وبلاگ

توضیح وبلاگ من

دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد رابطه مؤلفه های مدیریت دانش و هوش سازمانی در هیئت ...

 
تاریخ: 04-08-00
نویسنده: فاطمه کرمانی

۱-۱- مقدمه
فناوریهای نوین با سرعتی سرسامآور در حال پیشرفت هستند، به طوری که جوامع به صورت عام و بازار به صورت خاص با شتابی وصف ناپذیربه دنبال ترفندهایی میگردند که بقایشان را در این عرصه آشفته و متلاطم تضمین کنند. سازمانها باید بپذیرند که فلسفه حیاتشان تغییرکرده است و دیگر زنده بودن به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی مداوم نمیباشد و باید به دنبال رقابت و ابزار آن باشند، چرا که امروزه کمتر شرکتی در این عرصه به صورت سنتی و به دور از قواعد جدید بازی کسب و کار میکند و برای اینکه بتواند پا به پای رقبا باقی ماند یا شاید به سختی و با مهارت بسیـار بتـواند یک قدم از آنها پیش گرفت، میبایستی به قواعد بازی کاملاً مسلط بوده تا شاید روزی بتوان خود یک قاعده جدید انگاشت. بنابراین تسلط بر فناوریها وابزارهای جدید در کسب و کار یک الزام و ضرورتی اجتناب ناپذیر تلقی شود (باقری ۱۳۸۹، ۵).
پایان نامه - مقاله - پروژه
یکی از ابزارهای بینظیر و جدید به منظور بقا در میان رقبای خویش استفاده از هوش سازمان میباشد. هوش سازمانی به عنوان راهبردی مهم و ضروری برای حفظ مزیت رقابتی سازمانها و صنایع توسعه یافته و به عنوان یک ضرورت برای دستیابی به بهره وری بیشتر در سازمانها و صنایع کوچک و بزرگ مطرح شده است. شناسایی هوش سازمانی این امکان را به سازمان میدهد که بتواند نیاز به تغییرات را تشخیص دهد و امکان بهینه سازی فرایند و بهبود عملکرد خود و زیر مجموعه وابسته را فراهم سازد و با به کارگیری راه حلهای هوش سازمانی می تواند میزان تعهد کارکنان نسبت به سازمان را افزایش داده و زمینه مناسبی جهت شکوفایی استعدادهای بالقوه کارکنان و افزایش بهره وری در سازمان را فراهم نمایند. بررسی های محققان نشان داده است که هوش سازمانی تحت تأثیر یک سری عوامل تعیینکننده مانند مدیریت دانش، فرهنگ، استراتژیهای سازمانی و ساختار سازمانی میباشد، که توجه به آنها میتواند گامی مهم در جهت بهبود کارایی و اثر بخشی و افزایش هوش سازمانی در سازمان باشد (کهنسال ۱۳۸۸، ۱۲).
همانگونه که بیان شد یکی از عوامل مؤثر و تأثیرگذار بر هوش سازمانی، مدیریت دانش میباشد.
مدیریت دانش از طریق اطلاعات و دانش به برنامه ریزی، هدایت و تصمیمگیری صحیح درسازمان کمک میکند. دانش میتواند در سازمان توزیع شود و مهمتر آنکه برای اتخاذ تصمیمات مناسب باشد و از این طریق منجر به کسب رقابتی برای سازمان گردد و در نهایت میزان هوش سازمانی را به صورت چشمگیر افزایش دهد .
هوش سازمانی سبب میشود که سازمانها آگاهتر در بازار رقابتی ظاهر شوند و همانند انسانها که از طریق هوش خود با محیط به ارتباط میپردازد و از دانش وتجربه خود برای حل مشکلات استفاده میکنند. سازمانها نیز در کسب و کار از طریق ابزارها، چهارچوبها و روش های هوش سازمانی به صورت هوشمندانه به تطبیق با محیط، حل مشکلات، کاهش هزینه ها و افزایش سود میپردازد. سرمایهگذاری در این زمینه سبب کسب مزیت رقابتی برای سازمان میشود. از سوی دیگر مدیریت دانش به عنوان فرآیندی منسجم دانش ضمنی و صریح را برای نیل به این هوشمندی فراهم میسازد واین تعامل به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم حاصل میگردد. مدیریت دانش از طریق گامهای خود به صورت متمایز با چرخه هوشمندی سازمان ارتباط برقرار میکند و از طریق ایجاد و کسب دانش به هدایت و برنامه ریزی بهتر و دقیقتر هوشمندی کمک میکند. در این مسیر، دانش صریح از کل سازمان گردآوری و در اختیار برنامه ریزان و هدایتگران سازمانی قرار میگیرد. این دانش میتوان در قالب الکترونیکی به عنوان ورودی برای ابزارهای سازمان باهوش مورد استفاده قرار گیرد (بیک زاده و همکاران ۱۳۸۹، ۱۹).
دانش و تجربه افراد در کنار هم ، بویژه در تنظیمات سازمانی موجب توسعه هوش سازمانی می‌گردد. هدف کلیدی هوش سازمانی نگهداشتن سازمان در وضعیت مناسب اطلاعاتی و ایجاد آمادگی برای سازمان در مقابل چالشها است. اتحاد و هم افزایی میان هوش سازمانی و مدیریت دانش به تعیین جریان دانش و شکافها برای ارزیابی بهتر موقعیتی که سازمان در آن قرار دارد، آنچه لازم است بداند و آنچه بهتر است دنبال کند، کمک میکند. مدیریت دانش از طریق مدیریت بهتر ایدهها، افزایش توانمندی و بهره وری کارکنان و رهبری مؤثر دانش میتواند منجر به افزایش هوش سازمانی گردد. بنابراین مدیریت دانش از طریق تزریق اطلاعات و دانش در سازمانها به هوش سازمانی در فرایند تصمیمگیری، برنامه ریزی، هدف گذاری کمک میکند (طاهری ۱۳۸۹، ۲۳). بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین مؤلفه های مدیریت دانش و هوش سازمانی در کارکنان هیآتهای ورزشی استان کرمان بود.
۱-۲- بیان مسئله
دانش سازمانی به زعم غالب مدیران موفق دنیا، یکی از مهمترین سرمایهی شرکتهای سده بیست و یکم محسوب میشود که مدیریت بهینه آن موجب ارتقا سطح کیفی سازمان میگردد(شاهین ۱۳۹۰، ۱۹). مدیریت دانش فرآیندی است که به سازمانها در شناسایی، انتخاب، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات مهم و مهارتهایی که بخشی از سابقه سازمان هستند و عموماً به صورت ساختار نیافته در سازمان وجود دارند، یاری میرساند (ستاری قهفرخی ۱۳۸۶، ۸). در واقع مدیریت دانش"فرایند نظاممند و یکپارچه هماهنگی در سطح سازمانی به منظور دستیابی به اهداف سازمانی است"، که هدف از فعالیتهای آن در سازمان، اطمینان از رشد و تداوم فعالیتها در جهت حفظ دانش حیاتی در تمام سطوح، به کارگیری دانش موجود در تمام چرخهها، ترکیب دانش در جهت هم افزایی، کسب مداوم دانش مربوطه و توسعه دانش جدید از طریق یادگیری مداوم است که به وسیله تجارب درونی و دانش بیرونی ایجاد میشود (کان یی وونگ ۲۰۰۵، ۱۳). از طرفی دیگر امروزه صحبت از انواع مختلف هوش است. در هر مورد، هوش به توانایی دریافت، درک و کاربرد نمادها و سمبلها که نوعی توانایی انتزاعی است، اشاره دارد. امروزه هوش، پیشوند بسیاری از مفاهیم مدیریتی شده است و این نشان دهنده تغییر نگاه سازمانها و متفکران سازمانی از هوش تستی بر رویکردهای نوین به مقوله هوش است. یکی از انواع هوش، هوش سازمانی است. هوش سازمانی یعنی داشتن دانشی فراگیر از همه عواملی که بر سازمان مؤثر است. داشتن دانشی عمیق نسبت به همه عوامل مثل مشتریان، رقبا، محیط اقتصادی، عملیات و فرآیندی سازمانی که تأثیر زیادی بر کیفیت تصمیمات مدیریتی در سازمان میگذارد، وما را برای تصمیمگیری سازمانی توانمند میسازد(ابرزی ۱۳۸۵، ۳۰). ایده و مفهوم هوش سازمانی مهم است چرا که پارادایم های جزیی دیگری همچون مدیریت دانش را در بر میگیرد. تمرکز اصلی هوش سازمانی بر دانش میباشد، تا آنجایی که هوش سازمانی درحقیقت قابلیت یک سازمان درافزایش اطلاعات، نوآوری، دانش عمومی و عمل مؤثر بر پایهی ایجاد دانش است (یالس ۲۰۰۵، ۵۲).
در سالهای اخیر مدیریت دانش به موضوعی مهم و حیاتی برای موفقیت سازمانها تبدیل شده است. به گونهای که اثربخشی آنها در گرو ایجاد، ذخیرهسازی، انتقال و بکارگیری به هنگام دانش میباشد. با این وجود بسیاری از سازمانها آمادگی لازم را برای بهرهگیری موفقیتآمیز از استراتژی مدیریت دانش ندارند(ستاری قهفرخی ۱۳۸۶، ۲۱). امروزه با اطمینان کامل میتوان ادعا کرد که شناسایی و استفاده از هوش سازمانی میتواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمانها متمایز نماید. ضرورت بررسی هوش سازمانی در حال حاضر پاسخ به شرایط فعلی و نیاز مدیران است. سازمان با بهره گیری از هوش سازمانی، اثربخشی استفاده از ساختارهای اطلاعاتی موجود را در راستای اهداف خویش افزایش داده و اطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شده به استفاده در لایه های اجرایی سازمان برای استفاده مدیران توسعه داده میشود. با توجه به اینکه مدیران در سازمانهایی فعالیت میکنند که متأثر از محیط داخلی و خارجی خود میباشند و در مقابل پاسخگویی به مسایل و مشکلات خود مثل انسانها نیازمند قدرت یادگیری هستند. بنابراین مسئله هوش سازمانی میتواند در این مهم کمک شایانی به مدیران کرده و آنها را قادر سازد تا با توجه به حافظه سازمانی خود پاسخگوی نیازها و مشکلات و عکس العمل به موقع به تغییرات محیطی باشند. بنابراین مدیران برای پیشبرد اهداف سازمانی و دستیابی به آنها نیاز به هوش سازمانی دارند که بتوانند با اتکای به آن عملکرد خود را بهبود بخشند(بیک زاده و همکاران ۱۳۸۹، ۴۸). امروزه صنعت ورزش به عنوان یکی از پردرآمدترین و تأثیرگذارترین صنایع در چرخه اقتصاد یک کشور شناخته شده است که حتی در روزهای رکود شدید اقتصادی، نسبت به دیگر صنایع از رکود کمتری برخوردار بوده است. از این رو سازمانهای ورزشی باید بکوشند تا در این محیط پر تلاطم از یکدیگر عقب نیفتند تا مشتریان خود که همانا تماشاگران، سهامداران، ورزشکاران، مربیان هستند را از دست ندهند. هیـأتهای ورزشی هر استان نیز تلاش میکنند با ارتقا و بهبود دائم سطح عملکرد خود بتوانند به نحو مؤثرتری در نیل به اهداف خود گام بردارند. یکی از مهمترین استراتژیهایی که میتواند در شرایط کنونی تاثیر بسزایی در این زمینه داشته باشد، مدیریت دانش است. ایجاد زمینه و پیش شرطهای سازمانی مناسب از جمله هوش سازمانی مناسب، اولین اقدامی است که باید برای پیادهسازی موفقیتآمیز این استراتژی انجام شود.
بنابراین پژوهش حاضر به منظور فراهم سازی شواهدی از رابطه بین زیر سیستم مدیریت دانش و هوش سازمانی انجام خواهد گرفت و به دنبال تحقق اهداف زیر است:

 

    1. آیا بین مدیریت دانش با هوش سازمانی در جامعه ی مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد؟

 

    1. آیا بین زیر سیستمهای مدیریت دانش با هوش سازمانی در جامعهی مورد مطالعه رابطه معناداری وجود دارد؟

 

    1. آیا مؤلفه های مدیریت دانش قادر به پیش بینی هوش سازمانی در جامعهی مورد مطالعه میباشند؟

 

۱-۳- ضرورت و اهمیت تحقیق
هیئتهای ورزشی تشکیلاتی است که به منظور فراهم نمودن زمینه مساعدت جهت گسترش رشته ورزشی مربوطه و ایجاد انگیزه و نیز جذب آحاد مردم به امر ورزش و کشف استعدادها و بالابردن سطح مهارتهای ورزشی بر اساس اصول و مبانی پیش‌بینی شده در اهداف فدراسیون و سازمان تربیت‌بدنی ایجاد گردیده است. این هیأت نماینده و جانشین فدراسیون ورزشی مربوطه در استان بوده که فعالیتهای مرتبط در سطح استان را برابر مقررات فدراسیون مربوطه و بین‌المللی و هماهنگی با اداره تربیت‌بدنی استان و با رعایت کامل قوانین اجراء و نظارت می‌نمایند. درعصر اطلاعات و ارتباطات، انسانها بزرگترین سرمایه های هر سازمانی میباشند. بسیاری از دانشمندان دانش مدیریت سرمایه های انسانی را یگانه منبع پایدار مزیت رقابتی سازمانها میدانند (رحمتی ۱۳۹۰، ۶۳). ایکوجیرو کارشناس مشهور معاملات ژاپن میگوید:” در اقتصادی که تنها چیز با ثبات، بیثباتی است، یک منبع مطمئن و با دوام مزیت رقابتی، دانایی است."وقتی هر شب تقاضاها تغییر میکند، فن آوریها توسعه مییابد، رقبا زیاد میشوند، سازمانهایی موفق هستند که همواره دانش جدید ایجاد کنند. آن را به طور گسترده در سراسر سازمان اشاعه دهند و به سرعت آن را بصورت فناوریها و محصولات جدید نشان دهند (حسینی ۱۳۸۵، ۱۰۲). پیلار اعتقاد دارد که دانش (و خصوصاًٌ ایجاد دانش، در امتداد انتشار و جمعآوری آن در سازمان میتواند یک منبع استراتژیک کلیدی برای یادگیری سازمانی باشد(راب ۲۰۰۳، ۷۸). از طرف دیگر سازمانها در محیط پر از تغییر و تحول قرار دارند و برای بقا و تداوم فعالیت خود نیاز به افزایش دانش و آگاهی کارکنان و پرسنل خود دارند. بنابراین هر مکانیزم سازندهای که برای افراد چنین امکانی را برای افزایش دانش و آگاهی فراهم سازد، به طور طبیعی به کارآیی و اثربخشی سازمانی کمک خواهد کرد و بقا و تداوم فعالیت و رقابت آن سازمان را موجب خواهد شد. از طرف دیگر برای پیشرفت و توسعه ورزش کشور، ادارات ورزش و جوانان استانها نقش بسیار مهم و کلیدی در برنامه ریزی، سازماندهی، و اجرای فعالیتهای ورزشی را دارا هستند و این ادارات در صورت داشتن مدیریتی کارآمد و اثربخش بهتر میتوانند به توسعه و پیشرفت ورزش در کشور کمک کنند (رحمتی ۱۳۹۰، ۷۰).
همانگونه که در دنیای انسانی و در حیات پرتلاطم بشری انسانهایی موفق و کارآ خواهند بود که دارای هوشی سرشار و بهرهمند از درجهی هوشی بالا باشند، قطعاً در دنیای سازمانی نیز وضع به همینگونه خواهد بود، به خصوص این که در عصر حاضر هر چه زمان به جلوتر می رود با توجه به پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالشهای جدید، سازمانها نیز پیچیدهتر و ادارهی آن ها نیز مشکلتر میشود و نیاز به دانش جدید بیش از پیش مورد تأکید قرار میگیرد (غلامی ۱۳۹۰، ۵۳). اکثر مدیران اجرایی بر این باور هستند که دانش مهمترین موهبت یا نعمت در سازمان است. آنها باور میکنند که آگاهی مغزی، ذهنی و هوشیاری، اصلی عمده و مهم در سازمان آنها است، همان چیزی که موجب ایجاد رقابت در سازمان میشود، لذا تلاش میکنند تا از هوش سازمانی بهره ببرند تا به یک رقابت صحیح دست یابند (لیبویتز ۱۹۹۹، ۷۹). در دنیای امروز ارتقاء هوش سازمانی یکی از الزامات غیرقابل انکار برای اغلب سازمانهااست تا بتوانند از طریق کسب و تجزیه و تحلیل اطلاعات، و همین طور افزایش دانش و ایجاد آگاهی، بر قابلیت‌های خود بیفزایند. از طرفی نیز افزایش هوش سازمانی موجب میگردد سازمانها اطلاعات محیط اطراف خود را سریعتر و با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل کرده و نتایج حاصل را به طریق سودمند ذخیره و در مواقع مقتضی در دسترس تصمیمگیرندگان قراردهند. این امر جریان تبادل اطلاعات و دانش را در بستر سازمان تسریع کرده و اثربخشی فرایند تفکر و تصمیمگیری جمعی را به نحو چشمگیری بهبود می بخشد (شاهین ۱۳۹۰، ۶۰). میزان هوش سازمانی سازمانها، مانند انسانها، متغیر و متفاوت است. یعنی مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی در بروز و رشد آن تأثیر میگذارد. سازمانها نیز همانند انسانها، درجهای از هوشمندی را به نمایش میگذارند. برخی از سازمانها بسیار کند ذهن هستند.آنها حتی نمیتوانند سیگنالهای بسیار قوی از تغییرات محیط خود را تشخیص دهند و در پاسخ به این محرکها بسیار ناتوانند. این سازمانها به آرامی یاد میگیرند و بدون هیچگونه درک و بینش اشتباهات قبلی خود را تکرار میکنند (غلامی ۱۳۹۰، ۱۰۷).
با توجه به نکات ذکر شده و با توجه به تأکید دولت به اقتصادهای دانش محور در افق توسعه کشور، و همچنین مزایای مدیریت دانش و شناخت بهتر عوامل موفقیت آن به ویژه هوش سازمانی، و همچنین اینکه هم اکنون موضوع مدیریت دانش و هوش سازمانی به عنوان یک نیاز شناخته میشود و موضوع جدیدی میباشد و به دلیل کمبود پژوهشهای صورت گرفته در رابطه با موضوع هوش سازمانی در ایران، و بخصوص در سازمانهای ورزشی، این موضوع نیازمند بحث بیشتری میباشد. تا از یک طرف مدیران و دست اندرکاران سازمانها با مقوله مدیریت دانش و هوش سازمانی و همچنین ابعاد آن آشنا باشند و هم بتوانند عملکرد خویش را با توجه به ابعاد هوش سازمانی بهبود بخشند. بنابراین هیأتهای ورزشی استان ها میتوانند ضمن ارزیابی وضعیت مدیریت دانش به کمک هوش سازمانی به ایجاد تنوع در منابع مالی، تحلیل برنامهها و عملکردها، توسعه چشم اندازها، باز تعریف ماموریتها و طراحی راهبردهای مناسب بپردازد.
۱-۴- اهداف پژوهش
۱-۴-۱ هدف کلی
هدف از اجرای این تحقیق “رابطه مؤلفه های مدیریت دانش و هوش سازمانی در هیئتهای ورزشی استان کرمان” بود.
۱-۴-۲ اهداف اختصاصی

 

    1. توصیف میزان مدیریت دانش در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان

 

    1. توصیف میزان هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان

 

    1. بررسی رابطه بین خلق و اکتساب دانش و هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان

 

    1. بررسی رابطه بین تسهیم دانش و هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان

 

    1. بررسی رابطه بین سازماندهی و ذخیرهسازی اطلاعات و هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان

 

    1. بررسی رابطه بین کاربرد دانش و هوش سازمانی در کارمندان اداره کل ورزش و جوانان و هیئتهای ورزشی استان کرمان

 

    1. بررسی رابطه بین مدیریت دانش و هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان

 

    1. پیش بینی هوش سازمانی از طریق عوامل مدیریت دانش در هیئتهای ورزشی استان کرمان

 

۱-۵- فرضیه های تحقیق

 

    1. بین خلق و اکتساب دانش و هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان ارتباطی وجود دارد.

 

    1. بین تسهیم دانش و هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان ارتباطی وجود دارد.

 

    1. بین سازماندهی و ذخیرهسازی اطلاعات و هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان ارتباطی وجود دارد.

 

    1. بین کاربرد دانش و هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان ارتباطی وجود دارد.

 

    1. بین مدیریت دانش و هوش سازمانی در کارمندان هیئتهای ورزشی استان کرمان ارتباطی وجود دارد.

 

    1. عوامل مدیریت دانش پیشبین معنیداری برای هوش سازمانی و هیئتهای ورزشی استان میباشد.

 

۶-۱- محدودیتهای تحقیق

 

    1. همکاری محدود برخی از کارکنان هیئتهای ورزشی استان کرمان در تکمیل پرسشنامه.

 

    1. اگرچه در تحقیق حاضر به هیچ عنوان، نام افراد در پرسشنامه ذکر نشده است اما ممکن است پارهای از ملاحظات و همچنین احساسات مثبت و منفی آنها نسبت به اداره خود، در پاسخگویی آنها دخیل شده باشد.

 

۱-۷- پیشفرضهای تحقیق

 

    1. آزمودنیها مفهوم هر سوال را به درستی درک کردهاند.

 

  1. امکانات، روشها و سایر شرایط محیطی در پاسخگویی آزمودنیها تأثیری نداشته است.


فرم در حال بارگذاری ...

« نگارش پایان نامه درباره :مقایسه رابطه سطح آمادگی جسمانی با ترکیب بدن دختران دانش آموز ...رابطه تفاوت های سود حسابداری و سود مالیاتی با پایداری ... »
 
مداحی های محرم