد.
مثالهایی از این دست فراوانند که میتوانند مسئله عدم در نظرگیری نیاز استفادهگر در شرایط امروزی را توضیح دهند.
فرم در حال بارگذاری ...