سعید البولوشی و دیگران (۲۰۰۸)، در مقالهای با عنوان “ارزیابی ویژگیها و قدرت مدلهای اقلام تعهدی” بیان داشتهاند که مدیران شرکتها بر انگیزه های شخصی کوتاه مدت در مقابل موفقیت بلند مدت شرکت تمرکز دارند. این مقاله، چهار مدل را که در تحقیقات گذشته در ارتباط با کشف مدیریت سود، ایجاد شده است را ارزیابی نمود:
■ مدل جونز
■ مدل تعدیل شده جونز
■ مدل بسط یافته جونز توسط جریانات نقدی
■ مدل سرمایه در گردش اقلام تعهدی
نتایج این تحقیق نشان داد که تمام مدلهای مذکور وقتی دستکاری هزینه ها صورت میگیرد، تقریباً دارای قدرت یکسانی در کشف مدیریت سود هستند. در مورد دستکاری درآمدها، مدل جونز قدرت بیشتری را در کشف مدیریت سود از خود نشان داد. اطلاعات حسابداری گزارش شدهای که واقعیت اقتصادی و مالی شرکت را به معرض نمایش میگذارد، دربرگیرنده هر دو جنبه کارایی و وضعیت مالی است. مدیریت سود به عنوان متمایل شدن وظیفه تهیه کنندگی و کنترل کنندگی سیستمهای گزارشگری و حسابداری به سمت تحقق بخشیدن به اهداف مدیریت است. عقیده غالب این است که مدیران که به عنوان مأموران امانتدار[۹۲] اعتبار شرکت انجام وظیفه میکنند، سود بلند مدت را حداکثر مینمایند. اقلام تعهدی به دلیل ماهیت غیرقابل مشاهده آن و بهای نسبتاً پایین آن، ابزاری کمک کننده به دستکاریهاست. برای مثال، میتوانند به وسیله تغییر چند مورد تعهدی براعداد گزارش شده تأثیر بگذارند، تا اینکه بخواهند با ایجاد تغییر در هزینه تحقیق و توسعه، این کار را انجام دهند.
گرچه بنظر میرسد اقلام تعهدی مکانیزم مرجح مدیران باشد، اما مدیران مجبورند که تمام دستکاریهای اقلام تعهدی را تحقق بخشند، خواه اقلام تعهدی در دوره جاری بیش از واقع ارزیابی شده باشند، خواه کمتر از واقع ارزیابی شده باشند، باید در آینده برگشت شوند و این مسئله، به ماهیت بازگشتی اقلام تعهدی مربوط میشود.(یونگ، ۱۹۹۹) ایست از ماهیت بازگشتی اقلام تعهدی آگاه بوده و بهای بالقوه آن را و تأثیر آن بر سود آتی را در نظر بگیرند. برای مثال، افزایش سود در دوره جاری از طریق ارزیابی بیش از واقع درآمدها، لزوماًً به کاهش سود در دوره آتی، که ناشی از ارزیابی کمتر از واقع درآمدهاست، منجر میگردد. بعلاوه، افزایش عمر مفید یک دارایی جهت کاهش هزینه استهلاک، به افزایش سود منجر میشود و قطعاًً منجر به کاهش سود در چند سال بعد خواهد گردید. بنابرین، ماهیت غیر قابل مشاهده بودن اقلام تعهدی، اندازهگیری مستقیم مدیریت سود را تقریباً غیر ممکن میسازد.
تحقیقات بیشماری در ارتباط با مدلهای پیشبینی اقلام تعهدی در راستای اهداف گوناگون، انجام شده است. عموماً این مدلها برای کشف مدیریت سود، به کار گرفته میشوند. بیشتر روشهای شناخته شده را میتوان به دو بخش تفکیک نمود:
■ آنهایی که بر اندازهگیری کل اقلام تعهدی تمرکز میکنند.
■ آنهایی که پیشرفتهتر بوده و اقلام تعهدی را به اختیاری (غیرعادی) و غیراختیاری (عادی) تجزیه مینمایند.
تمرکز اولیه تحقیقات مدیریت سود تا به امروز، بر کشف این موضوع که آیا و چه زمانی مدیریت سود اتفاق میافتد، تمرکز دارد.
برخی تحقیقات گذشته، کل اقلام تعهدی را به عنوان نماینده اقلام تعهدی در نظر گرفتهاند(هیلی، ۱۹۸۵) سنگ بنا را در تفکیک اقلام تعهدی، با پیشنهاد کردن مدلی که اقلام تعهدی اختیاری (غیر منتظره) را از کل اقلام تعهدی تفکیک مینمود، قرار داد. دچو و دیگران، تعدیلاتی را برای تعدیل مدل جونز اولیه پیشنهاد نمودند که به مدل تعدیل شده جونز شهرت یافته است. آن ها خود را از این فرض که اقلام تعهدی غیراختیاری (منتظره) در طی زمان ثابتند رها ساخته و فرض کردند که تغییرات در اندازهگیری اقلام تعهدی غیراختیاری، در بین شرکتهای هم صنعت، مشابه است. شیواکومار، مدل جدیدی برای برآورد اقلام تعهدی اختیاری ایجاد نمود که حتی برای شرکتهای با جریانات نقد زیاد، خوب عمل میکند. پیاس نلو دیگران، با پیشنهاد مدلی متفاوت برای برآورد اقلام تعهدی در گردش اختیاری[۹۳] نام مدل حاشیهای[۹۴] ، تخمین اقلام تعهدی را بهبود بخشید. (زمانی قورتولیش،۱۳۸۸).
۲-۸-۴ محرکهای مدیریت سود
مطالعات در مورد محرکهای مدیریت سود عمدتاًً در سه زمینه کلی به حداقل رساندن هزینه های سیاسی، به حداقل رساندن هزینه و به حداکثر رساندن ثروت مدیران انجام میشود. برخی از سرفصلهای عمده این مطالعات به شرح جدول ۲-۲ است. (کامیاب تیموری،۱۳۸۹)
(جدول ۲-۲) محرکهای مدیریت سود
محققین
محرکهای عمده مدیریت سود
هیلی ۱۹۸۵ – گیور و همکاران[۹۵] ۱۹۹۵ – گیدری و همکاران[۹۶] ۱۹۹۹
پاداش (به حداکثر رساندن ثروت مدیران)
واتس و زیمرمن ۱۹۸۶ – سویینی[۹۷] ۱۹۹۴ – دیفوند و همکاران ۱۹۹۴
پیروی از شروط قراردادهای استقراض
فریدمن[۹۸] ۱۹۹۳- نیل و همکاران ۱۹۹۵ – نیتمن و ترومن[۹۹] ۱۹۸۶ – تیو و همکاران[۱۰۰] ۱۹۹۸
عرضه اولیه سهام به عموم
(به حداقل رساندن هزینه سرمایه)
برمز[۱۰۱] ۱۹۷۵ – دی آنجلو و همکاران[۱۰۲] ۱۹۹۴- نویسی ۱۹۹۹ – ماتوکسی[۱۰۳] ۱۹۹۹
انتخابهای حسابداری
ایلیفس و همکاران[۱۰۴] ۱۹۹۹
مالیات بر درآمد (به حداقل رساندن هزینه سیاسی)
۲-۸-۵ اقلام تعهدی
زای (۲۰۰۱)، اقلام تعهدی را فاصله میان جریانات نقد عملیاتی و سود حسابداری تعریف کردهاست.
کل اقلام تعهدی = سود – جریانات نقد
جونز (۱۹۹۱)، تفاوت میان سود و وجه نقد حاصل از عملیات را به عنوان اقلام تعهدی شناسایی کردهاست. اسلوان (۱۹۹۶)، تفاوت میان سود و وجه نقد حاصل از عملیات را به عنوان اقلام تعهدی تعریف نموده است. اسلوان[۱۰۵] در جایی دیگر (۱۹۹۶)، اقلام تعهدی را به عنوان تغییر در سرمایه در گردش غیر نقدی منهای هزینه استهلاک تعریف نمود.
برای دستیابی به یک اندازهگیری جامع از اقلام تعهدی، عنوان میشود که در صورت عدم استفاده از حسابداری تعهدی (استفاده از حسابداری نقدی) تنها حسابهای نقدی در ترازنامه منعکس میشود. لذا گزارش سایر حسابهای دارایی و بدهی دیگر در ترازنامه، نتیجه به کارگیری حسابداری تعهدی است (ریچاردسون و دیگران ۲۰۰۵).
فرم در حال بارگذاری ...