منابع گوناگون انرژی است که حیات و زندگی را برای ما و دیگر موجودات زنده این سیاره به ارمغان میآورد. همان طور که میدانیم انسان همواره نیازمند انرژی بوده و میباشد.
با افزایش مصرف انرژی و رشد فزاینده آن در کنار منابع محدود آن، توجه به ضرورت صرفهجویی در مصرف انرژی بیشتر میشود چون اگر به این موضوع توجه نشود در آینده دچار فقر انرژی میشویم. انرژی، لازمه و پیش نیاز پیشرفت اجتماعی و توسعه اقتصادی است. انرژی، نیازهای اولیه انسان به آب، غذا و سرپناه را تامین میکند و فراهم کننده گرما، حرکت و قدرت محرکهای است که از طریق امکان پذیر ساختن اشتغال، آموزش و بهداشت شالوده پیشرفت اجتماعی محسوب میشود. عدم دسترسی به انرژی پاک موجب فقر غیرضروری میلیاردها انسان میشود. طبق برآورد سازمان جهانی انرژی، یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون نفر در کشورهای در حال توسعه در منازل خود از نعمت برق محرومند.
امروزه فقر یک مفهوم چند بعدی است. با این حال منابع در دسترس و تحقیقاتی رو به رشد فقر چند بعدی، بر روی انباشت مقیاسهای فقر توجهاش را متمرکز کرده است، که باعث نادیده گرفتن مشکلات عملی که در سیاستگذاری به وجود میآید شده است.
در این فصل مبانی نظری مورد بررسی قرار میگیرد. و محاسبه آماری شاخص توسعه انسانی معرفی میگردد. و بعد از محاسبه شاخص توسعه انسانی، برآورد شاخص فقر انرژی چند بعدی معرفی میشود. و در نهایت رابطه شاخص توسعه انسانی با فقر انرژی چند بعدی و جمعیت و هم چنین درآمد سرانه معرفی میشود.
۳-۲- نردبان انرژی و استفاده از انرژی
به طور معمول منبع ترکیب انرژی در میان فقرا و اغنیا متفاوت است. به طور معمول، افراد در گروه های کم درآمد، تمایل به استفاده از انرژی سنتی برای رفع نیازهای خود دارند. اما مردم با درآمد بالا تمایل به حرکت به بالای نردبان انرژی و تمایل به استفاده بیشتر از انرژیهای تجاری و تمایل به استفاده کمتر انرژیهای سنتی دارند. انرژی تقاضای مشتق شده است، توانایی استفاده از هر گونه سوخت مدرن، برای استفاده از لوازم خانگی که نیاز به انرژی دارند بستگی به استطاعت مالی و توانایی پرداخت برای سوخت دارد. این عامل با فقر مرتبط میباشد و از این رو افراد فقیر به فناوری و سوخت ارزان تکیه میکنند.
این مسئله اغلب تنها به مناطق روستایی محدود نشده است، اغلب فقرا در شهرها نیز از انرژیهای سنتی استفاده میکنند، اما شهر و روستا تفاوتهایی درالگوهای مصرف انرژی دارند Bhattacharyya, 2011, 509-511)).
نگرانیهای زیست محیطی از استفادهی بیومس، متمرکز بر جنگل زدایی، فرسایش زمین و آلودگی هوا است. برای غلبه بر اثرات منفی و بهبود وضعیت معیشت فقرا، انتقال به سمت فرمهای انرژی پاکتر وکارآمدتر مورد نیاز است. درک انتخاب سوخت و انتقال سوخت خانوار از اهمیت حیاتی در جستجو برای سیاستهای حمایت از این فرآیندگذار برخوردار است. یک مدل رایج برای توصیف انتخاب سوخت خانوار در کشورهای در حال توسعه نردبان انرژی است که تفاوت در الگوهای مصرف انرژی بین خانوارها را به تغییرات در وضعیت اقتصادی نسبت دهد. تحقیقات موجود، در توصیف رفتار خانوار در پرتو گذار انرژی و تلاش برای شناسایی عوامل محرک انتخاب انرژی خانوار فراتر از درآمد متمرکز است.
مدل نردبان انرژی فرض میکند خانوار رفتار حداکثر کننده مطلوبیت مصرف کننده نئوکلاسیک را تقلید میکند خانوار با افزایش درآمد به سمت حاملهای انرژی سطح بالا حرکت میکنند. انتقال سوخت یک مفهوم اصلی از فرایند گذار انرژی، اشاره به جابجایی یک سوخت به جای سوخت دیگر است. حرکت به بالا به سمت سوخت جدید به طور همزمان فاصله گرفتن از سوخت استفاده شده قبل است. سوخت در نردبان انرژی برطبق ترجیح خانوار براساس ویژگیهای فیزیکی، از جمله پاکی، آسان بودن استفاده، سرعت پخت و پز، و کارایی مرتب شده است.
همانطورکه خانوارها موقعیت اجتماعی و اقتصادی کسب میکنند، فنآوریهایی که ناکارآمد، کم هزینهتر و آلودهتر هستند را رها میکنند و از سوختهای بیومس به سمت استفاده از سوختهایی از جمله نفت کوره، زغال سنگ و زغال چوب در مرحله دوم حرکت میکنند. در سومین و آخرین مرحله، خانوارها سوخت را به LPG و برق تغییر میدهند. سوختهایی که در رتبهی بالایی قرار دارند معمولا کارآمدتر و پر هزینهتر هستند، اما نیاز به نهاده کمتری از کار و تولید آلودگی کمتر در هر واحد سوخت دارند. نردبان انرژی همچنین فرض میکند که بیشتر فناورهای گرانتر که نشان دهنده وضعیت بالاتری هستند، محلی و بین المللی میباشند. خانوارها تمایل به حرکت به بالای نردبان انرژی نه تنها برای دستیابی به کارایی سوخت بیشتر و یا قرار گرفتن در معرض آلودگی مستقیم کمتر میباشند، بلکه برای اثبات افزایش در وضعیت اقتصادی و اجتماعی، تمایل به این حرکت دارند.
مدل نردبان انرژی چوب را به عنوان یک کالای اقتصادی برای استفادهی فقرا ترسیم میکند
که دلالت بر ارتباط قوی بین درآمد و انتخاب سوخت دارد. مقایسه های بین کشوری رابطه مثبت بین رشد اقتصادی و سوخت مدرن را نشان میدهد، و همچنین مشخص میشود که یک کشور از طریق روند صنعتی شدن، تکیه آن به نفت و برق زیاد میشود و کاهش استفاده از بیومس را در پی دارد. در سطح خرد، مطالعات تجربی رابطه بین درآمد و انتخاب سوخت را تایید کردهاند. مطالعات در کشورهای درحال توسعه نشان میدهد که سوخت چوب میتواند یک منبع مهم انرژی برای هر دو خانوارهای شهری و روستایی در تمام سطوح درآمد باشد.
الگوهای استفاده از انرژی برای فقیر و غنی یکسان نیست. مصرف سرانه سوخت مدرن در میان خانوارهای با درآمد بالا بسیار بیشتر از خانوارهای کم درآمد است. با افزایش درآمد، خانوار سوختهای جدید و تکنولوژی های جدید را اتخاذ میکنند، و آنها جایگزینهای مناسبی برای سوختهای سنتیتر میباشند. علاوه بر این، جایگزین سوخت یک سویه نیست و افراد ممکن است حتی پس از اتخاذ حاملهای انرژی مدرن به سوی بیومس سنتی بازگردند.
یک مطالعه تجربی نشان میدهد در مناطق نیمه شهری سریلانکا که از LPG به جای چوب استفاده میکردند، پس از یک افزایش در قیمت LPG به سوخت چوب بازگشتند. این مشاهدات تجربی به توسعه مدلهای جایگزین برای توصیف فرایند گذار انرژی منجر شد.
تقاضای انرژی از خدماتی که انرژی فراهم میکند مشتق میشود. در سطح حداقل معاش خانوار برای پخت و پز و گرم کردن به سوختهای بیومس تکیه میکنند، که منتج از نیازهای اصلی انرژی در آن مرحله از توسعه میباشد. با افزایش درآمد، خانوار قادر به خرید انواع لوازم، که هر کدام نیازمند یک منبع انرژی خاص است، میباشد. این منجر به تقاضای انرژی متنوع از جمله منابع انرژی مدرن میشود.
جریان درآمد نامنظم و متغیر خانوار(به دست آمده ازکار کشاورزی یا فروش غیررسمی کالا) مانع مصرف منظم انرژی مدرن میشود. بنابراین، استراتژیهای بودجه خاص به منظور به حداکثر رساندن امنیت سوخت استفاده میشود.
عرضه سوخت مدرن نامنظم است و قابلیت اطمینان کانالهای عرضه آن کم میباشد. بنابراین، خانوارها باید یک یا دو سوخت به عنوان پشتیبان داشته باشند که در صورتی سوختهای اولیه به طور موقت در دسترس نباشند از آنها استفاده کنند.
نوسانات قیمتهای انرژی تجاری ممکن است سوخت مورد نظر را به طور موقت برای مصرف کننده غیرقابل دسترس کند. در نهایت، فرهنگ و سنت نیز نقشی در محدود ساختن فرایند گذار کامل سوختهای مدرن ایفا میکند. روش های سنتی پخت وپز اغلب در فرهنگهای محلی ریشه دارد که مانع استفاده از سوختهای مدرن میشود. بنابراین، الگوهای چندگانه مصرف سوخت در خانوارها نتیجهای از تعاملات پیچیده بین عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هستند(Kroon, Brouwer & vanBeukering, 2013).
۳-۳- چارچوب نظری شاخص فقر انرژی چند بعدی
تمرکز بر محرومیت خدمات انرژی چالشهای جدیدی برای شناسایی و تعیین شاخصها، و در دسترس بودن دادهها به وجود آورده است. به منظور کمی کردن محرومیت از برخی از خدمات انرژی، مانند قدرت مکانیکی و یا روشنایی، استفاده از شاخصهای جانشین[۴۳] میتواند مفید باشد. برای مثال، مجموعهای فراگیر از دادهها برای روشنایی کافی در خانوارها وجود ندارد. انتخاب جانشین مستلزم برخی قضاوت هنجاری است، و اطمینان از ارتباط نزدیک این شاخص جانشین با خدمات اندازه گیری شده بسیار مهم است. با این حال، استفاده از شاخص جانشین نشان دهنده راه بالقوه نیرومندی برای کشف زمینه های جدید کمیسازی فقر انرژی است.
ماهیت فقر انرژی چند بعدی باید در انتخاب و ساختار متغیرها انعکاس یابد. متغیرها باید با دقت بر اساس ارتباطشان با موضوع در دسترس بودن و قابلیت اندازهگیریشان انتخاب شوند. ابعاد مختلفی از معیار انرژی برای تقاضای متداول خدمات انرژی خانوار تعریف میشود عناصر مختلف این معیار در زیر مورد بحث قرار میگیرد.
پخت و پز از جمله نیازهای بسیار اصلی است. انرژی، به شکل حرارت، برای آمادهسازی غذا مورد نیاز است. عناصر فقر انرژی مربوط به پخت و پز با لحاظ کردن نوع سوختی که استفاده میشود، مفهوم آسانی در ذهن حفظ میکند. شواهد نشان میدهد یک زمان قابل توجهی، عمدتا توسط زنان و کودکان، برای کارهای روزمره، از جمله جمعآوری سوخت برای پخت و پز صرف میشود. استفاده از سوختهای سنتی(هیزم، زغال چوب، کود حیوانی و غیره) دارای هزینه فرصت مهمی در مقایسه با سوختهای مدرن هستند. همچنین، ایجاد آلودگی در محیط داخلی خانه ناشی از احتراق ناقص نشان دهنده موضوع عمده سلامتی است. بنابراین نوع اجاق استفاده شده(بدون یا با هود/ دودکش) میتواند به عنوان یک جایگزین ناقص برای لحاظ کردن این جنبهها باشد.
با توجه به محدود بودن دسترسی به داده ها در الگوریتم توسعه یافته، گرم کردن و خنک کردن فضا در نظرگرفته نشده است. در هر حال بین شاخصهای مطلوب مربوط به گرمایش فضا و شاخصهای مربوط به پخت و پز ارتباط وجود دارد. در واقع، نوع سوخت و دستگاه، تعیین کننده ارتباط بین هر دو خدمات انرژی است. خدمات دسترسی به برق، توسعه بسیار مهمی را در پی دارد. لازم به ذکر است که روشنایی مدرن مزایای توسعهای بسیاری را فراهم میکند. علاوه بر این، استفاده از خدمات دیگری مانند سرگرمی، آموزش و ارتباطات مشروط به دسترسی به برق هستند. شاخصهای مربوط به لوازم خانگی از طریق عناصر مصرف نهایی که معمولا در سنجش دسترسی به انرژی رها شدهاند لحاظ میشوند. گنجاندن متغیرهای مربوط به مالکیت لوازم خانگی در شاخص نشانگر استطاعت مالی است. در واقع، اگر کاربر بالقوه منابع مالی برای پرداخت هزینه سوخت و یا سرمایهگذاری در لوازم خانگی برای دریافت خدمات مورد نظر را نداشته باشد دسترسی به برق، و یا سوختهای مدرن استفاده محدودی دارد. بنابراین این شاخص شامل متغیرهای مربوط به مالکیت رادیو یا تلویزیون و یخچال است. همچنین شاخص چند بعدی شامل یک شاخص برای ارتباطات است. دوره اخیر نقش مهمی را برای استفاده از تلفن و گوشی همراه به طور خاص نشان میدهد، که توسعه اجتماعی و اقتصادی نیازمند در دسترس بودن انرژی است. به دلیل فقدان اطلاعات قابل اطمینان قدرت مکانیکی وارد شاخص نشده است.
جدول زیر ابعاد، شاخصها و متغیرهای شاخص فقر انرژی چند بعدی را نشان میدهد.
جدول ۳-۱ ابعاد، شاخصها و متغیرهای شاخص فقر انرژی چند بعدی
ردیف | بعد | شاخص (وزن) | متغیر |
۱ | پخت و پز | سوخت مدرن برای پخت و پز (۰٫۲) ایجاد آلودگی در محیط داخلی خانه (۰٫۲) |
نوع سوخت برای پخت و پز غذای پخته شده در اجاق گاز یا آتش باز(بدون هود یا دودکش) اگر سوختی در کنار برق، گاز مایع، گاز طبیعی، و یا بیوگاز استفاده شود |
۲ | روشنایی خدمات ارائه شده از طریق لوازم خانگی سرگرمی / آموزشی |
دسترسی به برق(۰٫۲) مالکیت لوازم خانگی (۰٫۱۳) مالکیت تجهیزات سرگرمی / آموزشی (۰٫۱۳) |
دسترسی به برق دارد یخچال دارد |
فرم در حال بارگذاری ...