هادی وادی تفسیر که در حل کلام خاطرش بود ز اسرار یقین پرده گشا
ملکی ذات فلک مرتبه فتح الاسلام که بد از قوت او رایت اسلام به پا
قدوه اهل فقاهت که به مصباح دروس همه را بود به ارشاد به حق راهنما
کرد پرواز به شهباز سبک جنبش عزم دل وسعت طلبش ناگه از این تنگ فضا
فقها را چو ملاذی به جز آن قدوه نبود بهر تاریخ نوشتند ملاذ الفقهاء= ۹۸۸[۸۰]
( که به حساب ابجدی، سال ۹۸۸ه.ق می شود.[۸۱])
نسبت زنده شدن پس از مرگ
یکی از داستان های معروف در مورد ملا فتح الله کاشانی که در کتب تاریخی آمده است داستان زنده شدن وی پس از مرگ و نبش قبر وی است. نقل شده است که ملا فتح الله در زمان نوشتن منهج الصادقین سکته ای کرد که آن را فوت دانستند و در قبر به امانت نهادند. وی در قبر به هوش آمد و نذر کرد که اگر نجات یافت تفسیر را به پایان رساند. شامگاه مرد قبر کن برای برداشتن لوازم خود که در دخمه فراموش کرده بود درگاه دخمه را گشود. کاشانی نجات یافت و تفسیر را به پایان برد.[۸۲]
نظیر همین داستان با تفصیل بیشتر در روضات الجنات آمده است که آن را از ریاض العلما نقل کرده و به مرحوم طبرسی نسبت داده شده است. صاحب روضات الجنات در انتهای نقل داستان بیان می کند:
«این داستان به مولی فتح الله کاشانی نیز نسبت داده شده است و گفته شده که او بعد از نجاتش از این واقعه تفسیر کبیر منهج الصادقین را تالیف کرده است و الله العالم.[۸۳]»
علاوه بر این در ریحانه الادب پس از نقل این داستان در مورد طبرسی و نسبت دادن به ملا فتح الله کاشانی به نقل از روضات الجنات، صاحب ریحانه الادب می نویسد:
«در قصص العلما نظیر قضیه مذکور را به آقا محمد هادی پسر ملا صالح مازندرانی و دختر زاده علامه مجلسی نیز نسبت داده و گوید که او از مشاهیر فضلاء بوده و آثار بسیاری داشته که از آن جمله ترجمه قرآن با شأن نزول و نیک وبد و استخاره است.[۸۴]»
ب) نگاهی گذرا به تفسیر منهج الصادقین
همانطور که قبلاً هم اشاره شد تفسیر منهج الصادقین مهم ترین و بزرگترین اثر ملا فتح الله کاشانی است این تفسیر که تفسیری ترتیبی از قرآن کریم است می توان آن را تفسیری واعظانه نامید چرا که مولف جون در پی نگارش تفسیری برای عامه مردم بوده است هر جا لازم می بیند به ذکر داستان و قصه های قرآنی می پردازد و غالباً این قصص و روایات آن ها را بدون سند- همچنان که بعداّ ذکر خواهیم کرد- می آورد. برخی[۸۵] نیز این تفسیر را در سنخ تفاسیر روایی ارزیابی کرده اند. در واقع تفسیر منهج الصادقین تفسیری جامع است که عهده دار پرداختن به تمامی قرآن بوده و مولف مباحث مختلف و مطالب متنوع از جمله مطالب اجتماعی، ادبی، روایی و … در آن گنجانده است.
انگیزه نوشتن و وجه تسمیه منهج الصادقین
در دوران حیات ملا فتح الله با روی کار آمدن دولت صفوی حرکت تفسیری شیعه مضاعف شد به طوری که بیشترین آثار قرآنی در این دوره به زبان فارسی نگاشته می شد از جمله تفسیر مواهب علیه و ترجمه الخواص.[۸۶]
با این وجود ملا فتح الله کاشانی این تفاسیر را مفید حال عموم مردم ندانسته و در صدد تدوین تفسیری بر می آید که در عین سادگی و قابل فهم بودن برای عامه مردم بتواند از عقاید تشیع دفاع و شیعیان را از انحرافات فکری و عقاید غیر شیعی مصون بدارد.
وی علم به قرآن را به این دلیل که خاستگاه اصول و فروع اسلام است تنها علمی می داند که هم موجب سعادت اخروی و هم ضامن اصلاح امور دنیوی است.[۸۷] از طرف دیگر ملا فتح الله استفاده از تفاسیر عربی را به خاطر مشکل بودن آن ها، مانع فراگیری علم قرآن برای غیر عرب ها می داند. وی حتی استفاده از برخی واژه های کهن در تفاسیر فارسی و عبارات نامفهوم در آن ها را مورد نقد قرار می دهد و در مقدمه تفسیرش هدف و انگیزه خود از تالیف آن را این گونه بیان می کند:
«علم قرآن اصل علوم شریعت است و دانستن آن ضرورت و چون که بعضى از عجم از مطالعه تفاسیر عربیه عاجز بودند و از تفاسیر فارسیه مغلقه نیز بهره تمام نداشتند به واسطه آنکه بعضى از آن به جهت تفاصیل جمیع لغات و مأخذ مشتقات آن و ذکر وجوه ترکیبات باسرها و بیان قرائت عشره و شاذه و سایر متفرعات و ایراد دلایل هر یک از قراء بر آن و غیر آن از سخنان غیر موثوق به که مطالعه آن موجب کلال می شد و بعضى دیگر به جهت کثرت الفاظ فرس قدیم و اسلوب نامربوط و عبارت نامستقیم باعث ملال و برخى دیگر در غایت اختصار که از آن فایده تامه حاصل نمی شد.[۸۸]»
ایشان در ادامه هدف و انگیزه دیگر خود یعنی تدوین تفسیری که مشتمل بر روایات اهل بیت:باشد اشاره می کند و تفسیر کاشفی را اگر چه به خاطر ایجاز و اختصار می پسندد و به دلیل بلاغت و فصاحت می ستاید، اما چون بر خلاف مذهب شیعه از روایات اهل بیت:چیزی نقل نمی کند آن را به مار زرنگار تشبیه کرده است و می نویسد:
«و تفسیر کاشفى اگر چه به جواهر عبارات بلیغه و لآلى الفاظ بلیغه فصیحه مُحَلّى بود اما چون که موافق روش مخالفین و مخالف مذهب ائمه صادقین:بود در نظر اعتبار به مثابه مار زرنگار می نمود چه ظاهر آن مزین بود به نقوش جمیله و باطنش مملو از سموم عقاید قاتله و با وجود این در غایت ایجاز و اختصار.[۸۹]»
ملا فتح الله کاشانی در نهایت، انگیزه خود را تدوین تفسیری می داند که برطبق قرائت سبعه بوده و عاری از بحث قرائت به جهت اختلاف در آن و مفید نبودن آن برای عامه باشد، وی می نویسد:
«بناء على هذا به خاطر فاتر این فقیر ضعیف جانى المفتقر الى غفران اللطیف سبحانى ابن شکر اللَّه فتح اللَّه الشریف الکاشانى کساهما جلابیب رضوانه و سقاهما شآبیب غفرانه رسید که (تقربا الى اللَّه تعالى و طلبا لمرضاته العلى) مطالعه تفاسیر عربیه و فارسیه و کتب تواریخ و احادیث و غیر آن از کتب کلامیه و اصول و فروع فقهیه کرده تفسیرى از آن انتخاب نماید که مبتنى باشد بر حل معانى قرآن بر طبق قرائت سبعه که مسلم الثبوت و مجمع علیه جمیع موافق است و متعرض قرائت دیگر نمی شود به جهت تطرق اختلاف در آن و محتوى باشد بر ذکر اسرار و نکات و اسباب نزول آیات و احادیث سید البریات۹و اخبار و قصص و حکایات ائمه هدى:و فضل سور و آیات و وجه ارتباط و اتصال آن به یکدیگر و بیان مسائل فقهیه در ضمن تبیین آیات احکام و مناقب اهل البیت:منطوى بر رفع شبهات مخالفان و ابطال مذهب ایشان و در بیان اعراب و لغت بر طریق خیر الامور اوسطها سلوک نماید و بعضى از سخنان ارباب تحقیق را نیز بحیز تحریر درآورد.[۹۰]»
ملا فتح الله نامگذاری و عدد مجلدات تفسیر خود را نیز هم سو با انگیزه و هدف تالیف تفسیر بیان می کند و در مقدمه تفسیرش این چنین می نویسد:
«و چون مقصد اقصى و مطلب اعلا از این منتخب ایضاح طریق ائمه صادقین:است به حجج واضحه و الزام مخالفین به براهین باهره از این جهت مسمى شد به منهج الصادقین فى الزام المخالفین و بر پنج مجلد ترتیب یافت به جهت موافقت آن به عدد آل عبا اثر تیمن و تبرک پذیرفته.[۹۱]»
از این رو می توان نتیجه گرفت که چون این تفسیر می خواهد از یک سو منهج و روش درستکاران را معرفی کند و از سوی دیگر ابطال نظریات مخالفان و کج اندیشان را وجهه همت خود قرار دهد، به این نام تسمیه شده است.
مباحث مقدماتی
ملا فتح الله کاشانی قبل از ورود به تفسیر در مقدمه تفسیر ابتدا انگیزه نگارش تفسیر و اینکه تفاسیر عربی و فارسی دشوار سبب علم به قرآن نمی شود، را بیان می کند و سپس ده فصل در مقدمات تفسیر و علوم قرآن می آورد این ده فصل عبارتند از:
فصل اول در ذکر اسامى بعضى از قراء قرآن و صحت اسناد ایشان است.
مفسّر در این فصل نام قراء سبعه را ذکر کرده، تاریخ ولادت و وفات آن ها و سند قرائت هر کدام از قراء را بیان می کند.
فصل دوم در ذکر اسامى قرآن و معنى سوره و آیه و وجه تسمیه هر یک.
ملا فتح الله کاشانی در این فصل اسامی قرآن از قبیل«قرآن»، «ذکر»، «فرقان»و «مکتوب» را بیان می کند و وجه تسمیه آنها را نیز ذکر می کند. وی همچنین به حدیثی از پیامبر اشاره می کند که در آن اسامی سور از قبیل «سبع طوال»، «مثانی»، «مائین»، «حوامیم» و «مفصل»، آمده است سپس وجه تسمیه هر کدام از این اسامی را ذکر می کند.
فصل سوم در بیان اصح اعداد آیات قرآنى و فایده معرفت آن
مفسّر دراین فصل عدد کوفی را به جهت اسناد آن به حضرت علی۷صحیح ترین عدد معرفی می کند و عدد مکه و مدینه، بصره و شام را به علّت اینکه به هیچ یک از ائمّه:اسناد داده نشده است، صحیح نمی داند.
فصل چهارم در تبیین معنى تفسیر و تأویل قرآن و ذکر اقسام معانى فرقان
صاحب تفسیر منهج الصادقین در این فصل بعد از تعریف تفسیر و تاویل اقسام معانی قرآن از قبیل محکم، نص، ظاهر، مجمل و مفصل را ذکر کرده است و به ناسخ و منسوخ قرآن و عام و مطلق آن اشاره می کند.
فصل پنجم در تفسیر حدیثى که عامه از پیغمبر۹روایت کردهاند که (نزل القرآن على سبعه احرف کلها شاف کاف)
مفسّر بعد از بیان این حدیث اقوال گوناگون را در مورد آن بیان می کند.
فصل ششم در بیان حدیث (من فسر القرآن برایه و اصاب الحق فقد اخطا)
فصل هفتم در آنکه قرآن مصون است و محفوظ از زیاده و نقصان
در این فصل بعد از بیان عقاید حشویه و دیگران، با استناد به آیه (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون)[۹۲] « بىتردید ما این قرآن را به تدریج نازل کردهایم و قطعا نگهبان آن خواهیم بود» قرآن را از زیاده و نقصان و تحریف مصون می داند.
فصل هشتم در آنکه قرآن در عهد رسول اللَّه۹مجموع و مرتب و مؤلف بود
در این فصل مفسّر، با استناد به اقوال صحابه، جمع و تدوین قرآن را در عصر حیات پیامبر۹می داند.
فصل نهم در بیان اعجاز قرآن و خرق عادات و استدلال به آن بر صدق دعوى خاتم پیغمبران
در این فصل نیز مفسّر، با معرفی کتب مشایخ متکلمان، در مورد اعجاز قرآن از قبیل «موضح ایضاح» علم الهدی، اعجاز قرآن و استدلال آن بر صدق دعوی نبوّت پیامبر۹را بیان می کند.
فصل دهم در ذکر احادیث و اخبارى که دلالت می کند بر ترغیب قرائت قرآن و دانستن معانى فرقان
این فصل مفصل ترین فصلی است که مفسّر در مقدمه تفسیر خود آورده است و در آن به ذکر روایاتی از ائمه معصومان:و پیامبر اسلام۹در ثواب قرائت قرآن، خواندن قرآن با صوت خوش، ثواب قرائت از روی مصحف و قرائت همراه با فهم معانی قرآن و تدبر در قرآن، پرداخته است.[۹۳]
منابع تفسیری
ملا فتح الله کاشانی در تفسیرش از منابع مختلفی بهره گرفته است. وی در مقدمه تفسیرش، منابع تفسیر خود را، تفاسیر عربی و فارسی و کتب تواریخ و احادیث و غیر آن از کتب کلامی و اصول و فروع فقهی، ذکر می کند.
«از تفاسیر عربیه و فارسیه و کتب تواریخ و احادیث و غیر آن از کتب کلامیه و اصول و فروع فقهیه، تفسیرى انتخاب نماید.[۹۴]»
و در متن تقسیر خویش نیز از منابع مختلف استفاده می کند که گاهی از منابع مورد استفاده خود نامی نمی برد و گاه هم به آن اشاره کرده و نام کتاب یا نام نویسنده را ذکر می کند.
برخی از منابع مورد استفاده ملا فتح الله عبارتند از:
فرم در حال بارگذاری ...