وبلاگ

توضیح وبلاگ من

مقالات و پایان نامه های دانشگاهی | ۲-۱-۵) تاریخچه ارزش افزوده اقتصادی (EVA) – پایان نامه های کارشناسی ارشد

 
تاریخ: 01-10-01
نویسنده: فاطمه کرمانی

ارزش افزوده اقتصادی

بازده سهام‌داران

بازده اقتصادی

بازده حسابداری

نمودار ۲-۱) روابط بین ارزش افزوده اقتصادی، بازده سهام‌داران، بازده اقتصادی و بازده حسابداری (رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۸)

۲-۱-۵) تاریخچه ارزش افزوده اقتصادی (EVA)

تکامل سود اقتصادی یا همان ارزش افزوده اقتصادی یک مطالعه‌ جذاب با ریشه‌های تاریخی است که ردپایش را می‌توان در تعاریف اقتصاددانان کلاسیک از سود باقیمانده (سود اضافی) جستجو کرد. به عنوان مثال آلفرد مارشال، اقتصاددان معروف انگلیسی در سال ۱۸۹۰ سود اقتصادی را اینگونه تعریف می‌کند. «سود اقتصادی آن چیزی است که بعد از کسر هزینه های سرمایه باقی می‌ماند که می‌توان آن را سود مدیریت یا سود تعهد نامید» ‌بر اساس تعریف مارشال، دیدگاه اقتصاددانان کلاسیک ‌در مورد سود به طور ریشه‌ای متفاوت از ابزارهای حسابداری سنجش سود مانند EBIT و EBITDA و … است. تفاوت کلیدی بین سود اقتصادی و سود حسابداری در این نهفته است که: اقتصاددانان اعتقاد دارند یک شرکت واقعا زمانی سودآور است که:

    1. درآمد ها بتواند، هزینه های جاری عملیاتی و تولیدی شرکت را پوشش دهد.

    1. یک بازده نرمال را برای مالکانی که سرمایه شان را در شرکت به کار انداخته اند، ایجاد کند (Niresh and Alfred, 2014).

درحالی که ریشه‌های ارزش افزوده اقتصادی (EVA)، به اقتصاددانان کلاسیک بر می‌گردد، سه اقتصاددان پیشرو امریکایی قرن بیستم فیشر[۴] در طول دهه ۱۹۳۰ و میلر و مدیلیانی[۵] از ابتدای دهه ۱۹۵۰ تا اواخر دهه ۱۹۶۰ معنی کامل تری از سود اقتصادی در حوزه ارزش گذاری شرکت بسط داده‌اند. فیشر یک ارتباط اساسی بین NPV و جریانات نقدی مورد انتظار تنزیل شده، ایجاد کرد. MM، نشان داد که تصمیمات سرمایه‌گذاری با NPV مثبت، محرک ارزش و قیمت سهام شرکت است. در طول دهه ۱۹۷۰، استرن در حال بررسی مشکلات و معایب روش‌های ارزش گذاری مبتنی بر حسابداری بود تا اینکه در سال ۱۹۸۶، استوارت از مؤسسه‌ مشاوره‌ای استرن و استوارت کتاب (The Quest for Value) را منتشر کرد و در این کتاب ارزش افزوده اقتصادی (EVA)، را به عنوان روش تعیین ارزش حقوق صاحبان سهام معرفی نمود. در واقع، EVA در طی بیست سال توسط استرن و استوارت، توسعه یافت (Chandra Shil, 2009).

ابزار تحلیلی EVA، از همان ابتدا از سوی جامعه‌ شرکت‌ها مورد پذیرش قرار گرفت. چرا که روشی نوآورانه برای یافتن ارزش واقعی شرکت بود. برخلاف معیارهای سنتی مانند EBIT، EBITDA، NOPAT و غیره، EVA سودآوری واقعی شرکت‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد، یعنی هزینه های مستقیم بدهی و غیرمستقیم حقوق صاحبان سهام را مدنظر قرار می‌دهد. چون ارزش افزوده اقتصادی، به طور کاملا نزدیکی بر الزامات ماکزیمم سازی ثروت سهام‌داران منطبق است به عنوان یک ابزار مدرن روز، جهت سنجش موفقیت شرکت‌ها به کار گرفته می‌شود. پرداخت بر مبنای EVA با درنظر گرفتن همه هزینه های سرمایه(هزینه بدهی و هزینه حقوق صاحبان سهام) صورت می‌گیرد تا مدیران شرکت‌ها در اتخاذ تصمیمات مالی به عنوان یک سهامدار عمل کنند. ارزش افزوده اقتصادی همچنین در جامعه‌ سرمایه‌گذاران نیز متداول شده است. کنفرانس های متعددی که در این زمینه در سال‌های اخیر برگزار شده است، گواه این مدعا است (Xin et al., 2012).

استوارت در سال ۱۹۹۴ نشان داد که ارزش افزوده اقتصادی تنها و بهترین ابزار برای ایجاد ارزش در شرکت می‌باشد و ادعا می‌کند که ارزش افزوده اقتصادی در تشریح فرایند تغییر در ثروت سهام‌داران تقریبا ۵۰ درصد بهتر از معیارهای مبتنی بر حسابداری عمل می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهند که بازده کل سهام‌داران در شرکت‌هایی که به نوعی از سیستم ارزش افزوده اقتصادی کمک گرفته اند بعد از یک دوره ۵ ساله در مقایسه با سهام شرکت‌های رقیب، ۴۹ درصد بیشتر بوده است. شرکت‌هایی که ساختار جبران خدمت استرن استوارت را به طور کامل اجرا می‌کنند، حتی نتایج بهتر از این داشته اند به طوری که سرمایه‌گذاری در سهام این شرکت‌ها، ۸۴ درصد ثروت بیشتری در مقایسه با شرکت‌های رقیب طی یک دوره ۵ ساله ایجاد ‌کرده‌است (Guasti Lima et al., 2014).

۲-۱-۶) مزایا و معایب ارزش افزوده اقتصادی

فلسفه زیربنای ارزش افزوده اقتصادی از آنجایی است که سرمایه‌گذاران در قبال فراهم آوردن منابع مالی و متحمل شدن ریسک تجاری در انتظار دریافت پاداش هستند. سود عملیاتی شرکت باید به منظور خلق ارزش برای سهام‌داران از هزینه سرمایه سبقت گیرد. در محاسبه سود حسابداری فقط هزینه تامین مالی از طریق بدهی منظور می‌شود و مدیران وجوه فراهم شده‌ سهام‌داران را بدون هزینه فرض می‌کنند. اما در مفهوم ارزش افزوده اقتصادی، هزینه تامین مالی از طریق صاحبان سهام نیز منظور می‌شود، زیرا پول به خودی خود وارد شرکت نمی شود و هر وجهی هزینه‌ای دارد. در بین همه‌ رویکردها برای اندازه گیری عملکرد، رویکرد مبتنی بر سود باقیمانده و ارزش افزوده‌ اقتصادی، بیشترین توجه را به خود جلب ‌کرده‌است. استوارت معتقد است که سود، سود هر سهم و رشد سود، معیارهای گمراه کننده‌ای از عملکرد شرکت‌ها هستند و در این میان، ارزش افزوده اقتصادی بهترین معیار ارزیابی عملکرد است. شرکتی که ارزش افزوده اقتصادی آن برای سال‌های متوالی مثبت است، سبب می‌شود که سهام به صرف فروش رفته و برای سهامدار ایجاد ارزش کند اما اگر شرکتی قادر به کسب بازدهی بیش از هزینه سرمایه نباشد، نه تنها برای سهام‌داران ایجاد ارزش نکرده، بلکه سبب از بین رفتن ارزش شده است (Xin et al., 2012).


فرم در حال بارگذاری ...

« دانلود فایل های دانشگاهی | قسمت 12 – پایان نامه های کارشناسی ارشددانلود متن کامل پایان نامه ارشد – بند هشتم : ازبین رفتن کامل فرضی – پایان نامه های کارشناسی ارشد »
 
مداحی های محرم