۳-۱۰-۲- مطالعات مدیریت دارو
روتنبرگ و همکاران (۱۹۷۷) نشان دادند که یک دوز اضافی تا ۱۰ میلی گرم در ۱۲ بیمار تحت درمان نگهدارنده با متادون که روزانه ۲۰ تا ۷۰ میلی گرم متادون مصرف میکنند بر روی عملکرد آن ها در مجموعه ای از آزمون ها که شامل آزمون ضربه زنی با انگشت، سرعت واکنش دیداری، حذف رقم (اندازه گیری توجه مستمر) و فراخوان فوری و با تأخیر است اثری ندارد (روتنبرگ، اسکوتنفلد، مایر، کراس و گروس،۱۹۷۷؛ نقل از مینتز، ۲۰۰۷). گوران و همکاران (۱۹۹۹) اثرات افزایش دوز متادون را در بیماران نشان دادند. آن ها در یافتند که افزایش دوز متادون در بیماران اغلب تا ۳۳% بر روی عملکرد ۱۸ بیمار تحت درمان با متادون که دوز روزانه آن ها ۲۰ تا ۸۰ میلی گرم بود (متوسط دوز روزانه ۴۴ میلی گرم) تأثیری ندارد (کوران، بولتون، ونگیگرانت و اسمیت، ۱۹۹۹؛ نقل از مینتز، ۲۰۰۷ ).
لینی و همکاران (۲۰۰۳) با بهره گرفتن از طرح گروههای مستقل افراد وابسته به مواد مخدر را که تحت درمان نگهدارنده با متادون و بوپرنورفین بودند را در آزمون شبیه سازی رانندگی با توجه به مقدار (دوز) مصرف دارو با یکدیگر مقایسه کردند. گروه متادون شامل ۱۰ آزمودنی با مقدار متوسط ۴۸ میلگرم مصرف روزانه متادون و گروه بوپرنورفین شامل ۱۱ آزمودنی با مقدار متوسط ۱۴٫۴ میلی گرم مصرف روزانه بوپرنورفین بودند. نتایج پژوهش آن ها تفاوتی را در بین عملکرد دو گروه نشان نداد. علاوه بر این هیچ یک از گروههای، تحت دارو درمانی نسبت به گروه شاهد که از نظر سن همتا شده بودند آزمون را بدتر انجام ندادند.
با توجه به این فرضیه که بوپرنورفین آسیب کمتری وارد میکند در این پژوهش عدم آسیب در گروه متادون احتمالاً به دلیل مقدارمصرف، کم متادون بوده است (لینی، دایتز، رومبولد،ردمن و ترایگز، ۲۰۰۳؛ نقل از مینتز، ۲۰۰۷).
در یک پژوهش دو سر کور و طرح درون آزمودنی متقاطع مینتز و همکاران (۲۰۰۴) با بهره گرفتن از دوز مزمن بوپرنورفین/ نالوکسان (۳۲٫۸ ،۱۶٫۴ ،۸٫۲ میلی گرم قرص های زیرزبانی) در معتادان وابسته به مواد مخدر را، پس از یک دوره ۱۰-۷ روزه بعد از تکرار دوز مورد نظر بررسی کردند. نتایج پژوهش آن ها نشان داد فقط یک اختلال قابل توجه در عملکرد حافظه رویدادی[۵۴]در بیماران مصرف کننده دوز ۳۲٫۸ میلی گرم نسبت به ۱۶٫۴ و ۸٫۲ میلی گرم بوپرنورفین/نالوکسان دیده شد. با توجه به اینکه اختلال در حافظه رویدادی فقط در بالاترین دوز دیده شد. در دارو درمانی با بوپرنورفین توصیه به تجویز دوز ۲۴-۴ میلی گرم شده است. از محدودیت های این پژوهش عدم وجود گروه دارونما و گروه شاهد است(مینتز،کوریاو استارین، ۲۰۰۴؛ نقل از مینتز ۲۰۰۷).
۱۱-۲- خلاصه
سوء استفاده از مواد مخدر در حدود ۴/۰ درصد از جمعیت جهان را در محدوده سنی ۶۴- ۱۵ سال را تحت تأثیر قرار داده است (دفتر سازمان ملل متحد جرم و جنایت، ۲۰۰۷؛ نقل از رپیلی، فابریتوس، کالسکا و الهو، ۲۰۱۲). بسیاری از افراد موفق به کامل کردن درمان نمی شوند و در ترک مواد مخدر شکست می خورند. درمان استاندارد برای این افراد درمان جایگزینی مواد مخدر است که به عنوان درمان نگهدارنده مواد مخدر شناخته شده است (رپیلی و همکاران ، ۲۰۱۲). در برنامه های گذشته قطع مواد مخدر در معتادان تأکید بر بستری شدن بیماران وجود داشت ولی در حال حاضر تأکید بر روی درمان جایگزینی و به صورت سرپایی است. در درمان جایگزینی هدف قطع مواد مخدر در درجه اول نیست بلکه کاهش خطرات و آسیب هایی است که در ارتباط با مواد مخدر وجود دارد. هم چنین بهبود یک پارچگی اجتماعی و قطع دور باطل مصرف مواد و اعمال مجرمانه مربوط به مواد مخدر است (ویچن و همکاران، ۲۰۰۵).
متادون و بوپرنورفین آگونیست های مواد مخدر هستند که از علائم قطع مصرف مواد مخدر جلوگیری میکنند و هم چنین باعث کاهش ولع مصرف مواد مخدر میشوند (والش و ایسنبرگ، ۲۰۰۳؛ دل و نیزوندر، ۱۹۶۸؛ نقل از رپیلی و همکاران، ۲۰۱۲). هر دو دارو به جای مواد مخدر مورد استفاده قرار می گیرند و هم چنین به عنوان درمان نگهدارنده مواد مخدر شناخته شده اند. درمان نگهدارنده مواد مخدر باعث کاهش غیر قانونی استفاده از مواد مخدر می شود و هم چنین موجب کاهش بیماری های جسمی، مرگ و میر و مشکلات روانی و اجتماعی در بیماران وابسته به مواد مخدر می شود (والش و ایسنبرگ، ۲۰۰۳؛ دل و نیزوندر، ۱۹۶۸). خطر اختلال عصب شناختی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر بسیار است و بهبودی ممکن است که در ضمن قطع مصرف مواد رخ دهد (داویس و همکاران، ۲۰۰۲؛ نقل از گیاکموزی و همکاران، ۲۰۰۸). از آنجایی که هدف مشترک در برنامه های نگهدارنده بهبود کیفیت زندگی و درمان روانی موفقیت آمیز و اشتغال به کار کسانی است که تحت درمان هستند هر یک از آن ها با عملکرد شناختی خوب در ارتباط است. اثرات شناختی درمان نگهدارنده در مطالعات تجربی و بالینی مختلف مورد بررسی قرار گرفته اما نتایج مخلوط بوده اند. در بسیاری از پژوهش ها نه در تمام پژوهش های عصب روان شناختی بیماران وابسته به مواد مخدر که تحت درمان با بوپرنورفین هستند نقصان شناختی کمتری در مقایسه با افرادی که تحت درمان با متادون هستند نشان میدهند. نقصان شناختی و استفاده های متعدد از مواد روان گردان در افراد تحت درمان به مواد مخدر مشترک است. این مهم است که بدانیم تفاوت های شناختی در بین بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون و بوپرنورفین پایدار است و عملکردهای شناختی با چه عواملی مرتبط هستند (رپیلی و همکاران ، ۲۰۱۱). هم چنین دوز مزمن و حاد دارو چه تأثیری بر عملکردهای شناختی دارد. در مطالعات مختلف با بهره گرفتن از دوز مزمن متادون، تحمل به متادون گزارش شده است.
فرم در حال بارگذاری ...