اجرای تفکر
توانایی غلبه بر موانع
ویژگی های سازمانی
حمایت مدیر
اختیار کاری
پاداش/ تقویت
اختصاص زمان
موانع سازمانی
حادثه ناگهانی
ویژگی های فردی
تمایل به مخاطره پذیری
تمایل به آزادی عمل و استقلال
نیاز به توفیق
هدفگرایی
شکل (۲-۱) مدل تعاملی کارآفرینِ سازمانی: منبع: کوراتکو و دیگران (۱۹۹۳)
مدل های ایجاد کارآفرینی شرکتی[۴۴]
هدف از اتخاذ این استراتژی تعمیم روحیه کارآفرینانه در سطح کل کارکنان شرکت می باشد. از میان مدل های ارائه شده، دو مدل از همه فراگیرترند که در اینجا به آنها پرداخته می شود:
الف) مدل ترغیب کارآفرینی شرکتی «کوراتکو و هاجتس»: چهار گام مهم در استراتژی کارآفرینانه شرکتی در این مدل شرح داده شده است که عبارتند از: توسعه بینش[۴۵]: اولین قدم در طراحی یک استراتژی کارآفرینانه شرکتی، مشارکت در دیدگاه نوآوری است. از آنجا که تصور می شود کارآفرینی شرکتی ناشی از هوشیاری خلاق افراد داخل سازمان می باشد، کارکنان باید این چشم انداز را شناخته و آن را درک کنند. با ایجاد بینش مشترک، اهداف مدیران از اتخاذ استراتژی کارآفرینی شرکتی، مورد شناسایی کارکنان
قرار می گیرد. در شکل ۲-۲ چگونگی دستیابی به دستاوردهای موفقیت آمیز که از ایجاد بینش مشترک آغاز می گردد، نشان داده شده است(سیمونز،ترجمه کیانی،۱۳۸۶).
کاهش میزان شکست و مشارکت بیشتر کارکنان
تشویق برای موفقیت و تثبیت عملکرد
پیشرفت تولید و خدمات، انکیزش و دلگرمی کارکنان
شناسایی افراد موفق و کنارگذاری افراد نالایق
دیدگاه مشترک
برخورداری از پاداش
تشویق مشارکت
مشاکت در عملکرد
شکل (۲-۲) تاثیر دیدگاه مشترک در موفقیت: منبع: کوراتکو و هاجتس (۱۹۸۹)
تشویق و نوآوری: نوآوری ابزار لازم برای کارآفرین است. از این رو شرکت ها باید نوآوری را به عنوان عامل کلیدی در استراتژی هایشان درک کرده و به توسعه آن بپردازند.
برخی نوآوری را پدیده ای بی نظم و بی برنامه معرفی می کنند در حالیکه دیگر محققین بر منظم بودن آن اصرار دارند. با توجه به ماهیت نوآوری می توان هر دو تعریف را قبول داشت. یکی از راه هایی که می توان از آن در درک این مفهوم استفاده کرد توجه بر دو نوع نوآوری یعنی نوآوری رادیکال و بنیادی و نوآوری تدریجی می باشد(سیمونز،ترجمه کیانی، ۱۳۸۶).
ایجاد جو کارآفرینانه در سازمان: برای اینکه مجدداً انگیزه ای برای نوآوری در شرکت های امروزی ایجاد گردد، مهمترین قدم و قدم نهایی، سرمایه گذاری سنگین در فعالیت های کارآفرینانه ای است که موجب تجلی تفکرات جدید در یک محیط نوآور می شود. اگر این منطق با دیگر عناصر یک استراتژی نوآور تلفیق گردد، نیروی بالقوه نوآوری، رشد می کند. به عبارتی برای پیشرفت کارکنان به عنوان یک منبع نوآور در شرکتها، نیاز به فعالیت های توسعه ای و تبادل اطلاعات است. علاوه بر ایجاد روش های کارآفرینانه و پرورش کارآفرینان در شرکت، لازم است جوی ایجاد گردد تا افکار نوآورانه کارکنان شکوفا گردد(سیمونز،ترجمه کیانی، ۱۳۸۶)..
توسعه تیم های کارآفرینی: در شرکت هایی که نسبت به تشکیل تیم های کارآفرینی احساس تعهد می شود، نشانی از تغییر وجود دارد. در واقع آنها «دگرگونی» یا «انقلابی» را در پیش گرفته اند. چنین اقدامات مخاطره آمیزی، استراتژی جدیدی برای بسیاری از شرکتها می باشد. توصیفی که از این تیم ها ارائه می شود این است که آنها مدیر و رهبر خود بوده و عملکردی عالی دارند(سیمونز،ترجمه کیانی، ۱۳۸۶).
ب) مدل کارآفرینی شرکتی از دیدگاه فرای: حرکت به سوی ایجاد کارآفرینی در کل سازمان، فرایندی است که نیاز به برنامه ریزی دارد. این برنامه ریزی شامل پنج مرحله می باشد که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر داشته و به قدری این رابطه ظریف و حساس می باشد که عدم برنامه ریزی صحیح هر یک از مراحل سبب شکست این استراتژی می شود. این مراحل عبارتند از (نوروزی، ۱۳۸۹):
متعهد نمودن سازمان: نوآوری در سازمان ها لزوماً یک فرایند پایین به بالا است. کارآفرینی شرکتی زمانی صورت می گیرد که نوآوری از سطوح پایین تر سازمان آغاز شود. اما بقاءو استمرار آن تنها به قدردانی و تشویق کارکنان نیاز دارد.
در مقابل تعهد به کارآفرینی در سازمان فقط می تواند یک فرایند بالا به پایین باشد. تشویق کارآفرینی می توند از داخل یا خارج سازمان صورت گیرد، اما به دنبال تشویق، نیاز به قدرت و اختیاراتی است که تنها از سوی رده های بالای سازمان می تواند اعمال شود.
تعیین مدل کارآفرینی شرکتی: پس از آنکه بالاترین مقام اجرایی نسبت به مفهوم کارآفرینی شرکتی متعهد گردید، قدم بعدی تعین شکل کارآفرینی در سازمان است. کارآفرینی شرکتی اشکال مختلف دارد و شکلی که مناسب یک سازمان باشد، ممکن است برای سازمان دیگر نامناسب باشد. در جدول ۲-۱۰ برخی توصیه ها جهت تغییر ساختار به سمت کارآفرینی آمده است.
توسعه فرهنگ کارآفرینانه: اگر شرکتی واقعاً کارآفرین است، کل فرهنگ شرکت بایستی به گونه ای ارزیابی گردد تا با روش های کارآفرینانه سازمان هماهنگ شود. این کار به فوریت صورت نمی گیرد، در عوض برای این کار تعهد کامل از سوی مدیریت عالی لازم است تا پیشرفت در تمامی لحظات انجام گیرد. فرهنگ کارآفرینانه سازمان اجازه می دهد تا کارآفرینی در مرزهای سازمان تجلی یابد(نوروزی، ۱۳۸۹)
جدول ۴-۵: ساختار کارآفرینی شرکتی
کل سازمان، کارآفرینی را می پذیرد. یک ساختار زنده و پویا در سازمان توسعه داده می شود. |
«بخش محصولات جدید» به طور رسمی در سطح معاونین ایجاد می شود تا تولیدات جدید را رهبری کرده و به تشویق دیگران در سازمان بپردازد. |
تشکیلات فرعی برای محصولات جدید، به طور مستقل ایجاد می شود. این واحد پیشنهادها را از افراد پذیرفته و آنها را برای سرمایه گذاری ارزیابی می کند. |
یک شرکت سرمایه گذاری، به طور مستقل تشکیل می شود تا پیشنهادهای داخلی یا خارجی را که مطابق با معیارهای مرسوم سرمایه گذاری مخاطره آمیز می باشد بررسی و حمایت نماید. |
فرم در حال بارگذاری ...