پیشینه پژوهش
۲-۱- مقدمه
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ایجاد روحیه کارآفرینی دانشجویان میباشد. در این فصل به بررسی مباحث نظری و تحقیقی در راستای اهداف این پژوهش پرداخته میشود. نخست در بخش نظری مفهوم کارآفرینی، دورههای دگرگونی در مفهوم کارآفرینی، مفهوم کارآفرینی دانشگاهی، سابقه کارآفرینی در دانشگاههای کشور و … ارائه شده است. سپس در بخش دوم، مطالبی مشروح در مورد مفهوم خود کارآمدی و مبانی نظری آن از دیدگاههای مختلف، مراحل رشد خود کارآمدی، شکل گیری آن، فرایندهای فعال شونده مرتبط با آن، رابطه جنسیت و خود کارآمدی، اهمیت خود کارآمدی در اشتغال، نقش و اهمیت خود کارآمدی در کارآفرینی را بر اساس نظریات موجود مطرح شده است و در ادامه ارتباط آموزش برنامه درسی کارآفرینی با روحیه کارآفرینی و خود کارآمدی و همچنین تحقیقات انجام گرفته درباره برنامه درسی کارآفرینی، خود کارآمدی و روحیه کارآفرینی در ایران و در خارج از ایران آورده شده است.
۲-۲- تعریف کارآفرین، کارآفرینی و دورههای دگرگونی در مفهوم کارآفرینی
۲-۲-۱- کارآفرین کیست؟
بنا به تعریف واژه نامه دانشگاه و بستر کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل نماید(اکبری،۱۳۸۵). کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها بری تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائه میکند. کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسئولیت ارزش تولیدات، بازیافت کل سر مایه ای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را بر عهده میگیرد. کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیم گیری عقلانی و منطقی در خصوص ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب میباشد. کارآفرینی به عنوان یک تسریع کننده، جرقه رشد و توسعه اقتصادی را فراهم میآورد. کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکل میدهند(احمد پور داریانی و مقیمی، ۱۳۸۰). کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد، شغلی را به وجود میآورد ومدیریتمیکند(همان). کارآفرین فردی است که مایل و قادر به مخاطره پذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگری همچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد (مجلل چوبقلو، و همکاران،۱۳۹۰). کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند(همان)
تراپ مان[۱۸] و مورنینگ استار[۱۹] (۱۹۸۹) در کتاب «نظامهای کارآفرینانه» مینویسند: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد. کارآفرین فردی است که میخواهد خواهد تأثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند(نقل از احمد پور دارایانی و مقیمی، ۱۳۸۰). در واقع هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همه صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن در این بین تئوری و تعاریف اقتصاد دان مشهور اتریشی به نام جوزف شومپیتر[۲۰] از کارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرایند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش وی عبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصه اصلی کارآفرین را «نوآوری» میدانست و کار یک کارآفرین را «تخریب خلاق» تعریف کرد. وی در کتاب «نظریه اقتصاد پویا» اشاره میکند که تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصه یک اقتصاد سالم هستند(همان).
۲-۲-۲- کارآفرینی چیست؟
واژه کارآفرینی اولین بار در زبان فرانسه استفاده شد. این واژه معادل کلمه فرانسویEnterprendre به معنای متعهد شدن و معادل( Undertake )در زبان انگلیسی است که در زبان انگلیسی در سال ۱۸۴۸ به وسیله جان استوات میل به کارآفرینی ترجمه شد اگرچه مفهوم کارآفرینی ابتدا در اقتصاد مطرح بوده است و تا دهه ششم قرن بیستم، بیشتر اندیشمندان علوم اقتصاد به آن پرداختهاند، ولیکن در مجموع آنها نتوانستند تعریفی جامع و کامل از کارآفرینی ارائه کنند، بنابراین نقش آن در نظریههای اقتصادی به تدریج کمرنگ شد و همراه با پررنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه اقتصادی جوامع، روانشناسان به بررسی ویژگیهای کارآفرینان پرداختند. بر اساس دیدگاههای متفاوت، تعریفهای متعددی از کارآفرینی ارائه شده است. از اعضای مکتب اقتصادی آلمان، شامپیتر[۲۱] که در واقع پدر کارآفرینی محسوب میشود، بر این باور است که کارآفرینی نیروی محرکه اقتصاد است. به نقل از انگل[۲۲] و همکاران (۲۰۱۰) از دیدگاه کاسن[۲۳] ، هر نوع فعالیت یا کسب و کاری که منجر به تولید محصول جدید و یا ایجاد روشهای جدیدی در فرایند تولید شود، کارآفرینی محسوب میشود. بایگریو[۲۴]، نیز کارآفرینی را مشتمل بر فعالیتها وظایف و عملیاتی میداند که با درک فرصتها و ایجاد سازمان برای پیگیری و تحقق آن فرصتها ارتباط دارد. شرمن[۲۵] نیز کارآفرینی را فرایند خلق چیزهای نو و متفاوتی میداند که از طریق اختصاص زمان و تلاش به دست میآید و پاداشهای رضایت بخشی را به همراه دارد برخی نیز آن را معادل ارزش آفرینی در زبان فارسی میدانند در حالی که هیچ نظریهای هنوز نتوانسته است رفتار کارآفرینان را به طور کامل تشریح کند و تعریف واحد و مشخصی از آن ارائه دهد، اما برخی صاحب نظران به بررسی ویژگیهای روانشناختی کارآفرینان پرداخته و اعتقاد دارند این ویژگیها، وجه تمایز کارآفرینان از غیر کارآفرینان میباشد.
مک کلاند[۲۶] در دهه ۱۹۶۰، اولین کسی بود که درباره این ویژگیها به نظریه پردازی پرداخت. به اعتقاد او کارآفرینان برخلاف عامه مردم نیاز و تمایل زیادی به کسب موفقیت و بهبود عملکردشان دارند. آنها ریسک پذیرند و دوست دارند از طریق تلاشهای فردیشان به نتیجه برسند، و خواهان استقلال در زندگیشان هستنند تلاشهای دائمی مک کلاند در حوزه کارآفرینی باعث شد که شایستگیهای شخصیتی کارآفرینان به عنوان ویژگیهایی دائمی وارد حوزه تحقیقاتی کارآفرینی شود، به طوری که بعدها مهمترین مدل جامع کارآفرینی که توسط مؤسسه آنها در توسعه کارآفرینی هند ارائه شده است مطرح گردید. بر اساس این مدل، کارآفرینان دارای پنج ویژگی توفیق طلبی، پیشرفت طلبی، ریسک پذیری، استقلال طلبی، خلاقیت، اراده یا کنترل درونی هستند. امروزه این تفکر که ویژگیهای کارآفرینی ذاتی هستند، نه تنها مورد پذیرش واقع نشده است، بلکه آموزش این ویژگیها و پژوهش در باره آن در دو دهه گذشته که دهه های طلایی کارآفرینی نام گرفته است، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و حتی در کشورهای در حال توسعه به عنوان یک ضرورت مطرح گردیده است. از آنجا که کارآفرینان نقش مهمی در ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت اقتصادی جوامع ایفا میکنند، آموزش کارآفرینی و افزایش فعالیتهای کارآفرینانه، میتواند محرک مناسبی در جهت رشد و توسعه جوامع محسوب شود و افزایش درآمد و بهبود زندگی افراد را به همراه داشته باشد. از این رو برنامه ریزان اجتماعی و اقتصادی در کشورهای مختلف بر آنند تا کارآفرینی را با بهره گرفتن از نظامهای آموزشی، بالاخص نظامهای آموزش عالی در جامعه ترویج و گسترش دهند(سیادت و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۲-۳- دورههای دگرگونی در مفهوم کارآفرینی
دوره اول: قرن ۱۵، ۱۶ میلادی ” صاحبان پروژههای بزرگ“ اولین تعاریف کارآفرینی در این دوره ارائه شد. این دوره همزمان با دوره قدرتمندی ملاک و حکومتهای فئودالی در اروپا است. کارآفرین کسی است که مسئولیت اجرای پروژههای بزرگ را بر عهده میگیرد و البته در این راه مخاطرهای را نمیپذیرد، زیرا عموماً” منابع توسط حکومت محلی تأمین میشود او صرفاً مدیریت میکند.” نمونه بارز کارآفرین در این دوره معماران مسئول ساخت کلیساها، قلعهها و تأسیسات نظامی هستند.
دوره دوم: در این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی، بعد جدیدی به کارآفرینی اضافه شد؛ کانتیلون کارآفرین را این گونه تعریف میکند : کارآفرین کسی است که منابع را با قیمت مشخص میخرد، روی آن فرایندی انجام میدهد و آن را به قیمتی نامشخص و تضمین نشده میفروشد، از این رو مخاطره پذیر است. کارآفرین در این دوره شامل کسانی نظیر بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصیاند.
دوره سوم: قرن ۱۸، ۱۹ میلادی و اوایل قرن بیستم که کارآفرینان از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد متمایز میگردند. یعنی کسی که مخاطره میکند با کسی که سرمایه را تأمین میکند، متفاوت است. ادیسون به عنوان یکی از کارآفرینان این دوره، پایه گذار فن آوری های جدید شناخته میشود، ولی او سرمایه مورد نیاز فعالیتهای خود را از طریق اخذ وام از سرمایهگذاران خصوصی تأمین میکرد. همچنین در این دوره میان کارآفرینان و مدیران کسب و کار نیز تفاوت گذارده میشود. کسی که سود حاصل از سرمایه را دریافت میکند با شخصی که سود حاصل از توانمندیهای مدیریتی را دریافت میکند، تفاوت دارد.
دوره چهارم: مفهوم نوآوری در دهه های میانی قرن بیستم میلادی(نوآوری) به یک جزء اصلی تعریف کارآفرینی تبدیل میشود. از تعاریف برآمده این دوره میتوان موارد زیر را نام برد. کارآفرین فردی نوآور و توسعه دهنده فن آوری های به کار گرفته نشده است(شومپیتر[۲۷]، ۱۹۳۴) کارآفرینان کسب و کاری جدید را شروع میکنند در حالی که دیگران بر خلاف آنان تغییرات اندکی در محصولات موجود میدهند.. مفهوم نوآوری میتواند شامل همه چیز، از خلق محصولی جدید تا ایجاد یک نظام توزیع نوین یا حتی ایجاد یک ساختار سازمانی جدید برای انجام کارها باشد. اضافه شدن این مفهوم به خاطر افزایش رقابت در بازار محصولات و تلاش در استفاده از نوآوری برای ایجاد مزیت رقابتی در کسب و کارهای موجود و بقای آنهاست(ملک پور و علی احمدی، ۱۳۹۰).
دوره پنجم: دوران معاصر از ۱۹۸۰ تاکنون: ( رویکرد چند جانبه ) در این دوره همزمان با موج جدید ایجاد کسب و کارهای کوچک و رشد اقتصادی و شناخته شدن کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این ساز و کار توجه زیادی به این رشته جلب شد. تا این زمان کارآفرینی فقط از دیدگاه محققان اقتصادی مورد بررسی قرار میگرفت، ولی در این دوره توجه جامعه شناسان و روان شناسان نیز به این رشته معطوف گردید. عمده توجه این محققان بر شناخت ویژگیهای کارآفرینان و علل حرکت فرد به سوی کارآفرینی است. از تعاریف شناخته شده تر این دوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد: کارآفرینی روند پویایی در جهت افزایش و ایجاد سرمایه است، این کار توسط کسی انجام میشود که مخاطره از دست دادن زمان یا فرصتهای شغلی دیگر را با هدف ایجاد ارزشی برای یک محصول یا خدمت میپذیرد (همان).
۲-۳- کارآفرینی در سیره معصومین(ع)
۲-۳-۱- کار، جوهر آدمی
کار جوهر آدمی است و با کار کردن استعدادها و ظرفیتهای وجودی آدمی شکوفا میشود. تمدنهای عظیم بشری نیز با همه تنوع و تفاوتشان، حاصل کار و تلاش بی امان و خستگی ناپذیر آدمیان هستند.
بنابراین، کار را میتوان از دو جنبه بررسی کرد؛
نخست از جنبه شخصی و تأثیراتی که بر روان و جسم فرد میگذارد و دیگر از جنبه اجتماعی و تأثیرات متقابل فرد و جامعه. کار میتواند تأثیر مثبت یا منفی بر جسم و جان انسان بگذارد و به فرد منزلت اجتماعی ببخشد و توازن را میان فرد انسانی و جامعه برقرار سازد.
در واقع، انسان موجودی اجتماعی است که حتی امروز هم با وجود تنوع مجموعههای اکولوژی و گوناگونی حرکت در پیشرفت فنی و تحول در ساخت اجتماعی و سطح اقتصادی جوامع در زندگی به کار میپردازد. در حقیقت کار وجه اشتراک و شرط لازم زندگی انسان در جامعه است.
مفهوم کار کردن و ساختن، ریشه در نهاد و فطرت آدمی دارد و مورد توصیه عقل است، اما با این حال خداوند و انبیا و اولیای الهی از باب تاکید بیشتر و غفلت زدایی از وجود انسانها، پیوسته، آدمیان را به کار و کوشش فراخوانده و تشویق کردهاند. از همین روست که قرآن میفرماید: آدمی را جز حاصل کارش بهرهای نیست(سوره نجم: ۳۹).
بر اساس آنچه در قرآن و سایر منابع تاریخی آمده، بیشتر پیامبران به کارهایی چون کشاورزی، زره سازی، نجاری و تجارت و … اشتغال داشتهاند.
۲-۳-۲- ایجاد و تأسیس شغل
پیامبر اعظم (ص ) از روح سخاوتمندی بهرهامند بودند، ولی آن حضرت دوست نداشت کسی بدون عذر موجه، به تن پروری و کسالت روی آورد و دست نیاز به سوی این و آن دراز کند. بنابراین، کسانی را که با این حالت به ایشان مراجعه میکردند، به کار و تلاش دعوت میکرد.
۲-۳-۳- تناسب استعداد و کار
پیامبر رحمت همگان را به کار فرا میخواند ولی درباره تناسب کارها با استعداد و توانایی افراد میفرمود: همه شما کار کنید، ولی متوجه باشید هرکس برای کاری آفریده شده است که آن را به سهولت انجام میدهد. تلاش و کوشش پراکنده، نتیجه بخش نیست و هیچ یک از کارها به سرانجام نمیرسد. آموزههای قرآنی نیز مردم را از تلاش نامنظم و پراکنده بر حذر داشته است. با این حال، دیده میشود کسانی به نیت کمک، افراد را ناامید میکنند. این کار از نظر خداوند پسندیده نیست؛ چون پس از امیدواری، افراد را ناامید کرده و ضربههای روحی به آنان میزنند. خداوند دوست دارد بندگانش جاده خیر و فلاح را تا پایان بپیمایند.
بنابراین، اگر انگیزه کار نیک، انسانی و اسلامی است، کاری را که آغاز شده، باید به پایان برد و اگر میخواهند آن را نیمه کاره رها کنند، پس بهتر است هرگز آن را آغاز نکنند، زیرا این کار سبب از بین رفتن سرمایهها و شکست روحی و روانی افراد میشود.
حضرت علی (ع) میفرماید:
اکمال المعروف احسن من ابتدائه؛ تمام کردن کار خوب، از آغاز کردن آن بهتر است. متأسفانه برخی عادت کردهاند با سهل انگاری کارهای خود را بدون کیفیت انجام دهند و پیش از انجام درست یک کار، به کار دیگری بپردازند. آشکار است که در این صورت، انسان نمیتواند از کارهای آنان بهره برداری کند. در مقابل افرادی با وجدان کاری بالا هستند که به دلیل تعهد خویش، کارهایی را که به آنان سپرده میشود، به بهترین صورت انجام میدهند و محبوبیت مردمی و رضایت الهی را از آن خود میسازند.
آنان همواره این سفارش ارزشمند رسول اسلام (ص) را آویزه گوش خود ساختهاند:
یحب الله العامل اذا عمل ان یحسن؛ خداوند دوست دارد وقتی انسان کاری انجام میدهد، آن را خوب و کامل کند.
۲-۳-۴- شکیبایی و بردباری برای کسب روزی
شتابزدگی و به دست آوردن مال فراوان، بدون کوچکترین زحمت و تلاشی، مورد نکوهش رسول رحمت(ص) قرار گرفته است. متأسفانه برخی افراد بر اثر عجله و شتاب، روزی خود را به ناپاکی آلوده میسازند، در حالی که اگر قدری صبر و تحمل به خرج میدادند، همان روزی از راه حلال به آنها میرسید. حضرت در هشداری به این افراد میفرماید: ولا یحملنکم استبطاء شیء من الرزق علی ان تطلبوه بمعصیته الله فان الله لاینال ما عنده بمعصیته؛مبادا دیر رسیدن روزی، شما را وادارد تا از راه معصیت خدا آن را طلب کنید، زیرا کسی به وسیله معصیت نمیتواند به روزیای که نزد خداست برسد.
۲-۳-۵- سر خیزی و در پی روزی رفتن
سحرخیزی و صبح زود در پی کار رفتن از آداب نیکی است که در پیشرفت کارها و انجام به موقع آن بسیار موثر است. در مجموع، از نخستین لحظات صبح در پی کار و تلاش بودن، باعث عزت و آبرومندی انسان میشود. برعکس افرادی که تا نیمروز در خواب غفلتند، با کسالت و تنبلی دست و پنجه نرم میکنند و از به دست آوردن روزی و عزت مداری باز میمانند.
۲-۳-۶- انجام کارهای شخصی
پیامبر اکرم (ص) در روش و منش خویش استقلال را میآموخت. آن حضرت در رفتارهایش، مسلمان را متوجه این اصل با ارزش در حیات انسانی مینمود و شخصیت مستقل آنان را بازسازی میکرد. لقمان حکیم هم در وصایای خود به فرزندش، راز رشد و تعالی پیامبران و راست کرداران را چشم پوشی از غیر خدا میدانست(هزار جریبی،۱۳۸۹).
۲-۴- مفهوم کارآفرینی دانشگاهی
از کارآفرینی دانشگاهی سه معنی قابل استنباط است:
۱- دانشگاه به عنوان یک سازمان، کارآفرین باشد.
۲- اعضای دانشگاه مانند استادان، دانشجویان و کارکنان رفتار کارآفرینانه داشته باشند.
۳- از تعامل دانشگاه با محیط، جریانی از الگوهای کارآفرینی ایجاد شود (موسوی و همکاران، ۱۳۹۱).
۲-۵- سابقه کارآفرینی در دانشگاههای کشور
فرم در حال بارگذاری ...