شاخصهای آموزشی: علائم و معیارهایی هستند که مسیر را مشخص ساخته و به تشخیص وضعیت موجود نظام آموزشی کمک میکند. سیر تکوین این امر نخست در ایالات متحده آمریکا آغاز شد. سپس سازمان همکاری توسعه اقتصادی در دهه ۱۹۹۰ کوشش کرده است تا یک سیستم نشانگرهای آموزشی مورد استفاده در سطح بینالمللی را تدوین کند. این سازمان موفق شده است که مجموعه نشانگرهای آموزشی متشکل از حدود ۳۰ نشانگر را تدوین کند. دادههای حاصل از این نشانگرها در یک نشریه سالانه با عنوان نگاهی به آموزش[۱۲] منتشر میشود (بازرگان، ۱۳۸۸).
نظر به این که نشانگرها (شاخصهای آموزشی) از یک سو به عنوان ابزاری برای سنجش عملکرد یک ملاک، به کار رفته و از سوی دیگر به منظور شفافیت در نظام آموزشی تدوین شده و مورد استفاده قرار میگیرند، بنابراین اطلاعات و دادههای موجود که از عملکرد اجزای نظام آموزشی ناشی می شود، به شرط متعارف و همسان بودن آنها در نشان گرها، معنیدار بوده و میتوان دربارهی آنها قضاوت کرد. لذا ضروری است که برای استفاده از دادهها در نشانگرهای آموزشی، ویژگیهای خاص مورد توجه قرار گیرد تا این نشانگرها برای سنجش میزان دست یابی به کیفیت درونی نظام آموزشی و مقایسهی آن با دیگر نظامهای آموزشی، ابزاری مطمئن محسوب گردند. تحقق چنین امر مهمی به دقت نظر در گردآوری و کیفیت دادهها، و در نهایت به کیفیت نشانگرها که به عنوان ابزار اندازهگیری مورد استفاده قرار میگیرند بستگی دارد (وفادارو همکاران، ۱۳۸۵).
نشانگرها یا شاخصهای آموزشی به عنوان ابزاری برای شناخت بیش تر نظام آموزشی، نقشی منحصر به فرد بر عهده دارند، زیرا با تدوین و بررسی آنها ضمن پاسخ گویی به پرسشهای متعدد نظام آموزشی، شناخت بیشتر و درک درست از موقعیت آن نیز به وجود میآید. بررسی نشانگرها نقاط ضعف و قوت نظام آموزشی را مشخص میسازد؛ امری که به نوبهی خود، زمینههای لازم جهت انتخاب برنامههای مورد نیاز نظام آموزشی را به وجود میآورد تا بدین وسیله اقدامات مورد انتظار و برنامههای آتی آن برای رفع مشکلات، مشخص شود. این تشخیص، برای بهبود وضعیت نظام آموزشی اهمیتی حیاتی دارد. زیرا نظامهای آموزشی برای کارایی بیشتر و بهبود عملکرد خود به راهنمای عمل نیاز دارند تا اطمینان حاصل نمایند که به مقصد مورد نظر دست خواهند یافت. تجزیه و تحلیل اجزای مختلف نظام آموزشی به وسیلهی نشانگرها منجر به نتایج ذیل میگردد:
قوت یا ضعف عملکرد نظام های آموزشی در مقایسه با یکدیگر تشخیص داده میشود
قوت یا ضعف نظام آموزشی در مقایسه با خود در طول زمان مشخص میگردد
نقاط ضعف یا قوت نظام آموزشی مشخص شده و به شفاف سازی آنها کمک میشود
نقاط ضعف بخشهایی از نظام آموزشی که متناسب با بقیهی اجزای آن عمل نکردهاند مشخص میشود. این امر به تعیین اولویت برنامهها کمک میکند
کیفیت آموزشهای ارائه شده مشخص میشود تا بدین ترتیب زمینههای لازم برای پاسخ گویی بخشهای مختلف آموزش و پرورش فراهم گردد
شاخصهای مورد نظر و فرمولهای آنها به شرح ذیل میباشند:
شاخصهای کارایی درونی بر اساس نتایج امتحانات ( نرخ ارتقاء، مردودی، ترک تحصیل).
شاخصهای کارایی درونی بر اساس الگوی جریان دانشآموزی ( نرخ ماندگاری، درصد فارغالتحصیلی، میانگین طول تحصیل، نسبت اتلاف و ضریب کارایی).
شاخصهای کارایی درونی بر اساس ترکیب دانش آموزی( تعداد و میزان رشد دانش آموزان مقطع ابتدایی، سهم دانش آموزان دختر در مدارس ابتدایی، سهم دانش آموزان روستایی در مدارس ابتدایی، سهم دانش آموزان غیر انتفاعی در مدارس ابتدایی).
شاخصهای کارایی درونی بر اساس پوشش تحصیلی ظاهری( پوشش تحصیلی ظاهری).
شاخصهای کارایی درونی بر اساس منابع انسانی( نسبت دانش آموز به معلم ، معلم به کلاس دایر، میزان تحصیلات معلمان).
شاخصهای کارایی درونی بر اساس فضای آموزشی (تراکم دانش آموز در کلاس دایر، تراکم کالبدی، سرانه فضای آموزشی و ضریب بهره برداری از کلاس فیزیکی مدارس).
هنگامی که برای محاسبهی کارایی داخلی از شاخصهایی هم چون نرخهای ارتقاء، تکرار پایه، ترک تحصیل، ماندگاری ( بقاء، نگهداری، نگهداشت) در هر پایه، تکمیل دوره (فارغ التحصیلی)، اتلاف، درصد اتلاف ناشی از تکرار پایه، درصد اتلاف ناشی از ترک تحصیل، میانگین طول سالهای تحصیل برای هر فارغ التحصیل، نسبت درونداد به برونداد مطلوب و واقعی استفاده میشود، مجموع این نرخها را میتوان در نرخ ترکیبی ضریب کارایی داخلی مشاهده کرد (مؤسسه بین المللی برنامه ریزی آموزشی، ۲۰۰۰).
ج) نرخ قبولی[۱۳](نرخ ارتقاء):
نرخ قبولی شاخصی است که نسبت قبول شدگان به کل ثبت نام شدگان را مشخص میکند (مشایخ،۱۳۸۲). این شاخص نشان دهندهی آن است که چه درصدی از دانش آموزان یک پایه تحصیلی مورد نظر را با موفقیت به پایان رسانده و توانستهاند به پایه بعدی راه یابند.
چ) نرخ ترک تحصیل[۱۴]:
نرخ ترک تحصیل مشخص میکند که چه نسبتی از دانش آموزان یک پایه تحصیلی، مجبور به ترک تحصیل می شوند و دوره تحصیلی را ناقص رها میکنند (عزیز زاده و همکاران، ۱۳۷۹).
در این تحقیق منظور از نرخ ترک تحصیل دانش آموزان ابتدایی استان ایلام طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ اجرای برنامه ملی آموزش برای همه میباشد.
ح) تکرار پایه[۱۵](مردودی):
عبارت است از تکرار یک پایه(کلاس) برای دانش آموز در خلال یک سال تحصیلی در همان کلاس در اثر عدم توفیق در امتحانات ارتقایی(معیری، ۱۳۸۵).
میزان و سهم جمعیت دانش آموزی ای که در یک پایهی مشخص در سال تحصیلی معین ثبت نام کرده باشند اما در سال تحصیلی آینده نیز در همان پایهی تحصیلی ثبت نام نمایند را، نرخ تکرار پایه مینامند. به این نشان گر نسبت مردودی نیز گفته میشود ( وفادار وهمکاران، ۱۳۸۵).
خ) نرخ ماندگاری[۱۶]:
نرخ ماندگاری یعنی چه تعدادی از دانش آموزان ورودی به یک دوره در هر یک از پایههای تحصیلی، ترک تحصیل میکنند و چه تعدادی در نهایت میتوانند به یک پایه یا دوره تحصیلی معین برسند و یا توانایی جذب و نگه داشت دانش آموزان توسط نظام آموزشی تا پایان فارغ التحصیلی (وفادار وهمکاران، ۱۳۸۵).
د) نرخ تکمیل دوره[۱۷] ( فارغ التحصیلی):
این نرخ بیان کنندهی آن است که چه درصدی از ثبت نام کنندگان در پایه اول یک دورهی تحصیلی معین ( ابتدایی)، به تکمیل و فارغ التحصیلی(پنجم) از همان دورهی تحصیلی موفق شدهاند (وفادار و همکاران، ۱۳۸۵).
ذ) میانگین طول دوره تحصیلی[۱۸]:
میانگین طول دوره تحصیل یعنی میانگین تعداد سنواتی که فارغ التحصیلان به تحصیل اشتغال دارند.
مطلوب است کلیه دانش آموزان ابتدایی بتوانند دوره تحصیلی ابتدایی را پنج سال سپری کنند اما به دلیل
مردودی، ترک تحصیل چنین نخواهد شد (عزیز زاده و همکاران، ۱۳۷۴).
ر) نسبت درونداد به برونداد مطلوب:
این نسبت حاکی از آن است که تمامی دروندادها باید در زمان مقرر (طول سالهای دوره تحصیلی معین)از دوره تحصیلی فارغ التحصیل شده باشند، چراکه هیچگونه افت تحصیلی (تکرار پایه و ترک تحصیلی) وجود نداشته است (وفادار و همکاران، ۱۳۸۵).
ز) نسبت درونداد به برونداد واقعی:
نسبت درونداد به برونداد مطلوب حاکی از نبود اتلاف (تکرار پایه و ترک تحصیل) در یک نظام آموزشی، همانطور که از عنون آن پیداست، امری مطلوب و ایدهآل است، به همین دلیل نسبت درونداد به برونداد واقعی محاسبه میشود که حاکی از آن است که به دلیل وجود اتلاف (تکرار پایه و ترک تحصیل) در هر نظام آموزشی، تمامی دانشآموزان در طی زمان مقرر از دوره تحصیلی معین، فارغ التحصیل نمیشوند (وفادار و همکاران، ۱۳۸۵).
ژ) نسبت اتلاف[۱۹]( نرخ اتلاف):
اتلاف عدم توفیق در تحقق هدفها و مقاصد تربیت است. به بیان کوتاهتر هر گونه عاملی که بازده کار مدرسه، خانواده و اجتماع را از لحاظ نیل به مقاصد تربیتی کاهش دهد نوعی اتلاف و ضایعه است. نسبت اتلاف یعنی نسبت درونداد به برونداد واقعی، به نسبت درونداد به برونداد ایده آل ( معیری، ۱۳۸۵).
در نظام آموزش ابتدایی همه دانش آموزان باید طی پنج سال فارغ التحصیل شوند. در غیر این صورت هزینه انجام شده به هدر رفته است. در پژوهش حاضر میزان اتلاف را در هر سال از نسبت ورودیهای آن سال در پایههای اول و دوم و سوم و چهارم و پنجم به نسبت ارتقاء یافتگان آن به دست آوردهایم.
س) ضریب کارایی درونی[۲۰]:
نسبت سال- دانش آموز ایده آل به سال– دانش آموز واقعی که برای دانش آموزان فارغ التحصیل هزینه میشود، با فرض این که هیچ کس تکرار پایه و واحد یا ترک تحصیل نداشته باشد. در واقع ضریب کارایی عکس نسبت اتلاف میباشد ( عزیز زاده و همکاران،۱۳۷۴).
ش) پوشش تحصیلی ظاهری[۲۱]:
پوشش تحصیلی ظاهری یعنی چه نسبتی از یک گروه سنی در پایه یا دوره متناسب با سن خود ثبت نام کردهاند و نظام آموزشی تا چه حد موفق به جذب دانش آموزان مقاطع و رشتههای تحصیلی مربوط شده است (عزیز زاده و همکاران، ۱۳۸۴).
ص) نسبت دانش آموز به معلم: یعنی به ازاء هر معلم چه تعداد دانش آموز وجود دارد. (وفادار و همکاران، ۱۳۸۵).
۱-۶) تعاریف عملیاتی شاخصها:
فرم در حال بارگذاری ...