پروژه های پژوهشی درباره :تاثیر درمان نوروفیدبک بر ولع مصرف و افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر ...
جدول۴-۴٫ متغیرهای تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی برای شرکت کننده ج ۹۵
جدول۴-۵٫ متغیرهای تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی برای شرکت کننده الف ۱۰۴
جدول۴-۶٫ متغیرهای تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی برای شرکت کننده ب ۱۱۱
جدول۴-۷٫ متغیرهای تحلیل دیداری درون موقعیتی و بین موقعیتی برای شرکت کننده ج ۱۱۸
فهرست تصاویر و نمودارها
شکل۲-۱٫ سیستم تقویت ۱۶
شکل۲-۲٫ مسیر انتقال دهنده های عصبی موثر در سوء مصرف مواد ۱۹
شکل۲-۳٫ نمای کلی یک EEG را در ساده ترین حالت ۲۶
شکل۲-۴٫ نظام بین المللی ۲۰-۱۰ ۲۷
شکل۲-۵٫ نمایی از جلسه درمانی نوروفیدبک ۳۷
شکل۴-۱٫ اثربخشی درمان نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون ۷۴
شکل۴-۲٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده الف ۷۶
شکل۴-۳٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده الف ۷۸
شکل ۴-۴٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده ب ۸۳
شکل۴-۵٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده ب ۸۵
شکل۴-۶٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده ج ۹۰
شکل۴-۷٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده ج ۹۲
شکل۴-۸٫ اثربخشی درمان نوروفیدبک بر کاهش افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون ۹۷
شکل۴-۹٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده الف ۹۹
شکل۴-۱۰٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده الف ۱۰۱
شکل۴-۱۱٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده ب ۱۰۶
شکل۴-۱۲٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده ب ۱۰۸
شکل۴-۱۳٫ ترسیم خط میانه و نوار ثبات برای شرکتکننده ج ۱۱۳
شکل۴-۱۴٫ ترسیم خط روند و نوار ثبات برای شرکتکننده ج ۱۱۵
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱٫ پیش درآمد
اختلال مربوط به مصرف مواد، مجموعه علائم شناختی، رفتاری و روانشناختی است که باعث میشود علیرغم مشکلات موجود در زمینهی مواد، فرد به استفاده از مواد ادامه دهد (DSM-V[1]). در این دسته اختلالات، محور اصلی مشکلات، ولع[۲] شدید و اجتناب ناپذیر بیمار به ادامه مصرف مواد است؛ عاملی که ریشه اصلی عود و شکستهای درمانی شناخته شده است (کافمن،۲۰۰۱؛ به نقل از دهقانی و رستمی،۱۳۸۹). همچنین در بیماران وابسته به مواد اختلالات سلامت روانی از جمله افسردگی شایع است (وزارت بهداشت کانادا، ۱۳۸۴؛ حاجی حسنی، شفیع آبادی، پیر ساقی و کیانی پور، ۱۳۹۱).
آمارهای جهانی حاکی از شیوع ۲۰۰ میلیونی وابستگی به مواد، اعم از مواد افیونی سبک یا سنگین و مواد طبیعی یا مصنوعی است (هاشمی، ۱۳۸۳). نتایج بررسیهای انجام شده؛ در مورد اعتیاد در ایران هم طی چهار دهه اخیر در نوسان بوده است. به گونهای که در سال ۱۳۹۰، برآورد بین جمعیت ۱۵ تا ۶۴ سال (طبق سرشماری ۱۳۸۵، معادل ۵۰ میلیون نفر) برابر با یک میلیون و سیصد و بیست و پنج هزار نفر اعلام شده است (صرامی، قربانی و مینویی، ۱۳۹۲).
در سبب شناسی اختلال وابستگی به مواد، نظریههای گوناگون بر عوامل بین فردی، عوامل رفتاری –روانی و عوامل زیستی – ژنتیکی تأکید دارند (زکریایی، ۱۳۸۲). در سالهای اخیر در حوزه سبب شناسی این اختلال ابعاد عصب شناختی، مورد توجه قرار گرفته است. طی ۳۰ سال گذشته فعالیتهای علمی بسیاری جهت کشف ظرفیت ذهن برای تأثیر بر بدن و شناخت راههایی که ذهن روی بدن و عملکردهای آن تأثیر میگذارد و از آن تأثیر می پذیرد؛ از جمله ارتباط مغز و روان انجام شده است (لاورنس[۳]، ۲۰۰۲).
پژوهش حاضر به دنبال بررسی شیوهی درمانی جدید نوروفیدبک در کاهش ولع مصرف و بهبود میزان افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون[۴] است.
۱-۲٫ بیان مسئله
اهمیت تجربه ولع مصرف در وابستگی به مواد، تداوم اعتیاد به مواد، پدیدهی بازگشت و شکستهای درمانی در پژوهشهای بسیاری مورد تأیید قرار گرفته است. ولع مصرف مواد، یک موقعیت انگیزشی قدرتمند یا گرایش شدید به ولع مصرف در فرد معتاد است. با وجود اهمیت این پدیده در ادامه فرایند
سوء مصرف، تا کنون ساز و کارهای روانشناختی و عاطفی مرتبط با این پدیده هنوز به طور کامل شناخته نشده اند، پژوهشها نشان داده اند که نشانههای محیطی مربوط به مواد، می توانند به ایجاد ولع مصرف در معتادان، بیانجامند (هیمن[۵]،۲۰۱۱؛ آبرامز[۶]، ۲۰۰۰؛ انستیتو ملی سوء مصرف مواد،۱۹۹۶؛ چایلدرس[۷]، اهرمن[۸]، روزنش[۹]، روبینز[۱۰] و اُبراین[۱۱]، ۱۹۹۲؛ آلترمن و همکاران،۱۹۹۰). در دسته اختلالات مربوط به مواد، محور اصلی مشکلات، ولع شدید و اجتناب ناپذیر بیمار به ادامه مصرف مواد است؛ عاملی که ریشه اصلی عود و شکستهای درمانی شناخته شده است (کافمن،۲۰۰۱؛ به نقل از دهقانی و رستمی،۱۳۸۹). پس ضروری به نظر میرسد که به پدیدهی ولع مصرف بیشتر پرداخته شود. از ولع مصرف مواد تعاریف گوناگونی شده است، ولی به هر حال ولع مصرف مواد را میتوان یک تجربهی شخصی و یک پدیدهی چند بعدی آمیخته با میل و هوس به دست آوردن یک احساس خوشایند و یا غلبه بر یک احساس ناخوشایند دانست (اختیاری،۲۰۰۸). همچنین در بیماران وابسته به مواد اختلالات سلامت روانی از جمله افسردگی شایع است (سمپل[۱۲]، پترسون[۱۳] و گرانت[۱۴]،۲۰۰۵؛ وزارت بهداشت کانادا، ۱۳۸۴؛ حاجی حسنی، شفیع آبادی، پیر ساقی و کیانی پور، ۱۳۹۱). همچنین اگر ولع مصرف مواد برطرف نشود میتواند باعث رنجهای روانشناختی مثل ضعف، بی اشتهایی، اضطراب، بی خوابی، پرخاشگری و افسردگی گردد (آدولوراتو[۱۵]، لگیو[۱۶]، آبن آولی[۱۷] و گاسبارینی[۱۸]،۲۰۰۵). اختلالات افسردگی[۱۹] در DSM-V به عنوان دستهی جداگانه قرار گرفته است. ویژگی مشترک همه این اختلالات وجود غم است، احساس تهی بودن، یا تحریک پذیری خلق و خوی، همراه با تغییرات جسمی و شناختی است که به طور قابل توجهی بر ظرفیت فرد برای عملکرد تاثیر میگذارد (DSM-V).
QEEG[20]، جهت تعیین مشکلات عملکرد مغز در شماری از اختلالات وابستگی به مواد، از جمله وابستگی به کوکایین و متاآمفتامینها به کار رفته است. تحقیقات حاکی از افزایش موج بتا در حین انجام عملکردهای ذهنی بالا در افراد نرمال هشیار میباشد، در حالی که در بیماران وابسته به مواد شواهد نشان دهنده کاهش این امواج میباشد (آلپر و همکاران،۱۹۹۸).
QEEG، افراد وابسته به الکل الگوی غالب افزایش امواج بتا و دلتا و تتا و کاهش موج آلفا را نشان داده است. افزایش دامنه امواج غیرآلفا و کاهش آلفا با اضطراب همراه است. با مصرف الکل فرد در حالت فیزیولوزیکی آرامش و افزایش آلفا قرار میگیرد و در واقع با بهره گرفتن از این مواد دروازه فعالیت آلفا را می گشاید (ماروین[۲۱]،۱۹۹۵). این روش در تشخیص برخی از عوارض مغزی و وابستگی به کوکائین و بررسی روند تغییرات آنها نیز سودمند بوده است (آلپر[۲۲] و همکاران، ۱۹۹۸).
در حوزه درمان اختلالات روانشناختی نیز، پژوهشهای نوروفیزیولوژیکی با بررسی ارتباط بین امواج مغزی، تشریح مکانیزمهای زیربنایی تالاموکورتیکی مغز و حالات روانشناختی فرد، نشان داده اند که تغییرات بهینه در ریتم و فرکانس امواج مغزی، با بهره گرفتن از روشهای عصب درمانی؛ میتواند منجر به تغییر در حالات روانشناختی افراد شود (استرمن[۲۳]، ۱۹۹۶).
هم اکنون این مسئله مطرح است که آیا میتوان از این روش نوین در درمان اختلال وابستگی به مواد استفاده کرد؟ و آیا این روش میتواند نابهنجاریهای عصب شناختی امواج مغز را برطرف سازد؟
بسیاری از محققان حوزه وابستگی به مواد بر این عقیده اند که وابستگی به مواد را باید به عنوان یک مشکل مغزی در نظر گرفت. همانطور که به طور مختصر اشاره شد تحقیقات علوم اعصاب جدید هم نشان داده است که وابستگی بر پایه توانایی مواد در تقلید از فعالیت انتقال دهندههای عصبی مغز و اثر بر مرکز لذت و در نهایت بروز اختلال در عملکرد مغز و فعالیت الکتریکی مغزی است. بر این اساس رویکرد این متخصصان در درمان وابستگی به مواد یاری گرفتن از درمانهای عصب روانشناختی است. درمانهایی که قادر به اصلاح اختلالات موجود در عملکرد مغزی و به دنبال آن رفع عوارض منفی درباره مصرف مواد در مغز، رفتار و روان فرد میباشد. اخیراً تلاشهای درمان در سوءمصرف مواد، گرایش به سوی درمانهای عصبی و تلاش در جهت اصلاح سیستم مغزی است.
با وجود آمارهای ۸۰ درصد عود در دارودرمانیهای وابستگی به مواد به نظر بهترین رویکرد جهت کاهش این خطر، تنظیم عمل لوبهای مغزی به وسیله درمانهای عصب روان شناختی، از جمله نوروفیدبک است (ریچارد[۲۴]، مونتویا[۲۵]، نلسون[۲۶] و اسپنس[۲۷]، ۱۹۹۵).
۱-۳. اهداف پژوهش
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثربخشی روش آموزشی درمانی نوروفیدبک بر کاهش ولع مصرف مواد مخدر در بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون است. اهداف فرعی عبارتند از:
۱- بررسی اثربخشی روش آموزشی درمانی نوروفیدبک بر بهبودی میزان افسردگی بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده است.
۱-۴. فرضیههای پژوهش
فرضیه اول: درمان نوروفیدبک باعث کاهش ولع مصرف در افراد وابسته به مواد مخدر میشود.
فرضیه دوم: درمان نوروفیدبک باعث بهبود میزان افسردگی افراد وابسته به مواد مخدر میشود.
۱-۵. اهمیت و ضرورت پژوهش
بدون درمان موثر، وابستگی به مواد، به ویژه مواد افیونی، هزینههای بالایی در رابطه با فعالیتهای غیر قانونی، مراقبتهای پزشکی، معامله دارو، از دست دادن توان تولید و بهره وری، افزایش انتقال HIV[28] و دیگر عوامل بیماری زای خونی به همراه دارد. همچنین اختلالات سلامت روانی مثلاً افسردگی و احساس کنترل کم برزندگی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی یا فوبی[۲۹] یا هراس در میان بیماران وابسته به مواد و شایع است (وزارت بهداشت کانادا، ۱۳۸۴).
لذا سوء مصرف مواد و وابستگی به مواد امروزه معضل بزرگی برای جوامع بشری محسوب شده و تاکنون تلاشهای بسیاری به ویژه در حوزه سبب شناسی و درمان آن انجام گرفته است.
فرم در حال بارگذاری ...