در سطح تفسیری برای ارائه تعریفی از سود بر دو مفهوم اقتصادی تغییر رفاه و حداکثر سازی سود تحت شرایط خاص ساختار بازار، تقاضا برای محصول، ارزش جاری تاکید می شود. هیئت استاندارد های حسابداری مالی نیز به صورت تلویحی به این دو مفهوم در قالب حفظ سرمایه و به حداکثر رساندن سود اشاره کرده است. حفظ سرمایه یکی از اصلی ترین مفاهیم سود است زیرا این مفهوم بر پایه تئوری اقتصادی سرمایه قرار دارد. این دیدگاه مبتنی بر تغییرات ارزش فعلی مورد انتظار است؛ ولی قیمت جاری بازار و گزینه های مشابه را نیز میتوان از این دیدگاه توجیه کرد و مدعی شد که اقلام مزبور میتوانند جایگزین مناسبی برای ارزش جاری باشند (کردستانی و کشاورز،۱۳۸۹).
مفهوم سود از دیدگاه رفتاری ( عملگرایانه ) در رابطه با مواردی نظیر فرایند های تصمیم گیری سرمایه گذاران و بستانکاران ، واکنش قیمت اوراق بهادار در برابر گزارش سود، تصمیمات مدیریت در خصوص هزینه های سرمایه و واکنش مدیران وحسابداران در برابر بازخورد اطلاعات سود مطرح است( پارساییان به نقل از هندریکسن، ۱۳۸۷، ۴۶۱). در این دیدگاه دو رویکرد برای ارئه سود مورد توجه است. اولی، رویکرد اطلاعاتی در گزارش سود است، رویکردی به گزارشگری مالی با پذیرش مسئولیت فردی سرمایه گذار در خصوص پیش بینی عملکرد آتی شرکت و معطوف شدن به فراهم آوردن اطلاعات سودمند برای این هدف. رویکرد مزبور فرض را بر کارای بازار اوراق بهادار می گذارد و ادعا می کند که بازار به اطلاعات سودمند از هر منبعی از جمله صورت های مالی واکنش نشان خواهد داد. دوم، رویکرد اندازه گیری به سودمندی در تصمیم دیدگاهی نسبت به صورت های مالی است که طی آن حسابداران مسئولیتی در قبال تهیه صورت های مالی به ارزش منصفانه میپذیرند ، با این شرط که این گزارش ها بطور منطقی قابل اتکا باشند ، ازینرو حسابداران مسئولیت بیشتری جهت کمک به سرمایه گذاران در پیش بینی ارزش بنیادی شرکت تقبل می کنند(اسکات، ۲۰۰۳، ۱۳۸ و ۱۷۶).
۲-۸-۲)شرحی از سود حسابداری
از دیدگاه عملگرایانه سود حسابداری را بدین گونه تعریف کردند: تفاوت بین درآمد تحقق یافته ناشی از معامله های دوره و بهای تمام شده تاریخی منقضی شده مربوطه، تعریف مزبور بیانگر آن است که سود حسابداری دارای پنج ویژگی میباشد:
۱ . سود حسابداری مبتنی بر معاملات واقعی است که شرکت آنها را انجام داده است؛ سود حسابداری اساساً از تفاوت درآمد فروش کالاها یا ارئه خدمات با هزینه های لازم برای محاسبه سود از رویکرد معاملاتی استفاده می کند. این معامله یا داد و ستد می تواند درون سازمانی یا برون سازمانی باشد.
۲ . سود حسابداری بر مبنای فرض دوره زمانی، بعنوان یک امر بدیهی، قرار میگیرد و به عملکرد مالی شرکت در طی یک دوره زمانی مفروض اشاره دارد.
۳ . سود حسابداری که بر مبنای اصل تحقق درآمد قرار دارد ایجاب می کند تا درآمد تعریف، انازه گیری و ثبت شود. به طور کل، اصل تحقق درآمد معیار یا آزمونی است برای شناسایی درآمد و بالنتیجه شناسایی سود.
۴ . سود حسابداری ایجاب می کند که بهای جاری را بر حسب بهای تاریخی اندازه گیری کرد یعنی باید اصل بهای تاریخی را رعایت نمود. معمولاً یک دارایی بر حسب بهای تمام شده تاریخی ثبت می شود تا زمانی که فروش تحقق یابد، و در آن زمان هر نوع تغییر در ارزش شناسایی می شود از اینرو هزینه های جاری عبارتند از دارایی های منقضی شده یا بهای تمام شده اقلام خریداری شده ای که منقضی شدند.
۵ . سود حسابداری ایجاب می کند که درآمد های تحقق یافته دوره، در رابطه با هزینه های مربوط مناسب، یا ذیربط مورد توجه قرار گیرند. از اینرو سود حسابداری بر مبنای اصل تطابق قرار دارد.
۶ . اصولاً برخی هزینه ها، هزینه های دوره هستند که به درآمد تخصیص مییابند و برخی دیگر بصورت دارایی به دوره بعد منتقل میشوند. فرض بر این است که هزینه های دوره ( بهای تمام شده اقلام ) با درآمد های دوره تطبیق داده میشوند، به دوره مزبور تخصیص مییابند تا به طور بالقوه به صورت خدمات منقضی شده درآیند(سمیعی)
یکی از اهداف اصلی صورت های مالی گزارش اطلاعات درباره عملکرد مالی است. عملکرد مالی در برگیرنده منافع تحت کنترل واحد تجاری است. اطلاعات مربوط به عملکرد مالی در صورت سود و زیان و سود وزیان جامع ارائه می شود. اطلاعات در مورد عملکرد مالی و تغییر پذیری آن، برای پیش بینی ظرفیت واحد تجاری جهت استفاده موثر از منابع موجود آن و قضاوت درباره میزان اثر بخشی استفاده احتمالی از منابع اضافی توسط واحد تجاری، است. صورت های عملکرد مالی در قالب موارد زیر به اهداف گزارشگری مالی کمک مینمایند:
الف . ارائه اطلاعات به استفاده کنندگان به منظور قادر ساختن ایشان در امر بررسی ارزیابی های قبلی از عملکرد مالی دوره های گذشته و در صورت لزوم اصلاح ارزیابی های آنها از عملکرد دوره های آتی.
ب . ارائه گزارشی از نتایج وظیفه مباشرت مدیریت به منظور قادر ساختن استفاده کنندگان به ارزیابی عملکرد گذشته مدیریت و ایجاد مبنایی جهت شکل گیری انتظارات آتی در مورد عملکرد مالی(سازمان حسابرسی،۱۳۸۷)
واحد های اقتصادی که با هدف کسب سود تاسیس میگردند وظایفی بر عهده میگیرند و فعالیت خود را تداوم میبخشند. سهامداران و سرمایه گذاران با هدف کسب سود سهام یک واحد انتفاعی را خریداری می کنند و امکان فعالیت آن را موجب میشوند اهمیت سود در شرایط کسب و کار بیشتر می شود. همچنین همگامی با تغییرات اقتصادی زمانی امکان پذیر است که واحد انتفاعی سود آور باشد(سمیعی به نقل از اقبالی ،۸۸).
۲-۸-۳) اهداف گزارشگری سود
هندریکسن میگوید هدف اصلی گزارشگری سود این است که برای کسانی که به گزارش های مالی علاقه بیشتری دارند یا بدان توجه مینمایند اطلاعات سودمندی ارئه شود. مهمترین هدف گزارش سود ، که بنا به فرض، برای همه استفاده کنندگان از گزارشهای مالی دارای بیشترین اهمیت است نیاز به تمایز سرمایه از سود است یعنی بین آنچه در شرکت موجود است و آنچه به بیرون قابل جریان یافتن است تمایز ایجاد کند(پارساییان به نقل از هندریکسن،۱۳۸۸، ۴۵۰). به گفته ایروینگ فیشر، اقتصاد دان آمریکایی، سرمایه موجودی ثروت در یک لحظه از زمان است و سود جریان خدمات در طی زمان. سرمایه مظهر یا نمادی از خدمات آتی است و سود بهرهمندی از این خدمات طی یک دوره زمانی خاص. صرف نظر از هرگونه تعریفی راجع به این تمایز، تفکیک سود و سرمایه به چند دلیل اهمیت دارد. نخست، تغییر سرمایه واحد تجاری بر مبلغ جریان های نقدی آتی دارندگان حقوق مالکانه اثر می گذارد و این در حالی است که ارزش این اوراق در هر لحظه از زمان در حال تغییر کردن هستند. دوم، تغییر سرمایه بر رابطه بین دارندگان حقوق مالکانه و سایر دارندگان اوراق بهادار نظیر دارندگان اوراق بهادار بدهی و سهامداران ممتاز تاثیر گذار است. دارندگان اوراق بهادار نه تنها میخواهند بدانند که در آینده باید منتظر چه مبلغی باشند بلکه به خالص تغییرات، که از توانایی شرکت در ایجاد جریان های نقد آتی ناشی می شود نیز علاقه مندند. آنها نه تنها توجه خود را معطوف به توانایی شرکت در حفظ و دوام سود تقسیمی مینمایند بلکه در بسیاری از موارد به رشد بالقوه آن توجه زیادی می کنند. سوم، تمایز قائل شدن بین سود و تغییر سرمایه یکی از راههایی است که میتوان بدان وسیله حدودی که مدیریت وظیفه خود در شرکت را انجام میدهد، تعیین کرد( پارساییان به نقل از هندریکسن، ۱۳۸۷، ۴۰۷ – ۴۰۹) .
تمایز سود دلالت بر بازده سرمایه گذاری دارد. بازده سرمایه گذاری فقط هنگامی که مبلغ سرمایه گذاری قابل حفظ و بازیافت باشد تحقق مییابد. بنابراین، مفهوم حفظ سرمایه به منظور تعیین تفاوت بین بازده سرمایه گذاری به کار میرود. مفهوم حفظ سرمایه در برگیرنده دو مفهوم حفظ سرمایه فیزیکی و سرمایه مالی است. حفظ سرمایه مالی زمانی شکل میگیرد که ارزش پولی خالص دارایی ها در انتهای دوره به استثنای مبادلات با مالکان، حداقل به اندازه ارزش پولی خالص دارایی ها در ابتدای دوره باشد. این دیدگاه همان دیدگاه قدیمی حفظ سرمایه است که توسط حسابداران مالی بکار گرفته می شود. سرمایه فیزیکی یک واحد اقتصادی که دلالت بر بازده سرمایه دارد هنگامی حفظ
می شود که ظرفیت تولید فیزیکی یک واحد اقتصادی در انتهای دوره ، به استثنای مبادلات با مالکان، حداقل به اندازه ظرفیت فیزیکی تولیدی در ابتدای دوره باشد. این مفهوم به این نکته اشاره دارد که سود فقط بعد از جایگزینی فیزیکی دارایی های عملیاتی قابل شناسایی است. ظرفیت فیزیکی تولیدی در یک نقطه از زمان برابر با ارزش جاری خالص دارایی های بکار گرفته شده برای ایجاد سود است. ارزش جاری، در برگیرنده انتظارات مربوط به میزان سودآوری خالص دارایی ها است. تفاوت بین این دو مفهوم در سود وز یان نگهداری دارایی ها است. سود و زیان نگهداری هنگامی اتفاق میافتد که ارزش اقلام ترازنامه در یک دوره حسابداری تغییر می کند. طرفداران حفظ سرمایه فیزیکی، سود و زیان حاصل از نگهداری را بازگشت سرمایه میدانند و معتقدند باید بعنوان تعدیلات مستقیم در حقوق صاحبان سهام بیاید.با این وصف، طرفداران حفظ سرمایه مالی معتقدند سود و زیان نگهداری بازده سرمایه تلقی شده و در صورت سود وزیان باید لحاظ شود ( کردستانی و هدایتی ، ۱۳۸۹ ) .
مسئله زیربنایی تفکیک سود از سرمایه مسئله زمانبندی، یعنی تخصیص درآمد و هزینه به دوره های حسابداری مناسب است. زمانبندی پایه و اساس تمامی مفاهیم سود است. اگرچه انتخاب بین اصول بدیل حسابداری احتمالاً تاثیر قابل ملاحظه ای روی سود خالص دوره های زمانی به وجود می آورد اما مجموع سود طی این دوره های زمانی صرفنظر از اینکه کدام روش حسابداری استفاده شود دقیقا یکسان خواهد بود. مشکل تمایز سود و سرمایه در این نیست که درآمد یا هزینه چیست بلکه مسئله این است که چه زمانی درآمد باید شناسایی شود و چه زمانی بهای تمام شده یک قلم باید به عنوان هزینه، به منظور تطابق صحیح با درآمد های مسبب آن هزینه، به حساب گرفته شود ( گراهام[۳۶] ،۱۹۶۵).
سوئینی [۳۷](۱۹۶۴) سیستم حسایداری ریال ثابت را مطرح می کند؛ پیتون [۳۸](۱۹۲۲) و ادوارز و بل[۳۹] (۱۹۶۲) از سرشناسترین طرفداران سیستم حسابداری مبتنی بر بهای جاری بودند. پژوهشگرانی نظیر مکنیل[۴۰] (۱۹۷۰)، استرلینگ[۴۱] (۱۹۷۰) و چمبرز[۴۲] (۱۹۵۵) نیز سیستم حسابداری مبتنی بر ارزش های خروجی حمایت کردند ( پارسائیان به نقل از دیگان [۴۳]،۱۳۹۱).بعبارت دیگر، برای تمایز مفاهیم سرمایه و سود فرمول دقیقی وجود ندارد. سایر اهداف خاص سود عبارتند از:
۱ . استفاده از سود به عنوان معیار سنجش کارایی مدیریت
۲ . استفاده از مبالغ تاریخی سود برای پیش بینی آینده واحد انتفاعی و توزیع آتی سود سهام
۳ . استفاده از سود به عنوان معیاری برای اندازه گیری دستاوردها و همچنین نشانه ای از تصمیمات آتی مدیریت.
۴٫سایر اهداف، شامل مبنایی برای تعیین مالیات، استفاده از سود به عنوان مبنایی برای تدوین مقررات شرکت جهت تامین منافع عموم مردم و سر انجام استفاده از سود توسط اقتصاددانان برای ارزیابی و تصمیم گیری درباره تخصیص منابع( پارساییان به نقل از هندریکسن، ۱۳۸۸، ۴۵۰).
۲-۸-۴)نارسایی محتوای اطلاعاتی سود حسابداری
حسابداری متضمن قضاوت های شخصی متعدد است. در تعیین سود، مشکلات مفهومی و اجرایی متعددی در ارتباط با اقلام قابل انتقال به دوره های آتی، تخصیص و ارزشیابی وجود دارد، در حالیکه در محاسبه جریان وجه نقد اثر اینگونه داوری ها به حداقل میرسد. به دلیل وجود رویه های گوناگون حسابداری، سود به منظور مقایسه واحدهای تجاری با یکدیگر زیر سوال میرود. منتقدان این اتهام را به سیستم حسابداری وارد میآورند که بجای محتوای اقتصادی رویداد ها، محتوای حسابداری آنها را شناسایی مینماید. برخی از رویداد های اقتصادی اصلا در سیستم حسابداری شناسایی نمیشوند. در حالیکه رویداد های دیگری که اهمیت اقتصادی آنها تردید آمیز است با تمام جزییات ثبت میشوند. لذا سود اتکای بیشتری بر ساختار ها دارد تا بر واقعیت اقتصادی( سمیعی به نقل از اسماعیلی،۸۸)
سود یک مفهوم انتزاعی است در حالی که وجه نقد یک منبع عینی است. از طرفی بیان می شود که ادامه حیات واحد تجاری یکی از اولین ملاحظات بوده و وجه نقد یکی از مهمترین عوامل بقای هر واحد تجاری است. فقط آندسته از واحدهای تجاری میتوانند به بقای خود ادامه دهند که در عین سودآور بودن بتوانند نیازهای نقدی خود را تامین نمایند. درک وضعیت پرداخت سود واحد تجاری یکی از ضروریات است و سود این اطلاعات را بوضوح تامین نمینماید در حالیکه صورت جریان های نقدی چنین اطلاعاتی را فراهم می آورد( سمیعی،۸۸).
۲-۸-۴-۱)نقاط قوت سود حسابداری
طرفداران سود حسابداری دارای چهار دیدگاه مختلف در تایید محتوای اطلاعاتی سود حسابداری هستند. نخستین دیدگاه این است که سود حسابداری توانسته است در طول زمان همواره سر بلند بماند. اغلب استفاده کنندگان داده های حسابداری بر این باورند که سود حسابداری سودمند است و یک عامل تایید کننده از شیوه های عملی، روش های اجرایی و الگوه های تصمیم گیری را در برمیگیرد. کوهلر در تایید چنین دیدگاهی میگوید:
« موجودیت کنونی حسابداری نه به سبب علاقه یا خواست حسابداران بلکه به سبب اعمال نفوذ تجار، کسبه یا سفته بازان است. اگر کسانی که درباره سرمایه گذاری تصمیم میگیرند به گزارش های مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی دسترسی نداشتند از مدت ها پیش تغییراتی در حسابداری پدید آمده بود»
دوم، از آنجا که سود حسابداری مبتنی بر رویداد های واقعی است این سود بصورت عینی محاسبه و گزارش می شود. از اینرو، اصولاً قابل اتکاست. اعتقاد حامیان استفاده از سود حسابداری مبنی بر اینکه باید واقعیت (نه ارزش ها) را گزارش کرد، باعث میشود که عینیت این سود مورد تایید قرار گیرد.سوم، سود حسابداری از طریق تکیه بر اصل تحقق که به شاخص محافظه کاری پایبند است باقی میماند. به بیان دیگر در محاسبه و گزارش سود از طریق نادیده انگاشتن تغییر در ارزش ها، محافظه کاری بصورتی معقول متجلی می شود. چهارم، چنین پنداشته می شود که سود حسابداری برای اعمال کنترل بویزه در مورد مباشرت سودمند میباشد( سمیعی به نقل از اسماعیلی،۸۸).
۲-۸-۴-۲)نقاط ضعف سود حسابداری
در ادبیات حسابداری، نه تنها قویاً از سود حسابداری دفاع می شود بلکه از نظر نقاط ضعف متعدد، بشدت مورد انتقاد قرار گرفته است. اصولا در دیدگاه های مخالف در خصوص استفاده از سود حسابداری موضوع مربوط بودن این عدد در تصمیم گیری ها مورد سوال قرار گرفته است. در این بخش درباره برخی از دیدگاه های مخالف بحث می شود.
یک دیدگاه این است که به سبب کاربرد بهای تمام شده تاریخی و تحقق درآمد، سود حسابداری نمیتواند افزایش ارزش تحقق نیافته دارایی ها را که در یک دوره زمانی مشخص نگهداری شده اند شناسایی نماید. این ویژگی باعث میشود که نتوان اطلاعات سودمندی را افشا نمود.
دوم، چنین پنداشته می شود که با توجه به روش های مختلف پذیرفته شده، مثلا روش های مختلف بهایابی و ارزشیابی موجودی کالا، تکیه بر سود مبتنی بر بهای تاریخی کار مقایسه اقلام را بسیار مشکل می کند.
سوم، تکیه بر سود مبتنی بر اصل تحققف بهای تاریخی و محافظه کاری باعث می شود که نتوان داده ها را درک کرد؛ داده ها گمراه کنند ه میشوند یا اینکه برای استفاده کننده نامربوط میشوند. نمونه قابل ذکر در این خصوصف بی فایده بودن نسبت های مالی مبتنی بر صورت های مالی است که با رعایت این اصول محاسبه شده ( سمیعی به نقل از اسماعیلی،۸۸).
۲-۸-۵)سود مندی در تصمیم
رویکرد سود مندی سود در تصمیم گیری این دیدگاه را دارد که اگر ما نمیتوانیم صورت های مالی، که از لحاظ تئوریک درست باشند تهیه نماییم، حداقل ما میتوانیم بر مبنای بهای تمام شده تاریخی صورت های مالی را سودمند سازیم. این دیدگاه ساده نخستین بار توسط انجمن حسابداری آمریکا در گزارشی با عنوان شرحی از تئوری بنیانی حسابداری[۴۴] (ASOBAT) در سال ۱۹۶۶ مطرح شد و پس از آن گزارش کمیته تروبلاد[۴۵] در ۱۹۷۳ آن را تایید کرد ( اسکات ، ۲۰۰۳، ۵۲ ) .
در این بیانیه حسابداری فرایند تشخیص، اندازه گیری و گزارش اطلاعات اقتصادی به نحوی که برای “استفاده کنندگان از این اطلاعات"، امکان “قضاوت” و “تصمیم گیری” آگاهانه فراهم آورد تعریف شد. تعریف فوق تفاوت چشمگیری با تعاریف ارائه شده قبلی که اصولاً ذکری از استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری به عمل نمیآورد داشت. بر طبق آن تعریف استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری در کانون توجه قرار گرفتند. تعریف ارائه شده توسط ASOBAT به طور مشخص بر تدوین چارچوبی تاکید داشت که بتواند برای ارزیابی رویکرد های سیتماتیک برای ثبت رویدادها و ارائه صورت های مالی با توجه به نیاز های استفاده کنندگان سودمند واقع شود( شباهنگ،۱۳۸۹، ۸۰ و ۸۱). در گزارش کمیته تروبلاد دوازده هدف برای تهیه صورت های مالی ذکر می شود که شش مورد آن بر سودمندی در پیش بینی ( جریان های نقدی بالقوه، قدرت سود آوری، مبادلات اقتصادی و سایر رویداد ها و اطلاعات مالی) تاکید می شود. در هدف دهم نیز تصریح شده است که یکی از اهداف تهیه صورت های مالی فراهم آوردن اطلاعات سودمند برای فرایند پیش بینی است (سمیعی به نقل از بلکویی،۸۸).
رویکرد سود مندی در تصمیم با دیدگاه دیگر نقش گزارشگری مالی، یعنی مباشرت، در تضاد است. در دیدگاه مباشرت نقش سود حسابداری گزارش موفقیت و ناکامی مدیریت در اداره منابع شرکت است. با پذیرش دیدگاه سودمندی در تصمیم دو پرسش مهم پیش می آید. نخست، استفاده کنندگان چه کسانی هستند و ثانیا از نقطه نظر تصمیم گیری، با چه نیاز هایی مواجه اند. حسابداران استفاده کنندگان را به چندین گروه طبقه بندی کردند مانند سرمایه گذاران، وام دهندگان، مدیران، اتحادیه های کارگری، تدوین کنندگان استاندارد ها و نهاد های دولتی، و آنها را ذینفعان حسابداری نامیدند(اسکات،۲۰۰۳، ۵۲). هیئت استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه شماره ۸ خویش در پاسخ به سوال دوم، وجود استفاده کنندگان متنوع را تائید مینماید اما عملاً بر سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان تاکید می کند ( SFAC No . 8 [۴۶] ).
۲-۸-۶)سود مندی سود برای سرمایه گذاران
فرضیه بازار های کارآ بیانگر این است که رقابت بر سر کسب اطلاعات باعث می شود که سود اقتصادی مورد انتظار از محل تولید و بهره برداری از اطلاعات به صفر میرسد. همچنین فرضیه مزبور بیانگر این است که اگر بین سود خالص و تغییرات قیمت سهام یک رابطه مستقیم وجود داشته باشد، این سود ها میتوانند از نظر ارائه اطلاعات، سودمند واقع شوند. بر مبنای مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایهای، برای تعیین ارزش شرکت، باید ریسک و جریان های نقدی مورد انتظار شرکت را برآورد کرد. داده های حسابداری میتوانند درباره ارزش شرکت اطلاعاتی به بازار بدهند. کاربرد مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایهای همراه با در نظر گرفتن این فرض که سود خالص حسابداری می تواند جایگزین جریان های نقدی شود باعث شد که پژوهشگران درصدد شناسایی رابطه بین تغییرات غیرهمنتظره در سود و نرخ بازدهی غیر منتظره سهام شرکت برآیند.
(پارسائیان به نقل از واتز و زیمرمن،۱۳۹۰).
بال و بران[۴۷] در سال ۱۹۶۸تحقیقات حسابداری در بازار سرمایه را آغاز کردند که تا به امروز نیز ادامه دارد. آنها نخستین کسانی بودند که شواهد علمی متقاعد کننده ای از واکنش بازار سهام به محتوای اطلاعاتی صورت های مالی فراهم آوردند. این نوع تحقیق مطالعات موردی نامیده می شود زیرا این مطالعات واکنش بازار اوراق بهادار به یک رویداد خاص، در این وضعیت، اعلام سود خالص جاری شرکت را بررسی می کنند. روش شناسی، اقتباس ها و تعمیم ها از مقاله آنها رهنمودی برای تحقیقات بعدی شد و موجب ترغیب کسانی می شود که میخواهند موضوع سودمندی اطلاعات حسابداری از نقطه نظر تصمیم گیری را درک کنند (اسکات،۲۰۰۳، ۱۴۴).
ارزیابی سودمندی سود برای سرمایه گذاران، انگیزه اصلی برای هماهنگ ترین تلاش تحقیق در تاریخ حسابداری است. فایده سود موضوع اصلی بال و بران بود. بهبود های اخیر در تئوری سرمایه، دلائلی برای انتخاب رفتار قیمت اوراق بهادار به عنوان آزمون تجربی از سود مند بودن، فراهم نموده است. بخش اعظم تئوری سرمایه از این قضیه حمایت می کند که بازار سرمایه کارآمد بیطرف است؛ یعنی اگر اطلاعات حسابداری در شکل دهی قیمت دارایی های سرمایه ای مفید باشند، بازار قیمت دارایی های سرمایه ای را مطابق با اطلاعات دریافتی به سرعت تعدیل خواهد کرد (کردستانی،۸۴)
تاکید بر فوائد سود در اواخر دهه ۱۹۶۰ عجیب نیست، زیرا مساله ارتباط و فواید اطلاعات مالی و انتخاب رویه های حسابداری مطلوب در راس دستور کار تحقیقات حسابداری بود. در ادامه دو مطلب مورد بحث قرار میگیرد:
( ۱ ) ارزیابی سودمندی سود برای سرمایه گذاران بر اساس شواهد حاصل از تحقیقات حسابداری انجام شده در مورد سود-بازده
( ۲ ) استفاده از این ارزیابی برای بررسی مجدد دستور کار تحقیقات حسابداری در این زمینه
فرم در حال بارگذاری ...